متن درس
تحلیل فلسفی اقتدار و قدرت در نظام خلقت با تأکید بر آیات سوره کهف
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۲۲)
دیباچه
اقتدار و قدرت، بهسان دو گوهر بنیادین در نظام خلقت، نقشی بیبدیل در وجود و بالندگی موجودات ایفا میکنند. این نوشتار، با تکیه بر آیات سوره کهف و بهرهگیری از منظرهای فلسفی، به کاوش در چیستی قدرت و اقتدار در نظام هستی و جایگاه حوزههای علمیه در بازسازی این مفاهیم میپردازد. هدف، تبیین ضرورت تحول در نظامهای آموزشی حوزهها برای دستیابی به اقتدار معنوی، علمی و عملی در جهان معاصر است. این اثر، با نگاهی به الگوهای قرآنی، بهویژه داستان ذوالقرنین، و نقد وضعیت کنونی علم دینی، راهکارهایی برای بازآفرینی نقش حوزهها در نظام خلقت و جامعه ارائه میدهد.
بخش نخست: چیستی قدرت و اقتدار در نظام خلقت
قدرت، جوهره وجود
قدرت، بهسان روحی که در کالبد موجودات دمیده شده، ملاک موجودیت و بالندگی آنهاست. هر موجودی به میزان توان و اقتدارش، در نظام هستی جایگاهی مییابد. موجودی که از قدرت تهی باشد، گویی از حیات وجودی محروم است؛ چنانکه درختی بیریشه در برابر طوفان سر خم میکند. این اصل، حوزههای علمیه را به پرورش عالمانی فرامیخواند که از توانمندیهای معنوی، علمی و عملی برخوردار باشند تا در نظام خلقت و جامعه، نقشی اثرگذار ایفا کنند.
درنگ: قدرت، جوهره وجود است که موجودیت، اقتدار و توسعه هر موجود را تعیین میکند. حوزههای علمیه باید عالمانی توانمند پرورش دهند که از قدرتهای معنوی و علمی برخوردار باشند.
قدرت و کرامت انسانی
کرامت انسانی، چون گوهری درخشان، در گرو دستیابی به قدرتهای کمالی و معنوی است. انسانی که از این توانمندیها محروم باشد، در مرتبهای فروتر از شأن والای خویش قرار میگیرد. حوزههای علمیه، بهسان باغبانانی که نهالهای معرفت را میپرورانند، باید با پرورش عالمانی توانمند، از انفعال علم دینی جلوگیری کنند و بهعنوان کانونهای تولید اقتدار معنوی و علمی، درخشش کرامت انسانی را تضمین کنند.
درنگ: کرامت انسانی در گرو دستیابی به قدرتهای معنوی و کمالی است. حوزههای علمیه باید با پرورش عالمانی توانمند، از تبدیل شدن علم دینی به نهادی منفعل جلوگیری کنند.
اقتدار انبیا، الگویی بیبدیل
انبیا، چون ستارگان در آسمان هدایت، از قدرتهای معنوی، کمالی و طبیعی برخوردار بودند، بیآنکه به قدرتهای پادگانی وابسته باشند. این اقتدار، که ریشه در کمالات الهی داشت، آنان را به هدایتگرانی بیهمتا بدل کرد. حوزههای علمیه، بهسان وارثان این میراث گرانسنگ، باید با الگوبرداری از انبیا، اقتدار معنوی را در کانون فعالیتهای خویش قرار دهند تا اثرگذاری در جامعه را به اوج رسانند.
درنگ: انبیا با تکیه بر قدرتهای معنوی و کمالی، بدون نیاز به قدرت پادگانی، جوامع را هدایت کردند. حوزههای علمیه باید با الگوبرداری از این اقتدار، اثرگذاری خود را تقویت کنند.
جمعبندی بخش نخست
قدرت و اقتدار، بهسان دو بال پرواز در نظام خلقت، موجودات را به سوی کمال و بالندگی رهنمون میسازند. حوزههای علمیه، بهعنوان پایگاههای معرفت دینی، باید با پرورش عالمانی توانمند، کرامت انسانی را تقویت کرده و با الگوبرداری از اقتدار انبیا، نقشی محوری در هدایت جامعه ایفا کنند. این بخش، بر ضرورت بازسازی نظامهای آموزشی حوزهها برای دستیابی به این هدف تأکید دارد.
بخش دوم: نقش حوزههای علمیه در بازسازی اقتدار
ضرورت اقتدار در حوزههای علمیه
حوزههای علمیه، بهسان دژهایی استوار در برابر امواج نادانی، باید به اقتدار معنوی و علمی مجهز شوند تا رسالت وراثت انبیا را به انجام رسانند. تمرکز صرف بر علوم سنتی، چون فقه و اصول، گرچه ضروری است، برای پاسخگویی به نیازهای جهان معاصر کافی نیست. این امر، حوزهها را به بازسازی ساختاری و آموزشی فرامیخواند تا از تبدیل شدن به نهادهایی منفعل جلوگیری کنند.
درنگ: حوزههای علمیه، بهعنوان وارثان انبیا، باید با کسب اقتدار معنوی و علمی، از انفعال و افول علم دینی جلوگیری کنند.
نقد وضعیت کنونی علم دینی
علم دینی در برخی مناطق اسلامی، به دلیل محدودیت به علوم صوری و عدم توسعه اقتدار، از جایگاه محوری خود فاصله گرفته است. این وضعیت، گویی به تبدیل شدن حوزهها به آثار باستانی انجامیده که تنها یادگار گذشتهاند. برای احیای جایگاه علم دینی، بازنگری در نظامهای آموزشی و توسعه اقتدار معنوی و علمی ضروری است.
درنگ: محدودیت علم دینی به علوم سنتی و عدم توسعه اقتدار، آن را از رونق انداخته است. بازسازی نظامهای آموزشی برای احیای جایگاه آن ضروری است.
محدودیت علوم سنتی
علوم سنتی، چون جواهرالکلام، گرچه چون ستونهای استوار برای حفظ احکام دینی لازماند، برای مواجهه با چالشهای جهان مدرن کافی نیستند. حوزههای علمیه باید با توسعه علوم جدید و اقتدارآمیز، به نیازهای معاصر پاسخ گویند و از انزوای علمی پرهیز کنند.
درنگ: علوم سنتی برای حفظ احکام دینی ضروریاند، اما برای پاسخگویی به نیازهای مدرن کافی نیستند. حوزهها باید علوم اقتدارآمیز را توسعه دهند.
طرح سهگانه برای بازسازی حوزهها
بازسازی حوزههای علمیه، چون پلی که گذشته را به آینده پیوند میدهد، نیازمند سه گام اساسی است: نخست، آگاهی از میراث علمی پیشینیان؛ دوم، شناسایی و اصلاح خطاهای گذشته؛ و سوم، افزودن علوم جدید برای پاسخگویی به نیازهای معاصر. این رویکرد سهگانه، حوزهها را پویا و کارآمد نگه میدارد.
درنگ: بازسازی حوزهها نیازمند دانستن کلمات گذشتگان، جداسازی اشتباهات آنها و افزودن علوم جدید است تا پویایی و کارآمدی حفظ شود.
توسعه قدرتهای چندگانه
حوزههای علمیه باید چون کانونهایی پویا، قدرتهای معنوی، علمی، روانشناختی و فلسفی را در طلاب پرورش دهند. این توانمندیها، طلاب را برای رقابت در جهان مدرن آماده میسازد و حوزهها را به پایگاههایی برای تولید اقتدار تبدیل میکند.
درنگ: حوزهها باید با پرورش قدرتهای چندگانه، طلاب را برای رقابت جهانی آماده کنند و بهعنوان کانونهای اقتدار عمل کنند.
نقد وابستگی و ضعف
عالم ربانی، چون کوهی استوار، نباید محتاج یا وابسته باشد، زیرا وابستگی، اقتدار را زایل میکند. حوزهها باید با تربیت عالمانی مستقل و توانمند، از وابستگی مالی یا اجتماعی طلاب جلوگیری کنند تا جایگاه هدایتگری آنها حفظ شود.
درنگ: عالم ربانی باید از استقلال و اقتدار برخوردار باشد تا نقش هدایتگری خود را ایفا کند. وابستگی، مانع اقتدار است.
جمعبندی بخش دوم
حوزههای علمیه، بهسان چراغهایی که راه آینده را روشن میکنند، باید با کسب اقتدار معنوی و علمی، نقش محوری خود را در نظام خلقت و جامعه بازیابند. نقد وضعیت کنونی علم دینی، محدودیت علوم سنتی و ضرورت توسعه قدرتهای چندگانه، حوزهها را به بازسازی ساختاری و آموزشی فرامیخواند. طرح سهگانه و استقلال عالمان، کلید احیای جایگاه حوزههاست.
بخش سوم: الگوهای قرآنی اقتدار در سوره کهف
اقتدار ذوالقرنین
سوره کهف، چون گنجینهای از حکمت، داستان ذوالقرنین را بهعنوان نمادی از اقتدار الهی ارائه میدهد. آیه ۸۳ این سوره میفرماید:
وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ ۖ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا
«و از تو درباره ذوالقرنین میپرسند. بگو: برای شما از او یادی بازگو میکنم.»
ذوالقرنین، بهسان فرمانروایی که قدرت و حکمت را درهمآمیخته، از توانمندیهای معنوی، علمی و عملی برخوردار بود. حوزهها باید از این الگو برای پرورش عالمانی با اقتدار چندگانه بهره گیرند.
درنگ: ذوالقرنین، نمادی از اقتدار الهی است که با قدرتهای معنوی، علمی و عملی، الگویی برای حوزههای علمیه ارائه میدهد.
تمکن الهی در ذوالقرنین
آیه ۸۴ سوره کهف، بر تمکن الهی ذوالقرنین تأکید دارد:
إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا
«ما او را در زمین قدرت و تمکن دادیم و از هر چیز به او وسیلهای بخشیدیم.»
تمکن الهی، چون جویباری که سرزمینهای خشک را سیراب میکند، به معنای اعطای اسباب قدرت برای اثرگذاری در عالم است. حوزهها باید با بهرهگیری از این اصل، طلاب را به استفاده از اسباب قدرت برای خدمت به جامعه توانمند سازند.
درنگ: تمکن الهی، اعطای اسباب قدرت برای اثرگذاری است. حوزهها باید طلاب را به استفاده از این اسباب توانمند کنند.
بهرهگیری از قدرت
آیه ۸۵ سوره کهف، بر بهرهگیری ذوالقرنین از قدرت تأکید دارد:
فَأَتْبَعَ سَبَبًا
«پس او از وسیلهای پیروی کرد.»
بهرهگیری از اسباب قدرت، چون کیمیایی که علم را به عمل بدل میکند، نشاندهنده کارآمدی و توانمندی است. حوزهها باید طلاب را به استفاده عملی از علوم و توانمندیها تشویق کنند تا از انفعال و فساد علمی جلوگیری شود.
درنگ: بهرهگیری از اسباب قدرت، کارآمدی را تضمین میکند. حوزهها باید طلاب را به استفاده عملی از علوم تشویق کنند.
فرآیند گزینش در سوره کهف
آیات ۱۰ تا ۱۲ سوره کهف، الگویی برای گزینش، آموزش و ارزیابی ارائه میدهند:
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
«آنگاه که جوانان به غار پناه بردند و گفتند: پروردگارا، از جانب خود رحمتی به ما عطا کن و کار ما را برایمان به سامان آور.»
فَضَرَبْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا
«پس در غار بر گوشهایشان پردهای افکندیم [تا] سالیانی چند [بخسبند].»
ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا
«سپس آنها را برانگیختیم تا بدانیم کدام یک از آن دو گروه، مدت درنگشان را بهتر میشمارند.»
فرآیند «وجدنا» (گزینش)، «ضربنا» (آموزش و ریاضت) و «بعثنا» (ارزیابی و برانگیختن)، چون نقشهراهی برای نظام آموزشی حوزههاست. این فرآیند، گزینش طلاب شایسته، آموزش هدفمند و ارزیابی دقیق را طلب میکند.
درنگ: فرآیند گزینش، آموزش و ارزیابی در سوره کهف، الگویی برای نظام آموزشی حوزههاست که بر شایستهگزینی و پرورش هدفمند تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
سوره کهف، چون آیینهای که حقیقت اقتدار را بازمیتاباند، الگوهایی بیبدیل برای پرورش عالمانی توانمند ارائه میدهد. داستان ذوالقرنین و فرآیند گزینش اصحاب کهف، بر ضرورت تمکن الهی، بهرهگیری از اسباب قدرت و گزینش شایسته تأکید دارند. حوزهها باید با بهرهگیری از این الگوها، به بازسازی نظامهای آموزشی خود بپردازند.
بخش چهارم: اقتدار در مدیریت و جامعه
گزینش شایسته در مدیریت
مدیریت جامعه، چون هدایت کشتی در دریای طوفانی، نیازمند گزینش افراد شایسته است. انتخاب افراد بر اساس شایستگی، نه روابط، نظامهای مدیریتی را از انفعال به سوی اقتدار رهنمون میسازد. این اصل، از نظامهای رابطهمحور به نظامهای شایستهمحور تغییر جهت میدهد.
درنگ: مدیریت جامعه باید بر اساس گزینش افراد شایسته باشد تا اقتدار ملی و دینی تقویت شود.
نقد مدیریت ناکارآمد
مدیریت ناکارآمد، چون سایهای که بر نور اقتدار میافتد، نتیجه انتخاب افراد غیرشایسته است. حوزهها و نظامهای مدیریتی باید با شناسایی و پرورش استعدادها، به تقویت اقتدار ملی و دینی کمک کنند.
درنگ: انتخاب افراد غیرشایسته، به ضعف نظام و کاهش اقتدار منجر میشود. گزینش شایسته، کلید تقویت اقتدار است.
تلاش و بیداری عالم ربانی
آیه ۱ سوره مزمل، بر ضرورت بیداری و تلاش عالم تأکید دارد:
يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا
«ای جامه به خود پیچیده! شب را جز اندکی به پا خیز.»
عالم ربانی، چون مشعلی که در تاریکی میدرخشد، باید با تلاش شبانهروزی و بیداری، از زندگی عادی متمایز شود. این اصل، حوزهها را به پرورش عالمانی دعوت میکند که با اقتدار معنوی و علمی، به هدایت جامعه بپردازند.
درنگ: عالم ربانی باید با بیداری و تلاش مستمر، از انفعال پرهیز کند و به اقتدار معنوی و علمی دست یابد.
نقد تصورات نادرست از عالم ربانی
تصور عالم ربانی بهعنوان فردی ضعیف و ناتوان، چون غباری است که بر آیینه حقیقت مینشیند. عالم ربانی باید از اقتدار ظاهری و باطنی برخوردار باشد تا جایگاه واقعی خود را در نظام خلقت باز یابد.
درنگ: تصور نادرست از عالم ربانی بهعنوان فردی ضعیف، مانع درک جایگاه واقعی اوست. عالم باید اقتدار ظاهری و باطنی داشته باشد.
اقتدار نظامی و معنوی
قدرت نظامی، چون سپری برای حفظ نظام، ضروری است، اما اقتدار معنوی، چون روحی که به کالبد جامعه دمیده میشود، پشتوانه اصلی نظام و کشور است. حوزهها باید با توسعه علوم اقتدارآمیز، این پشتوانه را تقویت کنند.
درنگ: قدرت نظامی بهجای خود محفوظ است، اما اقتدار معنوی پشتوانه اصلی نظام است و حوزهها باید آن را تقویت کنند.
رقابت جهانی حوزهها
حوزههای علمیه، چون کاروانهایی که در راه تجارت جهانی گام برمیدارند، باید با توسعه علوم و فنون، در رقابت جهانی مشارکت کنند. این امر، از انزوای علم دینی جلوگیری کرده و جایگاه آن را در جهان معاصر تثبیت میکند.
درنگ: حوزهها باید با توسعه علوم اقتدارآمیز، در رقابت جهانی مشارکت کنند تا از انزوا و افول جلوگیری شود.
کاربرد عملی دین
آیه ۹۳ سوره کهف، بر کاربرد عملی دین تأکید دارد:
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا
«سپس او از وسیلهای پیروی کرد.»
دین، چون رودی که به دریا میپیوندد، باید بهصورت عملیاتی و کاربردی در جامعه پیاده شود. حوزهها باید با پرورش عالمانی که علوم را به عمل بدل میکنند، به اثرگذاری دین در جامعه کمک کنند.
درنگ: دین باید بهصورت عملیاتی و کاربردی در جامعه پیاده شود. حوزهها باید عالمانی پرورش دهند که علوم را به عمل تبدیل کنند.
جمعبندی بخش چهارم
مدیریت شایسته، تلاش مستمر و اقتدار معنوی، کلیدهای تقویت نظام و جامعهاند. آیات قرآن کریم، بهویژه سوره کهف، بر ضرورت گزینش شایسته، بیداری عالمان و کاربرد عملی دین تأکید دارند. حوزهها باید با توسعه علوم اقتدارآمیز و رقابت جهانی، پشتوانهای محکم برای نظام دینی و ملی باشند.
نتیجهگیری کلان
اقتدار و قدرت، چون دو ستون استوار، نظام خلقت و جامعه را سرپا نگه میدارند. آیات سوره کهف، بهویژه داستان ذوالقرنین و اصحاب کهف، الگوهایی بیبدیل برای پرورش عالمانی توانمند و نظامهایی شایسته ارائه میدهند. حوزههای علمیه، بهسان قلب تپنده جهان اسلام، باید با گزینش شایسته، توسعه علوم اقتدارآمیز و بهرهگیری از اسباب قدرت، از انفعال و افول جلوگیری کنند. نقد وضعیت کنونی علم دینی و مدیریت جامعه، بر ضرورت تحول ساختاری و آموزشی تأکید دارد تا اقتدار دینی و ملی در رقابت جهانی تثبیت شود. این نوشتار، با تکیه بر حکمت قرآنی و تحلیلهای فلسفی، راه را برای احیای جایگاه حوزهها و نظامهای دینی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی