در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1328

متن درس





تحلیل فلسفی اقتدار انسانی و قرآنی با تأکید بر سوره طه

تحلیل فلسفی اقتدار انسانی و قرآنی با تأکید بر سوره طه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۳۲۸)

دیباچه

قرآن کریم، چونان نوری ساطع در آسمان معرفت، راهنمای بشر به سوی اقتدار معنوی، باطنی و عملی است. این کتاب آسمانی، که کلام ربوبی و وحی الهی است، فراتر از آیات ظاهری، منبعی بی‌همتا برای توانمندسازی انسان در برابر چالش‌های نفسانی و اجتماعی به شمار می‌رود. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل فلسفی اقتدار انسانی و قرآنی با تمرکز بر سوره مبارکه طه پرداخته شده است. محور این بررسی، آیاتی است که چونان ستارگانی درخشان، ظرفیت‌های نهفته اقتدار انسانی را در وجود مادر موسی و دیگر انسان‌های عادی آشکار می‌سازند. هم‌چنین، انحطاط معنوی جوامع اسلامی، که نتیجه دوری از قرآن کریم و فشارهای استعماری و سیاسی است، نقد شده و راهکارهایی برای احیای اقتدار علم دینی در حوزه‌های علمیه ارائه گردیده است.

بخش نخست: انحطاط معنوی و دوری از قرآن کریم

انحطاط قرآن و مسلمین در طول تاریخ

قرآن کریم، که چونان چشمه‌ای زلال هدایت و اقتدار را در جان مؤمنان جاری می‌سازد، در طول تاریخ غیبت به دلیل تقیه، ضعف مسلمین، و استبداد خلفای جور از جایگاه والای خود محروم شده است. این انحطاط، که چونان سایه‌ای سنگین بر پیکره جوامع اسلامی افتاده، نتیجه فشارهای سیاسی و استعماری است که مسلمین را از منبع اصلی اقتدارشان، یعنی قرآن کریم، دور ساخته است.

درنگ: انحطاط معنوی مسلمین نتیجه دوری از قرآن کریم به دلیل فشارهای سیاسی و استعماری است.

از منظر فلسفه تاریخ، این دوری نه تنها به تضعیف اقتدار معنوی مسلمین منجر شده، بلکه هویت اسلامی را از پویایی و تأثیرگذاری باز داشته است. علم دینی، به‌عنوان وارث انبیا، باید با احیای نقش هدایتی قرآن کریم، این انحطاط را جبران کرده و جوامع اسلامی را به سوی عزت و اقتدار رهنمون سازد.

فقدان اقتدار تهمتن‌گونه مسلمین

مسلمین، که در گذشته چونان پهلوانانی تهمتن در میدان اقتدار معنوی و علمی می‌درخشیدند، امروزه از این اقتدار بی‌بهره‌اند. این فقدان، که چونان خاموشی مشعلی در شب تاریک است، نتیجه جدایی از قرآن کریم و غفلت از ظرفیت‌های عظیم آن است.

درنگ: مسلمین اقتدار تهمتن‌گونه خود را به دلیل دوری از قرآن کریم از دست داده‌اند.

از منظر فلسفه قدرت، اقتدار تاریخی مسلمین، که در شخصیت‌هایی چون انبیا و اولیا متجلی بود، باید از طریق علم دینی و آموزش آیات اقتدارآفرین قرآن کریم بازسازی شود. حوزه‌های علمیه، به‌عنوان مراکز تولید علم و معنویت، رسالت دارند تا این اقتدار را احیا کنند.

جدایی مسلمین از قرآن کریم

خلفای جور و سلاطین، با نقشه‌های شوم و استعماری، مسلمین را از قرآن کریم جدا کردند تا اقتدار معنوی و اجتماعی آن‌ها را تضعیف سازند. این جدایی، که چونان قطع ریشه‌های درختی تناور است، مانع از شکوفایی ظرفیت‌های عظیم جوامع اسلامی شده است.

درنگ: خلفای جور با جدایی مسلمین از قرآن کریم، اقتدار معنوی و اجتماعی آن‌ها را تضعیف کردند.

از منظر فلسفه سیاسی، این جدایی تلاشی آگاهانه برای سلطه بر جوامع اسلامی بود. علم دینی باید با احیای نقش عملیاتی قرآن کریم، این توطئه را خنثی کرده و اقتدار جوامع اسلامی را بازسازی نماید.

فقدان تلقی اقتدار از قرآن کریم

امروزه، مفهوم اقتدار قرآنی در ذهن مسلمین غایب است و این کتاب آسمانی، که چونان گوهری درخشان در میان کتب الهی می‌درخشد، به منبعی صرفاً ظاهری تقلیل یافته است. این فقدان، که چونان حجابی بر حقیقت قرآن کریم کشیده شده، مانع از فهم ظرفیت‌های اقتداری آن شده است.

درنگ: فقدان تلقی اقتدار از قرآن کریم، نتیجه دوری از آیات آن است.

از منظر فلسفه معرفت، این غیبت مفهومی نتیجه غفلت از آیات اقتدارآفرین قرآن کریم است. علم دینی باید با آموزش این آیات، ذهنیت مسلمین را به سوی فهم عمیق اقتدار قرآنی هدایت کند.

فراوانی آیات اقتدار در قرآن کریم

قرآن کریم، با بیش از دو هزار آیه، چونان دریایی ژرف از معانی اقتدارآفرین است که نه‌تنها برای انبیا، بلکه برای همه انسان‌ها راهگشاست. این آیات، که چونان ستارگانی در آسمان هدایت می‌درخشند، ظرفیت‌های بی‌نظیری برای توانمندسازی بشر دارند.

درنگ: قرآن کریم با بیش از دو هزار آیه، اقتدار را برای همه انسان‌ها تبیین می‌کند.

از منظر فلسفه تفسیر، جامعیت آیات اقتدار در قرآن کریم، آن را به منبعی بی‌همتا برای توانمندسازی انسان‌ها تبدیل کرده است. علم دینی باید این جامعیت را در نظام‌های آموزشی خود برجسته سازد تا اقتدار معنوی و عملی مؤمنان احیا گردد.

بخش دوم: اقتدار انسانی در سوره طه

اقتدار مادر موسی: الگویی برای همه انسان‌ها

مادر موسی، زنی عادی با صفا و کرامت باطنی، چونان گوهری در میان انسان‌های عادی می‌درخشید و اقتداری بی‌نظیر از خود به نمایش گذاشت. این اقتدار، که ریشه در ایمان و اتصال به امر الهی داشت، او را به شخصیتی برجسته در تاریخ هدایت تبدیل کرد.

درنگ: مادر موسی، با صفا و کرامت باطنی، الگویی از اقتدار انسانی در قرآن کریم است.

از منظر فلسفه انسان‌شناسی، مادر موسی نشان‌دهنده ظرفیت‌های نهفته در وجود انسان‌های عادی است. علم دینی باید این الگو را برای ترویج اقتدار انسانی در میان مؤمنان به کار گیرد.

وحی به مادر موسی: نشانه اقتدار باطنی

در آیه ۳۸ سوره مبارکه طه، خداوند متعال می‌فرماید: إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّكَ مَا يُوحَىٰ (آنگاه که به مادرت آنچه را باید وحی شود، وحی کردیم). این وحی، که چونان نوری الهی در جان مادر موسی تابید، نشانه اقتدار باطنی اوست.

درنگ: وحی به مادر موسی، نشانه اقتدار باطنی او به‌عنوان زنی عادی است.

از منظر فلسفه وحی، این آیه نشان می‌دهد که اقتدار الهی می‌تواند در وجود انسان‌های عادی نیز متجلی شود. علم دینی باید این ظرفیت را در نظام‌های آموزشی خود تبیین کرده و عالمان را برای دریافت چنین فیضی آماده سازد.

اقتدار در انداختن موسی در آب

در آیه ۳۹ سوره مبارکه طه، خداوند متعال می‌فرماید: أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَعَدُوٌّ لَهُ ۚ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَيْنِي (که او را در صندوقچه‌ای نهاده، آن را به دریا افکن تا دریا آن را به ساحل اندازد، که دشمنی از من و دشمنی از او، او را برگزیند، و محبتی از جانب خود بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورده شوی). این اقدام مادر موسی، که فرزندش را به آب افکند، نشانه ایمان عمیق و اقتدار باطنی اوست.

درنگ: انداختن موسی در آب، نشانه ایمان عمیق و اقتدار باطنی مادر اوست.

از منظر فلسفه ایمان، این اقدام، که چونان سپردن گوهر وجود به امواج تقدیر الهی است، نشان‌دهنده باور عمیق مادر موسی به وعده الهی است. علم دینی باید این ایمان را در میان عالمان پرورش دهد تا اقتدار معنوی آن‌ها تقویت شود.

جاودانگی صفات اقتدار انسانی

صفات اقتدار انسانی، که در مادر موسی متجلی شد، چونان گوهرهایی جاودان در وجود همه انسان‌ها نهفته است. این صفات، که ریشه در فطرت الهی دارند، بالقوه در هر انسانی وجود دارند و با تمرین و سلوک معنوی شکوفا می‌گردند.

درنگ: صفات اقتدار انسانی در همه انسان‌ها بالقوه موجود است.

از منظر فلسفه انسان‌شناسی، این ظرفیت‌های نهفته نیازمند فعال‌سازی از طریق آموزش و تمرین معنوی است. علم دینی باید با طراحی نظام‌های آموزشی مناسب، این صفات را در عالمان و مؤمنان شکوفا سازد.

ناآگاهی از قدرت‌های معنوی عالم

انسان‌ها، به دلیل غفلت و دوری از معارف الهی، از قدرت‌های معنوی عالم، مانند وحی، کرامت و مکاشفه، بی‌خبرند. این ناآگاهی، که چونان حجابی بر حقیقت عالم کشیده شده، مانع از بهره‌مندی از اقتدار معنوی است.

درنگ: ناآگاهی از قدرت‌های معنوی عالم، مانع بهره‌مندی از اقتدار است.

از منظر فلسفه معرفت، این ناآگاهی نتیجه غفلت از ظرفیت‌های قرآن کریم و عدم آموزش صحیح آن است. علم دینی باید با معرفی این نیروها در نظام‌های آموزشی، آگاهی مؤمنان را افزایش دهد.

فراوانی قدرت‌های معنوی در عالم

عالم هستی، چونان اقیانوسی بی‌کران، مملو از قدرت‌های معنوی مانند وحی، کرامت و مکاشفه است. این قدرت‌ها، که چونان جواهراتی در دل عالم پنهان‌اند، در دسترس انسان‌هایی هستند که به سوی آن‌ها گام بردارند.

درنگ: عالم هستی پر از قدرت‌های معنوی است که انسان می‌تواند از آن‌ها بهره گیرد.

از منظر فلسفه هستی‌شناسی، این فراوانی نشان‌دهنده عظمت خلقت الهی است. علم دینی باید با آموزش این ظرفیت‌ها، راه را برای بهره‌مندی مؤمنان از این قدرت‌ها هموار سازد.

تضعیف مسلمین توسط استعمار

استعمار و خلفای جور، با حذف قرآن کریم از مدار زندگی مسلمین، اقتدار معنوی آن‌ها را تضعیف کردند. این تضعیف، که چونان قطع رگ‌های حیاتی یک پیکر است، جوامع اسلامی را از پویایی و عزت محروم ساخته است.

درنگ: استعمار و خلفای جور با حذف قرآن کریم، اقتدار معنوی مسلمین را تضعیف کردند.

از منظر فلسفه سیاسی، این اقدام استعماری تلاشی برای سلطه بر جوامع اسلامی بود. علم دینی باید با احیای نقش هدایتی قرآن کریم، این توطئه را خنثی کرده و اقتدار مسلمین را بازسازی نماید.

اقتدار مادران شهدا

مادران شهدا، چونان ستارگانی در آسمان ایثار، با اقتدار معنوی و ایمان عمیق، فرزندان خود را در راه خدا فدا کردند. این اقتدار، که مشابه اقتدار مادر موسی است، نشان‌دهنده ظرفیت‌های عظیم انسانی است.

درنگ: مادران شهدا با اقتدار معنوی، الگویی مشابه مادر موسی ارائه می‌دهند.

از منظر فلسفه ایثار، این مادران با فداکاری خود، الگویی برای ترویج فرهنگ ایثار و اقتدار در جوامع اسلامی ارائه کرده‌اند. علم دینی باید این الگو را در نظام‌های آموزشی خود برجسته سازد.

تفاوت واکنش مادران در برابر سربازی و شهادت

مادران در برابر سربازی فرزندانشان، که چونان جدایی موقتی از گوهر وجودشان بود، گریه و بی‌تابی می‌کردند، اما در برابر شهادت، که فداکاری در راه خداست، آرامش و اقتدار از خود نشان دادند.

درنگ: آرامش مادران شهدا در برابر ایثار فرزندانشان، نشانه اقتدار معنوی است.

از منظر فلسفه روان‌شناسی، این آرامش نتیجه ایمان عمیق و اتصال به امر الهی است. علم دینی باید این آرامش را در میان عالمان و مؤمنان ترویج کند تا اقتدار معنوی آن‌ها تقویت شود.

محبت الهی به موسی

محبت الهی به موسی، که در آیه ۳۹ سوره طه ذکر شده، او را در برابر دشمن حفظ کرد. این محبت، که چونان سپری الهی در برابر خطرات بود، نشانه حمایت خداوند از انسان مقتدر است.

درنگ: محبت الهی به موسی، نشانه حمایت الهی از انسان مقتدر است.

از منظر فلسفه الهیات، این محبت نشان‌دهنده پیوند عمیق انسان با خداوند است. علم دینی باید این اصل را در تبیین اقتدار قرآنی به کار گیرد تا مؤمنان را به سوی این حمایت الهی رهنمون سازد.

عشق و نفرت در رابطه موسی و فرعون

رابطه موسی و فرعون، که ترکیبی از عشق و نفرت بود، چونان دو روی یک سکه، پیچیدگی روابط انسانی را نشان می‌دهد. این رابطه، که در ظرف فقدان و وصول معنا می‌یابد، نمونه‌ای از اقتدار معنوی در برابر دشمن است.

درنگ: رابطه موسی و فرعون، ترکیبی از عشق و نفرت، نشانه پیچیدگی روابط انسانی است.

از منظر فلسفه روان‌شناسی، این پیچیدگی نشان‌دهنده عمق روابط انسانی در بستر ایمان و اقتدار است. علم دینی باید این روابط را در تبیین اقتدار انسانی بررسی کند.

تحمل وحی توسط مادر موسی

مادر موسی، با تحمل وحی الهی، اقتداری بی‌نظیر از خود نشان داد. این تحمل، که چونان ظرفی برای دریافت فیض الهی بود، او را به مقامی والا رساند.

درنگ: تحمل وحی توسط مادر موسی، نشانه اقتدار باطنی اوست.

از منظر فلسفه وحی، این تحمل پیش‌نیاز دریافت فیض الهی است. علم دینی باید عالمان را برای تحمل چنین فیضی آماده سازد تا اقتدار معنوی آن‌ها تقویت شود.

ضرورت تحمل برای دریافت وحی

وحی الهی، که چونان نوری آسمانی در جان انسان می‌تابد، تنها به کسانی نازل می‌شود که ظرفیت تحمل آن را داشته باشند. این تحمل، که چونان ستونی استوار در بنای اقتدار انسانی است، نیازمند آمادگی و تمرین است.

درنگ: تحمل وحی یا کرامت، پیش‌نیاز دریافت آن است.

از منظر فلسفه معرفت، این اصل نشان‌دهنده اهمیت آمادگی معنوی برای دریافت فیض الهی است. علم دینی باید این آمادگی را در نظام‌های آموزشی خود ترویج کند.

اقتدار مادر موسی در برابر ضرر

مادر موسی، در برابر ضرر و خطر، ایمان خود را حفظ کرد و با اقتدار باطنی، فرزندش را به آب افکند. این اقتدار، که چونان صخره‌ای در برابر طوفان ایستادگی کرد، نشانه ایمان عمیق اوست.

درنگ: حفظ ایمان در برابر ضرر، نشانه اقتدار باطنی مادر موسی است.

از منظر فلسفه ایمان، این ویژگی نشان‌دهنده پیوند عمیق انسان با خداوند در شرایط دشوار است. علم دینی باید این ویژگی را در عالمان تقویت کند.

نقد فقدان اطمینان در برخی مؤمنین

برخی مؤمنین، در برابر ضرر و سختی، ایمان خود را از دست می‌دهند و چونان برگ‌هایی در باد، از مسیر هدایت دور می‌افتند. این فقدان اطمینان، مانع از تحقق اقتدار معنوی است.

درنگ: فقدان اطمینان در برابر ضرر، به تضعیف ایمان و اقتدار منجر می‌شود.

از منظر فلسفه روان‌شناسی، این ضعف نتیجه عدم تمرین معنوی و دوری از قرآن کریم است. علم دینی باید با آموزش اطمینان و ایمان، این نقص را رفع کند.

ضرورت تمرین برای اقتدار

اقتدار انسانی، که چونان گوهری در دل انسان نهفته است، بدون تمرین و آمادگی شکوفا نمی‌گردد. این تمرین، که چونان کوره‌ای برای صیقل دادن روح است، پیش‌نیاز وصول به اقتدار است.

درنگ: اقتدار انسانی نیازمند تمرین و آمادگی است.

از منظر فلسفه عمل، تمرین معنوی و آمادگی نفسانی، انسان را به سوی کمال و اقتدار رهنمون می‌سازد. علم دینی باید با طراحی نظام‌های تمرینی، عالمان را برای این مسیر آماده کند.

نقش حوزه‌ها به‌عنوان باشگاه معنوی

حوزه‌های علمیه، که چونان مدارسی برای تربیت عالمان مقتدر هستند، باید به‌عنوان باشگاهی برای تمرین اقتدار معنوی عمل کنند. این نقش، که چونان پلی به سوی کمال است، حوزه‌ها را به مراکز تولید اقتدار تبدیل می‌کند.

درنگ: حوزه‌های علمیه باید به‌عنوان باشگاهی برای تمرین اقتدار معنوی عمل کنند.

از منظر فلسفه آموزش، این نقش حوزه‌ها را به مرکزی برای پرورش عالمان مقتدر تبدیل می‌کند. علم دینی باید با ایجاد محیط‌های مناسب، این تمرین را در میان عالمان ترویج دهد.

استفاده محدود از ظرفیت انسانی

انسان‌ها، که چونان مخلوقاتی سرشار از ظرفیت‌های الهی آفریده شده‌اند، تنها از ۵ تا ۷ درصد ظرفیت خود استفاده می‌کنند. این محدودیت، که چونان قفسی بر روح انسان است، مانع از شکوفایی اقتدار اوست.

درنگ: استفاده محدود از ظرفیت انسانی، مانع تحقق اقتدار است.

از منظر فلسفه روان‌شناسی، این محدودیت نتیجه عدم آموزش و تمرین معنوی است. علم دینی باید با فعال‌سازی این ظرفیت‌ها، انسان‌ها را به سوی اقتدار هدایت کند.

فقدان نظام آموزشی معنوی

علم دینی، به دلیل فقدان نظام آموزشی برای پرورش اقتدار معنوی، از رسالت خود در توانمندسازی عالمان بازمانده است. این فقدان، که چونان خلأیی در پیکره علم دینی است، مانع از شکوفایی ظرفیت‌های عالمان شده است.

درنگ: فقدان نظام آموزشی معنوی، مانع پرورش عالمان مقتدر است.

از منظر فلسفه آموزش، علم دینی باید با طراحی نظام‌های آموزشی معنوی، عالمان را برای تحقق اقتدار آماده سازد.

نقد انگ جادوگری

نسبت دادن جادوگری به کسانی که اقتدار معنوی دارند، تلاشی نادرست برای تضعیف علم دینی است. این انگ، که چونان تیری زهرآگین به سوی عالمان پرتاب می‌شود، مانع از اظهار اقتدار معنوی آن‌هاست.

درنگ: انگ جادوگری به افراد مقتدر، تلاشی برای تضعیف اقتدار معنوی است.

از منظر فلسفه کلام، این دیدگاه نادرست باید با تبیین صحیح اقتدار معنوی نقد شود. علم دینی باید با ترویج این اقتدار، این انگ را خنثی سازد.

قرآن کریم: باشگاهی برای پرورش اقتدار انسانی

قرآن کریم، که چونان مرکزی بی‌نظیر برای پرورش انسان است، به‌عنوان باشگاهی برای اقتدار انسانی عمل می‌کند. این کتاب آسمانی، با آیات نورانی خود، انسان را به سوی کمال و اقتدار هدایت می‌کند.

درنگ: قرآن کریم به‌عنوان باشگاهی برای پرورش اقتدار انسانی عمل می‌کند.

از منظر فلسفه قرآن‌شناسی، این نقش قرآن کریم باید در نظام‌های آموزشی علم دینی برجسته شود تا عالمان و مؤمنان به سوی اقتدار هدایت شوند.

نظارت الهی بر موسی

در آیه ۳۹ سوره طه، خداوند متعال می‌فرماید: وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَيْنِي (تا زیر نظر من پرورده شوی). این نظارت الهی، که چونان چتری از رحمت بر سر موسی گسترده شد، نشانه اقتدار الهی است.

درنگ: نظارت الهی بر موسی، نشانه اقتدار و حمایت الهی است.

از منظر فلسفه الهیات، این نظارت نشان‌دهنده پیوند عمیق انسان با خداوند است. علم دینی باید این اصل را در تبیین اقتدار قرآنی به کار گیرد.

همراهی خداوند با انسان

در آیه‌ای از سوره حدید، خداوند متعال می‌فرماید: هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ (او با شماست هر کجا که باشید). این همراهی، که چونان نسیمی حیات‌بخش در جان انسان می‌وزد، زمینه‌ساز اقتدار اوست.

درنگ: همراهی خداوند با انسان، زمینه‌ساز اقتدار اوست.

از منظر فلسفه الهیات، این همراهی نشان‌دهنده حضور دائمی خداوند در زندگی انسان است. علم دینی باید این اصل را در آموزش دینی ترویج کند.

تعطیلی دستگاه‌های معنوی علم دینی

دستگاه‌های معنوی علم دینی، که چونان موتور محرکه اقتدار عالمان هستند، توسط استعمار و خلفای جور تعطیل شده‌اند. این تعطیلی، که چونان خاموشی چراغی در شب تاریک است، مانع از شکوفایی علم دینی شده است.

درنگ: تعطیلی دستگاه‌های معنوی علم دینی، نتیجه فشارهای استعماری است.

از منظر فلسفه تاریخ، این تعطیلی نتیجه تلاش‌های استعماری برای تضعیف جوامع اسلامی است. علم دینی باید با احیای این دستگاه‌ها، اقتدار خود را بازسازی کند.

ضرورت کرامت و همت در علم دینی

علم دینی، که وارث انبیاست، باید با کرامت و همت، اقتدار خود را بازسازی کند. این کرامت، که چونان گوهری در دل عالمان می‌درخشد، پیش‌نیاز احیای اقتدار است.

درنگ: کرامت و همت، پیش‌نیاز احیای اقتدار علم دینی است.

از منظر فلسفه آموزش، این ویژگی‌ها باید در نظام‌های آموزشی علم دینی تقویت شوند تا عالمان به جایگاه والای خود بازگردند.

کاستی عالم ربانی بدون اقتدار

عالم ربانی بدون اقتدار، چونان خزانه‌ای پر از الفاظ بی‌روح است که توانایی هدایت و تأثیرگذاری ندارد. این کاستی، که چونان سایه‌ای بر علم دینی افتاده، مانع از تحقق رسالت آن است.

درنگ: عالم ربانی بدون اقتدار، تنها خزانه‌ای از الفاظ است.

از منظر فلسفه عرفان، عالم ربانی باید با اقتدار معنوی مجهز شود تا رسالت هدایت جامعه را به انجام رساند. علم دینی باید عالمان را به این اقتدار مجهز کند.

رقابت جهانی و اقتدار معنوی

علم دینی باید در رقابت جهانی، با اقتدار معنوی و علمی عرض اندام کند. این اقتدار، که چونان پرچمی در میدان رقابت جهانی است، وجه تمایز جوامع اسلامی از دیگران است.

درنگ: علم دینی باید با اقتدار معنوی در رقابت جهانی عرض اندام کند.

از منظر فلسفه جهانی‌سازی، این اقتدار تمایز اسلام را در برابر رقبای جهانی نشان می‌دهد. علم دینی باید با کسب این اقتدار، جایگاه جوامع اسلامی را در جهان ارتقا دهد.

چالش عرفان‌های نوپدید

عرفان‌های نوپدید، که چونان رقیبانی در میدان معنویت ظاهر شده‌اند، با ادعای اقتدار، علم دینی را به چالش می‌کشند. این چالش، که چونان آزمونی برای علم دینی است، نیازمند پاسخگویی با اقتدار معنوی است.

درنگ: عرفان‌های نوپدید با ادعای اقتدار، علم دینی را به چالش می‌کشند.

از منظر فلسفه کلام، علم دینی باید با کسب اقتدار معنوی، به این چالش‌ها پاسخ دهد و تمایز خود را در برابر عرفان‌های کاذب نشان دهد.

تمایز مسلمین از غیرمسلمین

مسلمین باید با اقتدار معنوی، که چونان نشانه‌ای از هویت اسلامی است، از غیرمسلمین متمایز شوند. این تمایز، که ریشه در ایمان و اتصال به قرآن کریم دارد، جوامع اسلامی را به جایگاه والای خود بازمی‌گرداند.

درنگ: اقتدار معنوی، وجه تمایز مسلمین از غیرمسلمین است.

از منظر فلسفه هویت، این تمایز باید در تبلیغ دین و نظام‌های آموزشی علم دینی برجسته شود تا هویت اسلامی در جهان تقویت گردد.

نقش خواهر موسی در سبب‌سازی

در آیه ۴۰ سوره طه، خداوند متعال می‌فرماید: إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ مَنْ يَكْفُلُهُ ۖ فَرَجَعْنَاكَ إِلَىٰ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنْ (آنگاه که خواهرت می‌رفت و می‌گفت: آیا شما را به کسی که سرپرستی او را بر عهده گیرد راهنمایی کنم؟ پس تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد). سبب‌سازی خواهر موسی، نشانه اقتدار الهی در انسان‌های عادی است.

درنگ: سبب‌سازی خواهر موسی، نشانه اقتدار الهی در انسان‌های عادی است.

از منظر فلسفه عمل، این سبب‌سازی نشان‌دهنده نقش انسان در تحقق اراده الهی است. علم دینی باید این الگو را در آموزش دینی به کار گیرد.

اطمینان الهی به مادر موسی

خداوند به مادر موسی اطمینان داد که نترسد و فرزندش را به آب افکند. این اطمینان، که چونان نسیمی آرام‌بخش در جان او وزید، اقتدار باطنی او را تقویت کرد.

درنگ: اطمینان الهی به مادر موسی، اقتدار باطنی او را تقویت کرد.

از منظر فلسفه روان‌شناسی، این اطمینان نتیجه ایمان عمیق به وعده الهی است. علم دینی باید این اطمینان را در عالمان پرورش دهد.

اقتدار غیرانبیا در قرآن کریم

اقتدار قرآنی، که چونان چشمه‌ای جوشان در آیات این کتاب آسمانی جاری است، منحصر به انبیا نیست و در انسان‌های عادی نیز متجلی می‌شود. این اقتدار، که ریشه در فطرت الهی دارد، در همه انسان‌ها بالقوه موجود است.

درنگ: اقتدار قرآنی در همه انسان‌ها بالقوه موجود است.

از منظر فلسفه انسان‌شناسی، این ظرفیت باید از طریق آموزش و تمرین معنوی فعال شود. علم دینی باید این اصل را در نظام‌های آموزشی خود برجسته سازد.

ضرورت تمرین برای وصول به اقتدار

وصول به اقتدار، که چونان سفری به سوی قله‌های کمال است، نیازمند تمرین و آمادگی است. این تمرین، که چونان صیقل دادن گوهر وجود است، انسان را به سوی اقتدار معنوی هدایت می‌کند.

درنگ: وصول به اقتدار نیازمند تمرین و آمادگی است.

از منظر فلسفه سلوک، این تمرین پیش‌نیاز وصول به کمال معنوی است. علم دینی باید با طراحی نظام‌های تمرینی، عالمان را برای این مسیر آماده کند.

تحمل فشارهای معنوی

انسان‌های مقتدر، که چونان صخره‌هایی در برابر طوفان‌های نفسانی ایستادگی می‌کنند، توانایی تحمل فشارهای معنوی را دارند. این تحمل، که چونان ستونی در بنای اقتدار است، پیش‌نیاز وصول به کمال است.

درنگ: تحمل فشارهای معنوی، نشانه اقتدار است.

از منظر فلسفه عرفان، این تحمل نیازمند آمادگی و تمرین معنوی است. علم دینی باید عالمان را برای تحمل این فشارها آماده سازد.

نقد زندگی باسمه‌ای

زندگی بدون فشارهای معنوی، چونان مقوایی بی‌جان است که فاقد عمق و اقتدار است. این زندگی، که چونان سایه‌ای گذرا بر دیوار وجود است، انسان را از کمال بازمی‌دارد.

درنگ: زندگی بدون فشارهای معنوی، فاقد عمق و اقتدار است.

از منظر فلسفه وجود، زندگی باسمه‌ای مانع از شکوفایی ظرفیت‌های انسانی است. علم دینی باید با ایجاد فشارهای معنوی، عالمان را به سوی کمال هدایت کند.

ضرورت طلب درد و غم

انسان باید از خداوند درد و غم طلب کند تا به اقتدار معنوی دست یابد. این طلب، که چونان کلیدی برای گشودن درهای کمال است، انسان را به سوی تحمل و اقتدار رهنمون می‌سازد.

درنگ: طلب درد و غم، راهی برای وصول به اقتدار معنوی است.

از منظر فلسفه عرفان، این طلب پیش‌نیاز وصول به کمال است. علم دینی باید این اصل را در آموزش معنوی ترویج کند.

کاستی عافیت‌طلبی

عافیت‌طلبی، که چونان دیواری در برابر کمال است، انسان را از وصول به اقتدار معنوی بازمی‌دارد. این رویکرد، که از سختی‌ها و فشارهای معنوی گریزان است، مانع از شکوفایی ظرفیت‌های انسانی می‌شود.

درنگ: عافیت‌طلبی مانع وصول به اقتدار معنوی است.

از منظر فلسفه سلوک، علم دینی باید با ترویج فرهنگ تحمل و استقامت، این مانع را از میان بردارد.

ضرورت تحمل متناسب با ظرفیت

طلب اقتدار باید با ظرفیت انسان هماهنگ باشد، مانند ظرفی که تنها به اندازه گنجایش خود آب می‌پذیرد. این هماهنگی، که چونان توازنی در مسیر سلوک است، انسان را از خطرات فشارهای بیش از حد حفظ می‌کند.

درنگ: طلب اقتدار باید با ظرفیت انسان هماهنگ باشد.

از منظر فلسفه عرفان، این هماهنگی پیش‌نیاز وصول به کمال است. علم دینی باید عالمان را برای این هماهنگی آماده کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

قرآن کریم، که چونان گوهری درخشان در میان کتب آسمانی می‌درخشد، منبعی بی‌نظیر برای پرورش اقتدار انسانی و معنوی است. سوره مبارکه طه، به‌ویژه آیات مربوط به مادر موسی، نشان‌دهنده ظرفیت‌های عظیم اقتدار در انسان‌های عادی است. انحطاط معنوی مسلمین، که نتیجه دوری از قرآن کریم و فشارهای استعماری و سیاسی است، باید از طریق احیای نقش هدایتی این کتاب آسمانی جبران شود. تمرین، تحمل فشارهای معنوی، و طلب درد و غم، راه‌هایی برای وصول به اقتدار هستند که علم دینی باید در نظام‌های آموزشی خود ترویج کند. حوزه‌های علمیه، به‌عنوان مراکز تولید علم و معنویت، باید با ایجاد نظام‌های آموزشی معنوی، عالمان را به سوی اقتدار هدایت کنند. این تحول، جوامع اسلامی را به جایگاه والای خود در جهان بازمی‌گرداند و تمایز آن‌ها را از غیرمسلمین آشکار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی