در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1330

متن درس






فلسفه اقتدار قرآنی و بازسازی قدرت معنوی در حوزه‌های علمیه

فلسفه اقتدار قرآنی و بازسازی قدرت معنوی در حوزه‌های علمیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۳۳۰)

مقدمه: اقتدار، گوهر خلقت و رسالت حوزه‌ها

اقتدار، چونان نگینی درخشان در تاج خلقت، جوهره‌ای است که حیات انسانی و رسالت الهی را به هم پیوند می‌دهد. قرآن کریم، این کتاب آسمانی، با بیانی حکیمانه، اقتدار را به‌عنوان محور وجود و هدایت معرفی می‌کند و رسالت انبیا را در پرتو این گوهر متعالی تبیین می‌نماید. در سوره‌های اسراء و طه، آیات نورانی چون چراغی راهنما، اقتدار الهی را در وجود پیامبران و ضرورت آن را در هدایت جامعه آشکار می‌سازند. حوزه‌های علمیه، به‌عنوان وارثان انبیا، مأموریت دارند این اقتدار را در قالب قدرت معنوی، علمی و ربوبی احیا کنند تا بتوانند جامعه اسلامی و جهان را به سوی حقیقت رهنمون شوند. این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در مفهوم اقتدار قرآنی و ضرورت بازسازی آن در علم دینی می‌پردازد. با نگاهی عمیق به آیات قرآن کریم و تحلیل‌های فلسفی، این متن می‌کوشد افقی نوین برای تحول حوزه‌های علمیه ترسیم نماید، تا چونان پادگانی معنوی، قدرت هدایتگری خود را بازیابند.

بخش نخست: اقتدار، جوهره خلقت و رسالت انبیا

اقتدار، محور خلقت انسانی

ساختار وجودی انسان و خلقت، بر پایه اقتدار بنا شده است. از منظر فلسفه هستی‌شناسی، اقتدار نه‌تنها صفتی الهی، بلکه ضرورتی وجودی است که انسان را از ضعف و ناتوانی به سوی سلامت و کمال رهنمون می‌سازد. انسان فاقد اقتدار، چونان درختی بی‌ریشه، از تحقق ظرفیت‌های وجودی خویش بازمی‌ماند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسان‌های ضعیف، ناتوان یا فقیر، نمی‌توانند به سلامت وجودی دست یابند، زیرا اقتدار، چونان خونی در رگ‌های حیات، نیروی پیش‌برنده خلقت است.

درنگ: اقتدار، جوهره خلقت انسانی است که بدون آن، انسان از تحقق سلامت وجودی و کمال محروم می‌ماند.

اقتدار الهی در رسالت انبیا

انبیا و اولیا، چونان آیینه‌هایی درخشان، اقتدار الهی را بازتاب داده‌اند. خداوند متعال، با عطای قدرت به پیامبران، آنان را به ابزار هدایت جامعه مجهز ساخته است. در فلسفه نبوت، اقتدار نه‌تنها نشانه اتصال به حقیقت الهی، بلکه شرط لازم برای تأثیرگذاری رسالت است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که انبیا با اقتدار الهی حرکت می‌کردند و این اقتدار، آنان را از دیگران متمایز می‌ساخت. این قدرت، نه از جنس زورمداری، بلکه ریشه در معرفت، شهود و هدایت الهی داشت.

درنگ: اقتدار انبیا، عطیه‌ای الهی است که رسالت آنان را در هدایت جامعه توانمند می‌سازد.

کاستی خوبی و علم بدون اقتدار

خوب بودن و علم، بدون پشتوانه اقتدار، چونان شمعی بی‌فروغ، فاقد اثرگذاری است. از منظر فلسفه عمل، خوبی بدون اقتدار، به ذهنیت‌های بی‌ثمر بدل می‌شود و علم بدون قدرت، به خیالات و خرافات فرو می‌کاهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم، اگر فاقد کاربرد عملی و اقتدار باشد، چونان کتابی مهر و موم شده، نمی‌تواند جامعه را متحول سازد. این دیدگاه، ضرورت پیوند علم و اقتدار را در علم دینی برجسته می‌کند.

درنگ: علم و خوبی بدون اقتدار، فاقد اثرگذاری اجتماعی و عملی‌اند و به خیالات بی‌ثمر فرو می‌کاهند.

جمع‌بندی بخش نخست

اقتدار، چونان رکنی استوار در بنای خلقت و رسالت انبیا، نقشی محوری دارد. انسان بدون اقتدار، از تحقق کمال وجودی محروم می‌ماند و انبیا با اقتدار الهی، به هدایت جامعه توانمند شدند. علم دینی نیز، برای تأثیرگذاری، باید با اقتدار پیوند یابد تا از کاستی و انحراف به دور ماند. این بخش، بر ضرورت احیای اقتدار در علم دینی تأکید دارد تا حوزه‌ها بتوانند رسالت هدایتی خود را به انجام رسانند.

بخش دوم: اقتدار موسی علیه‌السلام در مواجهه با فرعون

نرم‌خویی و اقتدار در تبلیغ الهی

در سوره طه، خداوند متعال به حضرت موسی و هارون علیهما‌السلام فرمان می‌دهد که با فرعون به نرمی سخن گویند:

فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ

با او به نرمی سخن گویید، شاید که پند گیرد یا بترسد.

این آیه، چونان نغمه‌ای آسمانی، روش تبلیغ الهی را تبیین می‌کند. نرم‌خویی در تبلیغ، نشانه اقتدار معنوی است، نه ضعف. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تبلیغ زورمدارانه، نه‌تنها به هدایت منجر نمی‌شود، بلکه به کفر و دوری از حقیقت می‌انجامد. این دیدگاه، از منظر فلسفه اخلاق، نرم‌خویی را به‌عنوان نشانه‌ای از اقتدار باطنی معرفی می‌کند که با زورمداری در تضاد است.

درنگ: نرم‌خویی در تبلیغ، نشانه اقتدار معنوی است که با زورمداری در تضاد بوده و به هدایت حقیقی منجر می‌شود.

ترس موسی و اطمینان الهی

موسی و هارون علیهما‌السلام، در مواجهه با فرعون، از پیشدستی یا سرکشی او هراس داشتند:

قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَىٰ

گفتند: پروردگارا! می‌ترسیم که او بر ما پیشدستی کند یا سرکشی نماید.

خداوند در پاسخ، به آنان اطمینان می‌دهد:

قَالَ لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ

گفت: نترسید، من با شما هستم، می‌شنوم و می‌بینم.

این آیات، چونان نسیمی که طوفان ترس را فرو می‌نشاند، اقتدار الهی را به‌عنوان پشتوانه پیامبران تبیین می‌کنند. از منظر فلسفه روان‌شناسی، ترس موسی نشانه واقع‌بینی اوست، اما اطمینان الهی، اقتدار باطنی او را تقویت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این اطمینان، شرط دریافت فیض الهی و کسب اقتدار معنوی است.

درنگ: اطمینان الهی، ترس را به اقتدار باطنی بدل می‌سازد و پیامبران را در مواجهه با چالش‌ها توانمند می‌کند.

گفتار مقتدرانه موسی و هارون

موسی و هارون علیهما‌السلام با اقتدار در برابر فرعون سخن گفتند:

فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ ۖ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىٰ

به سوی او بروید و بگویید: ما دو فرستاده پروردگار توایم، پس بنی‌اسرائیل را با ما بفرست و آزارشان مده. ما برای تو نشانه‌ای از جانب پروردگارت آورده‌ایم، و سلام بر کسی که هدایت را پیروی کند.

این گفتار، چونان رجزخوانی مقتدرانه در برابر طاغوت، اقتدار الهی موسی و هارون را متجلی می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این گفتار، نه از سر تکبر، بلکه از اطمینان به پشتوانه الهی سرچشمه می‌گیرد. از منظر فلسفه گفت‌وگو، این گفتار نشانه‌ای از اقتدار معنوی است که با نرم‌خویی و حکمت همراه شده است.

درنگ: گفتار مقتدرانه موسی و هارون، با پشتوانه الهی، نشانه‌ای از اقتدار معنوی است که با نرم‌خویی و حکمت همراه است.

پاسخ موسی به پرسش فرعون

فرعون با تکبر از موسی علیه‌السلام پرسید:

قَالَ فَمَنْ رَبُّكُمَا يَا مُوسَىٰ

گفت: پروردگار شما دو تن کیست، ای موسی؟

موسی علیه‌السلام با اقتدار پاسخ داد:

قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ

گفت: پروردگار ما کسی است که به هر چیز آفرینش آن را عطا کرد، سپس هدایت نمود.

این پاسخ، چونان تیری بر قلب تکبر فرعون، اقتدار الهی را در خلقت و هدایت متجلی می‌سازد. از منظر فلسفه الهیات، این پاسخ، خداوند را به‌عنوان سرچشمه اقتدار مطلق معرفی می‌کند که هر موجودی را با آفرینش و هدایت، به کمال می‌رساند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این پاسخ، نه‌تنها فرعون را به چالش کشید، بلکه اقتدار الهی را در برابر قدرت کاذب طاغوت به نمایش گذاشت.

درنگ: پاسخ موسی به فرعون، اقتدار الهی را در خلقت و هدایت متجلی ساخته و قدرت کاذب طاغوت را به چالش می‌کشد.

رجزخوانی موسی و غلبه بر سحر ساحران

موسی علیه‌السلام با اقتدار الهی، سحر ساحران فرعون را باطل کرد. این مواجهه، چونان نبرد نور و ظلمت، برتری اقتدار الهی را بر قدرت‌های کاذب نشان داد. از منظر فلسفه قدرت، اقتدار موسی ریشه در اتصال به حقیقت الهی داشت که هر نیروی باطلی را در هم می‌شکند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این پیروزی، نه از سر نبوت صرف، بلکه از اقتدار الهی ناشی شد که موسی را در برابر فرعون توانمند ساخت.

درنگ: اقتدار موسی در برابر ساحران، نشانه برتری قدرت الهی بر نیروهای کاذب است که ریشه در اتصال به حقیقت الهی دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

مواجهه موسی علیه‌السلام با فرعون، چونان آیینه‌ای، اقتدار الهی را در برابر قدرت کاذب طاغوت به نمایش می‌گذارد. نرم‌خویی در تبلیغ، اطمینان الهی، گفتار مقتدرانه و غلبه بر سحر ساحران، همگی نشانه‌هایی از اقتدار معنوی‌اند که ریشه در اتصال به حقیقت الهی دارند. این بخش، بر ضرورت الگوگیری از اقتدار موسی در علم دینی تأکید دارد تا حوزه‌ها بتوانند با اقتدار معنوی، به هدایت جامعه بپردازند.

بخش سوم: ضرورت احیای اقتدار معنوی در علم دینی

تأثیر استعمار و استبداد بر تضعیف علم دینی

استعمار و استبداد تاریخی، چونان سایه‌ای شوم، اقتدار علم دینی را تضعیف کرده‌اند. از منظر فلسفه تاریخ، این نیروها با ترویج فرهنگ فقر و ضعف، علم دینی را به حاشیه رانده و از رسالت هدایتی آن کاسته‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که استعمار، با تحمیل انگ‌هایی چون افتخار به فقر، مسلمین را از اقتدار محروم ساخت و علم دینی را به علوم ظاهری چون صرف و نحو محدود کرد.

درنگ: استعمار و استبداد با ترویج فرهنگ فقر و ضعف، اقتدار علم دینی را تضعیف کرده و آن را از رسالت هدایتی محروم ساخته‌اند.

نقد افتخار به فقر

افتخار به فقر و ضعف، چونان زنجیری بر پای علم دینی، با حقیقت اقتدار قرآنی ناسازگار است. از منظر فلسفه هویت، این فرهنگ تحمیلی، نشانه انحطاط معنوی است که مسلمین را از توانمندی محروم کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اقتدار، فخر حقیقی است و ضعف، هرگز نمی‌تواند مایه مباهات باشد. علم دینی باید با تصحیح این تحریف، اقتدار را به‌عنوان ارزشی الهی ترویج دهد.

درنگ: افتخار به فقر، تحریفی استعماری است که با اقتدار قرآنی ناسازگار بوده و علم دینی باید آن را تصحیح نماید.

کاستی نظام آموزشی علم دینی

نظام آموزشی علم دینی، چونان مزرعه‌ای بی‌حاصل، از تولید اقتدار معنوی بازمانده است. آموزش صرف و نحو، هرچند ارزشمند، به‌تنهایی نمی‌تواند عالمان را برای هدایت جامعه توانمند سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این نظام، فاقد برنامه‌ریزی منسجم و شرح وظایف مشخص است و طلاب را به کسب اقتدار هدایت نمی‌کند. این وضعیت، چونان کشتی‌ای است که در ساحل علوم ظاهری لنگر انداخته و از پیمودن اقیانوس معرفت الهی بازمانده است.

درنگ: نظام آموزشی علم دینی، به دلیل فقدان برنامه‌ریزی منسجم، از تولید اقتدار معنوی ناتوان مانده و نیازمند تحول است.

محدودیت فعالیت عالمان

عالمان علم دینی، به فعالیت‌های محدود چون منبر در روستاها مشغول شده‌اند و از نقش‌های گسترده‌تر هدایتی بازمانده‌اند. از منظر فلسفه اجتماع، این محدودیت، نشانه ضعف اقتدار علم دینی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالمان باید برای نقش‌های کلان و اثرگذار در جامعه آماده شوند تا بتوانند به نظام، انقلاب و جهان خدمت کنند.

درنگ: محدودیت فعالیت عالمان به امور جزئی، نشانه ضعف اقتدار علم دینی است که باید با آماده‌سازی برای نقش‌های کلان رفع شود.

ضرورت تمایز بین قدرت و زور

قدرت معنوی، برخلاف زورمداری، ریشه در معرفت و هدایت دارد. از منظر فلسفه قدرت، زورمداری، چونان تهوری بی‌معرفت، به ظلم منجر می‌شود، در حالی که قدرت معنوی، چونان شجاعتی حکیمانه، به هدایت می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم دینی باید با پرورش قدرت معنوی، از زورمداری پرهیز کند.

درنگ: قدرت معنوی، با ریشه در معرفت و هدایت، از زورمداری متمایز است و علم دینی باید آن را ترویج دهد.

ویژگی‌های عالم مقتدر

عالم مقتدر، چونان ستونی استوار، باید از صلابت، جوانمردی و آزادی برخوردار باشد و از ترس و بزدلی به دور ماند. از منظر فلسفه عرفان، این ویژگی‌ها عالم را به هدایتگری توانمند تبدیل می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالم باید با اقتدار معنوی، جامعه را نوازش کند و دست ضعفا را بگیرد.

درنگ: عالم مقتدر، با صلابت و جوانمردی، از ترس به دور است و با اقتدار معنوی، جامعه را هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

علم دینی، تحت تأثیر استعمار و استبداد، از اقتدار معنوی محروم شده و به علوم ظاهری محدود گشته است. نظام آموزشی کنونی، با کاستی و فقدان برنامه‌ریزی، عالمان را از نقش‌های هدایتی کلان محروم کرده است. احیای اقتدار معنوی، با تمایز بین قدرت و زور و پرورش ویژگی‌های عالم مقتدر، ضرورتی عاجل برای علم دینی است تا بتواند به رسالت هدایتی خود عمل کند.

بخش چهارم: راهکارهای احیای اقتدار در علم دینی

ضرورت قانون اساسی برای حوزه‌ها

علم دینی نیازمند قانون اساسی است که اقتدار آن را سازمان‌دهی کند. از منظر فلسفه آموزش، این قانون باید شرح وظایف مشخص، برنامه‌ریزی منسجم و علوم متنوع را در بر گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حوزه‌ها باید چونان پادگانی معنوی، با برنامه‌ای مدون، عالمان را به کسب اقتدار هدایت کنند.

درنگ: قانون اساسی حوزه‌ها، با سازمان‌دهی اقتدار، عالمان را به نقش‌های هدایتی کلان آماده می‌سازد.

تنوع علوم در حوزه‌ها

حوزه‌ها باید علوم متنوعی چون حقوق، فلسفه، عرفان و مغیبات را در برنامه‌های آموزشی خود بگنجانند. از منظر فلسفه آموزش، این تنوع، اقتدار علم دینی را افزایش داده و آن را برای پاسخگویی به نیازهای جامعه مدرن توانمند می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که آموزش صرف و نحو، چونان شاخه‌ای خشکیده، نمی‌تواند اقتدار تولید کند.

درنگ: تنوع علوم در حوزه‌ها، از حقوق تا عرفان، اقتدار علم دینی را برای هدایت جامعه مدرن تقویت می‌کند.

نقد فرهنگ دریافت‌محوری

فرهنگ دریافت‌محوری، چونان سدی در برابر اقتدار علم دینی، عالمان را به وابستگی و ضعف کشانده است. از منظر فلسفه اخلاق، عالم باید توانایی اعطا داشته باشد تا دریافت او مشروع باشد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالم مقتدر، با اقتدار معنوی، از نیاز به مادیات بی‌نیاز است و مردم با جان و دل در خدمت او هستند.

درنگ: فرهنگ دریافت‌محوری، نشانه ضعف اقتدار است و عالم مقتدر باید با توانایی اعطا، از وابستگی مادی رها شود.

نقش عالمان ربانی در هدایت

عالمان ربانی، چونان ستارگانی در آسمان علم دینی، باید صاحب کرامت، کشف و تصرف باشند تا اثرگذار شوند. از منظر فلسفه عرفان، این ویژگی‌ها عالم را به هدایتگری توانمند تبدیل می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم دینی باید با پرورش این ظرفیت‌ها، عالمان را به پایگاه‌های اقتدار معنوی بدل سازد.

درنگ: عالمان ربانی با کرامت و کشف، به پایگاه‌های اقتدار معنوی تبدیل شده و جامعه را هدایت می‌کنند.

اقتدار عالمان دینی در تاریخ

عالمان دینی، در برهه‌هایی از تاریخ، با اقتدار معنوی، نظام و جامعه را هدایت کرده‌اند. این اقتدار، چونان مشعلی فروزان، جامعه را از تاریکی جهل و ضعف رهایی بخشیده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم دینی باید با الگوگیری از این عالمان، اقتدار معنوی را احیا کند.

درنگ: اقتدار معنوی عالمان دینی در تاریخ، الگویی برای احیای نقش هدایتی علم دینی در عصر حاضر است.

جمع‌بندی بخش چهارم

احیای اقتدار در علم دینی، نیازمند قانون اساسی مدون، تنوع علوم و پرورش عالمان ربانی است. فرهنگ دریافت‌محوری باید جای خود را به اعطای معنوی دهد تا عالمان از وابستگی مادی رها شوند. علم دینی، با الگوگیری از اقتدار عالمان گذشته، می‌تواند به شارژر نظام و انقلاب بدل شده و جامعه را به سوی حقیقت هدایت کند.

بخش پنجم: اقتدار قرآنی و نقش آن در هدایت جهانی

اقتدار قرآنی، محور هدایت جهانی

قرآن کریم، چونان اقیانوسی بی‌کران، تمامی ابعاد اقتدار را در خود جای داده است. از منظر فلسفه جهانی‌سازی، اقتدار قرآنی، پیش‌نیاز هدایت جهان است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که قرآن کریم، از حقوق تا عرفان و مغیبات، تمامی قدرت‌ها را در بر گرفته و علم دینی باید با تکیه بر این اقتدار، جهان را هدایت کند.

درنگ: قرآن کریم، با دربرگرفتن تمامی ابعاد اقتدار، محور هدایت جهانی است و علم دینی باید از آن الهام گیرد.

ضرورت تحول نظام آموزشی علم دینی

نظام آموزشی علم دینی، چونان درختی که نیاز به هرس و پرورش دارد، باید با افزودن واحدهای درسی متنوع متحول شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علوم لدنی، ربوبی و مغیبات باید به برنامه‌های آموزشی افزوده شوند تا علم دینی از کاستی رهایی یابد. این تحول، چونان بذری در خاک حاصلخیز، اقتدار علم دینی را شکوفا می‌سازد.

درنگ: تحول نظام آموزشی با افزودن علوم متنوع، اقتدار علم دینی را شکوفا کرده و آن را برای هدایت جهانی توانمند می‌سازد.

نقش علم دینی در حمایت از نظام و انقلاب

علم دینی، چونان ستونی استوار، باید با اقتدار از نظام و انقلاب حمایت کند. از منظر فلسفه سیاسی، اقتدار علم دینی، پیش‌نیاز حفظ انقلاب و خون شهداست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حوزه‌ها باید به شارژر نظام تبدیل شوند و با اقتدار معنوی، جامعه را به سوی حقیقت هدایت کنند.

درنگ: علم دینی با اقتدار معنوی، به شارژر نظام و انقلاب تبدیل شده و از آن حمایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

اقتدار قرآنی، چونان مشعلی فروزان، مسیر هدایت جهانی را روشن می‌سازد. علم دینی، با تحول نظام آموزشی و افزودن علوم متنوع، می‌تواند این اقتدار را احیا کرده و به پایگاه هدایت جامعه و جهان بدل شود. حمایت از نظام و انقلاب، وظیفه‌ای است که علم دینی باید با اقتدار معنوی به انجام رساند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در آیات نورانی سوره‌های اسراء و طه و درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در فلسفه اقتدار قرآنی و ضرورت احیای قدرت معنوی در علم دینی پرداخت. اقتدار، چونان جوهره‌ای الهی، محور خلقت، رسالت انبیا و مأموریت علم دینی است. مواجهه موسی علیه‌السلام با فرعون، نمونه‌ای روشن از اقتدار الهی است که با نرم‌خویی، اطمینان و گفتار مقتدرانه همراه شده است. علم دینی، تحت تأثیر استعمار و استبداد، از اقتدار معنوی محروم شده و به علوم ظاهری محدود گشته است. احیای این اقتدار، نیازمند قانون اساسی مدون، تنوع علوم و پرورش عالمان ربانی است. علم دینی باید با دوری از فرهنگ دریافت‌محوری، به اعطای معنوی روی آورد و با اقتدار، از نظام و انقلاب حمایت کند. این تحول، نه‌تنها وظیفه‌ای دینی، بلکه ضرورتی عقلانی برای پاسخگویی به نیازهای جامعه مدرن و هدایت جهان است.

با نظارت صادق خادمی