متن درس
فلسفه قدرت در قرآن کریم و نقش آن در حرکت انبیا و جوامع
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۳۷)
مقدمه: قدرت، جوهره حرکت وجودی
قدرت، بهسان جریانی حیاتبخش در رگهای وجود، محور حرکت انبیا، جوامع انسانی و علوم دینی است. این مفهوم، که در قرآن کریم بهمثابه نوری الهی تجلی یافته، نهتنها در ساحت الهی، بلکه در حیات نبوی، امتها و نهادهای علمی نمود مییابد. این نوشتار، با تأمل در درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در نقش قدرت بهعنوان نیروی محرکه پیشرفت و مانع شکست میپردازد. با نگاهی متافیزیکی و عرفانی، و در عین حال ریشهدار در آیات قرآن کریم، این کتاب درصدد است تا چارچوبی جامع برای فهم قدرت در ساحتهای وجودی، اجتماعی و علمی ارائه دهد. هدف، نهتنها تبیین این مفهوم، بلکه ارائه راهکارهایی برای احیای قدرت معنوی و علمی در نهادهای دینی و جوامع اسلامی است، تا از این رهگذر، تحولی عمیق در جهان معاصر رقم خورد.
بخش نخست: قدرت، زیرساخت حرکت انبیا و امتها
نقش بنیادین قدرت در رسالت انبیا
حرکت انبیا، بهسان رودخانهای که از سرچشمه قدرت الهی سیراب میشود، همواره بر زیرساختهای قدرت استوار بوده است. هر پیامبری، به فراخور توان و قوت وجودی خویش، به موفقیت دست یافته و عظمت رسالتش را به منصه ظهور رسانده است. این قدرت، که در وحی، علم و عمل تجلی مییابد، بهسان ستونی است که بنای رسالت را سرپا نگه میدارد. از منظر فلسفه اسلامی، قدرت بهعنوان مظهری از کمال وجودی، در تحقق اهداف الهی نقش کلیدی دارد. این دیدگاه، با نظریههای فلسفی درباره دیالکتیک قدرت و پیشرفت همخوانی دارد، جایی که قوت وجودی، محرک اصلی تحولات تاریخی و اجتماعی است.
درنگ: عظمت انبیا در گرو قدرت وجودی آنهاست که از وحی و علم الهی سرچشمه میگیرد. |
ضعف، ریشه کاستی و شکست
هرگاه کاستی یا شکستی در سیر رسالت انبیا یا امتها پدید آمده، ریشه در ضعف در همان ساحت بوده است. ضعف، بهسان سایهای تاریک، مانع از تجلی نور کمال میشود. از منظر فلسفه وجودی ملاصدرا، ضعف به کاهش شدت وجود منجر شده و مانع تحقق کمالات وجودی میگردد. این اصل، نهتنها در ساحت فردی، بلکه در ساختارهای اجتماعی و تاریخی نیز صدق میکند، جایی که ضعف در زیرساختها به شکست جوامع میانجامد.
تجلی قدرت در آیات قرآن کریم
قرآن کریم، بهسان آینهای که نور الهی را بازمیتاباند، قدرت را در ساحتهای گوناگون به تصویر میکشد. آیات این کتاب آسمانی از قدرت الهی، نبوی و امتها سخن میگویند و موفقیت را به قوت و شکست را به ضعف پیوند میدهند. این تأکید، با الهیات اسلامی و مفهوم قدرت مطلق الهی همسوست، جایی که قدرت بهعنوان صفتی ذاتی، در تمامی مراتب وجود جاری است.
بخش دوم: نمودهای قدرت در سورههای طه و انبیا
قدرت ظاهری در سوره طه
در سوره طه، قدرت در قالبهایی چون سحر، وحی و اقدامات سامری بهصورت ظاهری و ملموس جلوهگر شده است. این نمودها، بهسان ابزارهایی در دست انبیا، ظرفیت خلاقیت انسانی را در خدمت قدرت الهی نشان میدهند. از منظر فلسفه فناوری، این جلوههای ظاهری، نشانهای از توانایی انسان در بهرهگیری از علوم تجربی برای تحقق اهداف متعالی است.
قدرت معرفتی و ربوبی در سوره انبیا
در سوره انبیا، قدرت از ساحت ظاهری فراتر رفته و در قالبهای معرفتی، تجردی، ربوبی و الهی متجلی میشود. این مرتبه از قدرت، که بهسان نوری در دل وجود میدرخشد، به دلیل ماهیت غیرمادی، در سطحی والاتر از کمال قرار دارد. از منظر عرفان اسلامی، این قدرتها به کشف حقایق و ارتقای وجود انسانی منجر میشوند.
درنگ: سوره انبیا، قدرت را در مرتبهای معرفتی و ربوبی متجلی میسازد که فراتر از نمودهای ظاهری است. |
بخش سوم: نقد وضعیت علوم دینی و ضرورت احیای قدرت
نقد ضعف علوم دینی در عصر طاغوت
علوم دینی در دورههای استبداد، از قدرتهای معنوی، علمی و اجتماعی محروم گشته و بهسان درختی بیبرگ و بار، خلع سلاح شدهاند. این وضعیت، نتیجه تسلط قدرتهای استبدادی و استعماری بر نهادهای دینی است که از منظر فلسفه پسااستعماری، به تضعیف هویت دینی و علمی منجر شده است.
لزوم احیای قدرتهای چندگانه
برای احیای علوم دینی، لازم است قدرتهای معنوی، علمی، تجردی، ربوبی، الهی، لدنی، اجتماعی و فلسفی بازسازی شوند. این احیا، بهسان بازگرداندن روح به کالبد علوم دینی، نیازمند تلفیق حکمت نظری و عملی است. از منظر فلسفه آموزش، این بازسازی میتواند نهادهای دینی را به کانونهای تحولآفرین در جهان معاصر تبدیل کند.
نقد خودمحوری در فعالیتهای دینی
بسیاری از فعالیتهای دینی، مانند تبلیغ و منبر، گاه به انگیزههای شخصی و رفع نیازهای فردی محدود شدهاند. این خودمحوری، بهسان آفتی بر پیکره علوم دینی، مانع از تحقق اهداف والای اسلامی میشود. از منظر اخلاق حرفهای، این رویکرد با خیر عمومی و تحول اجتماعی ناسازگار است.
تمایز قدرت معنوی از قلدری
قدرت معنوی، برخلاف قلدری و استبداد، بهسان نسیمی است که حیات و تحول را به ارمغان میآورد. این قدرت، با تحرک در جامعه، علم و موجودات، به خیر عمومی و پیشرفت منجر میشود. از منظر فلسفه سیاسی، این تمایز نشاندهنده برتری قدرت معنوی بر اشکال استبدادی قدرت است.
درنگ: قدرت معنوی، برخلاف استبداد، به تحول مثبت در جامعه و علم میانجامد. |
بخش چهارم: ابزارهای قدرت معنوی
استجماع و استشمام، دروازههای معرفت
استجماع (تمرکز معنوی) و استشمام (درک شهودی)، که از طریق عبادات، درس و تحصیل حاصل میشوند، بهسان کلیدهایی هستند که دروازههای معرفت را میگشایند. این ابزارها، از منظر عرفان عملی، به کشف حقایق و تقویت قوت وجودی منجر میشوند.
سیستمی شدن قدرت معنوی
قدرت معنوی، برای تأثیرگذاری پایدار، باید بهصورت سیستمی و اجتماعی نهادینه شود. این نهادینهسازی، بهسان بنای عمارتی مستحکم، نیازمند ساختارسازی و همکاری جمعی است. از منظر جامعهشناسی نهادها، این رویکرد میتواند به توسعه پایدار علوم دینی منجر شود.
بخش پنجم: قدرت در آیات سوره انبیا
وحی، سرچشمه قدرت انبیا
آیه ۷ سوره انبیا، قدرت وحی را بهعنوان محور رسالت انبیا معرفی میکند:
وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
«و پیش از تو جز مردانی که به آنها وحی میکردیم، نفرستادیم؛ پس اگر نمیدانید، از اهل ذکر بپرسید.»
وحی، بهسان جریانی الهی، قدرت چندبعدی (معنوی، علمی و عملی) را به انبیا منتقل میکند. از منظر فلسفه نبوت، این قدرت، انبیا را به مرجع معرفت و عمل تبدیل میسازد.
اطلاق سؤال از اهل ذکر
دستور «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» دارای اطلاق است و تنها در مورد معصوم صادق میباشد، زیرا از غیرمعصوم نمیتوان سؤال مطلق پرسید. این اصل، بهسان نوری که تنها از سرچشمه معصوم ساطع میشود، نشاندهنده جایگاه والای معصوم در نظام معرفتی اسلام است.
نقد سؤال بیربط از غیرمعصوم
پرسیدن سؤالات بیربط از غیرمعصوم، مانند سؤال از آهنگر درباره داروسازی یا از پزشک درباره بنایی، نادرست و نشانه ناآگاهی است. این نقد، بهسان هشداری است که تناسب میان سؤال و تخصص پاسخدهنده را ضروری میداند.
معصوم، مرجع اطلاق سؤال
تنها معصوم، به دلیل اتصال به وحی و علم لدنی، قادر به پاسخگویی به هر سؤالی است. این جایگاه، بهسان قلهای است که فراتر از محدودیتهای معرفتی بشر عادی قرار دارد.
درنگ: معصوم، به دلیل علم لدنی، تنها مرجع سؤال مطلق است. |
نقد مفهوم اعلمیت در غیرمعصوم
مفهوم اعلمیت در غیرمعصوم معنا ندارد، زیرا اعلمیت مطلق تنها به معصوم اختصاص دارد. این دیدگاه، بهسان خطی روشن، مرز میان معصوم و غیرمعصوم را در ساحت معرفت ترسیم میکند.
اطاعت مطلق از معصوم
اطاعت مطلق تنها از خدا، رسول و اولیالامر (معصوم) جایز است. اطاعت از غیرمعصوم، بهسان جریانی مشروط، باید مبتنی بر عدالت و صداقت باشد.
بخش ششم: نقد شبهات و احیای علوم غیبی
نقد شبهات علیه قرآن کریم
بسیاری از شبهات علیه قرآن کریم، نتیجه ناآگاهی و ضعف در پاسخگویی علوم دینی است. نهادهای علمی دینی باید به تحدی قرآن پاسخ دهند و شبهات را با استدلال رفع کنند. این وظیفه، بهسان رسالتی است که علوم دینی را به دفاع از حقیقت فرا میخواند.
پیشنهاد سامانه پاسخگویی به شبهات
ایجاد سامانهای برای پاسخ به شبهات و تحدی با منتقدان، میتواند تأثیرگذاری علوم دینی را افزایش دهد. این پیشنهاد، بهسان پلی است که علوم دینی را به جهان معاصر متصل میسازد.
نقد خودمحوری در رقابت علمی
خودمحوری برخی عالمان در رقابتهای علمی، بهسان آفتی است که به شکست جمعی منجر میشود. همکاری و خیر عمومی، کلید موفقیت در فعالیتهای علمی است.
قرآن کریم، حاوی ذکر انسان
آیه ۱۱ سوره انبیا، قرآن کریم را بهعنوان کتابی معرفی میکند که هویت و سرنوشت انسانها را در بر دارد:
لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
«بهراستی به سوی شما کتابی فرستادیم که ذکر شما در آن است، آیا تعقل نمیکنید؟»
این آیه، بهسان آیینهای است که هویت وجودی انسان را بازمیتاباند و او را به تأمل در سرنوشت خویش فرا میخواند.
علم تفال و استخاره
علم تفال، برخلاف استخاره، به مغیبات و پیشبینی آینده مرتبط است و از علوم غیبی محسوب میشود. تفال، بهسان دریچهای به سوی آینده، نیازمند تخصص و دقت است.
نقد سوءاستفاده از تفال
استفاده از تفال برای کاسبی، بهسان خیانتی به ارزشهای معنوی است. این علم باید در خدمت دین و جامعه باشد، نه منافع شخصی.
درنگ: تفال و استخاره، اگر با نیت خالص و تخصص احیا شوند، به تحول معنوی و اجتماعی منجر میشوند. |
لزوم احیای علوم غیبی
احیای علوم غیبی مانند تفال و استخاره، میتواند قدرت معنوی علوم دینی را بازیابی کند. این احیا، بهسان بازگرداندن نوری گمشده به نهادهای دینی است.
نقد استخاره غیرعلمی
استخاره بدون علم و آگاهی، بهسان گام نهادن در تاریکی است و میتواند به نتایج زیانبار منجر شود. این نقد، ضرورت تخصص در علوم دینی را گوشزد میکند.
تمایز قرعه و استخاره
قرعه، بهسان ابزاری تصادفی، از استخاره که علمی تخصصی و نیازمند تشخیص است، جداست. این تمایز، روششناسی علوم دینی را روشن میسازد.
بخش هفتم: پیروزی قدرت الهی و نقد شرک
قدرت الهی در برابر ظلم
آیه ۱۲ سوره انبیا، پیروزی قدرت الهی بر ظلم را نشان میدهد:
وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنْشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ
«و چه بسیار شهرهایی را که ظالم بودند درهم شکستیم و پس از آنها قومی دیگر پدید آوردیم.»
این آیه، بهسان رعد و برقی در آسمان تاریخ، پیروزی قدرت الهی را بر ظلم اعلام میکند.
نقد ضعف و ويل ظالمان
آیه ۱۳ سوره انبیا، ضعف و ويل ظالمان را گوشزد میکند:
لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَىٰ مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ
«مگریزید و به سوی آنچه در آن نازپرورده بودید و به سوی خانههایتان بازگردید، شاید بازخواست شوید.»
این آیه، ظلم را بهسان بذری میداند که میوهاش ضعف و نابودی است.
قدرت خلقت الهی
آیه ۱۶ سوره انبیا، هدفمندی خلقت را نشان میدهد:
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ
«و آسمان و زمین و آنچه میان آنهاست را برای بازی خلق نکردیم.»
این آیه، خلقت را بهسان بنایی حکیمانه معرفی میکند که بر پایه قدرت و هدفمندی استوار است.
غلبه حق بر باطل
آیه ۱۸ سوره انبیا، پیروزی حق بر باطل را اعلام میکند:
بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ
«بلکه ما حق را بر باطل فرومیافکنیم، پس آن را درهم میشکند و آنگاه باطل نابود میشود و وای بر شما از آنچه وصف میکنید.»
حق، بهسان شمشیری برنده، باطل را درهم میشکند و قوت وجودی آن را به نمایش میگذارد.
تسبیح موجودات و قدرت الهی
آیه ۲۰ سوره انبیا، تسبیح موجودات را نشانه قدرت الهی میداند:
وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ
«و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست و کسانی که نزد اویند از عبادتش تکبر نمیورزند و خسته نمیشوند.»
تسبیح موجودات، بهسان سرودی است که هماهنگی وجود با قدرت الهی را میستاید.
نقد شرک و فساد
آیه ۲۲ سوره انبیا، شرک را عامل فساد معرفی میکند:
لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ
«اگر در آن دو [آسمان و زمین] خدایانی جز الله بود، هرآینه هر دو تباه میشدند، پس منزه است خداوند، پروردگار عرش، از آنچه وصف میکنند.»
شرک، بهسان آفتی است که به فساد وجودی و ضعف منجر میشود، در حالی که توحید، قوت و کمال را به ارمغان میآورد.
درنگ: توحید، سرچشمه قوت و شرک، ریشه ضعف و فساد است. |
بخش هشتم: مغیبات قرآن کریم و آینده بشر
مغیبات و پیشبینی آینده
آیات قرآن کریم، مانند اشاره به «فِي جُزْءِ النَّخْلِ»، به مغیبات و آینده بشر اشاره دارند که با پیشرفت علم قابل فهم میشوند. این آیات، بهسان چراغهایی هستند که مسیر آینده را روشن میکنند.
نقد وضعیت کنونی علوم دینی
علوم دینی، در بسیاری از موارد، با ضعف، شکست و عقبماندگی مواجهاند. این وضعیت، بهسان درختی بیثمر، نتیجه فقدان قدرت علمی و معنوی است.
تحول جهانی از طریق احیای قدرت
احیای قدرت معنوی و علمی در علوم دینی، میتواند بهسان موجی عظیم، جامعه و جهان را متحول سازد. این تحول، نیازمند بازسازی سیستمی و تقویت زیرساختهای علمی و معنوی است.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، قدرت را بهعنوان جوهره حرکت انبیا، امتها و علوم دینی معرفی کرد. آیات سوره انبیا، بهسان آیینههایی، قدرت الهی، نبوی و انسانی را بازتاب داده و ضعف را عامل شکست میدانند. نقد وضعیت علوم دینی، ضرورت احیای قدرتهای معنوی، علمی و اجتماعی را گوشزد میکند. علوم غیبی مانند تفال و استخاره، اگر با تخصص و نیت خالص احیا شوند، میتوانند به تحول جامعه منجر شوند. این کتاب، با تلفیق فلسفه اسلامی، عرفان عملی و نقدهای اجتماعی، راهکارهایی برای بازسازی علوم دینی و تحقق اهداف متعالی در جهان معاصر ارائه میدهد.
با نظارت صادق خادمی |