در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1339

متن درس





تبیین فلسفی مفهوم قدرت در قرآن کریم و نقش علم دینی در بازسازی اقتدار معرفتی

تبیین فلسفی مفهوم قدرت در قرآن کریم و نقش علم دینی در بازسازی اقتدار معرفتی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۳۳۹)

مقدمه

مفهوم قدرت در قرآن کریم، چونان ستونی استوار، نظام معرفتی اسلام را برپا داشته و نه‌تنها در ساحت الهی، بلکه در گستره انسانی و اجتماعی نیز نقشی بنیادین ایفا می‌کند. این مفهوم، چون نوری درخشان، مسیر هدایت و تعالی را روشن ساخته و انسان را به سوی تحقق آرمان‌های الهی رهنمون می‌شود. درس‌گفتار استاد فرزانه قدس‌سره، با تأمل در آیات سوره انبیاء، این مفهوم را به مثابه جوهره‌ای برای حرکت، استدلال و عدالت تبیین می‌کند. این نوشتار، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و تحلیل‌های فلسفی، به بررسی دقیق مفهوم قدرت پرداخته و ضرورت بازسازی اقتدار معرفتی علم دینی را در برابر چالش‌های معاصر مورد کاوش قرار می‌دهد.

بخش اول: قدرت، جوهره حرکت در نظام معرفتی اسلام

تعریف قدرت در قرآن کریم

در نظام معرفتی اسلام، قدرت چونان روحی در کالبد حرکت و تعالی دمیده شده است. انسان، مؤمنان، انبیاء و ائمه، همگی در سایه اقتدار الهی و با تکیه بر استدلال و توانمندی، به سوی اهداف متعالی گام برمی‌دارند. ضعف، چون سایه‌ای شوم، مانع رشد و شکوفایی است و قرآن کریم با تأکید بر اقتدار، هرگونه سستی را نفی می‌کند. این اقتدار، نه‌تنها در ساحت الهی، بلکه در تمامی شئون انسانی، از خانواده تا جامعه، ضرورتی انکارناپذیر است.

درنگ: قدرت در قرآن کریم، جوهره‌ای است که حرکت، استدلال و عدالت را ممکن می‌سازد و ضعف را مانعی برای تحقق اهداف الهی و انسانی معرفی می‌کند.

حرکت انبیاء و مؤمنان با اقتدار

انبیاء و مؤمنان، چون ستارگان در آسمان هدایت، با اقتدار و استواری در مسیر الهی گام برمی‌دارند. ضعف، چون زنجیری بر پای اراده، مانع از تحقق رسالت الهی است. قرآن کریم، انبیاء را به‌عنوان الگوهایی معرفی می‌کند که با تکیه بر قدرت الهی و استدلال، در برابر چالش‌ها ایستادگی کرده‌اند. این اصل، علم دینی را به بازسازی اقتدار خود در برابر نیازهای معاصر دعوت می‌کند، تا چون مشعلی فروزان، مسیر جامعه اسلامی را روشن سازد.

قدرت‌محوری آیات قرآن کریم

تمامی آیات قرآن کریم، چه در بیان خلقت سماوات و ارضین و چه در تبیین قیامت، با محوریت قدرت ارائه شده‌اند. این قدرت، چون نخ تسبیح، تمامی شئون خلقت و قیامت را به هم پیوند داده و موفقیت را در گرو اقتدار می‌داند. علم دینی، به‌عنوان وارث این میراث عظیم، موظف است این قدرت را در تولید دانش و عمل اجتماعی بازتاب دهد، تا نظام اسلامی را به سوی تعالی رهنمون سازد.

بخش دوم: میزان قسط و دقت الهی در احتساب

آیه ۴۷ سوره انبیاء و ترازوی عدالت

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا ۖ وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا ۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَاسِبِينَ

«و ترازوهای عدالت را در روز قیامت می‌نهیم، پس به هیچ کس کمترین ستمی نمی‌شود، و اگر [عمل] به وزن دانه خردلی باشد، آن را می‌آوریم، و کافی است که ما حسابرس باشیم.»

این آیه، چون آیینه‌ای شفاف، دقت و قدرت الهی در قضاوت را بازتاب می‌دهد. «میزان قسط» نماد عدالتی است که با اقتدار الهی اجرا می‌شود و تأکید بر «مثقال حبة من خردل» نشان‌دهنده توانایی خداوند در احتساب دقیق‌ترین جزئیات است. این دقت، چون الگویی درخشان، علم دینی را به تولید دانشی نظام‌مند و دقیق دعوت می‌کند.

درنگ: «میزان قسط» در قرآن کریم، نماد عدالت مبتنی بر قدرت است که علم دینی را به تولید دانشی دقیق و نظام‌مند فرا می‌خواند.

جامعیت قدرت الهی: از کلان تا خرد

خداوند، نه‌تنها در امور کلان چون خلقت سماوات و ارضین، بلکه در جزئیات خرد چون دانه خردل، قدرت خود را آشکار می‌سازد. این جامعیت، چون دریایی بی‌کران، علم و اقتدار الهی را به نمایش می‌گذارد و علم دینی را به تأسی از این الگو در تولید دانشی جامع و دقیق دعوت می‌کند.

ناتوانی انسان در برابر دقت الهی

انسان، برخلاف خداوند، در احتساب جزئیات یا کلان‌نگری ناتوان است و در حد متوسط‌بینی باقی مانده است. این محدودیت، چون سایه‌ای بر توانایی‌های انسانی، ضرورت تقویت روش‌های علمی و استدلالی را در علم دینی برجسته می‌سازد، تا این ضعف را جبران کرده و دانشی دقیق و جامع تولید نماید.

اقتدار الهی در «کفی بنا حاسبین»

عبارت «وَكَفَىٰ بِنَا حَاسِبِينَ» چون رجزی حماسی، اقتدار الهی را در حسابرسی عادلانه به نمایش می‌گذارد. این اطمینان و قدرت، الگویی است برای علم دینی تا دانش و فتاوای خود را با استدلال و اطمینان ارائه دهد، تا چون مشعلی در تاریکی، راه جامعه را روشن سازد.

بخش سوم: تمایز قدرت و زور و نقش آن در نظام‌های اجتماعی

تفاوت قدرت و زور

قدرت، چون درختی ریشه‌دار، استمرار و پایداری دارد، درحالی‌که زور، چون بادی گذرا، موقتی و ناپایدار است. این تمایز، در خانواده، جامعه و دولت، ضرورتی بنیادین است. علم دینی باید با تولید دانش مشروع و پایدار، به تقویت اقتدار معرفتی بپردازد، تا نظام اسلامی را از سلطه زور بی‌نیاز سازد.

درنگ: قدرت، برخلاف زور، دارای استمرار و مشروعیت است و علم دینی را به تولید دانشی پایدار و مشروع دعوت می‌کند.

نقش قدرت در کنترل اراده

مؤمن، چون سواری ماهر، با تکیه بر قدرت درونی، اراده خود را مهار کرده و از گناه دوری می‌جوید. ضعف، چون شکافی در دیوار اراده، به شکست و گناه منجر می‌شود. این اصل، پیوند عمیق قدرت و اخلاق را نشان می‌دهد و علم دینی را به تقویت این قدرت درونی در آموزش‌های خود دعوت می‌کند.

تمثیل خواجه نصیرالدین طوسی

خواجه نصیرالدین طوسی، انسان را به سواری تشبیه می‌کند که با اقتدار، قوای نفسانی چون شیر، سگ و اسب را مهار می‌کند. اگر این قدرت نباشد، انسان مغلوب این قوا شده و چون سواری ناتوان، به زمین می‌خورد. این تمثیل، چون آیینه‌ای، نقش قدرت در کنترل نفس را نشان می‌دهد و علم دینی را به تبیین این دیدگاه در رفتار انسانی دعوت می‌کند.

بخش چهارم: قدرت در تسخیر طبیعت و احتساب دقیق

تسخیر سماوات و ارض

قرآن کریم می‌فرماید که سماوات و ارض برای انسان مسخر شده‌اند، اما این تسخیر، چون فتح قله‌ای بلند، نیازمند قدرت معرفتی و عملی است. علم دینی باید با تولید دانش علمی، این ظرفیت را در جامعه اسلامی تقویت کند، تا انسان چون پرنده‌ای آزاد، در آسمان معرفت پرواز کند.

دقت الهی در احتساب خرد

خداوند، حتی امور به اندازه دانه خردل را محاسبه می‌کند، که این دقت، چون نوری در ظلمات، فراتر از توانایی‌های انسانی است. علم دینی باید با بهره‌گیری از روش‌های علمی مدرن، این دقت را در تولید دانش بازتاب دهد، تا چون ستاره‌ای در آسمان معرفت بدرخشد.

ناتوانی انسان در ارائه مثال‌های دقیق

در زمان نزول قرآن کریم، دانه خردل کوچک‌ترین مثال ممکن بود، اما علوم مدرن، چون ذره‌بینی دقیق، مثال‌های ظریف‌تری ارائه کرده‌اند. این نکته، علم دینی را به به‌روزرسانی روش‌های علمی در تحلیل آیات دعوت می‌کند، تا فهمی دقیق‌تر از کلام الهی حاصل شود.

بخش پنجم: اقتدار انبیاء و نقش فرقان

آیه ۴۸ سوره انبیاء و اعطای فرقان

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَىٰ وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِلْمُتَّقِينَ

«و به‌راستی به موسی و هارون فرقان و روشنایی و اندرزی برای پرهیزگاران دادیم.»

فرقان، چون شمشیری بران، ابزار تمییز حق از باطل است، ضیاء چون نوری هدایتگر، و ذکر چون چشمه‌ای زلال، یادآوری الهی را به ارمغان می‌آورد. این ابزارها، چون اهرم‌های قدرت، انبیاء را توانمند ساخته و علم دینی را به بهره‌گیری از آنها در تولید دانش دعوت می‌کنند.

درنگ: فرقان، ضیاء و ذکر، ابزارهای قدرت معرفتی انبیاء هستند که علم دینی را به تولید دانش استدلالی و هدایتگر دعوت می‌کنند.

نقد تصور نادرست از انبیاء

تصور انبیاء به‌عنوان افرادی ساده و فاقد اقتدار، چون غباری بر آیینه حقیقت، با آیات قرآن کریم ناسازگار است. انبیاء، چون کوه‌هایی استوار، با تکیه بر قدرت الهی، در برابر چالش‌ها ایستادگی کرده‌اند. این الگو، علم دینی را به بازنگری در فهم تاریخی و معرفتی خود دعوت می‌کند.

استهزای انبیاء و اقتدار در برابر آن

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

«و به‌راستی پیامبرانی پیش از تو مورد تمسخر قرار گرفتند، پس آنچه را که به استهزا می‌گرفتند، بر آنان که مسخره می‌کردند فروگرفت.»

استهزا، چون تلاشی برای تحقیر انبیاء، در برابر اقتدار الهی و معرفتی آنها ناکام ماند. علم دینی باید با تکیه بر استدلال، در برابر شبهات و تحقیرهای معاصر ایستادگی کند، تا چون صخره‌ای در برابر امواج، استوار بماند.

بخش ششم: ابراهیم، الگوی اقتدار توحیدی

آیه ۴۹ سوره انبیاء و انکار ذکر الهی

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

وَهَٰذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ ۚ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ

«و این کتابی مبارک است که آن را نازل کردیم. آیا شما آن را انکار می‌کنید؟»

انکار ذکر الهی، چون سدی در برابر حقیقت، مانع از پذیرش هدایت است. علم دینی باید با تولید برهان، این انکار را به پذیرش تبدیل کند، تا جامعه را به سوی نور هدایت رهنمون سازد.

آیه ۵۰ سوره انبیاء و رشد ابراهیم

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ

«و به‌راستی به ابراهیم پیش از این رشدش را دادیم و ما به او دانا بودیم.»

رشد ابراهیم، چون چشمه‌ای زلال، در توحید و یکتاپرستی ریشه دارد. این رشد، او را از جلوه‌های طبیعت بی‌نیاز کرد و به الگویی برای اقتدار معرفتی تبدیل نمود. علم دینی باید این توحید را در تولید دانش و تربیت جامعه بازتاب دهد.

آیه ۵۱ سوره انبیاء و نقد بت‌پرستی

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ

«آنگاه که به پدرش و قومش گفت: این پیکره‌ها چیست که شما بر آنها دل بسته‌اید؟»

ابراهیم، چون آیینه‌ای شفاف، با نقد بت‌پرستی، ضعف معرفتی قوم خود را آشکار کرد. این نقد، چون شمشیری بران، الگویی برای علم دینی در نقد باورهای نادرست معاصر است.

درنگ: نقد ابراهیم علیه بت‌پرستی، الگویی برای علم دینی در نقد باورهای نادرست و تقویت استدلال معرفتی است.

نقد تقلید کورکورانه

قوم ابراهیم، چون اسیرانی در بند عادت، به دلیل تقلید از پدران خود، به بت‌پرستی ادامه دادند. این تقلید، چون سدی در برابر حقیقت، ضعف معرفتی آنها را نشان می‌دهد. علم دینی باید با تولید برهان، جامعه را از تقلید بی‌منطق دور کند، تا چون پرنده‌ای آزاد، در آسمان معرفت پرواز کند.

ابراهیم، امت واحده

قرآن کریم، ابراهیم را «امت واحده» نامیده، زیرا با اقتدار توحیدی، در برابر گمراهی قوم ایستادگی کرد. این عنوان، چون مدالی افتخار، اقتدار فردی او را در برابر جمع نشان می‌دهد. علم دینی باید با تربیت افراد تأثیرگذار، این الگو را بازسازی کند.

آیه ۵۳ سوره انبیاء و درخواست سند

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ

«گفتند: آیا تو به حق بر ما وارد شده‌ای یا از بازیگرانی؟»

این پرسش، چون چالشی در برابر حقیقت، ضرورت ارائه سند و برهان را نشان می‌دهد. ابراهیم، با تکیه بر استدلال، ادعای خود را اثبات کرد و علم دینی را به این رویکرد در برابر پرسش‌های معاصر دعوت می‌کند.

بخش هفتم: اقدام حکیمانه ابراهیم و ضرورت پویایی علم دینی

آیه ۵۸ سوره انبیاء و شکستن بت‌ها

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ

«پس آنها را قطعه‌قطعه کرد، جز بزرگ آنها را، تا شاید به سوی آن بازگردند.»

اقدام ابراهیم در شکستن بت‌ها، چون رعد و برقی در آسمان گمراهی، اقتدار عملی او را نشان می‌دهد. این اقدام، الگویی است برای علم دینی در نقد فعال و عملی باورهای نادرست، تا جامعه را به سوی حقیقت رهنمون سازد.

آیه ۵۹ سوره انبیاء و واکنش قوم

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ

«گفتند: چه کسی با خدایان ما چنین کرده است؟ به‌راستی او از ستمگران است.»

واکنش قوم، چون مقاومتی در برابر حقیقت، ناتوانی آنها را در فهم اقتدار ابراهیم نشان می‌دهد. علم دینی باید با اقتدار، در برابر این مقاومت‌ها ایستادگی کند، تا چون صخره‌ای استوار، در برابر امواج گمراهی بماند.

آیه ۶۰ سوره انبیاء و شناسایی ابراهیم

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ

«گفتند: شنیدیم جوانی از آنها یاد می‌کرد که او را ابراهیم می‌گویند.»

شناسایی ابراهیم به‌عنوان عامل تغییر، چون نوری در تاریکی، تأثیرگذاری او را نشان می‌دهد. علم دینی باید با تربیت افراد تأثیرگذار، این نقش را بازسازی کند، تا جامعه را به سوی تعالی رهنمون سازد.

آیه ۶۲ سوره انبیاء و پرسش از ابراهیم

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ

«گفتند: ای ابراهیم، آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟»

این پرسش، چون فرصتی برای ابراهیم، مجالی برای ارائه استدلال او فراهم کرد. علم دینی باید با استدلال‌های قوی، در برابر پرسش‌های معاصر پاسخ‌گو باشد، تا چون آیینه‌ای شفاف، حقیقت را بازتاب دهد.

آیه ۶۳ سوره انبیاء و پاسخ حکیمانه ابراهیم

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ

«گفت: بلکه این بزرگشان چنین کرده است؛ از آنها بپرسید اگر سخن می‌گویند.»

پاسخ ابراهیم، چون شمشیری بران، با حکمت و استدلال، ضعف معرفتی قوم را آشکار کرد. این پاسخ، الگویی است برای علم دینی در به چالش کشیدن باورهای نادرست با استدلال‌های قوی و حکیمانه.

درنگ: پاسخ حکیمانه ابراهیم، قدرت استدلالی او را نشان می‌دهد و علم دینی را به نقد باورهای نادرست با استدلال دعوت می‌کند.

آیه ۶۴ سوره انبیاء و شکست معرفتی قوم

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ

«پس به خود بازآمدند و گفتند: به‌راستی شما خود ستمگرید.»

این آیه، چون آیینه‌ای شفاف، شکست معرفتی قوم در برابر استدلال ابراهیم را نشان می‌دهد. علم دینی باید با استدلال‌های قوی، باورهای نادرست را به چالش بکشد، تا حقیقت چون خورشیدی در آسمان بدرخشد.

بخش هشتم: چالش‌های علم دینی و ضرورت پویایی

ضعف معرفتی و عملی علم دینی

علم دینی، به دلیل برخی کاستی‌ها در تولید دانش و عمل، گاه در معرض تحقیر و کاستی قرار گرفته است. این ضعف، چون سایه‌ای بر اقتدار معرفتی، مانع از تأثیرگذاری آن در جامعه شده است. علم دینی باید با بازسازی اقتدار خود، در برابر شبهات و چالش‌های مدرن ایستادگی کند.

نقش طلاب جوان در پویایی علم دینی

طلاب جوان، چون سپاهیان پیشرو، با فعالیت در عرصه‌های اجتماعی و علمی، تلاش کرده‌اند تا خلأهای علم دینی را پر کنند. این تلاش، چون جرقه‌ای در تاریکی، ضرورت پویایی و مشارکت علم دینی در نظام اسلامی را نشان می‌دهد.

ضرورت اقدام عملی و نقد سازنده

علم دینی باید چون رودی خروشان، هم سخن بگوید، هم عمل کند، هم نقد سازنده ارائه دهد، و هم به جامعه یاری رساند. این پویایی، چون کلیدی طلایی، اقتدار معرفتی را بازسازی کرده و علم دینی را به موتور محرکه نظام اسلامی تبدیل می‌کند.

درنگ: علم دینی باید با سخن، عمل، نقد و یاری‌رسانی، اقتدار خود را بازسازی کند و به موتور محرکه نظام اسلامی تبدیل شود.

نقد انفعال علم دینی

انفعال علم دینی در برابر مسائل جامعه، چون سدی در برابر جریان معرفت، اعتبار و تأثیرگذاری آن را کاهش داده است. علم دینی باید با تولید دانش و نقد فعال، این انفعال را به پویایی تبدیل کند، تا چون خورشیدی در آسمان معرفت بدرخشد.

نتیجه‌گیری

درس‌گفتار استاد فرزانه قدس‌سره، چون گوهری درخشان، مفهوم قدرت را در قرآن کریم تبیین کرده و ضرورت بازسازی اقتدار معرفتی علم دینی را در برابر چالش‌های معاصر مورد تأکید قرار داده است. آیات سوره انبیاء، از میزان قسط و دقت الهی در احتساب گرفته تا اعطای فرقان و رشد به انبیاء، پیوند عمیق قدرت با عدالت، هدایت و استدلال را نشان می‌دهند. ابراهیم، چون ستاره‌ای در آسمان توحید، با نقد بت‌پرستی و ارائه استدلال، الگویی برای اقتدار معرفتی و عملی ارائه کرده است. علم دینی، به‌عنوان وارث این میراث عظیم، موظف است با تولید دانش مستدل، اقدام عملی و نقد سازنده، اقتدار خود را بازسازی کند. کاستی‌های معرفتی و عملی، چون سایه‌ای بر این اقتدار، باید با ایجاد نظام‌های علمی، ثبت اسناد و تلفیق علوم دینی و تجربی برطرف شود. این نوشتار، دعوتی است به علم دینی برای احیای نقش خود به‌عنوان مرکز تولید قدرت معرفتی و عملی در جهان معاصر، تا چون مشعلی فروزان، مسیر تعالی جامعه اسلامی را روشن سازد.

با نظارت صادق خادمی