متن درس
اقتدار انسانی و تبیین علمی آیات قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۴۵)
دیباچه: انسان، آیینه اقتدار الهی
انسان در نگاه قرآن کریم، آیینهای است که عظمت و اقتدار الهی در آن تجلی یافته است. این موجود شگفتانگیز، که خداوند به خلقتش تفاخر کرده و او را «أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» خوانده، از گسترهای بیکران از تواناییها و ظرفیتها برخوردار است. با این حال، انسان عادی، گرفتار روزمرگیها و دوری از حقیقت وجودی خویش، تنها سایهای کمرنگ از آن اقتدار بینهایت را به نمایش میگذارد. درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، با تمرکز بر سوره حج، به کاوش در این اقتدار و ضرورت بازسازی مفهوم انسان در پرتو آیات قرآنی میپردازد. این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات و تحلیلهای فلسفی، درصدد است تا جایگاه انسان را در نظام هستی تبیین کرده و نقش حوزههای علمیه را در عرضه معارف قرآنی به جهان معاصر روشن سازد.
بخش نخست: انسان، موجودی مقتدر در آیینه قرآن کریم
جایگاه انسان در نظام خلقت
قرآن کریم انسان را موجودی معرفی میکند که از اقتداری الهی برخوردار است. این اقتدار، نه صرفاً در تواناییهای مادی او، بلکه در پیوند عمیقش با خالق و ظرفیتهای بیمرز روحی و معنوی او نهفته است. خداوند در خلقت انسان تفاخر میکند و او را بهعنوان موجودی بیمانند در میان آفریدگانش میستاید. این جایگاه والا، که در آیات متعدد قرآن کریم بازتاب یافته، انسان را از دیگر موجودات متمایز میسازد و او را به سان رخش الهی در پهنه هستی جلوهگر میکند.
درنگ: انسان در قرآن کریم، موجودی است که خداوند به خلقتش تفاخر کرده و او را آیینهای از اقتدار الهی قرار داده است. این جایگاه، انسان را به بازشناسی ظرفیتهای بیکران خویش و پیوند با خالق دعوت میکند.
انسان عادی و فاصله از اقتدار کامل
انسان عادی، که در گرداب روزمرگیها و دلبستگیهای مادی گرفتار آمده، تنها از کسری ناچیز از اقتدار الهی خویش بهره میبرد. به تعبیر استاد فرزانه قدسسره، این انسان، گویی عروسکی است که در بازارهای زندگی تنها به خوردن و راه رفتن بسنده کرده و از ۹۹ درصد تواناییهای خویش محروم مانده است. این محدودیت، نه از ذات انسان، بلکه از غفلت او از حقیقت وجودیاش نشأت میگیرد. قرآن کریم، انسان را به بازسازی این حقیقت و بازگشت به اقتدار ذاتیاش فرا میخواند.
این غفلت، انسان را به موجودی فروکاسته تبدیل کرده که از گستره عظیم تواناییهایش بیخبر است. در نگاه موجودات دیگر، از جمله ملائکه و جن، این انسان، آن موجود مقتدری نیست که خداوند آفریده است. این دیدگاه، ضرورت بازنگری در مفهوم انسان و پرورش خودآگاهی الهی را در او آشکار میسازد.
درنگ: انسان عادی، به دلیل دوری از ظرفیتهای الهی، از اقتدار ذاتی خویش محروم مانده و نیازمند بازسازی هویت خویش در پرتو معارف قرآنی است.
ناتوانی بشر معاصر در حل مسائل
بشر امروز، به دلیل دوری از اقتدار الهی، در حل مشکلات خویش ناتوان مانده است. این ناتوانی، ریشه در فقدان خودآگاهی و عدم بهرهگیری از ظرفیتهای عظیم انسانی دارد. قرآن کریم، با ارائه الگویی از انسان مقتدر، راهکارهایی برای برونرفت از این ناتوانی ارائه میدهد که نیازمند تبیین علمی و فلسفی است. این وظیفه، بر عهده حوزههای علمیه است که با استخراج معارف قرآنی، به بازسازی مفهوم انسان و حل مسائل بشری کمک کنند.
جمعبندی بخش نخست
انسان در نگاه قرآن کریم، موجودی است که اقتداری بیمانند دارد، اما در حالت عادی، از این اقتدار بهرهای اندک میبرد. این بخش، با تأکید بر جایگاه والای انسان و ناتوانی بشر معاصر در بهرهگیری از ظرفیتهای خویش، ضرورت بازسازی هویت انسانی را در پرتو آیات قرآنی برجسته ساخت. حوزههای علمیه، بهعنوان پایگاههای معرفت دینی، باید این اقتدار را با رویکردی علمی تبیین کرده و راه را برای تحقق آن هموار سازند.
بخش دوم: سوره حج و تبیین اقتدار انسانی
سوره حج: آیینهای از عظمت انسان و قیامت
سوره حج، برخلاف نامش، تنها به مسائل مناسک حج نمیپردازد، بلکه بهعنوان آیینهای از اقتدار انسانی و عظمت قیامت، جایگاه ویژهای در قرآن کریم دارد. این سوره، با ترسیم صحنههای عظیم قیامت و تأثیرات آن بر انسان، به کاوش در عمق وجودی او میپردازد و از پیچیدگیهای روانشناختی و معنویاش پرده برمیدارد.
زلزله قیامت و تأثیرات آن
خداوند در آیه نخست سوره حج میفرماید:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ ۚ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ
ای مردم، از پروردگارتان پروا کنید، زیرا زلزله قیامت امری عظیم است.
این آیه، به عظمت قیامت و تأثیر شگرف آن بر انسان اشاره دارد. زلزله قیامت، با شدت و سرعتی بیمانند، انسان را در حالتی از شوک و بهت فرو میبرد، گویی زمین زیر پای او به رقص درمیآید و تمام بنیانهای وجودیاش را متلاطم میسازد. این تصویر، به سان طوفانی است که آرامش ظاهری انسان را در هم میشکند و او را با حقیقت عظیم هستی روبهرو میکند.
مست شدن از عذاب
خداوند در آیه دوم سوره حج میفرماید:
يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَىٰ وَمَا هُمْ بِسُكَارَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ
روزی که آن را ببینید، هر شیردهندهای از آنچه شیر میدهد غافل شود و هر بارداری بار خود را فروگذارد و مردم را مست بینی، در حالی که مست نیستند، ولی عذاب خدا شدید است.
این آیه، به حالتی شگفتانگیز از انسان در مواجهه با عذاب الهی اشاره دارد. شدت عذاب، چنان است که مادری فرزند شیرخوار خود را فراموش میکند و زنی باردار آنچه در رحم دارد فرو مینهد. این تصویر، از عمق تأثیر عذاب بر روان انسان حکایت دارد، گویی عذاب، انسان را به حالتی مستمانند فرو میبرد که نه از شراب، بلکه از شدت درد و وحشت نشأت گرفته است.
درنگ: عذاب الهی در قیامت، انسان را به حالتی مستمانند فرو میبرد که از شدت تأثیر، حتی پیوندهای عمیق مادرانه را گسسته میسازد. این پدیده، به پیچیدگیهای روانشناختی انسان اشاره دارد که نیازمند کاوش علمی است.
تنوع عوامل مستکننده
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که مست شدن انسان، تنها به شراب محدود نمیشود. انسان ممکن است از عذاب، درد، فقر، خوف، یا حتی قدرت و ثروت به حالت مستمانندی فرو رود. این تنوع، از پیچیدگیهای روانشناختی انسان حکایت دارد که علم مدرن هنوز بهطور کامل آن را کاوش نکرده است. به تعبیر استاد، این حالت، گویی رقصی است که روح انسان در مواجهه با عوامل گوناگون در آن غوطهور میشود، رقصی که گاه از شادی و گاه از درد برمیخیزد.
در جهنم، عذاب چنان شدید است که انسان را به فرار وامیدارد، گویی در جستوجوی خلاصی از این مستمانندی است. این تصویر، به ضرورت مطالعه علمی این پدیدهها در حوزههای علمیه اشاره دارد. آیا میتوان در آزمایشگاههای قرآنی، تأثیرات عذاب بر روان انسان را بررسی کرد؟ این پرسش، حوزهها را به سوی تأسیس مراکز علمی برای کاوش در این حوزههای ناشناخته فرا میخواند.
مست شدن در حیوانات و انسان
شگفتآور آن است که این حالت مستمانند، نهتنها در انسان، بلکه در حیوانات نیز مشاهده میشود. ترس، عذاب، و فشارهای شدید، میتوانند حیوانات را نیز به حالتی مشابه فرو برند. این شباهت، از وحدت ریشههای وجودی در نظام خلقت حکایت دارد و حوزهها را به مطالعه تطبیقی رفتار انسان و حیوان در پرتو آیات قرآنی دعوت میکند.
جمعبندی بخش دوم
سوره حج، با ترسیم صحنههای عظیم قیامت و تأثیرات آن بر انسان، از اقتدار و پیچیدگیهای روانشناختی او پرده برمیدارد. آیات این سوره، انسان را موجودی معرفی میکنند که در مواجهه با عذاب الهی، به حالتی مستمانند فرو میرود، حالتی که نه از شراب، بلکه از شدت درد و وحشت نشأت میگیرد. این بخش، با تأکید بر ضرورت کاوش علمی در این پدیدهها، حوزههای علمیه را به تأسیس مراکز تحقیقاتی برای تبیین آیات قرآنی دعوت میکند.
بخش سوم: خلقت انسان و طبیعت در پرتو سوره حج
خلقت انسان از خاک تا نطفه
خداوند در آیه پنجم سوره حج میفرماید:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ ۚ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ۖ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّىٰ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا ۚ وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
ای مردم، اگر در بعث شک دارید، ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، سپس از علقه، سپس از مضغهای که شکل یافته و شکل نیافته است، تا برای شما روشن کنیم. و آنچه را بخواهیم تا مدتی معین در رحمها نگه میداریم، سپس شما را بهصورت کودکی بیرون میآوریم، سپس تا به کمال خود برسید. و برخی از شما میمیرند و برخی به پستترین مرحله عمر بازمیگردند تا پس از دانستن چیزی ندانند. و زمین را خشک و بیجان میبینی، پس چون آب بر آن نازل کردیم، به جنبش درآید و برآمد و از هر نوع زوج بهجتانگیز رویانید.
این آیه، سیر خلقت انسان را از خاک تا نطفه و مراحل تکاملی آن ترسیم میکند. این سیر، به سان سفری است که از خاک بیجان آغاز شده و به موجودی شگفتانگیز ختم میشود که تواناییهای بیکران دارد. این تصویر، از ارتباط عمیق انسان با طبیعت حکایت دارد، گویی انسان و زمین، هر دو در رقصی هماهنگ با اراده الهی به حیات و تکامل میرسند.
درنگ: خلقت انسان از خاک تا نطفه، نشانهای از پیوند عمیق او با نظام طبیعت است که حوزههای علمیه باید آن را با علوم طبیعی تطبیق دهند.
اهتزاز و رویش زمین
آیه پنجم سوره حج، به اهتزاز، رویش، و انبات زمین پس از نزول آب اشاره دارد. زمین خشک و بیجان، با نزول باران به جنبش درمیآید و حیاتی نو مییابد. این فرآیند، به سان رقص زمین در برابر اراده الهی است که از هر زوج بهجتانگیزی میرویاند. این تصویر، از تنوع و پویایی نظام طبیعت حکایت دارد که هر گیاه با زمانبندی خاص خود به حیات میرسد.
این تنوع، به ضرورت مطالعه علمی نظام طبیعت در حوزههای علمیه اشاره دارد. علم مدرن، با همه پیشرفتهایش، هنوز نتوانسته تمامی ابعاد این فرآیند را با آیات قرآنی تطبیق دهد. حوزهها باید با تأسیس مراکز علمی، این پیوند را کاوش کرده و معارف قرآنی را با علوم طبیعی تلفیق کنند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تمرکز بر آیه پنجم سوره حج، به تبیین خلقت انسان و طبیعت پرداخت. سیر خلقت انسان از خاک تا نطفه و اهتزاز زمین پس از نزول آب، از پیوند عمیق انسان و طبیعت حکایت دارد. این آیات، حوزههای علمیه را به مطالعه علمی این فرآیندها و تطبیق آنها با علوم معاصر دعوت میکنند تا قرآن کریم بهعنوان کتابی علمی به جهان عرضه شود.
بخش چهارم: ضرورت بازسازی علم دینی در حوزهها
نقد وضعیت کنونی علم دینی
علم دینی در حوزههای علمیه، به دلیل تمرکز بر علوم سنتی مانند صرف و نحو، از تولید معارف علمی قرآنی بازمانده است. این تمرکز، گویی حوزهها را در باغی محصور کرده که تنها شاخههای محدودی از درخت معرفت را پروراندهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم دینی باید با تأسیس بابالعلوم، به کاوش در آیات قرآنی از منظر علمی و فلسفی بپردازد.
درنگ: علم دینی در حوزهها نیازمند تأسیس بابالعلوم است تا با کاوش علمی در آیات قرآنی، به تولید معارف نوین و کاربردی بپردازد.
نقد جدایی علم و دین
جدایی علم و دین، علم دینی را به حاشیه رانده و آن را از تأثیرگذاری جهانی محروم ساخته است. این جدایی، به سان دیواری است که میان دو باغ معرفت فاصله انداخته و مانع از تبادل میوههای دانش شده است. حوزهها باید با تلفیق علم و دین، به احیای جایگاه خود در جهان معاصر بپردازند.
نیاز به دانشمندان جهانی
علم دینی برای تبیین آیات قرآنی، نیازمند همکاری دانشمندان از سراسر جهان است. این همکاری، به سان رودی است که از چشمههای گوناگون سرچشمه گرفته و باغ معرفت را سیراب میکند. حوزهها باید با جذب دانشمندان برجسته، به تأسیس مراکز علمی بینالمللی بپردازند تا قرآن کریم بهعنوان کتابی علمی به جهان عرضه شود.
نقد تفاسیر موجود
تفاسیر موجود از آیات قرآنی، گاه پر از کاستیهای علمی و محتوایی است. این کاستیها، به سان غباری است که بر آینه حقیقت نشسته و مانع از بازتاب کامل آن شده است. علم دینی باید با بازنگری و اصلاح این تفاسیر، به تبیین دقیق و علمی آیات بپردازد.
نقد فقدان طبیعیات در علم دینی
علم دینی از دانش طبیعیات، که به تبیین رشد موجودات و آیات قرآنی میپردازد، محروم مانده است. این فقدان، گویی باغی را بیآب گذاشته که میوههای معرفتش خشکیدهاند. حوزهها باید با احیای طبیعیات، به کاوش در آیات قرآنی از منظر علمی بپردازند.
نقد متون فلسفی
متون فلسفی مانند اسفار اربعه، بهویژه در بخش طبیعیات، پر از کاستیهای علمی و محتوایی است. این کاستیها، به سان شاخههای شکستهای است که بار معرفت را تحمل نمیکنند. علم دینی باید با بازنگری و اصلاح این متون، به تقویت بنیانهای فلسفی خود بپردازد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با نقد وضعیت کنونی علم دینی، به ضرورت بازسازی آن در حوزههای علمیه پرداخت. تأسیس بابالعلوم، تلفیق علم و دین، همکاری با دانشمندان جهانی، و اصلاح تفاسیر و متون فلسفی، از جمله راهکارهایی است که علم دینی را به سوی پویایی و تأثیرگذاری جهانی سوق میدهد.
بخش پنجم: اثبات قیامت و مهدویت در پرتو علم و فلسفه
نقد انکار قیامت در جهان معاصر
جهان معاصر، قیامت را بهعنوان امری سیاسی یا ساختگی انکار میکند. این انکار، به سان سایهای است که بر حقیقت نورانی قیامت افتاده و آن را از دیدگان پنهان کرده است. علم دینی باید با ارائه دلایل علمی و فلسفی، به اثبات قیامت پرداخته و شبهات را پاسخ دهد.
خداوند در آیه پنجم سوره حج میفرماید:
إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ
همانا قیامت آمدنی است، هیچ شکی در آن نیست و خداوند کسانی را که در گورها هستند برمیانگیزد.
این آیه، به قطعیت قیامت و بعث مردگان اشاره دارد. علم دینی باید با ارائه دلایل طبیعی و علمی، این قطعیت را به جهان معاصر نشان دهد.
درنگ: قیامت، بهعنوان حقیقتی قطعی در قرآن کریم، نیازمند اثبات علمی و فلسفی است تا شبهات جهان معاصر پاسخ داده شود.
نقد شبهات درباره مهدویت
برخی مهدویت را امری سیاسی یا ساختگی میدانند و شواهد آن را زیر سؤال میبرند. این شبهات، به سان بادهایی است که میکوشند درخت ایمان را از ریشه برکنند. علم دینی باید با ارائه استدلالهای علمی و فلسفی، به تبیین مهدویت پرداخته و این شبهات را پاسخ دهد.
دلایل فلسفی و علمی برای اثبات قیامت
از منظر فلسفی، بدون وجود قیامت، نظام هستی ظالمانه خواهد بود، زیرا ظلمها و بیعدالتیهای این جهان بدون حسابرسی نهایی بیپاسخ میمانند. این استدلال، به سان نوری است که تاریکی شبهات را میزداید. از منظر علمی، فرآیند بعث و باروری مواد در طبیعت، نشانهای از امکان برانگیختن مردگان است. علم دینی باید با کاوش در این فرآیندها، به اثبات علمی قیامت بپردازد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تأکید بر ضرورت اثبات قیامت و مهدویت در پرتو علم و فلسفه، علم دینی را به ارائه استدلالهای متقن برای پاسخ به شبهات جهان معاصر دعوت کرد. آیات قرآنی، با قطعیت از قیامت سخن میگویند و حوزهها باید با تأسیس مراکز علمی، این حقیقت را به جهان عرضه کنند.
نتیجهگیری نهایی
درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، به سان مشعلی است که راه تبیین اقتدار انسانی و معارف قرآنی را روشن میسازد. سوره حج، با ترسیم جایگاه والای انسان و عظمت قیامت، از پیچیدگیهای روانشناختی و طبیعی او پرده برمیدارد. علم دینی، که امروز در بند سنتهای محدود گرفتار آمده، نیازمند بازسازی و پویایی است. تأسیس بابالعلوم، همکاری با دانشمندان جهانی، و تلفیق علم و دین، راهکارهایی است که علم دینی را به سوی تأثیرگذاری جهانی سوق میدهد. قرآن کریم، نهتنها کتابی برای قرائت و ثواب، بلکه منبعی بیکران از معارف علمی است که باید با کاوشهای دقیق به جهان عرضه شود. این نوشتار، با بازنمایی جامع درسگفتار، گامی در این مسیر برداشته و امید است که حوزههای علمیه، با الهام از این رهنمودها، به احیای جایگاه خویش در جهان معاصر بپردازند.
با نظارت صادق خادمی