متن درس
تحلیل فلسفی قدرت انسانی و آیین حج در پرتو آیات قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۵۰)
مقدمه
انسان، بهمثابه قله آفرینش الهی، از ظرفیتهای بیمانندی برخوردار است که او را به موجودی قدرتمند و ممتاز در نظام هستی بدل میسازد. این نوشتار، با تأمل در آیات نورانی قرآن کریم و بهرهگیری از نگرش فلسفی، به کاوش در مفهوم قدرت انسانی و جایگاه آیین حج بهعنوان مظهری از اقتدار جمعی امت اسلامی میپردازد. هدف این بررسی، تبیین این حقیقت است که انسان، با بهرهمندی از علم، حکمت و هدایت قرآنی، میتواند به جایگاهی متعالی دست یابد که شایسته مقام خلیفهاللهی اوست. در مقابل، غفلت و نادانی، انسان را به سستی و کاستی سوق داده و از تحقق ظرفیتهای والای او بازمیدارد. آیین حج نیز، بهعنوان یکی از باشکوهترین آیینهای دینی، فرصتی بینظیر برای نمایش قدرت جمعی امت اسلامی فراهم میآورد، اما کاستیهای کنونی در مدیریت و اجرای آن، مانع از تحقق اهداف متعالیاش شده است. این کتاب، با ساختاربندی علمی و نگاهی عمیق به آیات قرآنی، به تحلیل این موضوعات پرداخته و راهکارهایی برای احیای ظرفیتهای نهفته در انسان و آیین حج ارائه میدهد.
بخش اول: انسان، قله قدرت در آفرینش الهی
ماهیت قدرت انسانی و خلیفهاللهی
انسان، بهعنوان مخلوقی که خداوند متعال او را با عظمت و ظرفیتهای بینظیر آفریده، از پتانسیل بیمانندی برای دستیابی به قدرت متعالی برخوردار است. این قدرت، نهتنها در تواناییهای جسمانی، بلکه در هماهنگی عقلانی و معنوی او با نظم هستی ریشه دارد. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً
همانا من در زمین جانشینی قرار میدهم (بقره: ۳۰).
این آیه، به روشنی جایگاه انسان را بهعنوان خلیفه الهی بر زمین نشان میدهد، جایگاهی که مستلزم بهرهگیری از ابزارهای معرفتی چون علم و حکمت است. علم، بهمثابه چراغی که مسیر حقیقت را روشن میسازد، و حکمت، بهسان بالهایی که انسان را به سوی تعالی پرواز میدهند، ابزارهایی هستند که انسان را قادر میسازند تا از امکانات مادی و معنوی خود به بهترین نحو بهره ببرد.
پیامدهای غفلت و نادانی
هنگامی که انسان از بهرهگیری از علم، حکمت و هدایت قرآنی بازمیماند، گرفتار کاستیها و سستیهایی میشود که او را از مقام والای خویش فرومیافکند. این غفلت، بهسان سایهای شوم، روان و وجود انسان را تهی کرده و به استعارهای از «پوکی مغز و روان» بدل میگردد. قرآن کریم در توصیف این حالت میفرماید:
لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا
آنان را دلهایی است که با آن نمیفهمند و چشمانی است که با آن نمیبینند (اعراف: ۱۷۹).
این آیه، به روشنی نشاندهنده حالتی است که انسان، با وجود دارا بودن ابزارهای معرفتی، به دلیل غفلت، از آنها بهره نمیبرد و به ضعف وجودی دچار میشود. این وضعیت، در فلسفه اگزیستانسیال بهعنوان از خودبیگانگی شناخته میشود، که انسان را از هویت اصیل خویش دور ساخته و به موجودی شکننده و ناتوان بدل میکند.
ناتوانی تاریخی بشر در اداره خویش
تاریخ بشریت، گواهی است بر ناتوانی انسان در اداره خویشتن، که ریشه در غفلت و جهالت او دارد. حتی دین، که باید راهنمایی برای سعادت بشر باشد، گاه در دام سوءاستفاده گرفتار شده و به ابزاری برای کژی و سستی بدل گشته است. قرآن کریم در اینباره هشدار میدهد:
وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ
و هر کس به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، آنان کافرانند (مائده: ۴۴).
این آیه، بر اهمیت پایبندی به احکام الهی تأکید داشته و نشان میدهد که انحراف از مسیر هدایت الهی، حتی در قالب دین، به سستی و کژی منجر میشود. سوءاستفاده از دین، بهسان تیغی دو لبه، نهتنها به تحریف کارکردهای آن میانجامد، بلکه جوامع انسانی را به سوی نابودی سوق میدهد.
نقش رهبران و مدیران در ناکامیهای بشری
بخش عمدهای از ناکامیهای بشر در اداره امور خویش، به کاستی رهبران و مدیران جوامع بازمیگردد. فقدان سلامت اخلاقی و صلاحیت در رهبری، بهسان طوفانی ویرانگر، جوامع را به سوی فروپاشی میکشاند. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا و پیامبر و اولیالامر خود اطاعت کنید (نساء: ۵۹).
این آیه، بر لزوم رهبری صالح و پایبند به ارزشهای الهی تأکید دارد. رهبری که از این اصول فاصله گیرد، نهتنها به سعادت جامعه کمک نمیکند، بلکه آن را به سوی تباهی هدایت میکند.
جمعبندی بخش اول
انسان، بهعنوان قدرتمندترین مخلوق الهی، از ظرفیتهایی برخوردار است که میتواند او را به جایگاهی متعالی رهنمون سازد. این قدرت، در گرو بهرهگیری از علم، حکمت و هدایت قرآنی است. غفلت و نادانی، بهسان سمی مهلک، انسان را از این ظرفیتها محروم کرده و به ضعف و سستی میکشاند. تاریخ بشریت، شاهد ناتوانی انسان در اداره خویشتن به دلیل غفلت و سوءمدیریت است. برای تحقق مدینه فاضلهای که فراتر از تصورات فلسفی است، انسان باید با خودسازی و پایبندی به اصول الهی، از این ظرفیتهای نهفته بهره ببرد.
بخش دوم: آیین حج، مظهر قدرت جمعی امت اسلامی
جایگاه حج در آیات قرآنی
آیین حج، بهعنوان یکی از عظیمترین شعائر اسلامی، در آیات سوره حج (آیات ۲۷-۳۷) بهعنوان مظهری از قدرت الهی و جمعی امت اسلامی معرفی شده است. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ
و در میان مردم برای حج بانگ برآور تا پیاده و سواره بر هر شتر لاغری از هر راه دوری به سوی تو آیند، تا منافع خویش را شاهد باشند (حج: ۲۷-۲۸).
این آیات، حج را نهتنها عبادتی فردی، بلکه تجمعی جهانی معرفی میکنند که منافع مادی و معنوی را برای امت اسلامی به ارمغان میآورد. حج، بهسان رودی عظیم، میلیونها انسان را از سراسر جهان گرد هم آورده و فرصتی برای وحدت و همافزایی فراهم میسازد.
حج، نماد اقتدار جمعی
آیین حج، با گردهمآوردن میلیونها نفر از سراسر جهان، بهسان آینهای تمامنما، قدرت جمعی امت اسلامی را به نمایش میگذارد. این تجمع عظیم، پتانسیل ایجاد تغییرات ساختاری در جوامع را دارد و میتواند بهعنوان ابزاری برای اعمال قدرت نرم در روابط بینالملل عمل کند. با این حال، فقدان محتوای لازم و مدیریت ناکارآمد، این آیین را به فعالیتی تشریفاتی و فاقد تأثیر جهانی تقلیل داده است.
کاستی کنونی حج و علل آن
با وجود ظرفیت عظیم حج، این آیین در حال حاضر از محتوای لازم برای تأثیرگذاری جهانی بیبهره است. مدیریت ناکارآمد و فقدان آگاهی، این آیین را بهسان درختی تنومند اما بیثمر ساخته است. بهجای آنکه حج محفلی برای حل مسائل جهانی امت اسلامی باشد، به فعالیتی صوری و فاقد تأثیر تبدیل شده است. این کاستی، ریشه در فقدان برنامهریزی استراتژیک و عدم بهرهگیری از ظرفیتهای نهفته در این آیین دارد.
مقایسه حج با دیگر تجمعات جهانی
هیچ تجمع جهانی، حتی در میان ادیان و فرهنگهای دیگر، به عظمت و گستردگی حج نیست. این آیین، بهسان ستارهای درخشان در آسمان تجمعات بشری، از نظر کمیت و کیفیت بالقوه بینظیر است. با این حال، فقدان برنامهریزی و محتوا، این ظرفیت عظیم را بیثمر کرده است. در حالی که تجمعات دیگر، مانند گردهماییهای مذهبی در ادیان دیگر، حداکثر به چند صد هزار نفر محدود میشوند، حج میلیونها نفر را گرد هم میآورد، اما به دلیل فقدان سازماندهی، اثری درخور ندارد.
نماز و نماز جماعت، مظاهر قدرت جمعی
مشابه آیین حج، نماز و بهویژه نماز جماعت، بهسان چشمهای زلال، وحدت و انسجام اجتماعی را در میان امت اسلامی تقویت میکنند. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ
و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید (بقره: ۴۳).
این آیه، بر اهمیت مشارکت جمعی در عبادت تأکید دارد که به تقویت پیوندهای اجتماعی و نمایش اقتدار جمعی منجر میشود.
نقد سوءاستفاده از آیینهای دینی
آیینهایی مانند حج و عاشورا، که باید مظهر قدرت و عزت امت اسلامی باشند، گاه به دلیل سوءمدیریت و تحریف، به ابزاری برای تمسخر و تضعیف این امت بدل شدهاند. این سوءاستفاده، بهسان خنجری بر پیکره هویت دینی، به تضعیف جایگاه امت اسلامی در جهان منجر شده است. بهعنوان مثال، آیین عاشورا، که باید نمادی از مقاومت و عزت باشد، گاه به صحنههایی از خشونت بیمعنا تقلیل یافته که از سوی رسانههای جهانی به سخره گرفته میشود.
نقد قربانی و اسراف در حج
آیین قربانی در حج، که باید نمادی از فداکاری و تقرب به خدا باشد، به دلیل نادانی و سوءمدیریت، به اسراف و هدررفت منابع منجر شده است. قرآن کریم در نکوهش اسراف میفرماید:
إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ
همانا اسرافکنندگان برادران شیطانهایند (اسراء: ۲۷).
این آیه، بر اهمیت مدیریت منابع و پرهیز از اسراف تأکید دارد. قربانی در حج، بهسان آیینهای که فداکاری انسان را بازمیتاباند، باید با هدف تقرب به خدا و کمک به نیازمندان انجام شود، نه آنکه به هدررفت منابع منجر گردد.
نقد سنتیگرایی غیرعقلانی
برخی سنتها، مانند رمی جمرات، به دلیل جمود فکری و فقدان نوآوری، بهجای تقویت قدرت امت اسلامی، به ضعف و تمسخر منجر شدهاند. این سنتها، بهسان زنجیرهایی که پای اندیشه را بستهاند، مانع از پویایی آیینهای دینی شدهاند. بازنگری در این سنتها با حفظ اصول دینی، میتواند به احیای ظرفیتهای نهفته در این آیینها منجر شود.
لزوم وحدت و تصمیمگیری جمعی
آیین حج، بهسان محفلی عظیم، میتواند بستری برای تصمیمگیریهای جهانی و ایجاد وحدت میان مسلمانان فراهم آورد. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا
و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید (آلعمران: ۱۰۳).
این آیه، بر ضرورت همبستگی امت اسلامی برای تحقق اهداف متعالی تأکید دارد. حج، با گردهمآوردن میلیونها نفر از سراسر جهان، میتواند بهعنوان محفلی برای حل مسائل جهانی و تقویت هویت دینی عمل کند، مشروط بر آنکه با برنامهریزی و آگاهی مدیریت شود.
جمعبندی بخش دوم
آیین حج، بهعنوان یکی از باشکوهترین شعائر اسلامی، فرصتی بینظیر برای نمایش قدرت جمعی امت اسلامی فراهم میآورد. این آیین، با گردهمآوردن میلیونها نفر از سراسر جهان، میتواند محفلی برای حل مسائل جهانی و تقویت وحدت اسلامی باشد. با این حال، کاستی مدیریت، فقدان آگاهی و سنتیگرایی غیرعقلانی، این ظرفیت عظیم را بیاثر ساخته است. برای احیای جایگاه واقعی حج، بازنگری در رویکردها و بهرهگیری از برنامهریزی استراتژیک ضروری است.
جمعبندی نهایی
انسان، بهعنوان قله آفرینش الهی، از ظرفیتهایی برخوردار است که میتواند او را به جایگاهی متعالی رهنمون سازد. این قدرت، در گرو بهرهگیری از علم، حکمت و هدایت قرآنی است. آیین حج، بهسان آیینهای که عظمت امت اسلامی را بازمیتاباند، فرصتی بینظیر برای تحقق وحدت و اقتدار جمعی فراهم میآورد. با این حال، کاستیهای کنونی، از جمله فقدان مدیریت آگاهانه، سنتیگرایی غیرعقلانی و سوءاستفاده از آیینهای دینی، مانع از تحقق این ظرفیتها شده است. امت اسلامی، با چنگ زدن به ریسمان الهی و بهرهگیری از برنامهریزی استراتژیک، میتواند حج را از فعالیتی صوری به مظهری از اقتدار و عزت بدل سازد. این تحول، نیازمند خودسازی، وحدت و پایبندی به اصول قرآنی است تا انسان و امت اسلامی به جایگاه شایسته خویش دست یابند.