متن درس
حکمت عالم و سنجش اعمال: بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۶۳)
مقدمه: در جستوجوی حقیقت دین
حقیقت دین، چونان گوهری در دل سنگ، نیازمند کاوشی عمیق و دقیق است تا از پوستههای عرفی و کلیشههای اجتماعی رها گردد. این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی تمایز میان دو نظام معرفتی در دین میپردازد: نظام عرفی که در مفاهیم ظاهری چون ثواب و شکر منعم محصور مانده، و نظام حقیقی که با حکمت الهی و واقعیتهای وجودی عالم پیوند خورده است. محور این تأمل، آیات پایانی سوره مومنون (آیات ۹۹ تا ۱۱۸) است که پیامدهای اعمال انسان را در چارچوبی وجودی و نه صرفاً عرفی تبیین میکند. این نوشتار با تأکید بر ضرورت ایجاد ابزارهای سنجش اعمال، به نقد رویکردهای کلیشهای پرداخته و راهی نو به سوی فهم علمی و دقیق دین پیشنهاد میدهد. همانگونه که خورشید حقیقت را از پس ابرهای نادانی آشکار میسازد، این متن میکوشد با زبانی روشن و استوار، حکمت عالم را در پرتو قرآن کریم و تأملات فلسفی بازنماید.
بخش نخست: تمایز میان نظام عرفی و نظام حقیقی
ماهیت نظام عرفی در دین
نظام عرفی، که در بستر فرهنگها و جوامع بشری ریشه دوانده، نظامی است که مفاهیمی چون ثواب، شکر منعم، و نکوهش ظلم را بهعنوان ارزشهای اخلاقی و اجتماعی پذیرفته است. این نظام، هرچند در جوامع گوناگون، حتی میان غیرمومنان، رواج دارد، اما به حقیقت وجودی عالم و حکمت الهی پیوند عمیقی ندارد. تشکر از محبت دیگران یا نکوهش ظلم، اموری هستند که در همه اقوام و ملل، فارغ از ایمان یا کفر، بهعنوان هنجارهای اجتماعی شناخته میشوند. این ارزشها، گرچه مورد تأیید دین نیز قرار گرفتهاند، اما بهتنهایی نمیتوانند حقیقت دین را بازتاب دهند. استاد فرزانه قدسسره در این باره میفرمایند که این مفاهیم، «کلیشههای عرفی و اجتماعیاند که حتی کفار و مشرکان نیز بدانها اهتمام دارند» و از اینرو، نمیتوانند بهعنوان زیرساختهای حقیقی دین قلمداد شوند.
درنگ: نظام عرفی، هرچند مورد تأیید دین است، اما به دلیل فقدان پیوند با حکمت الهی و فیزیک عالم، نمیتواند حقیقت دین را به تمامی نمایان سازد.
نظام حقیقی: حکمت عالم و واقعیتهای وجودی
در مقابل نظام عرفی، نظام حقیقی دین به زیرساختهای وجودی عالم متصل است. این نظام، که ریشه در حکمت الهی دارد، با واقعیات عالم و قوانین حاکم بر آن، از جمله مبادی، مجاری، و مقاصد اعمال، پیوند خورده است. این نظام، اعمال انسان را نه در قالب مفاهیم انتزاعی، بلکه در چارچوب پیامدهای واقعی و وجودی بررسی میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که «این زیرساختها فیزیک دارند، مجاری دارند، مبادی دارند، و نهایی دارند» و از اینرو، دین را بهعنوان نظامی معرفی میکنند که با واقعیتهای عالم همخوانی دارد. این دیدگاه، دین را از سطح کلیشههای عرفی فراتر برده و آن را بهعنوان آیینهای از حکمت پروردگار معرفی میکند.
پیامدهای اعمال در نظام حقیقی
نظام حقیقی، پیامدهای اعمال انسان را در قالب نتایج وجودی، مانند رستگاری یا عذاب، تبیین میکند. برخلاف نظام عرفی که به مفاهیمی چون ثواب و لعن بسنده میکند، نظام حقیقی به نتایج ملموس و واقعی، مانند «داغ شدن، سوزاندن، یا نابودی» میپردازد. استاد فرزانه قدسسره در این باره میفرمایند: «نهایت انسان به چه بازمیگردد؟ به ثواب بازمیگردد، به گناه بازمیگردد، یا از آن آتش درمیآید، شکست درمیآید، نابود میشود؟» این پرسش، به روشنی نشاندهنده تفاوت میان نگاه عرفی و نگاه حقیقی به پیامدهای اعمال است.
درنگ: پیامدهای اعمال در نظام حقیقی، به نتایج وجودی و واقعی، مانند رستگاری یا عذاب، منتهی میشود، نه صرف مفاهیم عرفی.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، با تمایز میان نظام عرفی و نظام حقیقی، بنیانهای معرفتی دین را مورد کاوش قرار داد. نظام عرفی، هرچند در جوامع بشری مقبولیت عام دارد، اما به دلیل فقدان پیوند با حکمت الهی، نمیتواند حقیقت دین را به تمامی بازتاب دهد. در مقابل، نظام حقیقی، با تکیه بر واقعیتهای وجودی و حکمت عالم، دین را بهعنوان نظامی جامع و متصل به قوانین هستی معرفی میکند. این تمایز، زمینهساز بررسی عمیقتر آیات قرآن کریم در بخش بعدی است.
بخش دوم: تأمل در آیات پایانی سوره مومنون
ساختار و محتوای آیات ۹۹ تا ۱۱۸
آیات پایانی سوره مومنون، شامل آیات ۹۹ تا ۱۱۸، فرایندی را ترسیم میکنند که پیامدهای اعمال انسان را در چارچوب حکمت الهی و واقعیتهای وجودی عالم تبیین میکند. این آیات، که دربرگیرنده ۱۹ آیه هستند، از لحظه مرگ تا برزخ و قیامت را به تصویر کشیده و نشان میدهند که چگونه اعمال انسان در ترازوی الهی سنجیده میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این آیات، نه به مفاهیم عرفی مانند ثواب و نفرین، بلکه به نتایج واقعی مانند آتش، عذاب، و رستگاری اشاره دارند.
استعاذه و حفاظت از موانع وجودی
یکی از آیات کلیدی در این مجموعه، آیهای است که به استعاذه اشاره دارد: وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونَ (مومنون: ۹۸) – «و پروردگارا! به تو پناه میبرم از اینکه نزد من حاضر شوند.» این آیه، به پناه بردن به خداوند برای حفاظت از موانع وجودی و معنوی اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این استعاذه را بهعنوان تلاشی برای پیشگیری از «نابودی، شکست، و خرد شدن» تفسیر میکنند، که نشاندهنده پیوند عمیق این آیه با نظام حقیقی است.
مرگ و آغاز برزخ
آیات ۹۹ و ۱۰۰ سوره مومنون، لحظه مرگ و ورود به برزخ را به تصویر میکشند: حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ٱرْجِعُونِ لَعَلِّىٓ أَعْمَلُ صَٰلِحًا فِيمَا تَرَكْتُ ۚ كَلَّآ ۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا ۖ وَمِن وَرَآئِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (مومنون: ۹۹-۱۰۰) – «تا آنگاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد، گوید: پروردگارا! مرا باز گردان، شاید در آنچه وانهادهام، کار شایستهای انجام دهم. خیر، این سخنی است که او گوینده آن است، و پیش رویشان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند.» استاد فرزانه قدسسره این آیات را بهعنوان پایان اختیار انسان و آغاز فرایند محاسبه اعمال تفسیر میکنند، جایی که دیگر فرصتی برای تغییر باقی نمیماند.
درنگ: مرگ، نقطه پایان اختیار انسان و آغاز برزخ است، جایی که پیامدهای اعمال در نظام حقیقی عالم ظاهر میشود.
عدم تغییر ماهیت انسان
استاد فرزانه قدسسره به آیهای از سوره انعام نیز ارجاع میدهند که بر ثبات ماهیت انسانی تأکید دارد: لَوْ رُدُّوا۟ لَعَادُوا۟ لِمَا نُهُوا۟ عَنْهُ (انعام: ۲۸) – «اگر بازگردانده شوند، به همان چیزی که از آن نهی شدهاند بازمیگردند.» این آیه نشان میدهد که بازگشت به دنیا، تغییری در ماهیت انسان ایجاد نمیکند، و او همان اعمال پیشین را تکرار خواهد کرد. این دیدگاه، بر لوازم ذاتی اعمال تأکید دارد: «اگر خیر باشد، خیر است؛ اگر شر باشد، شر است.»
سنجش اعمال در ترازوی الهی
آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ سوره مومنون، به ترازوی سنجش اعمال اشاره دارند: فَمَن ثَقُلَتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فِى جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ (مومنون: ۱۰۲-۱۰۳) – «پس هر کس ترازوهایش سنگین گردد، آنان رستگارانند، و هر کس ترازوهایش سبک شود، آنان کسانیاند که به خود زیان رساندهاند و در جهنم جاودانند.» استاد فرزانه قدسسره این آیات را بهعنوان نشانهای از وجود ترازوهای الهی برای سنجش اعمال تفسیر میکنند، ترازوهایی که نه تنها کردار، بلکه اخلاق و معرفت را نیز میسنجند.
واقعیت عذاب جهنم
آیه ۱۰۴ سوره مومنون، عذاب جهنم را بهصورت واقعی و وجودی توصیف میکند: تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَٰلِحُونَ (مومنون: ۱۰۴) – «آتش چهرههایشان را میسوزاند و در آن افسرده و سیاهرو میشوند.» استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این عذاب، نه صرف نفرین یا مفاهیم عرفی، بلکه واقعیتی فیزیکی و وجودی است که چهرهها را میسوزاند و انسان را در برزخ و قیامت به نابودی میکشاند.
درنگ: عذاب جهنم در قرآن کریم، واقعیتی وجودی و فیزیکی است که فراتر از مفاهیم عرفی مانند نفرین یا لعن قرار دارد.
اعتراف گناهکاران و توبیخ الهی
آیات ۱۰۶ تا ۱۰۸ سوره مومنون، گفتوگوی گناهکاران با خداوند را به تصویر میکشند: قَالُوا۟ رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَآلِّينَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ قَالَ ٱخْسَـُٔوا۟ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ (مومنون: ۱۰۶-۱۰۸) – «گویند: پروردگارا! شقاوت ما بر ما چیره شد و ما قومی گمراه بودیم. پروردگارا! ما را از آن بیرون آر، اگر باز هم بازگردیم، ستمگر خواهیم بود. گوید: در آن خوار شوید و با من سخن مگویید.» استاد فرزانه قدسسره واژه «اخسئوا» را شدیدترین توبیخ در زبان عربی میدانند که نشاندهنده عدالت قاطع الهی است. این توبیخ، برخلاف تصورات عرفی از رحمت بیحد الهی، بر قهاریت خداوند تأکید دارد.
جزای استهزاکنندگان و پاداش مومنان
آیات ۱۰۹ تا ۱۱۱ سوره مومنون، به پاداش مومنان و مجازات استهزاکنندگان اشاره دارند: إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِى يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغْفِرْ لَنَا وَٱرْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ ٱلرَّٰحِمِينَ فَٱتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّىٰٓ أَنسَوْكُمْ ذِكْرِى وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ إِنِّى جَزَيْتُهُمُ ٱلْيَوْمَ بِمَا صَبْرُوا۟ أَنَّهُمْ هُمُ ٱلْفَآئِزُونَ (مومنون: ۱۰۹-۱۱۱) – «گروهی از بندگان من بودند که میگفتند: پروردگارا! ایمان آوردیم، ما را بیامرز و بر ما رحم کن که تو بهترین رحمکنندگان هستی. اما شما آنان را به ریشخند گرفتید تا جایی که یاد مرا از یادتان برد و به آنان میخندیدید. امروز من به سبب صبرشان به آنان پاداش دادم که آنان رستگارانند.» این آیات، صبر مومنان را در برابر تمسخر، عاملی برای رستگاری معرفی میکنند.
دعا برای رحمت الهی
آیه پایانی سوره مومنون، دعایی است که رحمت الهی را طلب میکند: رَبِّ ٱغْفِرْ وَٱرْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ ٱلرَّٰحِمِينَ (مومنون: ۱۱۸) – «پروردگارا! بیامرز و رحم کن که تو بهترین رحمکنندگان هستی.» این دعا، بهعنوان نقطه اوج سوره، نشاندهنده توکل بر رحمت الهی در برابر پیامدهای اعمال است.
درنگ: دعای پایانی سوره مومنون، درخواست رحمت الهی را بهعنوان پناهگاهی در برابر پیامدهای اعمال مطرح میکند.
جمعبندی بخش دوم
آیات پایانی سوره مومنون، با ترسیم فرایندی از مرگ تا قیامت، بر واقعیتهای وجودی اعمال تأکید دارند. این آیات، از استعاذه برای حفاظت از موانع وجودی تا توبیخ گناهکاران و پاداش مومنان، نظامی حقیقی را به نمایش میگذارند که در آن اعمال انسان در ترازوی الهی سنجیده میشود. این بخش، با تأکید بر قهاریت و رحمت الهی، ضرورت فهم عمیق دین را برجسته میسازد.
بخش سوم: نقد نظام عرفی و ضرورت سنجش اعمال
نقد کلیشههای عرفی در دین
استاد فرزانه قدسسره، رویکردهای عرفی به دین را که به مفاهیمی چون ثواب، لعن، و شکر منعم تقلیل یافتهاند، مورد نقد قرار میدهند. این مفاهیم، هرچند در جوامع بشری مقبولیت دارند، اما به دلیل فقدان پیوند با حکمت عالم، نمیتوانند حقیقت دین را بازتاب دهند. ایشان میفرمایند: «اینها همهاش به عرفیات دین را برمیگردانند؛ ثواب دارد، ممدوح است، مذموم است.» این نقد، نشاندهنده خلأ معرفتی در فهم ارزش واقعی اعمال دینی است.
بازار سیاه ارزشگذاری اعمال
یکی از انتقادات محوری استاد فرزانه قدسسره، فقدان ابزارهای سنجش دقیق برای ارزشگذاری اعمال دینی است. ایشان با تمثیلی طنزآمیز به ارزشگذاریهای عرفی اشاره میکنند: «یک صلوات دویست میلیون، یک سال نماز و روزه هفتصد تومان.» این تمثیل، نشاندهنده آشفتگی در ارزشگذاری اعمال است که به «بازار سیاه» تشبیه شده است. استاد تأکید دارند که بدون ترازوهای دقیق، ارزش واقعی اعمال، مانند صلوات، نماز، یا روزه، نامعلوم باقی میماند.
درنگ: فقدان ابزارهای سنجش، ارزشگذاری اعمال دینی را به بازار سیاهی از تخمینهای غیرعلمی کشانده است.
نیاز به ترازوهای دینی
استاد فرزانه قدسسره پیشنهاد میکنند که علوم دینی باید به سوی ایجاد ترازوهای دقیق برای سنجش اعمال حرکت کنند. ایشان میفرمایند: «ترازو درست کن، اعمال را بکش، صلوات را بکش، نماز را بکش.» این ترازوها، که شامل ابزارهای سنجش کردار، اخلاق، و معرفت هستند، باید بتوانند ارزش واقعی اعمال را مشخص کنند. این دیدگاه، با تأکید بر ضرورت علمی شدن علوم دینی، راهی نو برای فهم دین در عصر مدرن پیشنهاد میدهد.
طبیعت اعمال دینی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اعمال دینی، مانند نماز و صلوات، بخشی از نظام طبیعی و حکمت عالم هستند. ایشان میفرمایند: «اعمال هم طبیعیات است، همهاش طبیعی است.» این دیدگاه، اعمال دینی را بهعنوان بخشی از قوانین وجودی عالم معرفی میکند که باید با ابزارهای علمی سنجیده شوند.
مقایسه با علوم طبیعی
استاد با مقایسه علوم دینی و علوم طبیعی، به پیشرفتهای علوم طبیعی در ایجاد ترازوهای دقیق اشاره میکنند: «یک سلول را چه جوری میکشند، یک میکروب را چه جوری وزن میکنند.» این مقایسه نشان میدهد که علوم طبیعی، با ایجاد ابزارهای سنجش، توانستهاند ارزشگذاریهای دقیق انجام دهند، در حالی که علوم دینی از چنین ابزارهایی محروم ماندهاند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد رویکردهای عرفی و کلیشهای به دین، بر ضرورت ایجاد ترازوهای دینی برای سنجش دقیق اعمال تأکید کرد. فقدان این ترازوها، ارزشگذاری اعمال را به تخمینهای غیرعلمی کشانده و گرایش به دین را در جامعه مدرن کاهش داده است. پیشنهاد استاد فرزانه قدسسره، حرکت به سوی علمی شدن علوم دینی و ایجاد ابزارهای سنجش است که میتواند دین را در عصر مدرن زنده و پویا نگه دارد.
بخش چهارم: پیشنهاد بازسازی علوم دینی
ضرورت ترازوسازی در علوم دینی
استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر خلأ ابزارهای سنجش در علوم دینی، پیشنهاد میکنند که حوزههای علمی و دانشگاهها باید به سوی ترازوسازی حرکت کنند. ایشان میفرمایند: «ترازوسازی راه بیندازیم، وگرنه هزار سال دیگر هم همینگونه است.» این پیشنهاد، نه تنها به ایجاد ابزارهای سنجش کردار و اخلاق، بلکه به فهم دقیق معرفت و حکمت دینی نیز اشاره دارد.
نقش دانشمندان در ترازوسازی
استاد پیشنهاد میکنند که برای ایجاد ترازوهای دینی، میتوان از دانشمندان، حتی غیرمومن، بهره گرفت: «چندین هزار دانشمند کافر و گبر استخدام کنیم.» این دیدگاه، نشاندهنده گشادگی در استفاده از علم مدرن برای بازسازی علوم دینی است، مشروط بر اینکه هدف، خدمت به حقیقت دین باشد.
امیرالمومنین بهعنوان میزان
استاد فرزانه قدسسره، با ارجاع به روایات، به نقش امیرالمومنین علیهالسلام بهعنوان میزان اشاره میکنند: «امیرالمومنین میزان است، اما هزار میزان دیگر هم داریم.» این دیدگاه، بر تنوع ترازوهای دینی تأکید دارد که باید برای سنجش اعمال، از ریز تا درشت، ایجاد شوند.
درنگ: امیرالمومنین علیهالسلام بهعنوان میزان، معیاری برای سنجش اعمال است، اما ترازوهای متعدد دیگر نیز برای فهم دقیق دین ضروریاند.
چالشهای دینداری در عصر مدرن
استاد فرزانه قدسسره به کاهش گرایش به دین در جامعه مدرن اشاره میکنند: «چرا به دین گرایش نیست؟ چون نمیدانیم چه را قبول میکنند، چه را نمیکنند.» این چالش، نتیجه فقدان ابزارهای سنجش و تبیین علمی دین است. ایشان با تمثیلی از نسل جدید میفرمایند: «بچهها میگویند چرا بخوانم؟ پدرم پنجاه سال خوانده، چه شده؟» این پرسش، ضرورت تبیین علمی ارزش اعمال را برجسته میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر ضرورت ترازوسازی در علوم دینی، راهی برای بازسازی دین در عصر مدرن پیشنهاد داد. استفاده از علم مدرن، بهرهگیری از دانشمندان، و تکیه بر معیارهایی چون امیرالمومنین علیهالسلام، میتواند علوم دینی را از خلأ معرفتی نجات دهد. این پیشنهاد، دعوتی است به سوی فهم عمیق و علمی دین که میتواند گرایش به آن را در جامعه تقویت کند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی تمایز میان نظام عرفی و نظام حقیقی در دین پرداخت. آیات پایانی سوره مومنون، با ترسیم فرایندی از مرگ تا قیامت، نشاندهنده پیوند عمیق دین با حکمت الهی و واقعیتهای وجودی عالم هستند. نقد رویکردهای عرفی، که دین را به کلیشههایی چون ثواب و لعن تقلیل دادهاند، در کنار پیشنهاد ایجاد ترازوهای دینی برای سنجش دقیق اعمال، محور اصلی این نوشتار بود. همانگونه که باغبان با ترازوی دقیق، میوههای باغ را میسنجد، علوم دینی نیز نیازمند ترازوهایی است که ارزش اعمال را با دقتی علمی مشخص سازد. این نوشتار، دعوتی است به سوی بازسازی علوم دینی در پرتو حکمت الهی، تا دین چونان چراغی روشن، راه انسان را در عصر مدرن نورانی سازد.
با نظارت صادق خادمی