متن درس
نور هدایت: تأملات فلسفی و عرفانی در سوره نور
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۶۴)
مقدمه
قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر به سوی کمالات متافیزیکی و معرفتی است. این کتاب الهی، با بیانی بدیع و ساختاری حکیمانه، انسان را به تأمل در اقتدار، علم، معرفت و وحی دعوت میکند. در این میان، سوره نور، به مثابه گوهری در میان آیات الهی، جلوهای خاص از هدایت و کمال را به نمایش میگذارد. محور این نوشتار، بررسی جایگاه متافیزیکی آیه نور (آیه ۳۵ سوره نور) در میان احکام شرعی این سوره است که با نگاهی فلسفی و عرفانی، مراتب کمال انسانی را تبیین میکند. استاد فرزانه قدسسره، در درسگفتار شماره ۱۳۶۴، با ژرفنگری بینظیر، این سوره را کاوش کرده و آیه نور را به مثابه تکخال این سوره معرفی مینمایند.
بخش نخست: اقتدار و کمالات انسانی در پرتو قرآن کریم
مفهوم اقتدار انسانی
قرآن کریم، انسان را موجودی معرفی میکند که ظرفیتهای متافیزیکی او، از علم و معرفت تا وحی و کمال، در مراتب گوناگون تجلی مییابد. استاد فرزانه قدسسره، انسان را محور بحث قرار داده و اقتدار او را در پرتو آیات الهی بررسی میکنند. این اقتدار، نه تنها در تواناییهای مادی، بلکه در اتصال به مبدأ فیض از طریق مجاری وحیانی و عقلی نمود مییابد. قرآن کریم، به مثابه نسخهای کامل برای تبیین این اقتدار، انسان را به سوی مراتب کمال هدایت میکند. این دیدگاه، با فلسفه اسلامی همخوانی دارد که انسان را موجودی میداند با قابلیت وصول به حقیقت الهی از طریق سمع، بصر و افئده.
درنگ: اقتدار انسانی در قرآن کریم، در اتصال به مبدأ فیض از طریق مجاری وحیانی و عقلی تجلی مییابد، که انسان را به سوی کمالات متافیزیکی هدایت میکند.
نقش قرآن کریم در هدایت انسان
قرآن کریم، چونان مشعلی فروزان، مسیر هدایت را برای انسان روشن میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این کتاب الهی، با بیانی گويا و ساختاری حکیمانه، قدرتهای انسانی را به زبانی متعالی بیان میدارد. این بیان، نه تنها احکام عملی را شامل میشود، بلکه با ارائه مفاهیم متافیزیکی، انسان را به سوی حقیقت مطلق رهنمون میسازد. در این راستا، سوره نور بهعنوان یکی از سورههای کلیدی، مورد توجه قرار گرفته و محور بحث واقع شده است.
بخش دوم: ساختار و محتوای سوره نور
بررسی اجمالی سوره نور
سوره نور، با ۶۴ آیه، یکی از سورههای مدنی قرآن کریم است که عمدتاً به احکام شرعی و مسائل اخلاقی میپردازد. استاد فرزانه قدسسره، این سوره را به مثابه گنجینهای توصیف میکنند که در میان احکام ظاهری، گوهر متافیزیکی آیه نور را در خود جای داده است. این سوره، پس از سوره مؤمنون، در سیر بررسی اقتدار انسانی قرار میگیرد و با ساختاری منسجم، هدایت الهی را به نمایش میگذارد.
سُورَةٌ أَنزَلْنَٰهَا وَفَرَضْنَٰهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَآ ءَايَٰتٍۢ بَيِّنَٰتٍۢ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
این سورهای است که آن را نازل کردیم و اجرای احکامش را واجب نمودیم و در آن آیات روشنی نازل کردیم، باشد که پند گیرید. (نور: ۱)
آیه آغازین سوره، بر نزول الهی، وجوب احکام و نقش آیات بينات در تذکر و هدایت تأکید دارد. این آیه، چارچوب کلی سوره را ترسیم کرده و زمینهساز تحلیل آیات بعدی است.
درنگ: آیه آغازین سوره نور، با تأکید بر آیات بينات، نقش هدایتی قرآن کریم را در تذکر و بیداری انسانها برجسته میسازد.
احکام شرعی در سوره نور
بخش عمده سوره نور، از آیه دوم تا سیوسوم، به احکام شرعی اختصاص دارد. این احکام، شامل مجازات زنا، مسائل مربوط به محصنات، اخلاق اجتماعی و دستورات شرعی است. استاد فرزانه قدسسره، این بخش را به مثابه پوشالی توصیف میکنند که گوهر آیه نور را در میان خود پنهان کرده است. این احکام، اگرچه ظاهری و عملیاند، اما در نظام الهی، زمینهساز دسترسی به حقیقت متافیزیکیاند.
برای نمونه، آیه دوم سوره نور به مجازات زنا اشاره دارد:
ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِى فَٱجْلِدُوا۟ كُلَّ وَٰحِدٍۢ مِّنْهُمَا مِا۟ئَةَ جَلْدَةٍۢ
زناکار و مرد زناکار، هر یک از آن دو را صد تازیانه بزنید. (نور: ۲)
این احکام، به مثابه حصاری، حقیقت متافیزیکی را در میان خود جای دادهاند و تنها شایستگان میتوانند از این حصار عبور کرده و به گوهر نور دست یابند.
تکرار مضمون هدایت در آیه ۳۴
آیه ۳۴ سوره نور، مضمون آیه آغازین را با بیانی نو تکرار میکند:
وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكُمْ ءَايَٰتٍۢ مُّبَيِّنَٰتٍۢ وَمَثَلًا مِّنَ ٱلَّذِينَ خَلَوْا۟ مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ
و بهراستی به سوی شما آیات روشنگری و مثلی از کسانی که پیش از شما بودند و اندرزی برای پرهیزگاران نازل کردیم. (نور: ۳۴)
این آیه، با تأکید بر آیات مبینات، مثالهای تاریخی و موعظه برای متقین، انسجام ساختاری سوره را نشان میدهد. استاد فرزانه قدسسره، این تکرار را نشانهای از حکمت الهی در چیدمان آیات میدانند که هدایت را در لایههای مختلف تبیین میکند.
درنگ: آیه ۳۴ سوره نور، با تکرار مضمون آیه آغازین، انسجام ساختاری سوره و نقش هدایتی آیات مبینات را برجسته میسازد.
بخش سوم: آیه نور، گوهر متافیزیکی سوره
جایگاه آیه نور
در میان احکام شرعی سوره نور، آیه ۳۵ به مثابه گوهری درخشان، جایگاه ویژهای دارد. استاد فرزانه قدسسره، این آیه را تکخال سوره توصیف میکنند که محتوای متافیزیکی آن، در هیچ جای قرآن کریم تکرار نشده است. این آیه، با بیانی بدیع و تشبیهاتی پیچیده، مراتب کمال الهی را تبیین میکند:
ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِۦ كَمِشْكَوٰةٍۢ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ ٱلْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ ۖ ٱلزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍۢ مُّبَٰرَكَةٍ زَيْتُونَةٍۢ لَّا شَرْقِيَّةٍۢ وَلَا غَرْبِيَّةٍۢ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِىٓءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍۢ ۗ يَهْدِى ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن يَشَآءُ ۚ وَيَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَٰلَ لِلنَّاسِ ۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ
خدا نور آسمانها و زمین است. مثل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی است، آن چراغ در شیشهای است، آن شیشه گویی ستارهای درخشان است که از درخت خجسته زیتونی افروخته میشود که نه شرقی است و نه غربی، روغن آن نزدیک است بدرخشد هرچند آتشی به آن نرسیده باشد. نور بر نور است. خدا هر که را بخواهد به نور خویش هدایت میکند. و خدا برای مردم مثلها میزند و خدا به هر چیزی داناست. (نور: ۳۵)
این آیه، خدا را نور آسمانها و زمین معرفی کرده و با تشبیهاتی چون مشکوة، مصباح، زجاجه و کوکب دری، مراتب کمال نور الهی را به تصویر میکشد. استاد فرزانه قدسسره، این آیه را به مثابه میدانی مینگذاریشده توصیف میکنند که حقیقت آن در میان احکام شرعی پنهان شده تا تنها شایستگان به آن دست یابند.
درنگ: آیه نور، با بیانی متافیزیکی و تشبیهات پیچیده، مراتب کمال الهی را تبیین کرده و هدایت خاص را مختص انبیا و اولیا میداند.
مراتب نور در آیه
آیه نور، مراتب متعدد نور الهی را بهصورت لایهبهلایه تبیین میکند. مشکوة (چراغدان)، مصباح (چراغ)، زجاجه (شیشه) و کوکب دری (ستاره درخشان)، هر یک نمادی از مراتب هدایت الهیاند. استاد فرزانه قدسسره، این مراتب را به مثابه سیستمی طبیعی و الهی توصیف میکنند که نور ذاتی خدا را بدون نیاز به عوامل خارجی (نار) متجلی میسازد. روغن زیتون، که نه شرقی است و نه غربی، به دلیل خلوص ذاتی، حتی بدون تماس با آتش، نور میدهد. این تشبیه، با فلسفه اشراقی همخوانی دارد که نور را جوهره وجود و حقیقت میداند.
استاد فرزانه قدسسره، با نقد باورهای خرافی ربالنوعها، تأکید میکنند که نور الهی نتیجه سیستمی طبیعی و الهی است، نه عوامل موهوم. این دیدگاه، با اصل توحید در کلام اسلامی همسوست که هرگونه شرک و خرافه را نفی میکند.
درنگ: مراتب نور در آیه نور، از مشکوة تا کوکب دری، نظام لایهبهلایه هدایت الهی را نشان میدهد که با فلسفه اشراقی همخوانی دارد.
هدایت خاص الهی
آیه نور، هدایت الهی را مختص کسانی میداند که خدا اراده کند:
يَهْدِى ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن يَشَآءُ
خدا هر که را بخواهد به نور خویش هدایت میکند. (نور: ۳۵)
استاد فرزانه قدسسره، این هدایت خاص را به انبیا و اولیا نسبت میدهند و تأکید میکنند که نور الهی، تنها برای خواص قابل دسترسی است. در مقابل، برای عموم مردم، خدا مثلهایی میآورد:
وَيَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَٰلَ لِلنَّاسِ
و خدا برای مردم مثلها میزند. (نور: ۳۵)
این تمایز، نشاندهنده مراتب هدایت در نظام الهی است که با عرفان اسلامی درباره هدایت خاص و عام همخوانی دارد.
بخش چهارم: بیوت الهی و رجال متعالی
بیوت الهی، مکانهای ذکر و تسبیح
آیه ۳۶ سوره نور، به بیوت الهی اشاره دارد که مکانهایی متعالی برای ذکر و تسبیح خداست:
فِى بُيُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا ٱسْمُهُۥ يُسَبِّحُ لَهُۥ فِيهَا بِٱلْغُدُوِّ وَٱلْءَاصَالِ
در خانههایی که خدا اذن داده که رفعت یابند و نام او در آنها یاد شود، در آنها صبح و شام او را تسبیح میکنند. (نور: ۳۶)
استاد فرزانه قدسسره، این بیوت را به مثابه مکانهای مقدس توصیف میکنند که ورود به آنها نیازمند اذن الهی است. این بیوت، نه تنها مکانهای فیزیکی، بلکه مراتب معنویاند که در آنها ذکر خدا جاری است.
درنگ: بیوت الهی، مکانهای متعالی ذکر و تسبیحاند که ورود به آنها نیازمند اذن الهی است و با عرفان اسلامی همخوانی دارد.
رجال متعالی در بیوت الهی
آیه ۳۷ به رجال متعالی اشاره دارد که در بیوت الهی به ذکر خدا مشغولند:
رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَٰرَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ ٱللَّهِ
مردانی که تجارت و خرید و فروش آنان را از یاد خدا غافل نمیکند. (نور: ۳۷)
این رجال، انسانهای متعالیاند که از حواشی دنیا آزاد شده و در مسیر ذکر و تسبیح خدا گام برمیدارند. استاد فرزانه قدسسره، این رجال را محدود توصیف میکنند و تأکید دارند که در طول تاریخ، تعداد آنها اندک بوده است.
غربت دین و اولیا
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به غربت ائمه معصومین علیهمالسلام، تأکید میکنند که دین حقیقی همواره در اقلیت بوده است. تعداد رجال در بیوت الهی، حتی در زمان ائمه، محدود به چند نفر (سه، پنج یا هفت نفر) بوده است. این غربت، در داستان اصحاب کساء نیز نمود مییابد که تنها گروهی اندک، شامل پیامبر، امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، امام حسن، امام حسین و جبرئیل، در زیر عبا قرار گرفتند. این داستان، به مثابه تمثیلی از محدودیت رجال متعالی، نشاندهنده غربت اولیای الهی است.
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به روایت «ارتد الناس بعد رسول الله الا الثلاث الا الخمس»، تأکید میکنند که پس از پیامبر، تنها تعداد اندکی به ایمان وفادار ماندند. این نکته، با تاریخ شیعه درباره اصحاب خاص همخوانی دارد و نشاندهنده غربت دین در طول تاریخ است.
درنگ: غربت ائمه و رجال متعالی در بیوت الهی، نشاندهنده محدودیت تعداد شایستگان هدایت خاص در طول تاریخ است.
بخش پنجم: نقد تصورات عرفی و تازگی قرآن کریم
نقد سادهانگاریهای دینی
استاد فرزانه قدسسره، با نقد تصورات عرفی درباره ظهور امام زمان علیهالسلام، این باورها را سادهانگارانه میدانند. عباراتی چون «چهارشنبه میآید، جمعه میآید» به مثابه تمثیلی از سادهنگری در برابر عمق متافیزیکی دین است. این نقد، با کلام شیعی درباره غیبت و ظهور همخوانی دارد و بر ضرورت فهم عمیق دین تأکید میکند.
ایشان همچنین به نقد تکرار کتب درسی مانند منظومه و شفا میپردازند و در مقایسه، تازگی قرآن کریم را برجسته میکنند. قرآن، چونان چشمهای جوشان، همواره تازه و زنده است و هر بار که در محضر آن قرار میگیرید، گویی تازه نازل شده است.
درنگ: قرآن کریم، به دلیل حیات معنوی و تازگی بیمانند، همواره چون وحی تازهنازلشده انسان را به سوی حقیقت هدایت میکند.
وحی مستمر و تدریجی قرآن
استاد فرزانه قدسسره، قرآن کریم را دارای وحی مستمر و تدریجی میدانند که هنوز برای جامعه بشری کاملاً نازل نشده است. این دیدگاه، با عرفان اسلامی درباره نزول تدریجی قرآن همخوانی دارد. ایشان تأکید میکنند که غیر از ائمه معصومین علیهمالسلام، که فرا زمانیاند، قرآن برای دیگران بهتدریج آشکار میشود. این نکته، با آیهای از سوره احزاب تأیید میشود:
إِنَّهُۥ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا
بهراستی او ستمگر و نادان بود. (احزاب: ۷۲)
انسان، به دلیل ظلوم و جهول بودن، توانایی جا خالی دادن در برابر امانت الهی را دارد. این ویژگی، او را قادر میسازد تا بهتدریج با حقیقت قرآن کریم آشنا شود.
بخش ششم: غربت عزاداری حسینی و نقش بیوت
عزاداری حسینی در غربت
استاد فرزانه قدسسره، به غربت عزاداری حسینی در دورههایی از تاریخ اشاره میکنند که در خانههای زیرزمینی و بهصورت مخفیانه انجام میشد. این عزاداریها، در بیوت الهی و با حضور رجال متعالی، به مثابه شعلهای سوسوزن در دل ظلمت بود. این نکته، با تاریخ شیعه درباره عزاداری حسینی همخوانی دارد و نشاندهنده غربت دین در برابر فشارهای تاریخی است.
ایشان، با اشاره به یکی از عالمان دینی، تأکید میکنند که عشق به امام حسین علیهالسلام، چونان گوهری ابدی، در دل بیوت الهی حفظ شده است. این عشق، نه تنها در زمانهای سخت، بلکه در تمامی اعصار، پابرجاست.
امام حسین و یاران محدود
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به واقعه کربلا، تعداد یاران امام حسین علیهالسلام را محدود (حدود ۷۲ نفر) توصیف میکنند. این تعداد اندک، در مقایسه با دیگر ائمه، بیشترین جمع یاران بود، اما همچنان نشاندهنده غربت اولیای الهی است. این نکته، با تاریخ کربلا و روایات شیعی همخوانی دارد و بر محدودیت رجال متعالی تأکید میکند.
درنگ: واقعه کربلا، با تعداد محدود یاران امام حسین علیهالسلام، نشاندهنده غربت اولیای الهی در برابر اکثریت است.
جمعبندی
سوره نور، چونان گنجینهای الهی، در میان احکام شرعی خود، گوهر متافیزیکی آیه نور را جای داده است. این آیه، با تشبیهات بدیع و پیچیده، مراتب کمال الهی را تبیین کرده و هدایت خاص را مختص انبیا و اولیا میداند. استاد فرزانه قدسسره، با ژرفنگری بینظیر، این آیه را سنگینترین آیه قرآن کریم توصیف میکنند که در هیچ جای دیگر تکرار نشده است. احکام شرعی سوره، به مثابه پوشالی، این حقیقت را احاطه کردهاند تا تنها شایستگان به آن دست یابند. بیوت الهی و رجال متعالی، چونان چراغهایی سوسوزن، دین را در غربت حفظ کردهاند. قرآن کریم، با حیات معنوی و تازگی بیمانند، انسان را به سوی حقیقت هدایت میکند و از تصورات عرفی و سادهانگارانه فراتر میبرد. این نوشتار، با تأمل در درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، میکوشد تا این مفاهیم را با بیانی فصیح و متین، در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه دهد.
با نظارت صادق خادمی