متن درس
تبیین نور الهی در قرآن کریم: تأملاتی در آیه نور و مراتب ولایت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۶۷)
دیباچه: درآمدی بر تبیین آیه نور
قرآن کریم، چونان چشمهسار زلال حکمت، در آیات خویش رازهای وجودی و مراتب هستی را به زبانی فصیح و بلیغ آشکار میسازد. آیه نور (سوره نور، آیات ۳۵ تا ۳۹) چون نگینی درخشان در این کتاب آسمانی، از ژرفای متافیزیکی و عرفانی برخوردار است که تأمل در آن، پرده از اسرار الهی برمیدارد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در معانی این آیات میپردازد و جایگاه نور الهی، بیوت، رجال، و مراتب ولایت را با نگاهی عمیق و فلسفی بررسی میکند. درسگفتار، به پیوند میان نور الهی و ولایت معصومین، بهویژه حضرت زهرا سلاماللهعلیها، توجه ویژهای دارد و از تمثیلات و اشارات فاخر برای روشنسازی معانی بهره میجوید.
بخش نخست: نور الهی و مراتب تنزیل
نور خدا: سرچشمه وجود و هدایت
ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ – خدا نور آسمانها و زمین است. این آیه، چونان کلیدی طلایی، درهای معرفت الهی را میگشاید. نور الهی، که در صدر این آیه جای گرفته، نهتنها به ذات اقدس پروردگار اشاره دارد، بلکه در مراتب تنزیل، به اولیای الهی، بهویژه معصومین علیهمالسلام، متجلی میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که نور در قرآن کریم، بهصورت انحصاری به خدا و اولیای او اختصاص دارد و هیچ مخلوقی جز از این منظر، شایسته این وصف نیست. این نور، چونان شعاعی بیپایان، از ذات الهی سرچشمه گرفته و در وجود معصومین تجلی مییابد.
مَثَلُ نُورِهِۦ کَمِشْکَوٰةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ ٱلْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ – مثال نور او مانند چراغدانی است که در آن چراغی است، و آن چراغ در شیشهای است. مشکات، مصباح و زجاجه، مراتب تنزیل این نور را نشان میدهند. بر اساس تفسیر استاد فرزانه، مشکات به سینه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، زجاجه به قلب ایشان، و مصباح به نور نبوت تفسیر شده است. این مراتب، چونان آینههایی درخشان، نور ال frå
درنگ: نور الهی در قرآن کریم منحصراً به خدا و اولیای او، بهویژه معصومین، اختصاص دارد. مشکات، مصباح و زجاجه، مراتب تنزیل این نور هستند که در وجود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و ائمه معصومین علیهمالسلام تجلی مییابد. |
شجره مبارکه: نماد ولایت ابراهیمی
یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَٰرَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ – که از درختی مبارک، زیتونی که نه شرقی است و نه غربی، افروخته میشود. شجره مبارکه، چونان درختی تنومند در بوستان معرفت، به شجره نبوت ابراهیمی اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این شجره، از محدودیتهای جغرافیایی و قومی مبراست و نور آن، نه به شرق و نه به غرب تعلق دارد، بلکه جهانی و فراگیر است. این شجره، ریشه در نسب ابراهیمی دارد که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از آن برخاستهاند.
در تفسیر مجمعالبیان، مشکات به قندیل، مصباح به روشنی، و زجاجه به مشبک تعبیر شده است. این تفسیر، با تأکید بر جنبههای عرفانی، نور نبوت را چونان چراغی درخشان در قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآله تصویر میکند. همچنین، روایت امام رضا علیهالسلام، مشکات را به ائمه و مصباح را به پیامبر تفسیر کرده، و روایت امام باقر علیهالسلام، زجاجه را به سینه امام علی علیهالسلام نسبت داده است. این تفاسیر، چونان نوری بر تاریکیهای جهل، مراتب ولایت را روشن میسازند.
درنگ: شجره مبارکه، نماد ولایت ابراهیمی است که از محدودیتهای شرقی و غربی مبراست. مشکات، مصباح و زجاجه، به ترتیب، به سینه پیامبر، قلب ایشان و نور نبوت اشاره دارند، و در روایات شیعی، به ائمه معصومین علیهمالسلام نسبت داده شدهاند. |
کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ: جایگاه بیهمتای حضرت زهرا سلاماللهعلیها
ٱلزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ – آن شیشه گویی ستارهای درخشان است. استاد فرزانه قدسسره، با بیانی ژرف، کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ را به حضرت زهرا سلاماللهعلیها نسبت میدهند. این ستاره درخشان، چونان گوهر یکتایی در عالم خلقت، محور ولایت و سرچشمه نور معصومین است. ایشان، با استناد به روایت «لولا فاطمة لما خلقتکما»، جایگاه بیهمتای حضرت زهرا را بهعنوان امالائمه و علت خلقت تبیین میکنند. این مقام، چونان قلهای رفیع در سپهر وجود، فراتر از هر تعلق زمینی است.
استاد فرزانه تأکید دارند که کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ، به دلیل مفرد بودن، به یگانگی حضرت زهرا اشاره دارد. در عالم هستی، که از تکثر موجودات آکنده است، تنها خدا و حضرت زهرا یکتایند. این یگانگی، چونان نوری بیمانند، در مراتب ولایت تجلی مییابد و معصومین، از این شجره مبارکه نور میگیرند. لقب «ام ابیها»، که به معنای مادر پدر خویش است، بر نقش محوری ایشان در نظام خلقت دلالت دارد.
درنگ: کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ به حضرت زهرا سلاماللهعلیها اشاره دارد که بهعنوان محور ولایت و علت خلقت، یگانه در عالم هستی است. این مقام، فراتر از تکثر موجودات، چونان ستارهای درخشان در سپهر وجود میدرخشد. |
نقد شبهات در حدیث کساء
استاد فرزانه قدسسره، با دقتی عالمانه، به نقد شبهات درباره حدیث کساء میپردازند. این حدیث، که به حضور پنج تن آل عبا زیر کساء اشاره دارد، از منظر ایشان، نیازی به سند ندارد، زیرا حقیقت آن در قلب ولایت جاری است. با این حال، پرسشهایی درباره نحوه حضور شش نفر زیر یک کساء مطرح شده که استاد، با بیانی طنزآمیز اما عمیق، آن را به مثابه معمایی عرفانی میدانند که حقیقتش فراتر از ظواهر مادی است. این نقد، چونان آیینهای، نشاندهنده ضرورت دقت در فهم روایات است.
ایشان تأکید دارند که ولایت، بهویژه ولایت حضرت زهرا، معیار سنجش اصالت وجودی انسانهاست. این معیار، چونان پلاگی که هویت معنوی انسان را مشخص میکند، در نظام خلقت نقش محوری دارد. استاد، با استناد به روایات، فاطمه را «فطیم من النار» میدانند، یعنی کسی که انسان را از آتش جهل و گمراهی میرهاند.
درنگ: حدیث کساء، بهعنوان نشانهای از ولایت اهل بیت، فراتر از شبهات مادی است. حضرت زهرا سلاماللهعلیها، معیار اصالت وجودی انسانها و نجاتدهنده از آتش جهل و گمراهی است. |
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با کاوش در آیه نور، نور الهی را بهعنوان سرچشمه وجود و هدایت معرفی کرد. مشکات، مصباح و زجاجه، مراتب تنزیل این نور هستند که در وجود پیامبر اکرم و ائمه معصومین تجلی مییابند. شجره مبارکه، نماد ولایت ابراهیمی است که از محدودیتهای زمینی مبراست. حضرت زهرا، بهعنوان کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ، محور ولایت و یگانه در عالم خلقت است. نقد شبهات حدیث کساء، بر ضرورت فهم عمیق روایات تأکید دارد و ولایت حضرت زهرا را معیار اصالت وجودی انسان میداند.
بخش دوم: بیوت الهی و رجال
بیوت الهی: جایگاه مؤمنان متوسط
فِی بُیُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا ٱسْمُهُ – در خانههایی که خدا اذن داده که رفعت یابند و نام او در آنها یاد شود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بیوت الهی، به خانههای مؤمنان متوسط اشاره دارند، نه صرفاً به ائمه معصومین. این بیوت، چونان کانونهایی از نور، محل ذکر خدا و انجام فرایض دینی هستند. جمع بودن واژه «بیوت» نشاندهنده گستردگی این مقامات در میان مؤمنان است.
این دیدگاه، با تفسیر عرفانی همخوانی دارد که رحمت الهی را شامل حال همه مؤمنان میداند. استاد، با بیانی فاخر، این بیوت را به باغهایی تشبیه میکنند که هرچند از نور شجره مبارکه بهره میبرند، اما خود آن شجره نیستند. این تمایز، نشاندهنده مراتب وجودی است که مؤمنان متوسط را از معصومین جدا میسازد.
درنگ: بیوت الهی، خانههای مؤمنان متوسط هستند که در آنها ذکر خدا جاری است. این بیوت، هرچند از نور الهی بهرهمندند، اما به ائمه معصومین اختصاص ندارند و نشاندهنده گستردگی رحمت الهی هستند. |
رجال: مؤمنانی که از ذکر خدا غافل نمیشوند
رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَٰرَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ ٱللَّهِ – مردانی که نه تجارت و نه خرید و فروش آنان را از یاد خدا بازمیدارد. رجال در این آیه، به مؤمنانی اشاره دارند که در گیرودار زندگی مادی، از ذکر خدا و انجام فرایض غافل نمیشوند. استاد فرزانه، با نقدی دقیق، تأکید دارند که این رجال، معصومین نیستند، بلکه مؤمنانی متوسطاند که در مراتب پایینتر از ولایت قرار دارند.
این دیدگاه، با کلام شیعی همخوانی دارد که مراتب مؤمنان را از معصومین متمایز میکند. استاد، با تمثیلی زیبا، این رجال را به مسافرانی تشبیه میکنند که در مسیر حقیقت، با چراغ ذکر خدا راه میپیمایند، اما هنوز به قله ولایت نرسیدهاند. این تمایز، نشاندهنده سلسلهمراتب وجودی در نظام الهی است.
درنگ: رجال در آیه نور، به مؤمنان متوسطی اشاره دارند که از ذکر خدا غافل نمیشوند. این گروه، هرچند در مسیر حقیقتاند، اما در مراتب پایینتر از ولایت معصومین قرار دارند. |
خوف و خشیت: تمایزی متافیزیکی
یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ ٱلْقُلُوبُ وَٱلْأَبْصَٰرُ – از روزی میترسند که در آن دلها و دیدهها زیر و رو میشود. استاد فرزانه قدسسره، با دقتی فلسفی، میان خوف و خشیت تمایز قائل میشوند. خوف، که در این آیه به مؤمنان متوسط نسبت داده شده، حالتی است که از ترس قیامت نشئت میگیرد. اما خشیت، که به معصومین اختصاص دارد، حالتی متعالیتر است که از معرفت و کمال وجودی سرچشمه میگیرد.
این تمایز، چونان خطی میان دو ساحت وجودی، نشاندهنده تفاوت میان مؤمنان متوسط و اولیای الهی است. استاد، با بیانی عرفانی، خشیت معصومین را به نسیمی تشبیه میکنند که از باغ معرفت الهی میوزد، در حالی که خوف مؤمنان، چونان سایهای است که از ترس عذاب قیامت بر دلها میافتد.
درنگ: خوف، به ترس مؤمنان متوسط از قیامت اشاره دارد، در حالی که خشیت، حالتی متعالی است که به معصومین اختصاص دارد و از معرفت الهی سرچشمه میگیرد. |
کافران و خوف قیامت
وَٱلَّذِینَ کَفَرُوا۟ أَعْمَٰلُهُمْ کَسَرَابٍۢ بِقِیعَةٍ – و کسانی که کفر ورزیدند، اعمالشان مانند سرابی در بیابانی است. استاد فرزانه، با اشاره به توالی آیات، تأکید دارند که کافران نیز در قیامت خوف دارند، اما این خوف، متفاوت از خوف مؤمنان است. خوف کافران، چونان سرابی فریبنده، از نادانی و گمراهی سرچشمه میگیرد و به نجات منتهی نمیشود.
این تحلیل، با تفسیر قرآنی درباره تقابل ایمان و کفر همخوانی دارد. استاد، با تمثیلی زیبا، اعمال کافران را به سرابی تشبیه میکنند که در بیابان جهل، تشنه حقیقت را فریب میدهد، اما هرگز به آب حیات نمیرساند.
درنگ: کافران در قیامت خوف دارند، اما این خوف، برخلاف خوف مؤمنان، از نادانی نشئت گرفته و به نجات منتهی نمیشود. اعمالشان، چونان سرابی در بیابان جهل، فریبنده و بیثمر است. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی بیوت الهی و رجال، جایگاه مؤمنان متوسط را در نظام الهی تبیین کرد. بیوت، خانههای مؤمنانی هستند که در آنها ذکر خدا جاری است، و رجال، کسانیاند که از تجارت و مادیات غافل نمیشوند، اما در مراتب پایینتر از ولایت معصومین قرار دارند. تمایز میان خوف و خشیت، نشاندهنده تفاوت میان مراتب وجودی مؤمنان و معصومین است. کافران نیز خوف دارند، اما این خوف، برخلاف مؤمنان، به نجات منتهی نمیشود و اعمالشان چون سرابی بیثمر است.
بخش سوم: ولایت و اسرار آن
حضرت زهرا: محور ولایت و معیار اصالت
استاد فرزانه قدسسره، با بیانی عمیق، حضرت زهرا سلاماللهعلیها را محور ولایت و معیار اصالت وجودی انسان میدانند. ایشان، با استناد به روایت «لولا فاطمة لما خلقتکما»، تأکید دارند که حضرت زهرا، چونان گوهر یکتایی در عالم خلقت، علت خلقت پیامبر و ائمه است. لقب «ام ابیها»، که به معنای مادر پدر خویش است، نشاندهنده جایگاه محوری ایشان در نظام هستی است.
استاد، با تمثیلی فاخر، حضرت زهرا را به ستارهای درخشان در آسمان ولایت تشبیه میکنند که نورش، راهنمای همه موجودات است. ایشان تأکید دارند که در عالم تکثر، تنها خدا و حضرت زهرا یکتایند، و این یگانگی، راز عظمت ولایت ایشان است. تعداد اسمای حسنی حضرت زهرا، که بیش از همه معصومین است، نشاندهنده جایگاه بیهمتای ایشان در نظام الهی است.
درنگ: حضرت زهرا سلاماللهعلیها، بهعنوان محور ولایت و علت خلقت، یگانه در عالم هستی است. لقب «ام ابیها» و تعداد اسمای حسنی ایشان، جایگاه بیهمتای ایشان را در نظام الهی نشان میدهد. |
فصل نوری و طینی: مراتب خلقت
استاد فرزانه، با استناد به حدیث «انا نبی و آدم بین الماء و الطین»، به تمایز میان فصل نوری و طینی انسان اشاره دارند. فصل نوری، که پیش از خلقت طینی وجود داشته، به ولایت معصومین و بهویژه حضرت زهرا اشاره دارد. این فصل، چونان نوری بیپایان، انسان را از مراتب مادی به سوی حقیقت الهی هدایت میکند.
ایشان، با نقدی دقیق، استفاده از واژه «طین» بهجای «تراب» در این حدیث را مورد بررسی قرار میدهند و تأکید دارند که باید «بین الماء و التراب» باشد، زیرا طین خود از ترکیب آب و خاک پدید میآید. این نقد، چونان چراغی، بر ضرورت دقت در اصطلاحات حدیثی تأکید دارد.
درنگ: فصل نوری انسان، که پیش از خلقت طینی وجود داشته، به ولایت معصومین و بهویژه حضرت زهرا اشاره دارد. نقد واژه «طین» در حدیث، بر ضرورت دقت در اصطلاحات حدیثی تأکید دارد. |
نور و نار در قرآن کریم
استاد فرزانه، با تحلیلی آماری، اشاره دارند که واژه «نار» (آتش) در قرآن کریم ۱۴۵ بار و واژه «نور» ۹۷ بار آمده است. این تفاوت، نشاندهنده تمایز نور الهی از مفاهیم خلقی است. نور، چونان گوهر ناب، به خدا و اولیای او اختصاص دارد، در حالی که نار، به مراتب پایینتر اشاره دارد.
وَالَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ – و کسانی که ایمان آوردهاند، آنها را از تاریکیها به سوی نور میبرد. این آیه، نقش اولیای الهی در هدایت مؤمنان را نشان میدهد. استاد، با تمثیلی زیبا، نور را به چراغی تشبیه میکنند که اولیا با آن، انسانها را از ظلمات جهل به سوی حقیقت هدایت میکنند.
درنگ: نور در قرآن کریم، به خدا و اولیای او اختصاص دارد و نقش هدایتی ایشان را نشان میدهد. تفاوت تعداد نور و نار، بر تمایز نور الهی از مفاهیم خلقی دلالت دارد. |
عایشه و عشق به پیامبر
استاد فرزانه، با اشاره به روایتی تاریخی، به عشق عایشه به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میپردازند. ایشان تأکید دارند که عایشه، هرچند ارادت عمیقی به پیامبر داشت و حتی از عشق ایشان درگذشت، اما به دلیل بغض نسبت به حضرت زهرا، به نجات دست نیافت. این روایت، چونان آیینهای، نشاندهنده اهمیت ولایت حضرت زهرا در نظام الهی است.
استاد، با بیانی عرفانی، این واقعه را به مثابه درسی برای طالبان حقیقت میدانند که بدون حب حضرت زهرا، حتی عشق به پیامبر به نجات منتهی نمیشود. این دیدگاه، با تاریخ شیعی درباره روابط صحابه و اهل بیت همخوانی دارد.
درنگ: عشق عایشه به پیامبر، به دلیل بغض نسبت به حضرت زهرا، به نجات منتهی نشد. این روایت، بر اهمیت ولایت حضرت زهرا بهعنوان معیار نجات تأکید دارد. |
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تمرکز بر ولایت حضرت زهرا، ایشان را محور خلقت و معیار اصالت وجودی انسان معرفی کرد. فصل نوری، که پیش از خلقت طینی وجود داشته، به ولایت معصومین اشاره دارد. تفاوت نور و نار در قرآن کریم، بر اختصاص نور به خدا و اولیای او دلالت دارد. روایت عایشه، اهمیت ولایت حضرت زهرا را بهعنوان شرط نجات نشان میدهد.
بخش چهارم: فصاحت و بلاغت در قرآن کریم
مثل و حقیقت در آیه نور
یَهْدِی ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن یَشَآءُ ۚ وَیَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ – خدا هر که را بخواهد به سوی نور خود هدایت میکند و خدا برای مردم مثلها میزند. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به علم بلاغت، تأکید دارند که نور الهی به اولیا اختصاص دارد، اما مثلها برای فهم عامه مردم ارائه شدهاند. این تمایز، چونان خطی میان حقیقت و ظهور، نشاندهنده فصاحت قرآن کریم در مخاطبشناسی است.
ایشان، با تمثیلی فاخر، قرآن را به سخنوری بلیغ تشبیه میکنند که برای طالبان حقیقت، نور را عرضه میکند و برای عامه، مثلها را میآورد. این فصاحت، چونان جریانی زلال، مخاطبان را به سوی معرفت هدایت میکند.
درنگ: قرآن کریم، با فصاحت و بلاغت، نور الهی را برای اولیا و مثلها را برای عامه مردم ارائه میکند. این مخاطبشناسی، نشاندهنده عظمت بلاغی قرآن است. |
اسرار ولایت و محدودیت بیان
استاد فرزانه، با اشاره به عمق و اسرارآمیز بودن ولایت، تأکید دارند که علمای دینی، به دلیل حساسیت این موضوع، گاه از بیان کامل آن خودداری کردهاند. این محدودیت، چونان پردهای بر اسرار الهی، برای حفظ حقیقت از تحریف و سوءاستفاده بوده است. ایشان، با بیانی عرفانی، ولایت را به گوهری تشبیه میکنند که تنها در دستان شایستگان میدرخشد.
این دیدگاه، با عرفان اسلامی درباره حفظ اسرار اولیا همخوانی دارد. استاد تأکید دارند که ولایت، بهویژه ولایت حضرت زهرا، معیاری است که اصالت وجودی انسان را مشخص میکند و نباید در معرض تحریف قرار گیرد.
درنگ: اسرار ولایت، به دلیل حساسیت، گاه بهصورت محدود بیان شده است. این محدودیت، برای حفظ حقیقت از تحریف و سوءاستفاده بوده و ولایت حضرت زهرا معیار اصالت وجودی انسان است. |
جایگاه شیخ بهایی: نماد فضایل علما
استاد فرزانه، با اشاره به جایگاه شیخ بهایی، ایشان را بهعنوان عالم و مهندسی برجسته معرفی میکنند. شیخ بهایی، با تألیف آثاری چون جامع عباسی و طراحی بناهایی چون منار جنبان، نمونهای از فضایل علمای شیعه است. استاد، با تمثیلی زیبا، ایشان را به ستارهای در آسمان علم دینی تشبیه میکنند که نورش، راهنمای طالبان حقیقت است.
این دیدگاه، با تاریخ علم در اسلام همخوانی دارد و بر اهمیت نقش علما در حفظ و نشر معارف دینی تأکید دارد. استاد، با اشاره به مهندسی شیخ بهایی، بر پیوند علم و عمل در سنت شیعی تأکید میکنند.
درنگ: شیخ بهایی، بهعنوان عالم و مهندس برجسته، نمونهای از فضایل علمای شیعه است که با پیوند علم و عمل، راهنمای طالبان حقیقت بودهاند. |
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با بررسی فصاحت و بلاغت قرآن کریم، تمایز میان نور و مثل را تبیین کرد. نور الهی، به اولیا اختصاص دارد، در حالی که مثلها برای فهم عامه ارائه شدهاند. اسرار ولایت، به دلیل حساسیت، گاه بهصورت محدود بیان شده و شیخ بهایی، بهعنوان نمونهای از علمای شیعه، نشاندهنده پیوند علم و عمل است.
جمعبندی نهایی: نور الهی و محوریت ولایت
این نوشتار، با کاوش در آیه نور و درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به تبیین مفاهیم متافیزیکی و عرفانی نور الهی، بیوت، رجال و ولایت پرداخت. نور الهی، که در صدر آیه به خدا نسبت داده شده، در مراتب تنزیل در وجود معصومین، بهویژه حضرت زهرا سلاماللهعلیها بهعنوان کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ، تجلی مییابد. بیوت الهی و رجال، به مؤمنان متوسط اشاره دارند که در مراتب پایینتر از ولایت قرار دارند. تمایز میان خوف و خشیت، و نیز تقابل ایمان و کفر، نشاندهنده سلسلهمراتب وجودی در نظام الهی است. ولایت حضرت زهرا، بهعنوان محور خلقت و معیار اصالت، نقش محوری در هدایت انسانها دارد. این تأملات، چونان چراغی در مسیر معرفت، طالبان حقیقت را به سوی نور الهی هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی |