متن درس
اقتدار انسان و تنوع عوالم در پرتو آیات قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۰۶)
دیباچه
انسان، چونان گوهری درخشان در تاج آفرینش، دارای اقتداری بیمانند است که در ظرف طبیعت و در سایه غفلتهای تاریخی، به رکود کشیده شده است. قرآن کریم، چون مشعلی فروزان، این اقتدار را در آیات خود بازتاب داده و انسان را به تأمل در جایگاه وجودی خویش و تنوع عوالم آفرینش دعوت میکند. درسگفتار حاضر، با نگاهی عمیق به آیات سوره قصص، به کاوش در مفهوم اقتدار انسان و تحولپذیری عالم میپردازد. تحلیلهای ارائهشده، با تکیه بر آیات قرآنی و تأملات عرفانی، به نقد انحرافات تاریخی در فهم دین و محدودیتهای ادراکی انسان پرداخته و بر ضرورت بازگشت به معرفت معنوی تأکید دارد.
بخش یکم: اقتدار انسان در نگاه قرآنی
ماهیت اقتدار انسان
قرآن کریم، انسان را چونان آیینهای تمامنما از اسماء و صفات الهی معرفی میکند که ظرفیتهای وجودیاش، او را به قله اقتدار میرساند. این اقتدار، نهتنها در بعد مادی، بلکه در مراتب معنوی و باطنی نیز تجلی مییابد. با این حال، این گوهر گرانبها در ظرف طبیعت، به دلیل غفلت از محتوای اصیل دین، به رکود کشیده شده است. انسان، که به تعبیر قرآن کریم، مظهر تام الهی است، در سایه محدودیتهای ادراکی و بسنده کردن به ظواهر، از شکوفایی کامل بازمانده است.
درنگ: انسان در قرآن کریم، موجودی با اقتدار بینهایت است که به دلیل محدودیتهای مادی و غفلت از معرفت باطنی، به رکود کشیده شده است.
رکود تاریخی انسان پس از صدر اسلام
پس از دوران صدر اسلام، محتوای اصیل دین، که چون جویباری زلال، انسان را به سوی کمال هدایت میکرد، در سایه سلطه خلفای جور و ضعف عالمان حقیقی، به غربت افتاد. علم دینی، که باید چونان مشعلی راهنما، اقتدار انسان را بازتاب میداد، به ظواهر و اشکال صوری محدود شد. این انحراف، چون سایهای تاریک، تنوع و گستردگی وجودی انسان را به حاشیه راند و او را به خمودگی و رکود کشاند.
درنگ: انحراف از محتوای اصیل دین پس از صدر اسلام، اقتدار انسان را به رکود کشاند و به ظواهر صوری محدود کرد.
محدودیتهای علم دینی ظاهری
علم دینی، در برخی ادوار تاریخی، به دلیل تمرکز بر ظواهر و غفلت از محتوای معرفتی، نتوانست اقتدار و تنوع وجودی انسان را تبیین کند. عالمان ظاهری، که گاه در بند شکل و صورت گرفتار بودند، از کاوش در عمق معارف دینی بازماندند. این محدودیت، چون زنجیری بر پای معرفت، مانع از شکوفایی ظرفیتهای انسان شد و دین را به قالبهای خشک و صوری فروکاست.
درنگ: تمرکز علم دینی بر ظواهر، مانع از تبیین اقتدار و تنوع وجودی انسان شد و معرفت دینی را به اشکال صوری محدود کرد.
بسنده کردن به ظواهر و غفلت از باطن
قرآن کریم، که چونان دریایی ژرف، معارف بیپایان را در خود جای داده، در بسیاری از دورهها به ظواهر و اشکال صوری محدود شد. این غفلت، چون غباری بر آینه حقیقت، مانع از بازتاب محتوای معرفتی و معنوی دین شد. انسان، که باید در پرتو معارف قرآنی به قلههای کمال صعود کند، به امور ظاهری چون خوردن و راه رفتن در بازارها (يَأْكُلُ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ) بسنده کرد.
درنگ: بسنده کردن به ظواهر دین، انسان را از محتوای معرفتی و معنوی قرآن کریم محروم ساخت و او را به رکود کشاند.
خشونت و خشکی در فهم دین
در برخی مقاطع تاریخی، هنگامی که دین به قدرت رسید، رویکردهای خشک و ظاهری برخی عالمان، به خشونت و قلدری گرایید. این رویکرد، که چون آتشی در خرمن معرفت، به جای ترویج رحمت و حکمت، به تندی و خشونت انجامید، در تضاد با آیات قرآنی است که بر نرمش و عفو تأکید دارند: خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ (از مردم با گذشت و نرمش رفتار کن و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان).
درنگ: رویکردهای خشک و ظاهری در علم دینی، به جای ترویج رحمت و حکمت، به خشونت و قلدری گرایید و از روح قرآن کریم فاصله گرفت.
غربت معرفت معنوی
معرفت معنوی، که چون نوری الهی، راه انسان را به سوی کمال روشن میسازد، در بسیاری از ادوار تاریخی به غربت افتاد. تقیه و محدودیتهای اجتماعی، مانع از گسترش این معرفت شد و انسان را به خمودگی و رکود کشاند. این غربت، چون سدی در برابر جویبار معرفت، از شکوفایی ظرفیتهای وجودی انسان جلوگیری کرد.
درنگ: غربت معرفت معنوی در ادوار تاریخی، انسان را از شکوفایی ظرفیتهای وجودیاش محروم ساخت و به خمودگی کشاند.
جمعبندی بخش یکم
بخش نخست، با کاوش در مفهوم اقتدار انسان در نگاه قرآنی، نشان داد که انسان، بهعنوان مظهر تام اسماء الهی، دارای ظرفیتهای بینهایت است. با این حال، انحرافات تاریخی، تمرکز بر ظواهر، و غفلت از معرفت معنوی، این اقتدار را به رکود کشانده است. نقد رویکردهای صوری و خشونتآمیز در علم دینی، بر ضرورت بازگشت به محتوای اصیل قرآن کریم تأکید دارد تا انسان بتواند جایگاه واقعی خود را در آفرینش بازیابد.
بخش دوم: تنوع عوالم و اقتدار الهی
تنوع عوالم آفرینش
عالم آفرینش، چونان بوستانی پرتنوع، منحصر به یک حالت نیست. خداوند، که ربالعالمین است، عوالم را به اشکال گوناگون خلق کرده و میتواند آنها را به هر صورتی که اراده کند، تغییر دهد. این تنوع، چونان رنگهای بیشمار در تابلوی خلقت، نشاندهنده اقتدار بیحد الهی است. قرآن کریم میفرماید: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (ستایش خدایی را که پروردگار جهانیان است).
درنگ: عالم آفرینش، منحصر به یک حالت نیست و خداوند، بهعنوان ربالعالمین، آن را در اشکال و مراتب گوناگون خلق کرده و میکند.
محدودیت ادراک انسانی
انسان، به دلیل عمر کوتاه و گرفتاری در روزمرگی، چون مسافری که در تاریکی راه میرود، قادر به درک تغییرات و تنوع عوالم نیست. این محدودیت، مانند پردهای بر چشم حقیقتبین، مانع از فهم پویایی و تحولپذیری عالم میشود. قرآن کریم، انسان را به تأمل در آیات آفاقی و انفسی دعوت میکند: وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ (و از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید).
درنگ: عمر کوتاه و روزمرگی، انسان را از درک تنوع و تغییرات عوالم آفرینش محروم ساخته است.
سه زاویه وجود
جهان، چونان مثلثی سهضلعی، از سه زاویه تعریف میشود: حق، خلق، و انسان. حق، چونان جوهر وجود، ظرف همه موجودات است؛ خلق، چونان بستری برای ظهور، عالم را در بر میگیرد؛ و انسان، چونان مظهر تام الهی، بزرگترین جلوه آفرینش است. این تقسیمبندی، چون نوری که تاریکی را میشکافد، جایگاه انسان را در نظام هستی روشن میسازد.
درنگ: جهان از سه زاویه حق، خلق، و انسان تعریف میشود که انسان بهعنوان مظهر تام الهی، جایگاه ویژهای دارد.
گسترش عالم
عالم، چونان آسمانی بیکران، در حال گسترش است. قرآن کریم میفرماید: وَنَحْنُ لَمُوسِعُونَ (و ما آن را گسترشدهندهایم). این گسترش، که در نظریههای کیهانشناسی نیز بازتاب یافته، نشاندهنده پویایی و تحولپذیری عالم است. انسان، به دلیل محدودیت ادراک، از فهم این گستردگی بازمیماند.
درنگ: عالم در حال گسترش است، اما انسان به دلیل محدودیت ادراک، از فهم این پویایی بازمیماند.
محدودیت ادراک تغییرات عالم
تغییرات عالم، چونان جویباری که لحظه به لحظه مسیر خود را تغییر میدهد، در مراتب ظاهری و باطنی، کمون و ظهور رخ میدهد. انسان، به دلیل گرفتاری در ظواهر، از درک این تحولات بازمیماند. این محدودیت، مانند غفلت از طلوع آفتاب در سپیدهدم، انسان را از فهم حقیقت عالم محروم میسازد.
درنگ: انسان، به دلیل غفلت از محتوای باطنی عالم، از درک تغییرات و تحولات آن محروم مانده است.
رجزخوانی الهی در آیات قرآنی
در آیات 70 تا 75 سوره قصص، خداوند با رجزخوانی، اقتدار بیمانند خود را آشکار میسازد: وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَىٰ وَالْآخِرَةِ ۖ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (و او خداست، هیچ معبودی جز او نیست، ستایش در آغاز و انجام از آن اوست و فرمانروایی از آن اوست و به سوی او بازگردانده میشوید). این رجزخوانی، چونان بانگی آسمانی، عظمت و حاکمیت مطلق الهی را بازتاب میدهد.
درنگ: آیات 70 تا 75 سوره قصص، با رجزخوانی الهی، اقتدار بیمانند خداوند را در خلقت و حاکمیت نشان میدهند.
اقتدار الهی در خلقت
خداوند، چونان آفرینندهای بیهمتا، آنچه را بخواهد خلق میکند و اختیار مطلق دارد: وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَارُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ (و پروردگار تو آنچه بخواهد میآفریند و برمیگزیند، آنان را اختیاری نیست، منزه است خدا و برتر از آنچه شریک او میسازند). این آیه، چونان آینهای، آزادی و اقتدار الهی را در خلقت بازتاب میدهد.
درنگ: خداوند، با اقتدار مطلق، آنچه را اراده کند خلق میکند و هیچ شریکی در این اختیار ندارد.
علم الهی به اسرار
خداوند، چونان دانای مطلق، به اسرار درون و برون انسان آگاه است: وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ (و پروردگار تو میداند آنچه سینههایشان پنهان میدارد و آنچه آشکار میکنند). این علم، مانند نوری که تاریکی را میشکافد، نظارت کامل الهی بر مراتب وجود را نشان میدهد.
درنگ: علم الهی، که به اسرار درون و برون انسان احاطه دارد، نشانه نظارت کامل خداوند بر همه مراتب وجود است.
طلسم معنوی آیات
آیات 70 تا 72 سوره قصص، چونان طلسمی نورانی، اقتدار الهی را بازتاب میدهند. مداومت بر این آیات، قوت قلب و دفع وسواس را به دنبال دارد، اما نباید برای مقاصد مادی به کار گرفته شود. این آیات، مانند کلیدی آسمانی، درهای معرفت و معنویت را میگشایند.
درنگ: آیات 70 تا 72 سوره قصص، با تأثیر معنوی عمیق، قوت قلب و دفع وسواس را به ارمغان میآورند.
شب و روز دائم
خداوند میتواند عالمی خلق کند که تنها شب یا تنها روز باشد: قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِضِيَاءٍ ۖ أَفَلَا تَسْمَعُونَ (بگو: آیا دیدهاید اگر خدا شب را تا روز قیامت بر شما دائم کند، کدام معبود جز خدا برای شما روشنایی میآورد؟ آیا نمیشنوید؟). این آیه، مانند مشعلی در تاریکی، اقتدار الهی در خلق عوالم متنوع را نشان میدهد.
درنگ: خداوند قادر است عالمی خلق کند که تنها شب یا روز باشد، که نشانه اقتدار بیحد او در خلقت است.
رحمت الهی در خلقت شب و روز
شب و روز، به رحمت الهی خلق شدهاند تا انسان آرامش یابد و از فضل خدا بهرهمند شود: وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (و از رحمت اوست که برای شما شب و روز قرار داد تا در آن آرام گیرید و از فضل او بهره جویید، باشد که سپاس دارید). این رحمت، مانند نسیمی ملایم، حکمت الهی را در خلقت بازتاب میدهد.
درنگ: خلقت شب و روز، از رحمت الهی است که برای آرامش و بهرهمندی انسان از فضل خدا آفریده شده است.
تغییرات عالم در آینده
جهان، چونان جویباری در جریان، در آینده به اشکال گوناگون تغییر خواهد کرد. تغییرات اقلیمی و جغرافیایی، مانند سوراخ شدن لایه اوزون یا دگرگونیهای آب و هوایی، نشانههایی از این تحولات هستند. این تغییرات، مانند موجهایی بر ساحل خلقت، پویایی عالم را آشکار میسازند.
درنگ: عالم در آینده به اشکال مختلف تغییر خواهد کرد، که نشانه پویایی و تحولپذیری خلقت است.
ناشناخته بودن اسرار عالم
انسان، چونان کاوشگری در دریای بیکران خلقت، هنوز بسیاری از اسرار عالم، مانند اعماق دریاها و ترکیبات مادی، را نشناخته است. این ناشناختهها، مانند گنجهایی پنهان، در انتظار کشف و تأملاند.
درنگ: انسان هنوز بسیاری از اسرار عالم را نشناخته و نیازمند توکل به علم الهی برای فهم آنهاست.
ربالعالمین و تعدد عوالم
خداوند، ربالعالمین است و عوالم بیشماری را خلق کرده و خواهد کرد: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (ستایش خدایی را که پروردگار جهانیان است). این مفهوم، مانند دریچهای به سوی بینهایت، تعد Valladolid, Spainد عوالم را در برابر دیدگان انسان میگشاید.
درنگ: خداوند، بهعنوان ربالعالمین، عوالم بیشماری را خلق کرده و خواهد کرد، که نشانه اقتدار بیحد اوست.
اهمیت قرائت صحیح قرآن کریم
قرائت صحیح آیات قرآن کریم، بهویژه رعایت مدهای واجب در سوره حمد، مانند کلیدی برای گشودن درهای معرفت است. این قرائت، مانند نغمهای آسمانی، روح انسان را به سوی معارف الهی هدایت میکند. رعایت مدهای واجب، مانند تنفس عمیق در هوای پاک، اتصال به کلام الهی را ممکن میسازد.
درنگ: قرائت صحیح آیات قرآن کریم، بهویژه رعایت مدهای واجب، مقدمه اتصال به معارف الهی و تقویت روح معنوی است.
تغییرات فیزیولوژیک انسان
تغییرات فیزیولوژیک بدن انسان، مانند تنگ شدن عروق و کاهش ظرفیت تنفس، نتیجه تحولات عالم است. این تغییرات، مانند برگهایی که در پاییز فرو میریزند، نشانه تأثیر محیط بر انسان و ضرورت تأمل در خلقت است.
درنگ: تغییرات فیزیولوژیک انسان، مانند تنگ شدن عروق، نتیجه تحولات عالم و نشانه تأثیر محیط بر جسم و روح است.
اقتدار اولیای الهی
اولیای الهی، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، با شهود و معرفت، قادر به درک عوالم مختلف و سیر در آنها هستند. این توانایی، مانند بالی برای پرواز در آسمان حقیقت، فراتر از محدودیتهای مادی است.
درنگ: اولیای الهی، با شهود و معرفت، قادر به درک و سیر در عوالم مختلفاند، که نشانه اقتدار معنوی آنهاست.
ضرورت معرفت قرآنی
قرآن کریم، چونان کتابی جاودان، برای همه زمانهاست و فهم آن نیازمند معرفت عمیق و شهود است. این معرفت، مانند مشعلی در تاریکی، انسان را از ظواهر به سوی باطن هدایت میکند.
درنگ: فهم قرآن کریم، نیازمند معرفت عمیق و شهود است تا انسان را از ظواهر به سوی باطن هدایت کند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با کاوش در تنوع عوالم و اقتدار الهی، نشان داد که عالم آفرینش، پویا و تحولپذیر است و خداوند، بهعنوان ربالعالمین، عوالم بیشماری را خلق کرده و میکند. آیات سوره قصص، با رجزخوانی الهی، اقتدار بیحد خداوند را در خلقت و نظارت بر اسرار وجود بازتاب میدهند. محدودیتهای ادراکی انسان، او را از فهم این تنوع و پویایی محروم ساخته، اما تأمل در آیات قرآنی و معرفت معنوی، راهی برای گشودن درهای حقیقت است.
جمعبندی
این نوشتار، با بررسی اقتدار انسان و تنوع عوالم در پرتو آیات سوره قصص، نشان داد که انسان، بهعنوان مظهر تام اسماء الهی، دارای ظرفیتهای بینهایت است که به دلیل انحرافات تاریخی و بسنده کردن به ظواهر، به رکود کشیده شده است. آیات 70 تا 75 سوره قصص، با رجزخوانی الهی، اقتدار خداوند و امکان خلق عوالم متنوع را آشکار میسازند. نقد رویکردهای صوری در علم دینی، بر ضرورت بازگشت به معرفت معنوی و فهم عمیق قرآن کریم تأکید دارد. این درسگفتار، انسان را به تأمل در خلقت و بازیابی اقتدار وجودی خویش دعوت میکند تا از محدودیتهای ظاهری فراتر رود و به قلههای کمال صعود کند.
با نظارت صادق خادمی