متن درس
حکمت لقمان: اقتدار انسانی در پرتو آیات الهی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۱۸)
دیباچه: طرح قرآنی برای کمال انسانی
سوره لقمان، به مثابه گوهری درخشان در گنجینه قرآن کریم، راهنمایی جامع برای وصول به قلههای اقتدار انسانی ارائه میدهد. این سوره، با محوریت حکمت لقمان، معلم انبیا، چارچوبی نظاممند برای رفع موانع باطنی و ظاهری سلوک معنوی ترسیم میکند. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در درسگفتار شماره ۱۴۱۸، با تکیه بر آیات ۱۷ تا ۱۹ سوره لقمان، به تبیین هشت مانع رفتاری و دو مانع باطنی پرداختهاند که انسان را از پرواز به سوی حقایق غیبی بازمیدارند.
قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، عالیترین طرح کمال انسانی را پیش روی سالک قرار میدهد. این طرح، با هماهنگی باطن و ظاهر، انسان را به سوی اقتدار، معرفت و کشف حقایق الهی رهنمون میسازد. موانع باطنی، یعنی شرک و شک، چونان رخنههایی در جان آدمی، مانع انباشت معرفت و کمال میشوند، و موانع ظاهری، یعنی رفتارهای نادرست، چون سدهایی در مسیر عروج معنوی قد علم میکنند. آیات مورد بحث، با تبیین وظایف عملی و نهی از رفتارهای مخرب، راهکارهایی عملی برای رفع این موانع ارائه میدهند.
درنگ: سوره لقمان، با ارائه چارچوبی جامع برای اقتدار انسانی، بر ضرورت هماهنگی باطن و ظاهر تأکید دارد. رفع شرک و شک بهعنوان موانع باطنی و اصلاح هشت رفتار نادرست بهعنوان موانع ظاهری، انسان را به سوی کمال و وصول به حقایق غیبی هدایت میکند. |
بخش نخست: موانع باطنی و ظاهری در مسیر کمال
رفع شرک و شک: پیشنیاز پرواز معنوی
شرک و شک، چونان سایههای تاریک بر جان انسان، مانع از انباشت نور معرفت و وصول به حقایق غیبی میشوند. استاد فرزانه تأکید دارند که سالک برای دستیابی به اقتدار معنوی، باید نخست این دو مانع باطنی را از وجود خویش بزداید. شرک، به مثابه گرایش به غیر حق، و شک، به سان تردید در حقایق الهی، چونان سوراخهایی در کشتی وجود، انسان را از حرکت به سوی مقصد بازمیدارند. رفع این موانع، شرط لازم برای پرواز معنوی و وصول به مراتب عالی کرامت است.
این مفهوم، ریشه در حکمت قرآنی دارد که انسان را به استحکام باطنی و پاکسازی جان از هرگونه تردید و گرایش به غیر حق دعوت میکند. سالکی که از شرک و شک رهایی یابد، چونان پرندهای سبکبال، آماده پرواز به سوی آسمانهای معرفت است. این پاکسازی باطنی، نه تنها به وصول به حقایق غیبی منجر میشود، بلکه زمینهساز اصلاح رفتارهای ظاهری نیز میگردد.
هشت مانع رفتاری: چالشهای مسیر کمال
آیات ۱۷ تا ۱۹ سوره لقمان، هشت مانع رفتاری را بهعنوان چالشهای اصلی در مسیر کمال انسانی معرفی میکنند. این موانع، که شامل اقامه صلاه، امر به معروف، نهی از منکر، صبر، پرهیز از خودپسندی، پرهیز از تکبر، اعتدال در رفتار و کاهش آوای بلند هستند، چونان سنگهای بزرگی در مسیر سالک قرار دارند که باید با حکمت و تلاش از میان برداشته شوند. استاد فرزانه تأکید دارند که ایجاد تعادل در این رفتارها، به دلیل پیچیدگیهای وجودی انسان، کاری بس دشوار است و نیازمند خودسازی آگاهانه و مستمر است.
این هشت مانع، به مثابه چالشهایی هستند که انسان را از عروج به سوی حقایق الهی بازمیدارند. سالکی که این موانع را از وجود خویش دور کند، چونان عقابی که بالهایش از بند رها شده، به سوی قلههای کمال پرواز میکند. این دستورالعمل قرآنی، نه تنها برای مؤمنان، بلکه برای هر انسان جویای کمال، راهنمایی جامع و کاربردی ارائه میدهد.
درنگ: هشت مانع رفتاری در سوره لقمان، شامل اقامه صلاه، امر به معروف، نهی از منکر، صبر، پرهیز از خودپسندی، پرهیز از تکبر، اعتدال در رفتار و کاهش آوای بلند، چارچوبی عملی برای اصلاح رفتار و دستیابی به اقتدار انسانی ارائه میدهند. |
بخش دوم: وظایف عملی انسان مقتدر
آیه ۱۷: پایههای اقتدار عملی
يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
ای پسرکم! نماز را برپا دار و به معروف امر کن و از منکر نهی کن و بر آنچه به تو میرسد شکیبا باش. بهراستی این از کارهای استوار است.
این آیه، چهار وظیفه اصلی انسان مقتدر را تبیین میکند: اقامه صلاه، امر به معروف، نهی از منکر و صبر بر مصائب. این وظایف، چونان ستونهای استواری هستند که بنای اقتدار انسانی را برپا میدارند. اقامه صلاه، به مثابه محور اصلی این وظایف، انسان را به سوی قرب الهی هدایت میکند. امر به معروف و نهی از منکر، با پرهیز از بیتفاوتی، مسئولیتپذیری اجتماعی و معنوی را تقویت میکنند. صبر، چونان سپری در برابر ناملایمات، انسان را مقاوم و استوار میسازد.
اقامه صلاه: معراج مؤمن
اقامه صلاه، فراتر از صلاه صوری و اخباری، به معنای استحکام و تمرکز باطنی در عبادت است. استاد فرزانه تأکید دارند که صلاه اخباری، که صرفاً به اجرای ظاهری حرکات و اذکار محدود میشود، فاقد تأثیر عمیق معنوی است. اما اقامه صلاه، با تمرکز کامل ذهن و جوارح بر قرب الهی، انسان را به سوی معراج مؤمن رهنمون میسازد. این مفهوم، بر اساس حدیث شریف «الصلاة معراج المؤمن» (نماز، معراج مؤمن است)، بر نقش لحظهای و عمیق اقامه صلاه در وصول به حقایق الهی تأکید دارد.
اقامه صلاه، چونان کلیدی است که قفلهای دل را میگشاید و انسان را به سوی آسمانهای قرب الهی بالا میبرد. سالکی که در نماز خویش استحکام و تمرکز را رعایت کند، چونان پرندهای که در لحظه پرواز از همه قیود آزاد میشود، به سوی حقایق غیبی عروج میکند. این عبادت، نه تنها روح را صیقل میدهد، بلکه جسم را نیز از بیماریها و دردها رها میسازد.
درنگ: اقامه صلاه، با استحکام و تمرکز باطنی، انسان را به سوی معراج مؤمن هدایت میکند و از صلاه صوری و اخباری متمایز است. این عبادت، چونان مسکّن حقیقی، بیماریهای جسمی و روحی را تسکین میدهد. |
تأثیر درمانی اقامه صلاه
استاد فرزانه تأکید دارند که اقامه صلاه، بهعنوان مسکّن حقیقی، توانایی تسکین بیماریهای جسمی و روحی را دارد. این عبادت، با ایجاد تمرکز و قرب الهی، انسان را از دردها و بیماریها رها میکند. برخلاف داروهای شیمیایی که ممکن است عوارض منفی به همراه داشته باشند، اقامه صلاه، چونان دارویی معنوی، سلامت روانشناختی و جسمانی را تقویت میکند. این مفهوم، از منظر روانتنی، بر تأثیر عمیق ذهن و روح بر سلامت جسم تأکید دارد.
سالکی که در اقامه صلاه به استحکام و تمرکز دست یابد، چونان بیماری که در پناه طبیب حاذق شفا مییابد، از آلام جسمی و روحی رهایی میجوید. این عبادت، با ایجاد آرامش باطنی، انسان را از اضطرابها و دردها آزاد میسازد و به سوی سلامت و سعادت هدایت میکند.
امر به معروف و نهی از منکر: پرهیز از بیتفاوتی
امر به معروف و نهی از منکر، به مثابه دو بال پرواز معنوی، انسان را از سستی و بیتفاوتی نجات میدهند. استاد فرزانه تأکید دارند که بیتفاوتی نسبت به خیر و شر، بزرگترین حرمان انسان است و او را از وصول به معرفت بازمیدارد. این دو وظیفه، انسان را به سوی مسئولیتپذیری اجتماعی و معنوی سوق میدهند و از او شخصیتی مقتدر و اصلاحگر میسازند.
در دورهای که چالشهای اجتماعی، انجام این وظایف را دشوار ساخته، استاد فرزانه راهکاری بدیع ارائه میدهند: امر به معروف و نهی از منکر بر خود. این روش، با اصلاح نفس و خودسازی، انسان را به سوی اقتدار و کمال هدایت میکند. سالکی که نخست خود را اصلاح کند، چونان باغبانی که ابتدا باغ خویش را آباد میسازد، آماده اصلاح جامعه میشود.
صبر: سپر در برابر مصائب
صبر بر آنچه به انسان میرسد، یکی از پایههای اصلی اقتدار انسانی است. استاد فرزانه تأکید دارند که «ما اصابک»، شامل هر خیر و شری است که از جانب حق به انسان میرسد و نیازمند پذیرش و تسلیم است. این صبر، چونان سپری در برابر ناملایمات، انسان را مقاوم و استوار میسازد و به سوی کمال هدایت میکند.
تفسیر «ما اصابک» در این آیه، بر اساس آیه ۳۴ سوره لقمان (وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ – هیچ کس نمیداند فردا چه به دست میآورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین میمیرد)، بر ناشناخته بودن مصائب و خیرات تأکید دارد. سالک حقیقی، با تسلیم در برابر اراده الهی، همه خیرات و بلایا را با رضایت میپذیرد و به مقام قرب و وصول به حقایق غیبی دست مییابد.
درنگ: صبر بر خیر و شر الهی، با تسلیم در برابر اراده حق، انسان را به مقام قرب و وصول به حقایق غیبی هدایت میکند. امر به معروف و نهی از منکر، با پرهیز از بیتفاوتی، اقتدار اجتماعی و معنوی را تقویت میکنند. |
بخش سوم: پرهیز از رفتارهای مخرب
آیه ۱۸: نهی از خودپسندی و تکبر
وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
و به مردم با تکبر روی برمگردان و در زمین با غرور راه مرو، که خدا هیچ خودپسند فخرفروش را دوست ندارد.
این آیه، از دو رفتار مخرب، یعنی خودپسندی (تصعر) و تکبر (مرح)، نهی میکند. استاد فرزانه، تصعر را به اعراض از دیگران با ناز و تکبر تفسیر میکنند که نشانهای از تحقیر دیگران و خودپسندی است. این رفتار، چونان شتری که به دلیل گردن دراز خود ناز میکند، انسان را از تواضع و ارتباط سالم با دیگران محروم میسازد.
مرح، به معنای شادی ناشی از تکبر، نشانهای از خودبزرگبینی است که انسان را به بیماری روحی و سادیسم روانی مبتلا میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که این رفتار، با ایجاد مسرت کاذب از برتریجویی، انسان را از کمال محروم میسازد. تفاوت میان فرح (شادی حقیقی) و مرح (شادی کاذب ناشی از تکبر)، چونان تفاوت میان نور و سایه است که اولی حیاتبخش و دومی گمراهکننده است.
آیه ۱۹: اعتدال در رفتار و گفتار
وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ۚ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ
و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت بکاه، که زشتترین آواها آوای خران است.
این آیه، بر اعتدال در رفتار و کاهش آوای بلند تأکید دارد. استاد فرزانه، «اقصد فی مشیک» را به حرکت با قصد الهی و پرهیز از عجله یا کندی بیفایده تفسیر میکنند. این اعتدال، چونان ترازویی است که اعمال انسان را موزون و هدفمند میسازد. «اغضض من صوتک»، به معنای پرهیز از فریاد و هوار، انسان را از پوکی ذهن و روح حفظ میکند. فریاد زدن، چونان طوفانی است که ساختارهای ذهنی و معنوی را تخریب میکند و استعدادهای انسانی را تضعیف مینماید.
درنگ: پرهیز از خودپسندی، تکبر، عجله و فریاد، رفتارهای موزونی را ایجاد میکند که سرمایههای وجودی انسان را حفظ میکند. اعتدال در رفتار و گفتار، نشانهای از حکمت و اقتدار انسانی است. |
بخش چهارم: حکمت لقمان و اقتدار انسانی
لقمان: معلم انبیا
لقمان، بهعنوان معلم انبیا، با حکمت الهی خویش، راهکارهایی برای رفع موانع باطنی و ظاهری ارائه میدهد. استاد فرزانه تأکید دارند که حکمت لقمان، فراتر از معجزات مادی، انسان را به سوی وصول به حقیقت هدایت میکند. این حکمت، چونان چراغی است که مسیر سلوک را روشن میسازد و سالک را از گمراهی و تاریکی نجات میدهد.
لقمان، با ارائه دستورالعملهای قرآنی، انسان را به سوی استحکام باطنی و اصلاح رفتار رهنمون میسازد. این حکمت، نه تنها برای انبیا، بلکه برای همه جویندگان کمال، راهنمایی جامع و کاربردی است. سالکی که این دستورالعملها را به کار بندد، چونان مسافری است که با نقشهای دقیق، به سوی مقصد خویش حرکت میکند.
چالشهای علم دینی و ضرورت خودسازی
استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، به چالشهای علم دینی در برخی حوزههای علمی اشاره دارند. ایشان تأکید میکنند که علم دینی، اگر با خودسازی و اصلاح نفس همراه نباشد، نمیتواند به کمال انسانی منجر شود. این نقد، نه متوجه فقیهان و مراجع، بلکه به ضرورت تقویت بنیه علمی و معنوی در مسیر کسب معرفت الهی است. سالکی که خود را از عیوب باطنی و ظاهری پاک کند، چونان آینهای صاف، آماده انعکاس نور الهی میشود.
این مفهوم، بر اهمیت خودسازی بهعنوان مقدمه کسب علم و معرفت تأکید دارد. علم دینی، اگر با حکمت عملی و اصلاح رفتار همراه شود، میتواند انسان را به سوی اقتدار و کمال هدایت کند. این دیدگاه، راهکاری برای احیای علوم دینی در پرتو حکمت قرآنی ارائه میدهد.
جمعبندی
سوره لقمان، با ارائه چارچوبی جامع برای اقتدار انسانی، انسان را به سوی رفع موانع باطنی (شرک و شک) و ظاهری (هشت مانع رفتاری) هدایت میکند. آیات ۱۷ تا ۱۹، با تبیین وظایف عملی (اقامه صلاه، امر به معروف، نهی از منکر، صبر) و نهی از رفتارهای مخرب (خودپسندی، تکبر، عجله، فریاد)، راهکارهایی برای تحقق کمال ارائه میدهند. اقامه صلاه، بهعنوان معراج مؤمن، با تمرکز و استحکام، انسان را به سوی قرب الهی رهنمون میسازد. امر به معروف و نهی از منکر، با پرهیز از بیتفاوتی، اقتدار اجتماعی و معنوی را تقویت میکنند. صبر، با پذیرش خیرات و بلایا، انسان را به تسلیم در برابر اراده الهی سوق میدهد. پرهیز از خودپسندی، تکبر، عجله و فریاد، رفتارهای موزونی را ایجاد میکند که سرمایههای وجودی انسان را حفظ میکنند. حکمت لقمان، بهعنوان معلم انبیا، با ارائه این دستورالعملها، انسان را به سوی وصول به حقایق غیبی و اقتدار حقیقی هدایت میکند.
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاشی است برای بازنمایی حکمت قرآنی در پرتو تحلیلهای فلسفی، عرفانی و روانشناختی. امید است که این اثر، چونان چراغی در مسیر جویندگان حقیقت، راه را روشن سازد و به وصول به کمال انسانی یاری رساند.
با نظارت صادق خادمی |