در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1422

متن درس






اقتدار انسانی در پرتو حکمت لقمانی: تأملی در قدرت الهی، عظمت عالم و غفلت آدمی

اقتدار انسانی در پرتو حکمت لقمانی: تأملی در قدرت الهی، عظمت عالم و غفلت آدمی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۴۲۲)

دیباچه

سوره لقمان، یکی از سور مکی قرآن کریم، با محوریت حکمت لقمان حکیم، چارچوبی ژرف و عرفانی برای تبیین اقتدار انسانی ارائه می‌دهد. این سوره، با نگاهی فلسفی، انسان را به رهایی از قیود صوری و سطحی اخلاقی دعوت کرده و او را به تأمل در سه مؤلفه بنیادین—اقتدار الهی، عظمت عالم و غفلت آدمی—فرامی‌خواند. این سه مؤلفه، چونان ستون‌های استوار، راه سلوک معنوی را روشن ساخته و انسان را به سوی معرفت، شهود و کمال رهنمون می‌سازند. درس‌گفتار حاضر، با تکیه بر آیات 24 تا 27 سوره لقمان، به تبیین این مفاهیم پرداخته و با بهره‌گیری از رویکردی فلسفی و عرفانی، مسیر دستیابی به اقتدار انسانی را در پرتو رفع موانع نفسانی و درک حقیقت هستی ترسیم می‌کند.

بخش نخست: رهایی از قیود نفسانی و صوری

لزوم پالایش نفس از موانع ظاهری

اقتدار انسانی، در گرو رهایی از لایه‌های شکسته و پوسیده اخلاق صوری و رسوم محدود است. انسان باید خویشتن را از بند رسوم روزمره، کارهای جزئی و عادات کوچک رها سازد تا بتواند به فضایی باز و گسترده برای تأمل در حقایق غیبی دست یابد. این رهایی، چونان گسستن زنجیرهای اسارت، ذهن و جان آدمی را آزاد ساخته و او را برای درک اقتدار الهی و عظمت عالم آماده می‌سازد.

جهان چونان آیینه‌ای است که حقیقت را بازمی‌تاباند، اما غبار رسوم و عادات، این آیینه را تیره کرده و مانع از انعکاس نور معرفت می‌شود. انسان، برای نیل به کمال، باید این غبار را بزداید و با رهایی از قیود ظاهری، به سوی حقیقت گام بردارد.

درنگ: رهایی از قیود صوری و سطحی، چونان کلیدی است که درهای معرفت و اقتدار را به روی انسان می‌گشاید. این رهایی، شرط اولیه برای ورود به فضای باز تأمل در قدرت الهی و عظمت عالم است.

آزادی فکر و عمل در مسیر کمال

انسان باید اندیشه، عمل و جایگاه خویش را از محدودیت‌های روزمره آزاد سازد. این آزادی، به معنای گسستن از بندهای عادات و رسوم عادی است که انسان را در سطحی نازل و محدود نگه می‌دار Terrain: دارد. فکر آزاد، چونان پرنده‌ای است که در آسمان بی‌کران معرفت پرواز می‌کند و عمل آزاد، چونان رودی است که به سوی دریای حقیقت جاری می‌شود.

این آزادی، انسان را به سوی تأمل در سه امر بنیادین—اقتدار الهی، عظمت عالم و غفلت آدمی—هدایت می‌کند. بدون این رهایی، انسان در تنگنای امور جزئی و صوری گرفتار می‌ماند و از درک حقیقت هستی بازمی‌ماند.

جمع‌بندی بخش نخست

رهایی از قیود نفسانی و صوری، گام نخست در مسیر اقتدار انسانی است. این رهایی، با پالایش نفس از عادات محدود و رسوم ظاهری، انسان را به سوی فضایی گسترده برای تأمل در حقایق غیبی هدایت می‌کند. آزادی فکر و عمل، چونان پلی است که انسان را از محدودیت‌های روزمره به سوی درک عظمت الهی و عالم رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: نقد اخلاق صوری و بازتعریف عبادت

نقد اخلاق کلامی و سطحی

در جوامع دینی، گاه اخلاق به توصیه‌های صوری و ظاهری مانند گریه کردن یا پرهیز از اعمال خاص تقلیل می‌یابد. این رویکرد، چونان پوسته‌ای شکننده، از حقیقت اخلاق و سلوک معنوی غافل می‌ماند. اخلاق حقیقی، فراتر از ظواهر، در عمق جان آدمی ریشه دارد و به سوی معرفت و کمال هدایت می‌کند.

این نقد، بر ضرورت بازتعریف اخلاق در چارچوبی عمیق و عرفانی تأکید دارد. اخلاق، چونان چراغی است که راه سلوک را روشن می‌سازد، اما اگر به امور صوری محدود شود، این چراغ به شمعی کم‌سو بدل می‌گردد.

بازتعریف نماز و آداب آن

نماز، به‌عنوان رکن عبادت، اگر از آداب و شرایط معنوی خالی باشد، به صوری‌گرایی منجر می‌شود. تعریف صوری از نماز اول وقت، بدون توجه به کیفیت و آداب آن، انسان را در سطحی نازل نگه می‌دارد. قرآن کریم می‌فرماید:

إِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَإِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا

این روایت، بر اهمیت کیفیت در عبادت تأکید دارد. نمازی که در فضایی باز و با آداب خاص انجام شود، چونان دریچه‌ای است که انسان را به سوی کمال و معرفت گشوده می‌سازد.

گاه انسان به بهانه‌های مادی مانند بدهکاری یا گم شدن کفش، نماز را می‌شکند. این عمل، نشانه غفلت از حقیقت عبادت است. عبادت حقیقی، چونان گوهری است که در عمق جان آدمی می‌درخشد و از امور مادی متأثر نمی‌شود.

درنگ: نماز حقیقی، با آداب و شرایط معنوی، انسان را از غفلت رها ساخته و به سوی فضایی گسترده از معرفت و کمال هدایت می‌کند. صوری‌گرایی در عبادت، مانع از تحقق این حقیقت است.

تأمل در آیه عدم اقامه نماز در حالت سکر

قرآن کریم می‌فرماید:

لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى

ترجمه: و به نماز نزدیک نشوید در حالی که مست هستید.

این آیه، بر ضرورت آمادگی روحی و جسمی برای عبادت تأکید دارد. سکر، تنها به معنای مستی ظاهری نیست، بلکه هر حالت خماری، خستگی یا عدم حضور قلب را در بر می‌گیرد. عبادت در چنین حالتی، چونان کوششی بی‌ثمر است که از حقیقت خود دور می‌ماند.

جمع‌بندی بخش دوم

نقد اخلاق صوری و بازتعریف عبادت، بر ضرورت عمق‌بخشی به اعمال دینی تأکید دارد. اخلاق حقیقی و عبادت با آداب، انسان را از محدودیت‌های ظاهری رها ساخته و به سوی معرفت و کمال هدایت می‌کند. این بازتعریف، چونان نسیمی است که غبار غفلت را از جان آدمی می‌زداید.

بخش سوم: اقتدار الهی و عظمت عالم

اقتدار الهی و احاطه بر عالم

اقتدار الهی، چونان خورشیدی بی‌غروب، بر تمامی ذرات عالم احاطه دارد. این اقتدار، در خلقت، هویت، قرب و اشراف بر عالم تجلی می‌یابد. خداوند، با قدرت بی‌کران خویش، عالم را آفریده و آن را در سیطره حکمت خویش نگه داشته است.

روایت می‌فرماید: «خداوند بزرگ‌تر از آن است که وصف شود.» این تعریف، بر ناتوانی ذهن بشر در وصف عظمت الهی تأکید دارد. خدا، نه در مقایسه با مخلوقات، بلکه فراتر از هر توصیف و تصوری است.

درنگ: اقتدار الهی، چونان اقیانوسی بی‌کران است که تمامی عالم را در بر گرفته و فراتر از ادراک بشری است. این اقتدار، در خلقت و اشراف بر ذرات عالم متجلی است.

عظمت عالم و ناشناخته بودن آن

عالم، چونان کتابی بی‌انتها، پر از اسرار و حقایق ناشناخته است. بشر، با وجود پیشرفت‌های علمی، هنوز از شناخت کامل آنچه در آسمان‌ها و زمین است ناتوان است. قرآن کریم می‌فرماید:

لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

ترجمه: آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن خداست.

این آیه، بر مالکیت مطلق الهی و عظمت عالم تأکید دارد. انسان، به دلیل غفلت، از تأمل در این عظمت بازمی‌ماند و در محدودیت‌های ذهنی خود گرفتار می‌شود.

سجده موجودات و حیات در عالم

قرآن کریم، با اشاره به «يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ»، بر وجود حیات و شعور در عالم تأکید دارد. این سجده، نشانه‌ای از حضور فراگیر الهی و عظمت خلقت است. تصورات سنتی که آسمان‌ها را خالی از حیات می‌دانستند، از حقیقت عالم غافل‌اند.

عالم، چونان باغی پرشکوفه است که هر ذره آن، با سجده خویش، حمد پروردگار را می‌سراید. این حقیقت، انسان را به تأمل در عظمت خلقت دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

اقتدار الهی و عظمت عالم، دو رکن بنیادین در مسیر معرفت‌اند. خداوند، با احاطه بر تمامی ذرات عالم، فراتر از وصف و تصور است. عالم، به‌عنوانr: عنوان آیینه‌ای از کلام الهی، پر از اسرار و نشانه‌های حیات است. تأمل در این عظمت، انسان را از غفلت رها ساخته و به سوی کمال هدایت می‌کند.

بخش چهارم: غفلت آدمی و موانع سلوک

غفلت: مانع اصلی معرفت

غفلت، چونان پرده‌ای تاریک، مانع از درک اقتدار الهی و عظمت عالم می‌شود. این غفلت، به معنای بسته بودن، کوتاه‌نگری و جامد بودن انسان در برابر حقایق هستی است. انسان غافل، در بند امور جزئی و صوری گرفتار می‌ماند و از حقیقت عالم و خدا بازمی‌ماند.

غفلت، چونان خوابی است که انسان را از بیداری معنوی محروم می‌سازد. این حالت، مانع از دستیابی به علم، شهود، کشف و معرفت می‌شود.

درنگ: غفلت، چونان سدی است که انسان را از درک حقیقت هستی و دستیابی به کمال بازمی‌دارد. رفع این غفلت، با تأمل در اقتدار الهی و عظمت عالم ممکن می‌شود.

کفر به‌مثابه غفلت

قرآن کریم می‌فرماید:

وَمَنْ كَفَرَ فَلَا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ ۚ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

ترجمه: و هر کس کافر شود، کفرش تو را اندوهگین نکند. بازگشتشان به سوی ماست، پس آنان را از آنچه کرده‌اند آگاه خواهیم کرد. به‌راستی خدا به راز دل‌ها داناست.

کفر، به معنای پنهان کردن حقیقت، نتیجه غفلت از اقتدار الهی و عظمت عالم است. کافر، با نادیده گرفتن خدا و حقیقت هستی، خود را از معرفت محروم می‌کند.

اقرار ظاهری و غفلت عملی

قرآن کریم می‌فرماید:

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۚ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

ترجمه: و اگر از آنان بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است، قطعاً خواهند گفت: خدا. بگو: سپاس خدای را. ولی بیشترشان نمی‌دانند.

این آیه، بر اقرار ظاهری به خالقیت خدا و غفلت اکثریت از التزام عملی به آن تأکید دارد. انسان، با وجود اقرار زبانی، از حمد و ستایش عملی خدا غافل است.

جمع‌بندی بخش چهارم

غفلت، بزرگ‌ترین مانع در مسیر سلوک معنوی است. این غفلت، که در کفر و عدم التزام عملی به حقیقت متجلی می‌شود، انسان را از درک اقتدار الهی و عظمت عالم محروم می‌سازد. رفع غفلت، چونان کلیدی است که درهای معرفت و کمال را می‌گشاید.

بخش پنجم: بی‌نهایت بودن کلمات الهی و عظمت خلقت

بی‌نهایت بودن کلمات الهی

قرآن کریم می‌فرماید:

وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

ترجمه: و اگر آنچه درخت در زمین است قلم شود و دریا [مرکب آن گردد] و هفت دریا به آن افزوده شود، کلمات خدا تمام نمی‌شود. به‌راستی خدا عزیز و حکیم است.

این آیه، بر بی‌نهایت بودن کلمات الهی و عظمت خلقت تأکید دارد. عالم، چونان تجلی کلام الهی، بی‌انتها و غیرقابل شمارش است.

درنگ: کلمات الهی، چونان ستارگان بی‌شمار آسمان، غیرقابل اتمام و نشانه‌ای از اقتدار بی‌نهایت الهی‌اند. این بی‌نهایت بودن، عظمت عالم را به تصویر می‌کشد.

نقد محدودیت‌های علمی و سنتی

تصورات سنتی مانند خالی بودن آسمان‌ها یا محدود بودن عالم به زمین، از حقیقت خلقت غافل‌اند. علم مدرن، هرچند در شمارش ستارگان به روش‌هایی مانند تناسب با چمن روی آورده، اما همچنان از درک کامل عظمت عالم ناتوان است. قرآن کریم، قرن‌ها پیش از علم مدرن، به این عظمت اشاره کرده و بر اصالت وحی تأکید دارد.

عالم به‌مثابه کلام الهی

عالم، چونان نفس رحمانی پروردگار، تجلی کلام الهی است. این تجلی، عظمت خلقت و اقتدار الهی را نشان می‌دهد. هر ذره از عالم، چونان واژه‌ای از کلام حق، حامل حقیقتی بی‌انتها است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بی‌نهایت بودن کلمات الهی، نشانه‌ای از عظمت خلقت و اقتدار الهی است. عالم، به‌عنوان تجلی کلام حق، انسان را به تأمل در حقیقت هستی دعوت می‌کند. نقد تصورات سنتی و محدودیت‌های علمی، بر ضرورت بازنگری در برداشت‌های محدود از عالم تأکید دارد.

بخش ششم: قدرت انسانی و اختیار

قدرت معصیت و کمال انسانی

قدرت معصیت، که فرشتگان از آن بی‌بهره‌اند، کمال انسانی است. این توانایی، نشانه‌ای از اراده و اختیار انسان است، هرچند سوءاستفاده از آن به نقص منجر می‌شود. قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا

ترجمه: ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس.

این آیه، بر اختیار انسان در انتخاب مسیر شکر یا کفر تأکید دارد. قدرت معصیت، چونان تیغی دو لبه است که می‌تواند انسان را به سوی کمال یا نقص هدایت کند.

درنگ: قدرت معصیت، چونان گوهر اختیاری است که انسان را از فرشتگان متمایز می‌سازد. این قدرت، در صورت هدایت به سوی شکر، به کمال انسانی منجر می‌شود.

خدا و خیر محض

خدا، به دلیل خیر محض بودن، فاقد توانایی ظلم و معصیت است. این خیر محض، اقتدار الهی را از هر نقص مبرا می‌سازد. انسان، به دلیل تجلی الهی، توانایی معصیت دارد، اما این توانایی، اگر به درستی هدایت نشود، به نقص می‌انجامد.

نقد تصور برتری انسان بر خدا

تصور برتری انسان بر خدا به دلیل توانایی معصیت، ناشی از غفلت است. این تصور، از عدم درک خیر محض الهی و عظمت عالم ناشی می‌شود. خدا، چونان سرچشمه خیر، فراتر از هر نقص و محدودیتی است.

جمع‌بندی بخش ششم

قدرت انسانی، در توانایی اختیار و معصیت متجلی است. این قدرت، اگر به سوی شکر و معرفت هدایت شود، به کمال می‌انجامد. خدا، به دلیل خیر محض بودن، از هر نقص مبراست و انسان را به تأمل در این حقیقت دعوت می‌کند.

بخش هفتم: نقد نظام‌های آموزشی و تحول در علم دینی

نقد محدودیت‌های علم دینی

علم دینی، گاه به مسائل صوری و ظاهری محدود شده و از درک اقتدار الهی و عظمت عالم غافل مانده است. این تمرکز، چونان قفسی است که ذهن را در تنگنای محدودیت نگه می‌دارد. تحول در علم دینی، برای گشودن افق‌های نوین معرفت ضروری است.

علم، بر اساس کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، نگهبان انسان است، در حالی که مال نیازمند نگهبانی است. علم، چونان سپری است که انسان را از غفلت حفظ کرده و به سوی کمال هدایت می‌کند.

ضرورت تحول در علم دینی

تحول در علم دینی، انسان را از محدودیت‌های صوری رها ساخته و به سوی تأمل در حقایق غیبی هدایت می‌کند. این تحول، چونان نسیمی است که غبار غفلت را از جان و ذهن آدمی می‌زداید.

جمع‌بندی بخش هفتم

نقد محدودیت‌های علم دینی، بر ضرورت تحول در این حوزه تأکید دارد. علم، به‌عنوان نگهبان انسان، باید از قیود صوری رها شده و به سوی درک اقتدار الهی و عظمت عالم هدایت شود.

نتیجه‌گیری نهایی

سوره لقمان، چونان چراغی فروزان، راه اقتدار انسانی را در پرتو حکمت لقمانی روشن می‌سازد. این سوره، با تأکید بر رهایی از قیود صوری، تأمل در اقتدار الهی، عظمت عالم و رفع غفلت، انسان را به سوی کمال و معرفت هدایت می‌کند. آیات 24 تا 27، با تبیین کفر به‌عنوان غفلت، اقرار ظاهری به خالقیت خدا، مالکیت مطلق الهی و بی‌نهایت بودن کلمات خدا، چارچوبی عرفانی و فلسفی برای سلوک معنوی ارائه می‌دهند. غفلت، چونان سدی است که انسان را از حقیقت هستی محروم می‌سازد، اما تأمل در عظمت خلقت و اقتدار الهی، این سد را فرومی‌ریزد. قدرت انسانی، در اختیار و توانایی معصیت متجلی است، اما این قدرت، تنها در صورت هدایت به سوی شکر و معرفت، به کمال می‌انجامد. تحول در علم دینی، به‌عنوان ضرورتی برای رهایی از محدودیت‌های صوری، انسان را به سوی افق‌های نوین معرفت رهنمون می‌سازد. این نوشتار، با تأمل در این حقایق، دعوتی است به سوی بیداری از خواب غفلت و گام نهادن در مسیر اقتدار انسانی.

با نظارت صادق خادمی