متن درس
اقتدار انسانی در پرتو عظمت عالم و رفع غفلت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۴۲۴)
دیباچه: تبیین اقتدار انسانی در سایه حکمت قرآنی
در گستره معارف الهی، سوره لقمان چونان گوهری تابناک، راهنمای سالکان طریق معرفت است. این سوره، با تکیه بر حکمت لقمان حکیم، چارچوبی عمیق و عرفانی برای فهم اقتدار انسانی در پرتو درک عظمت عالم و اقتدار پروردگار ارائه میدهد. محور این نوشتار، که برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسه ۱۴۲۴ است، تبیین سه مؤلفه بنیادین است: اقتدار الهی، عظمت عالم، و غفلت انسان. این مؤلفات، چونان سه ستون استوار، بستری برای سلوک معنوی فراهم میآورند که انسان را از قفس تنگ غفلت رهایی بخشیده، به سوی افقهای بیکران معرفت رهنمون میسازد. در این مسیر، آیات ۲۷ و ۲۸ سوره لقمان، با تبیین بینهایت بودن کلمات الهی و سهولت خلق و بعث، انسان را به تأمل در عظمت خلقت و رفع غفلت دعوت میکنند.
بخش نخست: عظمت عالم و اقتدار الهی، آیینه غفلت انسان
مفهوم اقتدار انسانی و مؤلفات بنیادین آن
اقتدار انسانی، چونان گلی است که در باغ معرفت الهی میروید و ریشه در سه اصل بنیادین دارد: اقتدار بیمنتهای پروردگار، عظمت بیکران عالم، و رفع غفلت از این دو حقیقت والا. این سه مؤلفه، چونان سه رشته نور، راه سلوک معنوی را روشن میسازند و انسان را از بند محدودیتهای نفسانی رهایی میبخشند. غفلت، که چونان پردهای تاریک بر دیده حقیقتبین انسان افتاده، مانع از درک عظمت عالم و اقتدار الهی است. این غفلت، فراتر از بیتوجهی به احکام ظاهری، به معنای ناتوانی در فهم گستردگی خلقت و حضور فراگیر پروردگار در همه ذرات هستی است. استاد فرزانه قدسسره در این درسگفتار، با تکیه بر آیات سوره لقمان، انسان را به تأمل در این حقایق دعوت کرده و بر ضرورت رهایی از قفس غفلت تأکید ورزیدهاند.
درنگ: اقتدار انسانی در گرو درک اقتدار الهی، عظمت عالم، و رفع غفلت از این دو حقیقت است. این درک، انسان را از محدودیتهای نفسانی به سوی افقهای معرفت رهنمون میسازد.
غفلت، پردهای بر حقیقت عالم
غفلت، چونان سایهای سنگین، انسان را از فهم عظمت عالم و اقتدار پروردگار محروم میسازد. این غفلت، نباید به امور جزئی و ظاهری مانند احکام شرعی محدود گردد، بلکه باید در معنای گستردهتر آن، یعنی ناتوانی در درک حقیقت خلقت و حضور الهی، فهمیده شود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که کوچکسازی عالم و خدا به زیر سقفهای محدود ذهن بشری، نتیجه این غفلت است. عالم، چونان اقیانوسی بیکران است که هر ذرهاش با تمامی هستی در ارتباط است، و انسان غافل، چونان قناری در قفسی تنگ، از درک این گستردگی محروم مانده است. رفع این غفلت، نیازمند تأمل در عظمت خلقت و توجه به فركانسهای بیشمار عالم است که در هر لحظه، انسان را به سوی حقیقت فرا میخوانند.
درنگ: غفلت، فراتر از بیتوجهی به احکام، به معنای ناتوانی در درک عظمت عالم و اقتدار الهی است. این غفلت، انسان را در قفسی ذهنی محصور میسازد.
عظمت عالم، فراتر از تصور بشر
عالم، چونان کتابی بیانتها، پر از اسرار و عجایبی است که تصور بشر از درک کامل آن عاجز است. هرچه انسان به عظمت عالم و اقتدار پروردگار توجه کند، بیشتر به عمق غفلت خویش پی میبرد. این توجه، چونان کلیدی است که قفلهای قلب را میگشاید و انسان را به سوی تواضع و فروتنی در برابر خالق هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این حقیقت، تأکید دارند که عظمت عالم، از عوالم ناسوت تا عوالم غیبی، فراتر از حد تصورات محدود بشری است. این عظمت، انسان را به خاکنشینی دعوت میکند، چنانکه انبیا و اولیای الهی، در برابر این عظمت، چونان ذرهای در برابر آفتاب، فروتن و خاکسار بودند.
درنگ: عظمت عالم، فراتر از تصور بشر، انسان را به سوی تواضع و رفع غفلت هدایت میکند.
بخش دوم: فروتنی اولیا و نقد روایات صوری
فروتنی انبیا و معصومان در برابر عظمت خلقت
انبیا و معصومان، چونان ستارگان در آسمان معرفت، با درک عظمت عالم و اقتدار الهی، در برابر پروردگار خاکنشین و فروتن بودند. این فروتنی، نه از سر ضعف، بلکه از شهود عظمت بیکران خلقت و اقتدار الهی ناشی میشد. لقب «ابوتراب» برای امیرالمؤمنین علیهالسلام، چونان آیینهای، این حقیقت را بازتاب میدهد. این لقب، برخلاف برخی روایات صوری که آن را به مسائل خانوادگی تقلیل دادهاند، نشانه خاکنشینی عمیق در برابر عظمت خلقت است. استاد فرزانه قدسسره با نقد این روایات صوری، که گاه از تحریف دشمنان نشأت گرفته، بر ضرورت بازتعریف این مفاهیم در چارچوبی عرفانی تأکید دارند. ابوتراب، چونان نمادی از تواضع در برابر حق، انسان را به تأمل در عظمت عالم و رفع غفلت دعوت میکند.
درنگ: لقب ابوتراب، نشانه تواضع عمیق در برابر عظمت عالم و اقتدار الهی است، نه نتیجه مسائل صوری و خانوادگی.
نقد روایات صوری و تحریف حقیقت
برخی روایات صوری، که عظمت عالم و خدا را به سطح مسائل روزمره و خانوادگی تقلیل میدهند، نتیجه تحریف دشمنان و غفلت از حقیقت است. این روایات، چونان پردهای بر حقیقت، مانع از درک عمیق مفاهیم الهی میشوند. استاد فرزانه قدسسره با نقد این روایات، بر ضرورت تأمل عقلانی و عرفانی در متون دینی تأکید دارند. غفلت از عظمت عالم و خدا، که در این روایات صوری متبلور شده، انسان را از فهم حقیقت خلقت محروم میسازد. این نقد، چونان چراغی در تاریکی، راه را برای سالکان حقیقت روشن میسازد و بر ضرورت رهایی از تحریفات و بازگشت به معارف اصیل تأکید دارد.
بخش سوم: پویایی عالم و ارتباط انسان با خلقت
فركانسهای عالم و ارتباط با ذرات خلقت
عالم، چونان اقیانوسی پرتلاطم، پر از فركانسها، زوایا، و چیدمانهایی است که هر ذرهاش با تمامی هستی در ارتباط است. این فركانسها، چونان نغمههای الهی، در هر لحظه انسان را به سوی حقیقت فرا میخوانند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که انسان، با رفع غفلت و گوش سپردن به این فركانسها، میتواند با ذرات عالم، از ناسوت تا عوالم غیبی، ارتباط برقرار کند. این ارتباط، چونان پلی میان انسان و خلقت، سالک را به سوی معرفت الهی هدایت میکند. اولیا و انبیا، با درک این فركانسها، لحظهبهلحظه با موجودات عالم در تعامل بودند، گاه طواف موجودات را میکردند و گاه خود محور طواف موجودات میشدند.
درنگ: عالم، پر از فركانسهایی است که با رفع غفلت، انسان را به ارتباط با ذرات خلقت و معرفت الهی رهنمون میسازد.
طواف موجودات و تأثیرات معنوی
در عالم هستی، گاه موجودات دور انسان طواف میکنند و گاه انسان خود در طواف موجودات است. این تعامل پویا، چونان رقصی الهی، نشانه ارتباط عمیق میان انسان و خلقت است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این حقیقت، تأکید دارند که موجودات عالم، با تأثیر بر سالک، او را بیدار، مدهوش، یا متحرک میسازند. این تأثیرات، چونان نسیمی که شاخسار را به رقص میآورد، نتیجه رفع غفلت و گشودگی به عالم است. انسان، با آمادگی معنوی، میتواند این طواف را درک کرده و در مسیر سلوک به سوی حقیقت گام بردارد.
حضور پویای خدا و ملائکه در عالم
قرآن کریم در آیهای نورانی میفرماید:
جَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا (فجر: ۲۲)
پروردگارت آید و فرشتگان صف در صف.
این آیه، چونان آیینهای، پویایی حضور خدا و ملائکه در عالم را بازتاب میدهد. عالم، پر از حرکت و تحرک است، و خدا و ملائکه در هر لحظه در این گستره بیکران در جریاناند. این پویایی، نشانه اقتدار الهی و عظمت خلقت است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که انسان غافل، از درک این تحرک محروم مانده و در قفس محدودیتهای ذهنی گرفتار است. رفع غفلت، انسان را به سوی درک این پویایی و حضور الهی هدایت میکند.
درنگ: عالم، پر از پویایی حضور خدا و ملائکه است، و رفع غفلت، انسان را به درک این تحرک رهنمون میسازد.
بخش چهارم: نقد علم دینی و ضرورت تحول
نقد تمرکز علم دینی بر علوم صوری
علم دینی، با تمرکز بر ابزارهایی مانند صرف، نحو، و منطق، گاه از هدف اصلی خود، یعنی پرورش انسانهایی با تبار انبیا، فاصله گرفته است. این علوم، چونان ابزارهایی برای فهم حقیقتاند، اما گاه به هدف تبدیل شده و انسان را در قفس محدودیتهای صوری محصور کردهاند. استاد فرزانه قدسسره با نقد این رویکرد، تأکید دارند که علوم صوری، مانند آییننامهای برای راهنمایی است، اما نمیتوانند جایگزین معرفت عمیق الهی شوند. این تمرکز، چونان زنجیری، انسان را از درک عظمت عالم و خدا بازمیدارد و به انجماد معنوی منجر میشود.
درنگ: علوم صوری، ابزارهایی برای فهم حقیقتاند، اما تبدیل آنها به هدف، انسان را از معرفت الهی محروم میسازد.
انجماد معنوی و ضرورت تحول
تمرکز بیش از حد بر علوم صوری، چونان یخی بر قلب و ذهن، حیات معنوی انسان را منجمد کرده است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این انجماد، بر ضرورت تحول در علم دینی تأکید دارند. این تحول، باید انسان را به سوی درک عظمت عالم و اقتدار الهی هدایت کند و از محدودیتهای صوری رهایی بخشد. علوم انبیا، که پر از کشف، شهود، و ارتباط با عوالم غیبی است، باید محور آموزش قرار گیرد تا انسانهایی با تبار اولیا تربیت شوند.
خاطره گلین خانم و مردهشورها: درسی از معرفت عامه
استاد فرزانه قدسسره با اشاره به افرادی مانند گلین خانم و مردهشورها، که به دلیل مواجهه با اسرار خلقت، صاحب معرفتی عمیق بودند، بر نقش تجربههای زیسته در کسب معرفت تأکید دارند. این افراد، چونان گوهرهایی در میان عامه، با ارتباط با ذرات عالم، به سلطنت معنوی دست یافتند. این معرفت، نتیجه رفع غفلت و گشودگی به حقیقت خلقت است. مردهشورها، با مواجهه با اسرار مرگ، دانشی عمیق از عالم کسب کردند که گاه از دانش صوری عالمان فراتر میرود.
درنگ: تجربههای زیسته، مانند مواجهه مردهشورها با اسرار مرگ، میتواند به معرفتی عمیقتر از علوم صوری منجر شود.
بخش پنجم: آیات سوره لقمان و تبیین اقتدار الهی
آیه ۲۷: توسعه عالم و کلمات بیانتهای الهی
قرآن کریم در آیهای نورانی میفرماید:
وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (لقمان: ۲۷)
اگر آنچه درخت در زمین است قلم شود و دریا را هفت دریای دیگر به کمک آید، کلمات خدا پایان نپذیرد. بهراستی خدا عزیز و حکیم است.
این آیه، چونان دریچهای به سوی بیکرانی کلمات الهی، عظمت عالم و اقتدار پروردگار را به تصویر میکشد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این توسعه، نشانهای از بینهایت بودن خلقت و حکمت الهی است که انسان را به تأمل در عظمت عالم دعوت میکند.
آیه ۲۸: جمع عالم به نفس واحده
قرآن کریم در ادامه میفرماید:
مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ (لقمان: ۲۸)
آفرینش و برانگیختن شما جز مانند [آفرینش و برانگیختن] یک تن نیست. بهراستی خدا شنوای بیناست.
این آیه، چونان مشتی که دشتی را در خود جای داده، عالم را به نفس واحده جمع میکند و بر سهولت خلق و بعث برای خدا تأکید دارد. اسماء سمیع و بصیر، نشانه احاطه الهی بر همه عالم و شنیدن و دیدن بیکران اوست. استاد فرزانه قدسسره با تبیین تفاوت سمع و بصر الهی با ادراک بشری، بر محدودیتهای ادراک انسانی و ضرورت رفع غفلت تأکید دارند.
درنگ: آیات ۲۷ و ۲۸ سوره لقمان، با تبیین توسعه و جمع عالم، انسان را به درک اقتدار الهی و رفع غفلت دعوت میکنند.
تفاوت سمع و بصر الهی با ادراک بشری
سمع و بصر الهی، برخلاف ادراک محدود بشری، فراگیر و بیکران است. انسان، با چشم و گوش خویش، تنها بخشی از عالم را درک میکند، اما خدا، چونان نوری که همهچیز را روشن میسازد، همه عالم را میشنود و میبیند. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این تفاوت، تأکید دارند که انسان، با رفع غفلت و تهذیب نفس، میتواند به درک این اسماء الهی نزدیک شود. این تهذیب، چونان صیقل دادن آیینه قلب، انسان را برای دریافت فركانسهای عالم آماده میسازد.
بخش ششم: دعاها و عبادات، کدهای ارتباط با عالم
نماز و دعاها، دروازههای معرفت
دعاها و مأثورات، مانند مفاتیحالجنان و زاد المعاد، چونان کدهایی الهی، انسان را به عوالم غیبی متصل میکنند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که هر دعا، مانند دعای کمیل یا جعفر طیار، فرمولی برای ارتباط با عالم است که در صورت انجام با معرفت، سالک را به سوی حقیقت هدایت میکند. این اعمال، چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت، انسان را از غفلت به سوی شهود رهنمون میسازند. اما انسان غافل، مانند کودکی صغیر، از دریافت این معارف محروم میماند، چرا که آمادگی لازم را ندارد.
درنگ: دعاها و مأثورات، کدهایی برای ارتباط با عالماند که در صورت انجام با معرفت، انسان را به سوی شهود هدایت میکنند.
یوم التغابن و حسرت غفلت
قرآن کریم میفرماید:
يَوْمَ التَّغَابُنِ (تغابن: ۹)
روز حسرت و زیان.
این آیه، چونان هشداری، انسان را از حسرت ازدستدادن فرصتهای ارتباط با عالم آگاه میسازد. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این آیه، تأکید دارند که یوم التغابن، روزی است که انسان به دلیل غفلت، از حقوق معنوی خویش محروم میماند و حسرت فرصتهای ازدسترفته را میخورد. این حسرت، چونان آتشی، قلب انسان غافل را میسوزاند و او را به تأمل در غفلتهای خویش دعوت میکند.
بخش هفتم: بهداشت معنوی و رهایی از غفلت
بهداشت معنوی، کلید معرفت
بهداشت معنوی، چونان آبی زلال، قلب و ذهن انسان را از آلودگیهای غفلت پاک میسازد. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به ضرورت تهذیب نفس، تأکید دارند که انسان، مانند بیماری که گوش و چشمش پر از آلودگی است، باید مجاری ادراک خویش را پاک کند تا فركانسهای عالم را دریافت نماید. این تهذیب، انسان را برای ارتباط با ملائکه و دوری از موجودات زیانبار آماده میسازد. حیوانات، با تسبح و استماع فركانسهای عالم، گاه از انسان غافل پیشی میگیرند، چنانکه قرآن کریم میفرماید:
وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ (اسراء: ۴۴)
اما شما تسبیح آنها را درنمییابید.
درنگ: بهداشت معنوی، انسان را از غفلت رهایی بخشیده و برای دریافت فركانسهای عالم آماده میسازد.
نقد خرافات و گرایش به حقیقت
گرایش به خرافات، مانند تصور جن در صدای آبگرمکن، نتیجه غفلت از حقیقت عالم است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این مثال، بر ضرورت تأمل عقلانی در عالم تأکید دارند. انسان غافل، چونان مسافری گمراه، به جای حقیقت به خرافات پناه میبرد و از درک عظمت خلقت محروم میماند. این نقد، چونان نسیمی، ذهن انسان را از گرد و غبار خرافات پاک میکند و او را به سوی حقیقت رهنمون میسازد.
جمعبندی و نتیجهگیری
سوره لقمان، چونان مشعلی فروزان، راه اقتدار انسانی را در پرتو عظمت عالم و رفع غفلت روشن میسازد. این سوره، با تبیین اقتدار الهی، عظمت خلقت، و غفلت انسان، سالک را به سوی معرفت و شهود هدایت میکند. آیات ۲۷ و ۲۸، با نمایش بیکرانی کلمات الهی و سهولت خلق و بعث، انسان را به تأمل در حقیقت دعوت میکنند. انبیا و اولیا، با درک این عظمت، خاکنشین خدا شدند و الگویی برای سالکان ارائه دادند. دعاها و مأثورات، چونان کدهایی الهی، انسان را به عوالم غیبی متصل میکنند، و بهداشت معنوی، او را از غفلت رهایی میبخشد. نقد علم دینی، بر ضرورت تحول در آموزش برای پرورش انسانهایی با تبار انبیا تأکید دارد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، تلاش دارد تا راهی روشن برای مخاطبان متخصص در حوزههای الهیات و عرفان اسلامی بگشاید و آنان را به سوی رفع غفلت و دستیابی به اقتدار انسانی هدایت کند.
با نظارت صادق خادمی