متن درس
اقتدار انسانی در پرتو حکمت قرآنی: تأملی در سوره لقمان
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۳۴)
دیباچه: اقتدار انسانی در آیینه سوره لقمان
سوره لقمان، چونان گوهری تابناک در گنجینه قرآن کریم، چارچوبی جامع برای تبیین اقتدار انسانی ارائه میدهد. این سوره، با محوریت سه مفهوم بنیادین—قدرت بیکران پروردگار، عظمت نظاممند عالم، و غفلت انسان بهعنوان مانع اصلی کمال—راهنمایی الهی برای رهایی از تاریکیهای غفلت و عروج به سوی قلههای معرفت و اقتدار ترسیم میکند. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در درسگفتار شماره ۱۴۳۴، با تکیه بر آیات ۲۸ تا ۳۴ سوره لقمان، این سه محور را با نگاهی فلسفی، عرفانی و روانشناختی تحلیل کردهاند.
اقتدار انسانی، در این دیدگاه، نه در سلطه ظاهری، بلکه در رهایی از غفلت و اتصال به حقیقت الهی معنا مییابد. قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، انسان را به سوی شناخت قدرت پروردگار، درک عظمت خلقت، و غلبه بر غفلت دعوت میکند.
بخش نخست: چارچوب سهگانه اقتدار انسانی
سه محور بنیادین: قدرت پروردگار، عظمت عالم، غفلت انسان
سوره لقمان، با مهندسی دقیق آیات خود، سه محور بنیادین را بهعنوان پایههای اقتدار انسانی معرفی میکند: قدرت بیکران پروردگار، عظمت نظاممند عالم، و غفلت انسان بهعنوان مانع اصلی در مسیر کمال. این سه محور، چونان سه ضلع مثلثی، چارچوبی جامع برای فهم جایگاه انسان در نظام هستی فراهم میآورند. قدرت الهی، چونان خورشیدی است که عالم را روشن میسازد؛ عظمت خلقت، چونان آیینهای است که این قدرت را بازمیتاباند؛ و غفلت انسان، چونان سایهای است که این نور را در جان او کمفروغ میکند.
استاد فرزانه تأکید دارند که غفلت انسان، نه در امور جزئی مانند قضا شدن نماز یا روزه، بلکه در نادیده گرفتن حقایق عظیم خلقت و قدرت الهی است. این غفلت، چونان کوری معنوی، انسان را از درک عظمت نظام هستی و اقتدار پروردگار بازمیدارد. آیات سوره لقمان، با تکرار این سه محور در هر آیه، نقشهای دقیق برای رهایی از این غفلت و دستیابی به اقتدار انسانی ارائه میدهند.
درنگ: سوره لقمان، با تأکید بر قدرت پروردگار، عظمت عالم و غفلت انسان، چارچوبی جامع برای اقتدار انسانی ترسیم میکند. این سه محور، چون سه ستون استوار، انسان را به سوی رهایی از غفلت و وصول به معرفت الهی هدایت میکنند. |
غفلت از امور عظیم: مانع اصلی کمال
غفلت مورد نظر در سوره لقمان، فراتر از خطاهای روزمره، به نادیده گرفتن حقایق کلان وجودی مانند خلقت و قیامت اشاره دارد. این غفلت، چونان حجابی ضخیم بر قلب انسان، مانع از درک عظمت پروردگار و نظام خلقت میشود. استاد فرزانه، با استناد به تعبیر مرحوم عالمان دینی، «أَلَمْ تَرَ» را به کوری معنوی انسان تفسیر میکنند که از دیدن نظام عظیم خلقت عاجز است. این کوری، نه از ناتوانی جسمانی، بلکه از غفلت باطنی سرچشمه میگیرد که انسان را از حقیقت دور میسازد.
این دیدگاه، انسان را به تأمل در عظمت هستی دعوت میکند. غفلت از امور جزئی، هرچند ناپسند، در برابر غفلت از حقایق عظیم خلقت ناچیز است. سالکی که این غفلت را از وجود خویش بزداید، چونان پرندهای که از قفس رها شده، به سوی آسمانهای معرفت پرواز میکند.
بخش دوم: قدرت الهی و عظمت خلقت
خلقت و قیامت: سادگی در برابر قدرت الهی
مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
آفرینش و برانگیختن شما جز مانند یک تن نیست. بهراستی خداوند شنوای بیناست.
این آیه، با بیانی شگرف، بر سادگی خلقت و قیامت در برابر قدرت بیکران الهی تأکید دارد. خلقت کل کائنات و برانگیختن همه موجودات در روز قیامت، برای پروردگار چونان خلق یک نفس واحد است. این سادگی، نه از کوچکی عالم، بلکه از عظمت بینهایت قدرت الهی سرچشمه میگیرد. استاد فرزانه تأکید دارند که این آیه، انسان را به تأمل در قدرت مطلق پروردگار دعوت میکند که هیچ کم و زیادی برای او تفاوتی ندارد.
عبارت «إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ»، بر آگاهی کامل خداوند از اعمال بندگان دلالت دارد. این آگاهی، چونان نوری است که هیچ تاریکی را در برابر آن یارای پنهان شدن نیست. انسان غافل، با نادیده گرفتن این قدرت و آگاهی، خود را از اقتدار حقیقی محروم میسازد.
نظام عظیم خلقت: گردش شب و روز
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۚ وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
آیا ندیدهای که خدا شب را در روز و روز را در شب فرو میبرد و خورشید و ماه را تسخیر کرده، هر یک تا زمانی معین در حرکتند و اینکه خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
این آیه، با اشاره به ايلاج و ولوج شب و روز و تسخیر خورشید و ماه، عظمت نظام خلقت را به نمایش میگذارد. گردش شب و روز، چونان رقص موزونی است که در نظمی الهی به سوی مقصدی معین در جریان است. این نظم، نشانهای از قدرت بیکران پروردگار و عظمت عالم است. استاد فرزانه تأکید دارند که اگر این ايلاج و ولوج نبود، عالم از این نظم شگفتانگیز محروم میماند و حیات به این گستردگی ممکن نمیشد.
عبارت «أَلَمْ تَرَ»، خطابی است به انسان غافل که از دیدن این عظمت عاجز است. این غفلت، چونان کوری معنوی، انسان را از درک حقایق الهی بازمیدارد. آگاهی خداوند از اعمال بندگان، که در پایان آیه آمده، انسان را به مسئولیتپذیری و هوشیاری در برابر این نظام عظیم دعوت میکند.
درنگ: گردش شب و روز و تسخیر خورشید و ماه، نشانههایی از عظمت خلقت و قدرت الهی هستند. غفلت انسان از این نظام، او را از درک حقیقت و اقتدار محروم میسازد. |
حقانیت الهی و بطلان غیر حق
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ ۖ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ
این بدان سبب است که خدا خود حق است و آنچه به جای او میخوانند باطل است و اینکه خداوند والا و بزرگ است.
این آیه، با تأکید بر حقانیت مطلق خداوند و بطلان هر آنچه غیر اوست، انسان را به سوی حقیقت رهنمون میسازد. استاد فرزانه، این آیه را گواهی بر عظمت پروردگار و غفلت انسان از این حقیقت میدانند. گرایش به باطل—مانند شرک، هوس و طمع—نتیجه غفلت از حقانیت الهی است. انسان غافل، چونان مسافری گمراه، به جای مقصد حقیقی، به سوی سرابهای باطل میشتابد.
عبارت «وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ»، بر عزت و کبریای الهی تأکید دارد که هیچ قدرتی در برابر آن یارای برابری ندارد. این آیه، انسان را به تأمل در قدرت بینهایت پروردگار و پرهیز از گرایش به امور باطل دعوت میکند.
عظمت کشتیها در دریا
أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَةِ اللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
آیا ندیدهای که کشتیها به نعمت خدا در دریا روانند تا برخی از آیات او را به شما نشان دهد. بهراستی در این برای هر شکیبای سپاسگزار نشانههایی است.
این آیه، با اشاره به حرکت کشتیها در پهنه دریا به نعمت الهی، عظمت خلقت و قدرت پروردگار را به نمایش میگذارد. حرکت کشتیها، چونان نشانهای است از نظم الهی که انسان را به تأمل در آیات خداوند دعوت میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که این آیات، تنها برای کسانی قابل درک است که صبر و شکر را در وجود خویش پرورش دادهاند. انسان غافل، چونان بینندهای بیتوجه، از این نشانهها بیبهره میماند.
عبارت «لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ»، شرط درک این آیات را صبر و شکر معرفی میکند. صبر، چونان سپری است که انسان را در برابر ناملایمات استوار میدارد، و شکر، چونان کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید. این دو صفت، انسان را از غفلت رها کرده و به سوی اقتدار حقیقی هدایت میکنند.
درنگ: حرکت کشتیها در دریا، نشانهای از قدرت الهی و عظمت خلقت است. تنها انسانهای صبور و شاکر میتوانند این آیات را درک کرده و از غفلت رهایی یابند. |
اخلاص در لحظات بحران
وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ۚ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ ۚ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ
و چون موجی مانند سایبانها بر آنان فرو آید، خدا را با اخلاص در دین میخوانند. اما چون به سوی خشکی نجاتشان داد، برخی از آنان میانهرو هستند و آیات ما را جز هر پیمانشکن ناسپاس انکار نمیکند.
این آیه، با توصیف اخلاص انسان در مواجهه با امواج عظیم دریا، ضعف او در برابر عظمت خلقت و بازگشت به خدا در لحظات بحرانی را نشان میدهد. استاد فرزانه، امواج دریا را به مثابه نشانهای از قدرت بیرحم آب میدانند که از هر درندهای خطرناکتر است. آب، چونان نیرویی عظیم، انسان را در برابر ناتوانی خویش قرار میدهد و او را به سوی اخلاص و توحید سوق میدهد.
اما این آیه، با اشاره به بازگشت برخی به غفلت پس از نجات، ضعف انسان را آشکار میسازد. گروهی، که میانهرو هستند، پس از نجات به سوی اعتدال بازمیگردند، اما دیگران، که خطار و کفورند، آیات الهی را انکار میکنند. این انکار، نتیجه غفلت عمیقی است که انسان را از درک حقیقت بازمیدارد.
عظمت آب: نیرویی بیرحم
استاد فرزانه، با مقایسه آب با حیوانات درنده مانند شیر و پلنگ، بر عظمت و قدرت تخریبی آب تأکید دارند. آب، برخلاف آتش که بهتدریج میسوزاند، در یک لحظه انسان را در خود فرو میبرد و خفه میکند. این ویژگی، آب را به نیرویی بیرحم تبدیل میکند که انسان غافل از آن است. این مقایسه، چونان تلنگری است به انسان که از ناز و نعمت ظاهری آب فریب نخورد و به عظمت و قدرت آن توجه کند.
انسان، در مواجهه با امواج دریا، چونان پر کاهی در برابر طوفان، ناتوانی خویش را درمییابد و به سوی خدا بازمیگردد. اما غفلت، پس از نجات، دوباره او را به سوی باطل میکشاند. این چرخه، نشانهای از ضعف انسانی در برابر عظمت خلقت است.
درنگ: آب، با عظمت و قدرت تخریبی خود، انسان را به ناتوانی خویش آگاه میسازد. اخلاص در لحظات بحران، نشانه بازگشت به خدا و رهایی موقت از غفلت است. |
بخش سوم: غفلت، مانع اصلی اقتدار انسانی
غفلت: ریشه بدبختی انسان
استاد فرزانه تأکید دارند که غفلت، بیش از جهل یا علم، عامل اصلی بدبختی انسان است. غفلت، چونان سمی مهلک، جان انسان را از نور معرفت تهی میسازد و او را به سوی باطل میکشاند. این غفلت، نه تنها در امور جزئی، بلکه در نادیده گرفتن حقایق عظیم خلقت و قدرت الهی ریشه دارد. انسان غافل، چونان مسافری است که در تاریکی شب، راه خویش را گم کرده و به سوی پرتگاه میشتابد.
این دیدگاه، انسان را به تأمل در ریشههای غفلت دعوت میکند. غفلت از خدا، خلقت و عظمت عالم، انسان را از اقتدار حقیقی محروم میسازد و به سوی هوس، طمع و شرک سوق میدهد.
غفلت از بدو تولد
استاد فرزانه، با استعارهای بدیع، غفلت را به شیری تشبیه میکنند که از بدو تولد با شیر مادر به انسان منتقل میشود. این غفلت، با ابزارهای مصنوعی مانند پستانک تقویت میگردد و انسان را از همان آغاز زندگی به سوی وابستگی به امور مادی سوق میدهد. پستانک، چونان نمادی از گرایش به باطل، انسان را از حقیقت دور میسازد و او را در دام غفلت گرفتار میکند.
این استعاره، بر تأثیر عوامل اولیه زندگی بر شکلگیری غفلت تأکید دارد. انسان، از کودکی، در معرض عواملی است که او را از معرفت الهی دور میکنند. غلبه بر این غفلت، نیازمند خودآگاهی و تلاش مستمر است.
تأثیر محیط بر غفلت
استاد فرزانه، زندگی در محیطهای بسته مانند آپارتمانها و قطع ارتباط با آسمان را عاملی برای افزایش غفلت میدانند. آسمان، چونان آیینهای است که عظمت خلقت را بازمیتاباند، و قطع ارتباط با آن، انسان را از درک این عظمت محروم میسازد. زندگی در فضاهای بسته، چونان زندانی است که روح انسان را در تنگنا قرار میدهد و او را از پرواز به سوی معرفت بازمیدارد.
این دیدگاه، انسان را به ارتباط با طبیعت و آسمان دعوت میکند. سالکی که زیر سقف آسمان نفس بکشد، چونان پرندهای آزاد، از غفلت رهایی مییابد و به سوی حقیقت عروج میکند.
درنگ: غفلت، از بدو تولد و با تأثیر محیطهای بسته، انسان را از حقیقت دور میسازد. ارتباط با آسمان و طبیعت، کلیدی برای رهایی از این غفلت و دستیابی به معرفت است. |
علم و خطر غفلت
استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، به خطر علم بدون صفا و معرفت اشاره دارند. علم، اگر با خودسازی و اصلاح نفس همراه نباشد، میتواند به تکبر و غفلت منجر شود. علم بدون صفا، چونان گرگی است که به جای هدایت، به دیگران آسیب میرساند، در حالی که علم با معرفت، چونان پروانهای است که به سوی نور پرواز میکند.
این دیدگاه، بر ضرورت ترکیب علم با حکمت عملی و خودسازی تأکید دارد. علم دینی، اگر با صبر و شکر همراه شود، میتواند انسان را به سوی اقتدار و معرفت هدایت کند، اما بدون این صفات، خود به عاملی برای غفلت تبدیل میشود.
بخش چهارم: اولیای خدا و رهایی از غفلت
استثنای اولیای خدا
استاد فرزانه تأکید دارند که اولیای خدا، مانند ائمه علیهمالسلام، از قاعده غفلت مستثنی هستند. این بزرگان، با برخورداری از علم غیب، از آینده، مکان مرگ و محتوای رحمها آگاهاند. این آگاهی، نتیجه اتصال به حقیقت الهی و سلوک معنوی آنهاست. اولیای خدا، چونان مینیابهای معنوی، حقایق غیبی را کشف میکنند و از غفلت مبرا هستند.
این استثنا، نشاندهنده مقام والای اولیاست که با اذن الهی، از محدودیتهای انسانی فراتر میروند. آنان، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، راه را برای دیگران روشن میسازند.
علم اولیا به ارحام و آینده
إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
خداوند دانای ساعت است و باران را فرو میفرستد و آنچه را در رحمهاست میداند. و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست میآورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین میمیرد. بهراستی خداوند دانای آگاه است.
این آیه، با تأکید بر علم مطلق الهی به ساعت، غیث و محتوای رحمها، غفلت انسان از آینده و مکان مرگش را نشان میدهد. اما استاد فرزانه تأکید دارند که اولیای خدا، مانند امیرالمؤمنین علیهالسلام، از این قاعده مستثنی هستند. آنان، با علم غیب، از قاتل، زمان و مکان مرگ خویش آگاهاند و حتی عزرائیل برای قبض روحشان نیازمند اذن آنهاست.
این آگاهی، چونان نوری است که تاریکیهای غفلت را میزداید و اولیا را به مقام والای معرفت میرساند. آنان، با شناخت قبر و آینده خویش، چونان مسافرانی هستند که با نقشهای دقیق، به سوی مقصد الهی حرکت میکنند.
لیفجر امامه: گشودن آینده
استاد فرزانه، عبارت «لیفجر امامه» را به گشودن آینده و آگاهی از حقایق غیبی تفسیر میکنند. این تعبیر، چونان کلیدی است که قفلهای غفلت را میگشاید و انسان را به سوی معرفت و اقتدار هدایت میکند. سالکی که این آگاهی را به دست آورد، چونان کاوشگری است که با مینیاب معنوی، گنجهای حقیقت را کشف میکند.
این دیدگاه، انسان را به سلوک معنوی و رهایی از غفلت دعوت میکند. آگاهی از آینده، نه به معنای پیشگوییهای بیاساس، بلکه به معنای اتصال به حقیقت الهی است که انسان را از محدودیتهای غفلت فراتر میبرد.
درنگ: اولیای خدا، با علم غیب و اتصال به حقیقت الهی، از غفلت مستثنی هستند. آگاهی آنان از آینده و حقایق، نشانهای از اقتدار معنوی و رهایی از محدودیتهای انسانی است. |
بخش پنجم: راهکارهای رهایی از غفلت
تقوا و خشیت از قیامت
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَا يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا ۚ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ
ای مردم، از پروردگارتان پروا کنید و از روزی بترسید که هیچ پدری به کار فرزندش نیاید و هیچ فرزندی به کار پدرش نیاید. بهراستی وعده خدا حق است. پس زنهار که زندگی دنیا شما را نفریبد و زنهار که فریبکار شما را در برابر خدا نفریبد.
این آیه، با دعوت به تقوا و خشیت از قیامت، انسان را از فریبندگی دنیا و غرور شیطان برحذر میدارد. استاد فرزانه، این آیه را خطابی به انسان غافل میدانند که در دام فریب دنیا گرفتار شده است. تقوا، چونان سپری است که انسان را از گزند فریبها محافظت میکند، و خشیت از قیامت، چونان بیداری است که او را از خواب غفلت برمیانگیزد.
این آیه، با تأکید بر حقانیت وعده الهی، انسان را به تأمل در عاقبت خویش دعوت میکند. سالکی که از فریب دنیا و شیطان رهایی یابد، چونان مسافری است که از مسیرهای انحرافی به سوی جاده حقیقت بازمیگردد.
تجربه عملی در کنترل غفلت
استاد فرزانه، با اشاره به تجربهای عملی در کنترل جمع کثیری از افراد با روشهای روانشناختی، امکان غلبه بر غفلت را نشان میدهند. در این تجربه، با ایجاد تمرکز و انگیزه، گروهی از جوانان به سکوت و نظم دعوت شدند و چونان مجسمههایی ساکن، به سخنان گوش فرا دادند. این تجربه، چونان نشانهای است از توانایی انسان در مدیریت غفلت و هدایت رفتارها به سوی هدفمندی.
این روش، بر اهمیت ایجاد انگیزه و تمرکز در رهایی از غفلت تأکید دارد. انسان، با بهرهگیری از روشهای هدفمند، میتواند از پراکندگی ذهن و غفلت رهایی یابد و به سوی اقتدار و معرفت حرکت کند.
درنگ: تقوا و خشیت از قیامت، انسان را از فریب دنیا و شیطان حفظ میکنند. روشهای هدفمند روانشناختی میتوانند به رهایی از غفلت و دستیابی به اقتدار کمک کنند. |
جمعبندی
سوره لقمان، با ارائه چارچوبی جامع برای اقتدار انسانی، انسان را به سوی شناخت قدرت پروردگار، درک عظمت عالم و رهایی از غفلت هدایت میکند. آیات ۲۸ تا ۳۴، با مهندسی دقیق، این سه محور را در هر آیه تکرار میکنند و نقشهای روشن برای سلوک معنوی ارائه میدهند. قدرت الهی، چونان خورشیدی است که عالم را روشن میسازد؛ عظمت خلقت، چونان آیینهای است که این قدرت را بازمیتاباند؛ و غفلت، چونان سایهای است که انسان را از نور حقیقت محروم میکند.
غفلت، بهعنوان مانع اصلی اقتدار، از بدو تولد و با تأثیر محیطهای بسته تقویت میشود. علم بدون صفا، خود میتواند به غفلت منجر شود، اما علم با معرفت، انسان را به سوی حقیقت هدایت میکند. اولیای خدا، با علم غیب و اتصال به حقیقت الهی، از این غفلت مستثنی هستند و چونان چراغهایی در مسیر سلوک، راه را برای دیگران روشن میسازند. تقوا، صبر و شکر، کلیدهای رهایی از غفلت و دستیابی به اقتدار حقیقی هستند.
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاشی است برای تبیین حکمت قرآنی در پرتو تحلیلهای فلسفی، عرفانی و روانشناختی. امید است که این اثر، چونان نوری در مسیر جویندگان حقیقت، راه را روشن سازد و به وصول به کمال انسانی یاری رساند.
با نظارت صادق خادمی |