متن درس
تحلیل فلسفی عظمت انسان و حکمت عذاب در پرتو آیات سوره سجده
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۴۳)
مقدمه
انسان، این گوهر بیهمتای آفرینش، در نظام خلقت جایگاهی بس رفیع و متعالی دارد که از منظر فلسفه اسلامی، به مثابه آیینهای است که تمامی صفات الهی را بازمینماید. این جایگاه والا، پرسشهایی عمیق درباره مسئولیت انسان در برابر اعمالش و حکمت عذاب الهی، بهویژه عذاب ابدی در جهنم، برمیانگیزد. سوره سجده، یکی از سورههای مکی قرآن کریم، با بیانی ژرف و آیاتی پرمعنا، به تبیین عظمت انسان و نظام عذاب در آخرت میپردازد. این نوشتار، بر پایه درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تحلیل فلسفی این موضوعات میپردازد و با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و دعای کمیل، پرسشهای بنیادین درباره عدالت و رحمت الهی را کاوش میکند. هدف این بررسی، ارائه نگرشی منسجم و عمیق به جایگاه انسان در نظام هستی و حکمت عذاب الهی است که با زبانی روشن و استدلالی، برای مخاطبان فرهیخته و پژوهشگر تدوین شده است.
بخش نخست: عظمت بیهمتای انسان در نظام خلقت
جایگاه انسان بهمثابه عالم صغیر
انسان، به دلیل برخورداری از عقل، اراده آزاد و نفخه الهی، موجودی است که توانایی بازنمایی تمامی صفات الهی را در خود دارد. این ویژگی، او را به «عالم صغیر» در برابر «عالم کبیر» هستی تبدیل کرده است. سوره سجده، با تأکید بر این جایگاه متعالی، انسان را موجودی معرفی میکند که خداوند گاه در برابر عظمت او، از اقتدار و عدالت خویش سخن میگوید. این امر، نشانهای از شأن بینظیر انسان در نظام خلقت است که او را مسئول انتخابهایش و تأثیرگذار بر نظم هستی میسازد.
درنگ: انسان، بهمثابه عالم صغیر، آیینهای است که صفات الهی را بازمیتاباند و به دلیل اراده آزاد، توانایی تأثیرگذاری بر نظم هستی را دارد. |
اقتدار الهی در برابر عظمت انسان
در قرآن کریم، خداوند گاه در برابر انسان از اقتدار خویش سخن میگوید، گویی عظمت انسان چنان است که نیاز به تبیین عدالت و حکمت الهی را ایجاب میکند. این تعامل، نه از سر ضعف الهی، بلکه از سر بهرسمیتشناختن شأن والای انسان است که او را موجودی مسئول و صاحب اختیار معرفی میکند. این دیدگاه، انسان را از دیگر مخلوقات متمایز میسازد و بر نقش او در تعیین سرنوشت خویش تأکید دارد.
بخش دوم: حکمت عذاب ابدی و پرسشهای فلسفی
مفهوم خلود فی النار و پرسش از هدف آن
یکی از پرسشهای محوری در فلسفه دین، حکمت عذاب ابدی در جهنم یا «خلود فی النار» است. این مفهوم در آیه ۱۳ سوره سجده چنین آمده است:
وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ
(ترجمه: و اگر میخواستیم قطعاً هر کسی را هدایتش میدادیم، ولی سخن از من تحقق یافت که جهنم را از جن و انس همگی پر خواهم کرد.)
این آیه، پرسشهایی عمیق درباره هدف عذاب ابدی برمیانگیزد. آیا عذاب ابدی صرفاً برای مجازات است یا هدفی متعالیتر دارد؟ از منظر فلسفی، عذاب ابدی نتیجه طبیعی اعمال انسان است که با اختیار خود، مسیر انحراف را برگزیده است. این عذاب، نه از سر خشم الهی، بلکه برآمده از نظام علّی و معلولی است که جایگاه انسان را در آخرت تعیین میکند.
درنگ: عذاب ابدی، نتیجه نظام علّی و معلولی است که بر اساس اختیار انسان شکل میگیرد و نه از سر خشم الهی. |
اعتراض به عذاب ابدی در دعای کمیل
در دعای کمیل، از قول امیرالمؤمنین علیهالسلام، به تنش میان عدالت و رحمت الهی اشاره شده است: «به یقین میگویم، اگر حکم تو به تعذیب منکران و جاودانهساختن مخالفان نبود، آتش دوزخ را سراسر سرد و امن میساختم.» این عبارت، پرسشی بنیادین را مطرح میکند: آیا عذاب ابدی با رحمت بینهایت الهی سازگار است؟ این اعتراض، نه از سر انکار، بلکه از سر کاوش در حکمت الهی است که نیازمند تأمل عمیق فلسفی است.
بخش سوم: ضرورت تنبیه در نظام الهی و اجتماعی
تنبیه دنیوی و هدف تربیتی آن
در نظام اجتماعی و الهی، تنبیه برای حفظ نظم و جلوگیری از هرجومرج ضروری است. آیه ۲۱ سوره سجده به این امر اشاره دارد:
وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
(ترجمه: و قطعاً از عذاب نزدیکتر به جز عذاب بزرگتر به آنها خواهیم چشاند، باشد که بازگردند.)
این آیه، به عذاب دنیوی با هدف تربیتی اشاره دارد. اما در آخرت، که کار دنیا پایان یافته، عذاب ابدی چه هدفی میتواند داشته باشد؟ از منظر فلسفه اسلامی، این عذاب نتیجه ساختار وجودی انسان است که با اعمالش، جایگاه خود را در نظام هستی تثبیت میکند.
نظام علّی و جایگاه ثابت انسان
آیه ۱۴ سوره سجده بر این ساختار علّی تأکید دارد:
فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ ۖ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
(ترجمه: پس به سزای آنکه دیدار امروزتان را فراموش کردید، بچشید! ما نیز شما را فراموش کردیم و به سزای آنچه انجام میدادید، عذاب جاودان را بچشید.)
این آیه، جایگاه انسان در آخرت را نتیجه مستقیم اعمال او میداند. انسان، با اختیار خود، سرنوشتش را رقم میزند و عذاب ابدی، نتیجه طبیعی این انتخابهاست.
درنگ: جایگاه انسان در آخرت، نتیجه طبیعی اعمال اوست و بر اساس نظام علّی، غیرقابل جابهجایی است. |
بخش چهارم: تفاوت مهد و مهاد در نظام خلقت
مهد: جایگاه متغیر دنیا
مفهوم «مهد» در قرآن کریم، به جایگاههای متغیر و گذرای دنیا اشاره دارد. آیه ۴۱ سوره مریم این مفهوم را روشن میسازد:
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا
(ترجمه: آن که زمین را برای شما گهوارهای قرار داد و برای شما در آن راههای رفتوآمد پدید آورد.)
مهد، بهمثابه گهوارهای است که انسان در آن از کودکی به جوانی و پیری سیر میکند و جایگاهش پیوسته تغییر مییابد. این تغییرپذیری، ویژگی ذاتی نظام دنیوی است که انسان را در انتخاب مسیر آزاد میگذارد.
مهاد: جایگاه ثابت آخرت
در مقابل، «مهاد» به جایگاههای ثابت و غیرقابل تغییر در آخرت اشاره دارد. آیه ۲۵ سوره غافر این مفهوم را بیان میکند:
فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ
(ترجمه: پس جهنم برای او کافی است و چه بد جایگاهی است.)
مهاد، مقامی است که انسان بر اساس اعمالش در آن تثبیت میشود. این جایگاه، برخلاف مهد، غیرقابل جابهجایی است و نظام عدالت علّی الهی را بازمینماید.
درنگ: مهد، جایگاه متغیر دنیاست که امکان تغییر و تحول دارد، اما مهاد، جایگاه ثابت آخرت است که بر اساس اعمال انسان تعیین میشود. |
بخش پنجم: نظام مشاعی قیامت و عدالت الهی
محاسبه مشاعی در قیامت
قیامت، نظامی مشاعی است که در آن، همه موجودات بهطور همزمان محاسبه میشوند. آیه ۲۸ سوره ابراهیم به این امر اشاره دارد:
لِيَرَوْا أَعْمَالَهُمْ
(ترجمه: تا اعمالشان را ببینند.)
این محاسبه مشاعی، نشاندهنده ارتباط متقابل اعمال انسانها و تأثیر آنها بر یکدیگر است. هر عملی، نتیجه علل و اسباب پیشین است و قیامت، زمانی است که این ارتباطات آشکار میشود.
وراثت بهشت و پرسش از عدالت
درخواست وراثت بهشت، که در آیه ۲۶ سوره شعراء آمده، پرسشهایی درباره عدالت الهی برمیانگیزد:
رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ * وَاجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ
(ترجمه: پروردگارا، به من حکمت عطا کن و مرا به صالحان ملحق فرما * و مرا از وارثان بهشت پرنعمت قرار ده.)
این درخواست، آرزوی انسان برای دستیابی به جایگاههای متعالی را نشان میدهد، اما در نظام اخروی، جایگاهها بر اساس اعمال تعیین میشوند و قابل تخصیص به دیگران نیستند. این پرسش، به تنش میان آرزوی انسان و عدالت الهی اشاره دارد.
درنگ: نظام مشاعی قیامت، محاسبه همزمان همه موجودات را در بر میگیرد و جایگاهها بر اساس اعمال انسانها تعیین میشود. |
بخش ششم: ماهیت عذاب جهنم و حکمت الهی
نفوذ عذاب در وجود انسان
عذاب جهنم، برخلاف عذاب دنیوی که سطحی است، بهصورت ذاتی و فراگیر در وجود انسان نفوذ میکند. آیه ۷ سوره تکاثر این امر را روشن میسازد:
تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ
(ترجمه: که بر دلها آگاهی یابد.)
این نفوذ، نشاندهنده تفاوت عذاب اخروی با عذاب دنیوی است. عذاب جهنم، به دلیل ماهیت فراگیرش، تمام وجود انسان را در بر میگیرد و جایگاه ثابتی (مهاد) را تشکیل میدهد.
اختیار انسان و مسئولیت او
انسان، با اختیار خود، جایگاهش را در آخرت تعیین میکند. آیه ۳ سوره انفطار بر این امر تأکید دارد:
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
(ترجمه: ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس.)
این آیه، مسئولیت انسان در تعیین سرنوشت خویش را برجسته میکند. عذاب، نتیجه انتخابهای اوست و خداوند تنها مجری عدالت علّی است.
درنگ: عذاب جهنم، به دلیل نفوذ در قلب و وجود انسان، ماهیتی فراگیر دارد و نتیجه اختیار و اعمال اوست. |
جمعبندی
تحلیل فلسفی عظمت انسان و حکمت عذاب در پرتو آیات سوره سجده، به جایگاه بینظیر انسان در نظام خلقت و مسئولیت او در برابر اعمالش میپردازد. انسان، بهمثابه عالم صغیر، توانایی بازنمایی صفات الهی را دارد و با اختیار خود، سرنوشتش را رقم میزند. عذاب ابدی، نتیجه نظام علّی و معلولی است که جایگاههای ثابت (مهاد) را در آخرت تعیین میکند. تفاوت میان مهد (جهان متغیر دنیا) و مهاد (جایگاههای ثابت آخرت) نشاندهنده نظم الهی است که امکان جابهجایی جایگاهها را منتفی میسازد. پرسش از حکمت عذاب ابدی، به تنش میان عدالت و رحمت الهی اشاره دارد، اما قسم الهی و حکمت آن، تضمینکننده اجرای عدالت علّی است. انسان، بهعنوان موجودی با ظرفیت بینهایت، مسئول انتخاب مسیر خود است و نظام اخروی، این مسئولیت را بهصورت عادلانه محاسبه میکند.
با نظارت صادق خادمی |