متن درس
اقتدار انسانی در پرتو آیات سوره سبا
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۵۵)
دیباچه
انسان، این گوهر بیهمتای آفرینش، در آیینه آیات قرآن کریم به مثابه موجودی متعالی ترسیم شده که اقتدار و عظمتش در میان مخلوقات، بینظیر است. سوره سبا، یکی از سورههای مکی قرآن کریم، با ژرفنگری بیمانند، به تبیین جایگاه انسان بهعنوان خلیفه الهی پرداخته و ظرفیتهای بیکران معرفتی، عملی و گفتمانی او را آشکار میسازد. این سوره، انسان را موجودی معرفی میکند که قادر است با عظمت ذاتی خویش، حتی در برابر خالق هستی، به گفتوگوی کلامی و بیانی برخیزد. درسگفتار شماره ۱۴۵۵ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با محوریت این سوره، به کاوش در ابعاد فلسفی و انسانشناختی اقتدار انسانی میپردازد و با نگاهی عمیق، تمایز میان عظمت و سعادت را تبیین میکند.
بخش نخست: عظمت انسان در نظام آفرینش
انسان، آیینه صفات الهی
انسان، در منظومه خلقت، جایگاهی بیهمتا دارد. او موجودی است که به دلیل دارا بودن ظرفیتهای بیکران، از دیگر مخلوقات متمایز شده و بهعنوان خلیفه الهی، آیینه تمامنمای صفات جمال و جلال پروردگار است. این عظمت، ریشه در تواناییهای معرفتی و عملی او دارد که او را قادر میسازد تا در برابر خالق خویش، به گفتوگویی عمیق و کلامی برخیزد. استاد فرزانه قدسسره در درسگفتار خویش، انسان را موجودی توصیف میکنند که میتواند با اقتدار ذاتی خود، حتی خدا را به چالش بیانی کشد. این توانایی، نه از سر استکبار، بلکه از عظمت وجودی او سرچشمه میگیرد که در هیچ مخلوق دیگری یافت نمیشود.
درنگ: انسان، به دلیل عظمت بینظیرش، قادر است خدا را در گفتوگویی کلامی و بیانی به چالش کشد، نه از سر گستاخی، بلکه از ظرفیت وجودی خویش که آیینه صفات الهی است.
تقسیمبندی انسانها در مسیر کمال
استاد فرزانه، انسانها را به سه دسته تقسیم میکنند: نخست، کسانی که در بند زندگی روزمرهاند و تمام هموغمشان معطوف به تأمین نیازهای اولیه است؛ دوم، گروهی که در پی برتریجویی و استکبارند و فراتر از زندگی روزمره، به دنبال قدرت و عظمتاند؛ و سوم، ضعفا و فقرایی که از چرخه کمال خارج شده و به تعبیری، سوختههای خلقتاند. این تقسیمبندی، به تنوع وجودی انسانها در مسیر تحقق کمال یا شقاوت اشاره دارد. گروه نخست، درگیر امور معیشتیاند و از ظرفیتهای متعالی خویش غافل ماندهاند. گروه دوم، با وجود عظمتطلبی، ممکن است به دلیل فقدان ایمان، به شقاوت گرفتار شوند. گروه سوم، به دلیل ضعف و ناتوانی، از مسیر کمال دور افتادهاند.
عظمت و سعادت: تمایزی بنیادین
یکی از محورهای اصلی درسگفتار، تمایز میان عظمت و سعادت است. عظمت، شرط لازم برای کمال است، اما بدون همراهی با ایمان و سلامت اخلاقی، به شقاوت میانجامد. استاد فرزانه تأکید دارند که انسانهای بزرگ، اگر از خدا و سلامت معنوی دور باشند، به جای سعادت، به سوی جرم و پلیدی سوق مییابند. این اصل، در فلسفه وجود، به تمایز میان کمال بالقوه و بالفعل اشاره دارد. عظمت، ظرفیت بالقوه انسان است، اما سعادت، تحقق این ظرفیت در سایه ایمان و عمل صالح است.
درنگ: عظمت انسان، شرط لازم سعادت است، اما بدون ایمان و سلامت اخلاقی، به شقاوت و پلیدی منجر میشود. سعادت، در گرو همراهی عظمت با خداست.
بخش دوم: نمونههای قرآنی عظمت و شقاوت
ابولهب: عظمت بدون سعادت
قرآن کریم، در سوره مسد، نمونهای روشن از عظمت بدون سعادت را در شخصیت ابولهب و همسرش ارائه میدهد:
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ
بریده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد.
ابولهب و همسرش، با وجود جایگاه اجتماعی و اقتدارشان، به دلیل فقدان ایمان و استکبار در برابر حق، به شقاوت و عذاب گرفتار شدند. استاد فرزانه تأکید دارند که این دو، نه انسانهایی عادی، بلکه دارای عظمت و قدرت اجتماعی بودند، اما به دلیل دوری از خدا، عظمتشان به جرم و پلیدی بدل شد. این نمونه، نشاندهنده آن است که عظمت، بدون جهتگیری الهی، به نابودی وجودی میانجامد.
چالش انسان با آیات الهی
قرآن کریم، در سوره سبا، به تلاش برخی انسانها برای به چالش کشیدن آیات الهی اشاره میکند:
وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ
و کسانی که در آیات ما میکوشند تا آنها را ناکام بگذارند، آنان در عذاب حاضر خواهند شد.
این آیه، به تلاش انسانهای متکبر برای ناکام گذاشتن آیات الهی اشاره دارد. استاد فرزانه تأکید میکنند که این چالش، نه از سر قدرت واقعی، بلکه از توهم برتریجویی سرچشمه میگیرد. انسان، هرچند بزرگ، در برابر خدا ناتوان است و این تلاشها، تنها به عذاب و شقاوت منجر میشود.
گفتوگوی خدا و ملائکه
یکی از آیات کلیدی سوره سبا، گفتوگوی خدا با ملائکه درباره عبادت انسانهاست:
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ
و روزی که همه آنها را گرد میآورد، سپس به فرشتگان میگوید: آیا اینان بودند که شما را میپرستیدند؟
قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ
گفتند: منزهی تو، تو ولی ما هستی، نه آنها. بلکه آنها جن را میپرستیدند و بیشترشان به آنها ایمان داشتند.
این گفتوگو، جایگاه انسان را در نظام هستی نشان میدهد. ملائکه، با تواضع، خود را از عبادت انسانها مبرا میدانند و به پرستش جن توسط بسیاری از انسانها اشاره میکنند. استاد فرزانه تأکید دارند که نزدیکی وجودی انسان به جن، ارتباط با آنها را آسانتر از ملائکه کرده است. این نزدیکی، به دلیل شباهتهای ساختاری میان انسان و جن، در آینده نیز تقویت خواهد شد.
درنگ: انسان، به دلیل نزدیکی وجودی به جن، آسانتر با آنها ارتباط برقرار میکند تا با ملائکه. این نزدیکی، در آینده، به تعاملات گستردهتر منجر خواهد شد.
بخش سوم: آینده انسان و تعامل با موجودات متافیزیکی
نزدیکی انسان و جن در آینده
استاد فرزانه، با نگاهی آیندهنگر، پیشبینی میکنند که در سدههای آتی، با رشد علمی و معرفتی انسان، تعاملات او با جن افزایش خواهد یافت. این تعامل، به حدی خواهد رسید که انسان و جن نهتنها با هم محشور میشوند، بلکه ممکن است به ازدواج و همزیستی نیز منجر شود. این دیدگاه، به تحولات وجودی انسان در پرتو پیشرفتهای علمی اشاره دارد. قرآن کریم نیز به این ارتباط نزدیک اشاره کرده است:
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِكِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ
بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، خدای مردم، از شر وسوسهگر نهان، که در سینههای مردم وسوسه میکند، از جن و مردم.
این آیه، به تأثیر مشترک جن و انسان در وسوسههای اخلاقی اشاره دارد. استاد فرزانه تأکید دارند که جن، به دلیل ماهیت مادیتر، برای انسان قابل دسترستر از ملائکه است. این نزدیکی، در آینده، به دلیل رشد معرفتی انسان، به تعاملات گستردهتری منجر خواهد شد.
تفاوت ارتباط با ملائکه و جن
ارتباط با ملائکه، نیازمند معنویت، لطف و کرم است، در حالی که ارتباط با جن، ممکن است از طریق خباثت یا معنویت صورت گیرد. استاد فرزانه توضیح میدهند که جادوگران، یا از طریق معنویت والا یا از طریق خباثت، با جن ارتباط برقرار میکنند. اما اولیای الهی، با تکیه بر معنویت، این ارتباط را به سوی خیر هدایت میکنند. این تمایز، به دوگانگی خیر و شر در موجودات متافیزیکی اشاره دارد. ملائکه، نماد خیر مطلقاند، در حالی که جن، ظرفیت خیر و شر را توأمان دارند.
درنگ: ارتباط با ملائکه، نیازمند سلامت و معنویت است، اما ارتباط با جن، ممکن است از طریق خباثت یا معنویت صورت گیرد. این دوگانگی، مسیر سعادت یا شقاوت را تعیین میکند.
بخش چهارم: نقد فرهنگ عظمتطلبی و ضرورت سعادت
علم، انکشاف یا انفجار؟
استاد فرزانه، علم را نه روشنی، بلکه انکشاف میدانند که ممکن است به انفجار و تخریب منجر شود. علم، اگر با سلامت اخلاقی همراه نباشد، به جای روشنی، آتش و نابودی به ارمغان میآورد. این دیدگاه، به ضرورت جهتگیری اخلاقی علم اشاره دارد. علم، ابزاری است که جهت آن، تعیینکننده خیر یا شر بودنش است. انسانهای معاصر، با وجود پیشرفتهای علمی، به دلیل فقدان سلامت اخلاقی، به سعادت نرسیدهاند.
نقد فرهنگ توسعهطلبی
فرهنگ معاصر، که در پی عظمت، قدرت و توسعه است، از سعادت و سلامت فاصله گرفته است. استاد فرزانه، با نقد این فرهنگ، تأکید دارند که ریا، تکبر و ظلم، مانع از تحقق سعادتاند. جنگها، خشونتها و استعمار در جهان امروز، نتیجه این عظمتطلبی بدون سلامت است. این نقد، به ضرورت بازنگری در اولویتهای اجتماعی و اخلاقی اشاره دارد. انسان باید به جای توسعه و قدرت، به دنبال سلامت و سعادت باشد.
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا
بگو: من شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم: اینکه برای خدا دو به دو یا یک به یک برخیزید، سپس بیندیشید.
این آیه، به ضرورت تفکر و پیگیری سعادت اشاره دارد. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان باید با محاسبه نفس، مسیر خود را از عظمتطلبی به سوی سعادت هدایت کند.
نقد کافران به پیامبر
قرآن کریم، به مقاومت کافران در برابر حقیقت اشاره میکند:
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود، گفتند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند بازدارد.
وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى
و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
و کسانی که کفر ورزیدند، هنگامی که حق به سویشان آمد، گفتند: این جز جادویی آشکار نیست.
این آیات، به تعصب و انکار حقیقت توسط کافران اشاره دارند. استاد فرزانه تأکید میکنند که این انکار، نتیجه تعصب و جهل است که انسان را از سعادت دور میکند.
بخش پنجم: راه سعادت در پرتو قرآن کریم
نقش پیامبر بهعنوان نذیر
قرآن کریم، پیامبر را بهعنوان هشداردهنده معرفی میکند:
مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ
با دوست شما جنونی نیست، او جز هشداردهندهای برای شما پیش از عذابی سخت نیست.
قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ
بگو: هر پاداشی که از شما خواستم، برای خودتان است. پاداش من جز بر خدا نیست.
این آیات، به اخلاص و نقش هدایتگری پیامبر اشاره دارند. استاد فرزانه تأکید میکنند که پیامبر، با دعوت به تفکر و سعادت، انسان را از عظمتطلبی بیحاصل به سوی سلامت و سعادت هدایت میکند.
محاسبه نفس و اولویت سعادت
استاد فرزانه، انسان را به محاسبه نفس دعوت میکنند. انسان باید هر شب، اعمال و نیات خود را بررسی کند و ببیند آیا به دنبال سلامت و سعادت است یا عظمت و توسعه. این محاسبه، راه رسیدن به سعادت است. قرآن کریم نیز به این اصل اشاره دارد:
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
ما او را به راه هدایت کردیم، خواه شاکر باشد و خواه ناسپاس.
این آیه، به آزادی انتخاب انسان در مسیر سعادت یا شقاوت اشاره دارد. انسان، با انتخاب سلامت و ایمان، میتواند عظمت خود را به سعادت بدل کند.
درنگ: محاسبه نفس، کلید سعادت است. انسان باید هر شب، نیات و اعمال خود را بررسی کند تا مسیرش را از عظمتطلبی به سوی سلامت و سعادت هدایت کند.
نقد علم دینی و توسعهطلبی
استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، به وضعیت علم دینی در دوران معاصر میپردازند. علم دینی، که باید هدایتگر به سوی سعادت باشد، در مواردی به دنبال توسعه و عظمت بوده و از معنویت فاصله گرفته است. این انحراف، به کاهش سلامت اخلاقی و معنوی منجر شده است. استاد تأکید دارند که علم دینی باید به جای توسعهطلبی، به دنبال سلامت و سعادت باشد تا بتواند رسالت هدایتگری خود را به انجام رساند.
بخش ششم: جمعبندی و نتیجهگیری
درسگفتار شماره ۱۴۵۵ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با محوریت سوره سبا، به تبیین اقتدار و عظمت بینظیر انسان در نظام آفرینش پرداخته و تمایز میان عظمت و سعادت را با ژرفنگری فلسفی و قرآنی بررسی کرده است. انسان، بهعنوان خلیفه الهی، دارای ظرفیتهایی است که او را قادر میسازد تا حتی در برابر خدا، به گفتوگوی کلامی برخیزد. اما این عظمت، تنها در سایه ایمان و سلامت اخلاقی به سعادت میرسد. قرآن کریم، با ارائه نمونههایی چون ابولهب و گفتوگوی خدا با ملائکه، نشان میدهد که عظمت بدون خدا، به شقاوت و پلیدی منجر میشود. آینده انسان، با رشد علمی و معرفتی، به تعاملات گستردهتر با جن و ملائکه خواهد انجامید، اما این تعاملات، تنها در صورتی به سعادت میرسند که با سلامت و ایمان همراه باشند. نقد فرهنگ توسعهطلبی، ریا، تکبر و ظلم، همراه با تأکید بر محاسبه نفس و پیگیری سلامت، راهکارهایی برای اصلاح مسیر انسان ارائه میدهد. قرآن کریم، بهعنوان چراغ هدایت، انسان را به تفکر و انتخاب سعادت دعوت میکند. این درسگفتار، نهتنها انسانشناسی قرآنی را بازتعریف میکند، بلکه راه را برای اصلاح اجتماعی، اخلاقی و معنوی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی