متن درس
فلسفه اقتدار انسانی و روشهای کسب معرفت در پرتو انسانشناسی قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۶۵)
مقدمه: درآمدی بر اقتدار انسانی و معرفتشناسی قرآنی
انسان، این گوهر بیهمتای آفرینش، در کانون توجه معارف قرآنی و فلسفی قرار دارد. اقتدار انسانی، که ریشه در ظرفیتهای بیکران وجودی او دارد، از پیوند با منابع متعالی معرفت، اعم از الهی و درونی، سرچشمه میگیرد. درسگفتار شماره ۱۴۶۵ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با محوریت انسانشناسی قرآنی و روشهای کسب معرفت، به تبیین این حقیقت میپردازد که انسان چگونه میتواند با باور به استعدادهای نهفته در وجود خویش و ارتباط با موجودات مجرد، چون ملائکه، انبیا و اولیا، به کمال معرفتی دست یابد. این نوشتار، با ساختاری علمی و دانشگاهی، به بازنویسی و تجمیع محتوای این درسگفتار پرداخته و با افزودن توضیحات تکمیلی، تمثیلات ادبی و تحلیلهای فلسفی، چارچوبی جامع برای فهم اقتدار انسانی و روشهای معرفتیابی ارائه میدهد. محورهای اصلی این بحث، بر سه ساختار کلیدی معرفتشناسی، یعنی ارایه (آموزش ظاهری)، وصول (استخراج معرفت درونی) و ایصال (دریافت تعلیم الهی)، استوار است که هر یک بهسان چشمهای زلال، راه به سوی کمال انسانی میگشایند.
بخش نخست: مبانی معرفتشناسی قرآنی و اقتدار انسانی
ارتباط انسان با موجودات مجرد
انسان، بهمثابه موجودی چندبُعدی، توانایی برقراری پیوند با عوالم غیرمادی، از جمله ملائکه، ارواح و انبیا را داراست. این ارتباط، که در ظرف کمال و رشد انسانی شکل میگیرد، نه تنها به گسترش آگاهیهای غیرظاهری منجر میشود، بلکه انسان را به سوی شکوفایی استعدادهای نهانش رهنمون میسازد. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان باید این پیوند را در سه ساحت ارایه، وصول و ایصال جستوجو کند. ارایه، به معنای بهرهگیری از علوم ظاهری و آموزشهای مکتوب است؛ وصول، به استخراج علوم لدنی از اعماق وجود خویش اشاره دارد؛ و ایصال، دریافت معرفت از منابع متعالی الهی، چون خدا، انبیا و اولیاست. این سهگانه، بهسان سه بال پرواز، انسان را به سوی قلههای معرفت رهنمون میسازد.
درنگ: اقتدار انسانی در گرو پیوند با موجودات مجرد و استخراج علوم لدنی از وجود خویش است، که در سه ساحت ارایه، وصول و ایصال تحقق مییابد.
باور به ظرفیتهای درونی و الهی
باور، بهسان کلیدی زرین، دروازههای معرفت را به روی انسان میگشاید. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان باید به وجود علوم لدنی در خویشتن و به امکان دریافت تعلیم از خدا و اولیا ایمان داشته باشد، همانگونه که به کارآمدی آموزشهای مکتوب و مدرسهای باور دارد. این باور، انگیزهای است که انسان را به جستوجوی گنجینههای نهان وجودش وا میدارد. همانگونه که انسان برای یافتن کیف گمشدهاش، با ایمان به وجود آن، شهر را زیر پا میگذارد، باید به علوم لدنی نهفته در وجودش نیز باور داشته باشد و در پی کشف آنها برآید. این تشبیه، به زیبایی نشان میدهد که باور، نیروی محرکهای است که انسان را به سوی تلاش برای کشف استعدادهای درونی سوق میدهد.
علوم لدنی: گنجینهای منحصربهفرد
علوم لدنی، که در نهاد هر انسان به ودیعه نهاده شده، گوهرهایی بیهمتا هستند که حتی در انبیا یافت نمیشوند. استاد فرزانه با استناد به حکمت الهی، تأکید میکنند که خداوند استعدادها را میان بندگانش تقسیم کرده و این علوم، مختص هر فرد و از آنِ اوست. این دیدگاه، ریشه در عدالت الهی دارد که هر انسان را بهسان معدنی سرشار از گوهرهای معرفتی آفریده است. اکتشافات دانشمندانی چون پاستور، گالیله و ادیسون، که از علوم لدنی خویش بهره بردهاند، گواهی بر این حقیقت است که معرفت، تنها از مجرای وحی نبوی حاصل نمیشود، بلکه در وجود هر انسان، چشمهای زلال از دانش نهفته است.
درنگ: علوم لدنی، گنجینهای منحصربهفرد در وجود هر انسان است که با باور و تلاش، قابل استخراج و شکوفایی است.
نقد نظام آموزشی علم دینی
استاد فرزانه با نگاهی نقادانه به نظام آموزشی علم دینی مینگرند و تأکید دارند که تمرکز بیش از حد بر کتابمحوری، مانع از رشد حقیقی معرفتی طلاب شده است. علم دینی باید به آموزش علوم اصلی، چون فقه، اصول، فلسفه و عرفان، بپردازد، نه آنکه صرفاً به خواندن کتب متعدد محدود شود. این نقد، بهسان آینهای روشن، کاستی روشهای کنونی را بازتاب میدهد و بر ضرورت اصلاح نظام آموزشی برای تربیت عالمان کارآمد تأکید میورزد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، مبانی معرفتشناسی قرآنی را در پرتو اقتدار انسانی تبیین کرد. انسان، با باور به ظرفیتهای درونی و الهی خویش و با برقراری پیوند با موجودات مجرد، میتواند به کمال معرفتی دست یابد. علوم لدنی، بهسان چشمهای جوشان، در وجود هر فرد نهفته است و با ایمان، صبر و تلاش، قابل استخراج است. نقد نظام آموزشی علم دینی، بر لزوم تمرکز بر علوم اصلی و پرهیز از کتابمحوری تأکید دارد.
بخش دوم: روشهای کسب معرفت در پرتو باور و صبر
سهگانه باور، فرصت و رخصت
استاد فرزانه، سه اصل بنیادین برای کسب معرفت معرفی میکنند: باور، فرصت (صبر) و رخصت (واگذاری). باور، بهسان خاک حاصلخیزی است که بذر معرفت در آن میروید. فرصت، صبری است که انسان باید در مسیر سلوک نشان دهد، و رخصت، تسلیمی است که سالک را به دست مربی الهی میسپارد. این سهگانه، چارچوبی جامع برای معرفتیابی ارائه میدهد که در فلسفه عرفان، بهعنوان شالوده سلوک شناخته میشود.
نقش باور در معرفتیابی
باور به وجود وحی، غیب و حقیقت در وجود انسان، بهسان نوری است که تاریکیهای نادانی را میزداید. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان باید به امکان دریافت تعلیم از خدا، انبیا و اولیا ایمان داشته باشد، همانگونه که به کارآمدی مدرسه و کتاب باور دارد. این باور، انسان را به سوی جستوجوی معرفت درونی و الهی سوق میدهد و او را از وابستگی صرف به علوم ظاهری رها میسازد.
درنگ: باور به امکان دریافت معرفت از خدا و اولیا، انسان را از محدودیتهای علوم ظاهری رها میسازد و به سوی کمال رهنمون میکند.
فرصت و رخصت: صبر و تسلیم در سلوک
فرصت، به معنای صبر در مسیر معرفتیابی، و رخصت، به معنای واگذاری خویش به اراده الهی، دو شرط کلیدی سلوک هستند. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، این دو را به ایستادن در صف نانوایی تشبیه میکنند: همانگونه که انسان در صف نان با صبر منتظر نوبت خویش میماند، در سلوک نیز باید با صبر و تسلیم، منتظر هدایت الهی باشد. عجله و شرطگذاری، بهسان بادی است که شعله معرفت را خاموش میکند.
مثال زیارت حضرت معصومه
استاد فرزانه، زیارت حضرت معصومه سلاماللهعلیها را بهسان آیینهای برای فهم فرصت و رخصت معرفی میکنند. سالک در زیارت، نباید عجله کند یا چیزی طلب نماید، بلکه باید با صبر و تسلیم، منتظر عنایت الهی باشد. این مثال، به زیبایی نشان میدهد که سلوک، نیازمند ادب، صبر و واگذاری است.
شروط سلوک: شک نکردن و شرط نگذاشتن
در مسیر سلوک، شک و شرطگذاری، بهسان موانعی هستند که سالک را از مقصد بازمیدارند. استاد فرزانه تأکید دارند که سالک باید مانند میت در دست غسال، تسلیم مربی الهی باشد و از هرگونه شک و شرطگذاری پرهیز کند. این قاعده، در فلسفه عرفان، به اهمیت اطاعت و تسلیم در برابر هدایت الهی اشاره دارد.
درنگ: سالک باید با صبر و تسلیم، مانند میت در دست غسال، خود را به هدایت الهی بسپارد و از شک و شرطگذاری پرهیز کند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، روشهای کسب معرفت را در پرتو باور، فرصت و رخصت تبیین کرد. باور به منابع الهی و درونی، صبر در مسیر سلوک و تسلیم در برابر هدایت الهی، شالوده معرفتیابی هستند. مثالهایی چون زیارت حضرت معصومه و تشبیه سالک به میت در دست غسال، به زیبایی این اصول را روشن میسازند.
بخش سوم: نقد نظام آموزشی و اصلاح آن
نقد کتابمحوری در علم دینی
استاد فرزانه با نگاهی نقادانه، نظام آموزشی علم دینی را مورد ارزیابی قرار داده و تأکید دارند که تمرکز بر کتابمحوری، به جای آموزش علوم اصلی چون فقه، اصول، فلسفه و عرفان، مانع رشد حقیقی طلاب شده است. این نقد، بهسان هشداری است که علم دینی را به سوی اصلاح و تمرکز بر محتوا سوق میدهد.
مثال شیخ انصاری
استاد فرزانه، با اشاره به سیره شیخ انصاری، که به طلبهای مبتدی صرف و نحو درس میداد، بر اهمیت توجه به نیازهای طلاب در سطوح ابتدایی تأکید میکنند. این مثال، بهسان مشعلی است که راه را برای اصلاح نظام آموزشی روشن میسازد.
پیشنهاد آموزش علوم در یک سال
استاد فرزانه پیشنهاد میکنند که علوم اصلی، چون فقه، اصول و فلسفه، باید در یک سال به طلاب آموزش داده شود تا آنها بتوانند به مطالعه مستقل بپردازند. این پیشنهاد، بهسان نقشهراهی است که مسیر آموزش را کارآمدتر میسازد.
درنگ: آموزش علوم اصلی در یک سال، طلاب را به سوی مطالعه مستقل و رشد حقیقی سوق میدهد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با نقد نظام آموزشی علم دینی و ارائه پیشنهادهایی برای اصلاح آن، بر ضرورت تمرکز بر علوم اصلی و پرهیز از کتابمحوری تأکید کرد. مثالهایی چون سیره شیخ انصاری، راهکارهایی عملی برای بهبود نظام آموزشی ارائه میدهند.
بخش چهارم: ایصال و دریافت تعلیم الهی
باور به ایصال الهی
استاد فرزانه تأکید دارند که انسان باید به امکان دریافت تعلیم از خدا، انبیا، اولیا و حتی اموات باور داشته باشد. این باور، بهسان پلی است که انسان را به منابع متعالی معرفت متصل میکند. آیه کریمه قرآن کریم، ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ﴾ (بقره: ۲۸۲)، که میفرماید: «و از خدا پروا کنید که خدا به شما میآموزد»، بر نقش تقوا در دریافت تعلیم الهی تأکید دارد.
مثال درس خواندن نزد اولیا
استاد فرزانه، با اشاره به امکان درس خواندن نزد امام حسین، امام حسن یا حضرت خضر علیهمالسلام، بر این حقیقت تأکید دارند که انسان میتواند از اولیا معرفت کسب کند، همانگونه که در مدرسه درس میخواند. این دیدگاه، بهسان دریچهای است که به سوی دریافت معرفت از منابع متعالی گشوده میشود.
ویزیت سالک در سلوک
سالک، برای طی مسیر سلوک، نیازمند ویزیت توسط انس یا موجودات مجرد است. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، حالات سالک را به تجسم حیواناتی چون گرگ و روباه تشبیه میکنند که نیاز به تخلیه و تصفیه دارد. این تشبیه، به ضرورت پالایش نفس در مسیر سلوک اشاره دارد.
درنگ: ویزیت سالک توسط انس یا موجودات مجرد، او را به سوی پالایش نفس و دریافت معرفت هدایت میکند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تأکید بر ایصال و دریافت تعلیم الهی، بر نقش باور، تقوا و ویزیت در سلوک تأکید کرد. آیه کریمه قرآن کریم و مثالهای عرفانی، راه را برای فهم این حقیقت روشن میسازند.
بخش پنجم: شروط کسب علم و معرفت
شروط ششگانه کسب علم
استاد فرزانه، با استناد به حکمت اسلامی، شروط کسب علم را در شش اصل خلاصه میکنند: زکات، حرص، اجتهاد، بلاغت، صحابت استاد و طول زمان. این شروط، بهسان ستونهایی استوار، بنای معرفت را برپا میدارند.
کنترل کثرت و تمرکز بر وحدت
انسان باید کثرت، مانند تماشای فیلمها و سریالها، را کاهش دهد تا ذهنش در وحدت قرار گیرد. استاد فرزانه این اصل را بهسان آبی زلال معرفی میکنند که ذهن را از آلودگیهای کثرت پاک میسازد.
مثال چشمه و باران
علوم وصولی، بهسان چشمهای از درون انسان میجوشند، و علوم ایصالی، مانند بارانی از آسمان معرفت بر او فرو میریزند. این تشبیه، به زیبایی تفاوت منابع درونی و بیرونی معرفت را نشان میدهد.
درنگ: علوم وصولی از درون انسان و علوم ایصالی از منابع الهی سرچشمه میگیرند و هر دو برای کمال معرفتی ضروریاند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، شروط کسب علم و معرفت را با تأکید بر کنترل کثرت و تمرکز بر وحدت تبیین کرد. تشبیه علوم وصولی به چشمه و علوم ایصالی به باران، جامعیت منابع معرفت را روشن میسازد.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
فلسفه اقتدار انسانی و روشهای کسب معرفت، در پرتو انسانشناسی قرآنی، چارچوبی جامع برای شکوفایی ظرفیتهای وجودی انسان ارائه میدهد. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تکیه بر سهگانه ارایه، وصول و ایصال، انسان را به سوی باور به علوم لدنی، صبر در سلوک و تسلیم در برابر هدایت الهی دعوت میکنند. آیه کریمه ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ﴾ (بقره: ۲۸۲)، به زیبایی نقش تقوا را در دریافت تعلیم الهی روشن میسازد. نقد نظام آموزشی علم دینی، بر ضرورت اصلاح و تمرکز بر علوم اصلی تأکید دارد، و مثالهایی چون سیره شیخ انصاری و زیارت حضرت معصومه، راهکارهایی عملی برای سلوک و آموزش ارائه میدهند. انسان، با کاهش کثرت و تمرکز بر وحدت، میتواند بهسان معدنی سرشار از گوهرهای معرفت، استعدادهای خویش را شکوفا سازد و به کمال انسانی دست یابد.
با نظارت صادق خادمی