در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1474

متن درس





اقتدار انسانی در پرتو سوره فاطر: نقش اراده در وصول به کمال

اقتدار انسانی در پرتو سوره فاطر: نقش اراده در وصول به کمال

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۴۷۴)

دیباچه

انسان، این گوهر بی‌همتای آفرینش، در ساحت وجودی خویش ظرفیتی بی‌کران برای دربرگرفتن همه عالم و آدم نهفته دارد. سوره فاطر، که سوره‌ای است از قدرت، همت و تقابل میان حق و باطل، با نگاهی ژرف به اقتدار انسانی، راه‌های وصول به کمال و موانع پیش روی آن را تبیین می‌کند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتار شماره ۱۴۷۴ استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی پیچیدگی وجود انسان، نقش محوری اراده در تکامل و ضرورت دشمن‌انگاری شیطان در پرتو آیه ششم سوره فاطر می‌پردازد: إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا (همانا شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن گیرید). انسان، موجودی است که در هر لحظه می‌تواند عوالم درونی خویش را زیرورو کند و با اراده‌ای استوار، به سوی کمال صعود نماید. اما رخوت، سستی و بی‌ارادگی، چون سدی در برابر این اقتدار، او را از تحقق ظرفیت‌های بی‌نهایت وجودی‌اش بازمی‌دارد. این اثر، با تأمل در آیات قرآن کریم و بهره‌گیری از تعالیم عرفانی، درصدد است تا راه‌های تقویت اراده و فعال‌سازی حسگرهای معنوی را به‌گونه‌ای نظام‌مند و عمیق برای مخاطبان تبیین کند.

بخش نخست: پیچیدگی وجود انسان و انحطاط معنوی

انسان، جهانی در حال تحول

انسان، موجودی است که در پیچیدگی وجودی خویش، تمامی عالم و آدم را دربرمی‌گیرد. او، به‌سان اقیانوسی بی‌کران، در هر لحظه می‌تواند عوالم درونی خود را دگرگون سازد. این ظرفیت عظیم، که از منظر خلقت او را از جن و ملائک متمایز می‌کند، ریشه در نفسانیت، عقل و انکسارهای نفسانی او دارد. انسان می‌تواند در یک لحظه خود باشد و در لحظه‌ای دیگر، به موجودی دیگر تبدیل شود، گویی هر دم هویتی نو می‌یابد. این سیالیت وجودی، که در فلسفه اسلامی به پویایی وجود انسان اشاره دارد، نشان‌دهنده اقتداری است که خداوند در نهاد او به ودیعت نهاده است.

درنگ: انسان، به‌سان جهانی در حال تحول، در هر لحظه ظرفیتی بی‌نهایت برای دگرگونی و صعود به سوی کمال دارد.

رخوت و سستی انسان مدرن

با وجود این اقتدار ذاتی، انسان امروزی در دام رخوت، سستی، کندی و بی‌خیالی گرفتار آمده است. او، مانند آب‌های راکد گوشه رودخانه، فاقد حرکت و پویایی است. این انسان، که گاه ساعت‌ها در خواب غفلت فرومی‌رود، تنها ظاهری از حیات دنیوی دارد و از روح پویای انسانی بی‌بهره است. چنین انسانی، که در چهار دیواری زندگی راکد خویش محصور شده، از تحقق اراده و تصمیم برای تحول محروم مانده است. این انحطاط معنوی، که در عرفان اسلامی به دوری از خودسازی و اراده نسبت داده می‌شود، انسان را از دستیابی به کمال بازمی‌دارد.

درنگ: رخوت و سستی انسان مدرن، مانند آب راکد، او را از پویایی معنوی و وصول به کمال محروم ساخته است.

فقدان تحقق اراده

یکی از بزرگ‌ترین موانع در مسیر کمال انسانی، فقدان تحقق اراده در زندگی روزمره است. انسان امروزی، حتی در بازه‌های زمانی طولانی چون یک هفته یا یک سال، به‌ندرت اراده‌ای برای تحول و تکامل نشان می‌دهد. این بی‌ارادگی، که در فلسفه اسلامی به‌عنوان مانعی اصلی در برابر کمال شناخته می‌شود، انسان را در سرگردانی و ناتوانی فرومی‌برد. او، گویی در باتلاقی از هوسات و مطامع نفسانی گرفتار آمده، نمی‌تواند اراده‌ای استوار برای صعود به قله‌های معرفت به کار گیرد.

درنگ: فقدان اراده در انسان مدرن، او را از تحقق ظرفیت‌های وجودی و دستیابی به کمال بازمی‌دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تأکید بر پیچیدگی وجود انسان و ظرفیت بی‌نهایت او برای تحول، به نقد انحطاط معنوی انسان امروزی پرداخت. رخوت، سستی و بی‌ارادگی، چون زنجیرهایی، انسان را از تحقق اقتدار ذاتی‌اش بازمی‌دارند. انسان، که جهانی پویا در خویشتن دارد، نیازمند اراده‌ای است که او را از رکود به سوی پویایی و از سرگردانی به سوی کمال هدایت کند. این نقد، زمینه‌ساز بررسی نقش محوری اراده در بخش‌های بعدی است.

بخش دوم: نقش اراده در تکامل انسانی

اراده، محور تحول و تکامل

اراده، چون کلیدی زرین، محور تکامل، تبدیل و تبدل انسان است. این نیروی نفسانی، که بر میلیون‌ها عامل مؤثر در وجود انسان غالب می‌شود، توانایی آن را دارد که عوالم درونی او را زیرورو کند. در فلسفه اسلامی، اراده به‌عنوان نیروی محرکه‌ای معرفی می‌شود که انسان را از محدودیت‌های ناسوتی رها ساخته و به سوی کمال هدایت می‌کند. کسی که اراده دارد، همه چیز دارد و کسی که فاقد آن است، هیچ ندارد. این دیدگاه، که در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره برجسته شده، اراده را معیار اصلی اقتدار انسانی می‌داند.

درنگ: اراده، چون کلیدی زرین، محور تکامل انسان است و بر تمامی عوامل وجودی او غالب می‌شود.

تفاوت اراده و هوس

انسان امروزی، به‌جای اراده، گرفتار هوسات است. هوس، که در عرفان اسلامی به‌عنوان مانعی در برابر کمال شناخته می‌شود، انسان را در سرگردانی و پراکندگی فرومی‌برد. سالک عرفانی، که صاحب اراده است، از این سرگردانی رها شده و با تمرکزی استوار، به سوی مقصد الهی گام برمی‌دارد. اما انسان عادی، که هوس را با اراده اشتباه می‌گیرد، پس از سال‌ها زندگی همچنان در دام نفسانیات گرفتار است و به کمال نمی‌رسد.

درنگ: هوس، چون باتلاقی گمراه‌کننده، انسان را از اراده و کمال دور می‌سازد.

بی‌ارادگی، ریشه ناکامی

مشکل اصلی انسان در عالم ناسوت، بی‌ارادگی است. این بی‌ارادگی، که حتی پس از دهه‌ها زندگی در انسان امروزی پایدار می‌ماند، او را از دوری از گناه و صعود به سوی کمال بازمی‌دارد. انسان، که هوس و مطامع نفسانی را با اراده اشتباه می‌گیرد، نمی‌تواند در برابر وسوسه‌های نفسانی مقاومت کند. این ناکامی، که در عرفان اسلامی به ضعف اراده نسبت داده می‌شود، انسان را در تنگنای ناتوانی و سرگردانی نگه می‌دارد.

درنگ: بی‌ارادگی، ریشه ناکامی انسان در وصول به کمال و دوری از گناه است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تأکید بر نقش محوری اراده در تکامل انسانی، به تمایز میان اراده و هوس و تأثیر بی‌ارادگی بر ناکامی انسان پرداخت. اراده، چون نوری هدایتگر، انسان را از سرگردانی هوس به سوی کمال رهنمون می‌شود. سالک عرفانی، با تقویت اراده، می‌تواند بر نفسانیات غلبه کند و به سوی مقصد الهی گام بردارد. این بررسی، زمینه را برای تحلیل دشمن‌انگاری شیطان در بخش بعدی فراهم می‌سازد.

بخش سوم: دشمن‌انگاری شیطان در پرتو سوره فاطر

هشدار قرآن کریم در برابر فریب حیات دنیوی

سوره فاطر، که سوره‌ای است از اقتدار و همت، انسان را به معنای حقیقی خویش تعریف می‌کند. آیه پنجم این سوره هشدار می‌دهد: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (ای مردم، وعده خدا حق است؛ پس مبادا زندگی دنیا شما را فریب دهد و مبادا فریبکار شما را به خدا مغرور کند). این آیه، انسان را از فریب حیات دنیوی و وسوسه‌های نفسانی برحذر می‌دارد و بر ضرورت هوشیاری در برابر شیطان تأکید دارد.

درنگ: حیات دنیوی و وسوسه‌های نفسانی، چون فریبی گمراه‌کننده، انسان را از وعده حق الهی دور می‌سازد.

شیطان، دشمن انسان

آیه ششم سوره فاطر، با صراحت شیطان را دشمن انسان معرفی می‌کند: إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا (همانا شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن گیرید). این آیه، نه‌تنها به دشمن بودن شیطان اشاره دارد، بلکه بر ضرورت اراده در دشمن‌انگاری او تأکید می‌کند. شیطان، که عام‌تر از ابلیس شخصی است، شامل جن و انس می‌شود و تشکیلاتی سازمان‌یافته دارد که انسان را به سوی آتش سوزان هدایت می‌کند: إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ (او تنها حزبش را می‌خواند تا از اصحاب آتش سوزان باشند). این آیه، انسان را به هوشیاری و مقاومت فعال در برابر شیطان فرا می‌خواند.

درنگ: دشمن‌انگاری شیطان، نیازمند اراده‌ای است که انسان را از فریب او مصون نگه می‌دارد.

نقد بی‌تفاوتی به شیطان

انسان امروزی، برخلاف اولیاء خدا، شیطان را به‌عنوان دشمن جدی نمی‌بیند. او نسبت به شیطان بی‌تفاوت است و به‌جای خشم و نفرت از این دشمن، به نزدیکان خود خشمگین می‌شود. شیطان در نظر او تنها مفهومی سمبلیک یا فانتزی است، نه دشمنی واقعی که باید با اراده‌ای استوار در برابرش ایستاد. این بی‌تفاوتی، که در عرفان اسلامی به‌عنوان غفلت از خطر شیطان شناخته می‌شود، انسان را در دام وسوسه‌های نفسانی گرفتار می‌سازد.

درنگ: بی‌تفاوتی به شیطان، انسان را از دشمن‌انگاری و مقاومت در برابر او بازمی‌دارد.

لجبازی مثبت با شیطان

برخلاف لجبازی با دیگران که امری ناپسند است، لجبازی با شیطان عملی مثبت و ضروری است. انسان باید با اراده‌ای استوار، شیطان را دشمن خود بداند و از او دوری جوید. این لجبازی، که در فلسفه اسلامی به‌عنوان مقاومتی فعال در برابر باطل شناخته می‌شود، انسان را از سقوط در دام وسوسه‌ها مصون می‌دارد.

درنگ: لجبازی با شیطان، چون سپری استوار، انسان را از وسوسه‌های نفسانی حفظ می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با استناد به آیات سوره فاطر، بر ضرورت دشمن‌انگاری شیطان و نقش اراده در این فرآیند تأکید کرد. شیطان، دشمنی است که با تشکیلاتی سازمان‌یافته، انسان را به سوی گمراهی می‌کشاند. بی‌تفاوتی انسان امروزی به شیطان و عدم اراده در دشمن‌انگاری او، ریشه انحطاط معنوی است. لجبازی مثبت با شیطان و هوشیاری در برابر فریب‌های دنیوی، راه‌های اصلی حفظ اقتدار انسانی‌اند.

بخش چهارم: حسگرهای معنوی و راه‌های وصول به کمال

حسگرهای معنوی اولیاء خدا

اولیاء خدا، به‌واسطه حسگرهای معنوی فعال خود، قادر به تشخیص خدا و شیطان‌اند. این حسگرها، چون شاخک‌های زنبور یا پرهای کبوتر، به آن‌ها امکان می‌دهد که مظاهر الهی و شیطانی را از یکدیگر بازشناسند. انسان امروزی، که فاقد این حسگرهاست، خدا و شیطان را با یکدیگر قاطی می‌کند و از تشخیص حق و باطل ناتوان است.

درنگ: حسگرهای معنوی، چون شاخک‌های زنبور، انسان را در تشخیص حق و باطل یاری می‌کنند.

نقد فقدان حسگرهای معنوی

فقدان حسگرهای معنوی در انسان امروزی، او را از استجابت دعا، درک معرفت و وصول به کمال بازمی‌دارد. این انسان، مانند کبوتری بی‌پر یا ماری بی‌زهر، در برابر مظاهر شیطانی ناتوان است. او حتی با سال‌ها درس‌خواندن، بدون فعال‌سازی حسگرها، به کمال نمی‌رسد، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا (مثل کسانی که تورات بر آنان نهاده شد، سپس آن را به کار نبستند، مانند مثل خری است که کتاب‌هایی را حمل می‌کند).

درنگ: فقدان حسگرهای معنوی، انسان را از درک معرفت و وصول به کمال محروم می‌سازد.

تمرین برای فعال‌سازی حسگرها

انسان باید با تمرین در نماز، دعا و تلاوت قرآن کریم، حسگرهای معنوی خود را فعال کند. این تمرینات، چون آبی زلال، قلب و ذهن او را از غبار نفسانیات پاک می‌کنند. اولیاء خدا، با این تمرینات، حسگرهای خود را تقویت کرده و حرام را از حلال بازشناخته‌اند. انسان امروزی، که از این حسگرها بی‌بهره است، حتی حرام را مصرف می‌کند و از آن بی‌خبر می‌ماند.

درنگ: تمرین در نماز، دعا و قرآن، حسگرهای معنوی انسان را برای تشخیص حق و باطل فعال می‌کند.

خودآگاهی و تست اراده

انسان باید با اراده، حسگرهای خود را تست کند تا به خودآگاهی برسد. قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّ الْإِنْسَانَ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ (همانا انسان بر خویشتن بیناست). این خودآگاهی، که از طریق تمرین اراده و فشار معنوی به دست می‌آید، انسان را به سوی درک حقایق غیبی هدایت می‌کند. بدون این خودآگاهی، انسان در تاریکی جهل سرگردان می‌ماند.

درنگ: خودآگاهی از طریق تست اراده، انسان را به درک حقایق غیبی و وصول به کمال رهنمون می‌شود.

نقد فشار بدون آمادگی

فشار معنوی بدون آمادگی، مانند زایمانی بدون تخلیه موانع، می‌تواند به مشکلات منجر شود. انسان باید با طهارت و صفا، خود را برای فشار معنوی آماده سازد تا حسگرهایش به‌درستی فعال شوند. این آمادگی، که در عرفان اسلامی به پاکسازی وجود از موانع نفسانی تعبیر می‌شود، شرط لازم برای وصول به کمال است.

درنگ: فشار معنوی بدون آمادگی، مانند زایمانی ناکام، انسان را از وصول به کمال بازمی‌دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر نقش حسگرهای معنوی در تشخیص حق و باطل، به ضرورت تمرین اراده و خودآگاهی برای فعال‌سازی این حسگرها پرداخت. اولیاء خدا، با حسگرهای فعال خود، قادر به تشخیص خدا و شیطان‌اند، در حالی که انسان امروزی از این توانایی محروم است. تمرین در نماز، دعا و قرآن، همراه با آمادگی و طهارت، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با الهام از سوره فاطر و درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، اقتدار انسانی و نقش اراده در وصول به کمال را بررسی کرد. انسان، موجودی است با ظرفیت‌های بی‌کران که می‌تواند با اراده‌ای استوار، عوالم درونی خویش را دگرگون سازد. رخوت، سستی و بی‌ارادگی، انسان را از تحقق این اقتدار بازمی‌دارد. آیه ششم سوره فاطر، با تأکید بر دشمن‌انگاری شیطان، انسان را به هوشیاری و مقاومت فعال در برابر وسوسه‌های نفسانی فرا می‌خواند. حسگرهای معنوی، که در اولیاء خدا فعال است، انسان را در تشخیص حق و باطل یاری می‌کند. تمرین در نماز، دعا و قرآن، همراه با خودآگاهی و آمادگی، حسگرهای انسان را فعال ساخته و او را به سوی کمال رهنمون می‌شود. این اثر، با تلفیق فلسفه و عرفان اسلامی، راهنمایی است برای جویندگان معرفت که در پی صعود به قله‌های کمال‌اند.

با نظارت صادق خادمی