متن درس
مراتب عرفانی و نقش تمرین در شکوفایی قوای باطنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۸۸)
دیباچه
حقیقت عرفان، چونان چراغی است که در ژرفای وجود انسانی میدرخشد و راه به سوی معرفت الهی میگشاید. این کتاب، برآمده از درسگفتار شماره ۱۴۸۸ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوشی عمیق در مراتب عرفانی انسان و نقش محوری تمرین و ریاضت در شکوفایی قوای باطنی میپردازد. با نگاهی به محدودیتهای آموزشهای صوری و تأکید بر ضرورت ریاضت عملی، این اثر درصدد است تا مسیر سلوک عرفانی را از منظری علمی و فلسفی تبیین نماید. مراتب وجودی انسان، از نفس تا سر، خفا و اخفا، و نیز تفاوت منازل و مقامات عرفانی، در این نوشتار با زبانی روشن و متین بررسی شده است. هدف این اثر، ارائه دیدگاهی جامع به پژوهشگران و جویندگان معرفت است تا با تأمل در اهمیت تمرین و تهذیب نفس، به سوی علوم لدنی و وصول به حق تعالی گام بردارند.
بخش نخست: نقد آموزش صوری و ضرورت تمرین در سلوک عرفانی
محدودیتهای تعلیم بدون تمرین
آموزشهای صوری، هرچند در پرورش ذهن و ارتقای دانش ظاهری سودمندند، اما بدون تمرین عملی، به غرور و تکبر میانجامند. این غرور، چونان سایهای شوم، دانایی را به خودبینی بدل میسازد و انسان را از کمال حقیقی بازمیدارد. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، بر این باورند که تعلیم بدون عمل، موجودی متکبر و مغرور پدید میآورد که با وجود دانش فراوان، از تجربه عملی و تهذیب نفس بیبهره است. این نقد، به روشنی بر کاستی نظامهای آموزشیای دلالت دارد که تنها بر انباشت دانش نظری متمرکزند و از پرورش قوای باطنی غافل میمانند.
|
درنگ: بسندگی به آموزش بدون تمرین، به غرور و تکبر منجر میشود و انسان را از کمال حقیقی دور میسازد. |
مراتب تصمیمگیری و قوای باطنی
سلوک انسانی در مراتب وجودی، سفری است که از نفس آغاز شده و به قلب، عقل و روح میرسد. این مراتب، چونان پلههای نردبانی هستند که سالک را به سوی مراتب لدنی سر، خفا و اخفا رهنمون میسازند. این مراتب لدنی، از جنس علوم شهودیاند و نه از جنس تعلیمات مدرسهای. استاد فرزانه تأکید دارند که این مراتب، تنها با تمرین و ریاضت فعال میگردند و هیچ آموزش صوری نمیتواند جای تجربه عملی را پر کند. سر، خفا و اخفا، چونان دروازههای ملکوت، با تهذیب نفس گشوده میشوند و سالک را به ادراک حقایق غیبی قادر میسازند.
|
درنگ: مراتب سر، خفا و اخفا، علوم لدنیاند که تنها با تمرین و ریاضت، نه آموزش صوری، شکوفا میگردند. |
عرفان عملی در سنت پیشین
در سنت عرفانی پیشین، سلوک بر پایه تمرین و ریاضت استوار بود. عرفان عملی، سالک را به سوی منازل گوناگون هدایت میکرد و هر منزل، چونان اتراقگاهی در سفر، فرصتی برای تهذیب و تعالی فراهم میساخت. این منازل، که در اثر «منازل السائرین» به زیبایی تبیین شدهاند، مراحل گذرای سلوکاند که سالک با تحمل سختیها و تمرینات عملی در آنها توقف کرده و به سوی مقامات کلان پیش میرود. استاد فرزانه تأکید دارند که این رویکرد، برخلاف نظامهای آموزشی معاصر، بر عمل و تجربه متمرکز بود و از غرور ناشی از دانش صوری پرهیز میکرد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، بر کاستی آموزشهای صوری و ضرورت تمرین در سلوک عرفانی تأکید دارد. تعلیم بدون عمل، به غرور میانجامد و انسان را از کمال بازمیدارد. مراتب وجودی انسان، از نفس تا سر، خفا و اخفا، تنها با ریاضت و تهذیب نفس شکوفا میگردند. عرفان عملی پیشین، با تکیه بر تمرین، راهگشای سالکان به سوی علوم لدنی بود، در حالی که نظامهای آموزشی معاصر، با تمرکز بر دانش نظری، از این مهم غافل ماندهاند.
بخش دوم: منازل و مقامات در سلوک عرفانی
تمایز منازل و مقامات
منازل السائرین، چونان ایستگاههای موقت در سفر معنوی، مراحل گذرای سلوکاند که سالک در آنها توقف کرده و با تمرین و ریاضت، به سوی مقامات کلان پیش میرود. مقامات عارفان، اما، مراکز ثبات و استقرارند که پس از طی منازل پدیدار میگردند. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با اشاره به استعاره سفر، منازل را به اتراقگاههای موقت و مقامات را به مقاصد نهایی تشبیه میکنند. هر ده منزل، به یک مقام منتهی میشود، و این سیر، نیازمند تلاش و تحمل سختی است.
|
درنگ: منازل السائرین مراحل گذرای سلوکاند، در حالی که مقامات عارفان مراکز ثبات و کمالاند. |
ابنسینا و مقامات عارفان
ابنسینا، فیلسوف و طبیب نامدار، در اواخر عمر به عرفان گرایش یافت و در کتاب «اشارات»، مقامات عارفان را به زیبایی تبیین کرد. با این حال، او عارف عملی نبود و تجربه سلوک عملی را نداشت. استاد فرزانه تأکید دارند که عرفان ابنسینا، هرچند از نظر نظری ارزشمند است، اما فاقد عمق عملی است. فخر رازی، که ابتدا اشارات را نقد کرد، در نهایت به تحسین آن پرداخت و ارزش علمی آن را ستود. این امر نشاندهنده تفاوت میان عرفان نظری و عملی است که تنها با تمرین و ریاضت به کمال میرسد.
نقد عرفان نظری
عرفان نظری، هرچند در تبیین مفاهیم عرفانی سودمند است، اما بدون تمرین عملی، به کمال نمیانجامد. خواندن کتب عرفانی، بدون تجربه عملی، چونان کاشتن بذری است که در خاک بارور نمیگردد. استاد فرزانه تأکید دارند که عرفان حقیقی، در گرو کوشش، تحمل فشار و تهذیب نفس است. این نقد، دعوتی است به بازگشت به عرفان عملی و پرهیز از بسندگی به دانش نظری.
|
درنگ: عرفان نظری بدون تمرین عملی، به کمال نمیرسد و تنها با ریاضت به حقیقت میپیوندد. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، به تمایز میان منازل و مقامات در سلوک عرفانی پرداخت. منازل، مراحل گذرای سلوکاند که با تمرین طی میشوند، در حالی که مقامات، مراکز ثبات و کمالاند. ابنسینا، با وجود تبیین ارزشمند مقامات عارفان، عارف عملی نبود و عرفانش نظری باقی ماند. نقد عرفان نظری، بر ضرورت تمرین و ریاضت تأکید دارد تا حقیقت عرفان در وجود سالک شکوفا گردد.
بخش سوم: نقش تمرین و ریاضت در تهذیب نفس
تمرین و تحمل فشار
تمرین و ریاضت، چونان آتشی است که نفس را صیقل داده و قوای باطنی را شکوفا میسازد. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تأکید دارند که سلوک عرفانی، بدون تحمل فشار و سختی، به نتیجه نمیرسد. سالک باید با کوشش و استقامت، منازل را طی کند تا به مقامات کلان دست یابد. این فرآیند، نیازمند فروتنی و خدمت به خلق است، چنانکه علمای گذشته پس از تکمیل درس، به خدمت و ریاضت میپرداختند تا غرورشان شکسته شود.
مثال حاجی سبزواری
حاجی سبزواری، عارف برجسته، نمونهای درخشان از نقش تمرین در تهذیب نفس است. او پس از تحصیل در نجف، به جای تدریس، خادم مدرسه شد و با خدمت به طلاب، نفس خود را رام کرد. این فروتنی، او را به مقامات عرفانی رفیعی رساند. شعرهای او، مانند «نَحْمَدُ مَنْ عَلَّمَنَا الْبَيَانَا وَقَارَنَ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَا»، دارای طابعی ملکوتی است که از تهذیب نفس و تمرین عملی سرچشمه گرفته است. در مقایسه، شعرهای کمپانی، فاقد این عمق معنویاند و نمیتوانند با اشعار حاجی سبزواری رقابت کنند.
|
درنگ: خدمت و فروتنی، چونان حاجی سبزواری، نفس را تهذیب کرده و قوای باطنی را به سوی ملکوت رهنمون میسازد. |
کشف مقامات عرفانی
مقامات عرفانی، اغلب در نهان باقی میمانند و تنها در اثر تمرین و خدمت آشکار میگردند. طلاب، پس از مشاهده پاسخهای عمیق حاجی سبزواری، به مقام والای او پی بردند. این امر نشان میدهد که عرفان حقیقی، در گرو عمل و فروتنی است، نه خودنمایی و غرور.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، بر نقش محوری تمرین و ریاضت در تهذیب نفس تأکید دارد. نمونه حاجی سبزواری، نشاندهنده اهمیت خدمت و فروتنی در شکوفایی قوای باطنی است. شعرهای او، که از عمق عرفانی برخوردارند، گواهی بر تأثیر تمرین عملی در سلوک است. کشف مقامات عرفانی، تنها در سایه ریاضت و عمل ممکن میگردد.
بخش چهارم: درد و بلا در سلوک انبیا و اولیا
نقش درد و فشار در کمال
انبیا و اولیا، با تحمل بلای عظیم، به مقامات والای الهی دست یافتند. استاد فرزانه تأکید دارند که هیچ پیامبری زندگی راحتی نداشت و همگی با رنج و سختی آزموده شدند. این بلایا، چونان کورهای است که نفس را صیقل داده و سالک را به سوی کمال رهنمون میسازد. حتی سلیمان، سلطان انبیا، با خفت و خواری (موریانه) آزموده شد تا فروتنی او محک زده شود.
|
درنگ: درد و بلا، چونان کورهای است که نفس را صیقل داده و به سوی مقامات الهی رهنمون میسازد. |
عاشقکشی در عرفان
عرفان، با استعاره عاشقکشی، فرآیند تهذیب نفس را تبیین میکند: «قتلوهم، قطعوهم، وصلوهم، رسلوهم». این مراحل، مرگ نفسانی، قطع وابستگیها، اتصال به حق و رسالت برای خلق را نشان میدهند. استاد فرزانه تأکید دارند که طلاب جوان، بدون تجربه این مراحل، به تبلیغ میپردازند و به نابودی (سمنوهم) میرسند. این نقد، بر ضرورت طی مراحل سلوک پیش از تبلیغ دینی تأکید دارد.
خدمت ائمه به فقرا
ائمه علیهمالسلام، با خدمت به فقرا و تحمل سختیها، قوای باطنی خود را شکوفا ساختند. الهامات الهی، آنها را به سوی کارهای لازم هدایت میکرد و این خدمت، راهگشای کمالشان بود. این نمونه، بر اهمیت خدمت و فروتنی در سلوک عرفانی دلالت دارد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، بر نقش درد و بلا در سلوک انبیا و اولیا تأکید دارد. عاشقکشی، فرآیند تهذیب نفس و اتصال به حق است که بدون آن، سلوک ناقص میماند. ائمه علیهمالسلام، با خدمت و تحمل سختی، به کمال رسیدند و این الگو، راهنمای سالکان در مسیر عرفان است.
بخش پنجم: مراتب لدنی و ارتباط با ملکوت
مراتب سر، خفا و اخفا
مراتب سر، خفا و اخفا، مشاعر باطنیاند که با تمرین و ریاضت فعال شده و سالک را به درک ارواح و ارتباط با ملکوت قادر میسازند. استاد فرزانه تأکید دارند که این مراتب، از جنس علوم لدنیاند و با آموزش صوری به دست نمیآیند. سالک در این مراتب، با ارواح آزاد انس میگیرد و حشر و نشر با عالم غیب دارد، اما افشای این اسرار حرام است و به سلب مقامات میانجامد.
|
درنگ: مراتب سر، خفا و اخفا، با تمرین فعال شده و سالک را به ملکوت متصل میسازند، اما افشای اسرار آنها حرام است. |
حیل العارف
عارف، برای حفظ اسرار باطنی، گاه به حیل متوسل میشود تا از افشا شدن مقاماتش جلوگیری کند. این حیل، چونان سپری است که عارف را از دشمنان خوبیها حفظ میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که خوبیها بیش از بدیها دشمن دارند و عارف باید با فروتنی و پنهانکاری، مقامات خود را حفظ کند.
نقد بهلول صوری
بهلول حقیقی، با حیل العارف از افشای مقاماتش جلوگیری میکند، اما بهلول صوری تنها به حفظ شعر بسنده کرده و فاقد عمق عرفانی است. این نقد، بر تفاوت میان عرفان حقیقی و نمایشی تأکید دارد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، بر مراتب لدنی سر، خفا و اخفا و نقش آنها در ارتباط با ملکوت تأکید دارد. تمرین و ریاضت، این مراتب را فعال میسازد و عارف را به درک حقایق غیبی قادر میکند. حیل العارف، سپری در برابر دشمنان است و عرفان حقیقی، از نمایش و خودنمایی به دور است.
بخش ششم: نقد عرفان صوری و انحرافات آن
انحراف دراويش صوری
دراويش صوری، با حیل و ریا، عرفان را به سوی منافع مادی سوق داده و از حقیقت آن دور کردهاند. رفتارهای نمایشی، مانند سفرهای تفریحی با عنوان عرفان، به دوری مردم از دین و معرفت انجامیده است. استاد فرزانه، این انحرافات را به استعمار و ماسونری تشبیه کرده و بر ضرورت بازگشت به عرفان حقیقی تأکید دارند.
|
درنگ: دراويش صوری، با ریا و سوءاستفاده مالی، عرفان را به انحراف کشانده و مردم را از دین دور کردهاند. |
نقد سوءاستفاده مالی
سوءاستفاده مالی برخی دراويش، عرفان را از حقیقت خود تهی ساخته است. استاد فرزانه تأکید دارند که عرفان حقیقی، با تمرین، ریاضت و درد همراه است و از منافع مادی به دور است. این نقد، دعوتی است به پاکسازی عرفان از آلودگیهای مادی.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، به نقد انحرافات عرفان صوری و دراويش نمایشی پرداخت. رفتارهای ریاکارانه و سوءاستفادههای مالی، عرفان را از حقیقت خود دور کرده و به دوری مردم از دین انجامیده است. بازگشت به عرفان حقیقی، با تکیه بر تمرین و ریاضت، ضرورتی انکارناپذیر است.
بخش هفتم: فازهای سلوک و وصول به حق
فازهای سلوک عرفانی
سلوک عرفانی در چهار فاز تبیین میشود: نفس، قلب-عقل-روح، سر-خفا-اخفا، و حق تعالی. هر فاز، نیازمند تمرین و ریاضت است تا سالک به مراتب بالاتر صعود کند. استاد فرزانه تأکید دارند که این فازها، از ناسوت به سوی الوهیت پیش میروند و تنها با تحمل سختیها ممکن میگردند.
|
درنگ: سلوک عرفانی در چهار فاز نفس، قلب-عقل-روح، سر-خفا-اخفا و حق تعالی طی میشود. |
اسماء الهی و سلوک
سلوک در اسماء فعلی، وصفی، جلال و جمال الهی، سفری است که سالها تمرین و ریاضت میطلبد. استاد فرزانه تأکید دارند که دنیا، بهتنهایی اسم اعظم است و با تیغ و طغال، مشکلات را حل میکند. این استعاره، بر نقش دنیا بهعنوان بستری برای تمرین و رشد عرفانی دلالت دارد.
نقد اسفار اربعه ملاصدرا
اسفار اربعه ملاصدرا، هرچند عنوانی فریبنده دارد، اما فاقد تبیین عملی سلوک است. استاد فرزانه تأکید دارند که این اثر، تنها تعلیمات نظری ارائه میدهد و از بیان مراحل عملی سلوک عاجز است. این نقد، بر محدودیتهای فلسفه صدرایی در عرفان عملی دلالت دارد.
گم شدن و صامت و ناطق در سلوک
< Ascending
برخی سالکان در سفر به سوی خدا گم میشوند و در برزخ سرگردان میمانند. برخی دیگر، پس از سلوک، صامت میشوند و برخی ناطق شده و به مقام نبوت یا امامت میرسند. استاد فرزانه تأکید دارند که این تفاوت، به میزان تمرین و تهذیب نفس بستگی دارد.
|
درنگ: برخی سالکان در سلوک گم میشوند، برخی صامت و برخی ناطق میگردند، و این به میزان تمرین و تهذیب نفس بستگی دارد. |
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، فازهای سلوک عرفانی و نقش اسماء الهی در آن را بررسی کرد. اسفار اربعه ملاصدرا، فاقد تبیین عملی است و عرفان حقیقی، در گرو تمرین و ریاضت است. برخی سالکان در سلوک گم میشوند، اما آنان که با تمرین به کمال میرسند، به مقامات والا دست مییابند.
بخش هشتم: هماهنگی ظاهر و باطن
حديث ابغض الناس
أَبْغَضُ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْ كَانَ ثَوْبَاهُ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ
منفورترين مردم نزد خدا كسی است كه ظاهرش بهتر از باطنش باشد.
این حدیث، بر ضرورت هماهنگی ظاهر و باطن تأکید دارد. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تأکید دارند که ظاهر انبیاگونه با باطن جبارانه، منفورترین نزد خداست. ثوباه (دو لباس) به ظاهر ساده و ثياب به کسوت و نصرت اشاره دارد که باید با عمل هماهنگ باشد.
|
درنگ: هماهنگی ظاهر و باطن، ضرورتی است که فقدان آن، انسان را منفور خدا میسازد. |
فروتنی علمای گذشته
علمای گذشته، با وجود ظاهر انبیاگونه، ضعیف و فروتن بودند و از جباری پرهیز داشتند. نمونه شیخ عباس قمی، که حتی در برابر توهین سکوت کرد، نشاندهنده این فروتنی است. استاد فرزانه تأکید دارند که علمای معاصر نیز باید از جباری پرهیز کرده و خاک راه مردم شوند.
تحمل توهین به خاطر دین
تحمل توهین و سختی به خاطر دین، نشانهای از فروتنی و تهذیب نفس است. استاد فرزانه تأکید دارند که سالک باید با گذشت و بیتوجهی به توهین، به حفظ دین و رشد معنوی بپردازد.
جمعبندی بخش هشتم
این بخش، بر ضرورت هماهنگی ظاهر و باطن تأکید دارد. حدیث «ابغض الناس» به خطر نفاق و جباری هشدار میدهد. فروتنی علمای گذشته و تحمل سختیها، الگویی برای سالکان معاصر است تا با خاکساری و گذشت، به کمال معنوی دست یابند.
نتیجهگیری نهایی
این کتاب، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در مراتب عرفانی و نقش تمرین در شکوفایی قوای باطنی پرداخت. آموزش صوری، بدون تمرین، به غرور میانجامد، در حالی که ریاضت و تهذیب نفس، راهگشای علوم لدنی است. منازل و مقامات، مراحل سلوکاند که با تمرین طی میشوند. انبیا و اولیا، با تحمل بلای عظیم، به کمال رسیدند. مراتب سر، خفا و اخفا، با ریاضت به ملکوت متصل میگردند. نقد عرفان صوری و دراويش نمایشی، بر ضرورت بازگشت به عرفان حقیقی تأکید دارد. هماهنگی ظاهر و باطن، کلید وصول به معرفت الهی است. این اثر، دعوتی است به جویندگان معرفت تا با تمرین و فروتنی، به سوی حق تعالی گام بردارند.
|
با نظارت صادق خادمی |