در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1494

متن درس





کتاب فلسفه معرفت و کمال انسانی در سوره فاطر

فلسفه معرفت و کمال انسانی در سوره فاطر

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۹۴)

مقدمه: تاملاتی در ساختار تثلیثی انسان و ظلم به نفس

انسان، این موجود پیچیده و چندوجهی، در قرآن کریم به مثابه آینه‌ای از مراتب وجودی توصیف شده که در سه‌گانه‌ای از ظالم لنفسه، مقتصد و سابق بالخیرات جای می‌گیرد. این ساختار تثلیثی، که در سوره فاطر به زیبایی ترسیم شده، نه‌تنها نقشه‌ای برای فهم جایگاه انسان در نظام هستی ارائه می‌دهد، بلکه چالش‌های معرفتی و اخلاقی او را در برابر هدایت الهی آشکار می‌سازد. ظلم به نفس، به‌عنوان ریشه انحرافات فردی و اجتماعی، چون سایه‌ای سنگین بر مسیر کمال انسان افتاده و او را از نور حقیقت دور می‌سازد. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در این ساختار تثلیثی و پیامدهای ظلم به نفس در ساحت معرفت و عمل می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق و فلسفی، راهکارهایی برای رهایی از این ظلم و نیل به کمال انسانی ارائه گردد.

بخش یکم: ساختار تثلیثی انسان در قرآن کریم

تبیین مراتب سه‌گانه انسان

قرآن کریم در آیه‌ای بدیع از سوره فاطر، انسان‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کند: ظالم لنفسه، مقتصد و سابق بالخیرات. این تقسیم‌بندی، که در آیه ۳۲ سوره فاطر متبلور است، بیانگر مراتب وجودی انسان در برابر پروردگار است:

ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ

سپس کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیدیم به میراث دادیم. پس برخی از آنها به خود ستمکارند و برخی میانه‌رو و برخی به اذن خدا در نیکی‌ها پیشگام‌اند.

این آیه، چون چراغی فروزان، مراتب گوناگون انسان‌ها را در مسیر هدایت الهی روشن می‌سازد. ظالم لنفسه، که اکثریت را در برمی‌گیرد، کسی است که با لجاجت و شقاوت، خود را از نور هدایت محروم کرده و در تاریکی ظلم به نفس گرفتار آمده است. مقتصد، میانه‌رو است و در مسیر اعتدال گام برمی‌دارد، اما سابق بالخیرات، چون ستاره‌ای درخشان، با ایثار و تلاش در خیرات پیشتاز است.

نقش ظالم لنفسه در انحرافات اجتماعی

ظالم لنفسه، به دلیل کثرت و غلبه در جامعه، چون بادی مسموم، همبستگی و تجانس اجتماعی را به مخاطره می‌اندازد. این گروه، با غرق شدن در نفسانیات و دوری از حقیقت، نه‌تنها خود را به خسران می‌کشانند، بلکه جامعه را نیز در گرداب انحراف فرو می‌برند. این انحراف، ریشه در نهاد ناسوتی انسان دارد که مستعد سستی، افول و حرمان است.

درنگ: ظلم به نفس، به‌عنوان ریشه انحرافات اجتماعی، مانع اصلی تحقق وحدت و تجانس در جامعه انسانی است.

تلاش ایثارگران و محدودیت‌های آن

در برابر ظالمان لنفسه، مومنان، انبیا و اولیا چون مشعل‌دارانی خستگی‌ناپذیر، با ایثار و فداکاری، چراغ هدایت را فروزان نگه می‌دارند. اما این تلاش، هرچند مانع خاموشی کامل نور حقیقت می‌شود، به دلیل غلبه ظالمان، به تبلور کامل حق نمی‌انجامد. این محدودیت، نه از ضعف ایثارگران، بلکه از فراوانی ظلم در جامعه نشأت می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش یکم

ساختار تثلیثی انسان در قرآن کریم، نقشه‌ای جامع برای فهم مراتب وجودی انسان ارائه می‌دهد. ظالم لنفسه، به دلیل غلبه و نفوذ، جامعه را از مسیر هدایت دور می‌سازد، در حالی که ایثارگران، هرچند محدود، با تلاش خود مانع خاموشی کامل حقیقت می‌شوند. این بخش، ضرورت شناخت این مراتب و تأثیر ظلم به نفس بر جامعه را برجسته می‌سازد.

بخش دوم: ریشه‌های ظلم به نفس و چالش‌های معرفتی

نهاد ناسوتی و استعداد ظلم

انسان، به دلیل قرارگیری در ظرف ناسوت، موجودی است که به طور طبیعی مستعد ثقل، سستی و حرمان است. این نهاد، چون خاکی حاصلخیز اما شکننده، اگر از نفسانیات رها نشود، به ظلم به نفس می‌انجامد. این ظلم، نه‌تنها در میان عامه مردم، بلکه حتی در دامان برگزیدگان نیز ممکن است رخنه کند.

لجاجت و شقاوت انسانی

سوره فاطر، با بیانی رسا، از لجاجت و شقاوت انسانی سخن می‌گوید که به انکار، شک و اعراض از آیات الهی منجر می‌شود. این لجاجت، چون دیواری استوار، انسان را از پذیرش هدایت بازمی‌دارد و او را در برابر پروردگار به ستیز می‌کشاند. قرآن کریم در آیه ۴۲ سوره فاطر این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا

و چون هشداردهنده‌ای به سویشان آمد، جز نفرتشان نیفزود.

این نفرت، که ریشه در استکبار و مکر بد دارد، انسان را به سوی خسران و گمراهی سوق می‌دهد.

درنگ: لجاجت و شقاوت انسانی، که در سوره فاطر به تصویر کشیده شده، ریشه اصلی انکار و اعراض از هدایت الهی است.

فریب ظاهر و اختلاط خیر و شر

انسان، گاه به دلیل فریب ظاهر، ظلم به نفس را نادیده می‌گیرد و خیر و شر را در هم می‌آمیزد. این اختلاط، چون آش درهم‌جوشی از اعمال متضاد، انسان را از مسیر هدایت دور می‌سازد. او ممکن است نماز بخواند، اما در عین حال ظلم کند؛ روزه بگیرد، اما از حقیقت اعراض کند. این فریب، مانع خودآگاهی و اصلاح رفتار می‌شود.

خطر قساوت ناشی از عبادت نادرست

عباداتی چون نماز و روزه، اگر بدون تأثیر مثبت بر قلب انجام شوند، نه‌تنها به کمال نمی‌انجامند، بلکه قساوت قلب را در پی دارند. این حقیقت، در آیه‌ای از سوره ماعون به روشنی بیان شده است:

وَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ

وای بر نمازگزارانی * که از نمازشان غافل‌اند.

این آیه، چون هشداری تکان‌دهنده، بر خطر غفلت در عبادت و قساوت ناشی از آن تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

ظلم به نفس، که ریشه در نهاد ناسوتی انسان دارد، با لجاجت و شقاوت، او را از هدایت الهی دور می‌سازد. فریب ظاهر و اختلاط خیر و شر، این ظلم را تشدید می‌کند، در حالی که عبادات بی‌توجه، به جای تعالی، قساوت قلب می‌آورند. این بخش، بر ضرورت خودآگاهی و اصلاح رفتار برای رهایی از این چالش‌ها تأکید می‌ورزد.

بخش سوم: راهکارهای رهایی از ظلم به نفس

لزوم خودآزمایی و ويزيت اعمال

انسان، چون طبیبی حاذق، باید اعمال خود را ويزيت کند و تأثیر آنها را بر قلبش بسنجد. اگر عبادتی چون نماز یا دعا اثری مثبت نداشت، باید آن را تغییر دهد یا کنار بگذارد. این خودآزمایی، چون آزمونی دقیق در آزمایشگاه روح، انسان را به سوی اصلاح رفتار هدایت می‌کند.

روش سبر و تقسیم در شناخت

روش سبر و تقسیم، که در منطق برای کشف علل به کار می‌رود، در شناخت تأثیر عبادات نیز راهگشاست. انسان باید با آزمون و خطا، دریابد کدام عبادت، در چه زمان و به چه شیوه‌ای، قلب او را صیقل می‌دهد. این روش، چون کلیدی طلایی، درهای معرفت را به روی او می‌گشاید.

درنگ: روش سبر و تقسیم، ابزاری منطقی برای کشف تأثیر عبادات بر قلب و اصلاح رفتار انسانی است.

تنوع و انعطاف در عبادات

انسان باید در عبادات خود تنوع ایجاد کند تا از قساوت قلب جلوگیری شود. گاه لازم است نماز اول وقت را به تأخیر اندازد، یا به جای ذکر، به انفاق روی آورد. این انعطاف، چون نسیمی خنک، روح را از خشکی و قساوت نجات می‌دهد.

خطر زیاده‌روی در عبادت

زیاده‌روی در عبادت، مانند پرخوری در غذا، قساوت و خسران می‌آورد. قرآن کریم در آیه ۳۹ سوره فاطر این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا

و کفر کافران جز نفرت نزد پروردگارشان و جز خسران بر آنها نمی‌افزاید.

این آیه، بر خطر زیاده‌روی بی‌فایده در اعمال و تأثیر منفی آن بر قلب دلالت دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

رهایی از ظلم به نفس، نیازمند خودآزمایی، انعطاف و تنوع در عبادات است. انسان باید با روش سبر و تقسیم، تأثیر اعمال خود را ارزیابی کند و از زیاده‌روی بی‌فایده پرهیز نماید. این بخش، راهکارهایی عملی برای اصلاح رفتار و نیل به کمال ارائه می‌دهد.

بخش چهارم: پیامدهای ظلم به نفس و واکنش الهی

عذاب ظالمین در سوره فاطر

قرآن کریم، با بیانی صریح، از عذاب ظالمین سخن می‌گوید. آیه ۳۷ سوره فاطر این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

فَذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

پس عذاب آتش را که آن را دروغ می‌انگاشتید، بچشید.

این آیه، عذاب را نتیجه تکذیب و لجاجت ظالمان معرفی می‌کند. همچنین، آیه ۲۱ سوره سجده بر عذاب نزدیک‌تر تأکید دارد:

لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ

و به آنها از عذاب نزدیک‌تر، جز عذاب بزرگ‌تر، خواهیم چشاند.

شدت الهی در برابر لجاجت

خداوند، در برابر لجاجت انسان، با شدت و غلظت پاسخ می‌دهد. این شدت، در آیه‌ای از سوره مسد به روشنی نمایان است:

تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ

بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او.

این آیه، شدت واکنش الهی به لجاجت انسانی را چون صاعقه‌ای نمایان می‌سازد.

درنگ: شدت الهی در برابر لجاجت انسان، پاسخی به مقاومت او در برابر هدایت است.

اعراض و انتقام الهی

اعراض از آیات الهی، ظلمی عظیم است که انتقام پروردگار را در پی دارد. آیه ۲۲ سوره سجده این حقیقت را بیان می‌کند:

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ

و کیست ستمکارتر از آن که به آیات پروردگارش تذکر داده شد، آن‌گاه از آنها روی گردانید؟ ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت.

جمع‌بندی بخش چهارم

ظلم به نفس، با لجاجت و اعراض، عذاب الهی را در پی دارد. آیات سوره فاطر و دیگر سور، این حقیقت را با شدت و صراحت بیان می‌کنند. این بخش، بر پیامدهای ناگوار ظلم و ضرورت دوری از آن تأکید دارد.

بخش پنجم: عصمت، انبیا و چالش‌های کمال

عصمت تنزیلی و تفاوت مراتب

عصمت معصومین، تنزیلی است و با عصمت ذاتی خداوند متفاوت است. قرآن کریم در آیه ۲۵۳ سوره بقره بر تفاوت مراتب انبیا تأکید دارد:

فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ

برخی را بر برخی برتری دادیم.

این تفاوت، نشان‌دهنده مراتب گوناگون در کمال و عصمت تنزیلی است.

ظلم به نفس در میان برگزیدگان

حتی برگزیدگان الهی نیز ممکن است به ظلم به نفس گرفتار شوند. این حقیقت، در آیه ۳۲ سوره فاطر آشکار است که حتی در میان وارثان کتاب، ظالم لنفسه وجود دارد. این نکته، بر فراگیری خطر ظلم و ضرورت هوشیاری همگان تأکید دارد.

خطر غرور در مومنین

غرور مومنین، ناشی از تصور برتری به دلیل ارتباط با انبیا، مانع کمال است. این غرور، چون پرده‌ای ضخیم، حقیقت را از دید انسان پنهان می‌کند و او را به سوی خسران می‌کشاند.

درنگ: غرور مومنین، ناشی از تصور برتری، مانعی بزرگ در مسیر کمال انسانی است.

جمع‌بندی بخش پنجم

عصمت تنزیلی معصومین و تفاوت مراتب انبیا، بر پیچیدگی مسیر کمال دلالت دارد. حتی برگزیدگان نیز از خطر ظلم به نفس مصون نیستند و غرور مومنین، چالشی بزرگ در این مسیر است. این بخش، بر ضرورت تواضع و هوشیاری در برابر این خطرات تأکید می‌ورزد.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تکیه بر سوره فاطر، نقشه‌ای جامع برای فهم ساختار تثلیثی انسان و چالش‌های معرفتی او ارائه می‌دهد. ظلم به نفس، چون ریشه‌ای عمیق، انسان را از هدایت الهی دور می‌سازد و جامعه را به انحراف می‌کشاند. در مقابل، ایثارگران و مومنین، با تلاش و فداکاری، چراغ هدایت را فروزان نگه می‌دارند. اما رهایی از ظلم به نفس، نیازمند خودآزمایی، انعطاف در عبادات و دوری از غرور است. روش سبر و تقسیم، چون ابزاری دقیق، انسان را در کشف تأثیر اعمال یاری می‌کند. آیات قرآن کریم، با بیانی رسا، از عذاب ظالمین و پاداش ایثارگران سخن می‌گویند و بر ضرورت اصلاح رفتار تأکید دارند. این نوشتار، با دعوت به خودشناسی و انعطاف در مسیر کمال، راهی روشن برای نیل به معرفت و سعادت انسانی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی