متن درس
انسانشناسی قرآنی: تأملی در موانع وجودی و ضرورت خودآگاهی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۹۹)
مقدمه: انسان در شبکه موانع وجودی
انسان، موجودی است پیچیده و گرفتار در شبکهای از موانع زیستی، روانی و معرفتی که مسیر هدایت و کمال او را دشوار میسازد. این درسگفتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تأملات عمیق فلسفی، به بررسی این موانع و ضرورت خودآگاهی برای رهایی از آنها میپردازد. محور اصلی بحث، آیات هشتم و نهم سوره یس است که با بیانی استعاری، محدودیتهای درونی و بیرونی انسان را به تصویر میکشند:
جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ * وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ (ما در گردنهایشان زنجیرهایی نهادهایم که تا چانههایشان بالاست، پس سرهایشان را بالا نگاه داشتهاند. و پیش رویشان دیواری و پشت سرشان دیواری نهادهایم و پردهای بر [چشمان]شان کشیدهایم، پس نمیبینند). این آیات، انسان را در قفسی از اغلال (زنجیرها) و سدود (دیوارها) توصیف میکنند که مانع از دیدن حقیقت و حرکت به سوی کمال میشوند. استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی عمیق به این آیات، انسان را دعوت به تأمل در خویشتن میکند تا با حسگری و خودآگاهی، از این موانع رهایی یابد. این نوشتار، با ساختاری نظاممند، به تحلیل این درسگفتار پرداخته و با ارائه چهار رکن اساسی (تغذیه، طعم، سوخت و طهارت)، راهکاری جامع برای اصلاح وجودی انسان پیشنهاد میدهد.
بخش اول: انسان و موانع وجودی
ساختارهای فردی و جمعی در انسانشناسی قرآنی
انسان، موجودی است که در دو بعد فردی و جمعی تعریف میشود. در بعد فردی، او با چالشهای زیستی و روانی مواجه است، و در بعد جمعی، در شبکهای از روابط اجتماعی و فرهنگی گرفتار میگردد. این دو ساختار، بهسان دو بال، انسان را در مسیر زندگی هدایت میکنند، اما در عین حال، موانعی را پیش روی او قرار میدهند که بدون آگاهی، رهایی از آنها ممکن نیست. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که انسان به دلیل عدم حسگری نسبت به این موانع، از رفع آنها ناتوان میماند و در نتیجه، از موفقیت و کمال بازمیماند. این ناتوانی، ریشه در غفلت و عدم تأمل درونی دارد که انسان را در چرخهای از ناکامی گرفتار میسازد.
درنگ: انسان در شبکهای از موانع فردی و جمعی گرفتار است که بدون حسگری و خودآگاهی، قادر به رهایی از آنها نیست. این موانع، شامل توهمات، استرسها و اختلالات روانی هستند که مسیر هدایت را مسدود میکنند.
عدم حسگری و انباشت موانع
یکی از کلیدیترین مفاهیم این درسگفتار، ضرورت حسگری نسبت به موانع است. انسان، بهسان مسافری در بیابانی پر از موانع، اگر حس مشکلات را نداشته باشد، نمیتواند در جهت رفع آنها گام بردارد. این عدم حسگری، به انباشت موانع منجر میشود و انسان را در وضعیتی از ایستایی و انحطاط نگه میدارد. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی زیبا، این وضعیت را به فردی تشبیه میکنند که در جیب خود پول دارد اما حس نداری میکند و یا برعکس، پولی ندارد اما حس دارایی دارد. این حس، فارغ از واقعیت عینی، تصمیمات و رفتار انسان را شکل میدهد. حسگری، بهسان چراغی در تاریکی، انسان را به سوی آگاهی و اصلاح هدایت میکند.
نقش حس در تصمیمگیری
حس، بهعنوان یک عامل روانشناختی، حتی بدون وجود واقعیت عینی، میتواند انسان را به سوی اقدام یا انفعال سوق دهد. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این نکته، تأکید میکنند که حس مشکلات، بیش از خود مشکلات، انسان را به حرکت وا میدارد. برای مثال، فردی که حس میکند پول کافی برای خرید ندارد، حتی اگر در جیبش پول باشد، مضطرب میشود و رفتارش تغییر میکند. این اصل، نشاندهنده اهمیت ادراک ذهنی در هدایت رفتار انسان است. حسگری، بهسان کلیدی است که قفلهای وجودی انسان را میگشاید و او را به سوی اصلاح و تعالی هدایت میکند.
جمعبندی بخش اول
این بخش، با تأکید بر پیچیدگی وجودی انسان و گرفتاری او در موانع فردی و جمعی، ضرورت حسگری و خودآگاهی را بهعنوان پیشنیاز رهایی از این موانع برجسته میسازد. انسان، بدون درک موانع و حس مشکلات، در چرخهای از ناکامی گرفتار میماند و از دستیابی به کمال بازمیماند. آیات قرآن کریم، با بیانی استعاری، این موانع را بهسان زنجیرها و دیوارهایی توصیف میکنند که انسان را از دیدن حقیقت محروم میسازند.
بخش دوم: موانع قرآنی و راههای رهایی
اغلال و سدود: استعارهای از موانع وجودی
آیات هشتم و نهم سوره یس، با بیانی عمیق و استعاری، موانع وجودی انسان را به تصویر میکشند:
جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ * وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ (ما در گردنهایشان زنجیرهایی نهادهایم که تا چانههایشان بالاست، پس سرهایشان را بالا نگاه داشتهاند. و پیش رویشان دیواری و پشت سرشان دیواری نهادهایم و پردهای بر [چشمان]شان کشیدهایم، پس نمیبینند). استاد فرزانه قدسسره، این اغلال و سدود را نه زنجیرها و دیوارهای مادی، بلکه استرسها، توهمات و اختلالات روانی و معرفتی میدانند که انسان را از دیدن حقیقت و حرکت به سوی هدایت بازمیدارند. این موانع، بهسان شبکهای پیچیده، انسان را در قفسی از ناآگاهی و انفعال گرفتار میسازند.
درنگ: اغلال و سدود، نماد موانع روانی و معرفتی هستند که انسان را از دیدن حقیقت محروم میکنند. این موانع، شامل توهمات، استرسها و اختلالات روانی هستند که تنها با حسگری و خودآگاهی قابل رفعاند.
پیچیدگی موانع وجودی
انسان، در شبکهای از میلیاردها مانع بههمپیچیده گرفتار است که شامل توهمات، استرسها و اختلالات روانی میشوند. این موانع، بهسان تارهای عنکبوتی، انسان را در خود گرفتار کرده و او را از حرکت به سوی کمال بازمیدارند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که بدون حسگری نسبت به این موانع، انسان قادر به رفع آنها نیست و در نتیجه، شب و روزش بیثمر میگردد. این پیچیدگی، نشاندهنده عمق وجودی انسان است که نیازمند تأمل عمیق و خودآگاهی برای رهایی است.
راههای رفع موانع
برای رهایی از این موانع، استاد فرزانه قدسسره چهار رکن اساسی را پیشنهاد میدهند:
1. تغذیه مناسب: برخی موانع، با مصرف غذاهای سالم و حلال برطرف میشوند. تغذیه نامناسب، مانند سمی در جسم و روان، انسان را از رشد معنوی بازمیدارد.
2. طعم: افزودن طعم معنوی به تغذیه، مانند گفتن «بسم الله» پیش از غذا، آن را از حالت مادی صرف خارج کرده و ارزش معنوی میبخشد.
3. سوخت بدن: فعالیت جسمانی و ورزش، بهسان سوختی برای بدن، زواید و میکروبها را دفع کرده و انسان را برای عبادت آماده میسازد.
4. طهارت: طهارت ظاهری (وضو و غسل) و باطنی، بهعنوان رکن نهایی، عبادت را به فعالیتی مؤثر تبدیل میکند.
این چهار رکن، بهسان ستونهای یک بنای عظیم، انسان را از موانع وجودی رها کرده و به سوی کمال هدایت میکنند.
نقش زیرساختهای زیستی در عبادت
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که بدون اصلاح زیرساختهای زیستی (تغذیه، سوخت و مواد غیرخوراکی)، عبادت به نتیجه مطلوب نمیرسد. برای مثال، تغذیه نامناسب، مانند مرفین، روحیه انسان را تخریب میکند و مانع از اثربخشی عبادت میشود. مواد غیرخوراکی مناسب، مانند گیاهان دارویی، به تعادل روانی و جسمانی کمک میکنند، و سوخت بدن، با دفع زواید، انسان را برای دریافت معرفت آماده میسازد. این زیرساختها، بهسان خاک حاصلخیزی هستند که بذر عبادت در آن به بار مینشیند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تکیه بر آیات قرآن کریم، موانع وجودی انسان را بهصورت استعاری توصیف کرده و راههای رهایی از آنها را در قالب چهار رکن اساسی (تغذیه، طعم، سوخت و طهارت) ارائه میدهد. این رکنها، بهعنوان یک سیستم جامع، انسان را از قفس اغلال و سدود رها کرده و به سوی هدایت و کمال سوق میدهند. تأکید بر نقش زیرساختهای زیستی، نشاندهنده اهمیت یکپارچگی جسم، روان و روح در مسیر عبادت است.
بخش سوم: مهندسی عبادت و نقش زیرساختها
ناکافی بودن عبادت صوری
استاد فرزانه قدسسره، با نقدی عمیق بر رویکردهای صوری به عبادت، تأکید میکنند که اعمال عبادی مانند دو رکعت نماز، روزه، دعا و استغفار، بدون اصلاح زیرساختهای زیستی و روانی، نمیتوانند انسان را به موفقیت و کمال برسانند. این اعمال، اگرچه واجباند، اما بدون توجه به تغذیه، سوخت و مواد غیرخوراکی، بهسان درختی بیریشهاند که میوهای به بار نمیآورند. برای مثال، فردی که سالها عبادت میکند اما تغییری در نفس، فکر و روح خود نمیبیند، به دلیل عدم اصلاح این زیرساختها در ناکامی گرفتار است.
درنگ: عبادت بدون اصلاح زیرساختهای زیستی و روانی، مانند نماز بیوضو، بیاثر است. تغذیه مناسب، سوخت بدن و مواد غیرخوراکی، پیشنیازهای اثربخشی عبادتاند.
تشبیه بدن به ماشین پنچر
استاد فرزانه قدسسره، بدن ناسالم را به ماشینی پنچر تشبیه میکنند که با وجود استارت زدن، حرکت نمیکند. بدن انسان، طبق روایت «ابتدایش نطفه، انتهایش مردار و در میان، حامل کثافت است»، پر از زواید و میکروبهاست که باید با سوخت (فعالیت جسمانی) دفع شوند. بدون این پاکسازی، عبادت به نتیجه نمیرسد و انسان در وضعیت انفعال باقی میماند. این تشبیه، بهسان آینهای، ناتوانی انسان ناسالم در دستیابی به رشد معنوی را نشان میدهد.
نقد نظام تربیتی دینی
نظام تربیتی دینی، به دلیل تأکید صرف بر طهارت ظاهری (وضو و غسل) و غفلت از زیرساختهای زیستی و روانی، ناکام مانده است. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به این نکته، بر ضرورت بازنگری در این نظام تأکید میکنند. علم دینی، باید به ابعاد جسمانی و روانی انسان توجه کند و از رویکرد عامیانه فراتر رود. این نقد، بهسان تلنگری است که علم دینی را به سوی رویکردی جامع و مهندسیشده دعوت میکند.
نقش مربی در سلوک
در سلوک عرفانی، مربی با تنظیم تغذیه، خواب و فعالیتهای انسان، او را برای دریافت معرفت و هدایت آماده میسازد. این تنظیم، بهسان نقشهای دقیق، انسان را از موانع وجودی رها کرده و به سوی کمال هدایت میکند. مربی، با آگاهی از پیچیدگیهای وجودی انسان، به او کمک میکند تا حسگری لازم برای رفع موانع را به دست آورد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تأکید بر ناکافی بودن عبادت صوری، ضرورت مهندسی دقیق عبادت را برجسته میسازد. چهار رکن تغذیه، طعم، سوخت و طهارت، بهسان ستونهای یک بنای عظیم، عبادت را به فعالیتی تحولآفرین تبدیل میکنند. نقد نظام تربیتی دینی و نقش مربی در سلوک، بر اهمیت رویکرد جامع و علمی به دین تأکید دارد.
بخش چهارم: وحی، کشف و ظرفیتهای انسانی
تداوم وحی و کشف
استاد فرزانه قدسسره، با رد ادعای قطع وحی و کشف، تأکید میکنند که اینها صفات ذاتی انساناند و با اصلاح زیرساختهای زیستی و روانی قابل دسترسیاند. وحی، بهسان شعری است که هرگز قطع نمیشود، بلکه در وجود انسانهای خودآگاه به فعلیت میرسد. این دیدگاه، با استناد به روایت «هیچ پیامبری پس از من نیست»، بر پایان نبوت تشریعی تأکید دارد، اما ظرفیتهای انسانی برای دریافت معرفت الهی را نفی نمیکند.
درنگ: وحی و کشف، صفات ذاتی انساناند که با اصلاح زیرساختهای زیستی و روانی، به فعلیت میرسند. ادعای قطع وحی، به انکار ظرفیتهای انسانی منجر میشود.
روایت «المومن افضل من صلاته»
روایت «مؤمن برتر از نمازش است» بر ارزش وجودی مؤمن بهعنوان فاعل نماز تأکید دارد. ارزش نماز، به کیفیت وجودی انسان بستگی دارد. اگر تغذیه، سوخت و مواد غیرخوراکی انسان ناسالم باشد، نماز او نیز بیاثر خواهد بود. این روایت، بهسان آینهای، نشان میدهد که عبادت، بازتابی از وجود انسان است.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر تداوم ظرفیتهای انسانی برای دریافت وحی و کشف، انسان را به خودسازی و اصلاح زیرساختهای وجودی دعوت میکند. روایت «مؤمن برتر از نمازش است»، بر اهمیت کیفیت وجودی انسان در اثربخشی عبادت تأکید دارد. این دیدگاه، انسان را به تأمل در خویشتن و رفع موانع وجودی فرا میخواند.
بخش پنجم: علم، نظم و چالشهای آینده
دو مشکل اصلی انسان: نادانی و بینظمی
انسان با دو مشکل اصلی نادانی (عدم علم) و بینظمی (عدم انتظام) مواجه است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که انسان در کسب علم رند است، اما در ایجاد نظم و عدالت کند عمل میکند. علم، بهسان جویباری روان، به آسانی در دسترس انسان قرار میگیرد، اما نظم، به دلیل گرفتاری در میلیاردها توهم و استرس، دشوار است.
رشد علمی و کندی نظم
انسان در آینده به پیشرفتهای عظیم علمی دست خواهد یافت، اما مشکلات اخلاقی و نظم همچنان باقی خواهند ماند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی از کارخانه انسانسازی، آیندهای را ترسیم میکنند که در آن انسانها قادر به ساخت موجوداتی با ویژگیهای دلخواهاند، اما مشکلات اخلاقی، مانند ظلم و نفس اماره، حلناشدنی باقی میمانند. این دوگانگی، بهسان دو کفه ترازو، نشاندهنده سرعت رشد علمی و کندی رشد اخلاقی است.
روایت «طوبی للغرباء»
روایت «خوشا به حال غریبان امتم» بر ارزش انسانهایی تأکید دارد که در آینده، با خودکنترلی و نظم، در مسیر هدایت گام برمیدارند. این غرباء، بهسان ستارگانی در آسمان تاریک، با خودآگاهی و نظم، همراه امام زمان هستند و از موانع وجودی رها میشوند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تأکید بر دوگانگی بین رشد علمی و کندی نظم، انسان را به تأمل در چالشهای آینده دعوت میکند. روایت «طوبی للغرباء»، بر اهمیت خودکنترلی و نظم در میان پیشرفتهای علمی تأکید دارد و انسان را به تمرکز بر اصلاح امروز خود فرا میخواند.
نتیجهگیری و جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، انسان را موجودی پیچیده معرفی میکند که در شبکهای از موانع زیستی، روانی و معرفتی گرفتار است. آیات قرآن کریم، با بیانی استعاری، این موانع را بهسان زنجیرها و دیوارهایی توصیف میکنند که انسان را از دیدن حقیقت محروم میسازند. چهار رکن تغذیه، طعم، سوخت و طهارت، بهعنوان یک سیستم جامع، انسان را از این موانع رها کرده و به سوی هدایت و کمال سوق میدهند. نقد نظام تربیتی دینی، بر ضرورت بازنگری در علم دینی و توجه به زیرساختهای زیستی و روانی تأکید دارد. تداوم وحی و کشف، بهعنوان صفات ذاتی انسان، با خودسازی و حسگری قابل دسترسیاند. در نهایت، این نوشتار انسان را به تأمل در خویشتن و اصلاح زیرساختهای وجودیاش دعوت میکند تا از طریق خودآگاهی و نظم، به سوی کمال حرکت کند.
با نظارت صادق خادمی