متن درس
اقتدار انسانی در پرتو تربیت قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۱۶)
دیباچه
انسان، موجودی است که در آینه وجودش، ظرفیتهای بیکران الهی به تجلی درآمده و توانایی نیل به اقتدار و کمال در ساحتهای ظاهری و باطنی را داراست. این کتاب، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۱۵۱۶، به کاوش در مفهوم اقتدار انسانی در پرتو آیات نورانی سوره صاد از قرآن کریم میپردازد.
بخش یکم: اقتدار و قدرت انسانی در ساحت وجود
ماهیت اقتدار انسانی
انسان، به مثابه آینهای از نور الهی، توانایی دستیابی به اقتداری را دارد که در سطوح ظاهری و باطنی، در حد ملائکه و جن، و در ارتباط با عوالم گوناگون ظهور مییابد. این اقتدار، نهتنانها در قدرت مادی، بلکه در ساحتهای معنوی نظیر کشف، شهود، و دریافت وحی متجلی میشود. انسان، چونان درختی تناور، ریشه در خاک وجود دارد و شاخسار آن به آسمان کمال میرسد.
درنگ: اقتدار انسانی، فراتر از توانمندیهای مادی، در تواناییهای باطنی نظیر کشف و شهود ریشه دارد که انسان را به مراتب والای وجودی رهنمون میسازد.
دوگانگی انسانها در مسیر کمال
انسانها در مسیر نیل به اقتدار به دو گروه تقسیم میشوند: گروهی که به دلیل سستی، پستی، و کاستی به ورطه هلاکت میافتند، و گروهی که با وارستگی و کمال به مقام خوبان میرسند. گروه نخست، چونان کشتیهای بیلنگر در دریای طوفانی نفس، به سوی نیستی میروند، در حالی که گروه دوم، با تکیه بر تقوا و تهذیب، به ساحل امن کمال میرسند.
درنگ: تمایز میان انسانهای وارسته و ناکام، در میزان پایبندی به تهذیب نفس و دوری از کاستیهای اخلاقی نهفته است.
شرایط نیل به اقتدار
برای دستیابی به اقتدار، انسان باید از کجیها و کاستیها رها شود و با همت، رویت، کشف، و کرامت به سوی کمال گام بردارد. این فرایند، مانند پالایش سنگ معدن برای استخراج گوهر، نیازمند تلاشی مداوم و تهذیب نفس است. انسان وارسته، با زدودن زنگارهای نفسانی، به دریافت علوم لدنی و وحیانی مستعد میگردد.
جمعبندی بخش یکم
اقتدار انسانی، چونان قلهای رفیع، در دسترس کسانی است که با تهذیب نفس و دوری از کاستیها، ظرفیتهای وجودی خود را به فعلیت میرسانند. این اقتدار، در ساحتهای ظاهری و باطنی، انسان را به جایگاهی میرساند که با ملائکه و جن همنشین میشود. تمایز میان انسانهای وارسته و ناکام، در میزان پایبندی به اصول اخلاقی و معنوی نهفته است.
بخش دوم: تربیت الهی و مراتب انبیا
مراتب عصمت در انبیا
انبیا، بهعنوان برگزیدگان الهی، دارای عصمت تنزیلی هستند که با عصمت تامه الهی متفاوت است. این عصمت، اگرچه آنها را از گناه مصون میدارد، اما مانع از خطاهای بشری نمیشود. این تمایز، مانند تفاوت نور خورشید و بازتاب آن در آینه، نشاندهنده کمال نسبی انبیا در برابر کمال مطلق الهی است.
درنگ: عصمت تنزیلی انبیا، به لطف الهی وابسته است و امکان خطای بشری را در آنها نفی نمیکند.
روش تربیت الهی
خداوند، انبیا و اولیا را از طفولیت تا بزرگسالی با علوم لدنی و وصولی تربیت میکند. این تربیت، مانند باغبانی که نهالی را با دقت میپرورد، فراتر از نظامهای آموزشی رسمی عمل میکند. علوم مدرسی، هرچند مفید، نمیتوانند جایگزین هدایت مستقیم الهی شوند که انسان را به سوی کمال وجودی رهنمون میسازد.
آیه: اتَّقُوا اللَّهَ يُعَلِّمْكُمُ اللَّهُ
از خدا پروا کنید، خدا به شما میآموزد (بقره، ۲۸۲).
تقوا، چونان کلیدی است که درهای علوم الهی را میگشاید و انسان را مستعد دریافت فیض بیکران پروردگار میسازد.
استقلال از علوم مدرسی
انبیا و اولیا، به علوم لدنی، وصولیات، و کرامات وابستهاند و نه به علوم مدرسی. این استقلال، مانند پرندهای است که با بالهای شهود به سوی آسمانهای معرفت پرواز میکند، بیآنکه به زمین علوم رسمی وابسته باشد.
جمعبندی بخش دوم
تربیت الهی، روشی جامع و پیوسته است که انسان را از طفولیت به سوی کمال هدایت میکند. انبیا، با وجود عصمت تنزیلی، ممکن است دچار خطاهای بشری شوند، اما لطف الهی آنها را به سوی کمال رهنمون میسازد. تقوا و علوم لدنی، ابزارهای اصلی این تربیت هستند که انسان را از وابستگی به علوم رسمی رها میسازند.
بخش سوم: اقتدار داود در پرتو آیات سوره صاد
عطایای الهی به داود
آیه: وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ * إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ * وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً ۖ كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ * وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ
و بندهمان داود را که صاحب قدرت بود یاد کن، که او بسیار بازگشتکننده بود * ما کوهها را با او مسخر کردیم که شامگاهان و بامدادان تسبیح میگفتند * و پرندگان را گرد آورده، همه برای او بازگشتکنندگان بودند * و پادشاهیاش را استوار کردیم و به او حکمت و قضاوت قاطع دادیم (صاد، ۱۷-۲۰).
داود، چونان ستارهای در آسمان نبوت، با عطایای الهی نظیر قدرت، حکمت، و فصل الخطاب درخشید. این عطایا، مانند گوهرهایی در تاج پادشاهی او، جایگاهش را بهعنوان خلیفه الهی در زمین تثبیت کرد.
درنگ: عطایای الهی به داود، از جمله حکمت و فصل الخطاب، او را به جایگاهی رفیع در ساحتهای مادی و معنوی رساند.
آزمون سختگیرانه داود
آیه: هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ * إِذْ دَخَلُوا عَلَىٰ دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ ۖ قَالُوا ا تَخَفْ ۚ خَصْمَانِ بَغَىٰ بَعْضُنَا عَلَىٰ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَىٰ سَوَاءِ الصِّرَاطِ
آیا خبر خصمان به تو رسیده است، آنگاه که از محراب بالا رفتند * هنگامی که بر داود وارد شدند و او از آنها ترسید، گفتند: نترس، ما دو خصم هستیم که برخی از ما بر برخی دیگر ستم کردهاند، پس میان ما به حق داوری کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن (صاد، ۲۱-۲۲).
داود در این آزمون، مانند مسافری در گردنهای دشوار، با هجوم خصمان روبرو شد و به دلیل شتابزدگی و ترس، قضاوت نادرستی انجام داد. این خطا، نشاندهنده بشریت او و امکان خطا در عصمت تنزیلی است.
استغفار و آمرزش داود
آیه: وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ
و داود دانست که او را آزمودهایم، پس از پروردگارش آمرزش خواست (صاد، ۲۴).
آیه: فَغَفَرْنَا لَهُ ذَٰلِكَ ۖ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَىٰ وَحُسْنَ مَآبٍ
پس آن را برایش آمرزیدیم و به راستی او نزد ما مقامی ارجمند و سرانجامی نیکو دارد (صاد، ۲۵).
استغفار داود، مانند بارانی که زمین خشک را سیراب میکند، او را به سوی آمرزش و مقام زلفی رهنمون ساخت. مغفرت الهی، چونان کلاهخودی است که سر را از آسیبها محافظت میکند.
درنگ: مغفرت الهی، با بخشش خطاها و تشویق انسان، او را به سوی کمال و مقام زلفی هدایت میکند.
مأموریت داود بهعنوان خلیفه
آیه: يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ
ای داود، ما تو را در زمین خلیفه قرار دادیم، پس میان مردم به حق داوری کن و از هوی پیروی مکن که تو را از راه خدا گمراه میکند (صاد، ۲۶).
داود، چونان خلیفهای در زمین، مأمور به قضاوت عادلانه شد. این مأموریت، مانند سپردن امانتی سنگین به او بود که نیازمند خودکنترلی و التزام به عدالت است.
هشدار الهی به داود
آیه: إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ
به راستی کسانی که از راه خدا گمراه شوند، برایشان عذابی سخت است، زیرا روز حساب را فراموش کردند (صاد، ۲۶).
هشدار الهی، مانند فانوس دریایی در شبی طوفانی، داود را از خطر پیروی از هوای نفس برحذر داشت و او را به سوی مسیر حق هدایت کرد.
جمعبندی بخش سوم
داستان داود در سوره صاد، آیینهای است که روش تربیتی الهی را بازمیتاباند. خداوند با عطایای بیکران، آزمونهای سختگیرانه، استغفار، و تشویق، داود را به سوی کمال هدایت کرد. این روش، الگویی است برای تربیت انسانهای شایسته در هر زمان و مکان.
بخش چهارم: نقد نظام آموزشی و پیشنهادهای اصلاحی
ضرورت هزینه برای تربیت
تربیت انسانهای شایسته، مانند کاشت بذری در خاک حاصلخیز، نیازمند هزینههای مادی و معنوی است. خداوند، برای انبیا هزینههای بیکران صرف کرد تا آنها را به کمال رساند. این اصل، در نظام آموزشی نیز باید جاری شود تا استعدادها شکوفا گردند.
درنگ: سرمایهگذاری مادی و معنوی در تربیت، شرط لازم برای شکوفایی استعدادهای انسانی است.
نقد نظام آموزشی حوزهها
نظام آموزشی کنونی در حوزههای علمیه، به دلیل عدم حمایت کافی از طلاب، از پرورش استعدادهای برتر بازمانده است. طلاب، مانند پرندگانی که بالهایشان بسته شده، به دلیل مشکلات معیشتی نمیتوانند به سوی قلههای علم و معرفت پرواز کنند.
تأثیر انقلاب بر حوزهها
انقلاب ۵۷، مانند بارانی بهاری، با ایجاد زیرساختهای آموزشی نظیر تأمین معلم و حجره، شرایط بهتری برای طلاب فراهم کرد. با این حال، کمبودهای موجود، مانند خاشاکی در مسیر رود، مانع از شکوفایی کامل استعدادها شده است.
نقد نظام شهريه
نظام شهريه کنونی، مانند جویباری کمآب، نمیتواند نیازهای طلاب را برآورده سازد. این نظام، به جای تأمین معیشت، طلاب را در تنگنای مالی قرار داده و مانع از تمرکز آنها بر تحصیل میشود.
پیشنهاد اصلاح نظام شهريه
برای اصلاح نظام شهريه، باید پرداختها بهصورت منظم و از طریق سیستم بانکی انجام شود. این روش، مانند پلی استوار، طلاب را از تنگناهای مالی عبور داده و به سوی تحصیل هدایت میکند.
نقد نظام امتحانی
نظام امتحانی کنونی، مانند غربال گشادی است که نمیتواند استعدادهای برتر را شناسایی کند. امتحانات سختگیرانه، مانند ترازویی دقیق، برای گزینش و پرورش عالمان ضروریاند.
ضرورت گزینش استعدادها
گزینش افراد مستعد، مانند انتخاب گوهر از میان سنگها، برای تربیت عالمان و دانشمندان ضروری است. پذیرش عمومی، مانند ریختن بذر در خاک نامناسب، به هدررفت استعدادها منجر میشود.
درنگ: گزینش افراد مستعد و امتحانات سختگیرانه، پایههای تربیت عالمان شایسته را استوار میسازد.
نقد نظام آموزشی دانشگاهها
دانشگاهها، مانند حوزهها، به دلیل عدم هزینه کافی و امتحانات سختگیرانه، از پرورش استعدادهای برتر بازماندهاند. حذف کنکور و پذیرش بدون آزمون، مانند گشودن دروازههای شهر بدون نگهبان، به کاهش سطح علمی منجر میشود.
نقش تشویق در تربیت
تشویق، مانند نسیمی که گلی را مینوازد، انسان را به سوی کمال سوق میدهد. فرهنگ کنونی، که فاقد تشویق کافی است، استعدادها را فرسوده میکند و مانع از شکوفایی آنها میشود.
درنگ: تشویق، حتی در صورت شکست، انگیزه انسان را برای نیل به کمال تقویت میکند.
تجربه شخصی در امتحانات
استاد فرزانه، تجربهای از امتحانات سختگیرانه در حوزه نقل میکنند که با تسلط بر متون، استاد را به چالش کشیدند. این تجربه، مانند نبردی علمی، نشاندهنده اهمیت آمادگی و امتحانات دقیق در شناسایی استعدادها است.
نقد دورریز استعدادها
خداوند، حتی در صورت رفوزه شدن داود، او را دور نریخت، بلکه با تربیت و تشویق، او را به کمال رساند. این روش، مانند باغبانی است که نهال ضعیف را با مراقبت به درختی تناور تبدیل میکند.
جمعبندی بخش چهارم
نظام آموزشی، چه در حوزهها و چه در دانشگاهها، نیازمند اصلاحات اساسی است. گزینش استعدادها، هزینه برای تربیت، امتحانات سختگیرانه، و تشویق، مانند ستونهای بنایی رفیع، پایههای تربیت انسانهای شایسته را تشکیل میدهند. این اصول، با الهام از تربیت قرآنی، میتوانند جامعه را به سوی کمال و اقتدار هدایت کنند.
نتیجهگیری و جمعبندی
اقتدار انسانی، در پرتو تربیت قرآنی، چونان گوهری است که با تهذیب نفس، گزینش، هزینه، امتحان، و تشویق به دست میآید. آیات سوره صاد، با تبیین داستان داود، روش تربیتی الهی را به تصویر میکشند که انسان را از خطاها به سوی کمال هدایت میکند. نظامهای آموزشی کنونی، با کمبودهای مالی و ساختاری، از پرورش استعدادهای برتر بازماندهاند. اصلاح این نظامها، با الگوبرداری از اصول قرآنی، میتواند انسانهایی وارسته و مقتدر تربیت کند که چون ستارگان در آسمان علم و معرفت بدرخشند.
با نظارت صادق خادمی