در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1519

متن درس





کتاب اقتدار معنوی و بازسازی هویت نبوی در پرتو سوره صاد

اقتدار معنوی و بازسازی هویت نبوی در پرتو سوره صاد

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۱۹)

مقدمه: در جست‌وجوی اقتدار معنوی

در آیینه زلال قرآن کریم، سوره صاد چون گوهری درخشان، جلوه‌های اقتدار معنوی و همت والای انبیا را به تصویر می‌کشد. این سوره، با روایت داستان حضرت سلیمان علیه‌السلام، دعوتی است به سوی بازسازی هویت نبوی در وجود عالمان دینی، تا چون ستارگان هدایت، مسیر معرفت و عزت را روشن سازند. درس‌گفتار شماره ۱۵۱۹، که این نوشتار بر اساس آن سامان یافته، با تأمل در آیات این سوره، بر ضرورت بازگشت به اقتدار معنوی، پرورش قوای باطنی و دوری از ظاهرمداری تأکید می‌ورزد. این نوشتار، با تکیه بر متن قرآن کریم و تحلیل‌های عمیق عرفانی و فلسفی، می‌کوشد تا راهی به سوی بازآفرینی هویت عالمان دینی در راستای شباهت به انبیا بگشاید.

بخش نخست: شباهت به انبیا، جوهره عالم ربانی

ضرورت شباهت عالمان به انبیا در محتوا و حقیقت

استاد فرزانه تأکید دارند که عالمان دینی باید در مسیر انبیا گام بردارند، نه در ظواهر و صورت، بلکه در جوهره و حقیقت. این شباهت، نه در لباس و محاسن، بلکه در قوت، عزت، همت، رویت، کشف، شهود، معرفت و در نهایت، اتصال به وحی متجلی می‌شود. عالم ربانی، چونان آیینه‌ای است که نور نبوت را بازمی‌تاباند و با پرورش قوای باطنی، به مقاماتی می‌رسد که او را از مؤمنان عادی متمایز می‌سازد.

درنگ: شباهت عالم به انبیا در گرو تحقق کمالات وجودی و پرورش قوای باطنی است که فراتر از ظواهر دینی، او را به مراتب وحی و معرفت رهنمون می‌سازد.

از منظر فلسفی، این شباهت به معنای وصول به مراتب وجودی است که انبیا در آن به کمال رسیده‌اند. عالم دینی باید با تهذیب نفس و تقویت همت، خود را به مقاماتی برساند که در آن، قدرت الهی و عزت معنوی در وجودش متبلور شود. این اصل، مسئولیت عالمان را در بازسازی هویت نبوی دوچندان می‌کند.

گرایش به وحی، اساس هویت عالم دینی

حوزه‌های علمیه، به مثابه قلب تپنده معرفت اسلامی، باید به سوی وحی حرکت کنند. وحی، قرآن کریم، روایات و معصومین علیهم‌السلام، اساس وجودی مؤمنان را تشکیل می‌دهند. استاد فرزانه تأکید می‌ورزد که عالمان باید نه تنها از وحی سخن گویند، بلکه با گرایش عملی به آن، خود را به این منبع اصیل معرفت الهی متصل سازند.

از منظر عرفانی، وحی چون چشمه‌ای زلال، سرچشمه تمامی معارف الهی است. حوزه‌های علمیه باید با بازسازی نظام تربیتی خود، راه را برای وصول به این چشمه هموار کنند. این گرایش، نیازمند پرورش قوای باطنی و دوری از ظواهر صرف است.

اقتدار مؤمنان در پرتو عزت الهی

قرآن کریم در سوره منافقون می‌فرماید: إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ به معنای «به درستی که عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است». این آیه، بر اقتدار معنوی مؤمنان، به‌ویژه اولیا، تأکید دارد. عزت، صفتی الهی است که در مراتب عالی به انبیا و اولیا تعلق می‌گیرد و مؤمنان عادی را از اولیا متمایز می‌سازد.

درنگ: عزت الهی، که در قرآن کریم به خدا، رسول و مؤمنان نسبت داده شده، در مراتب عالی به اولیا و عالمان ربانی تعلق می‌گیرد و نشانه اقتدار معنوی آنهاست.

از منظر فلسفی، عزت به معنای استقلال وجودی و رهایی از نیازهای مادی و نفسانی است. عالم ربانی، با اتصال به این عزت، به مقامی می‌رسد که در برابر چالش‌های مادی و معنوی استوار می‌ماند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تأکید بر شباهت عالمان به انبیا، گرایش به وحی و کسب عزت الهی، بر ضرورت بازسازی هویت عالم دینی در راستای حقیقت نبوت تأکید دارد. عالم ربانی باید با پرورش قوای باطنی و دوری از ظاهرمداری، به مراتبی از معرفت و اقتدار دست یابد که او را به مثابه جانشین انبیا در جامعه اسلامی قرار دهد.

بخش دوم: تحریفات تفسیری و انحراف از اقتدار معنوی

تحریف صفات انبیا در تفاسیر

استاد فرزانه نقد می‌کنند که در تفاسیر قرآنی، صفات انبیا اغلب به سوی جنبه‌های ناسوتی و انسانی تحریف شده و با روایات غیرمستند و اسرائیلیات آلوده گشته است. در مقابل، جنبه‌های اقتداری و معنوی انبیا، که نشان‌دهنده عزت و قدرت الهی آنهاست، نادیده گرفته شده یا سرکوب شده است.

از منظر هرمنوتیک قرآنی، این تحریفات نتیجه نفوذ فرهنگ‌های بیگانه و تلاش برای تقلیل مقام انبیا به سطح انسان‌های عادی است. این انحراف، به تضعیف هویت معنوی و اقتداری انبیا در اذهان مسلمانان منجر شده است.

تحریف شخصیت حضرت سلیمان علیه‌السلام

در سوره صاد، آیه وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ به معنای «و به راستی سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدی افکندیم، سپس او بازگشت» به نمونه‌ای از این تحریفات اشاره دارد. برخی تفاسیر، به‌ویژه در منابع اهل سنت، این آیه را به داستان‌های غیرمستند و مضحک مرتبط کرده‌اند که فاقد اعتبار و منطق‌اند.

این تحریفات، با نسبت دادن داستان‌هایی مانند تلاش سلیمان برای باردار کردن هفتاد همسر در یک شب و ناکامی به دلیل نگفتن «ان شاء الله»، به تخریب شخصیت معنوی او منجر شده‌اند. استاد فرزانه این روایات را «مزخرف» و «مضحک» می‌خوانند، به این معنا که فاقد اعتبار و ظاهر منطقی‌اند.

درنگ: تحریفات تفسیری، با تمرکز بر جنبه‌های ناسوتی و روایات غیرمستند، اقتدار معنوی انبیا را تضعیف کرده و از حقیقت قرآنی دور شده‌اند.

از منظر زبان‌شناختی، این تحریفات نشان‌دهنده انحراف از معنای اصلی آیه به سوی روایات جعلی است که با هدف استعماری، قرآن کریم را به مهملات تقلیل داده‌اند.

معنای فتنه سلیمان

فتنه سلیمان، به معنای آزمون الهی اوست، نه گناه یا خطا. خداوند با افکندن جسدی بر تخت او، سلیمان را آزمود تا مراتب کمال او آشکار شود. استاد فرزانه تأکید دارند که این آزمون، نشانه ارزش وجودی انبیاست، چرا که بدون امتحان، کمال به ظهور نمی‌رسد.

از منظر فلسفی، فتنه به معنای آزمونی است که قوای باطنی انسان را به فعلیت می‌رساند. این آیه، بر ضرورت امتحان برای تحقق ارزش‌های وجودی تأکید دارد.

نقد روایات غیرمستند

روایاتی که داستان جسد روی تخت سلیمان را به بارداری همسران یا نگفتن «ان شاء الله» نسبت می‌دهند، از منظر استاد فرزانه، فاقد اعتبار و مضحک‌اند. این روایات، که اغلب ریشه در اسرائیلیات دارند، با هدف تخریب شخصیت انبیا و تقلیل اقتدار معنوی آنها وارد تفاسیر شده‌اند.

از منظر تاریخی و عرفانی، این روایات بخشی از پروژه استعماری برای تضعیف هویت اسلامی و مهمل جلوه دادن قرآن کریم بوده‌اند. استاد فرزانه این روایات را به مثابه زرق‌وبرقی می‌دانند که ظاهر فریبنده دارد، اما از حقیقت تهی است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد تحریفات تفسیری و روایات غیرمستند، بر ضرورت وفاداری به متن قرآن کریم و دوری از اسرائیلیات تأکید دارد. تحریف شخصیت انبیا، به‌ویژه حضرت سلیمان علیه‌السلام، نتیجه نفوذ فرهنگ‌های بیگانه و غفلت از اقتدار معنوی است. عالمان دینی باید با بازگشت به حقیقت قرآنی، از این انحرافات فاصله گیرند.

بخش سوم: اقتدار معنوی سلیمان و درس‌هایی برای امروز

درخواست حکومتی بی‌نظیر

قرآن کریم در سوره صاد می‌فرماید: قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي ۖ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ به معنای «گفت: پروردگارا، مرا بیامرز و به من حکومتی عطا کن که برای احدی پس از من سزاوار نباشد، به راستی که تو بخشنده‌ای». این درخواست، نشانه همت والا و بلندنظری حضرت سلیمان علیه‌السلام در طلب اقتدار معنوی و الهی است.

استاد فرزانه تأکید دارند که این درخواست، نه زیاده‌خواهی مادی، بلکه نشانه بلندنظری و طلب مراتب عالی وجودی است. سلیمان، چونان عقابی که اوج آسمان را می‌جوید، حکومتی را طلب کرد که در تاریخ بی‌نظیر باشد.

درنگ: درخواست سلیمان برای حکومتی بی‌نظیر، نشانه همت والا و بلندنظری او در طلب کمالات معنوی است، نه زیاده‌خواهی مادی.

قدرت‌های معنوی سلیمان

آیات فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ * وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ * وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ به معنای «پس باد را برای او مسخر کردیم که به فرمان او به نرمی هر جا که می‌خواست روان می‌شد * و شیاطین را، هر بنّا و غواصی * و دیگران را که در بندها به هم بسته بودند» بر تسلط سلیمان بر نیروهای غیبی و مادی تأکید دارند. این آیات، جلوه‌هایی از اقتدار معنوی او را به تصویر می‌کشند.

از منظر عرفانی، این قدرت‌ها نشانه اتصال سلیمان به مقامات الهی است. او چونان فرمانروایی است که نه تنها بر انسان‌ها، بلکه بر باد، شیاطین و موجودات غیبی سلطه دارد.

غفلت از قدرت‌های معنوی

استاد فرزانه نقد می‌کنند که تفاسیر، به جای تمرکز بر این قدرت‌های معنوی، به داستان‌های غیرمستند درباره جسد روی تخت پرداخته‌اند. این غفلت، نتیجه نفوذ روایات جعلی و اسرائیلیات است که اقتدار معنوی انبیا را به حاشیه رانده است.

از منظر فلسفی، این انحراف نشان‌دهنده غفلت از ابعاد معنوی و اقتداری قرآن کریم است که باید با بازگشت به متن اصلی اصلاح شود.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین اقتدار معنوی حضرت سلیمان علیه‌السلام، بر ضرورت توجه به قدرت‌های غیبی و الهی انبیا تأکید دارد. درخواست حکومتی بی‌نظیر و تسلط بر نیروهای غیبی، نشانه همت والای اوست که باید الگویی برای عالمان دینی باشد.

بخش چهارم: ضرورت تحول در حوزه‌های علمیه

حوزه‌ها، شارژر اسلام

استاد فرزانه حوزه‌های علمیه را به شارژری تشبیه می‌کنند که باید اقتدار معنوی اسلام را تأمین کند. این اقتدار، نه با الفاظ و علوم ظاهری، بلکه با پرورش قوای باطنی و شباهت به انبیا محقق می‌شود.

درنگ: حوزه‌های علمیه، به مثابه شارژر اسلام، باید با پرورش قدرت معنوی و شباهت به انبیا، اقتدار اسلامی را احیا کنند.

از منظر جامعه‌شناختی، این استعاره بر نقش محوری حوزه‌ها در بازسازی هویت اسلامی و پرورش عالمانی قدرتمند تأکید دارد.

نقد نظام آموزشی حوزه‌ها

حوزه‌های علمیه، به دلیل تمرکز بر علوم ظاهری مانند صرف و نحو و غفلت از پرورش قوای باطنی، از تحقق اقتدار انبیا بازمانده‌اند. استاد فرزانه تأکید دارند که این تمرکز، نتیجه نفوذ ظاهرمداری و سرکوب استعدادهای معنوی است.

از منظر فلسفی، این نقد بر ضرورت تحول در نظام آموزشی حوزه‌ها برای پرورش عالمانی با توانایی‌های غیبی و شباهت به انبیا تأکید دارد.

تأثیر استعمار بر حوزه‌ها

استعمار، با همکاری برخی عالمان ظاهرمدار، توانایی‌های غیبی و علوم باطنی حوزه‌ها را قلع و قمع کرده است. استاد فرزانه این پروژه را بخشی از تلاش برای تضعیف هویت اسلامی می‌دانند.

از منظر جامعه‌شناختی، این اصل نشان‌دهنده تأثیر فرهنگ‌های بیگانه در سرکوب اقتدار معنوی و ضرورت احیای آن است.

نمونه‌های تاریخی اقتدار

علمایی مانند خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی، با تسلط بر علوم مختلف از جمله ریاضیات، نمونه‌هایی از اقتدار علمی و معنوی بودند. استاد فرزانه این عالمان را چون ستارگانی می‌دانند که نور علم و معرفت را در تاریخ اسلام پراکنده‌اند.

از منظر تاریخی، این نمونه‌ها بر ظرفیت‌های عظیم حوزه‌های علمیه در گذشته و ضرورت الگوبرداری از آنها تأکید دارند.

چوپانی و علم

استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، چوپانی را به مثابه حرفه‌ای علمی و دقیق توصیف می‌کنند که نیازمند محاسبات مساحت و محیط برای مدیریت گله است. این تمثیل، نشان‌دهنده پیوند علم و عمل در زندگی انبیاست.

درنگ: حتی چوپانی، به‌عنوان حرفه انبیا، نیازمند علم و تدبیر است که نشان‌دهنده پیوند علم و عمل در اقتدار معنوی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر نقش حوزه‌های علمیه به‌عنوان شارژر اسلام، بر ضرورت تحول در نظام آموزشی و احیای اقتدار معنوی تأکید دارد. نفوذ استعمار و ظاهرمداری، حوزه‌ها را از هویت نبوی دور کرده است که باید با پرورش قوای باطنی اصلاح شود.

بخش پنجم: قدرت معنوی و ضرورت آمادگی

معنای اعدوا لهم

قرآن کریم در سوره انفال می‌فرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ به معنای «و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده برای نبرد فراهم آورید». استاد فرزانه این آیه را به آمادگی همه‌جانبه، اعم از مادی و معنوی، برای حفظ اقتدار اسلامی تفسیر می‌کنند.

از منظر فلسفی، این آمادگی به معنای کسب قوای باطنی و معنوی است که فراتر از قدرت‌های مادی، جهان را تسلیم می‌کند.

قدرت معنوی در برابر قدرت پادگانی

استاد فرزانه قدرت معنوی را از قدرت پادگانی (نظامی) متمایز می‌دانند. قدرت معنوی، توانایی تصرف در نفوس، اشیا و موجودات است که جهان را به تسلیم وا می‌دارد.

درنگ: قدرت معنوی، که در تصرف نفوس و اشیا متجلی می‌شود، برتری خود را بر قدرت‌های مادی نشان می‌دهد و جهان را تسلیم می‌کند.

کاستی قدرت‌های مادی

قدرت‌های مادی، مانند تسلیحات هسته‌ای، به دلیل فراگیری در میان ملت‌ها، ناکارآمدند. استاد فرزانه تأکید دارند که قدرت معنوی، به دلیل بی‌نظیر بودن، اقتدار واقعی را به ارمغان می‌آورد.

از منظر فلسفی، این اصل بر محدودیت قدرت‌های مادی و ضرورت تمرکز بر قوای باطنی تأکید دارد.

اقتدار معنوی انبیا

انبیا با اعجاز و قدرت‌های معنوی خود، که دیگران قادر به انجام آن نبودند، مردم را تسلیم می‌کردند. استاد فرزانه این اقتدار را الگویی برای عالمان دینی می‌دانند.

از منظر عرفانی، اعجاز انبیا نشانه اتصال آنها به مقامات الهی است که باید در حوزه‌ها احیا شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تبیین معنای آمادگی در قرآن کریم و تمایز قدرت معنوی از قدرت مادی، بر ضرورت پرورش قوای باطنی برای تحقق اقتدار اسلامی تأکید دارد. عالمان دینی باید با الگوبرداری از انبیا، به قدرت‌هایی دست یابند که جهان را تحت تأثیر قرار دهد.

بخش ششم: بازسازی حوزه‌ها و احیای اقتدار معنوی

ضرورت صداقت در حوزه‌ها

استاد فرزانه تأکید دارند که حوزه‌ها باید با صداقت و بدون تظاهر، به تربیت عالمانی بپردازند که شبیه به انبیا باشند. تظاهر و فیلم‌بازی، ضد ارزش است و جای عالم واقعی را نمی‌گیرد.

درنگ: صداقت در حوزه‌ها، شرط لازم برای تربیت عالمان واقعی و شبیه به انبیاست که با دوری از تظاهر، حقیقت را متجلی می‌سازند.

نقد ظاهرمداری

ظاهرمداری، مانند اتهام به فلسفه‌خوانی یا تمرکز بر علوم سطحی، حوزه‌ها را از اقتدار معنوی محروم کرده است. استاد فرزانه این ظاهرمداری را مانعی در برابر احیای هویت نبوی می‌دانند.

از منظر فلسفی، این نقد بر ضرورت بازگشت به علوم باطنی و پرورش قوای معنوی تأکید دارد.

مثال شهدای علم

شهید اول، ثانی، ثالث و شیخ اشراق به دلیل توانایی‌های معنوی و علمی خود مورد سرکوب قرار گرفتند. استاد فرزانه این شهدا را چونان مشعل‌هایی می‌دانند که راه اقتدار معنوی را روشن کرده‌اند.

از منظر تاریخی، این مثال‌ها نشان‌دهنده سرکوب استعدادهای معنوی توسط ظاهرمداران است.

امتحان شخصی و کشف توانایی‌ها

استاد فرزانه هر فرد را به امتحان خود دعوت می‌کنند تا توانایی‌های معنوی خویش را کشف کند. این امتحان، راهی است به سوی خودشناسی و وصول به قوای باطنی.

از منظر عرفانی، خودشناسی کلید تحقق کمال و اقتدار معنوی است.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تأکید بر صداقت، نقد ظاهرمداری و دعوت به خودشناسی، بر ضرورت بازسازی حوزه‌ها برای احیای اقتدار معنوی تأکید دارد. عالمان دینی باید با الگوبرداری از انبیا و شهدای علم، به پرورش قوای باطنی بپردازند.

نتیجه‌گیری: به سوی احیای هویت نبوی

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتار شماره ۱۵۱۹ و آیات سوره صاد، راهی به سوی احیای اقتدار معنوی و بازسازی هویت نبوی در حوزه‌های علمیه گشود. قرآن کریم، چونان چراغی هدایتگر، عالمان دینی را به شباهت با انبیا، پرورش قوای باطنی و دوری از ظاهرمداری دعوت می‌کند. تحریفات تفسیری، نفوذ استعمار و تمرکز بر علوم ظاهری، حوزه‌ها را از این هویت دور کرده است. با این حال، با بازگشت به حقیقت قرآنی، پرورش قدرت معنوی و صداقت در تربیت، می‌توان عالمانی را پرورش داد که چونان انبیا، نور عزت و معرفت را در جامعه پراکنده سازند. این نوشتار، دعوتی است به تأمل در این مسئولیت عظیم و تلاش برای احیای هویت نبوی در قلب حوزه‌های علمیه.

با نظارت صادق خادمی