در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1530

متن درس




نظر و اقتدار انسانی در قرآن کریم

نظر و اقتدار انسانی در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۳۰)

مقدمه

قرآن کریم، به مثابه چراغی فروزان در مسیر هدایت بشری، انسان را به سوی کمال، علم و اقتدار فرا می‌خواند. مفهوم «نظر» در این کتاب آسمانی، نه تنها به معنای نگریستن ظاهری، بلکه به مثابه دریچه‌ای به سوی معرفت، تعجب، دقت و نوآوری است که انسان را از واپس‌گرایی به سوی آینده‌نگری و تولید هدایت می‌کند. این نوشتار، بر پایه درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی عمیق این مفهوم در قرآن کریم می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی فلسفی، معرفت‌شناختی و قرآنی، ابعاد گوناگون «نظر» و ارتباط آن با اقتدار انسانی تبیین گردد.

بخش اول: مبانی اقتدار انسانی در قرآن کریم

فرآیندهای بنیادین اقتدار انسانی

اقتدار انسانی، به مثابه گوهری در وجود آدمی، از سه فرآیند بنیادین ذهنیت، اراده و استجماع سرچشمه می‌گیرد. ذهنیت، چونان خاک حاصلخیزی است که بذر معرفت در آن کاشته می‌شود. اراده، نیرویی است که این بذر را به سوی شکوفایی هدایت می‌کند و استجماع، چونان باغبانی است که این دو را به هم پیوند می‌دهد تا ثمره اقتدار پدید آید. این سه‌گانه، در فلسفه اسلامی، به ویژه در آثار ملاصدرا، به عنوان ارکان تحقق کمال انسانی شناخته شده‌اند. انسان، با پرورش این فرآیندها از طریق تربیت و تمرین، می‌تواند به اندازه استعداد خویش به اقتدار دست یابد.

درنگ: ذهنیت، اراده و استجماع، ارکان اصلی اقتدار انسانی‌اند که انسان را به سوی کمال و توانمندی هدایت می‌کنند.

نقش تربیت و تمرین در اقتدار

انسان، به مثابه نهالی نوپا، نیازمند تربیت و تمرین است تا استعدادهای نهفته‌اش به بار نشیند. تربیت، چونان آبی زلال، ظرفیت‌های بالقوه را به فعلیت می‌رساند و تمرین، چونان نور خورشید، این ظرفیت‌ها را به سوی شکوفایی هدایت می‌کند. در فلسفه تربیت اسلامی، از دیدگاه فارابی و ابن‌سینا، تربیت ابزاری برای تحقق سعادت و اقتدار معرفی شده است. مربی، به مثابه راهنمایی حکیم، انسان را در این مسیر یاری می‌دهد تا به اندازه استعداد خویش به قله‌های اقتدار دست یابد.

انواع قدرت‌های انسانی

قدرت‌های انسانی، چونان شاخه‌های درختی تنومند، به انواع گوناگون تقسیم می‌شوند: لدنی، نزولی، ولایی و نبوغ علمی. قدرت لدنی، چونان چشمه‌ای زلال از معرفت شهودی سرچشمه می‌گیرد. قدرت نزولی، از ارتباط با وحی الهی تغذیه می‌شود. قدرت ولایی، از اتصال با اولیای الهی نشأت می‌گیرد و نبوغ علمی، از خلاقیت عقلانی انسان سربرمی‌آورد. این تقسیم‌بندی، در فلسفه دین، نشان‌دهنده مراتب وجودی انسان و ظرفیت‌های بی‌نهایت او برای تحقق کمال است.

اهتمام قرآن کریم به اقتدار

قرآن کریم، چونان مشعلی فروزان، انسان را به سوی دستیابی به قدرت، کمال و علم فرا می‌خواند. این کتاب آسمانی، با آیاتی چون وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (اسراء، ۷۰؛ و به‌راستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم)، بر کرامت ذاتی انسان و ظرفیت او برای رسیدن به قله‌های کمال تأکید دارد. این اهتمام، انسان را از واپس‌گرایی به سوی پویایی و تولید هدایت می‌کند.

گرایش به ناتوانی و واپس‌گرایی

انسان، در صورت غفلت از دعوت قرآن کریم، به سوی ناتوانی و واپس‌گرایی گرایش می‌یابد. واپس‌گرایی، چونان سایه‌ای سنگین، انسان را از حرکت به سوی کمال بازمی‌دارد. این گرایش، در فلسفه روان‌شناختی، با مفهوم «جهل مرکب» هم‌راستاست که انسان را در تاریکی نادانی محبوس می‌سازد. قرآن کریم، با دعوت به آینده‌نگری، انسان را از این دام رهانیده و به سوی اقتدار هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست این نوشتار، مبانی اقتدار انسانی را در پرتو قرآن کریم تبیین نمود. فرآیندهای ذهنیت، اراده و استجماع، به مثابه پایه‌های این اقتدار، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کنند. تربیت و تمرین، چونان ابزارهایی کارآمد، این فرآیندها را به فعلیت می‌رسانند. انواع قدرت‌های لدنی، نزولی، ولایی و علمی، ابعاد گوناگون اقتدار انسانی را آشکار می‌سازند. قرآن کریم، با اهتمام به این اقتدار، انسان را از واپس‌گرایی به سوی پویایی و نوآوری فرا می‌خواند.

بخش دوم: مفهوم نظر در قرآن کریم

تکرار و اهمیت واژه «نظر»

واژه «نظر» در قرآن کریم، چونان ستاره‌ای درخشان، حدود ۱۳۸ بار تکرار شده و به معنای توجه، دقت، تعجب و نوآوری است. این تکرار، نشان‌دهنده اهمیتی است که قرآن کریم برای فرآیند معرفتی و عملی «نظر» قائل است. از منظر زبان‌شناسی قرآنی، این واژه انسان را به سوی کشف حقایق و تولید علم هدایت می‌کند.

درنگ: واژه «نظر» با ۱۳۸ بار تکرار در قرآن کریم، انسان را به توجه عمیق، دقت و نوآوری فرا می‌خواند.

معانی چندگانه «نظر»

«نظر» در قرآن کریم، چونان گوهری چندوجهی، معانی متعددی چون توجه، تعجب، دقت، بازنگری، انکار، اعلان و اظهار را دربرمی‌گیرد. این معانی، انسان را به تعامل فعال با جهان پیرامون دعوت می‌کنند. از منظر فلسفه زبان، «نظر» نه تنها یک عمل بصری، بلکه یک فرآیند شناختی و خلاقانه است که انسان را به سوی کشف و تولید هدایت می‌کند.

آیه «نظر بعضهم إلى بعض»

در آیه وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ (توبه، ۱۲۷؛ و چون سوره‌ای نازل شود، برخی از آنان به برخی دیگر نگاه می‌کنند)، به تعجب و توجه در برابر نزول وحی اشاره شده است. این آیه، از منظر فلسفه وحی، تأثیر عمیق وحی بر ذهن و رفتار انسان را نشان می‌دهد. نگاه متقابل، نشانه‌ای از تأمل و شگفتی در برابر حقیقت الهی است.

درخواست موسی برای «نظر»

در آیه قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ (اعراف، ۱۴۳؛ گفت پروردگارا، خودت را به من نشان ده تا به تو بنگرم)، موسی علیه‌السلام خواستار مشاهده الهی است. این درخواست، از منظر فلسفه الهی، میل انسان به معرفت شهودی را نشان می‌دهد. پاسخ الهی، محدودیت‌های معرفتی انسان را آشکار می‌سازد، اما راه را برای نگریستن عمیق‌تر باز می‌کند.

نظر به آینده

آیه وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ (حشر، ۱۸؛ و هر کس باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است)، انسان را به بررسی اعمال خود برای آینده دعوت می‌کند. از منظر فلسفه اخلاق، این آیه بر ضرورت آینده‌نگری و مسئولیت‌پذیری تأکید دارد و انسان را به سوی اقتدار عملی هدایت می‌کند.

نظر و تعجب

آیات مرتبط با «نظر» غالباً با زمینه‌های غیرعادی، تعجبی و شکوفا همراه‌اند. از منظر روان‌شناسی فلسفی، تعجب به مثابه جرقه‌ای شناختی، انسان را به سوی کشف و نوآوری سوق می‌دهد. این آیات، انسان را از روزمرگی به سوی شگفتی و خلاقیت هدایت می‌کنند.

نظر الهی

در آیاتی چون لَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ (آل‌عمران، ۷۷؛ به آن‌ها نظر نمی‌کند)، عدم نظر الهی به معنای محرومیت از رحمت و هدایت است، در حالی که نظر الهی، نشانه توجه و رحمت الهی است. از منظر فلسفه الهی، این دوگانگی انسان را به سوی اصلاح رفتار و کسب رحمت الهی دعوت می‌کند.

نظر به طعام و خلقت

آیات فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ (عبس، ۲۴؛ پس انسان باید به خوراک خود بنگرد) و فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ (طارق، ۵؛ پس انسان بنگرد که از چه آفریده شده است)، انسان را به تأمل در منشأ خوراک و خاستگاه خلقت خود دعوت می‌کنند. از منظر فلسفه طبیعت و وجود، این آیات به شناخت منشأ و کیفیت مواد غذایی و حقایق هستی‌شناختی هدایت می‌کنند.

نظر به ملکوت

آیه أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (اعراف، ۱۸۵؛ آیا در ملکوت آسمان‌ها و زمین ننگریسته‌اند؟)، انسان را به تأمل در باطن و حقیقت غیبی عالم دعوت می‌کند. از منظر فلسفه متافیزیک، این آیه انسان را به سوی شناخت حقیقت هستی و تولید علم متافیزیکی هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، مفهوم «نظر» را به مثابه کلیدی برای گشودن درهای معرفت و اقتدار تبیین نمود. این مفهوم، با معانی چندگانه‌اش، انسان را به توجه، دقت، تعجب و نوآوری دعوت می‌کند. آیات قرآنی، از نگریستن به وحی و خلقت تا تأمل در ملکوت، انسان را به سوی کشف حقایق و تولید علم هدایت می‌کنند. «نظر»، چونان مشعلی است که تاریکی جهل را می‌زداید و انسان را به سوی اقتدار و کمال رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: نقد علم معاصر و نقش حوزه‌های علمیه

نقد علم معاصر

جهان معاصر، گرچه به آسمان‌ها و زمین نظر می‌کند، اما از تأمل در ملکوت غافل است. از منظر فلسفه علم، این غفلت، نتیجه مادی‌گرایی علوم مدرن است که از شناخت باطن هستی محروم مانده‌اند. قرآن کریم، با دعوت به نگریستن در ملکوت، انسان را به سوی حقیقت کامل هدایت می‌کند.

اسم، حکم و حسن موجودات

هر موجودی، چونان گوهری یگانه، دارای اسم (هویت)، حکم (کارکرد) و حسن (زیبایی) است. از منظر فلسفه اسلامی، این سه‌گانه، ابعاد وجودی موجودات را آشکار می‌سازد. اسم، به هویت ذاتی، حکم به کارکرد عملی و حسن به کمال و زیبایی آن‌ها اشاره دارد. این دیدگاه، انسان را به تأمل در حقیقت موجودات دعوت می‌کند.

نقد نظام آموزشی علم دینی

نظام آموزشی علم دینی، نیازمند بازنگری است تا به جای تمرکز صرف بر علوم لفظی، به سوی تولید علوم قدرتی و عملی حرکت کند. از منظر فلسفه آموزش، این بازنگری، اقتدار علمی را در حوزه‌های علمیه احیا می‌کند.

علوم مورد نیاز علم دینی

علوم حیاتی چون بهداشت، تغذیه، طب، روان‌شناسی و تفال، باید در نظام آموزشی علم دینی گنجانده شوند. از منظر فلسفه علم، این علوم، به علم دینی امکان پاسخگویی به نیازهای جامعه و ایجاد اقتدار علمی را می‌دهند.

نقد آموزش صرف و نحو

صرف و نحو، گرچه ابزارهایی ضروری برای فهم متون دینی‌اند، اما برای اقتدار علمی کافی نیستند. از منظر فلسفه زبان، تمرکز بیش از حد بر این علوم، علم دینی را از تولید دانش نو بازمی‌دارد. همان‌گونه که حکایتی طنزآمیز می‌گوید: «نحو بلدی؟ خیر، نصف عمرت تلف شده! شنا بلدی؟ خیر، همه عمرت تلف شده!» علم دینی باید به سوی علوم عملی و قدرتی حرکت کند.

درنگ: صرف و نحو، گرچه مفیدند، اما برای اقتدار علمی کافی نیستند؛ علم دینی باید به سوی علوم عملی و قدرتی حرکت کند.

ضرورت موضوع‌شناسی

عالم دینی، باید چونان اقیانوسی بی‌کران، تمام عالم را در کف دست خویش داشته باشد. موضوع‌شناسی، به معنای شناخت جامع از جهان، عالم را قادر به تحلیل، نقد و تولید علم می‌سازد. از منظر معرفت‌شناسی، این شناخت، پایه اقتدار علمی است.

نقد نظام آموزشی غیرمنسجم

آموزش غیرمنسجم، چونان راهی پراکنده، طلاب را از یادگیری بازمی‌دارد. از منظر فلسفه آموزش، نظام آموزشی علم دینی باید منسجم و هدفمند باشد تا به تولید دانش منجر شود.

تعامل با موجودات غیبی

انسان، در تعامل مداوم با ارواح، ملائکه و جن است. از منظر فلسفه متافیزیک، این تعامل، با جزمیت و اراده، به اقتدار معنوی منجر می‌شود. علم دینی باید این بعد را در آموزش خود بگنجاند.

آزاداندیشی طلاب

طلاب امروزی، با سواد و آزاداندیشی، چونان ستارگانی نوظهور، آینده‌ای درخشان برای علم دینی رقم می‌زنند. از منظر جامعه‌شناسی دینی، این نسل جدید، با دسترسی به فناوری و آموزش، قادر به احیای اقتدار علمی است.

نقد وابستگی به سیاست

علم دینی باید از آلودگی به سیاست و تبلیغات دوری کند. از منظر فلسفه سیاسی، این استقلال، اقتدار علمی و معنوی علم دینی را حفظ می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به نقد علم معاصر و نقش علم دینی در احیای اقتدار علمی پرداخت. علم معاصر، با غفلت از ملکوت، از حقیقت کامل محروم است. علم دینی، با گنجاندن علوم حیاتی و دوری از تمرکز صرف بر علوم لفظی، می‌تواند اقتدار علمی را احیا کند. طلاب جدید، با آزاداندیشی و سواد، آینده‌ای درخشان برای علم دینی رقم خواهند زد.

بخش چهارم: آیات نظر و دعوت به نوآوری

نظر به آسمان

آیه أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا (ق، ۶؛ آیا به آسمان بالای سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساخته و آراسته‌ایم؟)، انسان را به تأمل در ساختار آسمان دعوت می‌کند. از منظر فلسفه کیهان‌شناسی، این آیه به ضرورت مطالعه نظام کیهانی و کشف حقایق آن اشاره دارد.

نظر و تعجب کافران

آیه وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ (نساء، ۸۳)، به تعجب کافران در برابر رویدادهای غیرمنتظره اشاره دارد. از منظر روان‌شناسی فلسفی، این واکنش، نشانه‌ای از تأثیر رویدادهای غیرعادی بر ذهن انسان است.

نظر بهشتیان

آیه إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ (مطففین، ۲۲-۲۳؛ به‌راستی نیکان در نعمت‌اند، بر تخت‌ها نشسته و می‌نگرند)، به نگرش متعالی بهشتیان به حقیقت الهی اشاره دارد. از منظر فلسفه آخرت‌شناسی، این آیه نتیجه ایمان و عمل صالح را نشان می‌دهد.

نقد حدیث «اکثر اهل الجنة البلهاء»

حدیث «اکثر اهل الجنة البلهاء» (ترجمه: بیشتر اهل بهشت ابلهان‌اند) به دلیل فقدان سند معتبر، مردود است. از منظر علم حدیث، این حدیث با عقلانیت قرآنی و تأکید بر علم و نظر در تضاد است.

نظر به نشانه‌ها

آیه أَنْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ (انعام، ۴۶؛ بنگر که چگونه آیات را گونه‌گون می‌کنیم)، به تأمل در نشانه‌های الهی دعوت می‌کند. از منظر فلسفه آیات، این آیه به ضرورت شناخت و تحلیل نشانه‌های الهی در عالم اشاره دارد.

نظر به کوه

آیه أَنْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي (اعراف، ۱۴۳؛ به کوه بنگر، اگر در جای خود استوار ماند، آن‌گاه مرا خواهی دید)، به محدودیت‌های معرفتی انسان اشاره دارد. از منظر فلسفه معرفت، این آیه محدودیت‌های ادراکی انسان در برابر جلال الهی را نشان می‌دهد.

تفاوت انبیا در علم و قدرت

انبیا، چونان ستارگانی با درخشش‌های متفاوت، از نظر علم و قدرت متمایزند. موسی علیه‌السلام، با جلال و قدرت، لقمان با حکمت علمی، سلیمان با اقتدار و عیسی با احیای اموات شناخته می‌شوند. از منظر فلسفه دین، این تفاوت‌ها به مراتب وجودی و مأموریت‌های خاص هر پیامبر اشاره دارد.

علم و قدرت

علم، چونان ریشه‌ای است که قدرت را تغذیه می‌کند، اما غلبه علم یا قدرت در افراد متفاوت است. از منظر فلسفه عمل، هماهنگی بین علم و قدرت برای موفقیت ضروری است.

نقد مفهوم خدا به‌عنوان کلی

خداوند، نه مفهومی کلی یا فکلی، بلکه ذاتی متشخص و یگانه است. از منظر فلسفه الهی، این دیدگاه بر ضرورت شناخت خداوند به‌عنوان شخصی متعین تأکید دارد.

آزمایش آیات

آیات قرآنی، چونان گنج‌هایی نهفته، باید در آزمایشگاه معرفتی و عملی تست شوند. از منظر فلسفه علم، این رویکرد تجربی به تولید دانش منجر می‌شود.

ید بیضا

آیه فَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ (اعراف، ۱۰۸؛ پس دستش را بیرون آورد، ناگاه آن برای بینندگان سفید و درخشان بود)، به معجزه موسی علیه‌السلام اشاره دارد. از منظر فلسفه معجزه، این آیه قدرت الهی در خلق پدیده‌های غیرعادی را نشان می‌دهد.

وجوه ناضره

آیه وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ (قیامت، ۲۲-۲۳؛ در آن روز چهره‌هایی شاداب‌اند، به سوی پروردگارشان می‌نگرند)، به بالاترین مرتبه معرفت و ارتباط با خدا در بهشت اشاره دارد. از منظر فلسفه آخرت‌شناسی، این آیه اوج کمال انسانی را نشان می‌دهد.

درنگ: آیه «وجوه یومئذ ناضرة إلی ربها ناظرة» بالاترین مرتبه معرفت و ارتباط با خداوند را در بهشت نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، آیات مرتبط با «نظر» را به مثابه دعوتی به نوآوری و کشف تبیین نمود. این آیات، از نگریستن به آسمان و خلقت تا تأمل در نشانه‌های الهی، انسان را به سوی تولید علم و معرفت هدایت می‌کنند. تفاوت انبیا در علم و قدرت، ضرورت هماهنگی بین این دو را نشان می‌دهد. علم دینی، با آزمایش آیات و دوری از مفاهیم نادرست، می‌تواند اقتدار علمی را احیا کند.

بخش پنجم: اقتدار و چالش‌های عملی

اختلال علم و قدرت

اختلال بین علم و قدرت، چونان طوفانی که کشتی معرفت را به گل می‌نشاند، انسان را از اقتدار بازمی‌دارد. از منظر فلسفه عمل، هماهنگی بین علم و قدرت برای موفقیت ضروری است.

نقد خودبزرگ‌بینی

خودبزرگ‌بینی و خودشیفتگی، چونان آینه‌ای شکسته، انسان را از واقعیت دور می‌کنند. از منظر روان‌شناسی فلسفی، این خطای شناختی، اقتدار انسانی را تضعیف می‌کند.

اقتدار امیرالمؤمنین علیه‌السلام

امیرالمؤمنین علیه‌السلام، به دلیل فقدان یاران کافی، نتوانست اقتدار کامل خود را نشان دهد. از منظر فلسفه سیاسی، این نکته به نقش حمایت اجتماعی در تحقق اقتدار اشاره دارد.

علم و قدرت در جامعه

بسیاری از مردم، چونان گنجی نهفته، نمی‌دانند علم را چگونه به کار گیرند، همان‌گونه که برخی نمی‌دانند ثروت را چگونه خرج کنند. از منظر فلسفه اقتصاد، مدیریت صحیح منابع معرفتی و مادی برای اقتدار ضروری است.

عبادت و نظر

عبادت واقعی، چونان رودی زلال، با توجه، دقت و نوآوری همراه است. از منظر فلسفه عبادت، عبادت بدون تأمل، به تکرار مکانیکی تبدیل می‌شود و از هدف اصلی خود دور می‌افتد.

نقد تلفظ‌های نادرست

تلفظ‌های نادرست، مانند «مصل» به جای «صل» در اذان و نماز، نشانه ضعف علمی است. از منظر فلسفه زبان، آموزش صحیح زبان عربی برای حفظ اصالت متون دینی ضروری است.

ضرورت اصلاح تلفظ

اصلاح تلفظ‌های نادرست، چونان پلی به سوی اقتدار علمی و فرهنگی است. از منظر جامعه‌شناسی فرهنگی، این اصلاح، هویت و اعتبار فرهنگی جامعه را تقویت می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، چالش‌های عملی در مسیر اقتدار را بررسی نمود. اختلال بین علم و قدرت، خودبزرگ‌بینی و عدم حمایت اجتماعی، موانعی در مسیر اقتدارند. عبادت واقعی و اصلاح تلفظ‌ها، گام‌هایی به سوی احیای اقتدار علمی و فرهنگی‌اند.

بخش ششم: آینده علم دینی و اقتدار ملی

آینده درخشان علم دینی

علم دینی، با تکیه بر طلاب جوان و تحصیل‌کرده، چونان خورشیدی نوظهور، آینده‌ای درخشان دارد. از منظر جامعه‌شناسی دینی، این نسل جدید، با سواد و آزاداندیشی، قادر به تحول علم دینی است.

نقد موانع تاریخی

در گذشته، موانع سیاسی مانع رشد علم دینی بودند، اما امروز این موانع کاهش یافته‌اند. از منظر تاریخ علم، این تحول، فرصت‌هایی برای تولید علم ایجاد کرده است.

ضرورت دانشمندی

عالمان دینی باید دانشمند و پرفسور شوند، نه صرفاً متخصص در علوم لفظی. از منظر فلسفه علم، دانشمند کسی است که علوم حیاتی و عملی را ترکیب کرده و دانش نو تولید می‌کند.

نقد محدودیت‌های آموزشی

محدود کردن طلاب به عدم تحصیل در دانشگاه، سیاستی نادرست است. از منظر فلسفه آموزش، تلفیق آموزش حوزوی و دانشگاهی برای تولید علم جامع ضروری است.

جامع‌المعقول و المنقول

عالم واقعی، چونان درختی تنومند، باید جامع‌المعقول و المنقول باشد. از منظر فلسفه علم، این جامعیت، به تولید دانش جامع منجر می‌شود.

آزمایشگاه‌های علمی

علم دینی باید به آزمایشگاه‌های علمی و عملی تبدیل شود. از منظر فلسفه علم، این رویکرد تجربی، به تولید دانش نو منجر می‌شود.

اقتدار دینی و ملی

آینده دین، انقلاب و ملت ایران، با پشتوانه هدایت الهی و حمایت معصومین علیهم‌السلام، درخشان است. از منظر فلسفه سیاسی، این اقتدار، نتیجه تکیه بر هدایت الهی است.

خودکفایی علم دینی

علم دینی باید از وابستگی مالی و سیاسی دوری کند و خودکفا شود. از منظر اقتصاد دینی، این خودکفایی، به استقلال علمی و معنوی منجر می‌شود.

نقد فقر طلاب

فقر طلاب، نشانه ضعف علمی و معنوی علم دینی است. از منظر جامعه‌شناسی دینی، این ضعف، نتیجه عدم تولید علم و ثروت است که باید اصلاح شود.

تفال و آینده‌نگری

تفال، به مثابه علمی برای پیش‌بینی آینده، باید در علم دینی احیا شود. از منظر فلسفه علم، این علم، به برنامه‌ریزی و اقتدار جامعه کمک می‌کند.

ضرورت تولید علم

علم دینی، با تولید علم و ثروت، می‌تواند به اقتدار جهانی دست یابد. از منظر فلسفه اقتصاد، این تولید، علم دینی را به مرکزی جهانی تبدیل می‌کند.

درنگ: علم دینی، با تولید علم و ثروت و تکیه بر طلاب جوان، به اقتدار جهانی دست خواهد یافت.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، به آینده علم دینی و اقتدار ملی پرداخت. علم دینی، با تکیه بر نسل جدید طلاب و دوری از وابستگی‌های سیاسی و مالی، می‌تواند به تولید علم و اقتدار جهانی دست یابد. علوم حیاتی، تفال و آزمایشگاه‌های علمی، ابزارهایی برای این تحول‌اند.

نتیجه‌گیری کل

این نوشتار، با تأمل در مفهوم «نظر» در قرآن کریم، انسان را به سوی اقتدار، نوآوری و تولید علم هدایت نمود. فرآیندهای ذهنیت، اراده و استجماع، پایه‌های اقتدار انسانی‌اند که با تربیت و تمرین به فعلیت می‌رسند. آیات قرآنی، با دعوت به نگریستن در ملکوت، خلقت و نشانه‌های الهی، انسان را به سوی کشف حقایق و تولید دانش رهنمون می‌سازند. علم دینی، با بازنگری نظام آموزشی و گنجاندن علوم حیاتی، می‌تواند اقتدار علمی را احیا کند. نسل جدید طلاب، با سواد و آزاداندیشی، آینده‌ای درخشان برای علم دینی رقم خواهند زد. آینده دین و ملت ایران، با پشتوانه هدایت الهی و حمایت معصومین علیهم‌السلام، چونان خورشیدی فروزان، درخشانی خواهد بود.

با نظارت صادق خادمی