در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1531

متن درس





جایگاه قرآن کریم در علوم حوزوی: بازخوانی تاریخی و تحلیل فلسفی

جایگاه قرآن کریم در علوم حوزوی: بازخوانی تاریخی و تحلیل فلسفی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۳۱)

دیباچه

قرآن کریم، چونان دریایی بی‌کران، گنجینه‌ای از معارف الهی است که در ژرفای آیاتش، هدایت و دانش برای تمامی عرصه‌های زندگی بشری نهفته است. این کتاب آسمانی، نه‌تنها منبعی برای تعالیم دینی، بلکه چشمه‌ساری زلال برای استخراج علوم گوناگون، از فقه و فلسفه گرفته تا علوم انسانی و طبیعی، به شمار می‌رود. با این حال، تاریخ علوم دینی، به‌ویژه در حوزه‌های علمیه، گواهی می‌دهد که بهره‌برداری از این گنج بی‌پایان، آن‌چنان که شایسته است، صورت نپذیرفته و قرآن کریم، گاه در حاشیه نظام‌های آموزشی و پژوهشی قرار گرفته است. این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در صدد است تا جایگاه قرآن کریم را در علوم حوزوی بررسی کرده و با نگاهی فلسفی و انتقادی، خلأهای تاریخی و ضرورت‌های نوین در بهره‌گیری از این کتاب الهی را تبیین نماید.

بخش نخست: قرآن کریم، چشمه‌سار دانش و هدایت

جامعیت قرآن کریم در علوم

قرآن کریم، چونان کتابی مبین، در آیات خویش تمامی جنبه‌های وجودی و علمی را در بر گرفته است. این جامعیت، نه‌تنها در امور معنوی و دینی، بلکه در علوم انسانی، طبیعی و حتی مسائل روزمره زندگی، چون تغذیه و بهداشت، نمود می‌یابد. آیه‌ای از سوره انعام، این حقیقت را به زیبایی بیان می‌دارد:

وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ ۚ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ

هیچ جنبنده‌ای در زمین و هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پرواز کند نیست، مگر آنکه امت‌هایی مانند شما هستند. ما در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نکرده‌ایم.

این آیه، چونان مشعلی فروزان، جامعیت قرآن کریم را در تمامی عرصه‌های دانش و زندگی آشکار می‌سازد. علوم دینی، که باید پیشاهنگ بهره‌گیری از این منبع بی‌مانند باشند، در طول تاریخ کمتر به این ظرفیت عظیم توجه نشان داده‌اند.

درنگ: قرآن کریم، کتابی است که از هیچ جنبه‌ای از زندگی و دانش فروگذار نکرده و حوزه‌های علمیه باید آن را به‌عنوان محور تمامی علوم قرار دهند.

غفلت تاریخی از قرآن کریم در علوم دینی

در طول هزار سال گذشته، به‌ویژه پس از دوران غیبت، علوم دینی از بهره‌گیری کامل از قرآن کریم محروم مانده‌اند. عواملی چون تقیه، محدودیت‌های اجتماعی و فقدان نظام‌مندی در آموزش، سبب شده‌اند که این کتاب الهی در حاشیه نظام‌های علمی قرار گیرد. به جای محوریت قرآن کریم، روایات و متون دیگر، گاه جایگاهی فراتر یافته‌اند و این امر، خلأیی عمیق در تولید دانش دینی پدید آورده است.

این غفلت، چونان سایه‌ای سنگین، بر پیکره علوم دینی افتاده و مانع از شکوفایی ظرفیت‌های نهفته در آیات الهی شده است. بازسازی نظام آموزشی علوم دینی، با محوریت قرآن کریم، ضرورتی است که نمی‌توان از آن چشم پوشید.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، با تأکید بر جامعیت قرآن کریم و غفلت تاریخی از آن، نشان داد که این کتاب الهی، گنجینه‌ای است که می‌تواند تمامی علوم را در بر گیرد. حوزه‌های علمیه، برای ایفای نقش خود در جهان معاصر، باید قرآن کریم را به‌عنوان محور تولید دانش قرار دهند و از رویکردهای نقل‌محور به سوی روش‌های تحلیلی و قرآنی حرکت کنند.

بخش دوم: قرآن کریم در ادبیات و عرفان

استفاده محدود از قرآن در متون ادبی

در متون ادبی علوم دینی، مانند کتب «مغنی»، «سیوطی» و «مطول»، از آیات قرآن کریم به‌عنوان شواهد ادبی بهره گرفته شده است. با این حال، این استفاده، بیشتر در میان عالمان اهل سنت رواج داشته و عالمان شیعی کمتر به این امر پرداخته‌اند. این محدودیت، چونان غباری بر آیینه زلال قرآن، مانع از درخشش کامل آن در حوزه ادبیات دینی شده است.

در کتاب «مغنی»، سیزده جزء از آیات قرآن کریم به‌عنوان شواهد ادبی آمده است، اما این بهره‌گیری، تنها به جنبه‌های زبانی محدود شده و از ظرفیت‌های معرفتی و علمی آیات غفلت شده است. در «سیوطی»، شواهد قرآنی اندک‌اند و در «مطول»، هرچند شواهد بیشتری دیده می‌شود، اما این استفاده، باز هم در چارچوب ادبیات باقی مانده است.

درنگ: استفاده از قرآن کریم در ادبیات دینی، هرچند ارزشمند، محدود به شواهد زبانی بوده و از ظرفیت‌های علمی و معرفتی آن غفلت شده است.

غفلت عالمان شیعه از بهره‌برداری ادبی

برخلاف عالمان اهل سنت، که در متون ادبی خود از آیات قرآن کریم بهره برده‌اند، عالمان شیعه در طول تاریخ کمتر به این امر توجه نشان داده‌اند. فقدان کتب علمی-ادبی برجسته در سنت شیعی که از آیات قرآن شاهد آورده باشند، نشان‌دهنده خلأیی معرفتی است که باید با بازنگری در روش‌های آموزشی جبران شود.

تحریف معنوی در عرفان

عرفای اسلامی، به‌ویژه از اهل سنت، در طول هزار سال گذشته از آیات قرآن کریم برای تبیین دیدگاه‌های خود بهره برده‌اند، اما این استفاده، گاه به تحریف معنوی آیات منجر شده است. آن‌ها، با توجیهات شخصی و برداشت‌های ذهنی، معانی آیات را از مسیر اصلی خود منحرف ساخته‌اند. به‌عنوان مثال، برخی گروه‌ها، آیه‌ای از سوره عصر را به‌گونه‌ای نادرست تفسیر کرده‌اند:

وَالْعَصْرِ ۝ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ

سوگند به عصر، که انسان‌ها همه در زیان‌اند.

این آیه، که به زیان‌بار بودن وضعیت انسان در صورت دوری از ایمان و عمل صالح اشاره دارد، گاه به مفاهیمی چون «قانون فشار» تحریف شده است. این تحریف معنوی، چونان پرده‌ای بر حقیقت آیات، مانع از فهم صحیح آن‌ها شده است.

درنگ: تحریف معنوی آیات قرآن کریم در عرفان، به دلیل برداشت‌های ذهنی و شخصی، یکی از چالش‌های جدی در بهره‌برداری از این کتاب الهی است.

ضعف عرفان شیعی در بهره‌گیری از قرآن

عرفان شیعی، برخلاف عرفان اهل سنت، کمتر به قرآن کریم توجه نشان داده و کتب عرفانی برجسته‌ای که بتوانند در نظام آموزشی علوم دینی تدریس شوند، تولید نکرده است. این ضعف، چونان شاخه‌ای بی‌بر، عرفان شیعی را از غنای لازم محروم ساخته است.

تفاوت در صحت بهره‌گیری از قرآن

بهره‌گیری از قرآن کریم در ادبیات دینی، به‌ویژه در متون اهل سنت، اغلب صحیح بوده، اما در عرفان، به دلیل رویکردهای ذهنی، اکثراً نادرست و همراه با تحریف معنوی بوده است. این تمایز، چونان دو مسیر متضاد، نشان‌دهنده تفاوت در روش‌شناسی بهره‌برداری از قرآن کریم است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم این نوشتار، با بررسی استفاده از قرآن کریم در ادبیات و عرفان، نشان داد که این کتاب الهی، در حوزه ادبیات به‌صورت محدود و در عرفان با تحریف‌های معنوی مورد استفاده قرار گرفته است. عالمان شیعه، در مقایسه با اهل سنت، کمتر به بهره‌برداری ادبی از قرآن پرداخته‌اند و عرفان شیعی نیز از تولید متون معتبر قرآنی محروم مانده است. بازسازی این حوزه‌ها، با محوریت قرآن کریم، ضرورتی انکارناپذیر است.

بخش سوم: قرآن کریم و فقه

محدودیت آیات الاحکام

در علوم فقهی، تنها حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ آیه، با احتساب تکرارها، به‌عنوان آیات الاحکام شناخته شده‌اند. این در حالی است که در حوزه اقتصاد به‌تنهایی بیش از ۲۰۰۰ آیه از قرآن کریم استخراج شده است. این محدودیت، چونان قفسی تنگ، ظرفیت عظیم قرآن کریم را در فقه محصور کرده است.

درنگ: محدودیت آیات الاحکام در فقه، در مقایسه با ظرفیت گسترده قرآن کریم در علوم دیگر، مانند اقتصاد، نشان‌دهنده غفلت از جامعیت این کتاب الهی است.

وابستگی فقه به روایات

علوم فقهی، به‌جای محوریت قرآن کریم، عمدتاً بر روایات متکی بوده‌اند. این وابستگی، چونان زنجیری بر پای فقه، مانع از بهره‌گیری کامل از آیات الهی شده است. عالمان دینی، به‌جای مراجعه به قرآن کریم، اغلب به آرای پیشینیان و روایات بسنده کرده‌اند.

لزوم بازسازی نظام فقهی

برای احیای جایگاه قرآن کریم در فقه، لازم است نظام فقهی از حالت نقل‌محور به سوی رویکردی تحلیلی و قرآنی حرکت کند. این بازسازی، چونان بنایی نو، فقه را از محدودیت‌های کنونی رها ساخته و به سوی جامعیت هدایت خواهد کرد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم این نوشتار، با بررسی جایگاه قرآن کریم در فقه، نشان داد که وابستگی بیش از حد به روایات و محدودیت آیات الاحکام، مانع از بهره‌برداری کامل از این کتاب الهی شده است. بازسازی نظام فقهی با محوریت قرآن کریم، ضرورتی است که می‌تواند فقه را به جایگاه شایسته خود برساند.

بخش چهارم: قرآن کریم و علوم روزمره و طبیعی

هدایت قرآن در مسائل روزمره

قرآن کریم، حتی در مسائل روزمره زندگی، مانند تغذیه و بهداشت، راهنمایی‌های ارزشمندی ارائه می‌دهد. به‌عنوان مثال، آیه‌ای از سوره اعراف بر اعتدال در خوردن و آشامیدن تأکید دارد:

كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا

بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید.

این آیه، چونان چراغی راهنما، بر اهمیت اعتدال در زندگی روزمره تأکید دارد. با این حال، علوم دینی کمتر به تبیین دقیق این مفاهیم پرداخته‌اند و از ظرفیت آیات در این حوزه‌ها بهره‌ای کامل نبرده‌اند.

درنگ: قرآن کریم، حتی در مسائل روزمره مانند تغذیه، راهنمایی‌های ارزشمندی ارائه می‌دهد که نیازمند تبیین علمی است.

نقد فرهنگ غذایی و اجتماعی

در گذشته، استفاده از روغن نباتی به دلیل مسائل بهداشتی و حضور آفاتی چون موش در انبارها، مورد انتقاد بود. فقرا، به‌صورت مخفیانه از این روغن استفاده می‌کردند و آن را با روغن حیوانی مخلوط می‌نمودند تا عطر و طعم بهتری یابد. این موضوع، چونان مثالی از مسائل اجتماعی، نشان‌دهنده اهمیت توجه به جزئیات زندگی در تحلیل‌های قرآنی است.

قرآن و علوم طبیعی

قرآن کریم، حتی در حوزه علوم طبیعی، مانند اکتشافات فضایی، دارای آیاتی است که می‌تواند الهام‌بخش باشد. آیه‌ای از سوره الرحمن، این حقیقت را آشکار می‌سازد:

يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ

ای گروه جن و انس! اگر می‌توانید از کرانه‌های آسمان‌ها و زمین بگذرید، پس بگذرید. جز با [به دست آوردن] اقتدار، نخواهید گذشت.

این آیه، چونان فراخوانی به سوی اکتشاف علمی، انسان را به کسب اقتدار علمی برای فتح کرانه‌های آسمان‌ها دعوت می‌کند.

درنگ: قرآن کریم، با آیاتی چون آیه ۳۳ سوره الرحمن، الهام‌بخش اکتشافات علمی و طبیعی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم این نوشتار، با بررسی ظرفیت قرآن کریم در هدایت مسائل روزمره و علوم طبیعی، نشان داد که این کتاب الهی، از تغذیه و بهداشت تا اکتشافات فضایی، راهنمایی‌های ارزشمندی ارائه می‌دهد. علوم دینی باید این ظرفیت‌ها را به کار گیرند تا قرآن کریم به‌عنوان منبعی جامع در تمامی عرصه‌های زندگی شناخته شود.

بخش پنجم: بازسازی نظام آموزشی علوم دینی

نقد نظام آموزشی سنتی

نظام آموزشی سنتی علوم دینی، که بر امتحانات شفاهی و حفظ متون متکی بوده، مانع از فهم عمیق قرآن کریم شده است. این نظام، چونان بنایی فرسوده، نیازمند بازسازی است تا به جای معلومات صرف، به تولید دانش علمی بپردازد.

لزوم انس با قرآن کریم

انس با قرآن کریم، به معنای تعامل عمیق و مستمر با آیات آن، مقدمه‌ای برای قرائت و فهم صحیح است. قرائت بدون فهم، چونان تلاوتی بی‌روح، فاقد ارزش واقعی است. آیه‌ای از سوره مزمل، این حقیقت را بیان می‌دارد:

فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ

آنچه از قرآن برایتان میسر است بخوانید.

این آیه، بر قرائت همراه با فهم و تدبر تأکید دارد. قرائت بدون درک معنا، از منظر معرفتی بی‌ارزش است.

درنگ: قرائت قرآن کریم بدون فهم معانی آن، فاقد ارزش واقعی بوده و ثواب قرائت تنها با درک معنا محقق می‌شود.

نقد استخاره بدون فهم

استخاره با قرآن کریم، بدون درک معانی آیات، عملی نادرست و حتی حرام تلقی می‌شود. این عمل، چونان سوءاستفاده از کتاب الهی، به بی‌حرمتی به قرآن کریم منجر می‌شود. استخاره، تنها زمانی جایز است که با فهم کامل آیات انجام شود.

پیشنهاد ایجاد مراکز تحقیقاتی قرآنی

برای احیای جایگاه قرآن کریم در علوم دینی، لازم است حوزه‌ها به مراکز تحقیقاتی تبدیل شوند که تمامی علوم، از اقتصاد تا علوم طبیعی، را با محوریت قرآن کریم بررسی کنند. این مراکز، چونان آزمایشگاه‌هایی برای کشف حقیقت، می‌توانند قرآن کریم را به گفتمان علمی جهانی معرفی کنند.

نقد فقدان دانشمندان قرآنی

علوم دینی، به دلیل فقدان رویکرد تحقیقاتی، نتوانسته‌اند دانشمندانی در سطح جهانی تولید کنند. این خلأ، چونان سدی در برابر پیشرفت علوم دینی، مانع از نقش‌آفرینی حوزه‌ها در جهان معاصر شده است.

نقد وحدت حوزه و دانشگاه

تلاش‌های گذشته برای وحدت حوزه و دانشگاه، به دلیل فقدان رویکرد علمی در علوم دینی، ناکام مانده است. این شکاف، چونان دره‌ای عمیق، مانع از همکاری مؤثر بین این دو نهاد شده است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم این نوشتار، با نقد نظام آموزشی سنتی و تأکید بر لزوم انس با قرآن کریم، نشان داد که علوم دینی نیازمند بازسازی عمیق است. ایجاد مراکز تحقیقاتی قرآنی، قرائت همراه با فهم، و پرهیز از سوءاستفاده‌هایی چون استخاره بدون فهم، از جمله ضرورت‌های این بازسازی است.

بخش ششم: قرآن کریم و تحلیل رفتار موجودات

ظرفیت قرآن در علوم زیستی

قرآن کریم، حتی در تحلیل رفتار موجودات، از جمله حیوانات، ظرفیت‌های علمی ارزشمندی دارد. این ظرفیت، نیازمند تحقیقات علمی و آزمایشگاهی است تا به طور کامل کشف و تبیین شود.

به‌عنوان مثال، مشاهده رفتار حیوانات، چون قناری‌ها در فصل بهار، نشان‌دهنده پیچیدگی‌های زیستی است که می‌تواند با الهام از آیات قرآن کریم بررسی شود. این مشاهدات، چونان پنجره‌ای به سوی اسرار خلقت، ظرفیت قرآن کریم را در علوم زیستی آشکار می‌سازد.

درنگ: قرآن کریم، با ظرفیت‌های خود در تحلیل رفتار موجودات، می‌تواند الهام‌بخش علوم زیستی و طبیعی باشد.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم این نوشتار، با بررسی ظرفیت قرآن کریم در علوم زیستی، نشان داد که این کتاب الهی می‌تواند الهام‌بخش تحقیقات علمی در حوزه رفتار موجودات باشد. ایجاد مراکز تحقیقاتی برای بررسی این ظرفیت‌ها، ضرورتی است که علوم دینی را به سوی پیشرفت هدایت خواهد کرد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

قرآن کریم، چونان گنجی بی‌پایان، در تمامی عرصه‌های دانش و زندگی، از فقه و فلسفه تا علوم انسانی و طبیعی، راهنمایی‌های ارزشمندی ارائه می‌دهد. با این حال، غفلت تاریخی علوم دینی از این منبع الهی، مانع از بهره‌برداری کامل از ظرفیت‌های آن شده است. این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، نشان داد که بازسازی نظام آموزشی علوم دینی، با محوریت قرآن کریم، ضرورتی انکارناپذیر است. پیشنهادهایی چون ایجاد مراکز تحقیقاتی قرآنی، دسته‌بندی موضوعی آیات، و قرائت همراه با فهم، می‌تواند این خلأ را پر کند. قرآن کریم، نه‌تنها یک متن دینی، بلکه منبعی علمی است که می‌تواند در گفتمان جهانی دانش نقش‌آفرینی کند. امید است که حوزه‌های علمیه، با بازگشت به این چشمه‌سار زلال، به جایگاه شایسته خود در تولید دانش دست یابند.

با نظارت صادق خادمی