متن درس
مهجوریت قرآن کریم: بازخوانی علمی و فلسفی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۳۳)
دیباچه
قرآن کریم، چونان دریایی ژرف و بیکران، گنجینهای از علوم، معارف، و فنون را در خود جای داده که هدایت بشر را به سوی تعالی و کمال رهنمون میسازد. این کتاب آسمانی، نهتنها راهنمای عمل و اخلاق، بلکه منبعی بیبدیل برای تولید دانش، تمدنسازی، و ارتقای زندگی انسانی در تمامی ابعاد آن است. با این حال، مهجوریت قرآن کریم، که در آیه شریفه ﴿وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا﴾ (سوره فرقان: ۳۰) به آن اشاره شده، نشان از دوری امت از این سرچشمه حکمت دارد. این دوری، نهصرفاً در ساحت عمل، بلکه بیش از همه در حوزه علم و معرفت رخ داده است. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، میکوشد تا مفهوم مهجوریت قرآن کریم را از منظری علمی و فلسفی بازخوانی کرده و راهکارهایی برای احیای جایگاه این کتاب الهی در زندگی بشری ارائه نماید.
بخش نخست: بازتعریف مهجوریت قرآن کریم
تفسیر سنتی مهجوریت
در سنت تفسیری عالمان دینی، مهجوریت قرآن کریم، که در آیه شریفه ﴿وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا﴾ (پیامبر گفت: پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کردند) آمده، اغلب به عدم پایبندی به احکام عملی و اخلاقی آن نسبت داده شده است. در این دیدگاه، گناه، معصیت، و دوری از دستورات عملی قرآن کریم به عنوان ریشههای اصلی مهجوریت قلمداد میگردد. این رویکرد، قرآن کریم را به مجموعهای از احکام فقهی و اخلاقی فروکاسته و از ظرفیتهای معرفتی، علمی، و تمدنی آن غفلت ورزیده است.
نقد تفسیر سنتی
تفسیر سنتی مهجوریت، که بر عدم عمل به احکام قرآنی تأکید دارد، از منظری فلسفی و معرفتی ناکافی است. بسیاری از اصول اخلاقی و اجتماعی، مانند پرهیز از ظلم، سرقت، یا بیادبی، ریشه در احکام عقلی دارند و حتی در جوامع غیرمذهبی نیز مورد پذیرشاند. این اصول، به دلیل جهانشمول بودن، نیازی به مرجعیت قرآنی ندارند. از اینرو، مهجوریت قرآن کریم را نمیتوان صرفاً به عدم پایبندی به این اصول عقلی فروکاست. قرآن کریم، فراتر از این احکام، به دنبال ارائه نظامی متعالی برای ارتقای علمی، فرهنگی، و تمدنی بشر است. همانگونه که خورشیدی در آسمان معرفت میدرخشد، قرآن کریم نیز با نور دانش و حکمت، راه را برای زندگی متعالی روشن میسازد.
جمعبندی بخش نخست
مهجوریت قرآن کریم، بیش از آنکه به ساحت عمل محدود شود، در غفلت از ظرفیتهای علمی و معرفتی آن ریشه دارد. تفسیر سنتی، با تمرکز بر احکام عملی، از نقش قرآن کریم بهعنوان منبعی برای تولید دانش و ارتقای تمدنی غافل مانده است. این بخش، با نقد این دیدگاه، بر ضرورت بازتعریف مهجوریت از منظری علمی تأکید ورزید تا راه برای تعامل عمیقتر با این کتاب آسمانی هموار گردد.
بخش دوم: هجر علمی، جوهره مهجوریت
استقلال احکام عقلی
بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی، مانند کمک به نیازمندان یا پرهیز از ستم، بر پایه احکام عقلی استوارند و حتی در میان جوامع غیرمذهبی نیز رعایت میشوند. این اصول، که از عقل سلیم سرچشمه میگیرند، نیازی به مرجعیت قرآنی ندارند. برای نمونه، همگان، اعم از مؤمن و غیرمؤمن، ظلم را ناپسند و اخلاق نیکو را ستودنی میدانند. از اینرو، نمیتوان مهجوریت قرآن کریم را به عدم پایبندی به این اصول نسبت داد. قرآن کریم، چونان چشمهای زلال، فراتر از این اصول، دانشها و فنونی را در خود جای داده که برای تعالی بشر نازل شده است.
هجر علمی به مثابه ریشه مهجوریت
مهجوریت قرآن کریم، بیش از همه، در دوری از علوم، فنون، و قواعد نهفته در آن ریشه دارد. این کتاب آسمانی، نهتنها راهنمای عمل، بلکه منبعی جامع برای تولید دانش و ارتقای زندگی انسانی است. هجر علمی، به معنای غفلت از استخراج این علوم و فنون، مانع از تحقق ظرفیتهای تمدنی قرآن کریم شده است. همانگونه که باغی بیآب، از شکوفایی بازمیماند، جامعهای که از علوم قرآنی محروم است، از تعالی و پیشرفت بازمیگردد.
قرآن کریم و اصل تعالی اسلامی
قرآن کریم، در راستای اصل «الإسلام یعلو ولا یعلى علیه»، به دنبال ارتقای انسان در تمامی ساحتهای علمی، صنعتی، و فرهنگی است. این اصل، که چونان ستارهای در آسمان معرفت میدرخشد، بر برتری اسلام در تمامی ابعاد زندگی تأکید دارد. این برتری، تنها از طریق بهرهگیری از علوم و فنون قرآنی محقق میشود. قرآن کریم، با ارائه نظامی معرفتی جامع، انسان را به سوی کمال و تعالی هدایت میکند، مشروط بر آنکه با رویکردی علمی و عمیق با آن تعامل شود.
جمعبندی بخش دوم
هجر علمی، بهعنوان جوهره مهجوریت قرآن کریم، مانع از شکوفایی ظرفیتهای این کتاب آسمانی در زندگی بشر شده است. احکام عقلی، هرچند ارزشمند، نمیتوانند جایگزین علوم و فنون قرآنی شوند. این بخش، با تأکید بر اصل تعالی اسلامی، ضرورت تعامل علمی با قرآن کریم را برجسته ساخت تا راه برای تحقق جایگاه این کتاب بهعنوان منبعی برای تمدنسازی هموار گردد.
بخش سوم: ظرفیتهای علمی قرآن کریم
آمار واژگان قرآنی مرتبط با علم
قرآن کریم، گنجینهای بیمانند از واژگان مرتبط با علم و معرفت است. این کتاب آسمانی، با ۲۹۱ مورد کاربرد واژه «رأى» (رويت)، ۳۱ مورد «ألم تر» (آیا ندیدی؟)، ۱۳۸ مورد «نظر»، ۲۵۹ مورد مرتبط با «خلقت»، ۱۲۰ مورد «سماء»، ۱۹۰ مورد «سماوات»، ۷۸۰ مورد «علم»، ۷۳ مورد «عالمین»، و ۲۱ مورد «إعلان»، در مجموع ۸۷۲ واژه مرتبط با علم و معرفت را در خود جای داده است. این واژگان، چونان نهرهایی جاری در دشت معرفت، بر اهمیت مشاهده، تأمل، و دانش در قرآن کریم تأکید دارند.
آیات خلقت و تأمل
آیات قرآنی مرتبط با خلقت، مانند ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ﴾ (آیا به شتر ننگریستی که چگونه آفریده شده است؟) یا ﴿أَنْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ﴾ (به غذا و نوشیدنیات بنگر که فاسد نشده است)، بر اهمیت تأمل در نظام خلقت تأکید دارند. این آیات، نهتنها دعوت به مشاهده ظاهری، بلکه فراخوانی برای کاوش علمی در پدیدههای طبیعی و دستیابی به دانشی عمیقتر هستند.
نقد تکیه بر ظن
آیه شریفه ﴿إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا﴾ (بیگمان گمان، چیزی از حقیقت را بینیاز نمیکند) بر بیاعتباری گمان در برابر علم یقینی تأکید دارد. برخی عالمان دینی، با استناد به قاعده «الا ما خرج بالدلیل»، گمان معتبر را پذیرفتهاند، اما این دیدگاه با تأکید قرآن کریم بر علم قطعی در تضاد است. گمان، چونان سایهای ناپایدار، نمیتواند جایگزین نور درخشان علم یقینی گردد.
جمعبندی بخش سوم
قرآن کریم، با حجم عظیم واژگان مرتبط با علم و معرفت، منبعی بیمانند برای تحقیقات علمی و فلسفی است. آیات خلقت و تأمل، دعوتی است به کاوش در نظام هست _
ی و دستیابی به دانشی عمیقتر. نقد تکیه بر گمان، بر ضرورت علم یقینی تأکید دارد و راه را برای تعامل علمی با قرآن کریم هموار میسازد. این بخش، ظرفیتهای بیپایان این کتاب آسمانی را بهعنوان منبعی برای تولید دانش و تمدنسازی آشکار کرد.
بخش چهارم: نقش عترت و نقد انسداد علمی
حدیث ثقلین و جایگاه عترت
حدیث شریف ثقلین، که میفرماید: «من در میان شما دو چیز گرانبها به جای میگذارم: کتاب خدا و عترتم»، بر نقش قرآن کریم و عترت بهعنوان دو منبع اصلی هدایت تأکید دارد. واژه «تارک» در این حدیث، که به معنای استمرار و تداوم است، نشاندهنده پیوند ابدی این دو منبع با هدایت بشر است. جایگزینی عترت با سنت، به دلیل فقدان عصمت در سنتها، به پراکندگی در معرفت دینی منجر شده است. عترت، چونان مشعلی در کنار قرآن کریم، راه را برای فهم عمیق این کتاب روشن میسازد.
نقد انسداد باب علم
برخی عالمان دینی، با پذیرش انسداد باب علم در عصر غیبت، به گمان معتبر بسنده کرده و از جستجوی علم یقینی بازماندهاند. این دیدگاه، که علم را در دسترس نمیداند، با ظرفیتهای علمی قرآن کریم مغایرت دارد. انسداد، چونان سدی در برابر جریان دانش، مانع از شکوفایی علوم قرآنی شده و به مهجوریت این کتاب دامن زده است.
نقد انتخاب گزینشی روایات
انتخاب گزینشی روایات بر اساس منافع شخصی، مانند پذیرش روایات مرتبط با احکام و رد روایات مرتبط با تحریف قرآن کریم، نشاندهنده ضعف در روششناسی علمی است. این رویکرد، که چونان گزینش میوههای رسیده از درختی پربار است، به انحراف در فهم دینی و دوری از قرآن کریم منجر شده است.
جمعبندی بخش چهارم
حدیث ثقلین، با تأکید بر نقش قرآن کریم و عترت، راهنمای اصلی هدایت بشر است. نقد انسداد باب علم و انتخاب گزینشی روایات، ضرورت بازنگری در روششناسی علمی و بازگشت به منابع اصیل را نشان میدهد. این بخش، با برجستهسازی پیوند قرآن کریم و عترت، راه را برای رهایی از مهجوریت هموار کرد.
بخش پنجم: نقش صنعت و حوزههای علمی در احیای قرآن کریم
صنعت، بستر رشد علم
پیشرفت علم، در گرو توسعه صنعت است. بدون ابزار و فناوری، علم نمیتواند بهطور کامل شکوفا شود. همانگونه که ابزار، دستان صنعتگر را توانمند میسازد، فناوری نیز بستری برای آزمایش و کاربردیسازی علوم قرآنی فراهم میکند. قرآن کریم، با تأکید بر مشاهده و تأمل در خلقت، راه را برای توسعه صنعتی و علمی هموار ساخته است.
نقد فقدان ابزار در حوزههای علمی
حوزههای علمی، به دلیل نبود ابزارهای علمی مانند آزمایشگاهها، از رشد علمی بازمانده و به مباحث کلامی و فقهی سنتی محدود شدهاند. این محدودیت، چونان قفلی بر درهای دانش، مانع از استخراج علوم قرآنی شده است. حوزهها، برای احیای جایگاه قرآن کریم، نیازمند تبدیل شدن به مراکز تحقیقاتی پیشرفته هستند.
قرآن کریم، منبعی برای علم و تکنیک
قرآن کریم، منبعی جامع برای علوم، فنون، و تکنیک است که برای ارتقای جامعه انسانی نازل شده است. این کتاب، چونان معدنی گرانبها، دانشهایی را در خود جای داده که میتوانند تمدن بشری را به اوج شکوفایی برسانند. تعامل علمی با قرآن کریم، راه را برای تحقق این ظرفیتها هموار میسازد.
جمعبندی بخش پنجم
صنعت و فناوری، بسترهای اصلی رشد علم و استخراج علوم قرآنی هستند. حوزههای علمی، با تبدیل شدن به مراکز تحقیقاتی پیشرفته، میتوانند نقش کلیدی در احیای جایگاه قرآن کریم ایفا کنند. این بخش، با تأکید بر نقش علم و تکنیک، ضرورت بازسازی نظام آموزشی دینی را برجسته ساخت.
بخش ششم: بازسازی حوزههای علمی و تجزیه علمی قرآن کریم
تجزیه علمی قرآن کریم
قرآن کریم باید بر اساس موضوعات و علوم مختلف، مانند زیستشناسی، ریاضیات، فیزیک، و زیباییشناسی، تجزیه شود. این تجزیه، نه بهصورت فلهای یا برای قرائت صوری، بلکه بهمنظور استخراج قواعد علمی و عملی صورت گیرد. این رویکرد، چونان نقشهای دقیق برای گنجینهای عظیم، راه را برای کاوشهای علمی در قرآن کریم هموار میسازد.
آیات احیای موجودات
قرآن کریم، دربردارنده آیاتی است که به احیای موجودات، مانند کارهای انبیا در زنده کردن مردگان، اشاره دارند. این آیات، ظرفیتهای علمی قرآن کریم در حوزههای زیستشناسی و علوم زیستی را نشان میدهند و میتوانند به تحقیقات پیشرفته در این زمینهها منجر شوند.
نقد مصرفگرایی در حوزهها
مصرف منابع، مانند خمس، بدون تمرکز بر تحقیقات قرآنی، به رکود علم دینی منجر شده است. این منابع، باید در راستای استخراج علوم قرآنی هزینه شوند تا راه برای تحقق تعالی اسلامی هموار گردد.
بازسازی حوزههای علمی
حوزههای علمی باید به مراکز تحقیقاتی پیشرفته تبدیل شوند و با دعوت از دانشمندان جهانی، به استخراج علوم قرآنی بپردازند. این تحول، چونان انقلابی در عرصه معرفت، راه را برای احیای جایگاه قرآن کریم باز میکند.
جمعبندی بخش ششم
تجزیه علمی قرآن کریم و بازسازی حوزههای علمی، دو راهکار کلیدی برای احیای جایگاه این کتاب آسمانی هستند. آیات احیای موجودات و تخصیص منابع به تحقیقات قرآنی، ظرفیتهای عظیم قرآن کریم را آشکار میسازند. این بخش، با تأکید بر تحول نظام آموزشی دینی، راه را برای آیندهای روشن هموار کرد.
بخش هفتم: فلسفه، مادر علوم و آینده قرآن کریم
فلسفه بهعنوان مادر علوم
فلسفه، بهعنوان مادر علوم، موضوعات علمی را اثبات کرده و به رشتههای دیگر واگذار میکند تا توسعه یابند. این علم، چونان معماری دانا، بنیادهای دانش را استوار ساخته و راه را برای کاوشهای علمی هموار میسازد. در تعامل با قرآن کریم، فلسفه میتواند نقش کلیدی در استخراج قواعد علمی ایفا کند.
نقد سوءاستفاده از علم دینی
سوءاستفاده از علم دینی، مانند بهرهبرداری مالی از دانش، به تضعیف جایگاه دین منجر شده است. این عمل، چونان سایهای تاریک، نور معرفت دینی را کمرنگ ساخته و به بدبینی نسبت به علم دینی دامن زده است.
قرآن کریم، منبعی برای آینده
قرآن کریم، منبعی جاودانه برای آینده بشریت است که توانایی پاسخگویی به نیازهای علمی و عملی بشر در تمامی اعصار را دارد. این کتاب، چونان چراغی ابدی، راه را برای نسلهای آینده روشن میسازد.
جمعبندی بخش هفتم
فلسفه، بهعنوان مادر علوم، و قرآن کریم، بهعنوان منبعی جاودانه، دو بال برای پرواز به سوی تعالی هستند. نقد سوءاستفاده از علم دینی و تأکید بر ظرفیتهای آیندهنگرانه قرآن کریم، ضرورت بازنگری در تعامل با این کتاب را نشان میدهد. این بخش، راه را برای آیندهای روشن با تکیه بر علوم قرآنی هموار ساخت.
نتیجهگیری کل
قرآن کریم، چونان گنجینهای بیپایان، منبعی جامع برای علوم، فنون، و معارف است که میتواند بشر را به سوی تعالی در تمامی ابعاد زندگی هدایت کند. مهجوریت این کتاب آسمانی، بیش از همه، در غفلت از ظرفیتهای علمی و معرفتی آن ریشه دارد. بازتعریف مهجوریت از منظری علمی، تجزیه آیات بر اساس موضوعات علمی، و بازسازی حوزههای علمی بهعنوان مراکز تحقیقاتی پیشرفته، راهکارهایی هستند که میتوانند جایگاه قرآن کریم را احیا کنند. اصل «الإسلام یعلو ولا یعلى علیه»، با تکیه بر علوم قرآنی و عترت، راه را برای تمدنسازی و تعالی بشری هموار میسازد. این نوشتار، با بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، کوشید تا این ظرفیتها را آشکار ساخته و راه را برای تعامل عمیقتر با قرآن کریم هموار نماید.