متن درس
انسان کامل و مقام جمع در فلسفه و عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۳۷)
مقدمه
انسان، در نگاه فلسفه و عرفان اسلامی، موجودی است که به مثابه آینهای تمامنما، تمامی عوالم هستی را در خود منعکس میسازد و از اینرو، شایسته عنوان «خلیفهالله» و جایگاه «مقام جمع» است. این مقام، که انسان را از دیگر مخلوقات، حتی ملائکه و موجودات ورایی متمایز میسازد، نه تنها به جامعیت وجودی او اشاره دارد، بلکه بر ظرفیت بیکران او برای تجلی اسماء و صفات الهی تأکید میورزد. در این نوشتار، که برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره است، جایگاه وجودی انسان بهعنوان بزرگترین مخلوق آفرینش بررسی شده و با تکیه بر آیات قرآن کریم و مفاهیم عرفانی، ابعاد گوناگون این مقام والا تبیین میگردد.
بخش یکم: انسان، بزرگترین مخلوق آفرینش
جایگاه متعالی انسان در نظام هستی
انسان، در منظومه آفرینش، جایگاهی بیمانند دارد که او را از تمامی مخلوقات، اعم از ملائکه، جن، و موجودات ورایی، متمایز میسازد. این برتری، ریشه در «مقام جمع» او دارد؛ مقامی که تمامی عوالم هستی، از ناسوت تا لاهوت، را در وجود او گرد میآورد. برخلاف دیگر موجودات که هر یک تنها بخشی از کمالات الهی را منعکس میکنند، انسان به مثابه دریایی بیکران، تمامی این کمالات را در خود جای داده است. این جامعیت، انسان را به مظهر تام اسماء و صفات الهی بدل میسازد، بهگونهای که هر آنچه در هستی یافت میشود، جز ذات ربوبی، در وجود او متجلی است.
تحلیل عرفانی مقام جمع
مفهوم مقام جمع، که در آثار عرفانی ابنعربی و فلسفه ملاصدرا به تفصیل بررسی شده است، به توانایی انسان در انعکاس تمامی مراتب وجودی اشاره دارد. انسان، به مثابه عالم صغیر، آینهای است که عالم کبیر را در خود بازمیتاباند. این دیدگاه، با نظریه وحدت وجود همسوست و انسان را مظهر تام کمالات الهی میداند. برخلاف ملائکه که در مرتبهای خاص از وجود محدودند یا جن که در عالمی خاص سیر میکنند، انسان تمامی این مراتب را در خود جمع کرده و از اینرو، قادر است تمامی اسماء الهی را به تعین خویش متجلی سازد.
نقد تقلیل انسان به جثه مادی
یکی از خطاهای رایج در شناخت انسان، تقلیل او به جثهای مادی است که تنها «یأکل و یمشی فی الأسواق»؛ یعنی صرفاً به خوردن و راه رفتن در بازارها مشغول است. این دیدگاه، که انسان را به موجودی محدود به نیازهای زیستی فرومیکاهد، از درک عظمت وجودی او غافل است. انسان، به مثابه پلنگی است که در اثر غفلت و انفعال، به گربهای حقیر بدل شده است. این تشبیه، به کاهش ظرفیتهای وجودی انسان به دلیل غرق شدن در امور روزمره و مادی اشاره دارد. استاد فرزانه تأکید میورزند که انسان باید از این خودکوچکسازی رهایی یابد و به جایگاه اصلی خویش، یعنی مقام جمع، بازگردد.
جمعبندی بخش یکم
انسان، بهعنوان بزرگترین مخلوق آفرینش، دارای مقامی است که تمامی عوالم هستی را در خود گرد آورده و از اینرو، از دیگر موجودات متمایز است. این جامعیت، که ریشه در مقام جمع دارد، انسان را به مظهر تام اسماء و صفات الهی بدل میسازد. با این حال، غفلت و تقلیل انسان به ابعاد مادی، مانع از تحقق این ظرفیتهای متعالی شده است. شناخت صحیح جایگاه انسان، نیازمند بازنگری در دیدگاههای محدود و حرکت به سوی معرفتی عمیق و شهودی است.
بخش دوم: انسان و فقدان ذات ربوبی
تمایز میان ذات و فعل الهی
یکی از مفاهیم بنیادین در فلسفه و عرفان اسلامی، تمایز میان ذات و فعل الهی است. خداوند، بهعنوان ذات اقدس، هم ذات دارد و هم فعل؛ اما انسان، تنها فعل الهی است و از ذات مستقل محروم است. این فقدان ذات، نه نشانه نقص، بلکه گواهی بر وابستگی کامل انسان به خالق است. تمامی کمالات الهی، از خالقیت گرفته تا رازقیت، در انسان بهصورت ظهور و فعل متجلی است، اما این تجلی در ظرف فعل است، نه ذات.
انسان بهعنوان مظهر اسماء الهی
انسان، به مثابه آیینهای زلال، تمامی اسماء و صفات الهی را در خود منعکس میسازد. این دیدگاه، که با نظریه تجلی در عرفان اسلامی همسوست، انسان را موجودی میداند که تمامی کمالات الهی، از جمله خالقیت، رازقیت، و دیگر صفات حسنی، در او به تعین آمده است. با این حال، این تعین در ظرف فعل است، نه ذات. حتی یک سنگ نیز، به تعین خویش، مظهر اسماء الهی است، اما انسان، به دلیل جامعیت، این اسماء را در مرتبهای عالیتر و جامعتر متجلی میسازد.
نقد دیدگاههای خرافی درباره صفات الهی
در طول تاریخ، برخی دیدگاههای نادرست، صفات الهی را بهگونهای به انسانها یا معصومان نسبت دادهاند که به غلو یا سوءتفاهم منجر شده است. استاد فرزانه، این دیدگاهها را خرافی میدانند و تأکید میورزند که معصومان، مانند حضرت علی (ع)، مظهر تمامی کمالات الهیاند، اما نه بهعنوان ذات الهی، بلکه بهعنوان فعل الهی. این نقد، با اشاره به حدیثی از معصومان که میفرمایند: «ننزلونا عن الربوبية فقولوا حيث ما شئتم» (ما را از مقام ربوبیت فروکاهید و هر کمالی را که میخواهید به ما نسبت دهید)، بر تمایز میان ذات و فعل تأکید میکند.
جمعبندی بخش دوم
انسان، بهعنوان فعل الهی، تمامی اسماء و صفات الهی را در ظرف ظهور منعکس میسازد، اما از ذات ربوبی محروم است. این تمایز، جایگاه انسان را در نظام هستی روشن میسازد و از سوءتفاهمات و غلو در نسبت دادن الوهیت به معصومان جلوگیری میکند. شناخت صحیح این مقام، نیازمند پرهیز از دیدگاههای خرافی و توجه به مفاهیم عمیق عرفانی است.
بخش سوم: انسان کامل و معصومان
حضرت علی (ع) بهعنوان مظهر تام کمالات
حضرت علی (ع)، بهعنوان انسان کامل، مظهر تام تمامی کمالات الهی است. این کمالات، که در ظرف فعل الهی متجلی شدهاند، او را به موجودی بیمانند بدل ساختهاند که تمامی عوالم هستی را در خود جمع کرده است. استاد فرزانه تأکید میورزند که نسبت دادن الوهیت به حضرت علی (ع)، به معنای ذات الهی، خطایی است که ریشه در سوءتفاهم دارد. او، بهعنوان فعل الهی، تمامی اسماء حسنی را به تعین عالی خود منعکس میسازد.
نقد اصطلاحات غیرمنطقی مانند «علیاللهی»
اصطلاح «علیاللهی»، که به معنای نسبت دادن ذات الهی به حضرت علی (ع) است، از نظر استاد فرزانه غیرمنطقی و ناشی از جهل است. این اصطلاح، که در برخی دورهها رواج یافته بود، به سوءتفاهم درباره مقام ولایت اشاره دارد. حضرت علی (ع)، بهعنوان ظهور الهی، تمامی کمالات را در خود دارد، اما این کمالات در ظرف فعل است، نه ذات. این نقد، بر ضرورت شناخت صحیح مقام معصومان تأکید میورزد.
نقد سوءتفاهمات درباره امام زمان (عج)
استاد فرزانه، به برخی سوءتفاهمات درباره مقام امام زمان (عج) اشاره کرده و نسبت دادن بحث ایشان به گروههای خاص را نادرست میدانند. کمالات الهی معصومان، از جمله امام زمان (عج)، نباید به مسائل سیاسی یا فرهنگی محدود شود. ایشان، بهعنوان مظهر تام اسماء الهی، جایگاهی فراتر از این سوءتفاهمات دارند.
جمعبندی بخش سوم
معصومان، بهویژه حضرت علی (ع) و امام زمان (عج)، بهعنوان مظاهر تام کمالات الهی، تمامی اسماء و صفات را در ظرف فعل منعکس میسازند. این جایگاه، نیازمند شناخت صحیح و پرهیز از سوءتفاهمات و اصطلاحات غیرمنطقی است. انسان کامل، بهعنوان مظهر تام، الگویی برای تحقق ظرفیتهای وجودی انسان است.
بخش چهارم: رویت و ظرفیتهای معرفتی انسان
مفهوم رویت در قرآن کریم
یکی از ظرفیتهای کلیدی انسان، «رویت» یا دیدن حضوری است که در آیات قرآن کریم بهعنوان ابزاری برای معرفت و شناخت معرفی شده است. قرآن کریم در آیهای میفرماید:
﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ﴾
(انعام: ۴۶).
ترجمه: بگو: به من خبر دهید، اگر خدا گوش و چشمانتان را بگیرد و بر دلهایتان مهر نهد، کدام معبود جز خدا آنها را به شما بازمیگرداند؟
این آیه، به وابستگی کامل انسان به خداوند در ادراک و معرفت اشاره دارد. رویت، هدیهای الهی است که میتواند عطا یا سلب شود و انسان را به حقیقت نزدیکتر میسازد.
رویت و تغییرات وجودی
رویت، مانند جریانی از نور، گاه کم و گاه زیاد میشود. انسان، با خودآگاهی و پایش مستمر این تغییرات، میتواند به سوی کمال حرکت کند. استاد فرزانه، این پویایی را به جریان برق تشبیه میکنند که گاه ضعیف و گاه قوی میشود. انسان باید این تغییرات را درک کرده و با تمرین معرفتی، رویت خود را تقویت نماید.
آیات قرآنی مرتبط با رویت
قرآن کریم، در آیات متعددی به مفهوم رویت و تأثیر آن بر معرفت اشاره دارد. برای نمونه:
﴿إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا وَنَرَاهُ قَرِيبًا﴾
(معارج: ۶-۷).ترجمه: آنها آن را دور میبینند و ما آن را نزدیک میبینیم.
این آیه، به تفاوت در ادراک افراد از حقیقت قیامت به دلیل تفاوت در مراتب معرفتی اشاره دارد.
﴿وَأُخْرَىٰ كَافِرَةٍ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ﴾
(آلعمران: ۱۳).ترجمه: و گروهی کافر که آنها را دو برابر خودشان به چشم میبینند.
این آیه، به تأثیر توهم و عدم معرفت بر رویت اشاره دارد.
﴿لَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ﴾
(انفال: ۴۴).ترجمه: اگر آنها را بسیار به شما نشان میداد، سست میشدید.
این آیه، به تأثیر رویت نادرست بر روحیه انسان اشاره دارد.
﴿فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى﴾
(نازعات: ۲۰).ترجمه: پس نشانه بزرگ را به او نشان داد.
این آیه، به رویت نشانههای الهی بهعنوان ابزار معرفت اشاره دارد.
﴿وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ﴾
(اسراء: ۶۰).ترجمه: و رویایی که به تو نشان دادیم، جز برای آزمایش مردم نبود.
این آیه، به تأثیر دوگانه رویت (هدایت یا فتنه) اشاره دارد.
نقد رویت نادرست
رویت نادرست، که ناشی از غفلت یا عدم آمادگی معرفتی است، میتواند انسان را به فتنه و بدبختی کشاند. استاد فرزانه تأکید میورزند که خداوند، گاه با نشان دادن امور بهصورت تحریفشده (مانند کوچک به جای بزرگ یا بد به جای خوب)، انسان را در معرض آزمون قرار میدهد. این امر، ضرورت آمادگی معرفتی برای رویت صحیح را برجسته میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
رویت، بهعنوان یکی از ظرفیتهای کلیدی انسان، ابزار شناخت حضوری است که در آیات قرآن کریم به تفصیل بررسی شده است. این ظرفیت، که مانند جریانی از نور گاه کم و گاه زیاد میشود، نیازمند خودآگاهی و تمرین معرفتی است. رویت نادرست، میتواند به فتنه منجر شود، اما با آمادگی و خودسازی، انسان میتواند به رویت صحیح دست یابد و به سوی کمال حرکت کند.
بخش پنجم: عبادت و رفع غفلت
نقش عبادات در زدودن غفلت
عباداتی مانند نماز، روزه، و تلاوت قرآن کریم، به مثابه چکشی هستند که رسوبات غفلت و کثرت را از دل انسان میزدایند. استاد فرزانه تأکید میورزند که این عبادات، اگر با حضور قلب و معرفت همراه باشند، انسان را از ناتوانی و حرمان رهایی میبخشند و به سوی کمال هدایت میکنند. قرآن کریم در آیهای میفرماید:
﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ أَاللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ﴾
(یونس: ۵۹).
ترجمه: بگو: به من خبر دهید، آنچه خدا برای شما از رزق نازل کرده و شما برخی را حرام و برخی را حلال کردهاید، آیا خدا به شما اجازه داده است؟
این آیه، به تأثیر رزق حلال و حرام بر ظرفیتهای معرفتی انسان اشاره دارد. رزق حلال، رویت را تقویت میکند، در حالی که حرام، به تاریکی و ناتوانی منجر میشود.
نقد عبادت صوری
عبادت صوری، که فاقد حضور قلب و معراج است، نه تنها به کمال منجر نمیشود، بلکه میتواند به رسوبات بیشتر غفلت بینجامد. استاد فرزانه، با استناد به حدیث «الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ الْمُؤْمِن» (نماز، معراج مؤمن است)، تأکید میورزند که عبادت باید با عروج و تحول وجودی همراه باشد. عبادت بدون مربی و برنامه، مانند یادگیری بدون استاد، بینتیجه است و انسان را در سطح صوری و ظاهری نگه میدارد.
نقد تغذیه ناسالم
تغذیه ناسالم، چه از منظر جسمی و چه معنوی، به سلامت وجودی انسان آسیب میرساند. استاد فرزانه، با اشاره به تأثیر رزق حرام بر کاهش رویت و معرفت، بر ضرورت مصرف رزق حلال تأکید میورزند. این دیدگاه، به پیوند عمیق میان جسم و روح اشاره دارد که تغذیه سالم، پیشنیاز تقویت ظرفیتهای معرفتی است.
جمعبندی بخش پنجم
عبادات، بهعنوان ابزارهایی برای رفع غفلت و تقویت رویت، نقش کلیدی در سیر و سلوک انسان به سوی کمال دارند. با این حال، این عبادات باید با حضور قلب و معرفت همراه باشند تا به تحول وجودی منجر شوند. رزق حلال و پرهیز از غفلت، پیشنیازهای تحقق این ظرفیتها هستند.
بخش ششم: استخاره و تفال در پرتو معرفت
استخاره و ضرورت معرفت
استخاره، بهعنوان ابزاری معرفتی، نیازمند رویت و آمادگی وجودی است. استاد فرزانه تأکید میورزند که تنها عالمان واقعی، که به مراتب بالای معرفت دست یافتهاند، میتوانند صاحب استخاره باشند. استخاره صحیح، نه تنها به تلاوت قرآن کریم وابسته است، بلکه نیازمند قلبی پاک و حضوری عمیق است.
نقد تفال غیرعلمی
تفال، اگر بدون معرفت و با نیتهای دنیوی انجام شود، به خرابی و سوءاستفاده منجر میشود. استاد فرزانه، با اشاره به روایات، تفال غیرعلمی را مذموم میدانند و تأکید میورزند که تفال باید با قرآن کریم و علم لدنی همراه باشد تا ارزشمند گردد.
جمعبندی بخش ششم
استخاره و تفال، بهعنوان ابزارهای معرفتی، نیازمند آمادگی وجودی و پیوند با قرآن کریم هستند. این ابزارها، اگر با معرفت و حضور قلب به کار گرفته شوند، میتوانند انسان را به حقیقت نزدیکتر سازند، اما بدون این آمادگی، به فتنه و انحراف منجر میشوند.
نتیجهگیری
انسان، بهعنوان بزرگترین مخلوق آفرینش، دارای مقامی است که تمامی عوالم هستی را در خود جمع کرده و مظهر تام اسماء و صفات الهی است. این جامعیت، که در مفهوم مقام جمع متبلور است، انسان را از خدا و دیگر مخلوقات متمایز میسازد. با این حال، غفلت و کثرت، انسان را به موجودی حقیر و محدود بدل کرده است. قرآن کریم، بهعنوان منبعی بیبدیل برای رفع غفلت و تقویت رویت، انسان را به سوی کمال هدایت میکند. عباداتی مانند نماز و روزه، اگر با حضور قلب و معراج همراه باشند، رسوبات غفلت را میزدایند و انسان را به جایگاه واقعیاش بازمیگردانند. علم دینی، با ایجاد سیستمهای آموزشی و پژوهشی مبتنی بر قرآن کریم، میتواند به تولید علم و تمدنسازی منجر شود. انسان، با تمرین رویت و خودسازی، میتواند به مراتب متعالی وجودی دست یابد و جایگاه بیمانند خود را در نظام هستی بازیابد.