در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1539

متن درس





حقیقت بی‌کران انسان: تأملاتی در فلسفه و عرفان اسلامی

حقیقت بی‌کران انسان: تأملاتی در فلسفه و عرفان اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۳۹)

دیباچه: انسان، دریای بی‌کران کمال

انسان، چون دریایی بی‌کران، حامل حقیقت لایَتناهی است که در هر ذره از وجودش، ظرفیت‌هایی بی‌مرز برای انکشاف کمالات الهی نهفته است. این کتاب، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در این حقیقت ژرف می‌پردازد و با تمرکز بر دو ابزار معرفتی کلیدی، یعنی رویت و نظر، راه‌های رهایی انسان از موانع جسمانی و روانی را بررسی می‌کند. این نوشتار، با نگاهی عمیق به فلسفه و عرفان اسلامی، انسان را به بازشناسی ظرفیت‌های وجودی‌اش دعوت می‌کند و بر ضرورت تطهیر جسم و روح برای دستیابی به کمال تأکید دارد.

بخش نخست: حقیقت لایَتناهی انسان و چالش خودباوری

ماهیت بی‌کران انسان

انسان، موجودی است که در ذات خود، حامل حقیقتی نامحدود و جامع است. از هر ذره وجودش، حفره‌هایی از کمالات علمی، جلالی و نقص‌های انفراجی و انشقاقی پدید می‌آید. این ظرفیت بی‌کران، انسان را به مثابه آیینه‌ای از صفات الهی قرار می‌دهد که می‌تواند تمامی مراتب هستی را در خود منعکس کند. این دیدگاه، با نظریه انسان کامل در عرفان اسلامی هم‌خوانی دارد که انسان را مظهر تمامی کمالات الهی می‌داند.

درنگ: انسان، به مثابه دریایی بی‌کران، دارای ظرفیت‌هایی است که از هر ذره وجودش، کمالات علمی و جلالی یا نقص‌های انفراجی و انشقاقی پدید می‌آید.

این حقیقت لایَتناهی، انسان را به موجودی تبدیل می‌کند که می‌تواند با تمامی عوالم هستی ارتباط برقرار کند، اما این ارتباط، نیازمند خودباوری و رهایی از موانع معرفتی است.

چالش خودباوری و موانع معرفتی

انسان، به دلیل محدودیت‌های ذهنی و ادراکی، اغلب نمی‌تواند جامعیت وجودی خود را باور کند. ذهن او، گرفتار اشباح، نظایر، سستی‌ها و کاستی‌هاست و این امر، او را از خودباوری محروم می‌سازد. شک، ظن، وهم و گمان، چون ابرهایی تیره، مانع از درخشش نور معرفت در وجود او می‌شوند. حتی پس از سال‌ها، انسان ممکن است از علم و کمال فرو افتد و در تاریکی جهل گرفتار شود.

برای رهایی از این محرومیت، انسان باید ذهن خود را از این آلودگی‌ها تصفیه کند. خودباوری، چون کلیدی طلایی، درهای معرفت را می‌گشاید و انسان را به سوی استجماع و اقتدار ذهنی هدایت می‌کند. این فرآیند، با تمرینات عرفانی و خودسازی، ممکن می‌شود و انسان را به شناخت حقیقت وجودی‌اش رهنمون می‌سازد.

انشقاق وجودی و طلوع کمالات

هنگامی که انسان به خودباوری دست یابد، جسم، روح، نفس و عقل او، لایه‌به‌لایه، انشقاق و انشراح می‌یابد. این انشقاق، به معنای ظهور ظرفیت‌های نهفته در تمامی مراتب وجودی است. از نفس انسان، لحظه به لحظه، کمالاتی چون علم، رویت، نظر و قبس طلوع می‌کند و او را به عوالم مختلف، از ارواح تا موجودات، متصل می‌سازد.

اما اگر انسان در دام شک و انحطاط گرفتار شود، به ضعیف‌ترین موجود تبدیل می‌شود. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ﴿يَأْكُلُ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ﴾ (فرقان: ۷)؛ یعنی «می‌خورد و در بازارها راه می‌رود.» این آیه، به محدودیت انسان در سطح حیات مادی اشاره دارد که بدون خودباوری، از ظرفیت‌های متعالی‌اش محروم می‌ماند.

درنگ: خودباوری، کلید گشایش ظرفیت‌های بی‌کران انسان است که با تصفیه ذهن از شک و ظن و دستیابی به استجماع و اقتدار ذهنی ممکن می‌شود.

جمع‌بندی بخش نخست

انسان، به مثابه آیینه‌ای از کمالات الهی، دارای حقیقتی لایَتناهی است که می‌تواند تمامی مراتب هستی را در خود منعکس کند. اما موانع معرفتی، مانند شک و ظن، و محرومیت از خودباوری، او را از این ظرفیت بی‌کران دور می‌سازد. تصفیه ذهن و خودسازی، انسان را به سوی انشقاق وجودی و طلوع کمالات هدایت می‌کند، اما بدون این فرآیند، او در سطح حیات مادی باقی می‌ماند.

بخش دوم: رویت و نظر، ابزارهای معرفتی انسان

ماهیت رویت و نظر

رویت و نظر، دو ابزار کلیدی معرفتی انسان هستند که در قرآن کریم به ترتیب ۲۹۱ و ۱۲۹ بار ذکر شده‌اند. رویت، به معنای معرفت حضوری، انسان را به درک مستقیم حقیقت متصل می‌کند و متعالی‌تر از نظر است. نظر، معرفتی نظری است که با زحمت، دقت و تعمق به دست می‌آید و به عقل وابسته است. در مقابل، رویت به دل وابسته است و می‌تواند بی‌زحمت یا با زحمت حاصل شود.

درنگ: رویت، معرفتی حضوری و سماوی است که به دل وابسته است، درحالی‌که نظر، معرفتی نظری و ارضی است که به عقل و زحمت وابسته است.

این تمایز، به تفاوت میان معرفت لدنی و اکتسابی اشاره دارد. رویت، مختص صاحبان کمال است، درحالی‌که نظر می‌تواند برای افراد باهوش یا نابغه نیز حاصل شود.

اقسام رویت و نظر

رویت، در اقسام مادی، مجرد، ارضی، سماوی، نفسی، ذاتی و حقیقی در قرآن کریم ذکر شده است. این تنوع، به جامعیت رویت به‌عنوان ابزاری معرفتی در تمامی مراتب هستی اشاره دارد. محبوبین الهی، حتی در خواب، به رویت علّیین دست می‌یابند که معرفتی بی‌زحمت است. در مقابل، نظر نیازمند مطالعه، تحقیق و انتظار است و با تلاش عقلانی ممکن می‌شود.

خطا در هر دو ابزار ممکن است، اما رویت، به دلیل حضوری بودن، کمتر خطاپذیر است. در وحی، خطا وجود ندارد، اما در رویت و نظر بشری، امکان خطا باقی است. این دیدگاه، به تفاوت میان معرفت الهی و بشری اشاره دارد.

سه ظرف کمال انسانی

انسان، دارای سه ظرف کمال است: نفس، عقل و دل. نفس، ظرفی همگانی است که در همه انسان‌ها وجود دارد و می‌تواند اماره، لوامه یا مطمئنه باشد. عقل، ظرف متوسط است که نظر در آن شکل می‌گیرد و با دقت و نبوغ، به کشف حقایق می‌انجامد. دل، ظرف متعالی است که رویت در آن ظهور می‌کند و کمتر مورد استفاده بشر قرار می‌گیرد.

درنگ: انسان دارای سه ظرف کمال است: نفس (همگانی)، عقل (متوسط برای نظر) و دل (متعالی برای رویت). دل، بالاترین ظرف برای معرفت حضوری است.

غفلت از ظرف دل و اشتباه گرفتن آن با نفس، انسان را از ظرفیت‌های متعالی‌اش محروم می‌سازد. این نقد، به ضرورت بازشناسی دل و استفاده از آن در مسیر کمال اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

رویت و نظر، دو ابزار معرفتی کلیدی انسان هستند که در قرآن کریم با تأکید ویژه‌ای ذکر شده‌اند. رویت، به‌عنوان معرفت حضوری، متعالی‌تر از نظر است و به دل وابسته است، درحالی‌که نظر، معرفتی نظری و وابسته به عقل است. سه ظرف کمال انسانی (نفس، عقل و دل) ابزارهای معرفتی او را شکل می‌دهند، اما غفلت از دل، انسان را از دستیابی به رویت محروم می‌کند.

بخش سوم: موانع معرفتی و ضرورت تطهیر

آلودگی‌های جسمانی و روانی

انسان، دریایی بی‌کران از ظرفیت‌های معرفتی است، اما قنات‌های وجودی‌اش، به دلیل عدم لای‌روبی، با خاک و لجن مسدود شده‌اند. این آلودگی‌ها، شامل لقمه‌های حرام، تغذیه ناسالم و افکار آلوده مانند حقد، حسد و بغض است. این موانع، چون گل‌هایی بر چراغ‌های وجودی انسان، نور معرفت را مخفی می‌کنند.

استاد فرزانه، با تمثیلی از جبهه‌های جنگ، به گل زدن چراغ‌ها برای مخفی کردن نور اشاره می‌کنند. لقمه‌های حرام و آلوده، مشابه این گل‌ها، نور وجودی انسان را خاموش می‌کنند و او را از رویت و نظر محروم می‌سازند.

درنگ: لقمه‌های حرام و آلودگی‌های جسمانی و روانی، چون گل‌هایی بر چراغ‌های وجودی انسان، او را از دستیابی به رویت و نظر محروم می‌کنند.

تطهیر جسم و روح

برای دستیابی به رویت و نظر، انسان باید جسم و روح خود را تطهیر کند. استاد فرزانه، با اشاره به نقش مرده‌شورهای سنتی در تخلیه و تنقیه بدن، به ضرورت پاک‌سازی جسمانی برای آمادگی معرفتی تأکید می‌کنند. در زایشگاه‌ها نیز، تخلیه بدن مادر برای زایمان، به همین ضرورت اشاره دارد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: انسان از نطفه آغاز می‌شود، به جیفه ختم می‌شود و در میان، حامل کثافت است. این کلام، به محدودیت‌های جسمانی انسان و ضرورت تطهیر برای کمال اشاره دارد. انسان باید جرد مرد شود، یعنی از آلودگی‌ها و زواید جسمانی رها گردد.

نقش تغذیه در معرفت

تغذیه ناسالم، جسم، مغز و روح را سنگین می‌کند و مانع رویت و نظر می‌شود. استاد فرزانه، با تمثیلی از شتر که با مصرف خار و نشخوار، حداکثر بهره‌وری را دارد، به ضرورت ساده‌زیستی و تغذیه سالم اشاره می‌کنند. مصرف فیله و راسته، همراه با دارچین و زنجبیل، به تطهیر جسم کمک می‌کند، درحالی‌که نان و برنج، برای معرفت مضرند.

تغذیه بدون اندازه، مانند خوردن بدون ترازو، به سنگینی جسم و محرومیت از معرفت منجر می‌شود. ورزش، تخلیه و تنقیه، به آماده‌سازی بدن برای معرفت کمک می‌کنند. مغز آلوده به چربی و لجن، نمی‌تواند رویت و نظر را تجربه کند.

درنگ: تغذیه سالم و تطهیر جسمانی، مانند مصرف فیله و راسته با دارچین و زنجبیل، جسم را برای دستیابی به رویت و نظر آماده می‌کند.

نقد علم دینی و ضرورت تحول

علم دینی، به جای تمرکز بر رویت و نظر، اغلب بر ظن و گمان تأکید دارد که مانع درک حقیقت است. این نقد، به ضرورت بازنگری در نظام‌های آموزشی برای پرورش معرفت حضوری و نظری اشاره دارد. سالک باید تغذیه و رفتار خود را از دیگران جدا کند و با مربی، جسم و روح خود را برای معرفت آماده سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

آلودگی‌های جسمانی و روانی، انسان را از ظرفیت‌های معرفتی‌اش محروم می‌کنند. تطهیر جسم و روح، با تغذیه سالم، ورزش و تخلیه زواید، انسان را برای رویت و نظر آماده می‌سازد. علم دینی باید از ظن و گمان به سوی پرورش رویت و نظر تحول یابد تا انسان به کمال وجودی خود دست یابد.

بخش چهارم: راه‌های دستیابی به کمال معرفتی

بدن‌سازی و تطهیر برای معرفت

برای دستیابی به رویت و نظر، انسان باید بدن خود را از زواید تخلیه کند. وزن‌کشی روزانه و کاهش زواید، به آماده‌سازی جسم برای معرفت کمک می‌کند. ورزش، حتی برای موها و ریش، به تطهیر جسم یاری می‌رساند. بدن‌های سنگین، برای معرفت مناسب نیستند، اما بدن‌های سبک، مانند بدن انبیا، برای رویت آماده‌اند.

نقد تغذیه سنگین و عبادات

تغذیه سنگین، مانع لذت از عبادات می‌شود و انسان را به نماز زوری و از روی ترس می‌کشاند. بدن پر از زواید، نمی‌تواند با شادمانی عبادت کند. این نقد، به تأثیر تغذیه ناسالم بر کیفیت عبادات اشاره دارد.

خواب و معرفت

خواب، اگر از نبوت باشد، معرفتی است، اما بسیاری از خواب‌ها از بیماری ناشی می‌شوند. این دیدگاه، به تفاوت میان رویاهای لدنی و رویاهای ناشی از اختلالات جسمانی اشاره دارد.

روده‌کشی و تطهیر

روده‌کشی در دامداری، نماد تطهیر جسم از زواید برای آماده‌سازی معرفتی است. سیرابی و شکمبه، اگر تطهیر شوند، حلال و مفیدند. احادیث درباره حرمت اعضای حیوان، مانند ده یا پانزده جزء، مستند قوی ندارند و با تطهیر، این اعضا حلال می‌شوند.

درنگ: تطهیر جسم، مانند روده‌کشی و مصرف غذاهای حلال و پاک، انسان را برای دستیابی به معرفت آماده می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

دستیابی به کمال معرفتی، نیازمند تطهیر جسم و روح از زواید و آلودگی‌هاست. بدن‌سازی، تغذیه سالم و ورزش، انسان را برای رویت و نظر آماده می‌کنند. عبادات، در صورت تطهیر جسم، با شادمانی انجام می‌شوند و خواب‌های لدنی، معرفتی ناب به ارمغان می‌آورند.

نتیجه‌گیری نهایی

انسان، به مثابه دریایی بی‌کران، دارای ظرفیت‌هایی است که می‌تواند او را به تمامی مراتب هستی متصل کند. رویت و نظر، دو ابزار کلیدی معرفتی، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کنند. رویت، به‌عنوان معرفتی سماوی، مختص صاحبان کمال است، درحالی‌که نظر، معرفتی ارضی و نیازمند زحمت است. موانع جسمانی و روانی، مانند تغذیه ناسالم و افکار آلوده، انسان را از این کمالات محروم می‌کنند. تطهیر جسم و روح، با تغذیه سالم، ورزش و خودسازی، انسان را به سوی خودباوری و معرفت رهنمون می‌سازد. علم دینی باید به سوی پرورش رویت و نظر تحول یابد تا انسان به حقیقت لایَتناهی خود دست یابد.

با نظارت صادق خادمی