متن درس
درآمدی بر انقباض معرفتی و نقد علم حصولی در نظام قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۵۴۱)
مقدمه
تاریخ تمدن اسلامی، در بستر فراز و نشیبهای بسیار، شاهد تحولاتی بوده است که گاه به انحطاط معرفتی و انقباض وجودی جامعه منجر شده است. این انقباض، که ریشه در غربت و تقیه معصومین علیهمالسلام و دوری از هدایت مستقیم ایشان دارد، به تضعیف بنیانهای علمی و معنوی مسلمین انجامیده است. در این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی عمیق این انقباض معرفتی و نقد علم حصولی در برابر معرفت حضوری قرآنی پرداخته میشود. هدف این است که با تبیین مفاهیم کلیدی قرآنی، مانند رویت و نظر، و نقد تحریفات عرفانی و علمی، راهی برای احیای معرفت اصیل اسلامی گشوده شود.
بخش یکم: انقباض معرفتی و پیامدهای آن در تاریخ اسلام
غربت و تقیه معصومین علیهمالسلام
یکی از عوامل بنیادین انقباض معرفتی در جامعه اسلامی، غربت و تقیه معصومین علیهمالسلام بوده است. هنگامی که معصومین، بهعنوان مصادر اصلی هدایت جامعه، از جایگاه اجتماعی خود کنار گذاشته شدند، جامعه اسلامی از فیض حضور مستقیم ایشان محروم گشت. این محرومیت، به تضعیف ظرفیتهای علمی و معنوی مسلمین انجامید و انقباضی عمیق در ساحتهای مختلف فکری و اجتماعی پدید آورد.
این انقباض، مانند ماهیچهای که تحت فشار سفت و غیرقابلحرکت میشود، جامعه را از پویایی و تحرک بازداشت. بهسان ورزشکاری که ماهیچهاش در اثر فشار منقبض میشود و توان حرکت از او سلب میگردد، جامعه اسلامی نیز در این دوران گرفتار جمود و انزوای معرفتی شد.
درنگ: غربت و تقیه معصومین علیهمالسلام، بهعنوان محرومیت از هدایت مستقیم، ریشه اصلی انقباض معرفتی جامعه اسلامی بود که به تضعیف بنیانهای علمی و معنوی انجامید. |
انحطاط و انقمار در ساحتهای اجتماعی و معرفتی
انقباض معرفتی، بهتدریج به انقمار و انحطاط در زمینههای گوناگون گرایش یافت. جامعه اسلامی، که میبایست بهعنوان مشعلی فروزان در عالم معرفت و تمدن بدرخشد، بهسان حلزونی در لاک خود فرو رفت. این انزوای وجودی، که استاد فرزانه قدسسره آن را به حالت کرمی تشبیه کردهاند، جامعه را از تحرک و پویایی محروم ساخت. این انقباض، نهتنها در ساحتهای علمی، بلکه در حوزههای اجتماعی و معنوی نیز رخ نمود و مسلمین را به خودکوچکانگاری و انزوا کشاند.
این حالت، مانند باغی است که از آب حیات محروم شده و بهتدریج خشکیده و از شکوفایی بازمانده است. جامعه اسلامی، که میتوانست سرچشمهای زلال برای جهانیان باشد، در اثر این انقباض، به برکهای راکد تبدیل شد.
درنگ: انقباض معرفتی، جامعه اسلامی را به حالت حلزونی و کرمی فرو برد و از پویایی و شکوفایی تمدنی بازداشت. |
مصیبت کربلا و تأثیر آن بر شیعه
مصیبت کربلا، بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ شیعه، زیانهای عمیقی به جامعه شیعی وارد کرد. این واقعه، که نمود بارز غربت معصومین علیهمالسلام بود، به انقباض معرفتی و اجتماعی شیعیان انجامید. محرومیت از هدایت مستقیم امامان معصوم علیهمالسلام، جامعه را در برابر فشارهای تاریخی و استبدادی آسیبپذیر ساخت و مانع از درک عمیق حقیقت شد.
این مصیبت، مانند زخمی عمیق بر پیکره جامعه شیعه بود که نهتنها درد آن در لحظه وقوع احساس شد، بلکه آثار آن در طول قرنها، بهصورت انقباض و انزوای معرفتی ادامه یافت.
درنگ: مصیبت کربلا، بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ شیعه، به انقباض معرفتی و اجتماعی منجر شد و جامعه را از درک عمیق حقیقت محروم ساخت. |
جمعبندی بخش یکم
انقباض معرفتی جامعه اسلامی، ریشه در غربت و تقیه معصومین علیهمالسلام و مصیبت کربلا دارد. این انقباض، مانند سایهای سنگین بر پیکره جامعه اسلامی افتاد و آن را از تحرک و پویایی بازداشت. برای احیای معرفت اسلامی، لازم است از این انزوای حلزونی خارج شده و به سوی پویایی و شکوفایی معرفتی حرکت کرد.
بخش دوم: نقد علم حصولی و تحریف عرفان
تحریف علم به مفهوم حصولی
علم، در معنای اصیل خود، به انکشاف، رویت و نظر اشاره دارد. اما در اثر انقباض معرفتی، این مفهوم به علم حصولی، یعنی مجموعهای از مفاهیم ذهنی، تقلیل یافت. علم حصولی، که به صور ذهنی اشیا در ذهن تعریف میشود، از حقیقت علم، که در حضور و شهود نهفته است، دور افتاده است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم حصولی، بهدلیل فقدان صورت و مفهوم مستقل در ذهن، دروغین است و نمیتواند حقیقت را بازتاب دهد.
این تحریف، مانند آینهای شکسته است که بهجای نمایش حقیقت، تنها تصاویری پراکنده و ناقص ارائه میدهد. علم حصولی، بهجای آنکه انسان را به سوی شهود و بصیرت رهنمون شود، او را در لابیرنت مفاهیم ذهنی گرفتار میسازد.
درنگ: علم حصولی، بهدلیل فقدان صورت مستقل در ذهن، دروغین است و از حقیقت علم، که در انکشاف و شهود نهفته است، دور افتاده است. |
تحریف عرفان به فقر و گدایی
عرفان، که باید مسیر وصول به حقیقت الهی باشد، در اثر تحریفات تاریخی به فقر، تکدی و خودکوچکانگاری تقلیل یافت. استاد فرزانه قدسسره اشاره دارند که هشتاد درصد متون عرفانی بر مفهوم فقر تمرکز دارند، اما این فقر، بهجای آنکه به معنای زهد و بینیازی از دنیا باشد، به فلاکت و گدایی تحریف شده است. این تحریف، عرفان را از معنای اصیل خود، که در پیوند با حقیقت الهی است، دور کرده و آن را به ظاهری مضحک و بیمعنا تبدیل ساخته است.
این انحراف، مانند جویباری است که از سرچشمه زلال خود جدا شده و به مردابی راکد تبدیل گشته است. عرفان، که میتوانست انسان را به اوج تعالی رساند، در این تحریف به خاکساری و خودکوچکانگاری فرو غلتید.
درنگ: عرفان، که باید مسیر وصول به حقیقت باشد، به فقر، گدایی و خودکوچکانگاری تحریف شد و از معنای اصیل خود دور افتاد. |
نقد ظاهر درویشان و مفهوم سر در آستین
مفهوم درویشی، که در اصل به سادگی و زهد اشاره داشت، در اثر تحریفات به ظاهری مضحک با دشداشههای بزرگ و پابرهنگی تبدیل شد. استاد فرزانه قدسسره به نقد مفهوم عرفانی «سر در آستین کردن» پرداخته و آن را نشانهای از انقباض و خودکوچکانگاری میدانند. این مفهوم، که نتیجه تحریفات استعماری است، انسان را به انزوا و دوری از پویایی دعوت میکند و با دعوت قرآنی به سیاحت و نظر در تضاد است.
این تحریف، مانند نقابی است که بر چهره حقیقت عرفان کشیده شده و آن را از جلوه اصیلش محروم ساخته است. درویشی مدرن، برخلاف سادگی گذشته، به تجمل و ظاهرسازی گراییده و از روح عرفان اصیل دور افتاده است.
درنگ: مفهوم «سر در آستین کردن» و ظاهر مضحک درویشی، نتیجه تحریفات استعماری است که عرفان را به انزوا و خودکوچکانگاری کشانده است. |
جمعبندی بخش دوم
تحریف علم به مفهوم حصولی و عرفان به فقر و گدایی، نتیجه انقباض معرفتی و تأثیرات استعماری و استبدادی است. این تحریفات، جامعه اسلامی را از حقیقت رویت و شهود محروم ساخته و آن را در چنبره مفاهیم ذهنی و ظواهر بیمعنا گرفتار کرده است. برای احیای معرفت اصیل، لازم است از این تحریفات فاصله گرفته و به سوی مفاهیم قرآنی بازگشت.
بخش سوم: دعوت قرآنی به رویت و نظر
انفجار حقیقت در آیات قرآنی
قرآن کریم، با آیاتی مانند فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (بقره: ۵۰)، به انفجار حقیقت و نقش رویت و نظر در شهود آن اشاره دارد. این آیه، به نجات بنیاسرائیل و غرق آل فرعون اشاره میکند، در حالی که قوم نظارهگر این معجزه الهی بودند: «پس آنها را نجات دادیم و آل فرعون را غرق کردیم در حالی که شما نظاره میکردید.» این آیه، به قدرت الهی در ایجاد دو وضعیت متضاد (نجات و هلاکت) و مشاهده آن توسط قوم اشاره دارد.
این معجزه، مانند پردهای است که از پیش چشم کنار میرود و حقیقت الهی را در برابر چشمان نظارهگران آشکار میسازد. نقش نظر در این آیه، به ظرفیت معرفتی انسان برای درک حقایق متعالی اشاره دارد.
درنگ: آیه فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ به انفجار حقیقت و نقش نظر در شهود معجزات الهی اشاره دارد. |
صاعقه الهی و نقش نظر
آیه فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (بقره: ۵۵) به صاعقهای اشاره دارد که قوم را گرفت و آنها نظارهگر آن بودند: «پس صاعقه شما را گرفت در حالی که نظاره میکردید.» این آیه، به واقعیت حضوری بلای الهی و مشاهده آن توسط قوم اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که نود درصد بلایا، نتیجه عدم استفاده از ظرفیت نظر و رویت است. انسان، با فعالسازی این ظرفیت، میتواند از بلایا پیشگیری کرده و حقیقت را درک نماید.
صاعقه الهی، مانند آتشی است که انسان را بیمقاومت در بر میگیرد، اما در عین حال، او را به شهود حقیقت دعوت میکند. این دعوت، نشاندهنده لطف الهی در بیدارسازی انسان از خواب غفلت است.
درنگ: آیه فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ به ضرورت استفاده از ظرفیت نظر برای پیشگیری از بلایا و درک حقیقت اشاره دارد. |
دعوت به سیاحت و تأمل
قرآن کریم، در آیه سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ (انعام: ۱۱)، انسان را به سیاحت در زمین و تأمل در عاقبت تکذیبکنندگان دعوت میکند: «در زمین سیر کنید و بنگرید که عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بوده است.» این دعوت، به ضرورت تأمل و شهود در تاریخ برای عبرتگیری اشاره دارد. برخلاف مفهوم تحریفشده «سر در آستین کردن»، که انسان را به انزوا دعوت میکند، قرآن کریم انسان را به پویایی و مشاهده حقیقت فرا میخواند.
این دعوت، مانند کلیدی است که قفلهای انقباض را میگشاید و انسان را به سوی افقهای وسیع معرفت هدایت میکند.
درنگ: آیه سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ انسان را به سیاحت و تأمل در تاریخ برای عبرتگیری دعوت میکند. |
جمعبندی بخش سوم
قرآن کریم، با آیات خود، انسان را به رویت و نظر دعوت میکند تا از انقباض معرفتی رها شود. این دعوت، مانند مشعلی است که تاریکیهای جهل را میزداید و انسان را به سوی حقیقت هدایت میکند. برای احیای معرفت اسلامی، لازم است از مفاهیم حصولی و تحریفات عرفانی فاصله گرفته و به سوی شهود قرآنی حرکت کرد.
بخش چهارم: احتضار و حضور در سلوک عرفانی
احتضار و روشن شدن چراغهای معرفت
در حالت احتضار، چراغهای معرفت انسان روشن میشود و او حقایق را بهگونهای دیگر میبیند. آیه وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ (واقعه: ۸۴) به این لحظه اشاره دارد: «و شما در آن هنگام نظاره میکنید.» احتضار، از ریشه حضور، به فعال شدن ظرفیتهای معرفتی انسان در لحظه مرگ اشاره دارد. در این حالت، انسان اموال، اولاد و اعمال خود را بهگونهای دیگر میبیند و گاه از آنها نفرت پیدا میکند.
این لحظه، مانند آیینهای است که حقیقت وجود انسان را بیپرده نشان میدهد و او را با واقعیت اعمالش مواجه میسازد.
درنگ: احتضار، لحظه حضور و شهود حقایق است که چراغهای معرفت انسان را روشن میکند. |
موتوا قبل أن تموتوا
حدیث «بمیرید پیش از آنکه بمیرید» به مرگ ارادی پیش از مرگ قهری دعوت میکند. این حدیث، انسان را به خودشناسی و آمادگی برای مرگ از طریق سلوک عرفانی فرا میخواند. در سلوک اصیل، احتضار مرحلهای است که سالک حقیقت را میبیند و به وصال الهی میرسد.
این دعوت، مانند سفری است که انسان را از تاریکیهای نفس به سوی نور حقیقت هدایت میکند. مرگ ارادی، انسان را از تعلقات مادی رها ساخته و او را به سوی شهود حضوری سوق میدهد.
درنگ: حدیث «بمیرید پیش از آنکه بمیرید» انسان را به خودشناسی و مرگ ارادی در سلوک عرفانی دعوت میکند. |
نقد عدم شناخت احتضار
مسلمین، به دلیل عدم تحقیق در مفاهیم قرآنی و لغوی، معنای احتضار و حضور را بهدرستی درک نکردهاند. احتضار، لحظهای است که انسان با حقیقت اعمال خود مواجه میشود و این مواجهه، نیازمند آمادگی و خودشناسی است.
این غفلت، مانند گمگشتگی در بیابانی است که راهنمایان آن گم شدهاند. برای درک احتضار، لازم است به مطالعه دقیق مفاهیم قرآنی و تأمل در آنها پرداخت.
درنگ: عدم شناخت احتضار، نتیجه غفلت از تحقیق در مفاهیم قرآنی است که انسان را از درک حقیقت محروم میسازد. |
جمعبندی بخش چهارم
احتضار، لحظه حضور و شهود حقایق است که انسان را با واقعیت وجود و اعمالش مواجه میسازد. حدیث «بمیرید پیش از آنکه بمیرید» انسان را به مرگ ارادی و خودشناسی دعوت میکند تا از تعلقات مادی رها شود. برای احیای معرفت اصیل، لازم است از غفلت در مفاهیم قرآنی فاصله گرفته و به سوی شهود و حضور حرکت کرد.
نتیجهگیری
انقباض معرفتی جامعه اسلامی، که ریشه در غربت معصومین علیهمالسلام، مصیبت کربلا و تأثیرات استعماری و استبدادی دارد، به تحریف علم به مفهوم حصولی و عرفان به فقر و گدایی منجر شده است. قرآن کریم، با آیاتی مانند فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ و فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ، انسان را به رویت و نظر دعوت میکند تا از این انقباض رها شود. احتضار، بهعنوان لحظه حضور و شهود، انسان را با حقیقت اعمالش مواجه میسازد و حدیث «بمیرید پیش از آنکه بمیرید» راهی برای خودشناسی و آمادگی برای این لحظه ارائه میدهد. برای احیای معرفت اسلامی، لازم است از مفاهیم حصولی و تحریفات عرفانی فاصله گرفته و با تأمل در قرآن کریم، ظرفیتهای معرفتی انسان را فعال نمود. این نوشتار، با تبیین این مفاهیم، در پی آن است که راهی برای بازگشت به حقیقت اصیل اسلامی هموار سازد.
با نظارت صادق خادمی |