متن درس
فلسفه علوم اسلامی: بازاندیشی در نظام معرفتی قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۵۴۴)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشریت به سوی کمال و معرفت است. این کتاب آسمانی، نهتنها منبعی برای هدایت معنوی، بلکه سرچشمهای بیکران برای تولید علوم متمایز و اصیل است که میتواند تمدن بشری را به سوی تعالی رهنمون سازد. علوم اسلامی، در تعریف اصیل خویش، علومیاند که از رویت، نظر، کشف، کرامت و وحی نشئت گرفته و با استناد به قرآن کریم، هویتی متمایز از علوم رایج جهانی دارند. این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، میکوشد تا با نگاهی فلسفی و معرفتی، چیستی علوم اسلامی را بازکاود و ضرورت بازتعریف نظام معرفتی مبتنی بر قرآن را تبیین نماید.
بخش نخست: نقد نظامهای آموزشی و چیستی علوم اسلامی
ناسازگاری نظامهای آموزشی با معرفت اسلامی
نظامهای آموزشی کنونی، چه در حوزههای علمیه و چه در دانشگاهها، از منظر معرفتی با هویت اسلامی سازگاری ندارند. علوم متداول در حوزهها، نظیر فقه، اصول و ادبیات، و در دانشگاهها، مانند فیزیک، شیمی و ریاضیات، هرچند ارزشمندند، اما به دلیل فقدان پیوند عمیق با قرآن کریم و شباهت با علوم رایج در جوامع غیراسلامی، نمیتوانند بهعنوان علوم اسلامی تلقی شوند. این علوم، که گاه وارداتی یا اقتباسیاند، فاقد هویتی متمایز و مختص به جهانبینی قرآنیاند و از اینرو، نمیتوانند نیازهای معرفتی جامعه اسلامی را بهطور کامل برآورده سازند.
درنگ: علوم اسلامی، علومیاند که از قرآن کریم سرچشمه گرفته و با ویژگیهای متمایز، هویتی مستقل از علوم رایج جهانی دارند.
وارداتی بودن علوم رایج
بسیاری از علوم موجود در جوامع اسلامی، یا بهصورت مستقیم از دیگر فرهنگها وارد شدهاند یا به شکل اقتباسی و منتاژ در نظامهای آموزشی جای گرفتهاند. این علوم، که در دیگر تمدنها نیز رواج دارند، نمیتوانند مدعی هویت اسلامی باشند. برای نمونه، علوم انسانی مانند روانشناسی، حقوق و جامعهشناسی، هرچند در جوامع اسلامی تدریس میشوند، اما به دلیل فقدان استناد به قرآن کریم و شباهت با علوم جهانی، از ویژگیهای متمایز اسلامی برخوردار نیستند. این وضعیت، نشاندهنده انقباض معرفتی در جامعه اسلامی است که نیازمند بازنگری اساسی است.
نقد علوم انسانی بهعنوان علوم اسلامی
علوم انسانی، که در نظامهای آموزشی کنونی جایگاه ویژهای دارند، به دلیل حضور در جوامع غیراسلامی و فقدان پیوند مستقیم با قرآن کریم، نمیتوانند علوم اسلامی تلقی شوند. این علوم، هرچند کارآمدند، اما به دلیل ماهیت عام و جهانی خود، از هویت اختصاصی اسلامی بیبهرهاند. علوم اسلامی، در تعریف اصیل خویش، باید از منبعی الهی و متمایز سرچشمه گیرند و به نیازهای معنوی و معرفتی جامعه اسلامی پاسخ دهند.
درنگ: علوم انسانی رایج، به دلیل فقدان استناد به قرآن کریم، نمیتوانند نماینده معرفت اسلامی باشند.
تعریف علوم اسلامی در پرتو قرآن کریم
علوم اسلامی، علومیاند که از رویت، نظر، کشف، کرامت و وحی نشئت گرفته و با استناد به قرآن کریم، هویتی متمایز و اختصاصی دارند. این علوم، نهتنها در جوامع غیراسلامی یافت نمیشوند، بلکه بهطور ویژه به پیروان قرآن کریم اختصاص دارند. برای نمونه، توانایی درک باطن اشیا و حقایق هستی بدون وابستگی به ابزارهای مادی، از ویژگیهای علوم اسلامی است که در نظامهای معرفتی دیگر دیده نمیشود.
قرآن کریم، چونان دریایی بیکران، ظرفیت تولید علومی را دارد که فراتر از علوم مادی و رایجاند. این علوم، با تکیه بر آیات نورانی، میتوانند به نیازهای معاصر پاسخ داده و تمدن اسلامی را به سوی تعالی رهنمون سازند. برای نمونه، آیه أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ (آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است؟) دعوتی است به تأمل در خلقت و استخراج علوم از طبیعت، که بخشی از نظام معرفتی قرآنی را تشکیل میدهد.
درنگ: علوم اسلامی، با استناد به قرآن کریم و بهرهگیری از رویت و کشف، از علوم مادی متمایز شده و هویتی اختصاصی دارند.
جمعبندی بخش نخست
نظامهای آموزشی کنونی، به دلیل فقدان پیوند عمیق با قرآن کریم و شباهت با علوم جهانی، از تولید علوم اسلامی اصیل ناتواناند. علوم اسلامی، در تعریف راستین خویش، باید از رویت، نظر و کشف سرچشمه گیرند و با استناد به قرآن کریم، هویتی متمایز و اختصاصی داشته باشند. این بخش، با نقد نظامهای آموزشی و تبیین چیستی علوم اسلامی، زمینه را برای بررسی راهکارهای احیای این علوم فراهم میسازد.
بخش دوم: اقتدار نفس و رویت در علوم اسلامی
اقتدار نفس بهعنوان هسته علوم اسلامی
اقتدار نفس، توانایی درک باطن اشیا و حقایق هستی بدون وابستگی به ابزارهای مادی است که در نظام معرفتی قرآنی ریشه دارد. این توانایی، که در جوامع غیراسلامی یافت نمیشود، از ویژگیهای متمایز علوم اسلامی است. برای نمونه، تشخیص بیماریهایی نظیر قند و چربی بدون استفاده از آزمایشگاه، نمونهای از اقتدار نفس است که از شهود و رویت باطنی سرچشمه میگیرد.
این نوع معرفت، که در قرآن کریم با عباراتی مانند فَانْظُرْ (نگاه کن) مورد تأکید قرار گرفته، فراتر از علوم مادی عمل میکند و انسان را به درک حقایق باطنی رهنمون میسازد. چنین معرفتی، نهتنها در نظامهای علمی مدرن غایب است، بلکه بهعنوان هسته علوم اسلامی، توانایی ایجاد تحول در نظامهای معرفتی را داراست.
درنگ: اقتدار نفس، توانایی درک حقایق باطنی بدون ابزارهای مادی، هسته مرکزی علوم اسلامی را تشکیل میدهد.
رویت باطنی و تمایز از ابزارهای مادی
رویت باطنی، که در قرآن کریم با آیاتی نظیر أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا (آیا به آسمان بالای سرشان ننگریستند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم؟) مورد تأکید قرار گرفته، از وابستگی به ابزارهای مادی مانند تلسکوپ بینیاز است. این رویت، که از شهود حضوری سرچشمه میگیرد، نمونهای از علوم اسلامی است که در نظامهای معرفتی دیگر یافت نمیشود.
برای نمونه، حضرت ابراهیم علیهالسلام، بدون استفاده از ابزارهای مادی، با رویت باطنی به حقایق هستی دست یافت. این نوع معرفت، که در قرآن کریم بهعنوان الگویی برای مؤمنان ارائه شده، توانایی درک باطن اشیا و نظام هستی را فراهم میسازد و از علوم مادی متمایز است.
سیر فی الارض و معرفت تجربی
قرآن کریم در آیه أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ (آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت پیشینیانشان چگونه بود؟) به اهمیت سیر فی الارض بهعنوان روشی برای کسب معرفت تأکید دارد. این روش، که در میان علمای گذشته رواج داشت، از طریق تجربه مستقیم و مشاهده عینی، به درک عمیقتر حقایق منجر میشد.
علمای پیشین، با سفر و مواجهه با شرایط گوناگون، ظرفیتهای رویت و نظر خویش را تقویت میکردند. این روش، که ریشه در نظام معرفتی قرآنی دارد، میتواند بهعنوان الگویی برای احیای علوم اسلامی مورد استفاده قرار گیرد.
درنگ: سیر فی الارض، بهعنوان روشی قرآنی برای کسب معرفت، از طریق تجربه مستقیم و مشاهده عینی به تقویت رویت و نظر کمک میکند.
جمعبندی بخش دوم
اقتدار نفس و رویت باطنی، بهعنوان هستههای اصلی علوم اسلامی، توانایی درک حقایق هستی بدون وابستگی به ابزارهای مادی را فراهم میسازند. قرآن کریم، با تأکید بر مفاهیمی چون نظر و سیر فی الارض، انسان را به فعالسازی ظرفیتهای شهودی و معرفتی دعوت میکند. این بخش، با تبیین این مفاهیم، ضرورت بازنگری در نظامهای آموزشی و تقویت ظرفیتهای قرآنی را برجسته میسازد.
بخش سوم: نقد محدودیتهای علم دینی و راهکارهای احیا
محدودیت علم دینی به مباحث لفظی
علم دینی در نظامهای آموزشی کنونی، به مباحث لفظی و الفاظی محدود شده و از تولید علوم اصیل اسلامی بازمانده است. این محدودیت، نتیجه دوری از نظام معرفتی قرآنی و تمرکز بر علوم رایج است که در دیگر جوامع نیز یافت میشوند. برای نمونه، صرف، نحو و مباحث فقهی، هرچند ارزشمندند، اما به دلیل فقدان پیوند مستقیم با قرآن کریم، نمیتوانند علوم اسلامی تلقی شوند.
نقد تاریخ بهعنوان علم منظم
تاریخ، به دلیل فقدان نظم و اعتمادپذیری، نمیتواند بهعنوان علمی منظم مورد استناد قرار گیرد. تاریخهای نوشتهشده، اغلب تحت تأثیر منافع سیاسی و اقتصادی تحریف شدهاند و از اینرو، نمیتوانند منبعی معتبر برای معرفت اسلامی باشند. قرآن کریم، با تأکید بر سیر فی الارض و مشاهده عینی، روشی اصیلتر برای درک حقایق تاریخی ارائه میدهد.
تأثیرات کیهانی بر انسان
برخلاف برخی دیدگاهها، همه عالم، از جمله ماه و ستارگان، بر انسان اثر میگذارند. این تأثیرات، که در نظام علّی و معلولی هستی ریشه دارند، باید در علوم اسلامی مورد بررسی قرار گیرند. برای نمونه، قرآن کریم در آیه أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا به تأمل در نظام آسمانی دعوت میکند که نشاندهنده تأثیرات کیهانی بر انسان است.
درنگ: تأثیرات کیهانی بر انسان، بخشی از نظام معرفتی قرآنی است که باید در علوم اسلامی بررسی شود.
لزوم انقلاب علمی در حوزههای علمیه
برای احیای علوم اسلامی، حوزههای علمیه نیازمند انقلابی علمیاند که بر پایه قرآن کریم و با تمرکز بر تولید علوم متمایز شکل گیرد. این انقلاب، با ایجاد آزمایشگاههای قرآنی و بهرهگیری از دانشمندان جهانی، میتواند علوم اسلامی را به جایگاه شایسته خود بازگرداند.
خواص درمانی طبیعت در علوم اسلامی
طبیعت، بهعنوان آینهای از خلقت الهی، ظرفیتهای بیکرانی برای تولید علوم اسلامی دارد. برای نمونه، بول شتر، بهعنوان دوپینگ طبیعی، دارای خواص درمانی و تقویتی برای بیماریهای عصبی و جسمی است. همچنین، کوهان شتر، به دلیل ماهیت کیمیایی و فقدان آب، بهترین مسکن برای آرتروز و واریس است. این خواص، نمونهای از ظرفیتهای طبیعت برای استخراج علوم قرآنیاند.
درنگ: بول و کوهان شتر، بهعنوان نمونههایی از ظرفیتهای طبیعت، توانایی تولید علوم قرآنی با کاربردهای درمانی را دارند.
تولید شراب طهور
شراب طهور، بهعنوان نوشیدنی پاک و انرژیزا، نمونهای از علوم اسلامی است که میتواند با تکیه بر قرآن کریم تولید شود. این نوشیدنی، که از انگورهای خاص و با روشهای ویژه تهیه میشود، نهتنها مستکننده نیست، بلکه انرژی و پاکی را به انسان هدیه میدهد. این ابتکار، نمونهای از ظرفیتهای قرآن کریم برای پاسخگویی به نیازهای معاصر است.
جمعبندی بخش سوم
علم دینی در نظامهای آموزشی کنونی، به دلیل محدودیت به مباحث لفظی و دوری از قرآن کریم، از تولید علوم اصیل اسلامی بازمانده است. برای احیای این علوم، نیازمند انقلابی علمی در حوزهها، ایجاد آزمایشگاههای قرآنی و بهرهگیری از ظرفیتهای طبیعت هستیم. این بخش، با تبیین کاستیها و ارائه راهکارها، زمینه را برای احیای نظام معرفتی قرآنی فراهم میسازد.
بخش چهارم: ظرفیت بینهایت قرآن کریم و آینده تمدن اسلامی
ظرفیت بیکران قرآن کریم
قرآن کریم، حتی پس از گذشت ۱۴۰۰ سال، همچنان ظرفیت تولید علوم جدید و پاسخگویی به نیازهای معاصر را داراست. این کتاب آسمانی، چونان گنجی پایانناپذیر، توانایی هدایت علمی، معنوی و تمدنی جهان را دارد. آیه يَعْلُوا وَلَا يُعْلَى عَلَيْهِ به برتری قرآن کریم اشاره دارد که میتواند تمدن بشری را به سوی کمال رهنمون سازد.
درنگ: قرآن کریم، با ظرفیت بینهایت خویش، توانایی تولید علوم جدید و هدایت تمدن بشری را داراست.
سادگی و آسیبپذیری در نظام آموزشی
نظام آموزشی کنونی، به دلیل فقدان تمرکز بر رویت و نظر، طلاب را به سادگی فکری و آسیبپذیری در برابر سوءاستفاده سوق داده است. برای نمونه، داستان کلاهبرداری از عالمان دینی نشاندهنده ضعف در ظرفیتهای معرفتی و شهودی است. رویت بنور الله، که در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته، توانایی تشخیص حقایق و جلوگیری از سوءاستفاده را فراهم میسازد.
همکاری با دانشمندان جهانی
برای احیای علوم قرآنی، باید از دانشمندان جهانی، صرفنظر از دین و عقیده آنها، بهره گرفت. این همکاری، با ایجاد آزمایشگاههای قرآنی و رویکردی میانرشتهای، میتواند علوم اسلامی را به جایگاه شایسته خود بازگرداند.
جمعبندی بخش چهارم
قرآن کریم، با ظرفیت بیکران خویش، توانایی هدایت تمدن بشری را داراست. نظام آموزشی کنونی، به دلیل محدودیتها و فقدان تمرکز بر رویت و نظر، از تحقق این ظرفیت بازمانده است. با ایجاد آزمایشگاههای قرآنی و همکاری با دانشمندان جهانی، میتوان علوم اسلامی را احیا کرده و تمدن اسلامی را به سوی تعالی رهنمون ساخت.
نتیجهگیری کلی
علوم اسلامی، در تعریف اصیل خویش، علومیاند که از رویت، نظر، کشف، کرامت و وحی نشئت گرفته و با استناد به قرآن کریم، هویتی متمایز از علوم رایج جهانی دارند. نظامهای آموزشی کنونی، به دلیل محدودیت به علوم لفظی و وارداتی، از تولید این علوم ناتواناند. برای احیای علوم اسلامی، نیازمند انقلابی علمی در حوزهها، ایجاد آزمایشگاههای قرآنی و بهرهگیری از ظرفیتهای طبیعت و دانشمندان جهانی هستیم. قرآن کریم، چونان گنجی بیپایان، توانایی هدایت تمدن بشری را داراست و با تکیه بر آن، میتوان آیندهای روشن برای جهان رقم زد.
با نظارت صادق خادمی