متن درس
تحلیل فلسفی ماهیت علوم اسلامی و ضرورت بازسازی نظام معرفتی قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۵۴۵)
دیباچه
علوم اسلامی، بهمثابه گوهری ناب در ساحت معرفت بشری، از بطن وحی الهی و نظام قرآنی سرچشمه میگیرند و با تکیه بر رویت، نظر، کشف، شهود و ارتباط با باطن اشیا، راهی به سوی فهم حقیقت وجود میگشایند. این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در ماهیت علوم اسلامی، نقد نظامهای آموزشی کنونی و ضرورت بازسازی نظام معرفتی قرآنی میپردازد. هدف این اثر، تبیین جایگاه علوم اسلامی بهمثابه علوم متمایز از دانشهای صوری و حرفهای، و ترسیم نقشه راهی برای تحول بنیادین در نظامهای آموزشی حوزههای علمیه است. با بهرهگیری از آیات قرآن کریم، تأملات فلسفی و تمثیلات ادبی، این نوشتار میکوشد تا مخاطبان را به ژرفای معرفت قرآنی رهنمون سازد.
بخش یکم: تبیین ماهیت علوم اسلامی
نقد علوم رایج بهعنوان علوم اسلامی
علوم رایج در حوزهها و دانشگاهها، نظیر جغرافیا، تاریخشناسی و انسانشناسی، به دلیل فقدان استناد به قرآن کریم و حضور در همه فرهنگها و جوامع، نمیتوانند بهعنوان علوم اسلامی تلقی شوند. این علوم، هرچند در ساختارهای بومی ارائه میگردند، فاقد هویت اختصاصی اسلامیاند، زیرا از بطن وحی الهی و نظام معرفتی قرآنی سرچشمه نگرفتهاند. علوم اسلامی، بهمثابه جویباری زلال از چشمهسار وحی، باید ریشه در قلب و باطن اشیا داشته باشند و از طریق رویت و نظر، حقایق الهی را آشکار سازند.
درنگ: علوم اسلامی، علومیاند که از تخلقات، تحققات، کشف، شهود، رویت و نظر ناشی از قلب و باطن اشیا سرچشمه میگیرند و از علوم صوری و حرفهای متمایزند. |
واردات قلبی و روحانی در علوم اسلامی
علوم اسلامی از واردات قلبی، روحانی و نفسی نشئت میگیرند که از باطن اشیا به قلب انسان وارد میشوند. این واردات، بهسان نسیمی الهی، از طریق شهود و معرفت حضوری حاصل میگردند. قلب انسان، چون آیینهای صاف، توانایی بازتاب حقایق غیبی را دارد، مشروط بر آنکه از غبار کثرت و اشتغال به فنون ظاهری پاکیزه شود. این ویژگی، علوم اسلامی را از علوم صوری، که در همه فرهنگها یافت میشوند، متمایز میسازد.
علوم اسلامی و اقتباس از وحی
علوم اسلامی، بهمثابه شعاعی از نور وحی، از قرآن کریم، انبیا و نسیم الهی اقتباس میشوند. این علوم، با تکیه بر رویت بنور الله و استماع باطنی، به فهم عمیق حقایق الهی میانجامند. برخلاف علوم صوری که به ظاهر اشیا محدودند، علوم اسلامی توانایی نفوذ به باطن اشیا و ارتباط با عالم غیب را دارند. این اقتباس، بهسان استخراج گوهر از معدن، نیازمند تأمل، خلوت و تزکیه نفس است.
درنگ: علوم اسلامی، علومیاند که از وحی، انبیا و نسیم الهی اقتباس میشوند و از طریق رویت و نظر بنور الله استخراج میگردند. |
جمعبندی بخش یکم
علوم اسلامی، بهمثابه گنجی معنوی، از قلب و باطن اشیا سرچشمه میگیرند و با تکیه بر رویت، نظر و اقتباس از وحی، از علوم صوری و حرفهای متمایز میشوند. این علوم، نهتنها به فهم ظاهری محدود نمیگردند، بلکه به ژرفای حقایق الهی نفوذ میکنند و راهی به سوی کمال معرفتی میگشایند.
بخش دوم: نقد نظامهای آموزشی کنونی
انقباض معرفتی در نظامهای آموزشی
نظامهای آموزشی کنونی در حوزههای علمیه، بهسان حلزونی که در لاک خویش فرو رفته، به علوم صوری و حرفهای محدود شدهاند. این انقباض معرفتی، نتیجه دوری از نظام قرآنی و تمرکز بر فنون ظاهری است. علوم رایج، مانند صرف، نحو و حقوق، هرچند در ساختارهای بومی ارائه میشوند، به دلیل فقدان استناد به قرآن کریم، نمیتوانند معرفت اسلامی را نمایندگی کنند.
نقد فقه ظاهری و محدودیتهای معرفتی
فقه ظاهری، که به فهم سطحی و صوری محدود شده، راه معرفت عمیق را مسدود ساخته است. برخلاف تعریف ملاصدرا از فقه بهعنوان فهم عمیق و درک محتوای باطنی، برخی از تعاریف، مانند آنچه در معالم ارائه شده، فقه را به فهم ظاهری فروکاستهاند. این رویکرد، بهسان قفلی بر درهای معرفت، مانع از پرورش ظرفیتهای شهودی و رویت در طلاب شده است.
درنگ: فقه، به معنای فهم عمیق و درک محتوای باطنی است، نه صرف فهم ظاهری، و نیازمند تأمل در باطن اشیا و ارتباط با حقایق الهی است. |
سرکوب تاریخی علوم اسلامی
سرکوب علوم اسلامی توسط خلفای جور، مانند بنیامیه و بنیعباس، به انحطاط معرفتی و محدود شدن حوزهها به علوم صوری انجامیده است. این سرکوب، بهسان خفه کردن نغمههای حقیقت، علما را از بیان حقایق محروم ساخت و حوزهها را به انقباض معرفتی دچار کرد. نتیجه این محدودیت، کاهش علوم اسلامی به الفاظ و عبارات ظاهری بود.
جمعبندی بخش دوم
نظامهای آموزشی کنونی، به دلیل تمرکز بر علوم صوری و دوری از نظام قرآنی، از پرورش علوم اسلامی عاجز ماندهاند. سرکوب تاریخی و محدودیتهای معرفتی، حوزهها را به لاک انقباض فرو برده و مانع از شکوفایی ظرفیتهای شهودی و رویت شده است.
بخش سوم: ضرورت تحول بنیادین در نظام آموزشی
لزوم بازسازی نظام معرفتی قرآنی
برای احیای علوم اسلامی، حوزهها نیازمند تحولی بنیادیناند که ریشه در قرآن کریم داشته باشد. این تحول، بهسان کاشتن بذری نو در خاک معرفت، باید نظام آموزشی را از علوم صوری به سوی علوم قرآنی هدایت کند. ایجاد آزمایشگاههای قرآنی و پرورش طلاب صاحبنظر، گامی اساسی در این مسیر است.
درنگ: حوزهها باید از ریشه تغییر کنند و با ایجاد آزمایشگاههای قرآنی و پرورش طلاب صاحبنظر، به تولید علوم اسلامی متمرکز شوند. |
نقش خلوت و تأمل در پرورش رویت
خلوت و تأمل، بهسان آبی زلال که قلب را شستوشو میدهد، برای پرورش رویت و نظر ضروریاند. کثرت دروس و مشغولیتهای حوزهها، مانع از فعالسازی ظرفیتهای شهودی شده و طلاب را به حرفهها و فنون محدود کرده است. خلوت، به انسان امکان میدهد تا از غبار کثرت رها شده و به شهود حقایق دست یابد.
آیات قرآنی و تأکید بر رویت و نظر
قرآن کریم، با آیاتی چون ﴿فَانْظُرُوا﴾ و ﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ﴾ (چهرههایی در آن روز شاداب و خرمند * به سوی پروردگارشان مینگرند)، بر اهمیت رویت و نظر تأکید دارد. این آیات، بهسان چراغی در تاریکی، انسان را به فعالسازی ظرفیتهای معرفتی و درک حقایق غیبی دعوت میکنند.
جمعبندی بخش سوم
تحول بنیادین در نظام آموزشی، با تکیه بر قرآن کریم و پرورش ظرفیتهای شهودی، میتواند علوم اسلامی را احیا کند. خلوت، تأمل و توجه به آیات قرآنی، راهی به سوی شکوفایی معرفتی و هدایت جهان به سوی کمال است.
بخش چهارم: موانع و چالشهای پیش روی علوم اسلامی
نقد حرامانگاری علوم
حرامانگاری برخی علوم، مانند سحر، رمل و اسطرلاب، بهسان بستن درهای معرفت، مانع از توسعه علوم اسلامی شده است. این رویکرد، نتیجه فهم ظاهری و عدم درک محتوای علوم است. روایات جعلی که نقاشی و برخی علوم را حرام دانستهاند، به انحطاط معرفتی و محدود شدن ظرفیتهای علمی انجامیدهاند.
اختلال روحی و موانع شهود
اختلال روحی و حرامخوری، بهسان غباری بر آیینه قلب، مانع از رویت و شهود میشوند. حواس انسان، مانند چشم و گوش، نیازمند غذای معنویاند که از طریق تأمل در قرآن کریم و ارتباط با عالم غیب تأمین میگردد. این غذای معنوی، قلب را برای دریافت حقایق الهی آماده میسازد.
درنگ: اختلال روحی و حرامخوری، موانع اصلی رویت و شهودند و تزکیه نفس و تأمل در قرآن کریم، راهی برای رفع این موانع است. |
جمعبندی بخش چهارم
موانع پیش روی علوم اسلامی، از حرامانگاری علوم تا اختلالات روحی و کثرت دروس، همگی به انقباض معرفتی انجامیدهاند. رفع این موانع، نیازمند تزکیه نفس، تأمل در قرآن کریم و بازسازی نظام آموزشی است.
جمعبندی نهایی
علوم اسلامی، بهمثابه گنجی پنهان در ساحت معرفت بشری، از رویت، نظر، کشف، شهود و اقتباس از وحی سرچشمه میگیرند. آیات قرآن کریم، مانند ﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ﴾ (چهرههایی در آن روز شاداب و خرمند * به سوی پروردگارشان مینگرند) و ﴿فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ﴾ (پس منتظر باشید که من نیز با شما از منتظرانم)، بر ضرورت رویت و نظر برای درک حقایق الهی تأکید دارند. نظامهای آموزشی کنونی، به دلیل محدودیت به علوم صوری و حرفهای، از تولید علوم اسلامی عاجز ماندهاند. برای احیای این علوم، حوزهها نیازمند تحولی بنیادین، ایجاد آزمایشگاههای قرآنی و پرورش طلاب صاحبنظرند. این تحول، با تکیه بر قرآن کریم و تقویت ظرفیتهای شهودی، میتواند جهان را به سوی کمال هدایت کند.
با نظارت صادق خادمی |