در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1547

متن درس





کتاب عقل در نظام معرفتی قرآنی

عقل در نظام معرفتی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۴۷)

مقدمه: عقل، دریچه‌ای به سوی حقیقت

عقل، چونان چراغی در ظلمت وجود، راهنمای انسان به سوی حقایق متعالی است. در نظام معرفتی قرآنی، عقل نه‌تنها ابزار تمییز خیر از شر، بلکه پلی است میان ظاهر و باطن، که انسان را به مقام عبودیت و وصول به حق رهنمون می‌شود. این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در مفهوم عقل در قرآن کریم می‌پردازد. هدف آن است که با تکیه بر آیات نورانی قرآن و تحلیل‌های فلسفی، تمایز میان عقل صوری و عقل حقیقی روشن گردد و نقش عقل در هدایت انسان به سوی کمال تبیین شود. این بررسی، با نگاهی عمیق به آیات و روایات، در پی آن است که عقل را از منظری قرآنی و معرفتی بازتعریف کند، تا گامی در راستای فهم حقیقت وجودی انسان برداشته شود.

بخش یکم: مفهوم عقل در نگاه عرفی و قرآنی

تعریف عرفی عقل و محدودیت‌های آن

در فرهنگ عامه، عقل به فقدان دیوانگی و پرهیز از رفتارهای آشوبناک و بی‌نظم اطلاق می‌شود. این تعریف، چونان سایه‌ای کم‌فروغ، عقل را به سطحی ابتدایی فرومی‌کاهد که صرفاً به کنترل ظاهری رفتارها محدود است. چنین برداشتی، عقل را از عمق معرفتی و وجودی‌اش تهی می‌سازد و آن را به ابزاری برای مدیریت امور روزمره تقلیل می‌دهد. این عقل، گرچه در زندگی اجتماعی کارکرد دارد، اما از دستیابی به حقایق متعالی عاجز است و نمی‌تواند انسان را به سوی مقصد نهایی وجود رهنمون شود.

درنگ: تعریف عرفی عقل، به دلیل تمرکز بر ظاهر و فقدان عمق معرفتی، نمی‌تواند انسان را به حقیقت الهی رهنمون سازد.

اقسام عقل و دیوانگی

همان‌گونه که دیوانگی دارای مراتب و اقسام گوناگونی است، عقل نیز چونان درختی تناور، شاخه‌های متعددی دارد. این تنوع، نشان‌دهنده گستردگی مفهوم عقل در نظام معرفتی است که از سطح ظاهری تا مراتب والای وجودی امتداد می‌یابد. عقل در مراتب پایین‌تر، به مدیریت امور روزمره و پرهیز از آشوب محدود می‌شود، اما در مراتب متعالی، به ابزاری برای درک حقایق غیبی و وصول به مقامات الهی تبدیل می‌گردد.

شبه‌عقل‌ها و عقل صوری

در میان اقسام عقل، آنچه به شیطنت، سالوس، ریا و زیرکی شهرت دارد، به عقل صوری تعلق می‌گیرد. این شبه‌عقل‌ها، چونان سرابی فریبنده، انسان را به سوی مقاصد زودگذر دنیوی سوق می‌دهند، اما از ارتباط با حقیقت الهی محروم‌اند. عقل صوری، گرچه در محاسبات ظاهری و مدیریت امور عرفی کارآمد است، اما فاقد نور ربوبی است که انسان را به سوی کمال هدایت کند.

درنگ: شبه‌عقل‌هایی چون شیطنت و زیرکی، به دلیل فقدان پیوند با حقیقت الهی، نمی‌توانند عقل حقیقی در نظام قرآنی تلقی شوند.

جهل مرکب و شبه‌علم

در فلسفه، جهل مرکب به اعتقادی اطلاق می‌شود که فرد به نادرستی آن باور دارد و به سبب یقین، آن را علم می‌پندارد. این مفهوم، چونان آینه‌ای شکسته، بازتاب‌دهنده تمایز میان علم حقیقی و شبه‌علمی است. جهل مرکب، به دلیل ریشه‌داشتن در یقین نادرست، مانعی بزرگ در برابر اصلاح معرفتی ایجاد می‌کند و نیازمند ایجاد تردید در باورهای فرد است تا راه برای حقیقت گشوده شود.

مقاومت در برابر اصلاح یقین نادرست

فردی که در دام جهل مرکب گرفتار است، به‌سختی می‌پذیرد که باورهایش نادرست است. این مقاومت، چونان دیواری استوار، مانع از نفوذ نور حقیقت می‌شود. تنها با ایجاد شک و تردید در یقین نادرست، می‌توان زیرساخت باورهای او را متزلزل کرد تا راه برای فهم حقیقت گشوده شود. این فرایند، به نقش عقل در بازسازی معرفتی انسان اشاره دارد.

بخش دوم: عقل در برابر نفس و نقش آن در هدایت

عقل به‌عنوان مهارکننده نفس اماره

قرآن کریم در آیه‌ای نورانی می‌فرماید:
﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ﴾ (یوسف: ۵۳)؛ نفس قطعاً به بدی فرمان می‌دهد. عقل، چونان عقال یا افسار، نفس اماره را مهار می‌کند و از سلطه آن بر رفتار انسان جلوگیری می‌نماید. این مهار، مانند ترمزی است که مانع از انحراف نفس به سوی پلیدی‌ها می‌شود و انسان را در مسیر حق نگاه می‌دارد.

درنگ: عقل، به‌عنوان نیرویی مهارکننده، نفس اماره را تحت کنترل درمی‌آورد و انسان را به سوی حقایق الهی هدایت می‌کند.

مراتب عقل و جهل

هر مرتبه از مهار نفس، به عقل آن مرتبه تعلق دارد و فقدان این مهار، جهل همان مرتبه را به دنبال دارد. این مراتب، مانند پله‌های نردبانی است که انسان را از ظلمت نفس به سوی نور عقل رهنمون می‌سازد. عقل در مراتب پایین‌تر، به مدیریت امور ظاهری می‌پردازد، اما در مراتب متعالی، به درک حقایق غیبی و هدایت به سوی خدا منتهی می‌شود.

عقل قرآنی در برابر عقل عرفی

عقل قرآنی، برخلاف عقل عرفی که به زیرکی و احتیاط در امور روزمره محدود است، انسان را به سوی خدا و عاقبت خیر رهنمون می‌سازد. این عقل، چونان هبه‌ای الهی، فراتر از محاسبات ظاهری عمل می‌کند و انسان را به مقام عبودیت و وصول به جنت رحمان می‌رساند. استاد فرزانه قدس‌سره در این باره می‌فرمایند: «العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان»؛ عقل آن است که با آن رحمان پرستیده شود و بهشت به دست آید.

درنگ: عقل قرآنی، هبه‌ای الهی است که انسان را به سوی خدا و بهشت هدایت می‌کند، برخلاف عقل عرفی که به امور ظاهری محدود است.

شبه‌عقل و شیطنت

آنچه در افرادی چون معاویه دیده می‌شود، شبه‌عقل و شیطنت است، نه عقل حقیقی. قرآن کریم این شبه‌عقل را چنین توصیف می‌کند: «تلك النكرى و تلك الشيطنة و هي شبيهة بالعقل و ليس بالعقل»؛ این نکرا و شیطنت است که به عقل شبیه است، اما عقل نیست. این شبه‌عقل، به دلیل فقدان پیوند با حقیقت الهی، نمی‌تواند انسان را به سوی کمال رهنمون سازد.

نفس مطمئنه و برتری بر عقل

نفس مطمئنه، مرتبه‌ای والا و فراتر از عقل است که در قرآن کریم چنین ستوده شده است:
﴿فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي﴾ (فجر: ۲۹-۳۰)؛ در میان بندگانم درآی و به بهشتم داخل شو. این مرتبه، نشان‌دهنده کمال وجودی انسان است که از عقل فراتر رفته و به مقام عبودیت و وصل به حق رسیده است.

عقل معاش و محدودیت‌های آن

عقل معاش، که به مدیریت امور اقتصادی و روزمره محدود است، فاقد فراست و بصیرت باطنی است. این عقل، مانند نوری کم‌سو، تنها مسیرهای نزدیک را روشن می‌کند، اما از روشن ساختن افق‌های دور و حقایق متعالی عاجز است. این محدودیت، مانع از آن می‌شود که عقل معاش به تنهایی انسان را به سوی کمال رهنمون سازد.

بخش سوم: عقل به‌عنوان ابزار کشف حقیقت

عقل، مته‌ای برای نفوذ به باطن

عقل، مانند مته‌ای است که به باطن اشیا نفوذ می‌کند و حقایق پنهان را استخراج می‌نماید. این کارکرد، عقل را به ابزاری برای کشف و شهود تبدیل می‌کند که انسان را از ظاهر به باطن و از صورت به معنی رهنمون می‌سازد. این نفوذ، مانند سفری است از ظلمت ماده به سوی نور حقیقت.

درنگ: عقل، چونان مته‌ای است که به باطن اشیا نفوذ می‌کند و انسان را به سوی حقایق متعالی هدایت می‌نماید.

وراثت انبیا و عقل حقیقی

وارثان انبیا، کسانی‌اند که عقل حقیقی دارند و از شبه‌عقل‌های صوری و شیطنتی به دورند. این عقل، مانند نوری الهی، حقایق قرآنی را روشن می‌سازد و انسان را به سوی عالم غیب هدایت می‌کند. این وراثت، نشان‌دهنده توانایی استخراج معارف الهی و ارتباط با حقیقت است.

کمیابی عقل در قرآن کریم

واژه عقل در قرآن کریم در ۴۹ مورد ذکر شده که عمدتاً به صورت
﴿لَا يَعْقِلُونَ﴾ آمده و به فقدان عقل حقیقی اشاره دارد. این کمیابی، مانند هشداری است که از انقباض معرفتی انسان‌ها و دوری از نور ربوبی حکایت می‌کند.

نقد کتب لغت سنتی

کتب لغت سنتی، به دلیل فقدان روش علمی و اشتقاق دقیق، مانند گزارش‌هایی پراکنده و غیرمستند، از اعتماد کامل برخوردار نیستند. این کتب، به جای استخراج معانی از قرآن کریم، به نقل‌قول‌های غیرعلمی وابسته‌اند و از تحلیل آزمایشگاهی واژگان عاجزند.

درنگ: کتب لغت سنتی، به دلیل فقدان روش علمی، نمی‌توانند مرجعی معتبر برای فهم معانی واژگان قرآنی باشند.

قرآن کریم، منبع اصیل معنای لغات

قرآن کریم، چونان گنجینه‌ای بی‌پایان، بهترین منبع برای فهم معانی دقیق و اصیل واژگان است. رجوع مستقیم به آیات نورانی، مانند کلیدی است که قفل‌های معرفت را می‌گشاید و انسان را به سوی حقیقت واژگان هدایت می‌کند.

بخش چهارم: عقل و تکلیف در نظام قرآنی

عقل به‌عنوان شرط تکلیف

عقل، شرط اساسی تکلیف است، اما عقل صوری برای انجام تکالیف شرعی کافی است، نه عقل حقیقی. این تمایز، مانند خطی است که میان وظایف ظاهری و معرفت باطنی فاصله می‌اندازد. عقل صوری، انسان را در اجرای احکام یاری می‌دهد، اما عقل حقیقی او را به سوی کمال وجودی هدایت می‌کند.

قرائت و فهم در نماز

قرائت در نماز، نیازمند فهم معنای آیات است، نه صرف تلاوت لفظی. قرائتی که بدون درک معنا باشد، مانند صدایی است که در بیابان گم می‌شود و اثری از خود بر جای نمی‌گذارد. قرآن کریم می‌فرماید:
﴿يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ﴾ (بقره: ۷۵)؛ آنان کلام خدا را می‌شنوند و سپس آن را تحریف می‌کنند. این آیه، به ضرورت فهم کلام الهی و پرهیز از تحریف آن تأکید دارد.

درنگ: قرائت در نماز، بدون فهم معنای آیات، قرائت حقیقی محسوب نمی‌شود و عبادت را از عمق معنوی تهی می‌سازد.

نقد آموزش نادرست قرائت

آموزش قرائت در نظام دینی، به جای تمرکز بر فهم معنا، به تلفظ و تجوید محدود شده است. این محدودیت، مانند غباری است که بر آیینه معرفت نشسته و مانع از انعکاس نور حقیقت می‌شود. این انحراف، نتیجه تأثیرات استعماری است که فهم آیات را از جامعه اسلامی دور ساخته است.

تحریف کلام خدا و نقش عقل

تحریف کلام خدا، نیازمند فهم معنای آن است، نه صرف شنیدن صوت. قرآن کریم می‌فرماید:
﴿يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ﴾ (بقره: ۷۵)؛ پس از آنکه آن را فهمیدند، آن را تحریف می‌کنند. این آیه، به شبه‌عقل‌هایی اشاره دارد که با فهم کلام الهی، به تحریف آن می‌پردازند.

بخش پنجم: عقل و آیات قرآنی

عقل و حیات مردگان

قرآن کریم می‌فرماید:
﴿كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾ (بقره: ۷۳)؛ این‌گونه خدا مردگان را زنده می‌کند و آیات خود را به شما نشان می‌دهد تا شاید تعقل کنید. این آیه، به نقش عقل در درک آیات الهی و حیات‌بخشی به روح انسان اشاره دارد.

عقل و پرهیز از بت‌پرستی

قرآن کریم می‌فرماید:
﴿أَفَلَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾ (انبیاء: ۶۷)؛ آیا برای شما و آنچه جز خدا می‌پرستید؟ آیا تعقل نمی‌کنید؟ این آیه، به ضرورت تعقل برای تشخیص میان عبادت خدا و بت‌پرستی تأکید دارد.

عقل و درک آخرت

قرآن کریم می‌فرماید:
﴿وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾ (یوسف: ۱۰۹)؛ و سرای آخرت برای کسانی که تقوا پیشه کرده‌اند بهتر است، آیا تعقل نمی‌کنید؟ این آیه، به نقش عقل در درک حقایق متافیزیکی و هدایت به سوی کمال اشاره دارد.

عقل و پرهیز از جهنم

قرآن کریم می‌فرماید:
﴿لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾ (ملک: ۱۰)؛ اگر شنیده یا تعقل کرده بودیم، در میان اهل آتش نبودیم. این آیه، به ضرورت فعال‌سازی عقل برای پرهیز از گمراهی و جهنم تأکید دارد.

بخش ششم: عقل لدنی و نقش آن در علوم دینی

عقل لدنی و وراثت انبیا

عقل لدنی، عقل وارثان انبیاست که در حوزه‌های علمی باید پرورش یابد. این عقل، مانند گوهری درخشان، توانایی استخراج حقایق قرآنی و ارتباط با عالم غیب را داراست. علوم دینی باید با تمرکز بر این عقل، به تربیت وارثان انبیا همت گمارد.

درنگ: عقل لدنی، به‌عنوان عقل وارثان انبیا، باید در نظام آموزشی علوم دینی پرورش یابد تا معارف الهی استخراج گردد.

نقد عقل صوری در علوم دینی

عقل صوری، مانند زیرکی‌های روزمره، برای علوم دینی کافی نیست. علوم دینی نیازمند عقل لدنی است که فراتر از محاسبات ظاهری، به کشف حقایق باطنی بپردازد. این نقد، به ضرورت تحول در نظام آموزشی علوم دینی برای پرورش عقل حقیقی تأکید دارد.

نمونه‌های عقل صوری در سنت‌های اجتماعی

رفتارهایی چون تنظیم صلوات یا قلیان بر اساس میزان پول دریافتی، نمونه‌هایی از عقل صوری و غیرمعرفتی‌اند. این رفتارها، مانند علف‌های هرز، فرهنگ دینی را از معرفت حقیقی تهی می‌سازند و نشان‌دهنده غلبه عقل صوری بر نظام معرفتی جامعه‌اند.

جمع‌بندی

عقل در نظام معرفتی قرآنی، به دو دسته صوری و حقیقی تقسیم می‌شود. عقل صوری، که شامل شیطنت، زیرکی و مدیریت امور روزمره است، در همه انسان‌ها وجود دارد، اما عقل حقیقی، که هبه‌ای الهی است، انسان را به سوی خدا و بهشت هدایت می‌کند. آیات قرآن کریم، مانند
﴿يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ﴾،
﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ﴾، و
﴿لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾، به نقش عقل در فهم حقایق الهی، پرهیز از تحریف و هدایت به سوی کمال تأکید دارند. علوم دینی باید با پرورش عقل لدنی و رجوع مستقیم به قرآن کریم، وارثان انبیا را تربیت کنند تا جامعه اسلامی به سوی معرفت حقیقی هدایت شود.

با نظارت صادق خادمی