متن درس
تحلیل فلسفی مراتب عقل و علم در نظام معرفتی قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۵۴۸)
دیباچه
نظام معرفتی قرآنی، چونان دریایی ژرف و بیکران، معارف الهی را در خود جای داده و عقل و علم را به مثابه دو گوهر تابناک، در مراتب گوناگون وجودی و معرفتی عرضه میدارد. این نوشتار، با تکیه بر آیات کریمه قرآن و تحلیلهای فلسفی، به کاوش در مراتب تشکیکی و تعیّنی عقل و علم میپردازد و از سطح صوری و ظاهری تا مراتب ربوبی و لدنی را تبیین میکند. هدف این پژوهش، نه تنها آشکارسازی تمایز میان عقل و علم حقیقی و صوری است، بلکه نقدی عالمانه بر نظامهای معرفتی رایج و پیشنهاد بازسازی آنها از طریق امتحان و ارزیابی علمی را نیز در بر دارد.
بخش نخست: مراتب تشکیکی عقل در نظام قرآنی
تعریف و مراتب عقل
عقل، چونان چراغی فروزان در مسیر معرفت، دارای مراتب تشکیکی است که از عقل صوری و ظاهری تا مراتب متعالی چون کشف رموز اشیا، ادراک باطن و هویت موجودات، و حتی عقل شیطانی امتداد مییابد. این مراتب، به تنوع کارکردهای عقل در سطوح گوناگون وجودی اشاره دارند. عقل صوری، در مدیریت امور روزمره و ظاهری زندگی به کار میآید، اما عقل متعالی، چونان کلیدی برای گشودن درهای حقایق متافیزیکی، انسان را به سوی معرفت الهی رهنمون میسازد.
درنگ: عقل در نظام قرآنی، از سطح صوری و ظاهری تا مراتب ربوبی و لدنی امتداد مییابد و هر مرتبه، کارکردی ویژه در فهم حقایق وجودی و الهی دارد. |
عقل، در تعریف دقیقتر، توانایی استخراج نظاممند و ثابت حقایق با معیارهای مشخص و آثار معین است. این تعریف، عقل را به مثابه ابزاری برای تحلیل و سازماندهی معرفت با دقت علمی معرفی میکند. عقل، چونان مهندسی معرفت، حقایق را از دل دادههای ظاهری بیرون میکشد و به نظمی منطقی و پایدار میرساند.
تمایز عقل صوری و شیطانی از عقل حقیقی
در نظام معرفتی قرآنی، عقل صوری و شیطانی، هرچند به ظاهر عقل نامیده میشوند، اما از عقل حقیقی متمایزند. عقل صوری، در دام امور ظاهری گرفتار است و فاقد ارتباط با حقایق الهی است. عقل شیطانی نیز، که گاه با زیرکی و حیلهگری همراه است، به جای هدایت به سوی حق، به گمراهی میانجامد. استاد فرزانه قدسسره در این باره میفرمایند: آنچه در معاویه بود، شبهعقل و شیطنت بود، نه عقل حقیقی. این شبهعقل، به دلیل فقدان پیوند با حق، نمیتواند در زمره عقل قرآنی جای گیرد.
درنگ: عقل صوری و شیطانی، به دلیل فقدان ارتباط با حقایق الهی، از عقل حقیقی که انسان را به خدا و بهشت رهنمون میسازد، متمایز است. |
عقل قرآنی و پیوند با قلب
عقل قرآنی، چونان گوهری در صدف قلب، با تمرکز بر باطن اشیا و کشف ساختارهای هویتی و صفات وجودی موجودات، انسان را به سوی معرفت الهی هدایت میکند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا
«تا برایشان دلهایی باشد که با آن تعقل کنند» (حج: ۴۶). این آیه، قلب را مبدأ عقل حقیقی و ابزار فهم آیات الهی معرفی میکند. اما بسیاری از انسانها، هرچند دارای قلباند، به دلیل عدم فعالسازی ظرفیتهای معرفتی، از تفقه محروم میمانند:
لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا
«برای آنان دلهایی است که با آن فهم نمیکنند» (اعراف: ۱۷۹).
درنگ: عقل قرآنی، وابسته به قلب است و تنها با فعالسازی ظرفیتهای قلبی میتوان به فهم ژرف آیات الهی دست یافت. |
جمعبندی بخش نخست
عقل در نظام قرآنی، چونان نوری الهی، مراتب گوناگونی دارد که از سطح صوری تا مراتب ربوبی و لدنی امتداد مییابد. تمایز میان عقل صوری و حقیقی، نقشی کلیدی در فهم این نظام معرفتی ایفا میکند. عقل حقیقی، که با قلب پیوند خورده، انسان را به سوی خدا و بهشت رهنمون میسازد، در حالی که عقل صوری و شیطانی، در دام ظواهر گرفتار است. این بخش، با تبیین مراتب عقل و نقش قلب در تعقل، بستری برای کاوش عمیقتر در نظام معرفتی قرآنی فراهم میآورد.
بخش دوم: مراتب علم و چالشهای معرفتی
مراتب علم و جهل مرکب
علم، مانند عقل، دارای مراتب لایتناهی است که از علم صوری و ظاهری تا علم ربوبی و لدنی امتداد مییابد. جهل مرکب، که به دلیل یقین نادرست به وجود میآید، نوعی علم صوری تلقی میشود. این جهل، چونان سایهای گمراهکننده، در میان بسیاری از اعتقادات رایج در جامعه علمی رخنه کرده و مانع از دستیابی به علم حقیقی میگردد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که بخش عمدهای از اعتقادات علمی رایج، به دلیل فقدان دلیل معتبر، در زمره جهل و گمراهی قرار میگیرند.
درنگ: علم، چون عقل، مراتب لایتناهی دارد و جهل مرکب، به دلیل یقین نادرست، مانعی بزرگ در مسیر دستیابی به علم حقیقی است. |
برای مثال، توصیههای متناقض در تاریخ علم، مانند مصرف یا عدم مصرف قرص ساریدون، نشاندهنده محدودیتهای علم صوری است. این تناقضات، چونان موجهایی متلاطم، ثبات علوم ظاهری را به چالش میکشند و نیاز به معیارهای دقیقتر را آشکار میسازند.
نقد نظامهای معرفتی صوری
بسیاری از اعتقادات دانشمندان، به دلیل فقدان مبنای حقیقی، در دام جهل مرکب گرفتار شدهاند. این نقد، به ضرورت بازنگری در نظامهای معرفتی رایج و پرهیز از شبهعلم تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره تخمین میزنند که حدود هفتاد درصد از اعتقادات علمی رایج، به دلیل نبود دلیل معتبر، در زمره جهل و گمراهی قرار دارند. این دیدگاه، چونان آینهای روشن، ضرورت ارزیابی انتقادی علوم و پرهیز از پذیرش بیچونوچرا را نمایان میسازد.
درنگ: بخش عمدهای از اعتقادات علمی رایج، به دلیل فقدان دلیل معتبر، در زمره جهل مرکب قرار میگیرند و نیازمند ارزیابی انتقادیاند. |
آیات الهی و نقش عقل در فهم آنها
آیات الهی، چونان نشانههایی نورانی، با عقل فهمیده میشوند. قرآن کریم میفرماید:
وَلَقَدْ تَرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
«و بهراستی از آن نشانهای آشکار برای قومی که تعقل میکنند، بر جای گذاشتیم» (عنکبوت: ۳۵). آیه، نشانهای است که انسان را به سوی فاعل حقیقی، یعنی خداوند، هدایت میکند. اما نگاه صوری به اشیا، مانند دیدن خیابان و انسان بدون درک باطن آنها، مانع از فهم این آیات میگردد.
درنگ: آیات الهی با عقل و قلب فهمیده میشوند و نگاه صوری، مانع از درک نشانههای الهی است. |
تسبیح موجودات و چالش فهم آن
همه موجودات، چونان سرودخوانان الهی، تسبیح خدا میکنند:
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ
«آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند» (جمعه: ۱). فهم این تسبیح، نیازمند عقل و قلب است و با نگاه صوری ممکن نیست. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که درک تسبیح موجودات، به پرورش عقل باطنی و فعالسازی ظرفیتهای قلبی وابسته است.
درنگ: فهم تسبیح موجودات، نیازمند عقل باطنی و قلب است و با نگاه صوری به اشیا ممکن نیست. |
جمعبندی بخش دوم
علم در نظام قرآنی، چونان درختی تناور، مراتب گوناگونی دارد که از علم صوری تا علم ربوبی امتداد مییابد. جهل مرکب، به دلیل یقین نادرست، مانعی بزرگ در مسیر معرفت حقیقی است. آیات الهی و تسبیح موجودات، تنها با عقل و قلب قابل فهماند و نگاه صوری، چونان پردهای بر حقیقت، مانع از درک این معارف میگردد. این بخش، با نقد نظامهای معرفتی صوری و تأکید بر نقش عقل و قلب، زمینه را برای بازسازی نظامهای علمی فراهم میآورد.
بخش سوم: نقد و بازسازی نظامهای معرفتی علوم دینی
چالشهای علوم دینی و ضرورت ارزیابی
علوم دینی، به دلیل فقدان نظام ارزیابی علمی، گاه به محیطی برای ادعاهای بیاساس تبدیل شدهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که علوم دینی نیازمند امتحان و ارزیابی علمی از بالا به پایین است. این امتحان، به شناسایی عالمان حقیقی و حذف ادعاهای بیسند کمک میکند. برای مثال، موفقیت ورزشکارانی چون رضازاده در عرصه جهانی، نتیجه ارزیابی شفاف و عینی است که میتواند الگویی برای علوم دینی باشد.
درنگ: علوم دینی نیازمند امتحان و ارزیابی علمی از بالا به پایین است تا عالمان حقیقی شناسایی شوند و ادعاهای بیاساس حذف گردد. |
نقد ادعاهای بیسند و اسطورهسازی
ادعاهای بیسند، مانند طيّ الارض یا جامعیت علمی، نشانه فقدان عقل و تصور است. استاد فرزانه قدسسره این ادعاها را چونان سرابی گمراهکننده میدانند که به انحراف معرفتی منجر میشوند. اسطورهسازی از افراد معمولی نیز، نتیجه فقدان ارزیابی علمی است و به دوری از حقیقت میانجامد. عالمانی چون شیخ انصاری و علامه طباطبایی، با آثار علمی خود ارزیابی شدهاند، نه با ادعاهای بیسند.
درنگ: ادعاهای بیسند و اسطورهسازی، نتیجه فقدان عقل و تصور است و به انحراف معرفتی منجر میشود. |
لزوم فراخوان علمی و استانداردسازی
فراخوان علمی برای شناسایی فیلسوفان، فقها، و عالمان حقیقی در علوم دینی ضروری است. این فراخوان، چونان مشعلی در تاریکی، به سازماندهی نظام معرفتی و شناسایی استعدادهای واقعی کمک میکند. استانداردسازی نظام آموزشی علوم دینی نیز، به پرهیز از تدریس بدون مدرک و ارزیابی علمی منجر میشود و اعتبار این علوم را تقویت میکند.
درنگ: فراخوان علمی و استانداردسازی نظام آموزشی، به شناسایی عالمان حقیقی و تقویت اعتبار علوم دینی کمک میکند. |
چالشهای طلاب جوان و ضرورت حمایت
طلاب جوان، با وجود استعدادهای فراوان، به دلیل محدودیتهای نظام آموزشی و تابوهای موجود، از پیشرفت بازمیمانند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که علوم دینی باید فضایی رقابتی و علمی برای طلاب فراهم آورد. عالمانی چون آسید ابوالحسن قزوینی و شعرانی، به دلیل فقدان حمایت، از تربیت شاگردان محروم شدند، که این ظلمی بزرگ به استعدادهای علمی است.
درنگ: طلاب جوان نیازمند فضایی رقابتی و علمی و حمایت از استعدادهایشان هستند تا علوم دینی رشد یابد. |
جمعبندی بخش سوم
علوم دینی، برای دستیابی به جایگاه شایسته خود، نیازمند بازسازی نظام آموزشی و ارزیابی علمی است. امتحان از بالا به پایین، فراخوان علمی، و استانداردسازی آموزش، چونان ستونهایی استوار، به شناسایی عالمان حقیقی و حذف ادعاهای بیاساس کمک میکنند. حمایت از طلاب جوان و ایجاد فضایی رقابتی، زمینهساز رشد علوم دینی و تقویت پشتوانه معرفتی خواهد بود.
نتیجهگیری نهایی
نظام معرفتی قرآنی، چونان گنجینهای بیپایان، عقل و علم را در مراتب گوناگون عرضه میدارد. عقل حقیقی، که با قلب پیوند خورده، انسان را به سوی خدا و بهشت هدایت میکند، در حالی که عقل صوری و شیطانی، در دام ظواهر گرفتار است. علم نیز، از سطح صوری تا مراتب ربوبی امتداد مییابد و جهل مرکب، مانعی بزرگ در مسیر معرفت حقیقی است. آیات الهی و تسبیح موجودات، تنها با عقل و قلب قابل فهماند. علوم دینی، برای دستیابی به جایگاه شایسته، نیازمند ارزیابی علمی، فراخوان برای شناسایی استعدادها، و استانداردسازی نظام آموزشی است. این تحول، چونان نسیمی روحبخش، به شناسایی فیلسوفان، فقها، و عالمان حقیقی و تقویت بنیانهای معرفتی منجر خواهد شد.
با نظارت صادق خادمی |