متن درس
معرفت عقل در نظام قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۴۹)
مقدمه: درآمدی بر معرفتشناسی قرآنی
در سپهر معرفتشناسی اسلامی، عقل به مثابه نوری الهی، دریچهای است که انسان را به سوی فهم حقایق غیبی و الهی رهنمون میشود. این کتاب، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در مفهوم عقل در نظام معرفتی قرآنی میپردازد. عقل، که در آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهمالسلام جایگاهی محوری دارد، نه تنها قوهای برای شناسایی احکام و امور ظاهری است، بلکه در مراتب متعالی خود، به مثابه پلی میان انسان و حقایق متافیزیکی عمل میکند. این نوشتار، با نگاهی فلسفی و قرآنی، مراتب عقل را از صوری تا ربوبی بررسی کرده و با نقدی عالمانه بر نظامهای علمی رایج، به ضرورت بازسازی علوم دینی بر پایه معرفت قرآنی تأکید میورزد.
بخش اول: مراتب عقل در نظام معرفتی قرآنی
پیچیدگی مرزبندی مفاهیم معرفتی
انسان، موجودی است با قوای باطنی و ظاهری که هر یک در سپهر معرفتشناسی جایگاهی ویژه دارند. مفاهیمی چون عقل، فهم، هوش، درایت، علم، روایت، و شرح صدر، هرچند در زبان روزمره به سادگی به کار میروند، در تحلیل فلسفی و روانشناختی، مرزبندی دشواری دارند. این پیچیدگی، ریشه در ماهیت چندوجهی قوای باطنی انسان دارد که به دلیل فقدان تحقیقات کافی در حوزههای علمی، همچنان در هالهای از ابهام قرار گرفته است. عقل، به عنوان یکی از این قوا، نه تنها ابزار شناسایی احکام و امور ظاهری است، بلکه در مراتب متعالی خود، توانایی درک حقایق غیبی را نیز داراست.
درنگ: پیچیدگی مرزبندی مفاهیم معرفتی، چالش اصلی در فهم عقل و قوای باطنی است که نیازمند کاوشی عمیق در نظام معرفتی قرآنی است.
تمایز جوارح و جوانح
انسان، با دو دسته از اعضا و قوا شناخته میشود: جوارح و جوانح. جوارح، اعضایی چون دست، پا، چشم، و گوش هستند که در حوزه ظاهری و مادی عمل میکنند و شناخت آنها برای همگان آسان است. اما جوانح، قوای باطنی نظیر قلب، روح، سر، خفا، عقل، روایت، و شرح صدر هستند که به مثابه بالهای پنهان روح، انسان را به سوی معرفت الهی پرواز میدهند. این قوا، که نورانی، حقیقی، و تجردیاند، در مقابل جوارح قرار گرفته و نقش کلیدی در فهم حقایق متافیزیکی ایفا میکنند.
درنگ: تمایز جوارح و جوانح، به دوگانه ظاهر و باطن در انسان اشاره دارد که جوانح، پلی به سوی معرفت الهی هستند.
جوانح به مثابه قوای نورانی
جوانح، به عنوان قوای پنهانی و نورانی، از جنس حقیقت و تجرد هستند. این قوا، که در مقابل جوارح ظاهری قرار دارند، ظرفیتهای متافیزیکی انسان را برای درک حقایق غیبی و ارتباط با عالم الهی نمایان میسازند. قلب، روح، عقل، و شرح صدر، همگی از این قوا هستند که در نظام معرفتی قرآنی، نقشی بنیادین در ارتقای معرفت انسانی دارند.
درنگ: جوانح، قوای نورانی و تجردیاند که انسان را به سوی فهم حقایق غیبی رهنمون میکنند.
عقل در آیات قرآن کریم
قرآن کریم، در ۴۹ مورد از عقل سخن میگوید و این واژه را در بافتهای گوناگون به کار میبرد. پرسش بنیادین آن است که آیا قرآن کریم تعریفی جامع از عقل ارائه میدهد یا صرفاً به کاربردهای آن اشاره دارد؟ این پرسش، ما را به سوی کاوش در آیات قرآنی سوق میدهد تا حقیقت عقل را در نظام معرفتی الهی جستوجو کنیم.
درنگ: قرآن کریم، مرجع اصلی فهم حقیقت عقل است و کاوش در آیات آن، ضرورتی معرفتشناختی دارد.
تعریف عقل در فلسفه و منطق
در سنت فلسفی و منطقی، عقل به عنوان قوهای تعریف میشود که انسان به واسطه آن، اهداف، احکام، صحت، فساد، سلامت، و بیماری امور را شناسایی میکند: «العقل ما يعرف به الأحكام و الأمور». این تعریف، عقل را به مثابه ابزاری صوری و منطقی معرفی میکند که در تحلیل امور ظاهری و مادی به کار میرود.
درنگ: تعریف فلسفی و منطقی عقل، آن را به ابزاری صوری برای شناسایی احکام و امور محدود میکند.
عقل صوری در برابر عقل ربوبی
عقل صوری، که در فلسفه، منطق، و علوم ظاهری به کار میرود، تنها به شناسایی احکام و امور مادی محدود است. اما عقل ربوبی، لدنی، و حقیقی، فراتر از این محدودیتها، انسان را به سوی فهم حقایق الهی و متافیزیکی هدایت میکند. این عقل، به مثابه نوری الهی، قلب و روح را به سوی معرفت حقیقی میگشاید.
درنگ: عقل ربوبی، فراتر از عقل صوری، به فهم حقایق الهی و غیبی میپردازد.
ساختار مفهومی عقل
عقل، در مفهومی کلی، قوهای است که اشیا، احکام، امور، اهداف، صحت، و فساد را شناسایی میکند. این تعریف، شامل عقل صوری است که در منطق و فلسفه به کار میرود، اما عقل ربوبی و نورانی را در بر نمیگیرد. ساختار مفهومی عقل، به جامعیت آن در کاربردهای گوناگون اشاره دارد، اما محدودیتهای عقل صوری را نیز آشکار میسازد.
درنگ: ساختار مفهومی عقل، به جامعیت واژه عقل در کاربردهای صوری و محدودیت آن در برابر عقل ربوبی اشاره دارد.
عقل ربوبی و نورانی
عقل ربوبی، که نورانی، باطنی، و حقیقی است، در مراتب کمال به قلب، سر، باطن، کشف، و شهود پیوند میخورد. این عقل، توانایی درک حقایق متافیزیکی و ارتباط با عالم غیب را دارد و به مثابه چراغی در مسیر معرفت الهی میدرخشد.
درنگ: عقل ربوبی، به مثابه نوری الهی، انسان را به سوی فهم حقایق غیبی هدایت میکند.
مراتب بینهایت عقل
عقل، در هر مرتبه از کمال وجودی، به شکلی متفاوت ظاهر میشود. در یک مرتبه، قلب است؛ در مرتبهای دیگر، سر یا باطن؛ و در مراتب بالاتر، کشف و شهود. این تنوع مراتب، به پیچیدگی نظام معرفتی انسان و ظرفیتهای بینهایت او برای درک حقایق اشاره دارد.
درنگ: مراتب بینهایت عقل، به تنوع کارکردهای آن در سطوح وجودی و معرفتی انسان اشاره دارد.
تعریف عقل در قرآن کریم
قرآن کریم، به مثابه بهترین مرجع برای فهم حقیقت هر مفهوم معرفتی، از جمله عقل، شناخته میشود. بررسی آیات قرآنی، ضرورتی است برای درک اینکه آیا این کتاب الهی تعریفی جامع از عقل ارائه میدهد یا خیر. این کاوش، ما را به سوی فهم عمیقتر نظام معرفتی قرآنی هدایت میکند.
درنگ: قرآن کریم، مرجع اصیل برای فهم حقیقت عقل و نظام معرفتی الهی است.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این نوشتار، به کاوش در مراتب عقل در نظام معرفتی قرآنی پرداخت. عقل، از صوری تا ربوبی، قوهای است که انسان را به سوی فهم احکام ظاهری و حقایق غیبی هدایت میکند. تمایز جوارح و جوانح، پیچیدگی مرزبندی مفاهیم معرفتی، و نقش عقل ربوبی در فهم حقایق الهی، از جمله محورهای اصلی این بخش بود. قرآن کریم، به عنوان مرجع اصیل، راهنمایی است که ما را به سوی حقیقت عقل رهنمون میشود.
بخش دوم: عقل در روایات و نقد تعاریف
تعریف عقل از منظر معصومین علیهمالسلام
در روایات معصومین علیهمالسلام، عقل چنین تعریف شده است: «عقل آن چیزی است که با آن خدا پرستیده میشود و بهشت به دست میآید». این تعریف، عقل را به مثابه ابزاری برای عبادت الهی و کسب سعادت اخروی معرفی میکند.
درنگ: تعریف عقل در روایات معصومین، آن را ابزاری برای عبادت خدا و کسب بهشت معرفی میکند.
نقد تعریف عقل معصومین
تعریف «عقل آن چیزی است که با آن خدا پرستیده میشود و بهشت به دست میآید»، هرچند ارزشمند، جامع افراد و مانع اغیار نیست. این تعریف، تنها به عقل نورانی و ایمانی اشاره دارد و مراتب دیگر عقل، از جمله عقل صوری، را در بر نمیگیرد. برای تعریف جامع عقل، باید به مراتب گوناگون آن توجه کرد.
درنگ: تعریف عقل در روایات، تنها بخشی از مراتب عقل را شامل میشود و نیازمند تکمیل است.
شبهعقل معاویه
آنچه در معاویه بود، شبهعقل و شیطنت بود: «آنچه در معاویه بود، نکبت و شیطنت بود». این شبهعقل، به دلیل فقدان ارتباط با حقیقت الهی، نمیتواند عقل قرآنی تلقی شود.
درنگ: شبهعقل معاویه، به دلیل فقدان ارتباط با حقیقت، عقل حقیقی نیست.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، به بررسی تعریف عقل در روایات معصومین علیهمالسلام و نقد آن پرداخت. تعریف عقل به عنوان ابزاری برای عبادت و کسب بهشت، هرچند ارزشمند، تنها بخشی از مراتب عقل را در بر میگیرد. شبهعقل، که در رفتارهایی چون شیطنت معاویه دیده میشود، از حقیقت عقل قرآنی دور است. این بررسی، بر ضرورت تعریف جامعی از عقل که همه مراتب آن را شامل شود، تأکید دارد.
بخش سوم: عقل در آیات قرآن کریم و کارکرد آن
عقل و تحریف کلام الهی
قرآن کریم میفرماید: ﴿يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ﴾ (بقره: ۷۵). سخن خدا را میشنوند، سپس آن را پس از فهمیدن تحریف میکنند. این آیه، به عقل صوری اشاره دارد که کلام الهی را فهم میکند، اما به دلیل نقصان، به تحریف آن منجر میشود.
درنگ: عقل صوری، قادر به فهم کلام الهی است، اما ممکن است به تحریف آن منجر شود.
عقل و تناقض در رفتار
قرآن کریم میفرماید: ﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾ (بقره: ۴۴). آیا مردم را به نیکی فرمان میدهید و خود را فراموش میکنید، در حالی که کتاب را میخوانید؟ آیا تعقل نمیکنید؟ این آیه، به نقص عقل در عدم انطباق رفتار با علم و دعوت به تعقل حقیقی اشاره دارد.
درنگ: عقل حقیقی، رفتار را با علم هماهنگ میسازد و از تناقض پرهیز میدهد.
عقل و فهم آیات الهی
قرآن کریم میفرماید: ﴿كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾ (بقره: ۷۳). اینگونه خدا مردگان را زنده میکند و آیات خود را به شما نشان میدهد تا شاید تعقل کنید. این آیه، به نقش عقل در فهم آیات الهی و احیای مردگان اشاره دارد.
درنگ: عقل، ابزاری برای فهم آیات الهی و درک احیای الهی است.
فعلیت عقل
واژه «تعقلون» در قرآن کریم، وصف فعلی است، نه اسمی، و به کارکرد پویای عقل اشاره دارد. این فعلیت، نشاندهنده ضرورت فعالسازی عقل در فرآیند معرفت است.
درنگ: تعقلون، به پویایی و فعلیت عقل در فرآیند معرفت اشاره دارد.
نقص کارکرد عقل
قرآن کریم میفرماید: ﴿أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ﴾ (یوسف: ۱۰۹). آیا تعقل نمیکردید؟ این آیه، به عدم فعلیت عقل در بسیاری از انسانها و خاموش ماندن این قوه اشاره دارد.
درنگ: بسیاری از انسانها، عقل دارند، اما کارکرد آن فعال نیست.
عقل و ربوبیت الهی
قرآن کریم میفرماید: ﴿قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾ (شعراء: ۲۸). گفت: پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آنهاست، اگر تعقل کنید. این آیه، به ضرورت کارکرد عقل برای درک ربوبیت الهی تأکید دارد.
درنگ: عقل فعال، ربوبیت الهی را در مشرق و مغرب و آیات آن درک میکند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، به بررسی کارکرد عقل در آیات قرآن کریم پرداخت. عقل صوری، هرچند قادر به فهم کلام الهی است، ممکن است به تحریف یا تناقض در رفتار منجر شود. اما عقل ربوبی، با فعلیت خود، انسان را به سوی فهم آیات الهی، احیای مردگان، و درک ربوبیت هدایت میکند. آیات قرآنی، بر ضرورت فعالسازی عقل و پویایی آن در فرآیند معرفت تأکید دارند.
بخش چهارم: نقد علوم دینی و ضرورت بازسازی
نقد نگاه صوری به اشیا
انسانهای عادی، اشیا را میبینند، اما آیات الهی را درک نمیکنند، زیرا عقلشان فعال نیست. این محدودیت، به ناتوانی عقل صوری در فهم حقایق متافیزیکی اشاره دارد.
درنگ: عقل صوری، تنها اشیا را میبیند و از فهم آیات الهی بازمیماند.
تسبیح موجودات
قرآن کریم میفرماید: ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾ (جمعه: ۱). آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند. این تسبیح، به باطن وجودی اشیا و ارتباط آنها با حق اشاره دارد.
درنگ: تسبیح موجودات، باطن وجودی آنها را نمایان میسازد.
چالش فهم تسبیح
فهم تسبیح موجودات، نیازمند عقل فعال و ربوبی است، نه عقل صوری که تنها به ظاهر اشیا مینگرد. این چالش، به ضرورت پرورش عقل باطنی برای درک حقایق غیبی تأکید دارد.
درنگ: فهم تسبیح موجودات، تنها با عقل ربوبی ممکن است.
نقد نظامهای علمی دینی
نظامهای علمی دینی، با تمرکز بر علوم صوری نظیر فقه و ادبیات، از پرورش عقل ربوبی و فهم آیات الهی بازماندهاند. علوم دینی حقیقی، در فهم آیات، تسبیح، و سجده موجودات نهفته است.
درنگ: علوم دینی حقیقی، در فهم آیات و تسبیح موجودات است، نه در علوم صوری.
جهانی بودن علوم صوری
علوم صوری مانند فقه، ادبیات، و حتی عرفان، در همه فرهنگها و تمدنها یافت میشوند و اختصاص به علوم دینی ندارند. علوم دینی حقیقی، در فهم آیات و حقایق متافیزیکی نهفته است.
درنگ: علوم صوری، جهانیاند و علوم دینی حقیقی در فهم آیات الهی تعریف میشوند.
عرفان در جهان
بهترین آثار عرفانی، در کشورهایی چون روسیه یافت میشوند، که نشاندهنده انتقال معارف دینی از جهان اسلام به دیگر فرهنگهاست. این امر، به غفلت از حفظ معارف دینی در حوزههای علمی اشاره دارد.
درنگ: انتقال معارف عرفانی به دیگر فرهنگها، نشاندهنده غفلت از حفظ این معارف در جهان اسلام است.
نقد نگاه به عرفان دینی
عرفان دینی، مانند آثار مولانا، در خارج از جهان اسلام مورد تکریم است، اما در داخل گاهی طرد میشود. این امر، به تعصبات غیرعلمی و دوری از عرفان حقیقی اشاره دارد.
درنگ: طرد عرفان دینی در جهان اسلام، ریشه در تعصبات غیرعلمی دارد.
علوم دینی حقیقی
علوم دینی حقیقی، در فهم آیات، تسبیح، و سجده موجودات نهفته است. این علوم، با پرورش عقل ربوبی، انسان را به سوی معرفت الهی هدایت میکنند.
درنگ: علوم دینی حقیقی، در پرورش عقل ربوبی و فهم آیات الهی تعریف میشوند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، به نقد نظامهای علمی دینی و ضرورت بازسازی آنها پرداخت. علوم صوری، هرچند جهانیاند، نمیتوانند به فهم آیات و تسبیح موجودات منجر شوند. علوم دینی حقیقی، در پرورش عقل ربوبی و درک حقایق متافیزیکی نهفته است. انتقال معارف عرفانی به دیگر فرهنگها و طرد آن در جهان اسلام، نشاندهنده غفلت از این معارف است.
بخش پنجم: عقل فعال و فهم حقایق غیبی
نقش عقل در فهم آیات
عقل فعال، توانایی دیدن آیات، تسبیح، و سجده موجودات را دارد، برخلاف عقل صوری که تنها به ظاهر اشیا مینگرد. این عقل، به مثابه نوری است که حقایق غیبی را روشن میسازد.
درنگ: عقل فعال، توانایی فهم آیات و تسبیح موجودات را دارد.
مراحل آمادهسازی عقل
پیامبران، با رویاها و آیات تدریجی، برای فعالسازی عقل آماده میشدند تا از وحشت اولیه جلوگیری شود. این فرآیند، به تدریجی بودن معرفت الهی و نیاز به آمادگی عقل اشاره دارد.
درنگ: آمادهسازی عقل، فرآیندی تدریجی برای فهم حقایق الهی است.
نقد علم صوری
علم صوری، مانند صرف و نحو، نمیتواند به فهم آیات و تسبیح موجودات منجر شود. این علوم، در برابر علوم ربوبی، محدود و ناکافیاند.
درنگ: علم صوری، از فهم آیات و تسبیح موجودات بازمیماند.
جهل مرکب و عقل صوری
جهل مرکب، به دلیل یقین نادرست، نوعی علم صوری است که مشابه عقل صوری معاویه است. این شبهمعرفت، به جای حقیقت، انسان را به گمراهی میکشاند.
درنگ: جهل مرکب، شبهمعرفتی است که مشابه عقل صوری عمل میکند.
نقش علم در فعالسازی عقل
قرآن کریم میفرماید: ﴿تِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ﴾ (عنکبوت: ۴۳). این مثلها را برای مردم میزنیم و جز دانایان آنها را تعقل نمیکنند. این آیه، به ضرورت علم حقیقی برای فعالسازی عقل تأکید دارد.
درنگ: علم حقیقی، عقل را برای فهم آیات الهی فعال میسازد.
مثال مردهشور
مردهشوری که سالها در قبرستان کار کرده، تنها استخوان میبیند و آیات الهی را درک نمیکند. این مثال، به محدودیت نگاه صوری و فقدان عقل فعال اشاره دارد.
درنگ: نگاه صوری، از درک آیات الهی بازمیماند.
تجربههای شخصی و عقل
تجربههای شخصی، مانند حضور در قبرستان، نشاندهنده محدودیت عقل صوری در فهم حقایق است. این تجربهها، بر ضرورت پرورش عقل باطنی تأکید دارند.
درنگ: تجربههای شخصی، محدودیت عقل صوری و ضرورت عقل باطنی را آشکار میسازد.
تأثیر گناه بر عقل
مصرف حرام، عقل و بدن را سنگین میکند، در حالی که حلالخوری به فعالسازی عقل کمک میکند. این تأثیر، به ارتباط میان اخلاق و معرفت اشاره دارد.
درنگ: سبک زندگی حلال، عقل را برای فهم حقایق آماده میسازد.
هدف علم قرآنی
علم قرآنی، برای قربت به خدا و فهم آیات است، نه صرفاً انباشت دانش صوری. این هدف، به ضرورت نیت الهی در تحصیل علم تأکید دارد.
درنگ: علم قرآنی، برای قربت به خدا و فهم آیات الهی است.
چالش فهم تسبیح موجودات
حتی صداهای روزمره مانند اذان، اگر با عقل صوری شنیده شوند، تسبیح الهی را منتقل نمیکنند. فهم این تسبیح، نیازمند عقل ربوبی است.
درنگ: فهم تسبیح موجودات، تنها با عقل ربوبی ممکن است.
مثال دیوانگان و عرفا
ابن سینا در اشارات، دیوانگان و عرفا را به دلیل دیدن چیزی فراتر از عقل صوری مقایسه میکند. این مقایسه، به وجود مراتب بالاتر عقل و امکان شهود متافیزیکی اشاره دارد.
درنگ: عرفا و دیوانگان، به مراتب بالاتر عقل و شهود متافیزیکی اشاره دارند.
تنوع مراتب عقل
عقل، در مراتب گوناگون، به شکلهای مختلف ظاهر میشود. هرکس، بسته به ظرفیت وجودی خود، بخشی از این مراتب را درک میکند.
درنگ: تنوع مراتب عقل، به پیچیدگی نظام معرفتی انسان اشاره دارد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، به نقش عقل فعال در فهم حقایق غیبی و آیات الهی پرداخت. عقل ربوبی، برخلاف عقل صوری، توانایی درک تسبیح، سجده، و آیات را دارد. علم قرآنی، با نیت الهی، عقل را برای این فهم آماده میسازد. مثالها و تجربههای شخصی، بر محدودیت عقل صوری و ضرورت پرورش عقل باطنی تأکید دارند.
نتیجهگیری: بازسازی علوم دینی با محوریت عقل قرآنی
مفهوم عقل در نظام معرفتی قرآنی، از صوری تا ربوبی، گسترهای وسیع دارد که انسان را از فهم احکام ظاهری به سوی درک حقایق غیبی هدایت میکند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر فعلیت عقل و نقش آن در فهم آیات، تسبیح، و سجده موجودات، راهنمایی برای پرورش عقل ربوبی ارائه میدهند. علوم دینی حقیقی، در گرو بازسازی نظامهای علمی بر پایه معرفت قرآنی و پرورش عقل فعال است. این بازسازی، نیازمند دوری از علوم صوری و تمرکز بر فهم آیات الهی و حقایق متافیزیکی است. عقل، به مثابه نوری الهی، انسان را به سوی سعادت ابدی رهنمون میشود، مشروط بر آنکه با علم حقیقی و نیت الهی فعال گردد.
با نظارت صادق خادمی