در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1553

متن درس






تحلیل فلسفی عقل و نقد مفهوم‌گرایی در علوم اسلامی

تحلیل فلسفی عقل و نقد مفهوم‌گرایی در علوم اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۵۳)

مقدمه: بازاندیشی در مفهوم عقل و روش‌های شناخت در علوم اسلامی

عقل، به‌سان نوری بی‌کران در گستره هستی، نه‌تنها جوهره وجود انسانی، بلکه ویژگی ذاتی تمامی موجودات، از ذات اقدس الهی تا بی‌جان‌ترین اشیا، است. در علوم اسلامی، رویکردهای سنتی شناخت، که عمدتاً بر مفاهیم کلی و صوری استوار بوده‌اند، گاه از تبیین دقیق و مصداقی این حقیقت فراگیر ناتوان مانده‌اند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در پی بازخوانی انتقادی مفهوم‌گرایی در علوم اسلامی و تبیین فلسفی عقل در چارچوب قرآن کریم و روایات معصومان علیهم‌السلام است. هدف آن است که با نگاهی نو به عقل به‌مثابه موجودی حقیقی و متشخص، راهی به‌سوی تحول علمی در حوزه‌های دینی گشوده شود که نه‌تنها به مفاهیم کلی بسنده نکند، بلکه به مصادیق عینی و کاربردی در فهم هستی بپردازد.

بخش یکم: نقد مفهوم‌گرایی در علوم اسلامی

کاستی رویکردهای کلی در شناخت

شناخت در علوم دینی، به‌ویژه در نظام‌های آموزشی سنتی، اغلب بر پایه مفاهیم کلی و صوری بنا شده است. این رویکرد، که در کتب درسی چون «رسائل»، «مکاسب» و «کفایه» نمود یافته، به تعریف اشیا و موجودات از طریق کلیات جامع افراد و مانع اغیار محدود می‌گردد. چنین روشی، اگرچه در چارچوب منطق صوری ارزشمند است، اما در برابر واقعیت‌های عینی و مصداقی ناکارآمد می‌نماید. به‌عنوان مثال، تعریف انسان به‌عنوان «حیوان ناطق» یا تمایز جوهر و عرض، به دلیل فقدان پیوند با مصادیق خارجی، از ارائه شناختی حقیقی بازمی‌ماند. این نقص، ریشه در گرایش به مفهوم‌گرایی دارد که به‌جای تبیین واقعیت‌های متشخص، به تعاریف انتزاعی بسنده می‌کند.

درنگ: مفهوم‌گرایی در علوم دینی، به دلیل تمرکز بر کلیات صوری و دوری از مصادیق عینی، مانع از شناخت حقیقی موجودات و تحول علمی در حوزه‌های دینی می‌شود.

محدودیت‌های تعریف در منطق صوری

یکی از نمونه‌های بارز کاستی مفهوم‌گرایی، در مباحث مرحوم آخوند خراسانی در «کفایه» مشاهده می‌شود. ایشان، در مواجهه با دشواری‌های تعریف حقیقی، به تعاریف کلی بسنده کرده‌اند. این محدودیت، نه از سر نخواستن، بلکه از ناتوانی منطق صوری در تبیین واقعیت‌های خارجی ناشی می‌شود. تعاریف کلی، هرچند در چارچوب منطق ارسطویی کارآمد به نظر می‌رسند، اما در برابر پیچیدگی‌های وجودی و تنوع مصادیق، از ارائه شناختی جامع عاجزند.

ضرورت تحول به‌سوی شناخت مصداقی

برای رفع این کاستی، علوم دینی نیازمند گذار از مفهوم‌گرایی به سوی شناخت مصداقی و کاربردی است. این تحول، به معنای تمرکز بر واقعیت‌های عینی و مطالعه مصادیق موجودات در بستر زندگی واقعی است. چنین رویکردی، نه‌تنها به فهم عمیق‌تر هستی یاری می‌رساند، بلکه علوم دینی را با نیازهای معاصر پیوند می‌دهد و از فرسایش علمی جلوگیری می‌کند.

بخش دوم: تبیین فلسفی عقل در چارچوب قرآن کریم و روایات

عقل به‌مثابه موجودی حقیقی و متشخص

عقل، برخلاف تصور رایج که آن را نوری کلی و انتزاعی می‌پندارد، موجودی حقیقی، متشخص و دارای پویایی است. این موجود، که در روایات با ویژگی‌هایی چون «اقبال و ادبار» توصیف شده، در همه موجودات، از ذات اقدس الهی تا بی‌جان‌ترین اشیا، حضور دارد. قرآن کریم در آیه‌ای ژرف می‌فرماید:

إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ

«هیچ چیزی نیست مگر اینکه به ستایش او تسبیح می‌گوید» (سوره اسراء، آیه ۴۴).

این آیه، به حضور شعور و عقل در همه موجودات اشاره دارد؛ از سنگ و گیاه تا فرشتگان و ذات الهی. عقل، در هر موجود، به‌صورت متشخص و با تعینی خاص جلوه‌گر است، به‌گونه‌ای که نمی‌توان موجودی را بدون عقل تصور کرد.

درنگ: عقل، ویژگی ذاتی همه موجودات است و به‌صورت متشخص در هر موجود، از خدا تا سنگ، حضور دارد. این دیدگاه، مفهوم عقل را از کلیات صوری به واقعیتی پویا و عینی تبدیل می‌کند.

جهات و مراتب عقل

عقل، نه‌تنها در موجودات مختلف متشخص است، بلکه دارای جهات و مراتب گوناگونی است. جهات عقل، مانند عقل تواضعی، معرفتی، مداراتي و توبي، بیانگر تنوع کارکردهای آن در حیات انسانی و غیرانسانی است. مراتب عقل نیز به درجات مختلف آن در موجودات اشاره دارد، از عقل الهی که در اوج کمال است تا عقل موجودات بی‌جان که در پایین‌ترین مرتبه قرار دارد. روایات، عقل را با ویژگی‌هایی چون تواضع، رشد، معرفت و ترک معصیت توصیف کرده‌اند، که هر یک به جهتی خاص از این حقیقت اشاره دارد.

تشبیه عقل به گرد و غبار هستی

برای فهم بهتر گستردگی و تنوع عقل، می‌توان آن را به ذرات گرد و غبار تشبیه کرد که در همه‌جای عالم پراکنده‌اند. همان‌گونه که هر ذره گرد و غبار، هویتی مستقل و در عین حال پیوسته با کل دارد، عقل نیز در هر موجود، به‌صورت متشخص و در عین حال پیوسته با نظام هستی حضور دارد. این تشبیه، به فراگیری و تکثر عقل در عالم اشاره می‌کند، گویی عقل، جریانی سیال است که همه موجودات را در بر گرفته و به آن‌ها حیات و شعور می‌بخشد.

بخش سوم: نقد تعاریف سنتی و ضرورت بازنگری

نقد تعریف انسان به‌عنوان حیوان ناطق

تعریف سنتی انسان به‌عنوان «حیوان ناطق»، که در فلسفه کلاسیک ریشه دارد، از منظر استاد فرزانه مورد نقد قرار گرفته است. این تعریف، به دلیل نادیده گرفتن ادراکات پیچیده حیوانات و عدم توجه به علوم تجربی نظیر روان‌شناسی حیوانات، ناکافی است. حیوانات نیز، در مواردی، از شعور و ادراک کلیات برخوردارند و گاه توانایی‌های شناختی آن‌ها از انسان‌های عادی فراتر می‌رود. این نقد، بر ضرورت بازنگری در تعاریف فلسفی با تکیه بر داده‌های تجربی تأکید دارد.

نقد نظام آموزشی علوم دینی

نظام آموزشی علوم دینی، به دلیل تمرکز بر انتقال محتوای کلی و عدم آموزش روش‌های شناخت، از کارآمدی لازم برخوردار نیست. استاد فرزانه با تشبیه آموزش به دادن ماهی به‌جای تور ماهی‌گیری، بر اهمیت آموزش روش‌های خودکفا برای شناخت تأکید می‌کنند. علوم دینی باید به‌جای انتقال صرف محتوا، به پرورش مهارت‌های تفکر و تحلیل بپردازد تا طلاب و پژوهشگران بتوانند خود به کشف حقیقت نائل شوند.

درنگ: آموزش علوم دینی باید از انتقال محتوای کلی به آموزش روش‌های شناخت و تحلیل مصداقی گذار کند، تا طلاب بتوانند به‌صورت خودکفا به کشف حقیقت بپردازند.

بخش چهارم: عقل در روایات و آیات الهی

جهات عقل در روایات

روایات اسلامی، عقل را با جهات متعددی چون تواضع، مدارات، معرفت، ترک معصیت و تفکر معرفی کرده‌اند. به‌عنوان مثال، روایت می‌فرماید: «این زن از عاقل‌ترین زنان است»، که به حضور عقل کامل در زنان اشاره دارد و تصور نقص عقل آن‌ها را رد می‌کند. همچنین، روایت «الاغت از تو عاقل‌تر است» نشان‌دهنده وجود عقل در حیوانات و نقص عقل برخی انسان‌هاست. این روایات، به تنوع و تکثر عقل در موجودات مختلف تأکید دارند.

جامعیت علم الهی و محدودیت علم انسانی

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:

لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ

«هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی روشن ثبت است» (سوره انعام، آیه ۵۹).

این آیه، به جامعیت علم الهی و محدودیت علم انسانی، حتی در انبیا و اولیا، اشاره دارد. انبیا، تنها بخشی از اسمای الهی را دریافت کرده‌اند و علم آن‌ها، هرچند والا، محدود به ظرفیت‌های انسانی است.

آدرس‌دهی الهی به‌مثابه هدایت عقلانی

هدایت الهی، به‌سان آدرس‌دهی دقیق و مرحله‌ای یک انسان عاقل، طراحی شده است. خداوند، با ارائه وحی به‌صورت تدریجی و متناسب با ظرفیت انسان‌ها، راه را برای فهم حقیقت هموار کرده است. این روش‌مندی، در برابر آدرس‌دهی مبهم و کلی، نشان‌دهنده حکمت الهی در هدایت است.

بخش پنجم: راهکارهای تحول در علوم دینی

ضرورت خلوت و تمرکز برای تقویت عقل

یکی از راهکارهای تقویت عقل، خلوت و انزوای متفکرانه است. برخلاف تصور رایج که تنها بودن را مکروه می‌پندارد، استاد فرزانه تأکید دارند که برای عاقل، خلوت نه‌تنها مستحب، بلکه ضروری است. این خلوت، که می‌تواند در فضایی کوچک و ساده فراهم شود، بستری برای تفکر عمیق و فعال‌سازی عقل فراهم می‌کند. مطالعه در محیط‌های شلوغ و پراکنده، مانند کنار تلویزیون یا در جمع خانواده، به آشوب ذهنی منجر می‌شود و از کارآمدی عقل می‌کاهد.

درنگ: خلوت و تمرکز، به‌سان خلوتکده‌ای برای عقل، شرط لازم برای تفکر عمیق و تقویت عقلانیت است. مطالعه در محیط‌های پراکنده، مانع از تحقق این هدف می‌شود.

برنامه‌ریزی علمی برای حوزه‌های دینی

برای تحول در علوم دینی، حوزه‌ها باید به برنامه‌ریزی علمی و تطبیق با نیازهای معاصر بپردازند. این تحول، شامل گنجاندن علوم نوین چون روان‌شناسی مبتنی بر طب و عرفان معصومان در برنامه‌های آموزشی است. چنین رویکردی، علوم دینی را از انزوای مفهومی خارج کرده و با زندگی واقعی پیوند می‌دهد.

عقل توبي و اصلاح خطاها

یکی از جهات عقل، «عقل توبي» است که به توبه فوری پس از خطا اشاره دارد. این ویژگی، نشان‌دهنده پویایی عقل در اصلاح مسیر و بازگشت به حقیقت است. روایت «صد خصلت عاقل» نیز بر تنوع و تکثر ویژگی‌های عقل تأکید دارد، که هر یک به جنبه‌ای از حیات عقلانی انسان اشاره می‌کند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین فلسفی عقل و نقد مفهوم‌گرایی در علوم دینی پرداخت. عقل، به‌مثابه جریانی سیال و متشخص، در همه موجودات حضور دارد و از طریق جهات و مراتب گوناگون، از تواضع و معرفت تا مدارات و توبه، تجلی می‌یابد. آیات قرآن کریم، چون «إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» و «لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»، بر فراگیری عقل و جامعیت علم الهی تأکید دارند. نقد مفهوم‌گرایی در علوم دینی، ضرورت گذار به سوی شناخت مصداقی و کاربردی را آشکار می‌سازد. حوزه‌های دینی، برای رهایی از فرسایش علمی، نیازمند تحول در روش‌های آموزشی، تقویت خلوت و تفکر، و تطبیق با علوم معاصرند. این تحول، نه‌تنها به فهم عمیق‌تر عقل و هستی یاری می‌رساند، بلکه علوم دینی را در خدمت نیازهای زمانه قرار می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی