در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1554

متن درس





کتاب عقل و مراتب آن در فلسفه اسلامی

عقل و مراتب آن در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۵۵۴)

دیباچه: عقل، گوهر فراگیر هستی

عقل، چونان نوری الهی، در تمامی مراتب هستی، از ذات اقدس خداوندی تا فروترین موجودات، ساری و جاری است. این گوهر بی‌همتا، نه‌تنها صفتی ذاتی برای آدمی، بلکه ویژگی‌ای فراگیر در همه کائنات است که در مراتب و جهات گوناگون تجلی می‌یابد. درس‌گفتار حاضر، با تکیه بر معارف قرآنی و روایی، به کاوش در چیستی عقل، مراتب و جهات آن، و ضرورت بازشناسی این گوهر در مسیر خودشناسی و تحول علوم دینی می‌پردازد. این نوشتار، با نگاهی نقادانه به رویکردهای مفهوم‌گرایانه در علوم اسلامی، بر لزوم شناخت مصداقی و کاربردی عقل تأکید دارد و از رهگذر تمثیلات و تحلیل‌های عمیق، راهی نو به سوی فهم عقلانیت در نظام هستی می‌گشاید. این کتاب، دعوتی است به تأمل در عقل به‌مثابه پلی میان انسان و حقیقت، و تلاشی برای بازاندیشی در نظام‌های علمی و آموزشی حوزه‌های دینی.

بخش نخست: فراگیری عقل در نظام هستی

ماهیت عقل و حضور آن در همه موجودات

عقل، چونان جوهری الهی، در همه مراتب هستی، از ذات باری‌تعالی تا انسان، حیوان، فرشته، جن، و حتی اشیای بی‌جان، حضور دارد. این صفت، نه‌صرفاً ویژگی‌ای انسانی، بلکه گوهر ذاتی کائنات است که در هر موجود به فراخور مرتبه‌اش تجلی می‌یابد. این دیدگاه، عقل را از تعاریف صوری و انتزاعی فلسفه‌های کلاسیک متمایز می‌سازد و آن را به‌مثابه واقعیتی زنده و پویا معرفی می‌کند. عقل در خداوند، تجلی کمال مطلق است، در فرشتگان، نور هدایت، و در انسان، ابزار خودشناسی و معرفت به حق.

درنگ: عقل، صفتی فراگیر در همه موجودات است که در مراتب و جهات گوناگون تجلی می‌یابد و شناخت آن، کلید فهم نظام هستی است.

تشبیه عقل به معده و خون

عقل، همانند معده‌ای است که مواد، مایعات، و کالری‌های گوناگون را در خود جای داده و هر یک را با کیفیتی خاص تحلیل می‌کند. این تشبیه، عقل را چونان دستگاهی پیچیده معرفی می‌کند که اجزای آن، از قبیل ادراک، تحلیل، و تصمیم‌گیری، نیازمند بررسی دقیق و مصداقی‌اند. همچنین، عقل به خون تشبیه شده است که در آن گلبول‌های سفید، قرمز، و پلاکت‌ها، هر یک نقشی خاص دارند. این تمثیل، بر تکثر و تنوع اجزای عقل و لزوم شناخت دقیق هر جزء تأکید دارد، چنان‌که هر جزء، بخشی از کارکرد عقل را در بر می‌گیرد.

جهات و مراتب عقل

عقل، دارای جهات متعدد، از جمله عقل ایمانی، معرفتی، صوری، و اقتداری، و مراتب گوناگون است که در هر موجود، بسته به ظرفیت وجودی‌اش، متفاوت است. در انسان‌های عادی، عقل ممکن است تنها یک یا دو جهت داشته باشد، حال‌آنکه در انبیا و اولیای الهی، جهات عقل به صدها یا هزاران می‌رسد. هر جهت عقل، مرتبه‌ای خاص دارد که باید شناسایی و ارزیابی شود. برای مثال، عقل ایمانی انبیا در مرتبه‌ای والا قرار دارد که با عقل صوری انسان‌های عادی تفاوت بنیادین دارد.

درنگ: عقل، دارای جهات و مراتب متعدد است که در انبیا و اولیا به اوج کمال خود می‌رسد و شناخت این مراتب، ضرورتی برای خودشناسی است.

جمع‌بندی بخش نخست

عقل، به‌مثابه گوهر فراگیر هستی، در همه موجودات حضور دارد و با جهات و مراتب گوناگون، از خداوند تا اشیای بی‌جان، تجلی می‌یابد. تشبیه عقل به معده و خون، بر لزوم تحلیل مصداقی و دقیق اجزای آن تأکید دارد. این بخش، با معرفی عقل به‌عنوان صفتی پویا و متشخص، زمینه را برای کاوش در راهکارهای شناخت و پرورش آن فراهم می‌سازد.

بخش دوم: ضرورت شناخت عقل و نقد علوم دینی

آموزش شناخت عقل از کودکی

شناخت عقل، فرایندی است که باید از کودکی آغاز شود. آموزش به کودکان برای بازیافتن عقل خود، شناسایی جهات و مراتب آن، و درک جایگاه آن در نظام هستی، ضرورتی بنیادین است. این آموزش، نه‌تنها به خودشناسی منجر می‌شود، بلکه انسان را به سوی تعالی و کمال هدایت می‌کند. عقل، چونان چراغی است که مسیر زندگی را روشن می‌سازد و بدون شناخت آن، انسان در تاریکی جهل سرگردان می‌ماند.

نقد مفهوم‌گرایی در علوم دینی

علوم دینی، به دلیل گرایش به تعاریف کلی و صوری، از شناخت مصداقی و کاربردی عقل بازمانده‌اند. این رویکرد مفهوم‌گرایانه، که به جای تحلیل دقیق مصادیق عقل، به کلی‌گویی بسنده می‌کند، مانع از پویایی و کارآمدی این علوم در پاسخ به نیازهای زمان شده است. برای مثال، تمرکز بر مفاهیم کلی بدون توجه به کاربردهای عملی، علوم دینی را از تأثیرگذاری در جامعه معاصر محروم ساخته است.

درنگ: علوم دینی نیازمند گذار از مفهوم‌گرایی به سوی شناخت مصداقی و کاربردی عقل است تا به نیازهای زمان پاسخ دهد.

بصیرت به زمان و به‌روزی علوم

عاقل، کسی است که بصیرت به زمان خود دارد و اعمال، زندگی، و آثارش با نیازهای روز همگام است. علوم دینی، به دلیل کهنگی و عدم انطباق با مقتضیات زمان، از کارآمدی لازم برخوردار نیستند. عقل، چونان جریانی زلال، باید با زمانه هماهنگ باشد وگرنه به رکود و بی‌ثمری می‌انجامد. این نقد، دعوتی است به بازاندیشی در نظام‌های آموزشی و علمی حوزه‌ها برای تطبیق با نیازهای معاصر.

نقد آموزش غیرکاربردی

آموزش‌های طولانی و بدون نتیجه عملی، مانند تحصیلاتی که صرفاً به اخذ مدرک می‌انجامد، بی‌ثمر است. عقل، زمانی ارزشمند است که در خدمت عمل و تولید آثار ملموس قرار گیرد. انسانی که سال‌ها به تحصیل می‌پردازد، اما نمی‌تواند مشکلی از جامعه را حل کند، گرفتار نوعی بی‌عقلی است. این نقد، بر لزوم آموزش‌های کاربردی و نتیجه‌محور تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

شناخت عقل از کودکی، ضرورتی برای خودسازی و تعالی است. علوم دینی، با گذار از مفهوم‌گرایی و کهنگی، باید به سوی بصیرت زمانی و آموزش‌های کاربردی حرکت کنند. این تحول، عقل را از محاق مفهوم‌گرایی به میدان عمل و تأثیرگذاری در جامعه می‌آورد.

بخش سوم: خصال عقل و راهکارهای پرورش آن

صد خصلت عاقل

روایات، عقل را دارای خصال متعدد می‌دانند، چنان‌که فرموده‌اند: «فَهَذِهِ مِائَةُ خِصْلَةٍ مِنْ أَخْلَاقِ الْعَاقِلِ» (این صد خصلت از اخلاق عاقل است). این خصال، از تواضع و رازداری تا اجتناب از شر و غفلت، عقل را به‌مثابه گوهری چندوجهی معرفی می‌کنند. عقل حقیقی، برخلاف عقل شیطانی که تنها ظاهری فریبنده دارد، دارای عمق و تنوع است.

درنگ: عقل، با صد خصلت، گوهری چندوجهی است که در عاقلان حقیقی به کمال می‌رسد و از عقل شیطانی متمایز است.

غفلت، نشانه بی‌عقلی

غفلت، نشانه‌ای از بی‌عقلی است. عاقل، از کارهای بیهوده، غیرمنطقی، و بی‌نتیجه دوری می‌کند. انسانی که در طول روز گرفتار غفلت است، عقل خود را به محاق برده و از مسیر کمال دور مانده است. این اصل، بر ضرورت هوشیاری و تمرکز بر امور معنادار تأکید دارد.

نظم در زندگی عاقل

عقل، نظم را در زندگی طلب می‌کند. عاقل، برای خواب، خوراک، کار، و تفریح خود برنامه‌ای مشخص دارد. این نظم، چونان رشته‌ای است که زندگی را به هم پیوند می‌دهد و از پراکندگی و بی‌هدفی جلوگیری می‌کند. عاقل، با تنظیم ساعات زندگی، عقل خود را در خدمت کمال قرار می‌دهد.

اجتناب از شر و زینت عقل

عاقل، از شر، غیبت، تهمت، و توطئه دوری می‌جوید و با عقل خود زینت می‌یابد، نه با مال یا مقام. عقل، چونان گوهری است که انسان را از وابستگی به مادیات رها می‌سازد و او را به سوی ارزش‌های والا هدایت می‌کند. این ویژگی، عقل را از ابزارهای مادی و ظاهری متمایز می‌سازد.

صندوق اسرار عاقل

سینه عاقل، چونان صندوقی است که اسرار خود و دیگران را حفظ می‌کند. افشای اسرار، نشانه بی‌عقلی است و عاقل، با رازداری، عقل خود را متجلی می‌سازد. این ویژگی، به‌مثابه قلعه‌ای است که عقل را از گزند فضولی و بی‌اخلاقی حفظ می‌کند.

درنگ: سینه عاقل، صندوق اسرار اوست و رازداری، نشانه‌ای از عقلانیت و سلامت روان است.

تزاید عقل با علم نورانی

علم نورانی، عقل را افزایش می‌دهد، حال‌آنکه شیطنت و علم غیرالهی، تنها به فریب و ظاهرسازی منجر می‌شود. عقل، چونان درختی است که با علم نورانی بارور می‌شود و میوه‌های معرفت و کمال به بار می‌آورد. این اصل، بر اهمیت علم حقیقی در پرورش عقل تأکید دارد.

انجام واجبات و حفظ آبرو

عاقل، واجبات الهی را انجام می‌دهد و از گفتن سخنانی که آبرو را خدشه‌دار می‌کند یا تکذیب می‌شود، اجتناب می‌ورزد. این ویژگی، عقل را به عمل صالح و حفظ کرامت انسانی پیوند می‌زند. عاقل، با سخنانی مبتنی بر عقل و اثبات‌پذیری، اعتبار خود را حفظ می‌کند.

اجتناب از تحقیر دیگران

عاقل، هیچ موجودی را تحقیر نمی‌کند، زیرا همه موجودات، ظهورات الهی‌اند. این دیدگاه، عقل را به تواضع و احترام به کائنات پیوند می‌زند و انسان را از خودبرتربینی و تکبر بازمی‌دارد.

نقد فضولی و تربیت حواس

فضولی و دخالت در امور دیگران، نشانه بی‌عقلی است. عاقل، چشم و گوش خود را تربیت می‌کند تا آنچه را لازم است ببیند و بشنود. این تربیت، چونان مهاری است که حواس را در مسیر عقلانیت هدایت می‌کند. انسانی که گرفتار فضولی است، به‌مثابه سگ ولگردی است که در بی‌نظمی و پراکندگی غوطه‌ور است.

درنگ: فضولی، نشانه بی‌عقلی است و تربیت حواس، ضرورتی برای پرورش عقل و سلامت روان است.

جمع‌بندی بخش سوم

خصال عقل، از رازداری و نظم تا اجتناب از شر و تحقیر، عقل را به‌مثابه گوهری چندوجهی معرفی می‌کنند. عاقل، با علم نورانی، نظم در زندگی، و تربیت حواس، عقل خود را پرورش می‌دهد و از غفلت و فضولی دوری می‌جوید. این بخش، راهکارهایی عملی برای فعال‌سازی عقل در مسیر کمال ارائه می‌دهد.

بخش چهارم: عقل در قرآن کریم و روایات

آیه اقتدار الهی

قرآن کریم می‌فرماید:

إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ

اگر می‌توانید از کرانه‌های آسمان‌ها و زمین بگذرید، پس بگذرید؛ جز با قدرتی [الهی] نخواهید گذشت.

این آیه، به ضرورت اقتدار علمی و الهی برای پیشرفت در نظام هستی تأکید دارد. عقل، به‌مثابه سلطان الهی، انسان را به سوی نفوذ در اسرار کائنات هدایت می‌کند.

روایات و ملاك‌های عقل

روایات، ملاك‌های عقل را به‌صورت مصداقی ارائه می‌دهند. برای مثال، روایت «فَهَذِهِ مِائَةُ خِصْلَةٍ مِنْ أَخْلَاقِ الْعَاقِلِ» (این صد خصلت از اخلاق عاقل است) بر تنوع و تکثر ویژگی‌های عقل تأکید دارد. این ملاك‌ها، انسان را به خودارزیابی و شناخت جهات عقل خود دعوت می‌کنند.

نقد سندگرایی در عقليات

در عقليات، برخلاف تعبدیات، سند لازم نیست و محتوای سخن اهمیت دارد. عقليات، چونان جریانی زلال، با عقل سنجیده می‌شوند، نه با سند. برای مثال، اشعار عقلانی، حتی بدون سند، ارزشمندند اگر محتوای آن‌ها با عقل همخوان باشد. این دیدگاه، بر اولویت محتوای عقلانی بر سندگرایی تأکید دارد.

درنگ: در عقليات، محتوای سخن بر سند مقدم است و عقل، معیار سنجش حقیقت است.

جمع‌بندی بخش چهارم

قرآن کریم و روایات، عقل را به‌مثابه گوهری الهی معرفی می‌کنند که با اقتدار و خصال متعدد، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند. آیه اقتدار الهی و روایات، بر ضرورت شناخت مصداقی عقل و اولویت محتوای عقلانی بر سندگرایی تأکید دارند.

بخش پنجم: تحول علوم دینی و آینده عقلانیت

نقد جامعه فضول و شایعات

جامعه‌ای که در آن فضولی و شایعه‌پراکنی رایج است، فاقد امنیت و آسایش است. شایعات نادرست، مانند داستان‌هایی که کربلا را به مسائل غیرواقعی نسبت می‌دهند، از بی‌عقلی ناشی می‌شوند. عقل، چونان سپری است که انسان را از شایعات و فضولی حفظ می‌کند.

روان‌شناسی و شناخت عقل

روان‌شناسی، با بررسی رفتارها، به شناخت عقل و اسرار افراد کمک می‌کند. عاقل، با مطالعه رفتار خود در طول روز، می‌تواند میزان فضولی و غفلت خود را ارزیابی کند. این علم، چونان آیینه‌ای است که عقل انسان را به او می‌نمایاند.

تحول شهر قم و محیط‌های باز

محیط‌های کوچک، مانند تنگ ماهی، مانع رشد عقل و شخصیت‌اند. شهر قم، با گسترش فضا و تخریب تپه‌ها، در حال ایجاد محیطی باز برای رشد فکری و اجتماعی است. این تحول، چونان آبی زلال، عقل را به سوی بالندگی هدایت می‌کند.

نقد عملکرد علوم دینی

علوم دینی، در مقایسه با دانشگاه‌ها که کشور را اداره می‌کنند، به دعا بسنده کرده‌اند. این علوم، نیازمند تحول علمی و عملی‌اند تا با تولید دانشمندان برجسته، در سطح جهانی تأثیرگذار باشند. عقل، چونان مشعلی است که این تحول را هدایت می‌کند.

درنگ: علوم دینی، با تکیه بر عقل و نور ولایت، باید به سوی تولید علم و رقابت جهانی حرکت کنند.

نقد انتظار غیرعقلانی

انتظار غیرمنطقی برای ظهور، مانند تعیین زمان، نشانه بی‌عقلی است. انتظار عقلانی، مبتنی بر معرفت و عمل صالح است و انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند. عقل، چونان راهنمایی است که انتظار را به مسیری معنادار تبدیل می‌کند.

آینده قرآن کریم و روایات

قرآن کریم و روایات، در آینده، با یا بدون ما، کار خود را خواهند کرد. این معارف، چونان خورشیدی هستند که با نور خود، جهان را روشن می‌سازند و عقل را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

جمع‌بندی بخش پنجم

تحول علوم دینی، با تکیه بر عقل و نور ولایت، ضرورتی برای پاسخگویی به نیازهای زمان است. این تحول، با پرورش دانشمندان برجسته و دوری از فضولی و شایعات، علوم دینی را به جایگاه جهانی خود می‌رساند. قرآن کریم و روایات، راهنمای این مسیرند.

سخن پایانی: عقل، پل میان انسان و حقیقت

عقل، چونان گوهری الهی، در همه مراتب هستی حضور دارد و با جهات و مراتب گوناگون، انسان را به سوی خودشناسی و معرفت به حق هدایت می‌کند. درس‌گفتار استاد فرزانه قدس‌سره، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، عقل را به‌مثابه واقعیتی پویا و متشخص معرفی می‌کند که نیازمند شناخت مصداقی و کاربردی است. نقد مفهوم‌گرایی و کهنگی علوم دینی، دعوتی است به بازاندیشی در نظام‌های آموزشی و علمی حوزه‌ها. عقل، با خصال متعدد، از رازداری و نظم تا اجتناب از شر و فضولی، انسان را به سوی کمال می‌برد. این کتاب، با تبیین عقل در نظام هستی، راهکارهایی برای تحول علوم دینی و پرورش عقلانی انسان ارائه می‌دهد و حوزه‌ها را به رقابت علمی در سطح جهانی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی