متن درس
اقتدار انسانی و علوم ربوبی: کاوشی در معرفت وجودی انسان
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۷۴)
مقدمه: انسان، آیینه تمامنمای کمالات الهی
انسان، این موجود شگفتانگیز و متعالی در نظام آفرینش، به مثابه گوهری بیهمتا در میان مخلوقات الهی میدرخشد. او با برخورداری از ظرفیتهای بیکران معرفتی و معنوی، توانایی آن را دارد که به قلههای کمال صعود کند و در جایگاه خلیفهالله، آیینه تمامنمای صفات و اسمای الهی گردد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، به کاوش در ابعاد وجودی انسان و اقتدار بیمانند او در میان موجودات میپردازد. محور این بررسی، سه بُعد بنیادین علوم صوری، لدنی و نزولی است که چون سه رکن استوار، انسان را به سوی شکوفایی استعدادهای نهفته و دریافت معارف متعالی هدایت میکنند. هدف از این اثر، ارائه دیدگاهی جامع و عمیق از جایگاه انسان در نظام هستی و ضرورت تحول در نظامهای آموزشی، بهویژه در حوزههای علمیه، برای پرورش عالمانی است که با آیندهنگری و اتصال به علوم ربوبی، بتوانند پاسخگوی نیازهای زمانه باشند.
بخش اول: انسان، قله اقتدار در میان مخلوقات
برتری انسان بر ملائکه و اجنه
انسان، به گواهی آیات قرآن کریم و حکمت عرفانی، موجودی است که در میان مخلوقات الهی از جایگاهی بیبدیل برخوردار است. این برتری، نه از سر تصادف، بلکه ریشه در ظرفیتهای وجودی و معرفتی او دارد که او را از ملائکه، اجنه و سایر موجودات غرائب متمایز میسازد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ
«و بهراستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم» (اسراء: ۷۰). این کرامت ذاتی، انسان را به موجودی توانمند و قدرتمند تبدیل کرده که میتواند با بهرهگیری از استعدادهای نهفتهاش، به کمالات الهی دست یابد. استاد فرزانه تأکید دارند که این اقتدار، فراتر از تواناییهای ظاهری و صوری است و در عمق وجود انسان، گنجینههایی از معرفت و قدرت نهفته است که باید کشف و شکوفا گردد.
ابعاد سهگانه اقتدار انسانی
اقتدار انسانی در سه بُعد متجلی میشود: علوم صوری، علوم لدنی و علوم نزولی. این سه بُعد، چون سه شاخه تنومند از درخت وجود انسان، او را به سوی کمالات معرفتی و معنوی هدایت میکنند. علوم صوری، که در نظامهای آموزشی مانند مدارس و دانشگاهها آموخته میشوند، پایهای برای توسعه معرفت فراهم میکنند. علوم لدنی، استعدادهای نهفته در وجود هر انسان هستند که نیازمند کشف و فعالسازیاند. علوم نزولی، از طریق اتصال به عالم غیب و دریافت الهامات الهی، انسان را به معارف متعالی رهنمون میسازند. این تقسیمبندی، با نظریههای فلسفی در باب معرفت، مانند تمایز میان معرفت حصولی و حضوری در فلسفه اسلامی، همخوانی دارد.
درنگ: انسان، با برخورداری از سه بُعد علوم صوری، لدنی و نزولی، موجودی است که میتواند با شکوفایی استعدادهای وجودیاش، به جایگاه خلیفهالله دست یابد و آیینه تمامنمای حقایق الهی گردد.
بخش دوم: علوم صوری، پایه اقتدار ظاهری
نقش علوم صوری در توسعه معرفت
علوم صوری، که در نظامهای آموزشی رسمی مانند مدارس و دانشگاهها آموخته میشوند، نخستین گام در مسیر اقتدار انسانی هستند. این علوم، که شامل دانشهای ظاهری و مهارتهای حل مسئله میشوند، به انسان توانایی میدهند تا با مسائل مادی و فیزیکی جهان پیرامون خود مواجه شود. استاد فرزانه تأکید دارند که این علوم، هرچند ابتدایی، پایهای ضروری برای توسعه معرفت فراهم میکنند. انسان با آموختن این علوم، توانایی حل معماها، تحلیل مسائل و ایجاد ساختارهای ظاهری را به دست میآورد. این مرحله، به مثابه خاکی حاصلخیز است که بذرهای معرفت عمیقتر در آن کاشته میشوند.
محدودیتهای علوم صوری
با وجود اهمیت علوم صوری، این علوم تنها لایهای ظاهری از اقتدار انسانی را تشکیل میدهند. استاد فرزانه هشدار میدهند که غرق شدن در علوم صوری و اعتیاد به آموزشهای ظاهری، انسان را از کشف گنجینههای وجودیاش بازمیدارد. این علوم، هرچند ضروری، نمیتوانند به تنهایی انسان را به قلههای کمال معرفتی و معنوی برسانند. برای دستیابی به اقتدار حقیقی، انسان باید از این مرحله فراتر رود و به سوی علوم لدنی و نزولی حرکت کند.
جمعبندی بخش دوم
علوم صوری، بهعنوان پایهای برای توسعه معرفت، نقش مهمی در اقتدار ابتدایی انسان ایفا میکنند. این علوم، با فراهم آوردن ابزارهای تحلیل و حل مسئله، انسان را برای مراحل بالاتر معرفت آماده میسازند. با این حال، محدودیتهای این علوم ایجاب میکند که انسان به سوی کشف استعدادهای نهفته و دریافت معارف الهی حرکت کند تا به اقتدار حقیقی دست یابد.
بخش سوم: علوم لدنی، گنجینههای نهفته وجود
استعدادهای نهفته در وجود انسان
علوم لدنی، به مثابه گنجینههایی ارزشمند در اعماق وجود انسان، از سوی خداوند متعال در نهاد هر فرد به ودیعه نهاده شدهاند. استاد فرزانه این استعدادها را به تختهسنگهایی تشبیه میکنند که نیازمند ساب خوردن، حرکت دادن و شکوفایی هستند. هر انسان، دارای ظرفیتهای منحصربهفردی است که با کشف و فعالسازی آنها، میتواند به مراتب والای معرفت و قدرت دست یابد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا
«و از جانب خود به او دانشی آموختیم» (کهف: ۶۵). این آیه، به علم لدنی و نهفته در وجود انسان اشاره دارد که با تلاش و خودسازی، قابل دسترسی است.
شکوفایی استعدادهای وجودی
شکوفایی استعدادهای لدنی، نیازمند فرآیندهایی مانند تخلیه ذهن از معلومات غیرضروری و جلا دادن به نهاد وجودی است. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان باید از غرق شدن در معلومات صوری و اعتیاد به آموزشهای ظاهری پرهیز کند تا بتواند به این گنجینههای نهفته دست یابد. این فرآیند، به مثابه استخراج طلا از میان سنگهای معدنی است که با صبر و تلاش، به ثروتی بیپایان منجر میشود. حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» (کسی که خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است) بر اهمیت خودشناسی در این مسیر تأکید دارد.
درنگ: علوم لدنی، چون گنجهایی در اعماق وجود انسان نهفتهاند که با خودشناسی و شکوفایی استعدادها، انسان را به مراتب والای معرفت و اقتدار رهنمون میسازند.
جمعبندی بخش سوم
علوم لدنی، بهعنوان استعدادهای نهفته در وجود هر انسان، کلید دستیابی به اقتدار حقیقی هستند. این علوم، که از سوی خداوند در نهاد انسان به ودیعه نهاده شدهاند، با فرآیندهایی مانند خودسازی و تخلیه ذهن از امور غیرضروری، شکوفا میشوند و انسان را به سوی کمالات الهی هدایت میکنند.
بخش چهارم: علوم نزولی، دروازه اتصال به عالم غیب
دریافت علوم نزولی از طریق تخلیه
علوم نزولی، که شامل وحی، کرامت و کشف هستند، از طریق اتصال به عالم غیب و دریافت الهامات الهی به انسان عطا میشوند. استاد فرزانه تأکید دارند که این علوم، زمانی در دسترس قرار میگیرند که انسان ذهن خود را از معلومات صوری و غیرضروری تخلیه کند. این فرآیند، به مثابه پاکسازی آیینه دل است که آن را برای انعکاس نور الهی آماده میسازد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا
«پس شر و خیرش را به او الهام کرد» (شمس: ۸). این آیه، به الهام الهی به نفس انسانی اشاره دارد که از طریق تخلیه و خودسازی دریافت میشود.
نقش انبیا و اولیا در علوم نزولی
علوم نزولی، بهویژه در میان انبیا و اولیای الهی، به اوج خود میرسند. این علوم، که از طریق اتصال به عالم معنا و دریافت فیض الهی به دست میآیند، انسان را به معرفتی فراگیر و اقتداری بینظیر مجهز میکنند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ
«آنچه پیش روی آنان و آنچه پشت سرشان است میداند» (بقره: ۲۵۵). این آیه، به علم فراگیر انبیا اشاره دارد که از طریق اتصال به علم الهی به دست میآید.
جمعبندی بخش چهارم
علوم نزولی، بهعنوان دروازه اتصال به عالم غیب، انسان را به معارف متعالی و اقتدار معنوی رهنمون میسازند. این علوم، که از طریق تخلیه ذهن و اتصال به عالم معنا دریافت میشوند، انسان را به جایگاهی نبوتمانند ارتقا میدهند و او را برای دریافت فیض الهی آماده میکنند.
بخش پنجم: ضرورت تحول در نظامهای آموزشی دینی
نقد گذشتهنگری در علم دینی
علم دینی، در برخی موارد، گرفتار گذشتهنگری و تمرکز بیش از حد بر علوم سنتی مانند رجال و درایه شده است. استاد فرزانه تأکید دارند که این رویکرد، مانع از تولید علوم نایافته و پاسخگویی به نیازهای زمانه میشود. علم دینی باید از این انفعال رها گردد و به سوی آیندهنگری حرکت کند. این نقد، با دیدگاههای انتقادی در فلسفه آموزش همخوانی دارد که آموزش مبتنی بر حفظ را مانع خلاقیت و نوآوری میدانند.
آیندهنگری، لازمه اقتدار علمی
برای دستیابی به اقتدار علمی، علم دینی باید توانایی پیشبینی و تولید علوم نایافته را در خود پرورش دهد. استاد فرزانه تأکید دارند که عالمان دینی باید با آموزش روشهای آیندهنگری، به نیازهای جامعه و جهان پاسخ دهند. این تحول، نیازمند بازطراحی نظامهای آموزشی و تمرکز بر قرآن کریم بهعنوان منبعی جامع و آیندهنگر است. قرآن کریم میفرماید:
تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ
«تبیینی برای همه چیز» (نحل: ۸۹). این آیه، بر ظرفیت قرآن کریم برای پاسخگویی به نیازهای همه اعصار تأکید دارد.
درنگ: علم دینی باید با فاصله گرفتن از گذشتهنگری و تمرکز بر آیندهنگری، به پرورش عالمانی قدرتمند و خلاق بپردازد که توانایی تولید علوم نایافته و پاسخگویی به نیازهای آینده را داشته باشند.
کاستی علوم گذشته در دنیای معاصر
استاد فرزانه تأکید دارند که علوم و دستاوردهای گذشته، بهجز در مورد ائمه معصومین علیهمالسلام که فرازمانی هستند، در دنیای معاصر ناکافیاند و نمیتوانند نیازهای علمی و معرفتی امروز را برآورده کنند. ائمه معصومین، به دلیل اتصال به علم الهی، دارای معرفتی فرازمانی هستند که در هر زمان و مکان، برتری علمی و معنوی خود را حفظ میکنند. این دیدگاه، با روایت «نَحْنُ عُلَمَاءُ وَشِيعَتُنَا مُتَعَلِّمُونَ» (ما عالمانیم و شیعیان ما متعلمان) همخوانی دارد.
جمعبندی بخش پنجم
علم دینی، برای دستیابی به اقتدار علمی، باید از گذشتهنگری فاصله بگیرد و به سوی آیندهنگری حرکت کند. این تحول، نیازمند بازطراحی نظامهای آموزشی و تمرکز بر قرآن کریم بهعنوان منبعی جامع و آیندهنگر است. ائمه معصومین علیهمالسلام، بهعنوان الگوهای فرازمانی، میتوانند راهنمای این تحول باشند.
بخش ششم: محبت و مهربانی، کلید اقتدار معنوی
نقد فرهنگ خشونت و فقدان محبت
استاد فرزانه با تأسف از فقدان محبت، صمیمیت و احترام در میان عالمان دینی سخن میگویند و تأکید دارند که این کمبود، به تضعیف اقتدار معنوی و علمی منجر شده است. فرهنگ خشونت، حسد و نفاق، دل را به مزبلهای از آلودگیها تبدیل میکند و مانع از شکوفایی استعدادهای وجودی میشود. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ
«و کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بیشتری دارند» (بقره: ۱۶۵). این آیه، بر اهمیت محبت در ایمان و دستیابی به کمالات معنوی تأکید دارد.
محبت، منشأ قدرت و جلا دهنده ذهن
محبت و مهربانی، چون آبی زلال، ذهن و قلب انسان را جلا میدهند و او را برای دریافت معارف متعالی و آیندهنگری آماده میکنند. استاد فرزانه تأکید دارند که محبت، به مثابه کلیدی است که درهای اقتدار معنوی را میگشاید. این دیدگاه، با روایت «الْمُؤْمِنُ يَأْلَفُ وَيُؤْلَفُ» (مؤمن با دیگران الفت میگیرد و دیگران با او الفت مییابند) همخوانی دارد. محبت، نه تنها روابط انسانی را تقویت میکند، بلکه ذهن را از آلودگیهای بخل و حسد پاک میسازد و انسان را به سوی کمالات وجودی هدایت میکند.
درنگ: محبت و مهربانی، با جلا دادن به ذهن و قلب، انسان را برای دریافت معارف متعالی و اقتدار معنوی آماده میکنند و کلید شکوفایی استعدادهای وجودی هستند.
جمعبندی بخش ششم
محبت و مهربانی، بهعنوان عوامل کلیدی در تقویت اقتدار معنوی، نقش بیبدیلی در شکوفایی استعدادهای وجودی انسان ایفا میکنند. علم دینی باید با پرورش فرهنگ محبت و صمیمیت، عالمانی تربیت کند که با قلبی پاک و ذهنی جلا یافته، به سوی معارف متعالی حرکت کنند.
بخش هفتم: قرآن کریم، منبعی برای علوم آیندهنگر
قرآن کریم، کتابی فرازمانی
قرآن کریم، بهعنوان منبعی جامع و آیندهنگر، میتواند محور تحول در نظامهای آموزشی دینی قرار گیرد. استاد فرزانه تأکید دارند که این کتاب الهی، نه تنها برای زمان نزول، بلکه برای همه اعصار، منبعی بیپایان از علم و معرفت است. قرآن کریم میفرماید:
تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ
«تبیینی برای همه چیز» (نحل: ۸۹). این آیه، بر ظرفیت بینهایت قرآن کریم برای پاسخگویی به نیازهای علمی و معرفتی همه زمانها تأکید دارد.
نقد استفاده محدود از قرآن کریم
استاد فرزانه با تأسف از استفاده محدود علم دینی از قرآن کریم سخن میگویند و تأکید دارند که تمرکز بر قرائت و تفسیر ظاهری، مانع از بهرهگیری از ظرفیتهای عمیق و باطنی این کتاب الهی شده است. قرآن کریم باید بهعنوان کتاب درسی و محور تولید علوم نایافته مورد استفاده قرار گیرد. این دیدگاه، با آیه «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» (محمد: ۲۴) همخوانی دارد که بر ضرورت تدبر در قرآن کریم تأکید میکند.
تحول در روشهای آموزشی با محوریت قرآن کریم
برای دستیابی به علوم نایافته، علم دینی باید قرآن کریم را بهعنوان کتاب درسی و محور آموزش قرار دهد. این تحول، نیازمند تمرکز بر محتوای باطنی، سرّ و زمینههای قرآن کریم است تا عالمان بتوانند با الهام از این منبع الهی، به تولید علم و آیندهنگری بپردازند. استاد فرزانه تأکید دارند که قرآن کریم، چون چشمهای جوشان، میتواند علوم ربوبی و معنوی را در اختیار عالمان قرار دهد.
جمعبندی بخش هفتم
قرآن کریم، بهعنوان منبعی فرازمانی و جامع، میتواند محور تحول در نظامهای آموزشی دینی قرار گیرد. علم دینی باید با تمرکز بر محتوای باطنی و سرّ قرآن کریم، به تولید علوم نایافته و پرورش عالمانی آیندهنگر بپردازد.
بخش هشتم: علوم ربوبی، قله معرفت انبیا و اولیا
علوم ربوبی، مختص انبیا و اولیا
علوم ربوبی، که مختص انبیا و اولیای الهی هستند، نیازمند قلبی مملو از ربوبیت و اتصال به عالم معنا است. این علوم، انسان را به کمالات متعالی میرسانند و او را به جایگاهی نبوتمانند ارتقا میدهند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَسَعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا
«پروردگارم به علم، بر همه چیز احاطه دارد» (انعام: ۸۰). این آیه، بر علم فراگیر الهی و انتقال آن به انبیا دلالت دارد.
توکل و دستیابی به علم الهی
توکل بر خدا، بهعنوان پیشنیاز دستیابی به علم الهی، انسان را از محدودیتهای علوم صوری رها میسازد و او را به سوی معرفت متعالی هدایت میکند. قرآن کریم میفرماید:
عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا
«بر خدا توکل کردیم» (اعراف: ۸۹). این توکل، دروازه دریافت فیض الهی و علوم ربوبی است.
حکم و علم در بلوغ وجودی
دستیابی به بلوغ وجودی، زمینهساز دریافت حکم (حکمت) و علم الهی است. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا
«و چون به رشد کامل خود رسید، به او حکمت و دانش عطا کردیم» (یوسف: ۲۲). این آیه، بر ارتباط میان بلوغ وجودی و دریافت علم الهی تأکید دارد.
جمعبندی بخش هشتم
علوم ربوبی، بهعنوان قله معرفت انبیا و اولیا، نیازمند اتصال به عالم معنا و توکل بر خداست. این علوم، انسان را به کمالات متعالی میرسانند و او را به جایگاهی والا در نظام هستی ارتقا میدهند.
نتیجهگیری: انسان، عالم اکبر و راهی به سوی کمال
انسان، بهعنوان موجودی شگفتانگیز و متعالی، دارای ظرفیتهای بیکرانی است که در سه بُعد علوم صوری، لدنی و نزولی متجلی میشوند. علوم صوری، پایهای برای توسعه معرفت فراهم میکنند، علوم لدنی با شکوفایی استعدادهای نهفته، انسان را به خودشناسی و خداشناسی هدایت میکنند، و علوم نزولی از طریق اتصال به عالم غیب، او را به معارف متعالی میرسانند. علم دینی، برای دستیابی به اقتدار علمی و معنوی، باید از گذشتهنگری فاصله بگیرد و به سوی آیندهنگری حرکت کند. قرآن کریم، بهعنوان منبعی جامع و فرازمانی، میتواند محور این تحول قرار گیرد. محبت و مهربانی، بهعنوان کلیدهای اقتدار معنوی، نقش بیبدیلی در جلا دادن به ذهن و قلب ایفا میکنند. این اثر، با کاوش در ابعاد وجودی انسان و ضرورت تحول در نظامهای آموزشی، راه را برای پرورش عالمانی قدرتمند و آیندهنگر هموار میسازد تا انسان به جایگاه واقعی خود بهعنوان عالم اکبر دست یابد.
با نظارت صادق خادمی