متن درس
جایگاه دنیا در الهیات اسلامی: نقدی فلسفی بر انحرافات تربیتی و استعماری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۸۵)
دیباچه
جهان اسلام، بهسان باغی پرشکوه که از بیتوجهی و تندبادهای استعمار رنج برده، در روزگار کنونی گرفتار نابسامانیهایی است که ریشه در برداشتهای نادرست از مفهوم دنیا دارد. این نوشتار، با رویکردی فلسفی و الهیاتی، به کاوش جایگاه دنیا در نظام فکری اسلام میپردازد و با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیل تأثیرات استعمار داخلی و خارجی، به نقد انحرافات تربیتی و فرهنگیای مینشیند که جوامع اسلامی را به سوی ضعف و وابستگی سوق داده است. دنیا، در نگاه قرآنی، نه مذموم است و نه هدف غایی، بلکه ظرفی است برای کمال و خیر که اگر به درستی فهمیده و به کار گرفته شود، میتواند بستری برای تعالی انسان و جامعه باشد. این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، درصدد است تا با بازخوانی مفهوم دنیا در چارچوب الهیات اسلامی، راهی به سوی احیای تعادل میان دنیا و آخرت و بازگرداندن عزت به جوامع اسلامی بگشاید.
بخش نخست: نابسامانی جوامع اسلامی و تحریف مفهوم دنیا
ریشههای نابسامانی و نقش استعمار
نابسامانیهای کنونی جوامع اسلامی، چون زخمی کهنه بر پیکره تمدن اسلامی، نتیجه اختلال در بهرهمندی صحیح از مواهب دنیوی است. این اختلال، که از تحریفهای فرهنگی و تربیتی سرچشمه گرفته، با مداخلات استعمار داخلی و خارجی تشدید شده است. استعمار، با استراتژیهای حسابشده، دنیا را در نظر مسلمانان بیارزش و ناموزون جلوه داده تا از توانمندیهای مادی و معنوی این جوامع بکاهد. از منظر فلسفه سیاسی، این نابسامانیها نه تنها نتیجه سوءمدیریت داخلی، بلکه محصول سلطه خارجی است که با تحریف مفاهیم بنیادین دینی، جوامع اسلامی را از پیشرفت محروم کرده است.
درنگ: استعمار با تحریف مفهوم دنیا، جوامع اسلامی را از بهرهمندی صحیح از منابع محروم کرده و به نابسامانی سوق داده است. |
انحرافات تربیتی و گرایشهای نادرست به دنیا
در سایه این تحریفها، دو گرایش ناصواب در میان مسلمانان پدیدار شده است: گروهی، تحت تأثیر تربیت نادرست، دنیا را بیارزش پنداشته و از آن کناره گرفتهاند، و گروهی دیگر، به دلیل تمایلات نفسانی، به دنیا گرایشی افراطی یافته و از آخرت غافل شدهاند. این دوگانگی، چون دو شاخه از درختی که از ریشه اصلی خود جدا شده، مفهوم قرآنی دنیا را که ظرفی برای کمال و خیر است، پنهان کرده است. از منظر فلسفه اخلاق، این انحرافات نشاندهنده فقدان تعادل میان مادیات و معنویات است که با تعالیم قرآنی ناسازگار است.
درنگ: گرایش افراطی به دنیا یا تحقیر آن، نتیجه انحرافات تربیتی است که مفهوم قرآنی دنیا را به حاشیه رانده است. |
تأثیر استعمار بر منابع دنیوی
استعمار، با ترویج این باور که دنیا بیارزش است، راه را برای تصاحب منابع جوامع اسلامی هموار کرده است. این استراتژی، چون دزدی که در تاریکی شب به باغی دستدرازی میکند، به کاهش توانمندیهای مادی و معنوی این جوامع انجامیده است. از منظر جامعهشناسی استعمار، این اقدام بخشی از پروژهای بزرگتر برای تضعیف هویت و اقتدار اسلامی است.
بخش دوم: جایگاه دنیا در الهیات قرآنی
دیدگاه قرآن کریم درباره دنیا
قرآن کریم، دنیا را نه تنها مذموم نمیداند، بلکه آن را بهسان ظرفی برای تحقق اراده الهی و بستری برای رشد و کمال معرفی میکند. آیات متعدد، چون چراغهایی در مسیر هدایت، به استفاده از مواهب دنیوی و همراهی با آن سفارش میکنند، مشروط بر آنکه با فساد و غفلت از آخرت همراه نباشد. به عنوان نمونه، در آیه ۱۳۱ سوره طه آمده است:
لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ
«و زنهار چشمانت را بهسوی آنچه نصیب گروههایی از ایشان کردهایم و زیور زندگی دنیاست میفکن تا ایشان را در آن بیازماییم، و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است.»
این آیه، چون هشداری حکیمانه، بر ضرورت تعادل در مواجهه با دنیا تأکید دارد. دنیا، به دلیل جذابیت و اهمیت ذاتیاش، میتواند افراد ضعیفالایمان را به فتنه و انحراف بکشاند، اما این فتنه نتیجه نقص ذاتی دنیا نیست، بلکه از ضعف ایمان سرچشمه میگیرد.
درنگ: دنیا در قرآن کریم ظرفی برای کمال و خیر است، مشروط بر آنکه با ایمان قوی و تقوا همراه شود. |
رزق حلال و خیر پایدار
قرآن کریم، رزق پروردگار را خیر و پایدار میداند، که شامل زندگی عزتمند و حلال است. در آیه ۱۳۲ سوره طه میخوانیم:
وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا ۖ لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا ۖ نَحْنُ نَرْزُقُكَ ۗ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
«و خاندانت را به نماز فرمان ده و بر آن شکیبا باش. از تو روزی نمیخواهیم، ما به تو روزی میدهیم و عاقبت از آن پرهیزگاران است.»
این آیه، چون نوری که مسیر رزق حلال را روشن میکند، بر اهمیت استفاده عادلانه از مواهب دنیوی تأکید دارد. رزق حلال، بهسان آبی زلال، نه تنها نیازهای مادی را برآورده میکند، بلکه به رشد معنوی و اجتماعی نیز یاری میرساند.
تعادل میان دنیا و آخرت
یکی از محوریترین مفاهیم الهیات قرآنی، تعادل میان دنیا و آخرت است. در آیه ۷۷ سوره قصص آمده است:
وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ۖ وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
«و در آنچه خدا به تو عطا کرده، سرای آخرت را بجوی و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و نیکی کن چنانکه خدا به تو نیکی کرده و در زمین فساد مخواه که خدا مفسدان را دوست ندارد.»
این آیه، چون پلکانهایی که دنیا را به آخرت پیوند میدهد، بر رابطه علّی و غایی میان این دو تأکید دارد. دنیا، ظرف تحقق آخرت است و باید با احسان و عدالت همراه باشد تا به کمال منجر شود.
درنگ: تعادل میان دنیا و آخرت، محور الهیات قرآنی است که دنیا را بستری برای تحقق کمال و خیر معرفی میکند. |
بخش سوم: نقد انحرافات تربیتی و استعماری
انحرافات تربیتی در ترویج دین
یکی از مهمترین عوامل نابسامانی جوامع اسلامی، انحرافات تربیتی در ترویج مفاهیم دینی است. به جای تأکید بر تعادل میان دنیا و عبادت، برخی تعالیم نادرست، چون بادی که مسیر کشتی را منحرف میکند، به مسلمانان توصیه کردهاند که دنیا را رها کنند و صرفاً به عبادت بپردازند. این رویکرد، که با تعالیم قرآنی ناسازگار است، به کنارهگیری از دنیا و واگذاری منابع آن به استعمارگران منجر شده است. از منظر فلسفه دین، این انحرافات به تحریف مفهوم دنیا و کاهش توانمندی جوامع اسلامی انجامیده است.
نقد استثمار و فقر فرهنگی
استثمار کارگران توسط کارفرمایان ثروتمند، چون خاری در پای عدالت اجتماعی، نشانهای از دنیاداری فاسد است. این رفتارها، که ریشه در خودمحوری و فقر فرهنگی دارد، با ارزشهای اسلامی ناسازگار است. از منظر اقتصاد سیاسی، استثمار به تشدید نابرابری و فقر منجر شده و از منظر روانشناسی اجتماعی، فقر مادی و فرهنگی به رفتارهای خودتخریبگری چون کندن زخم انجامیده است.
درنگ: استثمار و فقر فرهنگی، نشانههای دنیاداری فاسد و مانعی برای تحقق عدالت اجتماعی در جوامع اسلامی است. |
مثالهای عملی از اصلاح رفتار
در تجربهای عملی، حمایت از حقوق کارگران و ایجاد محیطی برای مطالعه بدون مزاحمت، چون نسیمی که عطر گلها را به ارمغان میآورد، به تقویت عزت نفس آنها کمک کرد. همچنین، در تجربهای دیگر، تأمین غذا و نفت برای کارگران در ماه رمضان، به افزایش همبستگی اجتماعی و کرامت انسانی آنها انجامید. این اقدامات، نشاندهنده اهمیت دنیاداری سالم و خیرخواهانه است که با الهیات قرآنی همخوانی دارد.
بخش چهارم: ضرورت احیای ذهنیت رزاق بودن
پرورش ذهنیت خیرخواهانه
یکی از نیازهای اساسی جوامع اسلامی، پرورش ذهنیت رزاق بودن است، یعنی تأمین نیازهای دیگران بهسان جویباری که زمینهای تشنه را سیراب میکند. این ذهنیت، که با مفهوم رزق خیر و ابقی در قرآن کریم همخوانی دارد، باید جایگزین خودمحوری و خودخوری شود. دعاهای خودمحور، چون درخواستهای شخصی برای خانه و قسط، نشانهای از فقر فرهنگی است که باید با آرزوی خیر جمعی جایگزین گردد.
درنگ: پرورش ذهنیت رزاق بودن، پیشنیاز تحقق جامعهای عزتمند و خیرخواه است. |
نقد جنگ صلیبی مدرن
وضعیت کنونی جوامع اسلامی، چون میدانی که در آن نبردی نابرابر جریان دارد، شبیه به یک جنگ صلیبی مدرن است که با هدف تخریب پیشرفتهای علمی و فرهنگی این جوامع طراحی شده است. افزایش حضور دانشجویان مسلمان در دانشگاههای جهان، چون نهالهایی که در حال شکوفاییاند، با ایجاد جنگ و ناامنی از سوی استعمارگران تهدید میشود. از منظر فلسفه سیاسی، این اقدامات برای حفظ سلطه غرب بر دانش و فناوری انجام میشود.
بخش پنجم: مصر، تمدنی در محاصره استعمار
اهمیت تمدنی مصر
مصر، چون جهانی فرهنگی و تاریخی که روزگاری درخشش تمدن اسلامی را به نمایش میگذاشت، به دلیل مداخلات استعماری به وضعیت اسفناک کنونی دچار شده است. از منظر فلسفه تاریخ، تخریب تمدنهای اسلامی بخشی از پروژه استعمار برای تضعیف هویت اسلامی است. این وضعیت، چون آیینهای است که زوال تمدنها را در اثر سلطه خارجی نشان میدهد.
درنگ: مصر، بهسان جهانی تمدنی، قربانی مداخلات استعماری شده که هویت و اقتدار اسلامی را هدف قرار داده است. |
نتیجهگیری
این نوشتار، با کاوشی فلسفی و الهیاتی در جایگاه دنیا در نظام فکری اسلام، نشان داد که دنیا در قرآن کریم ظرفی برای کمال و خیر است که باید با تعادل، عدالت و تقوا همراه شود. انحرافات تربیتی و استعماری، چون ابرهایی تیره، این مفهوم را تحریف کرده و جوامع اسلامی را از عزت و اقتدار محروم ساختهاند. با پرورش ذهنیت رزاق بودن، احیای تعادل میان دنیا و آخرت، و نقد رفتارهای فاسد و خودمحور، میتوان راه را برای بازسازی تمدن اسلامی هموار کرد. این اثر، دعوتی است به بازاندیشی در مفاهیم دینی و اصلاح فرهنگ اجتماعی، تا جوامع اسلامی چون خورشیدی که از پس ابرها سر برمیآورد، بار دیگر درخشش خود را بازیابند.
با نظارت صادق خادمی |