در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1590

متن درس





کتاب فلسفه الهی: تبیین فاعلیت خداوند و نظام خلقت

کتاب فلسفه الهی: تبیین فاعلیت خداوند و نظام خلقت

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۹۰)

دیباچه

جهان هستی، چونان کتابی عظیم، در هر ورقش رازهای بی‌شمار نهفته دارد. این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای عمیق فلسفی و کلامی، در پی آن است که فاعلیت بی‌مانند الهی، نقش اسباب در نظام خلقت، و تأثیر عوامل محیطی و اجتماعی بر سرنوشت آدمیان را با دقتی علمی و نگاهی ژرف کاوش کند.

بخش یکم: فاعلیت الهی و نظام اسباب

تمامیت فاعلیت الهی

فاعلیت خداوند، چونان خورشیدی بی‌غروب، کامل و بی‌نقص است و در تمامی شئون خلقت، جلوه‌ای یکپارچه و سیستمی دارد. برخلاف فاعلان بشری که گاه به سان کاسه‌ای پراکنده، به این و آن عطا می‌کنند، فاعلیت الهی بر پایه نظمی استوار و ساختاری اسباب‌محور بنا شده است. این فاعلیت، نه فردی و گزینشی، بلکه سیستمی و برآمده از حکمت بی‌انتهای الهی است.

درنگ: فاعلیت خداوند، کامل و سیستمی است و بر پایه نظم اسباب عمل می‌کند، نه به‌صورت فردی و گزینشی.

نقش اسباب در اعطای الهی

خداوند، چونان مهندسی حکیم، فیض خود را از طریق اسباب به مخلوقات می‌رساند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَيُضِلُّ مَن يَشَاءُ (هر که را بخواهد هدایت می‌کند و هر که را بخواهد گمراه می‌سازد) [سوره نحل، آیه ۹۳]. این هدایت و گمراهی، نه به‌صورت دلبخواهی، بلکه از طریق اسباب و زمینه‌های محیطی و اجتماعی تحقق می‌یابد. این اسباب، چونان مجاری نور، فیض الهی را به موجودات منتقل می‌سازند.

درنگ: هدایت و گمراهی الهی از طریق اسباب و زمینه‌ها تحقق می‌یابد و وابسته به قابلیت‌های افراد است.

امکان اعطای بدون سبب

هرچند خداوند نظام خلقت را بر پایه اسباب استوار ساخته، اما چونان مسبب‌الاسباب، قادر است فیض خود را بی‌واسطه نیز عطا کند. این اعطا ممکن است از طریق ملائکه، اسمای الهی، یا افعال ربوبی صورت پذیرد. این توانایی، چونان کلیدی است که قفل‌های محدودیت را می‌گشاید و نشان از قدرت بی‌حد الهی دارد.

درنگ: خداوند، به‌عنوان مسبب‌الاسباب، قادر است فیض خود را بدون واسطه اسباب نیز عطا کند.

سیستمی بودن اعطای خیرات و کمالات

اعطای خیرات و کمالات الهی، چونان جریانی منظم در رودخانه‌ای وسیع، به‌صورت سیستمی و نه فردی انجام می‌شود. این اعطا، هم از طریق اسباب و هم به‌صورت غیرمستقیم، در ظاهر و باطن، جریان می‌یابد. این نظام، چونان تار و پودی است که تمامی هستی را به هم پیوند می‌دهد.

درنگ: اعطای خیرات و کمالات الهی، سیستمی و دربرگیرنده تمامی ابعاد وجودی است.

نفی تفاوت در خلقت الهی

قرآن کریم می‌فرماید: لاَ تَفَاوُتَ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ (در آفرینش [خدای] رحمان هیچ تفاوت [و ناسازگاری] نمی‌بینی) [سوره ملک، آیه ۳]. این آیه بر عدالت الهی تأکید دارد و نشان می‌دهد که تفاوت‌های ظاهری میان افراد، نه از تبعیض در فاعلیت الهی، بلکه از تفاوت در قابلیت‌ها و زمینه‌های محیطی سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: تفاوت‌های میان افراد، به قابلیت‌ها و زمینه‌های محیطی بازمی‌گردد، نه به تبعیض در فاعلیت الهی.

جمع‌بندی بخش یکم

فاعلیت الهی، چونان محور عالم، نظمی سیستمی و اسباب‌محور دارد که خیرات و کمالات را به‌صورت عادلانه به مخلوقات عطا می‌کند. این فاعلیت، هرچند معمولاً از طریق اسباب عمل می‌کند، اما خداوند قادر است بی‌واسطه نیز فیض خود را نازل سازد. تفاوت‌های ظاهری میان افراد، نتیجه قابلیت‌ها و زمینه‌های محیطی است، نه نشانه تبعیض در خلقت.

بخش دوم: پویایی عالم و نقش اختیار انسانی

تدریجی بودن عالم خلقت

جهان هستی، چونان درختی تناور، به‌تدریج رشد می‌کند و کمالات آن در بستر زمان شکوفا می‌شود. این تدریجی بودن، به نوسانات، تحولات، و اوج و حضیض در عالم منجر می‌شود. اعطای کمالات، گاه سال‌ها یا حتی سده‌ها زمان می‌طلبد، چنان‌که دانه‌ای در خاک، سال‌ها بعد میوه‌ای شیرین به بار می‌آورد.

درنگ: عالم خلقت، تدریجی است و اعطای کمالات نیازمند زمان و رشد است.

جذب و دفع در نظام خلقت

موجودات، بر اساس قابلیت‌هایشان، چونان ظرفی که آب را در خود نگه می‌دارد یا می‌ریزد، فیض الهی را جذب یا دفع می‌کنند. انسان، به دلیل برخورداری از اختیار، گاه در جذب و دفع فیض تعادل ندارد، برخلاف حیوانات که به‌صورت جبلی عمل می‌کنند. این عدم تعادل، گاه به پرخوری یا گرسنگی، و گاه به چاقی یا لاغری می‌انجامد.

درنگ: انسان به دلیل اختیار، ممکن است در جذب و دفع فیض الهی تعادل نداشته باشد.

تأثیر عوامل محیطی بر جذب و دفع

عوامل محیطی، چونان خاکی که بذر در آن کاشته می‌شود، در جذب یا دفع فیض الهی نقش دارند. لقمه، نطفه، والدین، و جامعه، در این فرآیند اثرگذارند. این عوامل، در سطح عادی نامعلوم، اما در سطح علمی دقیق و قابل تحلیل‌اند.

درنگ: عوامل محیطی مانند لقمه، نطفه، و جامعه، در تعیین قابلیت‌های افراد نقش کلیدی دارند.

اعطای الهی به پیامبران و امت‌ها

قرآن کریم نشان می‌دهد که خداوند به پیامبران، امت‌ها، و افراد عادی فیض عطا کرده است. برخی این فیض را جذب کرده و برخی دفع کرده‌اند. برای نمونه، وَءَاتَيْنَٰهُ ٱلْإِنجِيلَ (و به او انجیل عطا کردیم) [سوره مائده، آیه ۴۶] نشان‌دهنده اعطای الهی به عیسی (ع) است، اما واکنش‌های متفاوت افراد به این فیض، نتایج متفاوتی رقم زده است.

درنگ: تفاوت در نتایج اعطای الهی، به قابلیت‌ها و انتخاب‌های افراد و جوامع بازمی‌گردد.

جمع‌بندی بخش دوم

جهان خلقت، چونان جریانی پویا، تدریجی و تحول‌پذیر است. انسان، با اختیار خود، در جذب یا دفع فیض الهی نقش دارد و عوامل محیطی، چونان خاک حاصلخیز یا سنگلاخ، این فرآیند را شکل می‌دهند. تفاوت در نتایج، نه از تبعیض الهی، بلکه از قابلیت‌ها و انتخاب‌های آدمیان سرچشمه می‌گیرد.

بخش سوم: دنیا و آخرت: پیوند ناگسستنی

اهمیت دنیا در شکل‌گیری آخرت

قرآن کریم می‌فرماید: مَن كَانَ فِي هَٰذِهِۦٓ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي ٱلْءَاخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا (هر که در این [جهان] کور باشد، در آخرت [نیز] کور و گمراه‌تر است) [سوره اسراء، آیه ۷۲]. این آیه نشان می‌دهد که سعادت اخروی، به سلامت دنیوی وابسته است. دنیا، چونان بهاری است که شکوفه‌های آن در آخرت به میوه تبدیل می‌شود.

درنگ: اصلاح دنیا، مقدمه‌ای ضروری برای سعادت اخروی است.

نقد مذمت دنیا

مذمت دنیا در برخی روایات، به معنای نفی طمع و زیاده‌خواهی است، نه نفی مطلق دنیا. اعطای الهی کامل و سیستمی است و دنیا، بستری است برای تحقق کمالات. این دیدگاه، چونان چراغی است که تاریکی سوءتفاهمات را می‌زداید.

درنگ: مذمت دنیا، به معنای نفی طمع و زیاده‌خواهی است، نه نفی مطلق دنیا.

اهمیت والدین در سرنوشت فرزندان

والدین، چونان باغبانانی‌اند که زمینه رشد فرزندان را فراهم می‌کنند. قرآن کریم می‌فرماید: وَلُوطًا ءَاتَيْنَٰهُ حُكْمًا وَعِلْمًا (و به لوط، حکمت و دانش عطا کردیم) [سوره انبیاء، آیه ۷۴]. این آیه بر اهمیت زمینه‌های سالم خانوادگی تأکید دارد.

درنگ: والدین، از طریق ایجاد زمینه‌های سالم، در سرنوشت فرزندان نقش کلیدی دارند.

نقد تبعیض نژادی

احکام اسلامی مانند خمس سادات، نه به معنای تبعیض نژادی، بلکه به‌عنوان اجر دنیوی پیامبران است. این احکام، چونان نگهبانانی‌اند که راه دین را حفظ می‌کنند.

درنگ: احکام مانند خمس، برای حفظ نظام دینی است، نه تبعیض نژادی.

جمع‌بندی بخش سوم

جهان، چونان بستری است که کمالات اخروی در آن ریشه می‌دواند. اصلاح دنیا، از طریق ایجاد زمینه‌های سالم خانوادگی و دوری از طمع و زیاده‌خواهی، راه را برای سعادت اخروی هموار می‌سازد. احکام دینی، نه نشانه تبعیض، بلکه نگهبان راه دین‌اند.

بخش چهارم: نظم مکانیکی عالم و چالش‌های معرفتی

عالم به‌مثابه مکانیک الهی

جهان هستی، چونان ساعتی دقیق، با نظمی مکانیکی اداره می‌شود. این نظم، چنان ظریف است که گاه شبهه نبود خدا را برمی‌انگیزد. اما این نظم، خود نشانه‌ای از فاعلیت الهی است.

درنگ: نظم مکانیکی عالم، نشانه‌ای از فاعلیت الهی است، نه دلیلی بر نبود خدا.

دشواری اثبات وجود خدا

اثبات وجود خدا، به دلیل ظرافت عالم، چونان صید مرواریدی در اعماق اقیانوس است. روایتی از امام صادق (ع) می‌فرماید: «آن را از دو حد خارج کنید و هرچه می‌خواهید بگویید» (ترجمه: از نفی یا اثبات ساده‌انگارانه خدا پرهیز کنید). این روایت، از ساده‌لوحی در این باره برحذر می‌دارد.

درنگ: ظرافت عالم، اثبات یا نفی ساده‌انگارانه خدا را دشوار می‌سازد.

ظرافت نظام خلقت

قرآن کریم می‌فرماید: أَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ ٱللَّهِ (هر کجا رو کنید، آنجا وجه خداست) [سوره بقره، آیه ۱۱۵]. این آیه، بر حضور خدا در تمامی شئون هستی تأکید دارد، اما ظرافت نظام خلقت، فهم این حضور را دشوار می‌سازد.

درنگ: خدا در همه‌چیز حاضر است، اما ظرافت خلقت، فهم این حضور را دشوار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

نظم مکانیکی عالم، چونان شاهکاری از مهندسی الهی، نشانه‌ای از فاعلیت خداوند است. این نظم، هرچند شبهه نبود خدا را برمی‌انگیزد، اما خود دلیلی بر حضور اوست. دشواری اثبات خدا، نتیجه ظرافت بی‌مانند نظام خلقت است.

بخش پنجم: قضاوت، جامعه، و سلامت

نقد قضاوت‌های غیرعادلانه

قضاوت‌های انسانی، چونان آینه‌ای شکسته، گاه به دلیل فقدان همدلی و درک اجتماعی، غیرعادلانه‌اند. علم دینی، از قضاوت شکم‌سیران و عافیت‌طلبان انتقاد می‌کند، زیرا این قضاوت‌ها از درد جامعه بی‌خبرند.

درنگ: قضاوت عادلانه، نیازمند همدلی و درک درد جامعه است.

نقش هیئت منصفه

هیئت منصفه، چونان پلی میان طبقات اجتماعی، با حضور افراد گوناگون، امکان انصاف را افزایش می‌دهد. این رویکرد، از محدودیت‌های قضاوت فردی می‌کاهد.

درنگ: هیئت منصفه، با مشارکت جمعی، انصاف در قضاوت را تقویت می‌کند.

تأثیر گرسنگی و سیری بر رفتار

گرسنگی یا سیری بیش از حد، چونان طوفانی در روان آدمی، به اختلالات روانی و اجتماعی منجر می‌شود. علم دینی، از پرخوری و گرسنگی به‌عنوان عوامل فساد اخلاقی انتقاد می‌کند.

درنگ: تعادل در عادات غذایی، لازمه سلامت روانی و اخلاقی است.

تأثیر عادات غذایی بر سلامت

عادات غذایی نادرست، چونان سدی در برابر سلامت، به مشکلاتی مانند یبوست منجر می‌شوند. مصرف بیش از حد نان و برنج، بدن را چونان خشتی سفت می‌کند که تخلیه را دشوار می‌سازد.

درنگ: عادات غذایی نادرست، به اختلالات جسمی و اجتماعی منجر می‌شوند.

توصیه‌های تغذیه‌ای

مصرف موادی مانند کاهو، عسل، و زعفران، چونان دارویی شفابخش، به تعادل جسمی کمک می‌کند. کاهو، با طبع سرد و مرطوب، و عسل و زعفران، با تقویت معده و اعصاب، سلامت را بازمی‌گردانند.

درنگ: تغذیه متعادل، با موادی مانند کاهو، عسل، و زعفران، سلامت جسمی و روانی را تقویت می‌کند.

اهمیت لهو، لغو، و لعب

لهو، لغو، و لعب، اگر در حد اعتدال باشند، چونان نسیمی روح‌بخش، لازمه سلامت روانی‌اند. علم دینی، از تفسیرهای منفی افراطی این مفاهیم انتقاد می‌کند.

درنگ: لهو، لغو، و لعب در حد اعتدال، لازمه سلامت روانی انسان‌اند.

جمع‌بندی بخش پنجم

قضاوت عادلانه، نیازمند همدلی و مشارکت جمعی است. تعادل در عادات غذایی و پذیرش جنبه‌های طبیعی انسان، چونان پایه‌هایی استوار، سلامت جسمی و روانی را تضمین می‌کنند. علم دینی، با نقد عادات ناسالم و قضاوت‌های غیرعادلانه، راه را برای اصلاح جامعه هموار می‌سازد.

بخش ششم: مسئولیت جمعی و سرنوشت جامعه

اعطای الهی و نتایج متفاوت

قرآن کریم می‌فرماید: وَءَاتَيْنَٰهُ فِي ٱلدُّنْيَا حَسَنَةً ۖ وَإِنَّهُۥ فِي ٱلْءَاخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ (و در دنیا به او نیکی عطا کردیم و او در آخرت از شایستگان است) [سوره نحل، آیه ۱۲۲]. خداوند به همه فیض عطا کرده، اما نتایج، به قابلیت‌ها و زمینه‌ها بستگی دارد.

درنگ: نتایج اعطای الهی، به قابلیت‌ها و زمینه‌های افراد وابسته است.

مسئولیت جمعی جامعه

جامعه‌ای که چونان جریانی ساکن، از حرکت بازمی‌ماند، نمی‌تواند به پیشرفت دست یابد. علم دینی، از سستی و بزدلی جامعه انتقاد می‌کند و بر ضرورت مشارکت جمعی تأکید دارد.

درنگ: پیشرفت جامعه، نیازمند حرکت و مسئولیت‌پذیری جمعی است.

نقش مردم در سرنوشت جامعه

مردم، چونان ریشه‌های درختی تناور، در تعیین سرنوشت جامعه نقش دارند. عالمان دینی، با استناد به سخنان امیرالمؤمنین (ع) درباره مقایسه با معاویه، بر مسئولیت مردم تأکید دارند.

درنگ: مردم، در کنار رهبران، در سرنوشت جامعه نقش کلیدی دارند.

جمع‌بندی بخش ششم

اعطای الهی، چونان بارانی است که بر همه می‌بارد، اما نتایج آن به قابلیت‌های افراد و جوامع بستگی دارد. پیشرفت جامعه، در گرو حرکت و مسئولیت‌پذیری جمعی است و مردم، چونان شریان‌های حیات‌بخش، در این مسیر نقش‌آفرین‌اند.

نتیجه‌گیری کلی

جهان هستی، چونان تابلویی بی‌مانند، نظم و حکمت الهی را به نمایش می‌گذارد. فاعلیت خداوند، سیستمی، کامل، و عادلانه است و از طریق اسباب یا بی‌واسطه، خیرات و کمالات را به مخلوقات عطا می‌کند. تفاوت‌های ظاهری، نتیجه قابلیت‌ها و زمینه‌های محیطی است، نه تبعیض در خلقت. دنیا، بستری است برای شکوفایی آخرت، و اصلاح آن، از طریق تعادل در زندگی، قضاوت عادلانه، و مشارکت جمعی، راه را برای سعادت هموار می‌سازد. این نوشتار، با کاوش در این مفاهیم، می‌کوشد تا نگاهی نو به فلسفه اسلامی و مسائل اجتماعی ارائه دهد و راهنمایی باشد برای جویندگان حقیقت.

با نظارت صادق خادمی