در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1591

متن درس





نظام فاعلیت و قابلیت در فلسفه الهی

نظام فاعلیت و قابلیت در فلسفه الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۹۱)

دیباچه

جهان هستی، چونان آیینه‌ای است که تجلی حکمت بی‌کران الهی را به نمایش می‌گذارد. در این گستره بی‌انتها، فاعلیت خداوند به مثابه سرچشمه‌ای زلال، فیض وجود را بر همه موجودات جاری می‌سازد و قابلیت هر موجود، چون ظرفی، پذیرای این فیض بی‌منتها می‌گردد. این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای عمیق فلسفی و کلامی استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در نظام فاعلیت و قابلیت در فلسفه الهی می‌پردازد. هدف این اثر، تبیین علمی و نظام‌مند رابطه میان فاعلیت تام الهی و قابلیت‌های عام و خاص مخلوقات است که در بستری از حکمت، رحمت و عدالت الهی شکل می‌گیرد.

بخش نخست: فاعلیت تام الهی و عمومیت فیض

ماهیت فاعلیت الهی

فاعلیت خداوند، چون خورشیدی درخشان، تام و بی‌نقص است و از هرگونه محدودیت یا گزینش شخصی به دور. این فاعلیت، نه به‌صورت فردی و گزینشی، بلکه در قالب نظامی قانون‌مند و سیستمی، فیض وجود را بر تمامی مخلوقات نازل می‌سازد. این نظام، گاه با اسباب و گاه بدون واسطه، چون جویباری که از سرچشمه‌ای واحد به همه سو جاری می‌شود، عمل می‌کند. خداوند، به‌عنوان فاعل هستی، فیض خود را به گونه‌ای اعطا می‌کند که هیچ موجودی از آن محروم نماند.

درنگ: فاعلیت الهی، نظامی قانون‌مند و فراگیر است که فیض وجود را به تمامی مخلوقات، اعم از جاندار و بی‌جان، عطا می‌کند، بی‌آنکه به شخص یا گروه خاصی محدود شود.

عمومیت قابلیت مخلوقات

هر موجود، چون ظرفی است که به فراخور خویش، پذیرای فیض الهی می‌گردد. این قابلیت، نه به‌صورت مستقیم و شخصی از سوی خداوند، بلکه از رهگذر تعامل پیچیده عوامل گوناگونی چون زمان، مکان، نسل، تاریخ و ویژگی‌های زیستی شکل می‌گیرد. این عوامل، چون تاروپودی ظریف، هویت وجودی هر موجود را می‌بافند و مراتب کمال آن را تعیین می‌کنند.

درنگ: قابلیت‌های مخلوقات، نتیجه تعامل چندوجهی عوامل محیطی، تاریخی و زیستی است که هویت و مرتبه وجودی هر موجود را رقم می‌زند.

زمینه‌های چندگانه قابلیت

قابلیت‌های موجودات، چون شاخسار درختی تنومند، به زمینه‌های گوناگون شخصی، نوعی، عمومی، کلی، فردی و اجتماعی وابسته است. این زمینه‌ها، چون خاکی حاصلخیز، بستر تفاوت‌های میان موجودات را فراهم می‌آورند و مراتب کمال آنها را متمایز می‌سازند. برای نمونه، یک گیاه، حسنی دارد که سنگ از آن بی‌بهره است، و انسان، به فراخور ظرفیت خویش، از کمالاتی برخوردار است که دیگر موجودات را بدان راهی نیست.

جمع‌بندی بخش نخست

فاعلیت الهی، چون سرچشمه‌ای بی‌کران، فیض وجود را بر همه موجودات جاری می‌سازد، و قابلیت هر موجود، چون ظرفی، پذیرای این فیض است. این نظام، با نظم و حکمت الهی، از هرگونه گزینش شخصی به دور است و در تعاملی پیچیده با عوامل محیطی و تاریخی، مراتب وجودی مخلوقات را رقم می‌زند.

بخش دوم: رحمت عام و خاص الهی

رحمت عام و واسعه

رحمت الهی، چون اقیانوسی بی‌کران، همه موجودات را در بر می‌گیرد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:
وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ (سوره اعراف، آیه ۱۵۶؛ «و رحمتم همه‌چیز را فرا گرفته است»). این رحمت عام، از سنگ و گیاه تا انسان و جن، همه موجودات را در بر می‌گیرد، حتی آنانی که شاید ما از وجودشان بی‌خبر باشیم.

درنگ: رحمت عام الهی، چون خورشیدی که بر همه می‌تابد، هیچ موجودی را از فیض وجود محروم نمی‌سازد.

رحمت خاص و صفت رحیمی

در کنار رحمت عام، خداوند دارای رحمت خاص است که چون بارانی گزینشی، بر اساس ظرفیت هر موجود، فیضی متفاوت عطا می‌کند. این صفت رحیمی، چون نقشی بر لوح وجود، به هر موجود حسنی خاص می‌بخشد. برای نمونه، به سنگ حسنی داده شده که گیاه از آن بی‌بهره است، و به انسان، کمالاتی عطا شده که دیگر موجودات را بدان دسترسی نیست.

درنگ: رحمت خاص الهی، متناسب با ظرفیت هر موجود، فیضی متمایز عطا می‌کند که نشان‌دهنده حکمت و عدالت الهی است.

مراتب اخص و اخص‌الخواص

خداوند، فراتر از رحمت عام و خاص، مراتب اخص و اخص‌الخواص را نیز در اعطای فیض خویش قرار داده است. این مراتب، چون قله‌های رفیع، به گروه‌های خاصی چون انبیا یا افراد یگانه‌ای چون خاتم‌المرسلین اختصاص می‌یابد. برای نمونه، خاتمیت پیامبر اکرم (ص)، چون گوهری یگانه، تنها به ایشان عطا شده است.

درنگ: مراتب اخص و اخص‌الخواص، نشان‌دهنده اعطای فیض‌های ویژه به موجودات خاص، بر اساس ظرفیت‌های منحصربه‌فرد آنهاست.

تناسب ظرفیت و اعطا

ظرفیت هر موجود، چون کاسه‌ای است که گنجایش آن، میزان فیض دریافتی را تعیین می‌کند. اعطای فیض بیش از ظرفیت، چون ریختن آب فراوان در ظرفی کوچک، به تخریب و اضمحلال منجر می‌شود. این تناسب، چون ترازویی دقیق، حکمت الهی را در توزیع فیض نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

رحمت الهی، در دو ساحت عام و خاص، چون دو بال پرنده‌ای، تمامی مخلوقات را در بر می‌گیرد. رحمت عام، همه موجودات را از فیض وجود بهره‌مند می‌سازد، و رحمت خاص، با تناسب ظرفیت هر موجود، کمالاتی متمایز عطا می‌کند. مراتب اخص و اخص‌الخواص نیز، نشان‌دهنده حکمت الهی در اعطای فیض‌های ویژه به موجودات خاص است.

بخش سوم: شواهد قرآنی و مسئولیت انسانی

شواهد قرآنی اعطای الهی

قرآن کریم، چون چراغی هدایتگر، شواهد متعددی از اعطای الهی ارائه می‌دهد. برای نمونه، می‌فرماید:
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى ٱلْكِتَٰبَ (سوره بقره، آیه ۸۷؛ «و به‌راستی به موسی کتاب دادیم»). همچنین، در آیه‌ای دیگر:
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى ٱلْكِتَٰبَ وَأَوْرَثْنَا بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ ٱلْكِتَٰبَ (سوره احقاف، آیه ۲۹؛ «و به‌راستی به موسی کتاب دادیم و بنی‌اسرائیل را وارث کتاب کردیم»). این آیات، بر اعطای الهی به انبیا و امت‌ها تأکید دارند.

اعطای خاص به پیامبر اکرم (ص)

پیامبر اکرم (ص)، چون قله‌ای بی‌همتا در میان انبیا، از فیض‌های ویژه‌ای برخوردار شدند. قرآن کریم می‌فرماید:
وَلَقَدْ آتَيْنَٰكَ سَبْعًا مِّنَ ٱلْمَثَانِي وَٱلْقُرْءَانَ ٱلْعَظِيمَ (سوره حجر، آیه ۸۷؛ «و به‌راستی به تو سبع‌المثانی و قرآن عظیم دادیم»). این آیه، به اعطای سوره حمد و قرآن کریم به ایشان اشاره دارد که نشان‌دهنده جایگاه والای خاتم‌المرسلین است.

درنگ: اعطای سبع‌المثانی و قرآن عظیم به پیامبر اکرم (ص)، نشان‌دهنده فیض لدنی و جایگاه بی‌همتای ایشان در نظام خلقت است.

اعطای لدنی

برخی فیض‌ها، چون گوهری نایاب، به‌صورت مستقیم و بدون واسطه از سوی خداوند عطا می‌شوند. قرآن کریم می‌فرماید:
وَقَدْ آتَيْنَٰكَ مِن لَّدُنَّا (سوره کهف، آیه ۶۵؛ «و از نزد خود به او [دانش] عطا کردیم»). این اعطای لدنی، نشان‌دهنده عظمت فیض الهی است که بدون واسطه به افراد خاص عطا می‌شود.

مسئولیت انسانی در قبال فیض

انسان، چون امانتداری که گوهری گران‌بها به او سپرده شده، مسئول حفظ و بهره‌برداری از فیض‌های الهی است. قرآن کریم می‌فرماید:
فَآتَيْنَا ٱلَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ ۙ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَٰسِقُونَ (سوره حدید، آیه ۲۷؛ «پس به کسانی از آنها که ایمان آوردند پاداششان را دادیم، و بسیاری از آنها نافرمانند»). این آیه، بر مسئولیت انسان در حفظ فیض و پرهیز از فسق تأکید دارد.

درنگ: فسق و نافرمانی، چون سایه‌ای شوم، فیض‌های الهی را ضایع می‌کند و انسان را از کمالات محروم می‌سازد.

گم کردن فیض‌های الهی

بسیاری از انسان‌ها، چون مسافری که گنج خود را گم کرده، از فیض‌های الهی بی‌خبرند. این ناآگاهی، چون کلیدی گمشده، به اضطراب و سرگردانی منجر می‌شود. استاد فرزانه، با تمثیلی بدیع از گم کردن کلید، این حقیقت را چنین بیان می‌دارند: انسان، گاه چنان در پی یافتن کلید گمشده خویش است که از گنج‌های درون خود غافل می‌ماند.

درنگ: ناآگاهی از فیض‌های الهی، چون گم کردن کلیدی گران‌بها، انسان را به سرگردانی و محرومیت می‌کشاند.

کفران نعمت و مکر الهی

کفران نعمت، چون آتشی که گنج را خاکستر می‌کند، فیض الهی را ضایع می‌سازد. قرآن کریم می‌فرماید:
وَٱللَّهُ خَيْرُ ٱلْمَٰكِرِينَ (سوره آل‌عمران، آیه ۵۴؛ «و خدا بهترین مکرکنندگان است»). این مکر الهی، چون پاسخی حکیمانه، فیض را از کفران‌کنندگان باز می‌ستاند.

جمع‌بندی بخش سوم

شواهد قرآنی، چون چراغی در شب، اعطای الهی را به انبیا، امت‌ها و افراد خاص روشن می‌سازد. انسان، به‌عنوان امانتدار فیض الهی، مسئول حفظ و بهره‌برداری از این نعمت‌هاست. ناآگاهی، فسق و کفران نعمت، چون سدهایی در برابر فیض، انسان را از کمالات محروم می‌سازد.

بخش چهارم: نقد اجتماعی و اخلاقی

فسق امت کنونی

امت کنونی، چون مسافری که گنج‌های خویش را به باد داده، در کثرت فسق و ضایع کردن فیض‌های الهی از امت‌های پیشین پیشی گرفته است. این انحطاط، چون سایه‌ای سنگین، بر جوامع معاصر افتاده و به محرومیت‌های اخلاقی و اجتماعی منجر شده است.

درنگ: امت کنونی، به دلیل کثرت فسق و ضایع کردن نعمت‌های الهی، در انحطاط اخلاقی و اجتماعی از پیشینیان پیشی گرفته است.

شدت خشونت‌های مدرن

خشونت‌های مدرن، چون طوفانی مهیب، با بهره‌گیری از تکنولوژی، ابعادی گسترده‌تر از گذشته یافته‌اند. استاد فرزانه، با مقایسه شخصیت‌های تاریخی چون حرمله و شمر با قاتلان امروزی، بر این حقیقت تأکید می‌دارند که پیشرفت تکنولوژی، خشونت را به مراتب مخرب‌تر ساخته است.

درنگ: خشونت‌های مدرن، به دلیل بهره‌گیری از تکنولوژی، ابعادی گسترده‌تر و مخرب‌تر از خشونت‌های گذشته یافته‌اند.

نقد قدرت‌طلبی

قدرت‌طلبی، چون سرابی فریبنده، ارزش‌های انسانی را به حاشیه می‌راند. استاد فرزانه، با اشاره به نمونه‌هایی از فرهنگ عامه، بر این حقیقت تأکید می‌دارند که قدرت‌طلبی، بدون پایبندی به درستکاری، به انحطاط اخلاقی منجر می‌شود.

محبت و صفا به جای خشونت

محبت و صفا، چون نسیمی روح‌بخش، باید جایگزین خشونت و قدرت‌طلبی شود. استاد فرزانه، با تأکید بر ارزش‌های جمالی، از رویکردهای خشن و جلالی انتقاد کرده و بر پرورش حس همدلی در جامعه تأکید می‌ورزند.

درنگ: محبت و صفا، چون گوهری درخشان، باید جایگزین خشونت و قدرت‌طلبی شود تا جامعه به سوی کمال رهنمون گردد.

مظلومیت عالمان دینی

برخی عالمان دینی، چون گوهری در غربت، در زمان حیات خویش مورد بی‌مهری قرار می‌گیرند، اما پس از مرگ، ارزش والای آنان آشکار می‌شود. استاد فرزانه، با اشاره به یکی از عالمان برجسته، بر این حقیقت تأکید می‌دارند که حسادت‌های اجتماعی، گاه مانع شناخت شایسته نخبگان فکری می‌شود.

نقد خط قرمز دانستن افراد

تقدیس بی‌منطق افراد، چون سدی در برابر نقد علمی، به انحطاط فکری می‌انجامد. استاد فرزانه، بر ضرورت نقد منطقی و علمی، حتی برای شخصیت‌های برجسته، تأکید می‌ورزند و از خط قرمز دانستن افراد انتقاد می‌کنند.

درنگ: نقد علمی و منطقی، حتی برای شخصیت‌های برجسته، ضروری است و تقدیس بی‌منطق، مانع پیشرفت فکری می‌شود.

تفاوت اجر و ثواب

اجر، چون مزدی برای عمل، با ثواب، که جزای عبادی و قربی است، تفاوت دارد. قرآن کریم می‌فرماید:
فَآتَيْنَا ٱلَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ (سوره حدید، آیه ۲۷؛ «پس به کسانی از آنها که ایمان آوردند پاداششان را دادیم»). این تمایز، لایه‌های مختلف پاداش الهی را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نگاهی نقادانه به انحطاط اخلاقی و اجتماعی جوامع معاصر، بر مسئولیت انسان در حفظ فیض‌های الهی تأکید دارد. فسق، قدرت‌طلبی و خشونت‌های مدرن، چون سایه‌هایی شوم، انسان را از کمالات محروم می‌سازند، در حالی که محبت، صفا و نقد علمی، چون چراغ‌هایی هدایتگر، راه را به سوی کمال روشن می‌کنند.

نتیجه‌گیری کل

این کتاب، چون سفری در ژرفای حکمت الهی، نظام فاعلیت و قابلیت در فلسفه الهی را کاوش کرده است. فاعلیت تام الهی، چون سرچشمه‌ای بی‌کران، فیض وجود را بر تمامی مخلوقات جاری می‌سازد، و قابلیت‌های عام و خاص، چون ظروفی متنوع، این فیض را پذیرا می‌شوند. آیات قرآن کریم، چون ستارگانی درخشان، این نظام را روشن می‌سازند و بر مسئولیت انسان در حفظ و بهره‌برداری از نعمت‌های الهی تأکید دارند. نقد فسق، قدرت‌طلبی و انحطاط اخلاقی، همراه با تأکید بر محبت، صفا و خودآگاهی، راه را به سوی کمال انسانی هموار می‌کند. این اثر، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، می‌تواند مبنایی برای مطالعات پیشرفته در فلسفه، الهیات و جامعه‌شناسی دینی باشد.

با نظارت صادق خادمی