در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1592

متن درس





جهان در آینه حکمت: تبیین فلسفی نقش دنیا در کمال انسانی

جهان در آینه حکمت: تبیین فلسفی نقش دنیا در کمال انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۹۲)

دیباچه

جهان، چون آینه‌ای زلال، جلوه‌گاه حکمت الهی است که در آن، انسان به تماشای حقیقت خویش می‌نشیند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای عمیق فلسفی و کلامی استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در نقش محوری دنیا به‌عنوان بستر رشد، کمال و سعادت انسان و جامعه می‌پردازد. دنیا، در این دیدگاه، نه تنها ظرف ظهور اسمای الهی، بلکه مبنای تحقق عدالت، سلامت و سعادت اخروی است. این اثر، با نگاهی جامع و ساختاریافته، مفاهیم کلیدی درس‌گفتار را در قالب مباحثی علمی و دانشگاهی بازآفرینی کرده و با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر، تلاش دارد تا پیوند عمیق میان دنیا و آخرت را برای مخاطبان فرهیخته روشن سازد. در این مسیر، آیات قرآن کریم چون چراغی هدایتگر و روایات اسلامی چون گنجینه‌ای معرفتی، راه را روشن می‌کنند.

بخش نخست: دنیا، بستر رشد و کمال انسانی

تنوع و مراتب در نظام اجتماعی

جامعه انسانی، چون باغی پرشکوه، از تنوع و تفاوت‌های بی‌شمار آکنده است. این تنوع، که محبین و محبوبین را در مراتب گوناگون قرار می‌دهد، ریشه در حکمت الهی دارد. رشد و پویایی جامعه، در گرو این مراتب و تقسیم‌بندی‌هاست؛ چنان‌که هر فرد، با استعدادها و نقش‌های خویش، به مثابه شاخه‌ای از این درخت تنومند، در شکوفایی آن سهیم است. این دیدگاه، با نظریه‌های فلسفی و جامعه‌شناختی درباره نقش تنوع در توسعه همخوانی دارد و بر این اصل تأکید می‌ورزد که تفاوت‌ها، نه تنها مانع رشد نیستند، بلکه زمینه‌ساز پویایی و تکامل‌اند.

درنگ: تنوع و تفاوت در جامعه، چون نغمه‌های گوناگون یک سمفونی، به رشد و بالندگی آن منجر می‌شود. این مراتب، ریشه در حکمت الهی داشته و پویایی جامعه را تضمین می‌کند.

دنیا، ظرف ظهور کمالات الهی

دنیا، چون آیینه‌ای که تجلی اسمای الهی را بازمی‌تاباند، بستری است برای تمام اقسام رشد و کمال. این جهان، نه تنها مبنای تحقق سعادت اخروی، بلکه ظرف ظهور، حرکت، تحرک، توسعه، سلامت و سعادت است. استاد فرزانه تأکید دارند که دنیا، به‌عنوان «ام‌العوالم ربوبی»، اسم اعظم الهی است و بدون آن، هیچ آخرتی متصور نیست. این دیدگاه، دنیا را نه صرفاً مکانی مادی، بلکه جلوه‌گاه فیض الهی می‌داند که انسان در آن، به سوی کمال خویش ره می‌سپارد.

درنگ: دنیا، چون ظرفی زرین، تجلی‌گاه اسمای الهی و بستر تحقق کمالات وجودی است. این جهان، ام‌العوالم ربوبی و اسم اعظم الهی است که بدون آن، سعادت اخروی ممکن نیست.

پیوستگی دنیا و آخرت

قرآن کریم، با بیانی روشن، پیوستگی دنیا و آخرت را تبیین می‌کند. آیه شریفه مَن كَانَ فِي هَٰذِهِۦٓ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي ٱلْءَاخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا (سوره اسراء، آیه ۷۲) می‌فرماید: «هر که در این [جهان] کور باشد، در آخرت [نیز] کور و گمراه‌تر است». این کلام الهی، بر آن است که سلامت دنیوی، پیش‌نیاز سعادت اخروی است. انسانی که در دنیا از هدایت و سلامت محروم باشد، در آخرت نیز به گمراهی و حرمان گرفتار خواهد بود. این پیوستگی، چون رشته‌ای ناگسستنی، دنیا و آخرت را به هم پیوند می‌دهد و نشان می‌دهد که سعادت، میوه درختی است که ریشه در سلامت دنیوی دارد.

درنگ: سلامت دنیا، چون بذری است که در خاک وجود انسان کاشته می‌شود و سعادت اخروی، میوه آن است. بدون سلامت دنیوی، سعادت اخروی ناممکن است.

جمع‌بندی بخش نخست

دنیا، چون بستری زاینده، مبنای رشد و کمال انسانی است. تنوع و مراتب اجتماعی، ظرف ظهور الهی، و پیوستگی دنیا و آخرت، همگی بر نقش محوری این جهان در تحقق سعادت تأکید دارند. این بخش، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تحلیل‌های فلسفی، نشان داد که دنیا، نه تنها مانع کمال نیست، بلکه زمینه‌ساز آن است. این دیدگاه، انسان را به تأمل در ارزش ذاتی دنیا و مسئولیت خویش در حفظ این ظرف الهی دعوت می‌کند.

بخش دوم: استعمار و تحقیر دنیا

نقش استعمار در تحریف نگاه به دنیا

استعمار، چون سایه‌ای شوم، با ابزار استثمار، نگاه مسلمین به دنیا را تحریف کرد و این جهان را در نظر ایشان پست، سست و بی‌ارزش جلوه داد. این تحقیر، بزرگ‌ترین شکست جوامع اسلامی بود که به تضعیف انگیزه‌های پیشرفت و توسعه انجامید. استاد فرزانه تأکید دارند که این تحریف، ریشه در توطئه‌های استعماری داشت که با سلطه بر فرهنگ و هویت مسلمین، دنیا را از جایگاه والای خود فروکاست.

درنگ: استعمار، با تحقیر دنیا، چون خنجری بر پیکر هویت مسلمین فرود آمد و با پست جلوه دادن این ظرف الهی، انگیزه‌های پیشرفت را در ایشان تضعیف کرد.

غربت ائمه معصومین علیهم‌السلام

حاکمیت ستمگران بر جوامع اسلامی، ائمه معصومین علیهم‌السلام را به غربت کشاند و مسلمین را در گرداب چالش‌ها، سستی‌ها و پستی‌ها فرو برد. این انحراف، که ریشه در سلطه جانیان داشت، به تضعیف هویت دینی و اجتماعی مسلمین انجامید. ائمه، چون مشعل‌های هدایت، در سایه این ظلم به حاشیه رانده شدند و مسلمین از نور معرفت ایشان محروم گشتند.

درنگ: غربت ائمه معصومین علیهم‌السلام، چون خاموشی مشعلی در شب تار، مسلمین را از هدایت الهی محروم ساخت و به انحطاط اجتماعی و دینی ایشان منجر شد.

پنهان‌کاری هویت دینی

از جمع یک میلیارد و هفتصد میلیون مسلمان، حدود پانصد میلیون نفر، به دلیل فشارهای اجتماعی و سیاسی، هویت دینی خویش را پنهان می‌دارند. این گروه، در غربت و انزوا، برای زیستن در جوامع غیرمسلمان، گاه هویت‌هایی کاذب چون مارکسیست، یهودی یا کمونیست برمی‌گزینند. این پدیده، چون پرده‌ای بر حقیقت وجودی ایشان، نتیجه سلطه استعماری و فشارهای فرهنگی است که هویت دینی را به حاشیه رانده است.

درنگ: پنهان‌کاری هویت دینی، چون نقابی بر چهره حقیقت، نتیجه فشارهای استعماری است که مسلمین را به انزوا و انکار خویش سوق داده است.

ضعف و ناتوانی جوامع اسلامی

با وجود ثروت عظیم جوامع اسلامی، مسلمین در سازمان‌های جهانی و اقتصادی جایگاه شایسته‌ای ندارند. این ناتوانی، ریشه در فقدان سلامت، قدرت، همت و عزت نفس دارد. استاد فرزانه تأکید دارند که اکثریت مسلمین، که بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون نفرند، در انحطاط و عقب‌ماندگی به سر می‌برند و تنها دویست میلیون نفر از ایشان، به‌عنوان افراد بااستعداد و شایسته، شناخته می‌شوند. این انحطاط، نتیجه تحقیر دنیا و تضعیف انگیزه‌های پیشرفت است.

درنگ: فقدان عزت و همت در جوامع اسلامی، چون زنجیری بر پای پیشرفت، ایشان را از جایگاه شایسته در نظام جهانی محروم ساخته است.

جمع‌بندی بخش دوم

استعمار، با تحقیر دنیا و تضعیف هویت دینی مسلمین، بزرگ‌ترین ضربه را به جوامع اسلامی وارد آورد. غربت ائمه معصومین علیهم‌السلام، پنهان‌کاری هویت دینی و ناتوانی در برابر نظام جهانی، همگی نتیجه این توطئه شوم‌اند. این بخش، با نگاهی انتقادی، بر ضرورت بازسازی نگاه به دنیا و احیای عزت نفس در جوامع اسلامی تأکید دارد تا از این طریق، مسلمین به جایگاه شایسته خویش بازگردند.

بخش سوم: دفاع از ارزش ذاتی دنیا

قرآن کریم و ارزش دنیا

استاد فرزانه تأکید دارند که در هیچ‌یک از ۱۱۵ آیه قرآن کریم که به دنیا اشاره دارند، این جهان مذمت نشده است. بلکه مذمت، متوجه حب دنیا، طمع و رغبت نفسانی است که به فساد نفس بازمی‌گردد. دنیا، چون گوهری درخشان، ذاتاً پاک، طاهر و ارزشمند است. این دیدگاه، با استناد به آیات قرآن کریم، هرگونه تحقیر دنیا را نفی کرده و آن را بستری برای تحقق کمالات الهی می‌داند.

درنگ: قرآن کریم، دنیا را چون گوهری طاهر ستوده و مذمت را به فساد نفس نسبت داده است. هیچ آیه‌ای دنیا را پست نمی‌شمارد.

روایات و ارزش دنیا

در گنجینه روایات، مانند بحارالانوار، حدود ۷۴۸۷ مورد به دنیا اشاره شده است، اما هیچ‌یک این جهان را ذاتاً مذمت نمی‌کنند. مذمت‌های ظاهری، به نفس اماره و انحرافات آن بازمی‌گردد. روایت می‌فرماید: «الدنیا مزرعة الآخرة» (جهان، کشتزار آخرت است). این کلام، دنیا را چون مزرعه‌ای حاصلخیز معرفی می‌کند که بذر اعمال نیک در آن کاشته شده و میوه سعادت اخروی از آن برداشت می‌شود.

درنگ: روایات، دنیا را چون مزرعه‌ای برای آخرت ستوده‌اند و مذمت را به انحرافات نفسانی نسبت داده‌اند، نه به ذات این جهان.

معانی لغوی دنیا

دنیا، از نظر لغوی، به معانی «دَنا» (نزدیک)، «دِنا» (پایین) و گاه «دَنی» (پست) تفسیر شده است. استاد فرزانه تأکید دارند که معانی نزدیک و پایین، صحیح‌اند، اما پست بودن، به نفس اماره بازمی‌گردد، نه ذات دنیا. دنیا، چون دشتی حاصلخیز در برابر کوه بلند آخرت، نزدیک و پایین است، اما این نزدیکی و پستی، به معنای بی‌ارزشی نیست، بلکه نشان‌دهنده جایگاه آن در مراتب وجودی است.

درنگ: دنیا، چون دشتی نزدیک و پایین در برابر کوه آخرت، ذاتاً ارزشمند است و پستی، نتیجه انحرافات نفسانی است، نه ذات این جهان.

جمع‌بندی بخش سوم

دنیا، در نگاه قرآن کریم و روایات، چون گوهری درخشان، بستری برای کمال و سعادت است. هیچ آیه یا روایتی این جهان را ذاتاً مذمت نمی‌کند، بلکه فساد نفس را عامل انحطاط می‌داند. این بخش، با تکیه بر تحلیل‌های لغوی و دینی، بر ارزش ذاتی دنیا تأکید کرده و از تصورات نادرست درباره پست بودن آن فاصله می‌گیرد.

بخش چهارم: دنیا و عدالت الهی

ضرورت آخرت برای تحقق عدالت

دلیل فلسفی وجود آخرت، ناتوانی دنیا در استیفای کامل حقوق است. آیه شریفه وَٱللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَ ٱلْعِبَادِ (سوره غافر، آیه ۴۸) می‌فرماید: «و خدا میان بندگان داوری می‌کند». این کلام، بر ضرورت آخرت به‌عنوان بستر تحقق عدالت الهی تأکید دارد. دنیا، چون مساعده‌ای است که حقوق را به‌طور کامل استیفا نمی‌کند، و آخرت، چون مقصدی است که عدالت در آن به کمال می‌رسد.

درنگ: آخرت، چون قله‌ای رفیع، بستر تحقق عدالت الهی است، در حالی که دنیا، چون مساعده‌ای مقدماتی، زمینه‌ساز آن است.

دنیا، مساعده و آخرت، استیفای حقوق

هر عمل در دنیا، چون مساعده‌ای است که در آخرت به استیفای حقوق منجر می‌شود. این جهان، چون کارگاهی است که اعمال در آن شکل می‌گیرد و آخرت، چون محکمه‌ای است که حسابرسی در آن انجام می‌شود. این پیوستگی، دنیا را عادلانه می‌سازد، به شرطی که آخرت به‌عنوان مکمل آن وجود داشته باشد.

درنگ: دنیا، چون مساعده‌ای در کارگاه وجود، اعمال را شکل می‌دهد و آخرت، چون محکمه‌ای الهی، حقوق را استیفا می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

دنیا و آخرت، چون دو بال پرنده‌ای هستند که انسان را به سوی کمال پرواز می‌دهند. ضرورت آخرت برای تحقق عدالت، و نقش دنیا به‌عنوان مساعده، نشان‌دهنده پیوستگی عمیق این دو عالم است. این بخش، با تکیه بر آیات قرآن کریم، بر عادلانه بودن دنیا به شرط وجود آخرت تأکید دارد.

بخش پنجم: بازاندیشی در ارزش‌های مادی و معنوی

ارزش قاذورات و پسماندها

حتی قاذورات و پسماندها، چون گوهرهایی نهان در دل زمین، در دنیا ارزشمندند. استاد فرزانه تأکید دارند که دیدگاه‌های سنتی، که این مواد را بی‌ارزش می‌دانستند، نتیجه عدم پیشرفت جامعه بود. امروز، با نگاه علمی، این مواد به‌عنوان منابعی برای بازیافت و بهره‌وری شناخته می‌شوند.

درنگ: قاذورات، چون گوهرهایی نهان، در نگاه علمی ارزشمندند و دیدگاه‌های سنتی درباره بی‌ارزشی آن‌ها، نتیجه محدودیت‌های دانش بشری است.

پستی، نتیجه نفس اماره

پستی و دنائت، چون سایه‌ای تاریک، از نفس اماره و صفاتی چون طمع، ظلم و شیطنت سرچشمه می‌گیرد. دنیا، ذاتاً خیر و ارزشمند است و هیچ چیز در آن آشغال نیست. استاد فرزانه تأکید دارند که آنچه آشغال خوانده می‌شود، نتیجه نادانی و سوءاستفاده از مواهب الهی است.

درنگ: پستی، چون سایه‌ای از نفس اماره، به انحرافات نفسانی بازمی‌گردد و دنیا، چون گوهری پاک، از هرگونه دنائت مبراست.

تنوع غذایی و سلامت انسانی

تغذیه، چون رودی زلال، باید متنوع و جامع باشد. استاد فرزانه تأکید دارند که محدودیت در تغذیه، به مشکلات جسمی و روانی منجر می‌شود. موادی چون استخوان، علف و چوب، در نگاه علمی، ارزش غذایی دارند و باید در رژیم غذایی انسان گنجانده شوند.

درنگ: تنوع غذایی، چون رودی جاری، سلامت جسمی و روانی انسان را تضمین می‌کند و محدودیت در آن، به انحطاط منجر می‌شود.

نقد نظام آموزشی

نظام آموزشی کنونی، چون درختی کهنسال اما کم‌ثمر، از نیازهای مدرن عقب مانده است. استاد فرزانه تأکید دارند که آموزش‌های سنتی، مانند جدول ضرب ساده، پاسخگوی نیازهای عصر حاضر نیست. دانش‌آموزان باید برای محاسبات پیچیده و مدرن آماده شوند تا ذهنشان چون کامپیوتری توانمند عمل کند.

درنگ: نظام آموزشی، چون درختی کم‌ثمر، باید با آموزش‌های مدرن و محاسبات پیچیده، ذهن دانش‌آموزان را به کامپیوتری توانمند بدل سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بازاندیشی در ارزش‌های مادی و معنوی، چون نسیمی تازه، نگاه ما را به دنیا دگرگون می‌سازد. ارزش قاذورات، پستی ناشی از نفس اماره، ضرورت تنوع غذایی و اصلاح نظام آموزشی، همگی بر اهمیت نگاه علمی و دقیق به دنیا تأکید دارند. این بخش، با نگاهی نو، از تصورات سنتی فاصله گرفته و دنیا را چون بستری برای رشد و کمال معرفی می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، چون سفری در ژرفای حکمت الهی، نقش محوری دنیا را در رشد، کمال و سعادت انسان تبیین کرد. دنیا، چون ظرفی زرین، بستر ظهور اسمای الهی و زمینه‌ساز عدالت اخروی است. استعمار، با تحقیر این ظرف الهی، مسلمین را از عزت و همت محروم ساخت، اما آیات قرآن کریم و روایات، با بیانی روشن، ارزش ذاتی دنیا را ستوده‌اند. پستی، نتیجه نفس اماره است و نه ذات این جهان. تنوع اجتماعی، ارزش قاذورات، و ضرورت اصلاح نظام آموزشی، همگی بر مسئولیت انسان در حفظ و بهره‌وری از مواهب الهی تأکید دارند. این اثر، دعوتی است به بازاندیشی در نگاه به دنیا و احیای جایگاه آن به‌عنوان مزرعه آخرت، تا انسان در این دشت حاصلخیز، به سوی کمال و سعادت رهسپار شود.

با نظارت صادق خادمی