متن درس
جهانآرایی و نفی نكبتهای نفسانی: بازخوانی فلسفی علل انحطاط جوامع اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۰۲)
دیباچه
این نوشتار، بازخوانی و بازنویسی درسگفتاری فلسفی از استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره است که با نگاهی عمیق و ژرف به تحلیل علل انحطاط جوامع اسلامی و ارائه راهکارهایی برای احیای فرهنگی و اجتماعی آنها میپردازد. محور اصلی این بحث، بازتعریف نگرش به دنیا بهعنوان مظهر جمال و جلال الهی و نقد بیرغبتی به آن است که به اشتباه، ریشه انحطاط جوامع اسلامی دانسته شده است.
بخش نخست: ریشهشناسی انحطاط جوامع اسلامی
بیرغبتی به دنیا: ریشه اصلی انحطاط
استاد فرزانه، انحطاط جوامع اسلامی را در بیرغبتی به دنیا ریشهیابی میکنند. این بیرغبتی، برخلاف آنچه در برخی تحلیلها به عوامل بیرونی چون استعمار یا ضعف اقتصادی نسبت داده شده، بهعنوان علت بنیادین انحطاط معرفی میشود. دنیا، بهمثابه آینهای از جمال الهی، نه تنها شایسته تحقیر نیست، بلکه بستری برای کمال انسانی است. این دیدگاه، خطای تحلیلی در شناسایی علل انحطاط را برجسته میسازد؛ جایی که معالیل (نتایج) بهجای علل اصلی معرفی شدهاند.
درنگ: بیرغبتی به دنیا، ریشه انحطاط جوامع اسلامی است، نه عوامل بیرونی مانند استعمار یا ضعف اقتصادی. دنیا، مظهر الهی است و تحقیر آن، مانع بهرهگیری از ظرفیتهای خلقت برای سعادت انسانی میشود.
نقش استعمار و خواص ناکام در ترویج بیرغبتی
استعمار، با تحمیل نگرشهای تحقیرآمیز، و خواص ناکام جامعه، با توجیه شکستهای خود، بیرغبتی به دنیا را ترویج کردهاند. استعمار، با القای حس حقارت، جوامع اسلامی را از بهرهگیری از نعمات مادی و معنوی محروم ساخته است. خواص ناکام نیز، بهجای پذیرش ضعف خویش، دنیا را بیارزش جلوه دادهاند تا ناکامی خود را توجیه کنند. این نگرش، چونان سایهای سنگین، انگیزه پیشرفت را از جامعه سلب کرده و به یأس و انفعال دامن زده است.
این رفتار، ریشه در روانشناسی شکست دارد. خواص ناکام، بهجای تلاش برای بهبود، با انکار ارزش دنیا، ناکامی خود را پنهان میکنند. این انکار، چونان بادی مسموم، فرهنگ یأس را در جامعه پراکنده است. استاد فرزانه، این چرخه را نقد کرده و بر ضرورت اصلاح این نگرش تأکید دارند.
یأس و توجیه ناکامی: چرخهای معیوب
افراد ناکام، بهجای پذیرش کاستیهای خود، دنیا را بیارزش میدانند و این نگرش را به جامعه تسری میدهند. این رفتار، چونان رودی که به جای زلال بودن، گلآلود است، جامعه را از پویایی محروم میکند. به جای آنکه فرد ناکام به ضعف خود اعتراف کند، دنیا را بیفایده میپندارد و میگوید: «وزارت چه سود؟ علم چه ارزش؟» این توجیه، نه تنها ناکامی او را پنهان میکند، بلکه جامعه را به سوی انفعال سوق میدهد.
بخش دوم: راهکارهای احیای جوامع اسلامی
نیاز به رهبری تحولآفرین
استاد فرزانه بر ضرورت وجود رهبری تأکید دارند که رغبت به جلای دنیایی را در جامعه احیا کند. این رهبری، چونان مشعلی فروزان، باید زیباییها و ظرایف دنیا را به مردم بنمایاند تا دلهای مؤمنان به سوی بهرهگیری از نعمات الهی سوق یابد. این رهبر، نه تنها باید در کلام، بلکه در عمل، ارزش دنیا را بهعنوان مخلوق الهی به نمایش بگذارد.
درنگ: رهبری تحولآفرین، با تبیین دنیا بهعنوان مظهر جمال الهی، میتواند انگیزه بهرهگیری از ظرفیتهای خلقت را در جامعه احیا کند و انحطاط را به نشاط بدل سازد.
بازطراحی نظام آموزشی: از مدرسه تا حوزه
برای احیای رغبت به دنیا، نظام آموزشی از مدرسه تا دانشگاه و حوزه باید بازطراحی شود. این نهادها باید ارزش ذاتی دنیا را بهعنوان مخلوق الهی آموزش دهند و آن را چونان گوهری تابناک در برابر دیدگان دانشپژوهان قرار دهند. آموزش باید بر تمایز میان جلای دنیا و نكبتهای نفسانی تأکید کند؛ جایی که طمع، غرور و مالاندوزی بهعنوان آفات نفس معرفی شده و دنیا بهعنوان سجدهگاه انسان تقدیس میشود.
این بازطراحی، چونان بازسازی بنایی کهن، نیازمند برنامهریزی دقیق و علمی است. دروس باید بهگونهای طراحی شوند که با زبانی مدرن و فلسفی، زیباییهای دنیا را به نمایش بگذارند و نكبتهای نفسانی را شفاف سازند. این آموزش، چونان نسیمی که غبار از آینه میزداید، ذهن جامعه را از نگرشهای تحقیرآمیز پاک میکند.
تقدیس دنیا: آینه جمال الهی
دنیا، بهعنوان مخلوق الهی، شایسته تقدیسی است که برای قرآن کریم، کعبه و سجاده قائل هستیم. استاد فرزانه تأکید دارند که تمامی مظاهر عالم، از طبیعت تا خلقت انسانی، جلوهای از جمال و جلال الهیاند. این تقدیس، چونان نوری که تاریکی را میشکافد، باید در قلب و ذهن مؤمنان جای گیرد تا بیرغبتی به دنیا به اشتیاق بدل شود.
«وَلَا تَقُولُوا لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَىٰ أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَٰذَا رَشَدًا» (و به چیزی نگویید که من فردا آن را انجام میدهم، مگر آنکه [بگویید] اگر خدا بخواهد، و پروردگارت را چون فراموش کردی یاد کن و بگو امید است که پروردگارم مرا به راهی که به رشد نزدیکتر است هدایت کند). این آیه، بر ضرورت احترام به اراده الهی در بهرهگیری از دنیا تأکید دارد.
بخش سوم: بازخوانی روایات و آیات در پرتو ارزش دنیا
نقد بیمهری به دنیا در روایات
استاد فرزانه تأکید دارند که هیچ روایتی دنیا را بهصورت مطلق نکوهش نکرده است. بیمهری به دنیا در روایات، به نكبتهای نفسانی مانند طمع، غرور و حرص اشاره دارد، نه به ذات دنیا. بیش از صد آیه در قرآن کریم و هزاران روایت، دنیا را بهعنوان مخلوق الهی ستایش کردهاند. این بازخوانی، چونان کلیدی که قفلی کهن را میگشاید، نگرشهای نادرست به دنیا را اصلاح میکند.
بهعنوان مثال، روایت «خدایا هر نیاز دنیویام را برآورده کن» نشاندهنده ارزش درخواست نیازهای دنیوی است. این دعا، چونان درختی که میوه سعادت میدهد، بر ضرورت تأمین نیازهای مادی و معنوی برای رسیدن به کمال تأکید دارد.
درنگ: روایات اسلامی، دنیا را به دلیل ذاتش نکوهش نکردهاند، بلکه نكبتهای نفسانی را نقد میکنند. بازخوانی دقیق این روایات، ضرورت احترام به دنیا بهعنوان مخلوق الهی را روشن میسازد.
دعای عمر دنیا: ماندگاری در خدمت
دعای «خدایا عمر دنیا را به من عطا کن» به معنای انجام کارهایی است که تا پایان دنیا ماندگار باشند. استاد فرزانه، این دعا را به انجام کارهای فرهنگی و معنوی تفسیر میکنند که چونان ستارگانی در آسمان خلقت، تا ابد میدرخشند. آثار حافظ، سعدی و امام حسین علیهالسلام نمونههایی از این ماندگاریاند که از چرخه ارث و تخریب مصون ماندهاند.
در مقابل، اموال مادی مانند خانه و ماشین، پس از مرگ به وراث میرسند و توسط «سه دشمن» (همسر، فرزند و دیگران) مصرف میشوند. استاد فرزانه، این اموال را چونان پرندهای میدانند که به زودی از قفس دنیا پر میکشد، درحالیکه کارهای ماندگار، چونان بنایی استوار، تا ابد پابرجا میمانند.
نقد رياستطلبی نفسانی و ستایش خدمت
رياستطلبی برای خودبرتربینی و مالاندوزی، نكبت نفسانی است، اما رياست برای خدمت، چونان گوهری در تاج کمال انسانی میدرخشد. استاد فرزانه، با اشاره به دعای حضرت سلیمان علیهالسلام، «رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِٱلصَّالِحِينَ» (پروردگارا، به من فرمانروایی عطا کن و مرا به شایستگان ملحق فرما)، بر ارزش درخواست قدرت برای خدمت تأکید دارند. این دعا، الگویی برای بهرهگیری از قدرت در راستای خیر عمومی است.
در مقابل، دعای حضرت ابراهیم علیهالسلام، «وَٱجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ نَعِيمٍ» (و مرا از وارثان بهشت پرنعمت قرار ده)، به دلیل چشمدوختن به جایگاه دیگران، مورد نقد قرار گرفته است. این نقد، چونان آینهای، بر پرهیز از حسادت و تمرکز بر شایستگی فردی تأکید دارد.
بخش چهارم: نقد نگرشهای نادرست و ارائه راهکارهای عملی
نقد زهدگرایی افراطی
زهدگرایی افراطی، که خطر و سختی را طلب میکند، با حکمت الهی ناسازگار است. استاد فرزانه، این نگرش را چونان راهرویی گمراه میدانند که به جای جستجوی نور، در تاریکی فرو میرود. حکمت الهی، تعادل در پذیرش نعمتها را ترویج میکند، نه انکار دنیا به بهانه زهد.
دعای «خدایا از احوال دنیا به تو پناه میبرم» به معنای درخواست عافیت و دوری از اضطرابهای نفسانی است، نه انکار ذات دنیا. این دعا، چونان سپری، انسان را از هول و هراسهای دنیوی محافظت میکند تا در آرامش به کمال برسد.
نقد تنگنای زندگی مدرن
زندگی در آپارتمانهای کوچک و فاقد نور، نشانه تنگنای دنیوی است که با سعادت سازگار نیست. استاد فرزانه، این تنگنا را به سکرات موت تشبیه میکنند؛ جایی که انسان در تنگنای مادی و معنوی گرفتار میشود. دعای «خدایا توسعه در دنیا به من عطا کن» و «خدایا بینیازی در دنیا به من عطا کن»، بر ضرورت رفع این تنگنا و ایجاد فضایی برای رشد تأکید دارند.
درنگ: تنگنای زندگی مدرن، مانند آپارتمانهای کوچک و فاقد نور، مانع سعادت است. دعاهای اسلامی برای توسعه و بینیازی، بستری برای رشد مادی و معنوی فراهم میکنند.
رفع فقر: ضرورتی دینی
دعای «خدایا در فقر را بر من ببند» نشاندهنده ضرورت رفع دائمی فقر است. استاد فرزانه، فقر را چونان سوراخی در کشتی زندگی میدانند که اگر بسته نشود، انسان را غرق میکند. بینیازی، بستری برای خدمت و کمال است و دعای والدین برای فرزندان، مانند «دست به خاکستر بزنی، جواهر دربیاوری»، فرهنگ مثبت و انگیزهبخش برای موفقیت را ترویج میکند.
تأثیر روانشناختی هول و اضطراب
هول و اضطراب، چونان طوفانی که آرامش دریا را برهم میزند، سلامت جسمی و روانی انسان را تهدید میکند. استاد فرزانه، با اشاره به سفید شدن زودهنگام موهای بدن، این اضطراب را نشانه فشار روانی میدانند. روانشناسی مبتنی بر کتاب و سنت، با تکیه بر ذخایر دینی، از روانشناسی دانشگاهی پیشی میگیرد و راهکارهایی برای شناخت نفس و رفع اضطراب ارائه میدهد.
شيرينی، صفا و صميميت، چونان نسیمی روحبخش، انسان را زنده و پویا میکند، درحالیکه فقر و اضطراب، او را نابود میسازد. این دیدگاه، بر ضرورت ترویج عوامل مثبت در جامعه تأکید دارد تا نشاط و پویایی احیا شود.
جمعبندی
این نوشتار، با بازخوانی درسگفتار استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تحلیل علل انحطاط جوامع اسلامی و ارائه راهکارهایی برای احیای آنها پرداخت. بیرغبتی به دنیا، بهعنوان ریشه اصلی انحطاط، نتیجه استعمار و نگرشهای نادرست خواص ناکام است. برای رفع این مشکل، رهبری تحولآفرین، بازطراحی نظام آموزشی و تقدیس دنیا بهعنوان مظهر الهی ضروری است. دعاها و روایات اسلامی، بر ارزش دنیا و ضرورت بهرهگیری متعادل از آن تأکید دارند. تمایز میان جلای دنیا و نكبتهای نفسانی، کلید فهم درست این دیدگاه است. احیای عزت نفس، رفع فقر و اضطراب، و ترویج علوم کاربردی مانند روانشناسی اسلامی، میتواند جوامع اسلامی را به سوی نشاط، قدرت و کمال هدایت کند. دنیا، چونان سجدهگاهی برای انسان، بستری برای سعادت است که باید با دیده احترام نگریسته شود.
با نظارت صادق خادمی