متن درس
بازسازی نظام علمی حوزهها و ارزش ذاتی دنیا
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۰۸)
مقدمه: ضرورت بازاندیشی در نظامهای علمی حوزهها
حوزههای علمیه، بهعنوان خاستگاه معرفت دینی و پایگاه تربیت عالمان دین، در روزگار کنونی با چالشهایی عمیق مواجهاند که جایگاه و تأثیرگذاری آنها را در جامعه اسلامی به مخاطره انداخته است. فقدان نظامهای علمی منسجم، اشتغال طلاب و عالمان به فعالیتهای غیرمرتبط، و دوری از رسالت اصلی حوزهها در تولید علم و هدایت جامعه، از جمله مسائلی است که نیازمند بازسازی و بازاندیشی ریشهای است. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در درسگفتار شماره ۱۶۰۸، با نگاهی فلسفی و انتقادی، به تبیین این چالشها و ارائه راهکارهایی برای احیای جایگاه حوزهها پرداختهاند.
بخش نخست: نقد نظام کنونی حوزههای علمیه
کاستی ساختارهای موجود
نظام کنونی حوزههای علمیه، بهمثابه ظرفی برای انفعال، از پویایی لازم برای تولید علم و هدایت جامعه برخوردار نیست. عالمان و طلاب، به جای اشتغال به تحقیقات علمی و فعالیتهای اثرگذار، در مشاغلی غیرمرتبط یا کمارزش گرفتار آمدهاند. این وضعیت، نتیجه فقدان نظامهای حرفهای و هدفمند است که باید طلاب را به سوی فعالیتهای علمی و اجتماعی هدایت کند. حوزهها، بهسان باغی که از آبیاری محروم مانده، از شکوفایی بازماندهاند و استعدادهای گرانسنگ طلاب در مسیری غیرمولد به هدر میرود.
نقد اشتغال به امور غیرتحقیقاتی
عالم دین، بهعنوان یک محقق و دانشمند، نباید وقت خود را صرف فعالیتهای تکراری مانند اقامه مکرر نماز جماعت یا خواندن نماز میت کند. این امور، هرچند ارزشمند، با شأن علمی عالم سازگار نیست. عالم، مانند جراحی در اتاق عمل، باید شبانهروز در خدمت جامعه باشد، نبض مسائل اجتماعی را در دست گیرد، و با دقتی عالمانه به حل مشکلات بپردازد. اشتغال به امور غیرتحقیقاتی، بهسان پرندهای که بالهایش بسته شده، عالم را از پرواز در آسمان معرفت و خدمت بازمیدارد.
فقدان مباحثه و مطالعه
سنت مباحثه و مطالعه، که زمانی رکن اصلی تولید علم در حوزهها بود، امروز به فراموشی سپرده شده است. طلاب، به دلیل گرفتاری در مشاغل غیرمرتبط، از تحقیق و دقت علمی محروم ماندهاند. این وضعیت، مانند خاموش شدن چراغی در تاریکی، حوزهها را از نور معرفت محروم کرده است. احیای مباحثه و مطالعه، بهعنوان دو بال پرواز علمی، ضرورتی انکارناپذیر برای بازسازی حوزههاست.
عدم شفافیت آینده طلاب
یکی از چالشهای اساسی حوزهها، نبود شفافیت در آینده علمی و حرفهای طلاب است. طلبهای که سالها به تحصیل میپردازد، نمیداند پس از پنج یا ده سال به چه جایگاهی خواهد رسید. این ابهام، مانند مهی غلیظ، انگیزه و حرکت طلاب را تضعیف میکند. در نظامهای آموزشی مدرن، مسیر تحصیلی و حرفهای دانشآموزان و دانشجویان مشخص است، اما حوزهها از چنین ساختاری محروماند. این فقدان، طلاب را در دریایی از سردرگمی رها کرده و مانع از شکوفایی استعدادهایشان شده است.
نقش هدف در فاعلیت
در فلسفه، فاعلیت فاعل به غایت و هدف وابسته است. طلبهای که هدفی روشن پیش روی خود ندارد، مانند تشنهای است که بیهدف در بیابان سرگردان است. هدف، مانند عطشی که انسان را به سوی آب میکشاند، طلاب را به حرکت و تلاش وا میدارد. حوزهها باید با تعیین اهداف علمی و حرفهای، انگیزه طلاب را تقویت کنند و آنها را به سوی کمال هدایت کنند.
بخش دوم: راهکارهای بازسازی نظامهای علمی حوزهها
فهم و باور به ضرورت تغییر
گام نخست در بازسازی حوزهها، فهم این واقعیت است که نظام کنونی منسوخ و ناکارآمد است. این فهم، مانند بذری است که در خاک آگاهی کاشته میشود و با باور به هدررفت استعدادها و عمر طلاب، به درختی تنومند تبدیل میشود. حوزهها باید این حقیقت را بپذیرند که بدون تغییر، در مسیر انقراض گام برمیدارند و جامعه از بهرهمندی از ظرفیتهای دینی محروم میشود.
ایجاد واحدهای تحقیقاتی
حوزهها باید با ایجاد واحدهای تحقیقاتی، مشاغل علمی و دینی متناسب با کتاب و سنت را تعریف کنند. این واحدها، مانند کارگاههایی برای تراش الماس، استعدادهای طلاب را صیقل میدهند و آنها را به سوی فعالیتهای اثرگذار هدایت میکنند. برای مثال، چندین هزار روایت در زمینه روانشناسی در کتاب و سنت وجود دارد که میتواند مبنای ایجاد رشتههای علمی نوین قرار گیرد. این ظرفیت، مانند گنجی نهفته، در انتظار کشف و بهرهبرداری است.
نقد مشاغل غیرمجانس
طلاب، به دلیل فقدان نظام حرفهای، گاه به مشاغلی مانند فروشندگی یا رانندگی روی میآورند که با شأن علمی آنها سازگار نیست. این مشاغل، مانند لباسی نامتناسب بر قامت عالم، جایگاه او را در جامعه تضعیف میکند. حوزهها باید با تعریف مشاغل مجانس، مانند تحقیقات علمی و اجتماعی، طلاب را به فعالیتهایی هدایت کنند که در راستای رسالت انبیا و اولیاست. برای مثال، کشاورزی امیرالمؤمنین (ع) نمونهای از شغل مجانس با شأن دینی است که با نیازهای جامعه همخوانی داشت.
تخصصگرایی در مشاغل دینی
در دنیای مدرن، مشاغل تخصصیاند و حتی ارتشی یا ورزشکار حرفهای نمیتواند به کارهای غیرمرتبط مشغول شود. حوزهها نیز باید این اصل را بپذیرند و طلاب را به سوی تخصصهای دینی، مانند روانشناسی اسلامی، جامعهشناسی، یا سیاست بر مبنای کتاب و سنت، هدایت کنند. این تخصصگرایی، مانند نوری که از منشور میگذرد، ظرفیتهای حوزهها را در رنگهای متنوع علمی به نمایش میگذارد.
ایجاد ماکن علمی
برای احیای علوم دینی، باید یک ماکن (مدل) علمی طراحی شود که رشتههای مرتبط با کتاب و سنت را مشخص کند. این ماکن، مانند نقشهای برای بنای عمارتی عظیم، مسیر تولید علم را نظاممند میکند. حوزهها باید با همکاری دانشمندان حوزوی و غیرحوزوی، این ماکن را تدوین کنند تا از پراکندگی فعالیتها جلوگیری شود و علوم دینی در مسیری هدفمند توسعه یابند.
وحدت واقعی حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه، نباید به جلسات نمایشی یا فعالیتهای سطحی محدود شود. این وحدت، مانند پلی که دو ساحل را به هم متصل میکند، باید مبتنی بر تبادل علوم و مبادی علمی باشد. حوزهها باید مبادی علوم دینی را تولید کرده و به دانشگاهها عرضه کنند، و دانشگاهها نیز مبادی علوم تجربی را در اختیار حوزهها قرار دهند. این همکاری، مانند همنوازی دو ساز، به خلق اثری هماهنگ و ماندگار منجر خواهد شد.
بخش سوم: ارزش ذاتی دنیا در نگاه اسلامی
دنیا بهعنوان مظهری از کمال
روایات اسلامی، بر ارزش ذاتی دنیا تأکید دارند و آن را نباید کوچک شمرد. دنیا، مانند بستری حاصلخیز، زمینهساز رشد و کمال انسان است. بیاحترامی به دنیا، مانند نادیده گرفتن گلی در باغ خلقت، به محرومیت و ناکامی منجر میشود. حوزهها باید با اصلاح نگاه به دنیا، آن را بهعنوان فرصتی برای تحقق حیات طیبه مورد توجه قرار دهند.
روایت درباره دنیا بهعنوان سم
إِنَّمَا الدُّنْيَا كَالسَّمِّ يَأْكُلُهُ مَنْ لَا يَعْرِفُهُ
دنیا مانند سم است که نادان آن را میخورد. این روایت، به نکبات نفسانی اشاره دارد، نه ذات پاک دنیا. نادانی در بهرهمندی از دنیا، مانند نوشیدن زهر به جای آب، به آسیبهای نفسانی منجر میشود. حوزهها باید با آموزش استفاده عقلانی از دنیا، طلاب را از این خطر حفظ کنند.
روایت درباره بهرهمندی از دنیا
خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا آتَاكَ وَأَتْرُكْ مَا تَوَلَّى
از دنیا آنچه به تو میرسد بگیر و آنچه از تو دور میشود رها کن. این روایت، بر بهرهمندی عقلانی و متعادل از فرصتهای دنیا تأکید دارد. دنیا، مانند جویباری است که باید از آن نوشید، اما نباید در آن غرق شد. حوزهها باید این نگاه متعادل را در میان طلاب ترویج کنند.
دنبالهروی دنیا از اهل کمال
دنیا، مانند سایهای وفادار، به دنبال اهل کمال میرود و حتی اجنه نیز عالمان و مؤمنان را طواف میکنند. این دیدگاه، مانند نوری که تاریکی را میشکافد، ارزش معنوی و اجتماعی اهل کمال را نشان میدهد. حوزهها باید با تربیت عالمان برجسته، این ظرفیت را فعال کنند و جایگاه خود را در جامعه تقویت کنند.
روایت درباره شهوات دنیا
همه شهوات دنیا برای مؤمنان مباح است. این روایت، مانند کلیدی که قفلی را میگشاید، بر جواز بهرهمندی از دنیا در چارچوب شرع تأکید دارد. حوزهها باید با آموزش این نگاه متعادل، طلاب را از افراط و تفریط در تعامل با دنیا بازدارند.
روایت درباره تدبیر در دنیا
لَا خَيْرَ فِي دُنْيَا لَا تُدَبَّرُ فِيهَا
خیری در دنیایی که در آن تدبیر نباشد نیست. این روایت، مانند مشعلی در تاریکی، بر ضرورت مدیریت عقلانی و هدفمند دنیا تأکید دارد. حوزهها باید با برنامهریزی دقیق، از ظرفیتهای دنیا برای تولید علم و خدمت به جامعه استفاده کنند.
روایت درباره جایگاه دنیا
سُمِّيَتِ الدُّنْيَا دُنْيَا لِأَنَّهَا أَدْنَى مِنْ كُلِّ شَيْءٍ
دنیا، دنیا نامیده شد چون به همه چیز نزدیک است. این روایت، مانند بذری که در خاک حاصلخیز کاشته میشود، دنیا را مبنای رشد و کمال معرفی میکند. حوزهها باید با این نگاه، دنیا را بهعنوان بستری برای تولید علم و تحقق کمال مورد توجه قرار دهند.
روایت درباره دو نوع دنیا
الدُّنْيَا دُنْيَاءَانِ دُنْيَا بَلَاغٌ وَدُنْيَا مَلْعُونَةٌ
دنیا دو نوع است: دنیای وصول و دنیای ملعون. این روایت، مانند دو شاخه از یک درخت، به تمایز بین دنیای خیر و نکبات نفسانی اشاره دارد. حوزهها باید با ترویج دنیای بلاغ، طلاب را به سوی کمال هدایت کنند و از نکبات نفسانی بازدارند.
روایت درباره آزادگی در دنیا
فَكُونُوا أَحْرَارًا فِي دُنْيَاكُمْ
در دنیای خود آزاده باشید. این روایت، مانند پرچمی برافراشته، بر ضرورت حفظ عزت نفس و استقلال در تعامل با دنیا تأکید دارد. حوزهها باید این آزادگی را در میان طلاب ترویج کنند تا از تسلیم شدن به هوسهای نفسانی مصون بمانند.
روایت درباره ترک دنیا به خاطر دین
لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاهُ لِدِينِهِ
از ما نیست کسی که دنیای خود را به خاطر دینش ترک کند. این روایت، مانند آیینهای که حقیقت را بازمیتاباند، بر تعادل بین دنیا و دین تأکید دارد. دین، روشی برای بهرهمندی صحیح از دنیاست، نه دلیلی برای ترک آن. حوزهها باید این نگاه متعادل را در میان طلاب نهادینه کنند.
روایت درباره مشارکت با اهل دنیا
شَارِكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ
با اهل دنیا در دنیای آنها مشارکت کنید. این روایت، مانند پلی که انسانها را به هم متصل میکند، بر ضرورت همکاری با دیگران در امور دنیوی تأکید دارد. حوزهها باید با ترویج فرهنگ مشارکت، به تولید علم و پیشرفت جامعه کمک کنند.
بخش چهارم: تجزیه قرآن کریم و تولید علوم دینی
تجزیه قرآن کریم برای علوم
قرآن کریم، مانند گنجینهای بیپایان، سرشار از آیاتی است که میتوانند مبنای علوم مختلف قرار گیرند. تجزیه آیات برای رشتههای علمی، مانند جداسازی رنگهای نور از منشور، به تولید علوم دینی منجر میشود. حوزهها باید با این روش، آیات مرتبط با هر علم را مشخص کرده و به دانشگاهها و پژوهشگاهها عرضه کنند. این کار، مانند کاشتن بذری در خاک حاصلخیز، به شکوفایی علوم دینی منجر خواهد شد.
ظرفیت تولید کتابهای علمی
حوزهها، با استفاده از ظرفیتهای خود، میتوانند هزاران کتاب علمی تولید کنند. این ظرفیت، مانند معدنی غنی، در انتظار بهرهبرداری است. اما فقدان نظامهای انتشاراتی و مالی، مانند سدی در برابر رودخانه، مانع از تحقق این پتانسیل شده است. حوزهها باید با ایجاد زیرساختهای لازم، این ظرفیت را فعال کنند و به تولید علم بپردازند.
افتخار به تولیدات علمی
تولید کتابهای علمی در حوزهها، مانند گلی که در باغ میشکفد، باید مایه افتخار باشد. این تولیدات، نهتنها جایگاه حوزهها را تقویت میکنند، بلکه به پیشرفت جامعه اسلامی کمک میکنند. حوزهها باید با تغییر فرهنگ خود، تولید علم را بهعنوان افتخاری ملی و دینی مورد توجه قرار دهند.
جمعبندی
حوزههای علمیه، بهعنوان پایگاههای معرفت دینی، در روزگار کنونی با چالشهایی عمیق مواجهاند که جایگاه آنها را در جامعه اسلامی به مخاطره انداخته است. فقدان نظامهای علمی و حرفهای، اشتغال طلاب به مشاغل غیرمرتبط، و دوری از رسالت اصلی در تولید علم و هدایت جامعه، از جمله این چالشهاست. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی فلسفی و انتقادی، راهکارهایی برای بازسازی حوزهها ارائه دادهاند. این راهکارها، از فهم کاستی نظام کنونی و باور به ضرورت تغییر آغاز میشود و با ایجاد واحدهای تحقیقاتی، تعریف مشاغل مجانس، و تجزیه قرآن کریم برای علوم ادامه مییابد. روایات اسلامی، با تأکید بر ارزش ذاتی دنیا و ضرورت بهرهمندی عقلانی و مشارکتی از آن، نقشه راهی برای این تحول ارائه میدهند. حوزهها، با احیای جایگاه خود، میتوانند به مراکز پویای تولید علم تبدیل شوند و به تحقق حیات طیبه در جامعه اسلامی کمک کنند.