در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1614

متن درس






سیر در عوالم ربوبی: تأملاتی در فلسفه و عرفان اسلامی

سیر در عوالم ربوبی: تأملاتی در فلسفه و عرفان اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۱۴)

مقدمه: در جست‌وجوی حقیقت متعالی

حوزه معارف اسلامی، با همه گستردگی و عمق خود، در بسیاری از جنبه‌ها گرفتار محدودیت‌هایی است که مانع از دستیابی به حقیقت متعالی و سیر در عوالم ربوبی می‌گردد. این نوشتار، با تأمل در کاستی‌های معارف فلسفی و عرفانی سنتی، به دنبال تبیین مسیری است که سالک را از مفاهیم ارضی و محدود به سوی عوالم نوری، انفجاری و ربوبی هدایت می‌کند. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و روایات، این اثر می‌کوشد تا تمایز میان علّیت و اقتضا، جایگاه متعالی معصومین علیهم‌السلام و ضرورت شناخت ذات الهی را به مثابه محور سیر عرفانی روشن سازد. همان‌گونه که نسیمی لطیف، روح را به سوی دریای بی‌کران حقیقت رهنمون می‌شود، این تأملات نیز درصدد است تا ذهن مخاطب را به سوی افق‌های متعالی هستی گشاید.

بخش نخست: نقد محدودیت‌های معارف فلسفی و عرفانی

کاستی‌های علم دینی در تبیین عالیات

معارف فلسفی و عرفانی در سنت اسلامی، به‌رغم غنای ظاهری، عمدتاً در دام مفاهیم محدود و ارضی گرفتار مانده‌اند. این معارف، که می‌بایست پلکان صعود به سوی حقایق ربوبی باشند، اغلب به مباحث جزئی و ناسوتی بسنده کرده و از پرداختن به مراتب متعالی خلقت بازمانده‌اند. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی نقادانه، این کاستی را به مثابه دیواری بلند می‌دانند که راه سالک را به سوی آسمان‌های حقیقت مسدود ساخته است. این محدودیت، ریشه در تمرکز بیش از حد بر مفاهیم تجریدی و فقدان توجه به مصادیق واقعی و خارجی دارد.

درنگ: معارف سنتی، به دلیل تمرکز بر مفاهیم ارضی و ناسوتی، از هدایت سالک به سوی عوالم ربوبی ناتوان مانده‌اند.

محدودیت مباحث مفهومی در متون فلسفی

کتاب‌های فلسفی، نظیر اسفار اربعه ملاصدرا، عمدتاً به مباحثی چون وجود، ماهیت و جعل پرداخته‌اند که به تعبیر استاد فرزانه، ارضی و مورد اشکال‌اند. این مباحث، هرچند در ظاهر عمیق و تجریدی به نظر می‌رسند، اما از حقیقت وجودی و مصادیق خارجی تهی‌اند. همان‌گونه که نقشه‌ای دقیق از شهری، هرگز خود شهر نیست، این مفاهیم نیز تنها سایه‌ای از حقیقت‌اند و نمی‌توانند سالک را به سوی مقصد متعالی هدایت کنند. استاد فرزانه تأکید دارند که این محدودیت، مانع از آن شده است که معارف فلسفی به سیر در عوالم انفجاری، نوری و ربوبی بپردازند.

فقدان توجه به سیر ربوبی

یکی از مهم‌ترین نقدهای استاد فرزانه، فقدان توجه به سیر سالک در عوالم ربوبی، نوری و انفجاری است. این عوالم، که مظاهر اسماء و صفات الهی‌اند، کمتر در معارف سنتی مورد توجه قرار گرفته‌اند. سالک حقیقی، به جای درجا زدن در مفاهیم محدود، باید به سوی تعینات ذاتی و ظهورات الهی حرکت کند. این سیر، همانند سفری است که از کوچه‌های تنگ ناسوت به سوی دشت‌های بی‌کران لاهوت می‌رسد و روح را در قلب هستی غرق می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

نقد استاد فرزانه بر محدودیت‌های معارف سنتی، دعوتی است به بازنگری در رویکردهای فلسفی و عرفانی. این بخش نشان داد که تمرکز بر مفاهیم ارضی و تجریدی، مانع از دستیابی به حقایق متعالی و سیر در عوالم ربوبی شده است. این نقد، زمینه‌ساز توجه به مسیری است که سالک را به سوی ذات الهی و تعینات ربوبی رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: سیر سالک در عوالم متعالی

مفهوم سیر عرفانی و عوالم ربوبی

سیر سالک، سفری است از ناسوت به سوی عوالم انفجاری، نوری و ربوبی. این عوالم، مظاهر اسماء و صفات الهی‌اند که سالک را به سوی ذات متعالی حق تعالی هدایت می‌کنند. استاد فرزانه، این سیر را به مثابه پروازی می‌دانند که پرنده روح را از قفس ناسوت رها ساخته و به سوی آسمان‌های بی‌کران لاهوت می‌برد. برخلاف سیر قهری که همه انسان‌ها به سوی قبر و قیامت می‌روند، این سیر اختیاری است و نیازمند معرفت و تلاش عرفانی.

درنگ: سیر سالک در عوالم ربوبی، سفری اختیاری است که از ناسوت به سوی لاهوت و تعینات ذاتی الهی هدایت می‌شود.

نقد حکمت نظری و عملی

حکمت نظری و عملی، که ستون‌های معارف فلسفی و عرفانی سنتی‌اند، به دلیل محدودیت در مفاهیم، از حقیقت وجودی فاصله گرفته‌اند. استاد فرزانه، این حکمت‌ها را به نقشه‌هایی تشبیه می‌کنند که هرچند دقیق‌اند، اما نمی‌توانند سالک را به مقصد واقعی برسانند. حکمت نظری درگیر مفاهیم تجریدی است و حکمت عملی در چنبره اعمال ناسوتی گرفتار مانده، در حالی که سیر حقیقی نیازمند اتصال به عوالم ربوبی و ظهورات الهی است.

نقد منازل السائرین

کتاب منازل السائرین، که از یقظه تا توحید را در بر می‌گیرد، به مفاهیمی چون «خدا یکی است» محدود شده و از تبیین حقیقت ذات الهی بازمانده است. استاد فرزانه این محدودیت را به مثابه سفری می‌دانند که در میانه راه متوقف شده و به مقصد نهایی نرسیده است. توحید، در این معارف، تنها به مفهومی سطحی فروکاسته شده و از عمق وجودی و ربوبی آن غفلت شده است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش بر ضرورت سیر سالک در عوالم ربوبی تأکید کرد و نشان داد که معارف سنتی، به دلیل محدودیت در مفاهیم، از هدایت سالک به سوی حقیقت ذات الهی ناتوان‌اند. سیر عرفانی، سفری است که از ناسوت آغاز شده و به سوی لاهوت و تعینات ذاتی هدایت می‌شود، و این مسیر نیازمند گذر از مفاهیم محدود و اتصال به حقایق وجودی است.

بخش سوم: جایگاه معصومین علیهم‌السلام و تمایز علّیت و اقتضا

تمایز علّیت و اقتضا

یکی از مفاهیم کلیدی در این درس‌گفتار، تمایز میان علّیت و اقتضاست. معصومین علیهم‌السلام، به دلیل علّیت تامه، از هرگونه اقتضا مصون‌اند و در مراتب عالی خلقت قرار دارند. سایر انسان‌ها، اما، تحت اقتضا هستند و اعمالشان قابل تغییر است. استاد فرزانه این تمایز را به مثابه تفاوت میان ستارگان ثابت آسمان الهی و ذرات معلق در باد ناسوت می‌دانند. معصومین، مظاهر تام اسماء الهی‌اند و از ریل عصمت خارج نمی‌شوند.

درنگ: معصومین علیهم‌السلام، به دلیل علّیت تامه، از اقتضا مصون‌اند و در مراتب عالی خلقت قرار دارند.

معراج پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله

آیه «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ» (سوره اسراء: ۱) به معراج پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله اشاره دارد که سیری متعالی به سوی عوالم ربوبی است. استاد فرزانه تأکید دارند که این سیر، فراتر از مفاهیم ناسوتی است و جزئیات آن در متون سنتی تبیین نشده است. معراج، به مثابه پلی است که از زمین به آسمان‌های بی‌کران الهی امتداد می‌یابد.

افضلیت خمسه طیبه

خمسه طیبه (اصحاب کساء) به دلیل عصمت اولیه، بر سایر معصومین افضل‌اند. استاد فرزانه این افضلیت را به مثابه نور خورشید در برابر ستارگان می‌دانند که همه عوالم را با فروغ خود روشن می‌سازد. این مرتبه، جایگاه متعالی معصومین را در سلسله‌مراتب خلقت نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، جایگاه متعالی معصومین علیهم‌السلام را به‌عنوان مظاهر تام اسماء الهی و مصون از اقتضا تبیین کرد. معراج پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و افضلیت خمسه طیبه، نمونه‌هایی از سیر در عوالم ربوبی‌اند که فراتر از محدودیت‌های ناسوتی قرار دارند.

بخش چهارم: ضرورت شناخت ذات الهی

نقد ممنوعیت تفکر در ذات

حدیث «لا تَفَكَّرُوا فِي ذَاتِ اللَّهِ» ارشادی است و نه منع مطلق تفکر، بلکه هشداری است به گمراهی در این مسیر. استاد فرزانه، این حدیث را به مثابه تابلویی می‌دانند که سالک را از مسیرهای پرپیچ‌وخم باز می‌دارد، اما او را به سوی شناخت ذات الهی دعوت می‌کند. دعای «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ» (خداوندا، خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت) بر ضرورت این شناخت تأکید دارد.

درنگ: شناخت ذات الهی، مقدمه شناخت انبیا و معصومین علیهم‌السلام است و بدون آن، معرفت حقیقی ممکن نیست.

حضور خدا در همه چیز

خداوند، به تعبیر استاد فرزانه، در همه چیز حاضر است: «فِي الْأَشْيَاءِ لَا بِالْمُمَازَجَةِ، خَارِجٌ عَنِ الْأَشْيَاءِ لَا بِالْمُفَارَقَةِ» (در اشیا بدون آمیختگی، و خارج از اشیا بدون جدایی). این حضور، به مثابه نوری است که همه چیز را روشن می‌سازد، بی‌آنکه به محدودیت‌های مادی آلوده شود. این اصل، خدا را به‌عنوان وجودی حاضر و فعال معرفی می‌کند که فراتر از مقولات فلسفی است.

نقد مفهوم خدا در فلسفه سنتی

در فلسفه سنتی، خدا به‌عنوان کلی یا موجودی دور معرفی شده که نادرست است. استاد فرزانه این تصویر را به مثابه نقاشی‌ای می‌دانند که تنها سایه‌ای از حقیقت را نشان می‌دهد. خدا، شخصی متعین است که مقولات منطقی بر او صادق نیست و شناخت او نیازمند گذر از مفاهیم محدود است.

جمع‌بندی بخش چهارم

شناخت ذات الهی، محور سیر عرفانی است و بدون آن، معرفت حقیقی ممکن نیست. این بخش نشان داد که خدا وجودی حاضر و فعال است که فراتر از محدودیت‌های فلسفی و ناسوتی قرار دارد. نقد ممنوعیت تفکر در ذات و تأکید بر حضور الهی، راه را برای سیر حقیقی سالک هموار می‌سازد.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، کوشید تا کاستی‌های معارف سنتی را نقد کرده و مسیر سیر عرفانی به سوی عوالم ربوبی را تبیین نماید. نقد محدودیت‌های فلسفه و عرفان سنتی، تأکید بر جایگاه متعالی معصومین علیهم‌السلام، و ضرورت شناخت ذات الهی، محورهای اصلی این اثر بودند. سیر سالک، سفری است از ناسوت به سوی لاهوت، که تنها با گذر از مفاهیم ارضی و اتصال به حقایق ربوبی ممکن می‌شود. آیات قرآن کریم، نظیر «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» (سوره بقره: ۱۵۶) و «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ» (سوره اسراء: ۱)، این سیر متعالی را تأیید می‌کنند. این اثر، دعوتی است به بازنگری در معارف سنتی و حرکت به سوی شناخت حقیقی خدا و معصومین علیهم‌السلام، تا روح انسان در دریای بی‌کران حقیقت غرق شود.

با نظارت صادق خادمی