متن درس
اقتدار انسانی در نظام هستی: تبیین فلسفی-قرآنی با تأکید بر سوره زمر
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۱۹)
مقدمه
در نظام هستی، انسان بهسان مسافری است که بر لبه تیغ و موی باریک گام برمیدارد، درحالیکه کل عالم با او در حرکتی هماهنگ و اقتضایی همراه است. این نوشتار، با تکیه بر آیات کریمه سوره زمر و تعالیم استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در مفهوم اقتدار انسانی در پرتو نظام اقتضایی خلقت میپردازد. اقتدار انسانی، نه در سلطه بر اشیا، بلکه در آگاهی و هماهنگی با این نظام قانونمند نهفته است که خداوند، بهسان سیستمی فراگیر، آن را هدایت میکند. این اثر، با رویکردی فلسفی و قرآنی، انسان را در مقام موجودی معرفی میکند که با عمل آگاهانه و حرکت محتاطانه در مسیر اقتضائات هستی، قادر است به کمال وجودی خویش دست یابد. در این راستا، تمامی موجودات، از ذرهای ناچیز تا کل هستی، در ارتباطی وثیق با یکدیگر، تحت سیطره نظام اقتضایی عمل میکنند.
بخش اول: نظام اقتضایی هستی و جایگاه خداوند
معرفت شهودی به حقیقت هستی
معرفت به عالم، پروردگار، موجودات و حقایق هستی، معرفتی است شهودی، نزولی و متعالی که انسان را به درک وحدت وجود و جایگاه خداوند بهعنوان حقیقت بنیادین رهنمون میسازد. این معرفت، فراتر از شناخت حسی یا عقلی، از طریق نزول الهی و ظهور حقایق در نظام خلقت پدید میآید. انسان، با این معرفت، خداوند را نه موجودی جدا از هستی، بلکه حقیقتی میبیند که همه موجودات، ظهورات او هستند. این دیدگاه، انسان را به سوی هماهنگی با نظام هستی هدایت میکند، گویی که در اقیانوسی بیکران از حقیقت شناور است و هر موج، نشانهای از ظهور الهی است.
درنگ: معرفت شهودی، دریچهای است به سوی درک وحدت هستی، که انسان را از پراکندگی کثرت به سوی وحدت الهی رهنمون میسازد.
خداوند: حقیقت واحد و سیستمی قانونمند
خداوند، حقیقتی واحد و شخصی است که در همه مراتب هستی حضور دارد، اما نه بهسان موجودی محدود و جزوی. او سیستمی است که همه اشیا، مکانها و وجوه را دربرمیگیرد، چنانکه قرآن کریم میفرماید: ﴿فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ﴾ (بقره: ۱۱۵)؛ به هر سو رو کنید، آنجا وجه خداست. این حضور فراگیر، خداوند را از تصور عرفی موجودی قلمبه و جدا از هستی متمایز میسازد. او ذاتی است که فعل دارد، درحالیکه مخلوقات، ظهورات این ذات هستند و فعلی اقتضایی دارند. این تمایز، نظام خلقت را بهسان دستگاهی دقیق و هماهنگ ترسیم میکند که هر جزء آن، با کل در ارتباط است.
نظام اقتضایی: قانون حاکم بر هستی
هر ذره از موجودات، حتی کوچکترین اتم، با کل هستی در ارتباط است و تحت نظام اقتضایی عمل میکند. این نظام، که خیر و شر، سعادت و شقاوت را در خود جای داده، بر اساس اقتضائات خاص هر موجود شکل میگیرد. خیر و شر، نه بهصورت مستقل، بلکه بهعنوان نتایج اقتضائات وجودی در ظرف کثرت (جهان دانی) یا وحدت (جهان عالی) پدیدار میشوند. این نظام، گویی رقصی هماهنگ است که هر ذره، با ریتمی خاص، در هارمونی کل عالم شرکت میجوید.
درنگ: نظام اقتضایی، قانون حاکم بر هستی است که هر موجود را در ارتباطی وثیق با کل عالم قرار میدهد، گویی هر ذره، آینهای است که کل هستی را در خود بازمیتاباند.
بخش دوم: انسان در نظام اقتضایی
اقتدار انسانی: قدرت مانور در نظام خلقت
انسان، برخلاف قطاری که به ریل محدود است، در نظام اقتضایی از قدرت مانور برخوردار است. او میتواند با اختیار خود، مسیر حرکت وجودی خویش را تعیین کند، اما این اختیار، گاه در برابر اقتضائات ناتوان میماند. بهعنوان مثال، تصادف ناگهانی یا رخدادهای غیرمترقبه، نشاندهنده محدودیتهای انسانی در کنترل کامل اقتضائات است. با این حال، انسان با آگاهی و احتیاط، قادر است در این نظام، گامی استوار بردارد، گویی که بر طنابی باریک در ارتفاعات گام میزند و هر لحظه نیازمند هوشیاری است.
عصمت نسبی و کثرت
عصمت در خداوند، مطلق است، اما در مخلوقات، نسبی و وابسته به مراتب وجودی آنهاست. از اولیای معصوم تا گیاهان و اشیا، همه دارای عصمت نسبی هستند که با افزایش کثرت در جهان دانی، کاهش مییابد. در ظرف کثرت، نقصها، گمراهیها و شکستها پدیدار میشوند، درحالیکه در ظرف عالی، وحدت و عصمت غالب است. این تفاوت، انسان را به تأمل در مراتب وجودی خویش دعوت میکند تا با کاهش کثرت، به عصمت نزدیکتر شود.
تشخصات وجودی و بصیرت اولیا
هر موجود، دارای تشخصات ناسوتی بیشماری است که آغاز و پایانی برای آن متصور نیست. اولیای الهی، با بصیرت خویش، این تشخصات را درک میکنند و میتوانند آینده موجودات را پیشبینی کنند، گویی که هندسه وجودی هر موجود را مینگرند. بهعنوان مثال، همانگونه که معمار، نقص دیوار را با نگاه به هندسه آن تشخیص میدهد، اولیا نیز با بصیرت الهی، مسیر اقتضایی موجودات را میبینند.
درنگ: بصیرت اولیای الهی، توانایی درک تشخصات وجودی موجودات است که آنها را به پیشبینی مسیر اقتضایی هدایت میکند، گویی نوری است که تاریکیهای آینده را روشن میسازد.
ختم و سعادت اقتضایی
قرآن کریم میفرماید: ﴿خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ﴾ (بقره: ۷)؛ خداوند بر دلها و گوشهایشان مهر نهاده است. این ختم، اقتضایی است و قابل تغییر، همانگونه که سعادت و شقاوت نیز در ظرف کثرت تغییرپذیرند. انسان میتواند با عمل آگاهانه، از ختم اقتضایی خارج شود و به سوی سعادت حرکت کند، گویی که از تونلی تاریک به سوی نور هدایت میشود.
بخش سوم: آیات سوره زمر و تبیین نظام اقتضایی
کفایت الهی در هدایت انسان
قرآن کریم در سوره زمر میفرماید: ﴿أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ﴾ (زمر: ۳۶)؛ آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟ و تو را از کسانی که جز او هستند میترسانند. این آیه، خداوند را بهعنوان تنها حامی و هدایتگر در نظام اقتضایی معرفی میکند و ترس از غیر خدا را نفی میکند. انسان، با اعتماد به کفایت الهی، میتواند در مسیری حرکت کند که گویی خداوند دست او را گرفته و از تیغ و مو عبور میدهد.
هدایت و گمراهی در نظام اقتضایی
قرآن کریم میفرماید: ﴿وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ۗ وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍّ﴾ (زمر: ۳۶-۳۷)؛ هر که را خدا گمراه کند، راهنمایی برای او نیست، و هر که را خدا هدایت کند، گمراهکنندهای برای او نیست. این آیه، هدایت و گمراهی را نتایج اقتضائات وجودی معرفی میکند که تحت نظام الهی عمل میکنند. انسان، با عمل آگاهانه، میتواند در مسیر هدایت قرار گیرد و از گمراهی مصون بماند.
کار جمعی خدا و خلق
قرآن کریم میفرماید: ﴿قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ﴾ (زمر: ۳۹)؛ بگو ای قوم من، به جایگاه خود عمل کنید، من نیز عمل میکنم، پس به زودی خواهید دانست. این آیه، بر کار جمعی خدا و خلق در نظام اقتضایی تأکید دارد. خداوند، با علم پیشینی، نتیجه اعمال را میداند، درحالیکه انسان، با علم پسینی، پس از عمل به نتایج آن آگاه میشود. این تفاوت، انسان را به تأمل در اعمال خویش دعوت میکند تا با آگاهی، به سوی کمال حرکت کند.
درنگ: کار جمعی خدا و خلق، نشاندهنده هماهنگی انسان با نظام اقتضایی است که با آگاهی و عمل صحیح، به کمال وجودی منجر میشود.
عذاب اقتضایی
عذاب در نظام اقتضایی، نتیجه اعمال نادرست است که به دو صورت یخزی (دندانشکن) و مقیم (دائمی) ظاهر میشود. این عذابها، نه بهعنوان مجازاتی خودسرانه، بلکه بهسان نتیجهای طبیعی از عدم هماهنگی با نظام اقتضایی پدید میآیند. انسان، با عمل آگاهانه، میتواند از این عذابها مصون بماند و به سوی سعادت حرکت کند.
بخش چهارم: نقش عبادت و آگاهی در حرکت اقتضایی
عبادت: ابزار حفظ تعادل در نظام خلقت
عباداتی مانند نماز، دعا و قرائت آیات قرآن کریم، ابزارهایی برای افزایش آگاهی و حفظ تعادل در نظام اقتضایی هستند. بهعنوان مثال، قرائت دعای «قل أعوذ برب الفلق» (ترجمه: بگو پناه میبرم به پروردگار سپیدهدم) برای کاهش جذب خبائث و حفظ طهارت وجودی است. این عبادات، انسان را از تأثیرات منفی همز و لمز (وسوسه و طعنه) مصون میدارند و او را به سوی طهارت هدایت میکنند.
احتیاط در حرکت وجودی
انسان باید در نظام خلقت، با احتیاطی مانند حرکت بر طناب باریک یا تیغ تیز، عمل کند. این احتیاط، نیازمند آگاهی و تمرکز است، گویی که در ارتفاعات بلند، بر لبه پرتگاه گام میزند. ترس، بهسان عاملی که اراده را تضعیف میکند، میتواند انسان را به سقوط وجودی بکشاند. از اینرو، دعا و درخواست از خداوند برای حفظ در این مسیر، ضرورتی انکارناپذیر است.
درنگ: عبادت و احتیاط، چونان چراغی در تاریکی، انسان را در مسیر دشوار نظام اقتضایی هدایت میکنند و از سقوط وجودی مصون میدارند.
نقش یقظه و محاسبه
یقظه (بیداری) و محاسبه، ابزارهایی برای آگاهی از نتایج اعمال هستند. انسان باید اعمال خود را آزمایش کند و پیش از انجام، نتایج آنها را پیشبینی نماید. این خودآزمایی، انسان را از عمل بدون آگاهی، که بهسان عملهگری بیهدف است، بازمیدارد و او را به سوی کمال هدایت میکند.
نور الهی و آگاهی
روایت «المؤمن ینظر بنور الله» (ترجمه: مؤمن با نور خدا مینگرد) به معنای روشن شدن چراغهای آگاهی در وجود انسان است. این نور، انسان را قادر میسازد تا نتایج اعمال خود را پیشبینی کند و با آگاهی، در نظام اقتضایی حرکت کند. این آگاهی، گویی چراغی است که مسیر تاریک خلقت را روشن میسازد.
بخش پنجم: نقد فرهنگ ارتجاع و تأکید بر آیندهنگری
نقد تمرکز بر گذشته در علوم دینی
تمرکز بیش از حد بر علوم گذشته و آرای عالمان پیشین، مانعی برای درک آینده و هماهنگی با نظام اقتضایی است. علوم دینی باید به مسائل روز و آینده توجه کنند تا انسان را در مسیر کمال هدایت سازند. این تمرکز بر گذشته، گویی که انسان را در زنجیر خاطرات محبوس میکند، درحالیکه آیندهنگری، او را به سوی افقهای نوین رهنمون میسازد.
درنگ: آیندهنگری در علوم دینی، انسان را از بند گذشته رها کرده و به سوی هماهنگی با نظام اقتضایی هدایت میکند.
جهل و نادانی: مانع کمال
اکثر انسانها با جهل زندگی میکنند و علم واقعی، که همراه با حکمت است، در میان آنها اندک است. جهل، مانعی برای درک نظام اقتضایی و حرکت صحیح در آن است. انسان باید با تمرین و عبادت، به آگاهی پیشینی (یعلمون ما یعملون) دست یابد تا از عذابهای اقتضایی مصون بماند.
موفقیت انسانهای آگاه
انسانهایی که میدانند چه میکنند، موفق و کامل هستند. این آگاهی، آنها را از عذابهای یخزی و مقیم مصون میدارد و به سوی کمال هدایت میکند. این انسانها، گویی معمارانی هستند که با دقت، بنای وجود خویش را در نظام خلقت برمیسازند.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر آیات سوره زمر و تعالیم استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، اقتدار انسانی را در نظام اقتضایی هستی تبیین کرد. انسان، بهسان موجودی با قدرت مانور، قادر است با عمل آگاهانه و احتیاط، در مسیری حرکت کند که خداوند، بهعنوان سیستمی قانونمند، آن را هدایت میکند. عبادت، یقظه و محاسبه، ابزارهایی هستند که انسان را به آگاهی پیشینی و هماهنگی با نظام خلقت رهنمون میسازند. نقد فرهنگ ارتجاع و تأکید بر آیندهنگری، انسان را از بند گذشته رها کرده و به سوی کمال وجودی هدایت میکند. این اثر، با دعوت به تأمل در آیات قرآن کریم و عمل آگاهانه، انسان را به سوی نگریستن با نور الهی فرا میخواند.
با نظارت صادق خادمی