متن درس
تحلیل فلسفی اقتدار انسانی در پرتو آیات سوره زمر
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۲۱)
مقدمه
نظام هستی، چونان کتابی عظیم و منسجم، با الفبایی واحد و قاعدهمند نگاشته شده است که در آن، هر موجودی، از ذرهای ناچیز تا آفریدگار بیهمتا، در هماهنگیای شگفتانگیز حرکت میکند. این درسگفتار، که در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۹۲ ارائه شده، به تبیین جایگاه انسان در این نظام یکپارچه میپردازد و با تمرکز بر آیات سوره زمر قرآن کریم، اقتدار انسانی را در دو مسیر متضاد وصول و غفلت بررسی میکند. انسان، به مثابه مسافری در جادهای پرپیچوخم، با انتخابهای خود یا به سوی کمال و وصول گام برمیدارد یا در دام غفلت گرفتار میشود. این نوشتار، با نگاهی عمیق به وحدت ساختاری خلقت، اقتضای ذاتی آن، و نقش غفلت بهعنوان مانعی در مسیر کمال، میکوشد تا تصویری روشن از اقتدار وجودی انسان ارائه دهد.
بخش اول: وحدت ساختاری خلقت و جایگاه انسان در آن
الفبای واحد هستی
نظام خلقت، چونان دفتری منظم، با الفبایی واحد نگاشته شده است که همه موجودات، از خداوند متعال تا مخلوقات طبیعی و مصنوعات بشری، در آن سهیماند. این الفبا، چون رشتهای نامرئی، اجزای هستی را به هم پیوند میدهد، چنانکه انشا، املا، و تاریخ با حروفی یکسان نگاشته میشوند. خلقت در سه پایه استوار است: ساختار وجودی که متعلق به پروردگار است، ساختار طبیعی که مخلوقات را دربرمیگیرد، و ساختار صنعتی که دستاوردهای بشری است. این وحدت ساختاری، مبنای درک اقتدار انسانی است، زیرا انسان، بهعنوان بخشی از این نظام، با همان قواعدی حرکت میکند که خداوند، طبیعت، و صنعت را به هم پیوند میدهد.
استخراج صنعت از طبیعت و طبیعت از حق تعالی
دستاوردهای صنعتی بشر، چونان آینهای، بازتابی از ساختار طبیعی مخلوقات است. دوربین، الهامگرفته از چشم انسان، و سیستمهای تهویه، برگرفته از تنفس موجودات، نمونههایی از این استخراجاند. ورزشهای رزمی نیز از حرکات حیوانات الگو گرفتهاند. این پیوند میان صنعت و طبیعت، خود ریشه در نظام وجودی حق تعالی دارد، چنانکه طبیعت از خداوند متعال استخراج شده است. این سلسلهمراتب، نشاندهنده وحدتی عمیق در خلقت است که همه اجزای آن، از وجود الهی تا مصنوعات بشری، در یک نظام هماهنگ عمل میکنند.
شناخت خداوند از طریق شناخت نفس
حدیث شریف «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» (هر کس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است) چونان کلیدی است که درهای معرفت الهی را میگشاید. شناخت نظام وجودی انسان، که بخشی از نظام واحد خلقت است، به شناخت خداوند منجر میشود. انسان، بهعنوان ظهور حق تعالی، با خداوند در ساختاری مشترک پیوند دارد. خداوند در ظرف عالیات است و از تخلف مصون، اما انسان در ظرف ظهورات است و به دلیل اختیار، در معرض انحراف و تخلف قرار دارد. این تفاوت مراتب، اقتدار انسانی را در گرو انتخابهای او قرار میدهد.
وحدت حقیقت در خلقت
همه اجزای خلقت، از بدن انسان تا جسد اشیاء، در یک حقیقت واحد شریکاند. این حقیقت، چونان جریانی جاری در رگهای هستی، همه موجودات را به هم متصل میکند. بدن انسان، حیوانات طبیعی، و اشیاء صنعتی، همگی در یک نظام قاعدهمند عمل میکنند. این وحدت، نشاندهنده آن است که اقتدار انسانی نه در جدایی از خلقت، بلکه در هماهنگی با آن معنا مییابد.
بخش دوم: اقتضای خلقت و دو مسیر وصول و غفلت
اقتضای دوگانه خلقت
نظام خلقت، چونان جادهای است که دو مسیر متضاد پیش روی انسان میگشاید: وصول، که حرکت هماهنگ با اقتضای خلقت است، و غفلت، که انحراف از این مسیر است. وصول، چونان بالهایی است که انسان را به سوی کمال پرواز میدهد، و غفلت، چونان بندی است که او را به زمین میکشد. این دوگانگی، سرنوشت انسان را در گرو انتخابهایش قرار میدهد.
ابعاد گسترده غفلت
غفلت، نه تنها در امور جزئی، بلکه در گسترهای وسیع، از فراموشی و ترک صلاة تا گناهان بزرگ چون آدمکشی و دزدی، سایه میافکند. غفلت، چونان بیماریای است که روح انسان را میفرساید و او را از مسیر وصول دور میسازد. این گستردگی، نشاندهنده آن است که غفلت، دشمن اصلی اقتدار انسانی است.
تأثیر لحظهای غفلت
یک لحظه غفلت، چونان تغییر ریل قطار، میتواند سرنوشت انسان را دگرگون سازد. مانند مسافری که در پیچوخم خیابانهای شهر گم میشود، انسان با یک انتخاب نادرست، از مقصد اصلی خود دور میافتد. این تأثیر لحظهای، نشاندهنده حساسیت مسیر وجودی انسان است که هوشیاری مداوم را میطلبد.
توبه، دوربرگردان مسیر زندگی
توبه، چونان دوربرگردانی در جاده زندگی، فرصتی است برای بازگشت به مسیر وصول. اما این دوربرگردانها در همه جا در دسترس نیستند، زیرا نظام خلقت قاعدهمند است و فرصتهای اصلاح محدود. انسان باید با هوشیاری، از این فرصتها بهره گیرد تا از غفلت رهایی یابد.
نظاممندی خلقت
خلقت، چونان دستگاهی دقیق، بر اساس قواعد اقتضایی عمل میکند، نه بهصورت اتفاقی یا دلبخواه. این نظاممندی، انسان را ملزم میسازد تا با قواعد خلقت هماهنگ شود تا به وصول دست یابد. هر انحراف از این نظام، به غفلت منجر میشود.
بخش سوم: تقابل وصول و غفلت در آیات سوره زمر
وصول و غفلت در زندگی انسان
زندگی انسان، چونان میدانی است که در آن، وصول و غفلت در نبردی مداوماند. هر لحظه از شبانهروز، انسان در گرو انتخاب بین این دو مسیر است. وصول، او را به سوی کمال و قرب الهی میبرد، و غفلت، چونان سدی، مانع پیشرفت او میشود.
تأثیر ایمان بر ظرافت و خطر
هرچه ایمان انسان افزونتر شود، مسیر وجودی او ظریفتر و مخاطرات غفلت او فزونتر میگردد. انسان مؤمن، چونان رانندهای است که با سرعتی بالا در جادهای باریک حرکت میکند؛ هر انحراف کوچک، میتواند به فاجعهای بزرگ منجر شود. این ظرافت، اقتدار انسانی را در گرو هوشیاری مداوم قرار میدهد.
غفلت خواص در برابر عوام
افراد عادی، به دلیل سادگی و بیآلایشی، کمتر در معرض غفلتاند، اما خواص، مانند عالمان و عارفان، به دلیل مسئولیتهای سنگینتر و ظرافت مسیرشان، بیشتر در معرض غفلت قرار دارند. این تفاوت، نشاندهنده آن است که اقتدار معنوی، با خطر غفلت بیشتری همراه است.
تشبیه انسان مؤمن به ماشین پرسرعت
انسان مؤمن، مانند ماشینی است که با سرعت بالا حرکت میکند؛ خطر تصادف (غفلت) در او بیشتر است، زیرا سرعت و ظرافت، مخاطرات را افزایش میدهد. این تشبیه، بر حساسیت مسیر وجودی انسان مؤمن تأکید دارد که هوشیاری مداوم را میطلبد.
بیاعتقادی خواص به توبه
خواص، گاه به دلیل غرور، خود را از توبه بینیاز میدانند و معتقدند که از خطا مصوناند. این خودبزرگبینی، خود نوعی غفلت است که آنها را از مسیر وصول دور میسازد.
آیات سوره زمر و تبیین غفلت
آیات سوره زمر، چونان چراغی، مسیر وصول و غفلت را روشن میسازند. آیه أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (کاش مرا بازگشتی بود تا از نیکوکاران باشم) حسرت بیفایده پس از غفلت را نشان میدهد. همچنین، آیه لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (کاش خدا مرا هدایت کرده بود، تا از پرهیزکاران بودم) فرافکنی انسان غافل را آشکار میسازد که به جای پذیرش مسئولیت، خداوند را مقصر میداند.
نظاممندی الهی در بخشش و عذاب
خداوند، چونان قاضی عادلی، بر اساس نظام اقتضایی خلقت عمل میکند، نه بر اساس احساسات. بخشش و عذاب او قاعدهمند است، و اسمای جلالی او، مانند قاطع و قامع، نشاندهنده عدالت قاطعانه اوست. این نظاممندی، انسان را ملزم میسازد تا با قواعد خلقت هماهنگ شود.
عدم تغییر در بازگشت
آیه وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ (و اگر بازگردانده شوند، به همان چیزی که از آن نهی شدهاند بازمیگردند) نشان میدهد که انسان غافل، حتی با فرصتهای جدید، تغییر نمیکند و در مسیر انحراف باقی میماند.
اقتضا بهجای انشاءالله
نظام خلقت، بر اساس اقتضا عمل میکند، نه انشاءالله به معنای تصادف و اتفاق. اقتضا، چونان قانونی تغییرناپذیر، مسیر وصول و غفلت را تعیین میکند. انسان با هوشیاری در این نظام، میتواند به وصول دست یابد.
بخش چهارم: راهکارهای رهایی از غفلت
غفلت بهعنوان جیب سوراخ
غفلت، چونان جیب سوراخی است که اعمال خیر، مانند نماز و حج، را بیاثر میسازد. انسانی که در غفلت به سر میبرد، هرچند اعمال نیک انجام دهد، سرمایههای وجودیاش را از دست میدهد، مانند پولی که از جیب سوراخ میریزد.
غفلت بهعنوان اسهال وجودی
غفلت، چونان اسهالی است که هرچه انسان کسب میکند، از دست میدهد و حتی معده وجودی او را تخریب میکند. این تشبیه، نشاندهنده خطر عمیق غفلت است که نه تنها اعمال خیر را بیاثر میسازد، بلکه بنیان وجودی انسان را فرو میریزد.
راهکارهای رفع غفلت
برای رهایی از غفلت، انسان باید خاکی، مردمی، و افتاده باشد. محبت به دیگران، دوری از تکبر، و پذیرش همه بندگان خدا، از حیوانات تا گیاهان و زمین، راه نجات از غفلت است. انسان باید از خودبزرگبینی و خودخواهی دوری کند و با سادگی و صفا زندگی نماید.
خطر خودبزرگبینی و احترامطلبی
خودبزرگبینی و انتظار احترام از دیگران، چونان دامهایی است که انسان را در غفلت فرو میبرد. انسان باید خود را از تشریفات و تکبر دور نگه دارد، مانند جفت کردن کفش خود بهجای انتظار از دیگران. احترامطلبی، نشانهای از خباثت و مانعی برای وصول است.
دعای عاقبت به خیری
دعای «اللَّهُمَّ اجْعَلْ عَاقِبَةَ أَمْرِي خَيْرًا» (خدایا، عاقبت کارم را خیر گردان) چونان کلیدی است که درهای وصول را میگشاید. این دعا، شجاعت در پذیرش اصلاح الهی را نشان میدهد و انسان را از غفلت نجات میدهد.
دعای جامع برای همه
دعای «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ» (خدایا، مؤمنان و مسلمانان را بیامرز) و حتی دعا برای مشرکان و مطربان، نشاندهنده وسعت قلب و دوری از بخل است. این دعا، انسان را از غفلت خودخواهی رها میسازد و به وصول نزدیک میکند.
جمعبندی
این درسگفتار، با تبیین وحدت ساختاری خلقت، اقتدار انسانی را در هماهنگی با نظام اقتضایی هستی جستوجو کرد. انسان، چونان مسافری در جادهای پرپیچوخم، در هر لحظه بین وصول و غفلت انتخاب میکند. غفلت، چونان بیماریای است که اعمال خیر را بیاثر میسازد و خواص را بیش از عوام تهدید میکند. آیات سوره زمر، مانند وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ (و خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردند، به سبب رستگاریشان نجات میدهد)، راه نجات از غفلت را تقوا و تواضع معرفی میکنند. انسان با خاکی بودن، محبت به بندگان خدا، و دعای عاقبت به خیری، میتواند از دام غفلت رها شود و به وصول دست یابد. این تحلیل، بر نقش محوری انتخابهای انسان در تعیین سرنوشت او تأکید دارد و او را به هماهنگی با نظام خلقت فرا میخواند.