متن درس
اقتدار وجودی انسان در پرتو آیات سوره غافر
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۲۷)
مقدمه: جایگاه انسان در نظام هستی
انسان، به مثابه آیینهای تمامنما از صفات الهی، در نظام هستی جایگاهی بیمانند دارد. او موجودی است که با اقتدار وجودی خویش، توانایی صعود به قلههای کمال یا سقوط به حضیض حرمان را داراست. سوره غافر، با آیاتی ژرف و تأملبرانگیز، این جایگاه را در مواجهه انسان با خداوند و نظام علّی و معلولی اعمال او ترسیم میکند. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین فلسفی و عرفانی این موضوع میپردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق به آیات سوره غافر، رابطه انسان و خداوند، پیامدهای غفلت از اقتضائات وجودی، و نقش اعمال در تعیین سرنوشت ابدی انسان بررسی شود.
بخش اول: اقتدار وجودی انسان و خطر غفلت
ظرفیتهای بیکران انسانی
انسان، به عنوان خلیفهالله، دارای ظرفیتهایی بینهایت برای قرب به خداوند است. این ظرفیتها، او را در موقعیتی قرار میدهند که میتواند به اوج کمال یا حضیض حرمان دست یابد. قرآن کریم در آیهای دیگر این حقیقت را چنین بیان میدارد: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ﴾ («بهراستی که انسان در خسران است»). این خسران، نتیجه غفلت از اقتضائات وجودی است که انسان را به سوی گمراهی سوق میدهد. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان، به دلیل این اقتدار وجودی، در ظرف سرنوشت خویش با انتخابهای خود مواجه است. این انتخابها، اگر با آگاهی و تقوا همراه نباشند، به فلاکت و حرمان میانجامند.
درنگ: اقتدار وجودی انسان، او را در موقعیتی قرار میدهد که میتواند با انتخابهای خود، مسیر کمال یا انحطاط را رقم زند. غفلت از این اقتضا، انسان را به سوی خسران ابدی سوق میدهد.
پیامدهای غفلت از اقتضائات وجودی
غفلت از اقتضائات وجودی، انسان را از درک حقیقت خویش بازمیدارد. استاد فرزانه، با بهرهگیری از تمثیلی زیبا، این غفلت را به پشمکی سبک و بیوزن تشبیه میکنند که فاقد تأثیر وجودی است. انسان، هنگامی که در دام مفاهیم سبک و بیمصداق گرفتار میشود، از درک حقیقت وجودی و ارتباط با مصادیق الهی محروم میگردد. این محرومیت، او را در معرض عداوت الهی قرار میدهد، عداوتی که نه از ذات خداوند، بلکه از اقتضای کردار انسان ناشی میشود.
بخش دوم: مواجهه انسان با خداوند در قیامت
عداوت الهی و شدت آن
یکی از آیات کلیدی سوره غافر که محور این بررسی است، به مواجهه انسان با خداوند در قیامت اشاره دارد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ﴾ («به کسانی که کفر ورزیدند ندا داده میشود که همانا خشم خدا از خشم شما نسبت به خودتان بزرگتر است، آنگاه که به ایمان دعوت میشدید و کفر میورزیدید»). این آیه، شدت عداوت الهی را در برابر کافران نشان میدهد. استاد فرزانه تأکید میکنند که این عداوت، نتیجه کفر انسان به دعوت توحید است و نه صفت ذاتی خداوند. عداوت الهی، جلوهای از عدالت اوست که انسان را مسئول انتخابهایش میداند.
درنگ: عداوت الهی، نه صفت ذاتی خداوند، بلکه نتیجه اقتضای کردار انسان است. کفر به توحید و گرایش به شرک، انسان را در معرض این عداوت قرار میدهد.
قاطعیت حکم الهی
قرآن کریم در آیات دیگری از سوره غافر، بر قاطعیت حکم الهی تأکید میورزد: ﴿قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ﴾ («گفتند: پروردگارا، ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی، اینک به گناهانمان اعتراف کردیم، آیا راهی برای خروج هست؟»). پاسخ الهی اما قاطع است: ﴿ذَٰلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ ۖ وَإِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ۚ فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ﴾ («این [عذاب] به این دلیل است که چون خدا به تنهایی خوانده میشد، کفر میورزیدید و چون به او شرک میورزیدید، ایمان میآوردید. پس حکم از آنِ خدای بلندمرتبه بزرگ است»). این آیات، نشاندهنده قاطعیت عدالت الهی در برابر کفر و شرک است. استاد فرزانه تأکید دارند که این قاطعیت، نتیجه نظام علّی و معلولی اعمال انسان است.
بخش سوم: خداوند و عداوت اقتضایی
کمال مطلق الهی و نفی عداوت ذاتی
استاد فرزانه، با استناد به فلسفه اسلامی، تأکید میکنند که خداوند، بهعنوان موجودی کلالکمال، از هرگونه نقص و صفت نفسانی، از جمله عداوت ذاتی، مبراست. عداوت الهی، نتیجه اقتضای کردار انسان است. این مفهوم در آیهای دیگر نیز تأیید میشود: ﴿تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ﴾ («بریده باد دستهای ابولهب و نابود باد»). این آیه، خشم الهی را در برابر کفر و نافرمانی نشان میدهد، اما این خشم، نتیجه انتخابهای نادرست انسان است. خداوند، به مثابه آفتابی بیغروب، ذاتاً از عداوت مبراست، اما اعمال انسان میتواند اقتضائاتی را در نظام هستی ایجاد کند که به جلوههای قهاریت الهی منجر شود.
درنگ: خداوند، موجودی عاری از عداوت ذاتی است. عداوت الهی، جلوهای از عدالت اوست که در پاسخ به کردار انسان ظاهر میشود.
نظام علّی و معلولی اعمال
استاد فرزانه، با اشاره به آیه ﴿كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ﴾ («هر کس بر اساس شیوه خود عمل میکند») تأکید میکنند که اعمال انسان، نتایج خاص خود را در نظام هستی ایجاد میکنند. این نظام علّی و معلولی، انسان را مسئول انتخابهایش میداند. هر عملی، به مثابه بذری است که در زمین وجود کاشته میشود و میوه آن، در دنیا و آخرت ظاهر میگردد. این مفهوم، با فلسفه اسلامی و نظریه اقتضای وجودی همخوانی دارد.
بخش چهارم: سبک تربیتی قرآن کریم
غیبت و حضور در بیان قرآنی
قرآن کریم، با بهرهگیری از سبکی تربیتی و شاعرانه، انسان را بین دنیا و آخرت، خطاب و غیبت، جابهجا میکند. این سبک، در آیه ﴿هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ رِزْقًا ۚ وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ﴾ («او کسی است که آیات خود را به شما نشان میدهد و از آسمان برایتان روزی فرو میفرستد، و جز کسی که بازگردد، پند نمیگیرد») بهخوبی نمایان است. این جابهجایی، انسان را به تأمل در اعمال و عواقب آنها دعوت میکند. استاد فرزانه، این سبک را به غزلی تشبیه میکنند که با تنوع در خطاب و غیبت، دل مخاطب را به سوی حقیقت میکشاند.
درنگ: سبک تربیتی قرآن کریم، با جابهجایی بین دنیا و آخرت، انسان را به تأمل در اعمال و رهایی از غفلت دعوت میکند.
دعوت به اخلاص
قرآن کریم، انسان را به اخلاص در عبادت دعوت میکند: ﴿فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾ («پس خدا را در حالی که دین را برای او خالص کردهاید، بخوانید، هرچند کافران خوش نداشته باشند»). این دعوت، انسان را از شرک و کفر به سوی توحید و کمال هدایت میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که اخلاص، کلیدی برای رهایی از سبکی مفاهیم و رسیدن به مصادیق الهی است.
بخش پنجم: تأثیر کلام و اقتضای وجودی
کلام معصوم و تأثیر آن
استاد فرزانه، با اشاره به روایت دعای همام، به تأثیر عمیق کلام معصوم بر مخاطب آماده اشاره میکنند. همام، به دلیل کمال وجودی خویش، ارواح و ذوات کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام را درک کرد و این درک، او را به چنان حالتی رساند که جان به جانآفرین تسلیم کرد. این تأثیر، نتیجه اقتضای وجودی شنونده است و نه صرف کلام. استاد، کلام معصوم را به چاقویی تشبیه میکنند که تنها در شرایط خاص، اثر میگذارد. آیه ﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ («از بندگان خدا، تنها عالمان از او میترسند») این ارتباط بین علم و خشیت را تأیید میکند.
درنگ: کلام معصوم، به دلیل اقتضای وجودی شنونده، میتواند تأثیراتی عمیق و حتی مرگآور داشته باشد، اما این تأثیر به آمادگی مخاطب وابسته است.
مفهوم در برابر مصداق
استاد فرزانه، معرفت را به سه سطح تقسیم میکنند: مصداق به مصداق، مفهوم به مفهوم، و مصداق به مفهوم. معرفت رایج در میان انسانها، مفهوم به مفهوم است که به مثابه پشمکی سبک و بیوزن، فاقد تأثیر وجودی است. مفاهیمی چون خدا، پیامبر، گناه و ثواب، تا زمانی که به مصداق تبدیل نشوند، نمیتوانند انسان را از گناه بازدارند. این سبکی مفاهیم، انسان را در غفلت فرو میبرد و از درک حقیقت وجودی محروم میسازد.
بخش ششم: از مفهوم به مصداق
نیاز به تبدیل مفهوم به مصداق
برای رهایی از سبکی مفاهیم، انسان باید آنها را به مصادیق تبدیل کند. استاد فرزانه، با تمثیلی زیبا، مفاهیم را به بادکنکی بیوزن تشبیه میکنند که در برابر آهن سنگین مصادیق، هیچ وزنی ندارد. این تبدیل، نیازمند تهذیب نفس و قرب وجودی است. آیه ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا﴾ («و هر کس از یاد من روی گرداند، زندگی تنگ و دشواری خواهد داشت») بر این حقیقت تأکید دارد که اعراض از ذکر الهی، انسان را در تنگنای غفلت گرفتار میکند.
درنگ: مفاهیم، تا زمانی که به مصادیق تبدیل نشوند، سبک و بیتأثیر باقی میمانند. تبدیل مفهوم به مصداق، انسان را به حقیقت وجودی نزدیک میکند.
نقش قرب وجودی در تأثیر مفاهیم
استاد فرزانه، با ذکر مثالی از مرگ فرزند، به نقش قرب وجودی در سنگین شدن مفاهیم اشاره میکنند. خبر مرگ فرزند، به دلیل ارتباط عاطفی و وجودی، احساسی سنگین ایجاد میکند، در حالی که مرگ دیگران این تأثیر را ندارد. این قرب وجودی، مفاهیم را از حالت پشمکمانند به مصادیقی ملموس تبدیل میکند. این مفهوم، با نظریههای روانشناسی فلسفی و عرفانی همخوانی دارد که تأثیر کلام را به آمادگی وجودی مخاطب وابسته میدانند.
بخش هفتم: تأثیر اجتماعی و اخلاقی مفاهیم
حیاء و نقش آن در رفتار انسانی
استاد فرزانه، با اشاره به مفاهیمی چون محرم و نامحرم، به نقش حیاء در ایجاد احساس سنگینی اشاره میکنند. برای مثال، عریان شدن یک زن در برابر نامحرم، به دلیل نقض حیاء، احساسی سنگین ایجاد میکند که میتواند به اختلالات روانی منجر شود. این نکته، با اخلاق اسلامی و تأکید بر حفظ عفت همخوانی دارد. حیاء، به مثابه سپری نفسانی، انسان را از رفتارهای ناشایست بازمیدارد.
ضرورت خودکفایی زنان در امور پزشکی
استاد فرزانه، با تأکید بر ضرورت خودکفایی زنان در امور پزشکی، بهویژه جراحی زنان، بر حفظ حیاء و سلامت روانی زنان تأکید میکنند. حضور مردان در اتاق عمل، میتواند آسیبهای روانی عمیقی به زنان وارد کند. این خودکفایی، واجب شرعی است و به حفظ کرامت و سلامت جامعه کمک میکند. این مفهوم، با وجوب کفایی در فقه اسلامی همخوانی دارد.
درنگ: خودکفایی زنان در امور پزشکی، بهویژه جراحی، واجب شرعی است تا از آسیبهای روانی و اجتماعی ناشی از نقض حیاء جلوگیری شود.
جمعبندی: اقتدار انسان و مسیر کمال
تحلیل اقتدار وجودی انسان در پرتو آیات سوره غافر، جایگاه والای او را بهعنوان موجودی مختار و دارای ظرفیتهای بیکران نشان میدهد. انسان، با اختیار خویش، میتواند مسیر کمال یا انحطاط را برگزیند. سوره غافر، با تأکید بر دو چهره رحمانی و قهاری خداوند، انسان را به تأمل در اعمال و عواقب آنها دعوت میکند. عداوت الهی، نتیجه اقتضای کردار انسان است و نه صفت ذاتی خداوند. انسان، با تبدیل مفاهیم به مصادیق، تهذیب نفس، و قرب به خداوند، میتواند از غفلت رهایی یابد و به مقام خلیفهاللهی دست یابد. این بررسی، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، درصدد است تا با زبانی روشن و متین، این مفاهیم را برای مخاطبان آکادمیک تبیین نماید.
با نظارت صادق خادمی