متن درس
اقتدار انسان در قرآن کریم: تأملی فلسفی و عرفانی با تأکید بر سوره فصلت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۳۶)
مقدمه
انسان، در نگاه قرآن کریم، موجودی است برخوردار از ظرفیتهای بیکران که توانایی دستیابی به مراتب والای کمال و اقتدار را داراست. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی مفهوم اقتدار انسانی از منظری فلسفی و عرفانی میپردازد و با تمرکز بر آیات سوره فصلت، تلاش دارد تا جایگاه متعالی انسان را در نظام هستی تبیین نماید. این اثر، با نگاهی عمیق به تمایز میان «بشر» و «آدم»، موانع تحقق اقتدار انسانی و ظرفیتهای ذاتی او، بهویژه در پرتو وحی، علم و کرامت، راههای رهایی از محدودیتهای محیطی و اجتماعی را کاوش میکند. هدف این پژوهش، روشن ساختن این حقیقت قرآنی است که انسان، بهعنوان خلیفه الهی، میتواند با رفع موانع و پرورش استعدادهای وجودی، به قلههای کمال و قدرت معنوی و علمی دست یابد و آیندهای روشن برای بشریت رقم زند.
بخش نخست: انسان در نگاه قرآن کریم
موقعیت کنونی انسان و توان واقعی او
وضعیت کنونی جوامع بشری، بازتابدهنده توان واقعی انسان نیست. انسان، موجودی است که ظرفیتهایی فراتر از محدودیتهای موجود در جامعه، تاریخ و محیط دارد. این دیدگاه، ریشه در انسانشناسی قرآنی دارد که انسان را موجودی با استعدادهای بینهایت میداند. موانع محیطی، اجتماعی و تاریخی، مانند استعمار و استثمار، مانع از بروز این ظرفیتها شدهاند. همانگونه که بیماری جسمی یا روانی، مانع از لذت بردن از غذا میشود، شرایط نامناسب محیطی نیز انسان را از تحقق توانمندیهایش بازمیدارد. این تمثیل، نشاندهنده تأثیر عمیق شرایط بیرونی بر بروز استعدادهای درونی است.
درنگ: انسان در نگاه قرآن کریم، موجودی است برخوردار از ظرفیتهای نامحدود که موانع محیطی و اجتماعی، او را از دستیابی به کمال بازمیدارند.
انسان در نگاه الهی: موجودی قدرتمند
در نگاه الهی، انسان موجودی است که از آسمانها، زمین، جن و ملک برتر است و تنها مرتبهای پایینتر از خداوند دارد. این جایگاه متعالی، در نظریه «انسان کامل» در عرفان اسلامی بازتاب یافته است که انسان را خلیفه الهی و دارای اقتدار وجودی میداند. بااینحال، انسان کنونی تنها پوستهای از این حقیقت است و به کسری ناچیز از ظرفیتهای خود دست یافته است. این فاصله عظیم میان انسان کنونی و انسان آرمانی، نتیجه موانع تاریخی و اجتماعی است که مانع از شکوفایی استعدادهای ذاتی او شدهاند.
تمایز بشر و آدم
قرآن کریم میان «بشر» و «آدم» تمایزی معنادار قائل است. بشر، به انسان در وضعیت کنونی و محدودش اشاره دارد، درحالیکه آدم، موجودی است قدرتمند که به مقام «کن فیکون» میرسد. این مقام، که در عرفان اسلامی بهعنوان ویژگی انسان کامل شناخته میشود، نهتنها به معصومین و انبیا اختصاص ندارد، بلکه بهصورت نسبی در همه انسانها وجود دارد. بااینحال، موانع تاریخی و اجتماعی، بشر را به موجودی فروکاسته تبدیل کرده و او را از آدمیت راستین دور ساخته است.
درنگ: تمایز میان بشر و آدم، نمایانگر فاصله میان انسان کنونی و انسان آرمانی است که توانایی دستیابی به مقام کن فیکون را داراست.
جمعبندی بخش نخست
انسان در نگاه قرآن کریم، موجودی است با ظرفیتهای بیکران که به دلیل موانع محیطی، اجتماعی و تاریخی، از تحقق توانمندیهای خود بازمانده است. تمایز میان بشر و آدم، نشاندهنده این حقیقت است که انسان کنونی تنها سایهای از حقیقت وجودی خویش است. با رفع این موانع، انسان میتواند به جایگاه متعالی خود بهعنوان خلیفه الهی دست یابد.
بخش دوم: ظرفیتهای وجودی انسان
وحی، کرامت و علم: استعدادهای ذاتی انسان
وحی، کشف، کرامت، علم و نبوغ، از استعدادهای ذاتی انسان هستند که بهصورت نسبی در همه افراد وجود دارند. این ظرفیتها، ریشه در نظریه فطرت در فلسفه اسلامی دارند که وحی را صفتی همگانی میداند. علوم انسانی، به سه دسته تقسیم میشوند: علوم اکتسابی، که از طریق یادگیری کسب میشوند؛ علوم ذاتی، که چون گنجهایی در وجود انسان نهفتهاند؛ و نازلات الهی، که علوم الهامی و غیبی هستند. انسان، به دلیل عدم دسترسی به خود، از این گنجهای وجودی بیبهره مانده و به دلیل پراکندگی و گرفتاری، از دریافت نازلات الهی محروم است.
موانع دسترسی به علوم ذاتی و الهامی
عدم خودشناسی، مانع اصلی دسترسی به علوم ذاتی است. انسان، همانند معدنی سرشار از طلا و نقره، از گنجهای وجودی خود بیخبر است. همچنین، نازلات الهی به دلیل خوابآلودگی و پراکندگی ذهن انسان، به او نمیرسند. این دیدگاه، با فلسفه وحی در قرآن کریم همخوانی دارد که آمادگی وجودی را شرط دریافت الهامات الهی میداند.
درنگ: خودشناسی و آمادگی وجودی، کلید دستیابی به علوم ذاتی و نازلات الهی است که انسان را به سوی کمال هدایت میکنند.
جمعبندی بخش دوم
انسان، دارای ظرفیتهای ذاتی بینهایتی است که از طریق وحی، کرامت و علم میتوانند شکوفا شوند. بااینحال، موانعی چون عدم خودشناسی و پراکندگی ذهن، او را از این گنجهای وجودی محروم کردهاند. پرورش این استعدادها، نیازمند رفع موانع و آمادگی وجودی است.
بخش سوم: موانع تحقق اقتدار انسانی
استعمار و استثمار: سد راه آدمیت
استعمار و استثمار، از موانع اصلی تحقق آدمیت انسان بودهاند. این عوامل، انسان را به بشر فروکاسته و از دستیابی به کمال باز داشتهاند. فلسفه اجتماعی قرآن کریم، ظلم و استثمار را مانع شکوفایی استعدادهای انسانی میداند. تاریخ، با ایجاد محدودیتها، انسان را به خاک سیاه نشانده و از رشد و تعالی او جلوگیری کرده است.
تأثیر محیط و تربیت بر کمال
محیط، زمان، مربی و امکانات، نقش بسزایی در تحقق توان واقعی انسان دارند. بدون این عوامل، انسان به کمال خود نمیرسد. فلسفه تربیت در اسلام، محیط و آموزش را شرط ضروری کمال میداند. همانگونه که گیاهی بدون خاک حاصلخیز و نور کافی رشد نمیکند، انسان نیز بدون محیط مناسب، از شکوفایی بازمیماند.
درنگ: استعمار، استثمار و فقدان محیط مناسب، انسان را از تحقق آدمیت و دستیابی به کمال بازمیدارند.
جمعبندی بخش سوم
موانع تاریخی و اجتماعی، مانند استعمار و استثمار، همراه با فقدان محیط و تربیت مناسب، انسان را از دستیابی به اقتدار و کمال محروم کردهاند. رفع این موانع، گامی اساسی در مسیر شکوفایی استعدادهای انسانی است.
بخش چهارم: اقتدار الهی در سوره فصلت
آیات سوره فصلت و تجلی قدرت الهی
سوره فصلت، با آیاتی چون ﴿أَإِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَٰلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾ (آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کفر میورزید و برای او همتایانی قرار میدهید؟ او پروردگار جهانیان است)، بر اقتدار بینهایت الهی تأکید دارد. این آیه، شرک را نفی قدرت الهی میداند و انسان را به تأمل در عظمت خالق دعوت میکند.
آیه دیگر، ﴿وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ﴾ (و در آن کوههای استوار از بالای آن قرار داد و در آن برکت نهاد و خوراکهایش را در چهار روز مقدر کرد، یکسان برای خواستاران)، نظم و قدرت الهی در خلقت را نشان میدهد.
همچنین، آیه ﴿ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ﴾ (سپس به سوی آسمان پرداخت در حالی که دود بود و به آن و زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید. گفتند: فرمانبردار آمدیم)، اطاعت کائنات از فرمان الهی را به تصویر میکشد.
آیه ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَىٰ فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ﴾ (پس آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند و در هر آسمانی کارش را وحی کرد و آسمان دنیا را به چراغها آراستیم و محافظت کردیم. این است تقدیر آن عزیز دانا)، تکمیل خلقت آسمانها و نظم الهی را نشان میدهد.
درنگ: آیات سوره فصلت، اقتدار بینهایت الهی را به نمایش میگذارند و انسان را به تأمل در جایگاه خود بهعنوان خلیفه این قدرت دعوت میکنند.
جمعبندی بخش چهارم
آیات سوره فصلت، با تأکید بر اقتدار الهی در خلقت زمین و آسمانها، انسان را به درک جایگاه خود بهعنوان موجودی قدرتمند و خلیفه الهی فرا میخوانند. این آیات، شرک و ناسپاسی را مانع درک این اقتدار میدانند و نظم الهی را بهعنوان الگویی برای اقتدار انسانی معرفی میکنند.
بخش پنجم: انسان کامل و اقتدار معصومین
قدرت معنوی معصومین
معصومین، بهعنوان الگوهای انسان کامل، دارای قدرت معنوی، علمی و لدنی بودند که حتی دشمنان را تحت تأثیر قرار میداد. این قدرت، ریشه در نظریه ولایت در عرفان اسلامی دارد که معصومین را صاحب اقتدار معنوی میداند. برای مثال، معاویه، با وجود دشمنی، به کمال امام علی علیهالسلام معترف بود و او را محترم میشمرد. همچنین، مأمون به دلیل کمال امام رضا علیهالسلام، دلباخته او بود، هرچند در نهایت به قتل او متوسل شد. این تعارض میان عشق و ترس، نشاندهنده تأثیر عمیق کمال معصومین بر دشمنان است.
تصرف معصومین در کائنات
معصومین، با قدرت معنوی خود، توانایی تصرف در کائنات داشتند. روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده که ایشان با دست گذاشتن بر زمین، خانه را به چرخش درآوردند. این توانایی، در عرفان اسلامی بهعنوان ویژگی انسان کامل شناخته میشود و نشاندهنده اقتدار وجودی است که فراتر از ابزارهای مادی است.
درنگ: معصومین، با قدرت معنوی و تصرف در کائنات، الگوهایی از انسان کامل هستند که اقتدار وجودی انسان را به نمایش میگذارند.
نقد تحریف تاریخ معصومین
تصویر فقیرانه از معصومین، تحریفی تاریخی است. برخلاف تصور رایج، معصومین دارای قدرت و امکانات بودند و نهتنها زهاد گوشهنشین نبودند، بلکه با اقتدار معنوی و علمی، جامعه را هدایت میکردند. این تحریف، مانع از شناخت حقیقت جایگاه متعالی معصومین شده است.
جمعبندی بخش پنجم
معصومین، بهعنوان انسانهای کامل، با قدرت معنوی و توانایی تصرف در کائنات، الگوهایی بینظیر برای اقتدار انسانی هستند. تحریف تاریخ، مانع از درک این جایگاه متعالی شده، اما حقیقت آنها، نمایانگر کمال و اقتداری است که حتی دشمنان را تحت تأثیر قرار میداد.
بخش ششم: آینده بشر و اقتدار معنوی
پیشرفت علمی و معنوی بشر
در گذشته، سواد محدود بود، اما امروز به امری همگانی تبدیل شده است. در آینده، انسانها میتوانند به مراتب بالاتری از علم و وحی دست یابند. گروههایی از انسانها ممکن است صاحب وحی، کرامت و کشف شوند و این امور به امری عادی تبدیل گردد. این دیدگاه، با فلسفه آیندهشناسی در اسلام همخوانی دارد که پیشرفت معنوی بشر را پیشبینی میکند.
امام زمان و اداره عادلانه جهان
امام زمان علیهالسلام، با تکیه بر عقل و سلامت جامعه، جهان را اداره خواهد کرد، نه با خشونت. این مفهوم، ریشه در فلسفه مهدویت دارد که هدف آن، برقراری عدالت و کمال است. روایات خشونتبار درباره امام زمان، بهعنوان اسرائیلیات، فاقد اعتبار هستند و با حقیقت مهدویت ناسازگارند.
درنگ: آینده بشر، با پیشرفت علمی و معنوی، به سوی دستیابی به وحی و کرامت حرکت خواهد کرد و امام زمان علیهالسلام، با اقتدار معنوی، جهان را به سوی عدالت هدایت خواهد کرد.
جمعبندی بخش ششم
آینده بشر، با پیشرفت علمی و معنوی، امکان دستیابی به مراتب والای کمال را فراهم خواهد کرد. امام زمان علیهالسلام، با اقتدار معنوی و تکیه بر عقل و سلامت جامعه، الگویی برای اداره عادلانه جهان خواهد بود.
بخش هفتم: نقد روشهای تربیتی و تاریخی
نقد روشهای تربیتی در دوران غیبت
روشهای تربیتی در دوران غیبت، به دلیل تمرکز افراطی بر کتاب یا ذکر، از تعادل خارج شدهاند. فلسفه تربیت در اسلام، بر تعادل میان علم و عمل تأکید دارد و این عدم تعادل، مانع از شکوفایی استعدادهای انسانی شده است.
نقد روانشناسی بیخدایی
روانشناسی مدرن، بیخدایی را عامل آرامش میداند، زیرا خداپرستی را با نظارت دائم الهی و اضطراب همراه میبیند. در مقابل، روانشناسی دینی در اسلام، خداپرستی را عامل کمال و آرامش واقعی میداند که انسان را به سوی تعالی هدایت میکند.
نقد تعصب در تاریخنگاری
تعصب در تاریخنگاری، مانع از شناخت حقیقت درباره معصومین و خلفا شده است. برای مثال، روایات خشن علیه خلفا یا تصویر منفی از برخی شخصیتهای تاریخی، ممکن است معتبر نباشد. فلسفه تاریخ در اسلام، بر حقیقتجویی و پرهیز از تعصب تأکید دارد.
درنگ: تعصب در تاریخنگاری و روشهای تربیتی نامتعادل، مانع از شناخت حقیقت و شکوفایی استعدادهای انسانی شدهاند.
جمعبندی بخش هفتم
روشهای تربیتی نامتعادل، روانشناسی بیخدایی و تعصب در تاریخنگاری، موانعی در مسیر شناخت حقیقت و تحقق اقتدار انسانی هستند. اصلاح این روشها و پرهیز از تعصب، گامی اساسی در جهت کمال است.
بخش هشتم: نقش علما و حوزههای علمی
ضرورت اقتدار و محبت در علما
علما و حوزههای علمی، برای رهبری جامعه، باید قدرتمند و دوستداشتنی باشند. اقتدار علمی و معنوی، همراه با محبت، آنها را به الگوهایی جذاب برای جامعه تبدیل میکند. فلسفه اجتماعی در اسلام، رهبری را وابسته به این دو ویژگی میداند.
نقد ضعف اقتدار علم دینی
جامعه، به دلیل ضعف اقتدار علم دینی، به رمالها و فالگیرها بیش از علما اعتماد دارد. این امر، نشاندهنده نیاز به تقویت اقتدار علمی و معنوی در حوزههای علمی است تا بتوانند رهبری مؤثری در جامعه داشته باشند.
درنگ: علما و حوزههای علمی، با کسب اقتدار علمی و معنوی و محبت، میتوانند رهبری مؤثری در جامعه داشته باشند.
جمعبندی بخش هشتم
علما و حوزههای علمی، برای ایفای نقش رهبری، باید اقتدار علمی و معنوی را با محبت و جذابیت وجودی ترکیب کنند. ضعف در این زمینه، اعتماد جامعه را به علم دینی کاهش داده و نیازمند اصلاح است.
نتیجهگیری نهایی
اقتدار انسان در قرآن کریم، مفهومی عمیق و چندوجهی است که ریشه در ظرفیتهای بیکران وجودی او دارد. سوره فصلت، با آیاتی چون ﴿أَإِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ﴾ و ﴿ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ﴾، اقتدار الهی را به نمایش میگذارد و انسان را به تأمل در جایگاه خود بهعنوان خلیفه این قدرت دعوت میکند. موانع تاریخی و اجتماعی، مانند استعمار و استثمار، انسان را از تحقق آدمیت باز داشتهاند، اما آینده بشر، با پیشرفت علمی و معنوی، امکان دستیابی به وحی و کرامت را فراهم خواهد کرد. معصومین، بهعنوان الگوهای انسان کامل، با اقتدار معنوی و دوستداشتنی بودن، حتی دشمنان را تحت تأثیر قرار میدادند. علما و حوزههای علمی نیز باید با کسب اقتدار و محبت، رهبری جامعه را بر عهده گیرند تا بشریت به سوی کمال و اقتدار واقعی حرکت کند.
با نظارت صادق خادمی