متن درس
اقتدار انسانی در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۴۱)
دیباچه
کتاب حاضر، با تأمل در آیات نورانی سوره فصلت از قرآن کریم، به کاوش در مفهوم اقتدار انسانی میپردازد و با بهرهگیری از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، حقیقت دین را به مثابه نوری ربوبی ترسیم میکند که در وجود انسان متجلی میشود. این اثر، با نگاهی عمیق و فلسفی، به تبیین جایگاه انسان در نظام هستی پرداخته و با استعانت از آیات الهی، نشان میدهد که چگونه اقتدار انسانی از طریق یقین، معرفت نفس و اتصال به حقیقت ربوبی محقق میگردد. ساختار این نوشتار، با تقسیمبندی موضوعی و تحلیلی، تلاش دارد تا مفاهیم پیچیده عرفانی و فلسفی را با زبانی روشن و متین برای مخاطبان تبیین نماید. تمثیلات و اشارات ادبی، چون چراغی در تاریکی، راه را برای فهم عمیقتر این مفاهیم هموار میسازند.
بخش نخست: حقیقت ربوبی اسلام
ماهیت اسلام: نوری متصل به حقایق الهی
استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در تبیین حقیقت اسلام، آن را واقعیتی ربوبی میدانند که از انبیا و معصومان آغاز شده و در مراتب نازله به انسانهای عادی تسری مییابد. اسلام، نه صرفاً مجموعهای از احکام ظاهری، بلکه ظرفی است که حقایق الهی را در خود جای داده و انسان را به سوی کمال رهنمون میسازد. این حقیقت، چون چشمهای زلال، از وجود مبارک انبیا و اولیا سرچشمه گرفته و در وجود هر انسان، به تناسب ظرفیتش، جاری میشود.
در این دیدگاه، اسلام به مثابه چلچراغی است که اگر نور حقیقت در آن نباشد، تنها شیشهای بیفایده است. این تمثیل، که در درسگفتار استاد به زیبایی ترسیم شده، بر تفاوت میان شکل ظاهری دین و محتوای باطنی آن تأکید دارد. شکل ظاهری، مانند شیشهای است که بدون نور، ارزشی ندارد؛ اما نور حقیقت، که همان قوت، قدرت و حکمت الهی است، به دین جان میبخشد.
درنگ: اسلام، واقعیتی ربوبی است که از معصومان آغاز شده و در وجود انسانها، به تناسب مراتبشان، ظهور مییابد. این حقیقت، نه در ظواهر، بلکه در نور و روشنی باطنی دین نهفته است. |
تمثیل چلچراغ و لامپ
استاد فرزانه، با بهرهگیری از تمثیل چلچراغ، لامپ و چراغ خواب، به تبیین این حقیقت میپردازند که روشنی و نور، جوهره اصلی دین است. چلچراغ، لامپ و چراغ خواب، هر یک به تناسب خود، اگر روشن باشند، نور دارند و این نور، حقیقت اسلام است. تفاوت در مراتب نور است، نه در ماهیت آن. این تمثیل، به زیبایی نشان میدهد که اقتدار انسانی، در گرو اتصال به این نور الهی است و هر انسانی، از پیامبر گرفته تا فرد عادی، میتواند سهمی از این نور را در وجود خود متجلی سازد.
در این راستا، استاد به طنزی ظریف اشاره میکنند که در محافل علمی، گاه بحثهای طولانی درباره ظواهر بیاهمیت، مانند تعریف آفتابه، صورت میگیرد. این طنز، که از درسگفتار استخراج شده، نشاندهنده بیثمری تمرکز بر ظواهر بدون توجه به حقیقت است. آفتابه، اگر لوله یا دستهاش شکسته باشد، همچنان آفتابه است، اما لامپ بدون نور، تنها شیشهای بیارزش است.
اقتدار مشترک انبیا و انسانها
یکی از نکات محوری درسگفتار، تأکید بر اشتراک انبیا و انسانها در برخورداری از قوت، قدرت، مکنت و همت است. استاد فرزانه تأکید دارند که تفاوت میان انبیا و انسانهای عادی، نه در ماهیت این ویژگیها، بلکه در مراتب آنهاست. انبیا، چون خورشیدی درخشان، در اوج این مراتب قرار دارند، اما انسان عادی نیز، به مثابه چراغی کوچک، میتواند نور حقیقت را در خود متجلی سازد.
این دیدگاه، ریشه در انسانشناسی قرآنی دارد که انسان را مظهر اسماء و صفات الهی میداند. قرآن کریم، در آیهای نورانی، میفرماید: سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ (به زودی آیات خود را در آفاق و در نفوسشان به آنها نشان خواهیم داد تا برایشان روشن شود که آن حق است). این آیه، بر ظرفیت انسان برای دریافت حقایق الهی تأکید دارد.
بخش دوم: موانع تحقق اقتدار انسانی
شک (مریه) به مثابه مانع اصلی
استاد فرزانه، با استناد به آیات سوره فصلت، شک (مریه) را مانع اصلی تحقق اقتدار انسانی معرفی میکنند. قرآن کریم در این سوره میفرماید: أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ (آگاه باشید که آنها در شک از لقای پروردگارشان هستند). این شک، که گاه به صورت پیچیده و پنهان در وجود انسان رخنه میکند، مانع از آن میشود که انسان به حقیقت ربوبی متصل گردد.
استاد، با تمثیلی زیبا، این شک را به لامپی خاموش تشبیه میکنند که بدون نور، تنها شیشهای بیفایده است. انسان، اگر در شک بماند، نمیتواند نور حقیقت را در خود متجلی سازد و از اقتدار الهی محروم میماند. این شک، نه تنها در میان کفار، بلکه در میان برخی از مؤمنان نیز دیده میشود که به ظواهر دین بسنده کرده و از حقیقت آن غافل ماندهاند.
درنگ: شک (مریه)، مانع اصلی اتصال انسان به حقیقت ربوبی است. انسان برای دستیابی به اقتدار، باید از این شک خارج شده و به یقین دست یابد. |
ظواهرگرایی و فریب شیشههای بینور
یکی از انتقادات محوری استاد فرزانه، تمرکز برخی از عالمان دینی بر ظواهر دین، بدون توجه به حقیقت باطنی آن است. این ظواهرگرایی، که پس از معصومان رواج یافت، دین را به شیشههایی بینور تقلیل داده و انسانها را از حقیقت محروم ساخته است. استاد، با تمثیلی از لامپهای سوخته، تأکید میکنند که شریعت، اگرچه ضروری است، بدون نور حقیقت، ارزشی ندارد.
این نقد، ریشه در فلسفه دین دارد که حقیقت دین را در باطن آن جستجو میکند. استاد، با اشاره به داستان طنزآمیزی از یک عالم دینی که از پاسخ به سؤالی درباره نجاست خون خودداری کرده و شاگرد را به تمرکز بر ظواهر دعوت میکند، نشان میدهند که این رویکرد، مانع فهم عمیق دین است.
نقد کفر و ظواهرگرایی
استاد فرزانه، با مقایسه کفر و ظواهرگرایی، تأکید دارند که هر دو، انسان را از سعادت و اقتدار محروم میسازند. کفار، به دلیل انکار حقیقت، و برخی از مؤمنان، به دلیل بسنده کردن به ظواهر، از نور دین محروم ماندهاند. قرآن کریم در این باره میفرماید: وَلَكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِمَّا تَعْمَلُونَ (بلکه گمان کردید که خدا بسیاری از آنچه را انجام میدهید نمیداند). این ظن، که ریشه در شک دارد، انسان را از حقیقت دور میسازد.
بخش سوم: راههای دستیابی به اقتدار انسانی
یقین: کلید اتصال به حقیقت
استاد فرزانه، یقین را کلید اصلی دستیابی به اقتدار انسانی میدانند. قرآن کریم، در سوره تکاثر، میفرماید: لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (اگر به علم یقین میدانستید، هر آینه جهیم را میدیدید). این آیه، نشان میدهد که یقین، انسان را به رؤیت حقیقت، حتی حقیقت جهیم، رهنمون میسازد.
استاد، با تمثیلی از چراغ روشن، تأکید میکنند که انسان با یقین، میتواند نور حقیقت را در خود متجلی سازد. این یقین، نه تنها در برابر کفر، بلکه در برابر ظن و شک ظاهری نیز قرار دارد. انسان یقینی، مانند چراغی است که در تاریکی میدرخشد و راه را برای خود و دیگران روشن میکند.
درنگ: یقین، کلید اتصال به حقیقت و دستیابی به اقتدار انسانی است. انسان با خروج از شک و ظن، میتواند نور الهی را در وجود خود متجلی سازد. |
معرفت نفس و خوددرمانی
استاد فرزانه، معرفت نفس را به خوددرمانی تشبیه میکنند و تأکید دارند که انسان باید علائم بدنی و روانی خود را بشناسد تا به حقیقت نفس خود پی ببرد. این معرفت، که در حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» (هر که خود را شناخت، پروردگارش را شناخت) تجلی یافته، انسان را به سوی شناخت خدا رهنمون میسازد.
استاد، با اشاره به لزوم خوددرمانی در جامعه، تأکید میکنند که انسان باید با شناخت علائم بیماریهای جسمی و روانی، به درمان خود بپردازد. این خوددرمانی، مانند چراغی است که در تاریکی نفس روشن میشود و انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
نماز عارفانه و اتصال به حق
استاد فرزانه، با اشاره به نماز عارفانه عالمان برجسته، تأکید دارند که نماز حقیقی، انسان را به خدا متصل میکند. ایشان، با تمثیلی از عارفی که در نماز به مثابه بغل کردن حق تعالی است، نشان میدهند که نماز، اگر با حضور قلب و اتصال به حقیقت انجام شود، انسان را به اقتدار ربوبی میرساند.
این دیدگاه، با اشاره به داستان طنزآمیزی از ولنتاین، که به عنوان نمادی از عشق ظاهری در برابر عشق عارفانه قرار میگیرد، تکمیل میشود. عشق حقیقی، که در نماز عارفانه متجلی است، انسان را به سوی خدا میبرد و او را از ظواهر بینور رها میسازد.
بخش چهارم: آیات نورانی و تبیین اقتدار
آیه انذار و اعراض
قرآن کریم، در آیهای نورانی، میفرماید: فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ (پس اگر رویگردان شدند، بگو: شما را از صاعقهای مانند صاعقه عاد و ثمود بیم میدهم). این آیه، نشاندهنده عواقب اعراض از حقیقت است و تأکید دارد که انسان، با رویگردانی از دین، خود را در معرض مصیبت قرار میدهد.
استاد فرزانه، این آیه را به مثابه هشداری برای خروج از شک و ظن تفسیر میکنند. انسان، اگر به حقیقت دین روی آورد، از این مصیبتها در امان میماند و به اقتدار الهی دست مییابد.
آیه آفاق و انفس
یکی از آیات کلیدی سوره فصلت، آیه سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ (به زودی آیات خود را در آفاق و در نفوسشان به آنها نشان خواهیم داد تا برایشان روشن شود که آن حق است) است. استاد فرزانه، این آیه را به مثابه نقشه راهی برای شناخت خدا و تحقق اقتدار انسانی میدانند.
آفاق، که شامل آسمانها و زمین است، به دلیل سهولت شناخت، مقدم بر انفس است. اما شناخت نفس، که پیچیدهتر و دشوارتر است، انسان را به مراتب بالاتری از معرفت رهنمون میسازد. این دیدگاه، با فلسفه روانشناسی اسلامی همخوانی دارد که معرفت نفس را مقدمه معرفت خدا میداند.
آیه شهادت خدا
قرآن کریم، در آیهای دیگر، میفرماید: أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (آیا کافی نیست که پروردگارت بر هر چیز گواه است؟). این آیه، بر شهادت خدا بر همه چیز تأکید دارد و نشان میدهد که انسان، با اتصال به این شهادت، میتواند به حقیقت دست یابد.
استاد فرزانه، این آیه را به مثابه دعوتی برای خروج از شک و ورود به یقین تفسیر میکنند. انسان، با ایمان به شهادت خدا، میتواند از ظواهر عبور کرده و به نور حقیقت متصل شود.
بخش پنجم: نقد انحرافات و راهکارهای اصلاح
نقد ظواهرگرایی و عرفان بیضابطه
استاد فرزانه، با نقدی عالمانه، به انحرافاتی که پس از معصومان در دین رخ داده اشاره میکنند. ظواهرگرایان، با تمرکز بر شکل ظاهری دین، و برخی از دراویش، با عرفان بیضابطه، دین را از حقیقت آن تهی ساختهاند. این انحرافات، انسان را از اقتدار الهی محروم کرده و او را در دام شک و ظن گرفتار ساختهاند.
استاد، با اشاره به داستان عالمی که از پاسخ به سؤالی درباره نجاست خون خودداری کرده، نشان میدهند که این رویکرد، مانع فهم عمیق دین است. علم دینی، باید به جای تمرکز بر ظواهر، به حقیقت دین بپردازد و انسان را به سوی یقین هدایت کند.
راهکار: بازگشت به حقیقت دین
استاد فرزانه، راهکار اصلی برای دستیابی به اقتدار انسانی را بازگشت به حقیقت دین میدانند. این حقیقت، در نور شریعت و طريقت نهفته است که هر دو مکمل یکدیگرند. شریعت، مانند شیشهای است که نور حقیقت را در خود جای میدهد، و طريقت، نور آن شیشه است که بدون آن، دین بیمعنا میشود.
استاد، با تمثیلی از عارفان بزرگی چون مرحوم حاجی، تأکید دارند که عرفان حقیقی، انسان را به خدا متصل میکند. این عرفان، که در نماز عارفانه متجلی است، انسان را از ظواهر بینور رها ساخته و به سوی اقتدار ربوبی هدایت میکند.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، و آیات نورانی سوره فصلت، نشان داد که اقتدار انسانی، در گرو خروج از شک و اتصال به حقیقت ربوبی است. اسلام، به مثابه چلچراغی نورانی، نه تنها شکل ظاهری، بلکه نور باطنی را در بر میگیرد که از طریق یقین، معرفت نفس و عبادت عارفانه محقق میشود. آیاتی چون سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ و أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ، راه را برای شناخت خدا و تحقق اقتدار انسانی هموار میسازند.
انسان، با عبور از ظواهرگرایی و شک، میتواند به نور حقیقت دست یابد و مانند انبیا و اولیا، سهمی از اقتدار الهی را در وجود خود متجلی سازد. این اقتدار، نه در کثرت ظواهر، بلکه در عمق یقین و اتصال به خدا نهفته است. امید است که این اثر، گامی در راستای فهم عمیقتر حقیقت دین و اقتدار انسانی باشد.
با نظارت صادق خادمی |